دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

نرم افزار نماز

نرم افزار آموزشی دو فرشته آسمانی > نرم افزار دانلود نرم افزار قرآنی سروش ایمان (آموزش هوشمند قرائت قرآن) > نرم افزار نرم افزار نماز شب > نرم افزار نرم افزار پرسمان بدون مرز نگارش دو > نرم افزار معرفی چند نرم افزار


بررسی آیات و روایات نماز [1]

 مقدمه: اهمیت بحث نماز
نماز مطلبی است که اگرمحور قرار گیرد می‌تواند تمام مطالب را پوشش دهد و قرآن و روایات اکثرمطالب را به نماز گره زده‌اند. مثلاً خداوند می فرماید: «شراب وخمار بازی نباشد، زیرا این کار جلوی نماز شما را می‌گیرد و آیا    نمی‌خواهید دست بردارید از کارهای زشت شما را.»و یا می فرماید: «با کفار رفت وآمد نکنید چرا که کفار نماز شما را مسخره می‌کنند.» «واذا نادیتم الی الصلاۃ اتخدوها هزوا ولعبا» یعنی حتی در ارتباطات سیاسی مراقب باشید.

و یا می فرماید: «نماز غیبت کننده را قبول ندارد.»و یا در روایات می‌فرمایند: «که زنان و شواهران مراقب باشند که اگر همدیگر را اذیت کنند، نمازشان مقبول نیست»یا نماز مانع زکات قبول نیست .پس نماز محور است برای تمام کارها. حضرت علی(علیه السلام) در نامه‌ای به یکی از کارگزاران خود می‌فرماید: «کل شی  من عملک فانه تبع لصلاتک» همه کارهای تو تابع نماز است.

مثلاً فرض کنید دو نفر را برای ارزیابی کارخانه‌ای می‌فرستند که یک نفر می‌رود و زود برمی‌گردد و نفردوم چند روز طول می‌کشد، به خاطر این است که نفراول سراغ پارچه تولید شده می‌رود ولی نفر دوم از اول خط تولید می‌رود و نماز هم محصول تولید تمام عبادات ما است و اگر نماز قبول شد خط تولیدهای زندگی اعم از شخصی و عمومی و سیاسی و... در روز قیامت مقبول است.

سؤال:چرا کسی نماز می خواند ولی ربا هم می دهد؟ بایک قضیه منطقی جواب داده می شود.
قضیه صادقانه: «ان الصلاۀ تنهی عن الفحشا و منکر» این جمله صادق است چون قول الله است.   عکس نقیض: «مالا تنهی عن الفحشا والمنکر فلیس بصلاۀ».در منطق عکس نقیض یقیناً صادق است. پس نماز به مقداری که یاد خدا درآن است قبول و بازدارنده می‌باشد و اگر کسی صلاۀ را محقق کند به مرز عصمت می‌رسد، زیرا قرآن «ان الصلاۀ» را مطلق آورده است و می‌فرماید:«از هرگناهی انسان را دور می کند، چه از لحاظ عقلی وچه شرعی.»  «من قبل الله من صلاۀ واحدۀ» اوراعذاب نمی کند. ویا اگر نمازش کامل شدخداوند تمام نمازهایش را قبو ل می کنند.

 مثلاً در مسابقه ای که 10 تیر به او می‌دهند، اگر یکی را به هدف زد تمام تیرهای او را به هدف زده حساب می‌کنند و او را قبول می‌کنند، پس هر نمازی برای انسان یک فرصت است که کیفیت نمازش را بالا ببرد.  و یا در روایت می‌فرمایند: «این نافله را برای کسی قرار داده‌اند که نماز فریضه اش قبول شود.»  یعنی تلاش کند که کیفیت نماز بالا باشد و جبران کیفیت را با نافله انجام می دهد. مؤمن دعایش این است که خداوندا: «اللهم لا تجعلنی من المعارین ولاتخرجنی من التقصیر» «خدایا مرا از کسانی که ایمان به آنها عاریه داده‌اند و ثابت نیست قرار نده و مرا از تقصیر خارج نکن» یعنی هرعبادتی که انجام دادم و همیشه احساس بدهکاری  به خدا داشته باشیم، و«ما عبدناک حتی معرفتک.»

بالاترین درجه‌ای که قرآن برای مؤمن قرارداده است فلاح و رستگاری است. «کتب علیکم الصلاۀ ... لعلکم تتقون وتقوی» و تقوی مقدمه فلاح است و خداوند فرموده: « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1)الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ (2)وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3)» « وآنها کسانی هستند که نماز می‌خوانند ولی نمازی که شرایطی داشته باشد که خشوع و ذکر و ... داشته    باشد، پس مؤمنان به عالی‌ترین مقام رسیدند.»

 ما دو دسته مخاطب داریم:
1. نماز نمی‌خوانند.
2. نماز می‌خوانند ولی:
الف) کیفیت ندارد.
 ب)  فکر کامل کردنش نیستند و ناقص است و نماز برآنها مهم نیست.

مانند کسی که امتحان می‌دهد و مردود می‌شود ناراحت می‌شود ولی چون به نماز اهمیت نمی‌دهد و اگر در فضای معنوی نخواند اصلاً غصه نمی‌خورد.پس محور نماز پرورش است و باید این جنبه رعایت شود. اگر در جامعه رتبه اول‌ها نمره 15 بگیرند متوسط‌ها به راحتی 9 می‌گیرد و می‌گوید رتبه اول‌ها نمره گرفتند، پس من مشکلی ندارم. بنابراین جامعه روحانیت در ابتدا باید مراعات این مسأله را بکنند و یا کاسب ها و دیگر مشاغل هم همین‌طور است که اگر عالی‌ترین آنها مراعات کنند، حتماً مشتریان هم بالتبع مراعات می‌کنند. ولی اگر کاسب مراعات نکرد و در اول وقت نماز مغازه را تعطیل نکرد بالطبع مشتری غیر متدین هم در وقت نماز خواهد آمد.

امام باقر(علیه السلام) فرمود:«الصلاۀ وجه دینکم»، «یعنی نماز آبروی دین انسان است.» پس باید نماز انسان، انسان را متحول کند، مانند نماز آیه الله بهجت (رحمه الله علیه) که بعضی وقت‌ها که نماز از ایشان دیدن انسان را متحول می کند. و نماز که یاد خداست از هرچیزی بالاتر است و «لذکرالله اکبر». قطعاً یاد کردن خداوند مطلب بسیار بزرگی است و خدا هم او را یاد می‌کند چنانچه فرموده: «فاذکرونی اذکرکم.» آیه الله بهجت فرمودند: «اگر بدانید اصلاح همه امور به اصلاح عبادت و در رأس آن نماز است که آن هم با خشوع حاصل می شود و خشوع با اعراض از لغو کارتمامی شود و فلاح حاصل می‌شود.»

· لغوچیست؟
 هر چیز بیهوده و بی‌هدف و یا به بیان روایی، تا زمانی که کشاورز کار می‌کند تا به هدف اصلی که گندم است برسد، این کار است ومابقی لغو است ومثلاً خواب این کشاورز برای بهتر کارکردن هم جز کارهایی است که با هدف است و لذا مباحات صفحات سفیدی است که انسان از آن‌ها می‌تواند استفاد کند و درجاتش را بالا ببرد.

آیت‌الله حسن‌زاده فرمودند: «این اعضا و جوارح جاسوس‌های دل است، یعنی گوش جاسوس دل است و... پس گفته‌ها و شنیده‌ها که در دل جمع  شده است، نمی‌گذارد تا «الله اکبر» انسان با خضوع و خشوع باشد و باید مراقب لغویات زندگی باشیم و اجازه ندهیم لغویات وارد زندگی شود تا نتوانند وارد نمازمان بشود و لذا خیلی از افراد از «الله اکبر تا السلام علیکم» غیر از عادتی که دارند هیچ معرفتی کسب نکرده اند.

نماز در قرآن (آیات نماز)
حدود 98 باردرقرآن است که ماده «صلاۀ» درقرآن است اعم از «صَلو» یا «صَلی». واژه «صلاۀ» در قرآن با «واو» نوشته می‌شود یعنی «صلوۀ»، ولی در روایات رسم الخط آن «صلاۀ» است.
ماده «صلاۀ»  از نظرصرفی و لغوی: اسم مصدر، وزن آن فعله است و ریشه آن اختلاف است و بعضی آن را «ناقص واوی» و بعضی «ناقص یائی» می‌دانند و معمولاً آن را «ناقص واوی» نامیده‌اند، ولی برخی از لغویون هم آن را «ناقص یائی» به حساب آورده‌اند، مثلاً در«مفردات راغب» آن را در ماده «صلی» مطرح کرده است و همچنین «ابن فارس» در «مقائیس اللغه». ولی درکتاب «التحقیق» علامه مصطفوی آن را «ناقص واوی» حساب کرده است. کتاب «التحقیق» 14جلد است که در مورد قرآن و لغات آن است و یا درکتاب «الغین» نوشته الخلیل آن را «ناقص واوی» فرض نموده است.

در کتاب مقائیس«صلی» دو اصل دارد:
   1. سوختن با آتش: یصلون سعیرا، تصلیه جحیم وملازم باآتش وسوختن بودن
   2. عبادات مخصوص ونمازخواندن
و اصل معنای صلاۀ، ثناء و دعای خاص است که بعداً در عبادتی خاص مطرح شده است . از 98 بار ذکر ماده «صلو» یا «صلی» که در قرآن آمده حدود 88 بار آن در مورد عبادت مخصوصه آمده است.

ــ بررسی آیات مربوط به نماز در قرآن کریم:
چند واژه را باید در ابتدا بررسی کنیم:
1.     صلاۀ
2.     اقامه ( قَوَمَ – قیام)
3.     تهجد (مثل و من اللیل فتهجد به نافلۀ لک)
4.     رکوع ( و راکعوا مع الراکعین)
5.     سجود
6.     عبادت (از این جهت مصداق روشن عبادت فردی نماز است.)

مقام معظم رهبری فرمودند: «نماز کامل‌ترین پاسخ به عالی‌ترین نیاز است و شامل ذکر و قرائت قرآن و واژه‌هایی از این قبیل مانند«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ» (سوره مبارکه زمر، آیه 9) واژه‌ایکه  باید دقیق بررسی شود واژه صلاۀ است که در رسم الخط قرآن «صلوۀ» و در فارسی «صلات» نوشته می شود. صلاۀ اگر از ریشه «صلو» باشد همین بحث ما است که ثناء جمیل است و مورد بحث ما همین نماز است.

آیات مربوط به نماز را دسته بندی می کنیم: (یعنی آیاتی که در آن ماده صلاۀ آمده است.)
 حدود 98 آیه داریم که در آن ماده صلاۀ آمده است و حدود 10 آیه که در آن کلمه صلاۀ ذکر شده است ولی مربوط به نماز نیست. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (سوره مبارکه احزاب، آیه 56) که به معنای دعا و انزال رحمت و ثناء جمیل است.  به عبارت دیگر ماده (ص ل و) در قرآن کریم حدود 98 بار تکرار شده است که حدود 88 مورد به معنای مورد نظر یعنی نماز گزاردن به معنای عام یعنی عبادت رسمی روزانه است.

اینکه نماز را به نماز خواندن تعبیر می کنند اشتباه است، زیرا نماز گزاردن صحیح است و چون از پنج رکن، چهار رکن آن عملی و فعلی است و فقط تکبیرالاحرام آن خواندنی است و در مفردات آمده است که مصلین در قرآن به صورت مذمت آمده است و مقیمین الصلاۀ مورد تأیید واقع شده است.    استاد: حرف مفردات کلیت ندارد زیرا در قرآن آمده است: «خلق هلوعا.......» و در آن جا مصلین مورد تأیید واقع شده اند، پس در ترجمه فارسی واژه نماز گزاردن دقیق‌تر است، اما باید توجه داشت که لسان عربی تمام زبان ها را ترجمه می کند ولی بقیه زبان ها، عربی را نمی تواند ترجمه کند.

یعنی عبادت است نه خصوص آن چه با تکبیر شروع شود و با سلام خاتمه یابد و لذا نمی‌دانیم که در ادیان گذشته کیفت نماز به چه صورت بوده است به این دلیل که حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و اله وسلم) فرمودند:«سوره حمد مخصوص من رسول الله است و به پیامبران قبل داده نشده است.»   و در هشت مورد به معنای دعا کردن یا رحمت نمودن و پاک کردن است و در دو مورد معنای نماز خواندن و دعا کردن محتمل است.

اما مواردی که«صلاۀ» به معنای دعا یا رحمت است:
1 و 2. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» (سوره مبارکه توبه آیه 103) ترجمه:از اموال آنان صدقه ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه شان گردانی و برایشان دعا کن زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است و خدا شنوای داناست.
3 و 4. سوره احزاب: ان الله وملائکته «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (سوره مبارکه احزاب، آیه 56)
5. «وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ لَهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فی‏ رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» (سوره توبه آیه99)
6. «هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیم» (سوره مبارکه احزاب آیه 43) ترجمه: اوست کسی که با فرشتگان خود بر شما درود می فرستد تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی برآورد و به مومنان همواره مهربان است.

مواردی که هر دو معنا (نماز و دعا) متحمل است.
1. «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُو» (سوره مبارکه نور آیه 41)
2. «وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیَةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ» (سوره مبارکه انفال آیه 35)

آیاتی که در آن‌ها «صلاۀ» به معنای عبادت رسمی مستمر به کار رفته است، یعنی همین نماز ولی نمازی که صلحا و الهیون می‌خواندند که در آینده به این بحث می پردازیم.
یکی از وجوه بی رغبتی نمازگزاران، نماز خواندن بعضی از نماز خوان‌ها می‌باشد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: « نماز وجه دین است و اگر زیبا نباشد نمی‌شود به واسطه آن جلب دین کرد، پس باید جهره مطلوب داشته باشد.»

ــ بررسی مشکلات مربوط به نماز و توجه به راه حل آن‌ها
نمازگزاران ما دو مشکل اساسی نسبت به نماز دارند:
 1. نمازهای ما ناقص است، زیرا جوهر اصلی نماز یاد خداست« اقم الصلاۀ الذکری». و نمازهای ما پر از یاد خدا نیست و لذا گاهی یک قسمت از ده قسمت آن پذیرفته می شود. یکی از خاصیت های نماز بازدارنده از زشتی است و اگر نماز کامل شود انسان به مرز عصمت می رسد. به عبارت دیگر اثر اساسی نماز جلوگیری از زشتی هاست« ان الصلاۀ تنهی عن الفحشاء و المنکر». لذا اگر نماز کامل باشد باید مانع از همه‌ی فحشاء و منکرات شود، پس همین نماز به اندازه ای که ارزش داشته است، مانع ا منکرات شده و این نماز باطل نیست ولی نقصان دارد.

2. نماز برای ما به عنوان کار مهمی مطرح نیست.

ـــ آیات ناظر به نماز(به معنای عبادت رسمی در اسلام که از الله اکبر شروع و با سلام ختم شود) چند دسته هستند:
«کان یامر اهله بالصلاۀ» یعنی مضارع استمراری
آیاتی که در آنها به نماز امرشده است:
     1. سوره بقره آیه40 «یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُون» ای فرزندان اسرائیل نعمتهایم را بر شما ارزانی داشتم به یاد آرید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید.
     2. سوره بقره آیه83 « وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی‏ إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ»
     3. سوره بقره آیه110«وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِماتعْمَلُونَ بَصیر» «آنچه از خیر برای خودتان نزد خدا بفرستید آن را یافت خواهید کرد.»
     4. سوره انعام آیه72 « وَ أَنْ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذی إِلَیْهِ تُحْشَرُون»
     5. سوره بینه آیه 5 «وماامرواالالیعبدوالله»  « واین‌ها به هیچ چیز مامور نشده‌اند مگر به عبادت خدا واقامه نماز.»

آیاتی که نماز را شیوه انبیاء«علیهم السلام» ومورد توصیه و سفارش ایشان و مربوط به ادیان دانسته است:
1. سوره یونس آیه 87 «وَ أَوْحَیْنا إِلى‏ مُوسى‏ وَ أَخیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین‏»«وحی کردیم...حال که چنین وحی کرده یعنی حضرت موسی و برادرشان موظف به نماز خواندن هستند پس جزء شیوه انبیاء هم می شود.»

ترجمه آقای فولادوند و بهرام‌پور از بهترین ترجمه‌هاست، که می‌توان با مراجعه به آن کار را پیش برد و در ترجمه آقای الهی قمشه‌ای از جانب ناشران کم و زیاد شده است و لذا توصیه نمی‌شود با این وضع که از آن استفاده شود و ترجمه خوبی است، ولی چاپ آن خوب نیست و در سه جلد است و در دسترس  نیست، ولی ترجمه آقای مکارم و مشکینی خوب است و ترجمه قابل توجهی است و بعضی‌ها معتقدند که قرآن درست ترجمه نشده است و باید تفسیر درست شود نه ترجمه، و لذا تفسیر آقای جوادی آملی به این مطلب اشاره دارد و می‌توان آن را خلاصه تفسیر معرفی کرد نه ترجمه.

2. سوره ابراهیم آیه31« قُلْ لِعِبادِیَ الَّذینَ آمَنُوا یُقیمُوا الصَّلاةَ وَ یُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فیهِ وَ لا خِلال‏» به آن بندگانم که ایمان آورده اند بگو نماز را برپا دارند و از آنچه به ایشان روزی داده ایم پنهان و آشکارا انفاق کنند پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه داد و ستدی باشد و نه دوستی ای.   

ــ دومشکل اساسی در رابطه نماز:
     الف) نماز‌های ما ناقص است (جوهر ندارد) و (آثار ناقص دارد)
      ب) نماز برای ما به عنوان کار مهمی مطرح نیست.

        زیرا هیچ‌گاه با نماز ترقی نکرده‌ایم، چون به نماز اهمیت  نداده‌ایم، پس عدم ترقی نشانه این است که نماز برای ما مهم نبوده است و همچنین کتاب خاصی برای نماز نخوانده‌ایم و باید توجه داشت که  کنکوری‌هایی که قبول شده‌اند، معمولاً روزانه حدود 6 الی 10 ساعت وقت گذاشته‌اند و تازه این برای ورود است و اگر ما روزانه برای هر نماز 5 دقیقه اضافه وقت بگذاریم و روی آثار نماز، کیفیت نماز تأمل کنیم، یقیناً پیشرفت کار و نماز را بهتر می‌بینیم و متأسفانه پای عمل می لنگد و برای اینکه مشکل اول حل شود، ابتدا باید مشکل دوم را حل کنیم، یعنی چه کنیم که نماز به عنوان کار مهمی برای ما مطرح شود.

باید به آثار و ثواب نماز توجه داشت؛ مثلاً می‌فرماید: « نماز کفاره گناهان است» و فرموده‌اند: «کسی که نماز می‌خواند مانند برگ هائی که از درخت می ریزد، گناهانش ریخته شود.» حضرت علی (علیه السلام) در خطبه 198 نهج البلاغه می‌فرمایند: «مثل نماز مثل نهری است که در کنار خانه‌ای باشد و با شستن در آن هیچ چرکی در آن نمی‌ماند.»باید ثواب عظیم نماز را بیان کند. در «عروۀ الوثقی» آمده است که: «صلاه فریضه عندالله تعدیل الف حجه والف عمره مبرورات متقبلات»

یک نماز واجب برابر با هزار حج وعمره ای است که به نیکی انجام گردد وپذیرفته شود، یعنی خدا نمازی خواسته که این قدر ارزش داشته باشدبیرزد که در مقابل چنین ثوابی می دهد ولذا باید توجه داشت که هزار حج،هزینه میلیاردی دارد،پس باید نمازی بخواند که میلیاردی ارزش داشته باشد. امام معصوم (علیه السلام) فرموده‌اند: «بعضی از نمازها طوری است که اگر برای همدیگر می‌خواندید، طرف   مقابل قبول نمی‌کرد، پس چگونه انتظار دارید خداوند از شما قبول کند. «ما اقبح بالرجل ان یاتی ستون او سبعون سنه ....» چقدر زشت است که پیرمردی 60 یا 70 سال از عمرش بگذرد و حال آنکه نماز او درست نبوده باشد... .


    بحث نماز را در دو قسمت موردبررسی قرار می‌دهیم:
     1.  آیات نماز
     2. مشکلاتی که در راه پیگیری نماز وجود دارد

ــ آیا ت مربوط به نماز
آیاتی که نماز را شیوه انبیاء مورد توصیه سفارش ایشان می‌دانند و مربوط به همه ادیان می‌دانند.
1.     سوره لقما ن آیه 17: « یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ »  صلاۀ قبل از فرهنگ اسلام هم به عنوان عبادت رسمی وجود داشته و آیات هم براین مطلب گواه است.    
2.     سوره انبیاء آیه 73: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إیتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ »
3.     سوره ابراهیم آیه40: «رَبِّ اجْعَلْنی‏ مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ »
4.     سوره مریم آیه 31: «وَ جَعَلَنی‏ مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانی‏ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا»
5.     سوره مریم آیه 55: « وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا»
6.     سوره طه آیه 123: « قالَ اهْبِطا مِنْها جَمیعاً بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقى»

آیاتی که نماز را شیوه‌ی پارسیان و شایستگان دانسته است.
1.     سوره بقره آیه 3: « الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»
2.     سوره بقره آیه 177:آیه معروفی که عقائد و اخلاق و سیمای مسلمان را ترسیم کرده است «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُون‏» اگر جایی آن با لفعل ناقصه آمده اسمی را که کنا ر «لَیْسَ» آمده خبر حسا ب می کنند.

ـــ باید توجه داشت که ادبیا ت باید خودش را با قرآن تطبیق دهد، نه اینکه قرآن با ادبیات همسنگ باشد.
ـــ نکته تفسیر: قرآن مفاهیم را بررسی نمی‌کند بلکه مفاهیم را با الگوها معرفی می‌کند و لذا می‌فرماید: «نیکی کسی است که ایما ن به خدا آورده با شد.»

3.  سوره نمل آیه 3: « الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُون‏»
4.  سوره شوری آیه 38: در بیان ویژگیهای افراد شایسته «وَ الَّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَیْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون‏»
5.  سوره حج آیه 35: «الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرینَ عَلى‏ ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقیمِی الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون‏»
6.  سوره نورآیه 37: «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصار»

آیاتی که از آثار متفرع بر نماز سخن می‌گوید:
1.     سوره بقره آیه 277: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»
2.     سوره نساءآیه 162: «لکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ الْمُقیمینَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ أُولئِکَ سَنُؤْتیهِمْ أَجْراً عَظیماً»« خدا که همه چیز را کم می بیند حال که نسبت به نماز بفرماید اجرعظیم، معلوم می‌شود که بسیار ثواب دارد.» در این آیه «الراسخون ،المومنون،الموتون» مرفوع است، ولی چرا «المتقین» منصوب است؟ منصوب است بنابر اختصا ص مانند «وامراًته حماله الحطب» یعنی در مقام مذمت و یا مدح قطع از تابیعت می‌کنند و تغییر اعراب برای جلب توجه است و این تغییر اعراب نظر «آیت الله جوادی آملی» است.

3.  سوره ما ئده آیه12: «وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ بَنی‏ إِسْرائیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقیباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَیْتُمُ الزَّکاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلی‏ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیل»‏
4.  سوره اعراب آیه 70 : «وَ الَّذینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحین‏»
5.  سوره ما ئده آیه 55: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُوا»
6.  سوره انفا ل آیه 3 : «الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون»‏
7.  سوره توبه آیه 18و71 : «إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى‏ أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدین»18«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم‏»71.
8.  سوره طه آیه 14: «إِنَّنی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْر»
9.  سوره نورآیه 56 : «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»
10 . سوره فاطر آیه 18،29:« وً لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏ وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى‏ حِمْلِها لا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ وَلًوْ کانَ ذا قُرْبى‏ إِنَّما تُنْذِرُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَکَّى فَإِنَّما یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصیرُ»18 «إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»29
11. سوره انعام آیه 92: «وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ یُحافِظُوا».

ـــ چه کنیم که نماز به عنوان کار مهمی برای ما مطرح شود؟
1) توجه به آثار و ثواب نماز
2) توجه به جایگاه نماز در دین:
الف. نماز رأس اسلام است؛ انسان بدون دست و پا می‌شود، ولی بدون سر نمی‌شود.
ب. نماز وجه دین است، زیرا زییایی انسان با صورت او مقایسه می‌شود.
ج. نماز احب الاعمال الی الله است .
د. نماز نور چشم پیا مبر( صل الله علیه وآله وسلم )است .
ه. نماز عامل نزدیکی به خداست.«قربان کلً تقی»
و. نماز بهترین موضوع است.«الصلاۀ خیرُ موضوٍع»
ی. نماز عمود دین است.
ر. نماز بهترین اعمال بعد از معرفت خداوند است وحضرت عیسی(علیه السلام) اولین تکلم او سفارش به    نماز بوده است. «و اوصانی بالصلاۀ»  
ز. نماز اولین چیزی است که مورد سوال واقع می شود.
چ. نهی از اموری چون شرب خمر به دلیل اینکه انسا ن را از نماز باز می‌دارد، علاوه بر ایجاد عداوت وبغضاء.«فعل انتم منتهون»
ح. نهی از ارتباط دوستانه با اهل کتاب و کفا ر به دلیل اینکه نماز را کم توجهی به آن می‌کنند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ» 57 وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ» 58 «وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ» وآن را مسخره می کنند.

3) توجه و اهتمام ویژه شارع مقدس نسبت به نماز
    ما در عبادات فردی، بهترین‌ها را که بررسی می کنیم، قرآن، ذکر، دعا و در حا لت‌های انسان بهترین حالت قیا م، تعظیم و سجود است. خداوند روی نماز سرمایه گذاری ویژه‌ای کرده است و در قرآن بهترین سوره را حمد قرار داده است و این حمد شرط نماز است و سوره توحید هم یکی از بهترین سوره‌هاست. در بین اذکار، بهترین ذکر تسبیحا ت اربعه است و همه این‌ها در نماز جمع شده است و دقت باید داشت که چرا کعبه چهار گوش است؟
چون «بیت المعمور» هم چهار گوشه است و چون عرش چهار گوش است وچون عرش الهی براساس«سبحان الله والحمد الله ولا اله الا الله والله اکبر» بنا شده است و حال معلوم می‌شود چرا در وقت خواب تسبیحات اربعه را ثواب حج می دهند.

آیات دیگری که حدود 80 آیه است را می‌شود به ترتیب ذیل دسته‌بندی کرد.
ــ آیات که  واژه «صلوة» در آن ها بکار رفته است شامل موارد زیر می باشد:
1.     ناظر به اصل نماز گذاردن و خواندن است.
2.     آیاتی که نماز را شیوه انبیاء و مورد سفارش ایشان و مربوط به ادیان مختلف بیان کرده‌اند.
3.     نماز را شیوه پارسایان بیان کرده است.
4.     آیاتی که ازآثار متفرع بر نماز صحبت کرده است.
5.     آیاتی که رسیدن به عالی‌ترین درجات و نجات از بدترین تباهی‌ها را در درجه نخست وابسته به نماز، خشوع در آن و استمرار برآن دانسته است :
الف. آیات معروف سوره اعلی:« قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى» 14«وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى»15 پاک کردنی که زمینه رشد را فراهم کند .
ب. سوره مومنون آیات 1الی 11 : « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»1، «الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»2 و بعد صفات متعدد دیگری را بیان می کند که: « وَ الَّذینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُون......»«وَ الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ»9: یعنی اول و آخر آن نماز است و بعد خداوند می‌فرماید:« أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ»10، « الَّذینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُونَ»11 «آنان که وارث فردوس می شوند کسانی هستند که با نماز زندگی می کنند.»

ــ هر عملی که نگاه آخرتی به آن نباشد لغو است. عالی‌ترین درجه در قرآن فلاح است (مانند آیه روزه که غایت آن را تقوی معرفی کرده و تقوی غایت آن فلاح و رستگاری است) عالی‌ترین قله ای که قرآن ترسیم کرده است فلاح است.

 ج. سوره معارج آیه 19تا35: « إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً (19)إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً (20)وَ إِذامَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً (21)إِلاَّ الْمُصَلِّینَ (22)الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ (23)وَ الَّذینَ فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (24)ِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ (25)وَ الَّذینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ (26)وَ الَّذینَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (27)إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ (28)وَ الَّذینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (29)إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ (30)فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ (31)وَ الَّذینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (32)وَ الَّذینَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قائِمُونَ (33)وَ الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ (34)أُولئِکَ فی‏ جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ(35)» انسان «هلوع» است؛ یعنی وقتی شر به او می‌رسد داد و فریاد می‌زند و وقتی مالی به او می‌رسد به دیگران چیزی نمی‌دهد و عطا نمی ‌کند و باید توجه داشت که این کم‌ظرفیتی است، ولی نمازگزاران این گونه نیستند و نماز به میزانی که یاد خدا در آن باشد، انتساب به خدا می‌آورد .

6. آیاتی که برپایی نماز را اولین ویژگی صالحان می‌داند.
« کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدیهِ إِلى‏ عَذابِ السَّعیرِ» (سوره حج آیه4)
7. آیاتی که از آثار سوء ترک نماز و بی اعتنائی به آن پرده برمی‌دارد :
الف. سوره توبه آیه 54 : « وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلاَّ وَ هُمْ کُسالى‏ وَ لا یُنْفِقُونَ إِلاَّ وَ هُمْ کارِهُو»«آن که از آن‌ها قبول نمی‌شود اثر کسل نماز خواندنشان است»
 ب. سوره مریم آیه 59 : « فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّ»«بعد از آن گروه جایگزینانی آمدند که دو ویژه گی داشتند نماز را ضایع کردند و آنچه را که خواستند انجام دادند ، اینها به زودی ملاقات می کنند هلاکت را.» مقام معظم رهبری(مدظله العالی) وقتی عبرت‌های عاشورا را بیان می‌کردند به این آیه استناد کردند که یاد خدا از بین رفت و هر کس تابع شهوات خودش شد و لذا محبت خدا را به شهادت رساندند.

ج. سوره مبارکه مدثر آیه 38-44: « کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَةٌ (38)إِلاَّ أَصْحابَ الْیَمینِ (39)فی جَنَّاتٍ یَتَساءَلُونَ (40)عَنِ الْمُجْرِمینَ (41)ما سَلَکَکُمْ فی‏ سَقَرَ (42)قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ (43)وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکینَ (44)» امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خطبه 199نهج البلاغه که در بخش اول آن راجع به نماز و اهمیت آن صحبت می‌کنند و به این آیات استناد می‌کنند.

د. سوره مبارکه قیامت آیات 26تا35 : « کَلاَّ إِذا بَلَغَتِ التَّراقِیَ (26)وَ قیلَ مَنْ راقٍ (27)وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ(28)وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ (29)إِلى‏ رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَساقُ (30)فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى (31)وَ لکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى (32)ثُمَّ ذَهَبَ إِلى‏ أَهْلِهِ یَتَمَطَّى (33)أَوْلى‏ لَکَ فَأَوْلى‏ (34)ثُمَّ أَوْلى‏ لَکَ فَأَوْلى‏ (35)» «چه کسی است که بتواند مداوا کند و باور می‌کند که جدائی حاصل می‌شود و پاها به پاها کشیده می‌شود و سوق افراد در این روز به سوی خداست ولی این شخص نه در صدقه داده و نه نماز خوانده و با حالت ناز به سوی اهلش رفته، پس مرگ بر تو باد و آنچه که خوش نداری بر تو باد.»
ــ پس بعد از تصدیق خدا نماز اولین چیزی است که مطرح می شود .

ه. علق آیه 9تا14 : « أَ رَأَیْتَ الَّذی یَنْهى‏ (9)عَبْداً إِذا صَلَّى (10)أَ رَأَیْتَ إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى‏ (11)أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‏ (12)أَ رَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى (13) لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‏ (14)» «أَ رَأَیْتَ» در اینجا به معنای «اَخیرنی» است که بگو آن که نهی می‌کند، نهی می‌کند بنده‌ای را که نماز    می‌خواند، اگر این شخص بر هدایت باشد و امر به  تقوی کند ، آن شخص نهی کننده این را نمی‌داند که خدا او را می‌بیند و این توجه به علم خدا تهدید است؛ یعنی کسی که نسبت به نماز، نمازگزاران صحبت ناروا و نهی می‌کند از جانب خدا مورد تهدید است.

و. سوره ماعون 3-7 : « وَ لا یَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکینِ (3) فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ (4) الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ (5) الَّذینَ هُمْ یُراؤُنَ (6) وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ (7) »

8.  آیاتی که از نمازهای خاص سخن می گوید( با واژه صلوة ):
الف. نماز خوف ( سوره نساء آیه 102 ):« وَ إِذا کُنْتَ فیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى‏ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کانَ بِکُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضى‏ أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکافِرینَ عَذاباً مُهیناً »

ب. سوره نساء آیه 103: « فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقیمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنینَ کِتاباً مَوْقُ »
ج. نماز وسطی (سوره بقره آیه 238): « حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتی »که شیعه مراد از «وسطی» را نماز ظهر می‌داند و آیت الله تبریزی می‌فرمودند: «که اگر نماز وسطی را عصر بیان شده در روایات از باب تقیه بوده است.»و پیامبر به نماز زوال سفارش نموده است و نسبت به نافله های آن و نماز عصر را در فارسی نماز پسین می گویند .

د. نماز مسافر (سوره  نساء آیه 101) :« وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکافِرینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبیناً»یعنی مسافرت داشتن، پس گناه ندارد که نماز را قصد کنید، اگر می‌ترسید که کافران شما را مورد فتنه قرار دهند؛ یعنی نماز مسافر در صورت خوف از کفار شکسته است، یعنی این حکم ترخیص را نشان می‌دهد نه حکم عزیمت، ولی با توجه به روایات معتبر « فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ » برای رفع شبهه ذهنیت است؛ یعنی حتماً باید این کار را بکنید. پس این  گونه می شود آیا گناه ندارد که نماز شکسته بخوانیم؟ خیر حتماً باید شکسته بخوانید.

و. نماز جمعه (سوره جمعه آیات 9-10) :« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (9) فَإِذا قُضِیَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (10)»که از نماز جمعه با یاد خدا صحبت شده است و علامه مجلسی فرموده‌اند: «که کل سوره جمعه در رابطه با نماز جمعه است.»

ه. نماز شب(سوره مزمل آیه 20): « إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنى‏ مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذینَ مَعَکَ وَ اللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضى‏ وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»که پیامبریک سوم از شب را عبادت می کردند ودر آخر آیه می فرماید:« أَقیمُوا الصَّلاةَ ...» که اینجا بحث نماز شب را بیان کرده است . آیات دیگری هم از نماز شب بیان شده و ناظر به آن است ولی از لفظ «صلاۀ» نیست.

 ی. نماز طواف( آیه 125سوره بقره):« وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ».


9. آیاتی که به بیان برخی از احکام نماز پرداخته است:

الف. اشاره به اوقات نماز :
سوره مبارکه هود آیه 114 :« وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْرى‏ لِلذَّاکِرینَ» نماز در دو طرف روز (صبح و مغرب) و عشاء اشاره دارد و عبارت «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ »اشاره به این است که نماز اثر کارهای زشت را از بین می‌برد و نظیر تفهمی«عن‌ الفحشا والمنکر» است. عنددلوک الشمس.  سوره اسراء آیه 78 : « أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُودا» نماز ظهر (دلوک شمس)، فاصله زوال خورشید (عصرو مغرب و عشا) و « قُرْآنَ الْفَجْرِ » عطف است بر الصلاة که نماز صبح است .در روایت حضرت مزمت کرده‌اند کسانی را که نماز صبح را وقتی می‌خوانند که ستاره در آسمان نیست.

از آیات قرآن چند دسته فرشته به دست می آید:
ــ      «اله معقبات» (سوره رعد آیه11 ): « لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وال‏ »
ــ     هرکس تعقیب کننده ای است که «یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ».
ــ      «رقیب عتید» ( مراقب آماده است ).
ــ      «بایدی سَفره» که حاملان وحی هستند.
و در روایات نیز گاهی 10 فرشته برای انسان ترسیم شده است. کتاب‌های آقای رجالی تهرانی درباره این موضوع نوشته‌های خوبی دارند.

سوره نور آیه 58 : « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَّهیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاۀ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لا عَلَیْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلى‏ بَعْضٍ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیم‏»«عبدها و کنیزهای شما و فرزندان که به بلوغ نرسیده‌اند نبایند « مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ » و آن موقعی که لباسهایتان را در می آورید و من بعد « صَلاۀ الْعِشاءِ.»

ب. کیفیت وضو و غسل و تیمم و برخی از احکام آنها:
آیه 43سور نساء: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلاَّ عابِری سَبیلٍ حَتَّى‏ تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضى‏ أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدیکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُور » یعنی تا زما نی که جنب هستید نزدیک نماز نشوید.

سوره مائده آیه 6 :« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضى‏ أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدیکُمْ مِنْهُ ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون‏»بحث وضو و غسل و تیمم و کیفیت آن و بعضی از موارد تیمم بیان شده است .

ج.اشاره به قبله و مسجد.  
سوره بقره آیه144:« قَدْ نَرى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُون‏ » از 142 تا150سوره بقره آیات قبله بیان شده است.          
در سوره توبه108واژه صلاۀ وجود ندارد، ولی در رابطه با نماز« لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ » است و اشاره به مسجد دارد: « لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرین‏»

10. آیاتی که می‌فرماید برداشته شدن توبیخ از مشرکان و پذیرفتن ایشان به جمع مومنان را پس از توبه، به نماز گزاردن آن‌ها منوط می‌کند.
الف. سوره توبه 5آیه :« فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَخَلُّوا سَبیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم‏»« بکشید هر جا دست به آنها پیدا کردید و در هر کمین گاه به کمین آنها بنشیند اما اگر توبه کردند و نماز خواندند و زکات پرداختند آنها را رها کنید.»
ب. آیه 11سوره توبه :« فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ وَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ  یَعْلَمُون‏»

11.آیاتی که به استعانت نماز فرمان می دهند:
الف.سوره بقره آیه 153: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین» بالای صد مورد بحث صبر و جایگاه آن در قرآن آمده است.
ب.سوره بقره 45آیه: « وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعین‏ّّّ»

12.آیاتی که با توجه دادن به اهمیت نماز ، سایرامور را تنظیم می کند:
الف. سوره مائده آیات 57و58:« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ (57)وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُونَ (58)» «کسانی که دین شما را مسخره می گیرند از کفار ، آنها را دوست خود قرار ندهید زیرا وقتی بحث نماز را مطرح می کنید نماز را مسخره می کنند.»وخدا می‌فرمایند کفار را اولیاء و دوست خود قرار ندهید، زیرا نماز را مسخره می کنند؛ یعنی با کسی که نماز را مسخره می کند رابطه صمیمی نداشته باشید و این معیار است و فرقی بین کافر و غیر کافر نیست .

ب. آیات 90و91 سوره مائده :« وَ قالَ الْمَلَأُ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْباً إِنَّکُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ (90)فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فی‏ دارِهِمْ جاثِمینَ (91)»نهی از خمر و میسر مطرح است، زیرا خوردن شراب غیر از اینکه کینه توزی بر شما می‌آورد، شما را از یاد خدا و از نماز باز می دارد، آیا دست بر می‌دارید.
ج. سوره نساء  آیه142 درتوصیف منافقین می فرماید : « إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى‏ یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلا»«خدا دارد آنها را فریب می دهد وحال آنکه فکر می کنند خدا را دارند فریب می دهند.»چه بسا خدا به شخصی که گناه می کند نعمت می دهد و این مکر خداست .منافقین وقتی نماز می خوانند کسل هستند و به مردم عمل خود را نشان می دهند و یاد خدا برای دنیاست.

د. سوره مائده آیه 106 : :« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا شَهادَةُ بَیْنِکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حینَ الْوَصِیَّةِ اثْنانِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ أَوْ آخَرانِ مِنْ غَیْرِکُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَأَصابَتْکُمْ مُصیبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ فَیُقْسِمانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لا نَشْتَری بِهِ ثَمَناً وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى‏ وَ لا نَکْتُمُ شَهادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذاً لَمِنَ الْآثِمینَ»شهادت شما موقع  مرگ در وصیت نامه 2نفر است ، ( اگر در مسافرت قرار گرفتند و در حین سفر دچار مرگ شدید 2 نفر را شاهد بگیرید برای وصیت نامه ، اما موقعیتی بگیرید که شاهدان به عدالت سخن بگویند و اینها را نگه دارید ، بعد از نماز و اینها به خدا قسم بخورند : به عبارت دیگر شهادت آنها که وصیت نامه را دیده اند و شنیده اند بعد از  نماز از آنها بخواهید که حرف خود را بزنند یعنی زمینه دروغ را ازبین می برد.

مرکز تخصصی نماز
استاد کفیل



بررسی آیات و روایات نماز [2]

13. آیاتی که منافقین را کسل نماز معرفی می‌کند و این‌ها هم در مورد خدا و هم در مواجهه با مردم کم کاری می‌کنند.
الف. سوره نساء آیه 142:« إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى‏ یُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلا»«اینها با خدا خدعه می‌کنند و کسی خدا را نمی‌تواند فریب دهد و خدا این‌ها را فریب می‌دهد و منافقین وقتی نماز می‌خوانند چون ایمان کامل ندارند به صورت کسل نماز می‌خوانند.»
ب.سوره توبه آیه 54 : « وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا یَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلاَّ وَ هُمْ کُسالى‏ وَ لا یُنْفِقُونَ إِلاَّ وَ هُمْ کارِهُون‏»اگر انفاق هم می کنندباکراهت است.

14. آیاتی که برای انجام برخی از امور حساس، زمان بعد از نماز را معرفی می‌کنند:
سوره مائده آیه106:« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا شَهادَةُ بَیْنِکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حینَ الْوَصِیَّةِ اثْنانِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ أَوْ آخَرانِ مِنْ غَیْرِکُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَأَصابَتْکُمْ مُصیبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ فَیُقْسِمانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لا نَشْتَری بِهِ ثَمَناً وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى‏ وَ لا نَکْتُمُ شَهادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذاً لَمِنَ الْآثِمینَ»«شهادت بین شما وقتی در آستانه مرگ رسید 2نفر است که عادل باشند و مسلمان و یا دو نفر باشند از غیر خودتان، اگر مسافرت کردید و در مسافرت در آستانه مرگ قرار گرفتید، و اگر شک کردید نسبت به شهادت آنها ، بعد از نماز اینها را حبس می کنید و بعد از نماز احضار کنید و قسم به خدا بخورند که ما در مقابل این قسم پولی و بهره دنیوی نمی‌خواهیم ولو اینکه برای آن کسی که الان داریم براو قسم می‌خوریم از خاندان ما باشد.»

15. آیاتی که نماز گزاردن را پس از عنایت خداوند توصیه کرده است. (به عبارت دیگر بعد از اینکه نعمتی به شما رسید نماز بخوانید ):
سوره کوثرآیات 1و 2 :« إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ (1)فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ (2)» و پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به امیرالمومنین علی (علیه السلام) حالت دست بلند کردن و «الله اکبر» گفتن را سفارش فرموده‌اند و بعضی هم مراد از «انحر» را می‌فرمایند:«شتر قربانی کن و انفاق کن.» (حدیث 29 ازکتاب چهل حدیث امام خمینی (ره))
16.  آیاتی که از عنایات خاص خداوند به برخی از بندگان درحال نماز خبر می‌دهد :
سوره آل عمران آیه 39: در داستان حضرت زکریا « فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى‏ مُصَدِّقاً بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحی»«ملائکه او را ندا دادند در حالی که نمازمی خواند که خداوند بشارت دادند که فرزند یحیی به تو عنایت می‌شود.»عنایت ویژه به این پیامبر که این‌قدر بچه دوست داشته است، درحال نماز بوده است .
ــــ  نمازها قیام داشته است و این در جمع بندی ها به دست می آید که در سایر امتهای قبلی ، قیام در نماز مساله مهم است.  

17 . آیاتی که از لزوم اخلاص در همه شئون و از جمله درحال نماز خبر داده‌اند:
سوره انعام آیه 162:«قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏» « بگوکه نماز و قربانی کردنم و زندگیم و مرگم برایم خداست ، یعنی همیشه برای خدا باش تا زمانی  که مردی.» در کنار واژه صلاة، قنوت، قیام، قعودو..... وجود دارد و لذا سعی می‌کنیم که تک تک واژه‌ها به طور کلی بررسی شود .

·  آیاتی که مشتمل بر واژه قیام است :
آیاتی که «قیام» همراه با «صلاة» بود بسیار زیاد است و لذا در این بخش قیام‌هائی که از آنها صلاة را می خواهیم استفاده کنیم، بیان می‌شود؛ به عبارت دیگر قیام منهای صلاة ولی افاده نماز را دارند.(تنها مواردی را ذکر می کنیم که واژه قیام در مورد نماز به کار رفته نه همراه با واژه صلاة)
1. آیاتی که مکلفین به نماز گزاردن در هر مسجدی توصیه می کند:
سوره اعراف آیه 29 :« قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَ أَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُون‏»

2. آیاتی که ناظر به نماز شب و اهمیت آن است:
الف. سوره طورآیه48:« وَ اصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حینَ تَقُومُ»(البته «حینَ تَقُومُ» ناظر به نماز است ولیکن آیا ناظر به خصوص نماز شب است یا نماز ظهر یا مطلق نمازها اختلاف است.)
ب. سوره مزمل آیات 1تا4:« یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ (1)قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً (2)نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً (3)أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً (4)»«ای در جامه پیچیده، بایست و قیام کن در شب به جز اندکی را که می‌خوابی و یا کم کن از نصف اندکی را یعنی یک سوم از شب را شب زنده‌داری کن.»و در آیاتی دیگر خداوند می‌فرمایند: که بعضی از مومنین هم این کار را می‌کنند .
ج. سوره زمرآیه 9: « أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‏» آیا کسی که او در حال قنوت و تسلیم است در لحظه‌های شب، در حالی که سجده می‌کند و قیام    می‌کند ( یعنی نماز می‌خواند ) از آخرت حذر دارد و به امید پروردگارش امیدوار است ، مانند کسی است که اینگونه کارها را نمی کند؟ و خداوند می‌فرمایند: آیا مساوی است کسانی که این را می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند و این را اولوالالباب می‌دانند . (حذف مفعول از باب عمومیت است.)

3. آیاتی که از مأموریت پیامبر بزرگ خدا حضرت ابراهیم(علیه السلام) برای آماده سازی مکان نماز خبر می‌دهد.
سوره حج 26آیه: « وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بی‏ شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ»

· بخش سوم : آیات مشتمل بر رکوع وسجود
امام حسین (علیه السلام) برای نماز، قرائت قرآن و دعا در شب  عاشورا مهلت گرفتند.
1. توصیه به نماز گذاردن در مکان ویژه و با عظمت(مقام ابراهیم):
سوره‌ی بقره، آیه125: ... وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود.
شبیه این آیه را در بحث قیام هم داشتیم، در: سوره‌ی حج، آیه26: وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بی‏ شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود.

2. توصیه به نماز گذاردن پس از عنایت خاص خداوند:
سوره‌ی آل‌عمران، آیات 42 و 43:نسبت به حضرت مریم(سلام‌الله‌علیها) داریم که فرموده است و حضرت مریم را به زنان عصر خود برگزیده و فرمود: وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمینَ(42) یا مَرْیَمُ اقْنُتی‏ لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی‏ مَعَ الرَّاکِعین(43)‏.

3. ذکر نماز به عنوان یکی از اوصاف بهشتیان(مدح با عنوان رکوع و سجده):
سوره‌ی توبه، آیات111و112: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (111). مؤمنین که جانشان را می‌خرد، ویژگیهای آن‌ها عبارت است از: التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ[1] الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ (112).

4. توصیه به نماز و عبادت و انجام خیر برای رسیدن به فلاح:
سوره‌ی حج، آیه‌ی77: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (77).

5. بیان جایگاه ویژه نماز در جامعه نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)
(نشان دادن عصر پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)):
سوره‌ی فتح، آیه‌ی29:مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً. در این آیه چهره‌ی جامعه‌ی نبوی و همچنین عبادت و عظمت مؤمنین نیز بیان شده است؛

پیامبر رسول خداست و کسانی که با ایشان هستند، نسبت به کفار سخت هستند و نسبت به کفار سخت‌گیر هستند و این‌ها را راکع و ساجد می‌بینی و دنبال فضل و خشنودی خداوند هستند و علامت این‌ها در چهره‌هایشان است که آن اثر سجده است و حال اینها است که در کتاب تورات آمده است و مَثَلِ این مؤمنین در انجیل آمده که اینها جوانه زده‌اند و محکم شده‌اند و بعد قوی شده و بر ساقه‌های خودش راست ایستاده است به گونه‌ای که کشاورزان را شگفت‌زده کرده تا کفار را ناراحت کند و لَجِ آن‌ها را در بیاورد. پس خداوند در مجموع عبادات جامعه‌ی نبوی، دست روی نماز گذاشته است و این آیه در خور توجّه است.

6. مذمّت تارکین نماز:
اهل کتاب که به دین گرایش پیدا نکردند و اهل نماز نشدند، خداوند آن‌ها را مذمت کرده است.
سوره‌ی مرسلات، آیه‌ی48: وَ إِذا قیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لا یَرْکَعُون «وقتی گفته می‌شود که رکوع کنید، رکوع نمی‌کنند».

7. توصیه به نمازبا تعبیر رکوع:
سوره‌ی بقره، آیه‌ی43: وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعینَ که خطاب «أَقیمُوا» به اهل کتاب است؛ و همچنین «ارْکَعُوا مَعَ» یعنی هم نماز بخوانید و هم اینکه آن را با جماعت بخوانید.واژه‌های ذکر، قنوت، تهجد در مورد نماز است که در قرآن به صورت مستقل آمده است.

ــ بخش چهارم
· آیه‌ای که در آن لفظ تهجد آمده است.
سوره‌ی مبارکه‌ی اسراء، آیه‌ی79: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً. و همچنین آیه‌ی قبل از آن: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً. که «نافِلَةً لَکَ»، صفت است برای موصوف محذوف؛ و این آیه نماز شب را بر پیامبر واجب نموده است.

اهتمام به نماز
بحث نماز را در دهه‌ی محرم، اینگونه می‌توان بیان کرد:
1. وقتی که امام‌حسین(علیه‌السّلام)، در شب عاشورا برای زنده ماندن فرصت کردند، تعلیل آن بزرگوار این بود که، خدا می‌داند انّی احبّ‌ الصلاة له و قراءة القرآن و الدعاءَ و الاستغفار؛ و این چهار امر ، امری است که مربوط به روستا و شهر و دیروز و امروز ندارد[2] .
2. زیارت عاشورا.

از پیام‌های اصلی زیارت عاشورا :
·  تولی؛ سلام‌های زیارت
· تبری؛ لعن‌های زیارت و گروه‌های مختلف(مُمَهِّدین، اَسَّسَت اَساسَ الظُّلم)
· انتظار؛ در دو قسمت از زیارت عاشورا می‌گوییم و از خدا درخواست می‌کنیم که همراه امام هُدی باشیم و دیگری هم مَع امام منصور من اهل بیت محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم).

دو ویژگی حزب‌الله در قرآن، تولی و تبری آن است.به ویژگی تولی، در سوره‌ی مبارکه‌ی مائده، آیه‌ی 56 اشاره شده است: وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون. آیه‌ی آخرِ(آیه‌ی22) سوره‌ی مجادله نیز به تبری، یعنی عدم تولی دشمنان خدا اشاره می‌کند:لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فی‏ قُلُوبِهِمُ الْإیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون. روز قیامت خدا از کسی سؤال می‌کند که کار تو چه بوده است؟ می‌گوید: من زاهد بودم. خطاب می‌رسد که کار تو راحت بوده است؛ و لذا می‌گوید: خدایا من به تو توجه داشتم. خطاب می‌رسد آیا شده بود که کسی را در دنیا به خاطر من دوست داشته باشی، که این دلیل بر تولی است.اما زُهدُک فی الدنیا فتعجلک الراحله[3] و باز در روایت است که کسی که نمی‌تواند به زیارت ما بیاید، پس دوستداران ما را زیارت کند که ثواب زیارت ما را بر او می‌نویسند و کسی که قدرت بر صله و کمک به ما را ندارد، شیعیان ما را صله کند.[4] ان لقتل الحسین حرارة فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا.

مقایسه‌ای بین جامعه‌ی مهدوی(عج) و حکومت دینی در عصر غیبت
جامعه مهدوی شش ویژگی دارد که حاصل آن این است که این جامعه خواستنی است و سطح توقع در عصر غیبت خیلی متفاوت با زمان حضور است و لذا توقع در عصر مهدوی همانند خورشید ، ولی در عصر غیبت مثل لامپ صَد وات است؛ و لذا نباید توقعات دوران مهدوی را در جامعه‌ی الان داشته باشیم، و نباید جامعه فعلی را کم ارزش بدانیم.

ویژگی‌های جامعه مهدوی
1. رهبری امام معصوم
2. قوانین برآمده از دین
3. کارگزاران صد در صد شایسته
4. علم پیشرفته
5. جهانی بودن (تبأ الله به قسطاً و عدلاً)
6. عقل کامل (السلام علی العلم المصبوب)

شیخ بهایی که قطره‌ای از علوم را داشت، حمامی را در اصفهان ساخت که با یک شمع گرم می‌شود؛ پس ایشان با علم ناچیزش این کار را کرد، حال تصور کنید که امام با آن علم گسترده چه می‌کنند. وقتی امام حرف می‌زنند دیگر شورای امنیت در کار نیست. اما در عصر غیبت رهبر غیرمعصوم است ولی عادل است و اگر علم گسترده‌ی امام را ندارد، لااقل فقیه است. قوانینِ در زمان غیبت برآمده، می‌گوید، مخالف با دین نباشد، ولی نمی‌گوید موافق دین باشد. در عصر غیبت کارگزاران گزینش شده از جامعه هستند و ممکن است که صد در صد شایسته نباشند.


ــ بخش پنجم:
بررسی آیات مشتمل بر واژه‌ی ذِکر که یا ناظر بر نماز است و یا نماز یکی از مصادیق بارز آن است.
1. آیه‌ی152 سوره‌ی بقره: فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی‏ وَ لا تَکْفُرُون‏.
·  نمازگذار مورد توجه خاص حق است.
درمقابل، در سوره توبه، آیه‌ی67 به اینکه شخص بی‌نماز مورد نسیان حق است، اشاره شده است. الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقینَ هُمُ الْفاسِقُونَ.

2. سوره اعراف، آیه‌ی205: وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی‏ نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ.«پروردگارت را یاد کن در نزد خودت با حالت تضرع و ترس و نه با صدای بلند، بامدادان و شامگاهان، و از غافلان نباش»
·  نماز در همه‌ی حالات و اوقات مطلوب است، خصوصاً در بامدادان و شامگاهان، زیرا که در بامداد و شامگاه خیلی‌ها از خداوند غافلند.

3. سوره انفال، آیه‌ی2: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون‏. مؤمنان کسانی هستند که زمانی که خداوند یاد شود، دلهایشان هراسان می‌شود؛ البته خداوند محبوبِ محتشم است یعنی خداوند جمال و جلال دارد؛ یعنی هم به واسطه جمال او رئوف است و هم به واسطه جلال صاحب شوکت و قدرت است. یعنی در عین حال که تکیه‌گاه است، در عین حال باید ترسید به خاطر شوکت و جلالت او.

·  یاد خداوند و نماز موجب می‌شود که مؤمنان دلهایشان هراسان باشد.

4. سوره انفال، آیه‌ی45: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون. وقتی با لشکری برخورد کردید، پایداری داشته باشید و بسیار خدا را یاد کنید تا به فلاح و رستگاری برسید.
·  در درگیری با دشمن یاد خدا و نماز کارساز است و یاد خدا و نماز موجب فلاح است.
·  در برخورد با دشمن علاوه بر پایداری، یاد خداوند و نماز لازم است.
·  در برخورد با دشمن و یا در سختی‌ها و مشکلات، پایداری و یاد فراوان خداوند لازم است.
·  پایداری و یاد فراوان خداوند موجب و زمینه‌ی رستگاری را فراهم می‌کند.
·  لزوم یاد خداوند در برخورد با دشمن.

5. سوره رعد، آیه‌ی28: الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.البته باید سوره‌ی رعد،آیه‌ی27 را هم به آن توجه داشت: وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ.
·  نماز موجب آرامش است.

6. سوره کهف، آیه‌ی28: وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُریدُ زینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطا. خودت را با این‌ها صبر بده و ملازم و همنشین این افراد باش و این سختی را به خود بخر، با کسانی که پروردگارشان را می‌خوانند و برای خدا کاری می‌کنند و انگیزه‌ی الهی دارند و چشمت را از این‌ها تجاوز نده و نظر از این‌ها بر مدار و تو جهت را این‌ها نگیر که اراده کنی زینَةَ الْحَیاة دنیا را، و مبادا اطاعت کنی کسی را که هوای نفس او را احاطه کرده و مبادا اطاعت کنی کسانی را که دلشان را از یاد خود غافل کرده‌ایم و این‌ها از مدار حق خارج شده‌اند.البته این را خداوند به پیامبر فرموده که شما ای مؤمنین بشنوید؛ یعنی به قول معروف و بلا‌تشبیه انسان به در می‌گوید تا دیوار بشنود.

·  لزوم قطع ارتباط با بی‌نمازان و لزوم همراهی با صاحبانِ انگیزه‌ی الهی و از جمله نمازگزاران؛ و حرف بی‌نماز را محور قرار ندهیم و مورد تبعیت قرار نگیرد.
امام‌ سجاد(علیه‌السّلام): اللهم صل علی محمد و آل محمد و اجعلنی ممّن:
.    یُدیمُ ذِکرَک: دائم‌الذِکرند که ذکر اعم است و اخص آن نماز است.
.    و لا ینقض عهدَک: عهد‌شکن نیستند و مصداق به جای آوری عهد نماز است.
.    و لا یَغفُلُ عن شکرک: از شکر کردن غافل نیستند و نماز سپاسگذاری از خداست.
.    و لا یَستَخِفُّ بِامرک: امر خدا را سبک نمی‌شمارند و مهم‌ترین امر خدا در مورد نماز است.

7. سوره‌ی طه، آیات33و34: حضرت موسی(علیه‌السّلام) درخواست می‌کنند که هارون را با ایشان همراه کند؛ در ادامه می‌فرماید: اشْدُدْ بِهِ أَزْری(31)  وَ أَشْرِکْهُ فی‏ أَمْری(32)  کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثیراً(33)  وَ نَذْکُرَکَ کَثیراً(34). درخواست همراهی که می‌کنند می‌گوید تا یاد و تسبیح تو فراوان شود. هدف حضرت موسی(علیه‌السّلام) و منظور از همراهی این است که که خدا را از هر عیبی منزّه بداند و یادخدا  فراوان گردد.
·  افزایش یاد خداوند و نماز از اهداف اساسی رسالت است.
·  تحقق فراوان یاد و بسیار به یاد خدا بودن و از جمله نماز از اهداف بعثت است.
·  اهمیت یاد خدا آنقدر زیاد است که برای این کار درخواست معین می‌کنند.
·  مطلوبیت درخواست معین برای تحقق افزایش یاد خداوند.

8. سوره‌ی طه، آیه‌ی42: اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوکَ بِآیاتی‏ وَ لا تَنِیا فی‏ ذِکْری. خداوند یادآوری می‌فرماید که «تو با برادرت بروی برای رسالت و حالت سستی در ذکر من نداشته باشید.»
·  لزوم پرهیز از سستی در یاد خداوندِ متعال و نماز.
·  تبلیغ دین خدا با سستی در یاد او ممکن نیست.
·  لزوم اعراض مُبَلَّغ در سستی از یاد خدا.

 9. سوره‌ی طه، آیه‌ی124: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى.
·  تأثیر یاد خدا و نماز در سعادت دنیا و آخرت و تأثیر بی‌توجهی به نماز در دنیا و آخرت؛ و لذا ممکن نیست کسی با خدا باشد و زندگی تنگی داشته باشد.
·  کسی که از نماز دور است ممکن است است آسایش داشته باشد، ولی آرامش ندارد.
·  اعراض از یاد خدا و نماز خسارت دنیا و آخرت را به همراه دارد که زندگی دنیوی را تنگ می‌کند و بینایی اُخروی را می‌گیرد. شخص بی‌نماز در روز قیامت قطعاً کور است.

شبهه: مگر مهم این نیست که ما به خدا حس داشته باشیم و لذا موسیقی آرام به من بیشتر یاد خدا می‌دهد و نماز تأثیری در حال من ندارد.
جواب: امام کاظم(علیه‌السّلام) فرمودند:« مَن عَمِل فی بِدعَةٍ خَلَّاهُ الشیطانُ و العِبادةَ و القی علیه الخشوع و البُکاء»« اگر کسی افتاد در عملی که خدا نفرموده باشد، حتی مانند نماز تراویح، شیطان او را با عبادت تنها می‌گذارد و مانع عبادت او نمی‌شود و شیطان القاء می‌کند بر او حالت خشوع و گریه را.»[5]و لذا چون خداوند موسیقی را بد می‌داند شیطان با افراد موسیقی‌دان کاری ندارد،چرا که کارش اشتباه است و نیازی به زحمت شیطان نیست. خداوند فرموده است:«انی اُحِبُّ اَن اُطاع مِن حیثُ اُرید»[6]؛ یعنی من دوست دارم اطاعت شوم از راهی که دوست دارم، نه هر راهی که شما دوست داشته باشید

اساس اعمال:
· معرفت
· عشق
· اخلاص
· دوام
و باید توجه داشت که بعضی از سُفره‌هایی که برای امام‌حسین(علیه‌السّلام) توسط افرادِ بی‌ایمانی پهن می‌شود، روپوشانی برای گناهان و کَرده‌های یکسال گذشته است و شاید امام‌حسین(علیه‌السّلام) این را قبول نداشته باشد، چرا که شرط عبادت، چهار نکته‌ی بالاست و اگر کسی شیعه بمیرد یقیناً اهل بهشت است؛ ولی باید توجه داشت که نماز مسئله‌ای است که انسان را عاقبت به خیر می‌کند و باید متوجه بود که اگر کسی گناهکار باشد، معلوم نیست با ولایت امیر‌المؤمنین بمیرد. امام‌صادق(علیه‌السّلام) به ابوبصیر فرمودند:«هَل سَرَرتُکَ...»[7]

· روایات دو گونه است:
1. روایات اهل‌بیت در مقابل دشمنان؛ که به شدت از شیعیان خود حمایت فرموده‌اند.
2. روایات اهل‌بیت در مقابل دوستان؛ که به شدت می‌فرمایند از شیعیان ما نیست کسی که در شهری زندگی کند که صد‌هزار نفر زندگی می‌کنند و کسی از لحاظ تقوی بهتر از او وجود داشته باشد.

·  شخصی خدمت حضرت‌امام‌سجاد(علیه‌السّلام) رسید و گفت، شما را خیلی دوست دارم. «قال رَجلٌ لِعَلی‌بن‌الحسین: انّی احِبُّکَ فی الله حُبَّاً شدیداً. فقال علیه‌السّلام: اللهم انّی اعوذُ بک اَن اُحَبَّ فیک و انتَ لی مُبغِض.» خدایا به تو پناه می‌برم از اینکه به خاطر تو مورد محبت واقع شوم و حال آنکه تو نسنت به من بنده، مبغض باشی.»[8]

10. سوره‌ی طه، آیه‌ی124: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى «و هر کس از یاد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور مى‏کنیم‏.»

11. سوره‌ی جن، آیه‌ی17: لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ مَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذاباً صَعَداً «هر کس از یاد خدا و نماز اعراض کند خداوند او را در عذاب رو به افزایش قرار می‌دهد.»

عقوبت‌های اعراض از یاد خدا و نماز (برای آیات فوق):
1. معیشت تنگ.
2. ابتلای به عذاب سخت و شدید.

12. سوره‌ی زخرف، آیات36 و37: وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ(36)  وَ إِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبیلِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ(37) «کسی که نسبت به ذکر خدا حالت کوری پیدا کند و بی توجه شد، فراهم می‌کنیم برای او شیطانی که همنشین او خواهد بود(36) و این شیاطین، انسان را از راه باز می‌دارند، در حالی که فکر می‌کنند هدایت شده‌اند(37)»

3. اعراض از یاد خدا انسان را همنشین شیطان و بالعکس می‌کند.
    کار خود کن کار بیگانه مکن                      در زمین دیگران خانه مکن
    کیست بیگـانه؟ تن خاکیِ ‌تو                     کز برای توست غـمناکی تو

· اعراض از یاد خدا و نماز باعث همنشینی شیطان می‌شود و انسان را دچار توهم می‌کند. خداوند اضلال ابتدایی ندارد ولی اضلال کیفری دارد، یعنی به خاطر معصیت زیاد او را گمراه‌تر می‌کند. خداوند هدایت ابتدایی دارد که شامل تکوینی[9]، فطری[10]، تشریعی می‌شود؛ و هم هدایت پاداشی دارد؛ وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُم[‏[11]«کسانی که هدایت را یافتند به پاداش این است که هدایت را قبول کردند، ما به آن‌ها تقوا را هدیه می‌دهیم.»

13. سوره‌ی نجم، آیات29 و30: فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیا(29) ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدى‏(30) «حال که چنین است از کسى که از یاد ما روى مى‏گرداند و جز زندگى مادى دنیا را نمى‏طلبد، اعراض کن(29)این آخرین حدّ آگاهى آنهاست؛ پروردگار تو کسانى را که از راه او گمراه شده‏اند بهتر مى‏شناسد، و (همچنین) هدایت‏یافتگان را از همه بهتر مى‏شناسد(30)»
· تولی از ذکر ما مثل اعراض از یاد ماست.
· اعراض از یاد خدا باعث می‌شود که خدا به ولیِّ خودش مثل پیامبر می‌فرماید از این شخص اعراض و دوری کن.

4. اعراض از یاد خدا و نماز موجب اعراض ولیّ خدا از انسان می‌شود. ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ« بگذار آنها بخورند، و بهره گیرند، و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولى بزودى خواهند فهمید»[12]مدیر عالَم (خدا) به معلِّم (پیامبر) می‌فرماید او را رها کن.

14. سوره‌ی منافقون، آیه9: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُون‏ «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانى که چنین کنند، زیانکارانند.»

5. کسانی که اعراض از یا خدا می‌کنند، انسان را خسارت زده می‌کند.
عنوان: اعراض از یاد خدا انسان را خسارت زده می کند.

15. سوره‌ی زمر، آیه22: أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فی‏ ضَلالٍ مُبین.(مبتدا که خبرش به قرینه حذف شده است.)(کَمَن قَسَت قلوبهم مِن ذکر الله)«آیا کسی که خداوند دل او را برای پذیرش اسلام گشود و برخوردار از نور الهی است، مثل کسی است در ضلالٍ‌مبین است، وای بر کسانی که دلهایشان سخت شده از ذکر خدا به خاطر اعراض از یاد خدا»

· در این آیه مِن به معنای عَن است بنا بر قول بعضی و البته بعضی هم گفته‌اند مِن به معنای خودش است و معنایش این است که اینها آنقدر دور از خدا می‌شوند که حتی هنگام شنیدن یاد خدا، احساس اشمئزار از یاد خدا می‌کنند.
· کسی از یاد خدا و نماز اعراض کند، سینه‌اش برای دریافت معارف حَقّه تنگ می‌شود.
. کسی که از یاد خدا غافل می‌شود، سینه‌اش تنگ می‌شود.
· غافلان از یاد خدا مبتلا به ویل و ضلال هستند.

عوامل و زمینه‌های بی‌توجهی به یاد خدا و نماز.
· سوره‌ی مبارکه‌ی مجادله، آیه19: اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُون.

1. یکی از عوامل شیطان است که انسان را از یاد خدا دور می‌کند.
· سوره‌ی حدید، آیه16: أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَکُونُوا کَالَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون‏.

2. دوری از حجت خدا می‌تواند زمینه‌ سازی برای قساوت قلب باشد و همچنین بهره‌مندی طولانی از امکانات مادی(ثروت، قدرت، سلامتی)، یعنی وقتی این موارد را داشته باشد کمتر سراغ خدا می‌رود؛ به عبارت دیگر قساوت قلبی که ناشی از بهره‌مندی طولانی از امکانات و یا فاصله بین دو حجت الهی، می‌تواند باعث شود که روحیه‌ی بی‌توجهی پیدا کند.
· سوره‌ی فرقان، آیه18: قالُوا سُبْحانَکَ ما کانَ یَنْبَغی‏ لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِکَ مِنْ أَوْلِیاءَ وَ لکِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّکْرَ وَ کانُوا قَوْماً بُورا. « (در پاسخ) مى‏گویند: «منزّهى تو! براى ما شایسته نبود که غیر از تو اولیایى برگزینیم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اینکه (به جاى شکر نعمت) یاد تو را فراموش کردند و تباه و هلاک شدند.»

· سوره‌ی مبارکه‌ی فرقان، آیات 27تا29: وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً (27) یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنی‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً (28) لَقَدْ أَضَلَّنی‏ عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنی‏ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً (29).«روزی که ظالم دو دستش را گاز می‌گیرد و می‌گوید ای کاش همراه پیامبر راهی را برگزیده بودم(27) ای کاش  فلانی را دوست خود نگرفته بودم(28) به تحقیق او مرا از یاد خدا باز داشت بعد از آنکه حق به سراغ من آمده  بود و شیطان همیشه خوار کننده‌ی انسان بوده است(29)»مصداق روشن «ذِّکْر»، امیرالمؤمنین است و مصداق بارز فلان، خلیفه‌ دوم که عمر(لعنت‌الله‌علیه) است.

3. رفیق و دوست ناباب.
· سوره‌ی مبارکه‌ی نور، آیه‌ی 36و37: فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ(36) رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (37) در این آیه دو آیه ولایت و نماز با هم گره خورده، شده است؛ چرا که آدرس «فی‏ بُیُوتٍ»، اهل‌بیت(علیهم‌السّلام) هستند.

4. تجارت و بیع: یعنی تجارت و بیع این قابلیت را دارد که انسان را از یاد خدا و نماز غافل نماید.
· سوره‌ی منافقون، آیه‌ی9: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُون.

5. مال و فرزندان.

ــ خداوند دفاع را، برای حفظ نماز قرار داده است.

ــ حفظ مراکز مذهب و نماز، از فلسفه‌های نماز است.
·     سوره‌ی مبارکه‌ی‌ حج، آیه‌ی40: الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیز. اگر خداوند مردم را با همدیگر دفع نمی‌کرد، قطعاً صومعه‌ها و کنیسه‌ها و نمازها و مساجد ویران می‌شد.( و لذا اگر خداوند دفاع را قرار نمی‌داد، مراکز عبادت و مذهبی از بین می‌رفت.)؛ یعنی افراد بعضی مواقع از بین بروند تا پایگاه دین باقی بماند.

ــ مسخره کردن مؤمن، زمینه‌ی فراموشی یاد خداست.
·     سوره‌ی مبارکه‌ی‌ مؤمنون، آیات 109و110: إِنَّهُ کانَ فَریقٌ مِنْ عِبادی یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ (109)فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْری وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ (110) شما بندگان شایسته مرا مسخره کردید و لذا شما به جای اینکه به یاد من باشید در صدد مسخره کردن بندگان مؤمن من برآمدید.

6. مسخره کردن مؤمنان می‌تواند عاملی باشد تا لذت یاد خدا و نماز از او گرفته شود.

ـــ محورهای اساسی مطرح شده در آیات نماز را می توان در امور مذکور خلاصه نمود:
1. بیان اهمیت نماز و جایگاه آن با:
الف) توصیه به اصل نماز و برگزار نمودن آن
ب) ذکر نماز به عنوان ویژگی برگزیدگان و شایستگان و مورد توصیه آنان
ج) اشاره به وجود نماز در ادیان های مختلف الهی
· نماز عبادتی مستمر، مشتمل بر قیام و رکوع و سجده و برخوردار از ذکر است و این در کل ادیان جریان دارد.ماهیت نماز در دین اسلام سوره مبارکه حمد و بخشی دیگر از قرآن و تسبیحات اربعه میباشد.
· سوره حمد به عنوان سرود بندگی است و لذا بایدهمه سوره ها تفاوت دارد ولذا در سوره حمد اززبان بندگان «ایاک نعبد» و امثالهم آمده و در ضمن کلمه «قُل» هم ندارد، برخلاف سوره های ناس و فلق.
· خداوند سوره حمد را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) عطا فرمود، که به پیامبران قبلی عطا نفرموده است.   

د) ذکر نماز به عنوان اولین ویژگی حکومت صالحان
و) بیان آثار و برکات نماز
ه) بیان عواقب و پیامدهای سوء بی‌توجهی به نماز و سستی در آن و اعراض از آن
ح) تنظیم امور به واسطه نماز
ر) توصیه به نماز بعد از عنایت خاص

2. بیان عوامل بازدارنده از نماز و یاد خدا
3. اشاره به نمازهای خاص (یعنی یومیه، خوف، مسافر)
4. بیان برخی از احکام و مسائل مربوط به نماز (وقت نماز، مکان نماز، جهت نماز، شرایط نماز مثل«وضو،  غسل، تیمم»)
در قرآن بیشترین تأکید در مورد نماز نسبت به مواردی بود که ذکر شد. در امور مجبوریم تفکیک قائل شویم تا هر قسمتی به حساب آن به صورت دقیق رسیدگی شود، ولی برای بیان باید آن ها در کنار همدیگر قرار دهیم  و لذا امور نماز به صورت مستقل در قرآن نیست و همچنین بقیه احکام همه به صورت زیبا و با بیان روانشناسی مطرح شده است.

ـــ شیوه بیان احکام نماز
رساله های علمیه فاقد برخورداری از ادبیات تبلیغ می باشند، زیرا که دغدغه مراجع استنباط احکام بوده و در این بین از الفاظ زیبا استفاده نشده است. بنابراین رساله ها برای بیان مردم باید بازنویسی شود به گونه‌ای که فضای آن‌ها به فضای حاکم بر آیات و روایات نزدیک شود.
مثال:
بیان اول: در روایات آمده است که امام صادق(علیه السلام) از قول پدرشان فرمودند: که حضرت علی(علیه السلام)  مکرر می فرمودند: برای همسایه مسجد نمازی نیست، اگر برای نماز در مسجد حاضر نشود اگر سالم است وگرفتاری ندارد.
بیان دوم: که در توضیح المسائل (صفحه 150) در بخش مکان هایی که نماز خواندن در آن مستحب است، آمده است: «نماز در مسجد از نماز در غیر مسجد افضل است.»

 حال چه اندازه این دو بیان باهم سخت و در تضاد است و لذا امام صادق(علیه السلام)  بیان هدایتی دارند نه تکلیفی و در عین حال با شیوه‌ای خاص بیان شده است که دارای زیبای می باشد.

ـــ در بیان احکام می توان شیوه‌های ذیل را دنبال کرد:
1.     قبل از بیان مسئله به ذکر مطلبی درباره بیان اهمیت یادگیری احکام و به کار بستن آن‌ها بپردازیم(ذکر آیات و روایات در الویت قرار دارد.).مانند:«اگر کسی بپیماید راهی را که در آن راه علم را می‌آموزد، خدا راهی به سوی بهشت برای او باز می کند.»
2.     اگر تحلیل یا فلسفه در قرآن کریم و یا فرمایشات معصومین(علیهم السلام) در تبیین آن مسئله ذکر شده است، آن را همراه مسئله ذکر کنیم .

مانند: در بیان رجحان یا لزوم پرهیز از ارتباط با نامحرم، باید توجه مخاطب را به تحلیلی که در (آیه53 سوره مبارکه احزاب) « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلى‏ طَعامٍ غَیْرَ ناظِرینَ إِناهُ وَ لکِنْ إِذا دُعیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیی‏ مِنْکُمْ وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیی‏ مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِکُمْ کانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیماً » مربوط به چگونگی برخورد اصحاب پیامبر با همسرانشان وارد شده جلب نموده تا معلوم شود سخت گیری دین به واسطه جامع نگری است نه ننگ نظری.

3. ذکر مسئله را بیان ثواب و عقاب متفرع بر آن همراه سازیم.

***
پی نوشت ها
[1] . کسانی که در دنیا می‌گردند و عبرت می‌گیرند و بعضی هم فرموده‌اند که مراد از سائح، روزه‌داران است.
[2] . به کتاب «عُدَّة‌الداعیِ» ابن‌فهد‌ حلّی مراجعه شود و کل کتاب سیصد صفحه راجع به قرآن، دعا و استغفار است.
[3]. تحف‌العقول، در کلمات قصار امام‌محمدباقر(علیه‌السّلام)، صفحه455  و همچنین‌در   بحارالانوار، جلد75، صفحه358، باب27
[4]. مَن‌لا‌یحضر‌الفَقیه، جلد2، صفحه173.
[5]. بحارالانوار، جلد69، صفحه216
[6]. بحارالانوار، جلد2، صفحه262
[7] . بحارالانوار، جلد27، صفحه123
[8] . حضال صدوق، باب‌العشرین فما‌ فوقه، حدیث3 ؛ که در آن بیست‌و‌سه ویژگی حضرت‌امام‌سجاد(علیه‌السّلام) از زبان حضرت‌امام‌محمدباقر(علیه‌السّلام) نقل شده است. (برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید.)
[9] . هر چیزی را در جای خود قرار داده است.
[10] . فطر الله فطر الناس علیها.
[11] . سوره‌ی مبارکه محمد، آیه‌ی17.
[12] . سوره‌ی مبارکه‌ حجر ، آیه‌ی3.

مرکز تخصصی نماز
استاد کفیل



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد