دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دو نسخه از یک اسلام؛ مقایسه الگوی حاکمیتی ایران و عربستان

روزنامه لبنانی بررسی کرد:
امام خمینی در کتاب "حکومت اسلامی " خویش تصریح می‌کند: آیا در اسلام پادشاهی یا حاکمیت وراثتی یا ولایتعهدی وجود دارد؟ چطور این چیزها در اسلام هست در حالی که ما می‌دانیم نظام پادشاهی نقض حاکمیت اسلام و نظام سیاسی اسلامی است؟
مقایسه اسلام و دموکراسی در الگوهای حاکمیتی ایران و عربستان
گروه بین‌الملل مشرق - روزنامه الاخبار لبنان در مقاله‌ای تحلیلی به بررسی روند دموکراسی و اوضاع سیاسی مربوط به ایران و مقایسه آن با روند کنونی عربستان سعودی اشاره و تصریح کرد که ازآنجا که نظام سیاسی و اجتماعی این دو کشور در اوضاع کنونی لبنان تأثیر دارد، بررسی و مقایسه ساختار دو نظام عربستان و ایران که خود را حاکمیت اسلامی شمرده و به دنبال اجرای شریعت اسلام هستند، لازم به نظر می‌رسد.

الاخبار نوشت که از منظر وابستگی به اسلام و مسائل اجتماعی و احکام قضایی ناشی از آن، دو کشور با هم برابر هستند؛ اما نگاهی کلی به شرایط تأسیس دو حاکمیت و ساختار نظام حاکمیتی و میزان وابستگی ملت‌ها و نظام‌ها به یکدیگر تفاوت‌های عمده‌ای را در میان 2 کشور نشان می‌دهد.

مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه سابق عربستان سعودی بار دیگر مناقشه در مورد ماهیت نظام عربستان را افزایش داد و به عنوان یک کشور اسلامی آن را به مقایسه با دولت ایران به ویژه از نظر نظام حاکمیت و انتقال قدرت و سیاست خارجی پرداخت. در حالی ‌که دولت سعودی در عربستان با کودتای عبدالعزیز بن سعود بر ضد حاکم سابق ریاض و اشغال نظامی منطقه شبه جزیره عربستان و ایجاد حاکمیت مطلق پادشاهی در این کشور آغاز شد، نظام اسلامی در ایران بعد از انقلاب بزرگ مردمی به رهبری امام خمینی بر ضد نظام شاه تأسیس شد و با همه پرسی مردمی در مورد ماهیت "جمهوری اسلامی " نظام و قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ادامه پیدا کرد.


ورود به این مقایسه می‌طلبد که تعریفی اجمالی از نظام حاکمیت ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ارائه شود، نظام ایران با تلاش برای ادغام دو واژه جمهوری و اسلامی (یعنی اختلاط بین دموکراسی و اسلام ) ایجاد شد. برداشت از تجربه ایران در نتیجه مطالعه قانون اساسی این کشور و تجارب آن در انتقال قدرت با وجود حاکمیت عالی با عنوان حاکمیت ولایت فقیه قابل درک است. مقایسه این تجربه با تجربه عربستان سعودی که مدعی است پیشروی نظام اساسی حاکمیت قرار دارد و دولتی اسلامی با تمامیت کامل و قانون اساسی قرار دادن کتاب الهی و سنت پیامبر جالب توجه است. 

امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر ضد شاه محبوبیت گسترده‌ای پیدا کرد، تا جایی که اگر می‌خواست می‌توانست به صورت فردی حاکمیت را در دست گیرد، اما ایشان به دنبال تعامل با مردم و احترام به اراده مردم بودند و در هر اقدامی از آن‌ها همه‌پرسی می‌کردند. به همین علت همه‌پرسی در زمینه ماهیت نظام ایران شکل گرفت و با تأیید اکثریت قریب به اتفاق 2/98 درصد از مردم کشور نظام ایران "جمهوری اسلامی" نامیده شد.

مقایسه اسلام و دموکراسی در الگوهای حاکمیتی ایران و عربستان
امام خمینی(ره) مطالعات گسترده‌ای در زمینه حکومت اسلامی در مجموعه سخنرانی‌هایی که قبل از پیروزی انقلاب در نجف اشرف داشتند، پشت سر گذاشتند. ایشان دیدگاه خاصی در مورد حکومت اسلامی داشتند که با سایر شکل‌های حکومتی متفاوت بود، بر این اساس حاکمیت مطلق که رئیس جمهور بتواند با استبداد دیدگاه‌های خود را پیاده کرده و مال و جان‌های مردم را به بازی بگیرد ایجاد نمی‌شد، حکومت اسلامی حکومت مطلق نیست بلکه بر مبنای قانون اساسی است، البته نه آن قانون اساسی که در نظام‌های پارلمانی یا شوراهای مردمی متعارف شده است. بلکه قانون اساسی که مجموعه شرایط و قواعد مبتنی بر قرآن و سنت در آن لحاظ شده و شامل وجوب اجرای احکام اسلامی و قوانین دینی می‌شود. از این منظر حکومت اسلامی حکومت قانون الهی است.

این موضوع با روح قانون اساسی ایران توافق دارد، آنجایی که در مقدمه آن آمده است "حکومت اسلامی مبتنی بر حاکمیت طبقاتی یا سلطه یک فرد شکل نگرفته است، بلکه مجموعی از اهداف سیاسی برای ملت متحد جهت رسیدن به رضایت خداوند متعال را شامل می‌شود. از این منظر می‌طلبد که حاکمیت این ملت در دست اشخاص صالح ‌باشد که در شرایط مناسب فعالیت نمایند تا بتوانند مشارکت همه انسان‌ها در مسئولیت‌های توسعه و پیشرفت و رهبری کشور را محقق سازند. 


مقایسه اسلام و دموکراسی در الگوهای حاکمیتی ایران و عربستانبعد از این مقدمه قانون اساسی ایران به 12 فصل تقسیم می‌شود که شامل آزادی‌ها و حقوق عمومی مانند آزادی عقیده، آزادی مطبوعاتی، آزادی نامه ‌نگاری و ارتباطات، آزادی بیان و سخنرانی و انتشار اطلاعات، آزادی کار و تجمع ، آزادی فعالیت‌های سیاسی و تشکیل احزاب، آزادی اقامت و سفر و حق مساوات و برابری صرف نظر از دین یا نژاد یا زبان و حق استفاده از امنیت از جمله محورهای این قانون است.

اهمیت آزادی‌ها و حقوق عمومی در این است که تنوع و ساختار جامعه ایرانی را حفظ می‌کند ، جامعه‌ای که براساس آمارهای موجود در سال 1979 میلادی( 1357 شمسی) از قومیت‌ها و نژادها و زبان‌های متعدد تشکیل شده بود، فارس‌ها و دیگر ریشه های آریایی 63 درصد، آذری های ترک 20 درصد،  کردها 6 درصد، عرب ها 7 درصد، بلوچ ها 2 درصد و دیگر گروه ها 2 درصد از جمعیت ایران را شکل می دادند. همچنین شیعیان  89 در صد از جمعیت کشور را شامل می‌شوند و اهل تسنن و اقلیت‌های دینی دیگر نظیر یهودیان، ارامنه و زرتشتی ها 11 درصد باقیمانده را شکل می دادند.

ماده 56 قانون اساسی ایران حاکمیت مطلق بر جهان و انسان را مخصوص خداوند متعال می‌داند و بلافاصله در ماده بعدی حاکمیت‌های سه‌گانه در ایران یعنی قوای مقننه و مجریه و قضایی را تشریح می‌کند و اختیارات آن‌ها با نظارت ولایت مطلقه فقیه و امام امت را بررسی می‌نماید. ماده 60 مسئولیت دستگاه اجرایی و اختیارات رئیس جمهور و نخست وزیر و وزرا به غیر از موارد تحت اختیار رهبر انقلاب را مشخص می‌نماید.

قانون اساسی به انتخاب مجلس خبرگان از سوی ملت با مأموریت انتخاب رهبر و نظارت بر رفتارهای وی و عزل وی در زمان ضرورت تأکید دارد. وظایف رهبر انقلاب و اختیارات وی به عنوان مقام رأس دولت متعدد است. وی مسئولیت تعیین سیاست‌های کلی نظام و فرمانده نیروهای مسلح و عزل و نصب و قبول استعفای هر کدام از اعضای شورای نگهبان قانون اساسی و رئیس دستگاه قضایی و رئیس جمهور و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح و فرمانده سپاه پاسداران و فرمانده نیروهای امنیتی داخلی  و رئیس سازمان صدا و سیما را برعهده دارد.

ماده 58 اشاره می‌کند که دستگاه قانونگذاری متشکل از مجلس شورای اسلامی است که از سوی ملت انتخاب شده و مأموریت آن وضع قوانین و نظارت بر عملکرد دولت و وزرا است. قانون  اساسی همچنین حق ملت از طریق قانون‌گذاری به صورت مستقیم با همه‌پرسی عمومی را نیز به رسمیت می‌شناسد.

از آنچه گذشت می‌توانیم بگوییم که قانون اساسی ایران قانونی متمدنانه است که در مواد و نحوه صدور و تصویب آن با بسیاری از قوانین اساسی دموکراتیک در دنیا هم پایه است، غیر از این که این قانون اساسی اختیارات مجلس شورای اسلامی به عنوان قوه مقننه را تعیین می‌کند و فعالیت آن را تحت نظارت ولی فقیه قرار می‌دهد و مشروعیت آن را جز با وجود نظارت شورای نگهبان قانون اساسی که به ‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم از سوی رهبر انقلاب انتخاب می‌شود، به رسمیت نمی‌شناسد. به این ترتیب این شورا حق دارد هر قانونی که مجلس تصویب می‌کند را رد نموده یا هر کدام از کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی را از حضور در انتخابات منع کند. مجلس شورای اسلامی گرچه اختیاراتی در بررسی عملکرد رئیس جمهور دارد، اما هیچ اختیاری در بررسی عملکرد ولی فقیه یا مخالفت با ایشان ندارد و این موضوع منحصر به مجلس خبرگان است.

مقایسه اسلام و دموکراسی در الگوهای حاکمیتی ایران و عربستان
نظام آل سعود در عربستان
نظام آل سعود با تسلط عبدالعزیز بن سعود در سال 1902 م بر دارالاماره ریاض که البته به صورتی خونین انجام شد، آغاز گشت. وی با تلاش‌های فردی و بدون حمایت ملت عربستان و تنها با حمایت قبایل بدوی و رویکردهای تفکرات وهابی اقدام به اشغال بخش‌های دیگر از این کشور نظیر نجد و احساء و حائل و حجاز و عسیر کرده و از زمان تاسیس بر اساس قانون حاکمیت دیکتاتوری عشیره‌ای مبتنی بر سلطه افراد قوی‌تر بر قدرت و حاکمیت و فقدان قواعد جانشینی در روند انتقال قدرت ادامه داشته است.

فرد هولیدی در کتاب خود با عنوان "درگیری سیاسی در شبه ‌جزیره عربستان " می‌نویسد که رژیم آل سعود با سیاست سرکوبگری داخلی مرتبط با شدید ترین انواع برده ‌داری قبیله‌ای دنبال می‌شود و جدیدترین انواع ابزارهای سرکوب که از خارج وارد شده است را در اختیار دارد. خاندان آل سعود تمامی سرنخ‌های قدرت را به صورت انحصاری در دست دارد و هیچ معارضه قانونی یا سازمان‌ها و سندیکاهای کارگری و قانون اساسی و انتخاباتی در این کشور وجود ندارد.


مقایسه اسلام و دموکراسی در الگوهای حاکمیتی ایران و عربستان
در زمان تأسیس عربستان سعودی تاکنون هیچ تلاشی برای ایجاد کانال اساسی در کشور شکل نگرفته و نظام اساسی حاکمیت " که در سال 1991 به جای قانون اساسی تدوین ‌شده، نظامی است که تاکنون ادامه داشت و به پادشاه اختیارات گسترده‌ای می‌دهد و وی را محور اول و آخر زندگی سیاسی در عربستان و صاحب نقش مطلق و ویژه در این کشور قرار می‌دهد.

پادشاه بر اساس "نظام اساسی حاکمیت" عربستان اختیارات مطلق شامل عزل و نصب ولیعهد، سران قوای سه ‌گانه مقننه و قضاییه و مجریه و تعیین و عزل قضات و اجرای احکام قضایی و تعیین و عزل مجلس شورا و انحلال و جایگزین کردن آن و تعدیل نظام اساسی کشور و دیگر اختیارات گسترده از جمله حاکمیت مطلق پادشاه در نظام عربستان سعودی است.

با وجود این اختیارات گسترده اما  نظام اساسی عربستان هیچ راهکاری برای نظارت یا مؤاخذه (و لو صوری) بر اقدامات پادشاه  وضع نکرده است، همچنین سیستم عزل پادشاه در صورت ناتوانی یا سوءتدبیر یا انحراف حتی از سوی خاندان حاکم یا شورای اهل حل و عقد نیز مشخص نشده است. نظام اساسی این کشور حقوق اساسی شهروندان از جمله حق آزادی بیان و اندیشه و قلم و حق تشکیل احزاب سیاسی را به رسمیت نمی‌شناسد.

فهد قحطانی در کتاب خود با عنوان "درگیری شاخه‌های خاندان سعودی" توضیح می‌دهد که عناصر قدرت و خشونت و وراثت و پادشاهی صرف، مبانی حاکمیت عربستان هستند و این عناصر به صورت اساسی با مهم‌ترین مبانی اسلام تعارض دارد، این در حالی است که عربستان مدعی است نظامی اسلامی دارد و تعالیم اسلام را با جزئیات آن اجرا می‌کند، اما آن ها  کلیات و مهم‌ترین خاستگاه‌های اسلام در اولویت‌دار ترین و خطرناک‌ترین موضوع که همان حاکمیت است را نادیده می‌گیرند.

از آنچه گذشت مشخص است که مجموعه تفاوت‌های اساسی بین ساختار حکومتی ایران عربستان سعودی وجود دارد که مهم‌ترین آن این است که قانون اساسی ایران به عنوان هدیه ای از پادشاه نیست، بلکه در پی انقلاب مردمی ایران با انتخاب شورای مؤسساتی برای تدوین قانون اساسی و سپس همه پرسی دموکراتیک برای تصویب آن به اجرا گذاشته شده است، برخلاف قانون اساسی عربستان که به‌ عنوان هدیه ای از سوی ملک فهد بعد از 90 سال حاکمیت بر گرده مردم تدوین شده است.
مقایسه اسلام و دموکراسی در الگوهای حاکمیتی ایران و عربستان
قانون اساسی ایران گرچه اختیارات گسترده‌ای به ولی فقیه بر اساس مبانی دینی می‌دهد اما راهکارهای نظارت بر اقدامات ایشان و روند  بازخواست و عزل وی در صورت ضرورت و ناتوانی و سوء تدبیری وی را از مبانی اسلام در نظر گرفته و از سوی دیگر ملت به صورت گسترده در روند تعیین حاکمیت و جداسازی بین قوای سه‌گانه نقش دارد. 

به ‌عبارت ‌دیگر نظام ایران در ادغام بین تفکرات دینی تشیع و دیدگاه‌های دموکراتیک در تجربه ولایت امری امام خمینی موفق عمل کرده است و بعد از ایشان در زمان رهبری امام خامنه ای نیز با وجودی که با بحران‌های عدیده سیاسی و فتنه های مختلف مواجه شده ، به روند موفق خود ادامه داده است.

به نظر می‌رسد راهکارهای محاسبه و مؤاخذه مسئولان و روند انتقال قدرت همواره در عرصه سیاسی ایران وجود دارد و این پتانسیل در قانون اساسی این کشور امید تغییرات در نزد ملت ایران را همواره زنده نگه می‌دارد.

از سوی دیگر عربستان سعودی بر باقی ماندن بر "مشروعیت دینی " به‌عنوان منبع حاکمیت اصرار دارد و با انواع دیدگاه‌های دموکراتیک مخالف است و آن را کفر و الحاد می‌خواند و مدعی است که اسلام با دموکراسی تناقض دارد، این روند باعث شده تمامی اختیارات موجود که در نظام اساسی این کشور تفاوت و مرزبندی بین آن‌ها وجود ندارد، در دست پادشاه و خانواده وی ‌باشد و او تحت هیچ نوع محاسبه یا محاکمه قرار نگیرد. این رویکرد رنگ و بوی استبدادی و دور کردن نقش ملت‌ها در تصویرسازی در غیاب انتخابات پارلمانی را نشان می‌دهد، چرا که مجالس شوراهای انتخاب شده نیز هیچ نقش و اختیاری ندارند و آزادی‌های متعدد نظیر آزادی بیان و عقیده و تجمعات مردمی مصادره شده است.

این در حالی است که امام خمینی در کتاب "حکومت اسلامی " خویش تصریح می‌کند:  آیا در اسلام پادشاهی یا حاکمیت وراثتی یا ولایتعهدی وجود دارد؟ چطور این چیزها در اسلام هست در حالی که ما می‌دانیم نظام پادشاهی نقض حاکمیت اسلام و نظام سیاسی اسلامی است؟ گویا امام خمینی در این عبارات تناقض شدید بین دیدگاه‌های حکومتی ایران عربستان سعودی در زمینه حکومت اسلامی را ترسیم می‌کند.

مطالب مرتبط

آیا «یمن» سرزمین واقعی موعود یهودیان است؟/ اورشلیم واقعی کجاست؟

اینجا سرزمین تورات است؛
هنگامی که از جنوب «صنعا» وارد پایتخت «یمن» می شوید، این تابلو نگاه ها را به خود جلب می کند: «به سرزمین امنیت و صلح» خوش آمدید. شهری که تاریخ شناسان بر این باورند، «اورشلیم» واقعی که ذکر آن در «تورات» یهود رفته است، همین جاست.
آیا «یمن» سرزمین واقعی موعود یهودیان است؟/ اورشلیم واقعی کجاست؟گروه بین‌الملل مشرق - هنگامی که از جنوب «صنعا» وارد پایتخت «یمن» می شوید، این تابلو نگاه ها را به خود جلب می کند: «به سرزمین امنیت و صلح» خوش آمدید. شهری که تاریخ شناسان بر این باورند، «اورشلیم» واقعی که ذکر آن در «تورات» یهود رفته است، همین جاست. صنعا امروز مملو از حلبی آبادی ها و بازارهای «القات» (نوعی ماده مخدر) و محصولات کشاورزی است، اما شباهت بسیاری به «اورشلیم» 3 هزار سال پیش از میلاد دارد. 

در نزدیکی صنعا یا «دار السلام» روستای «بیت بوس» قرار دارد که هم اکنون به منطقه ای اعیان نشین مملو از کاخ ها و خانه های مجلل و با شکوه تبدیل شده است و این اعتقاد وجود دارد که منظور از بیت بوس همان «یبوس» است که به گفته «فاضل الربیعی»، مورخ معروف عراقی در تورات ذکر آن رفته است.

این برخی از شواهد مذکور در کتاب های تاریخی است که به دلایل جغرافیایی و زبانی اشاره می کند، مبنی بر اینکه سرزمین موعود یهود و «سرزمین تورات» کشور «یمن» و نه «فلسطین» است.

این موضوع از جمله موضوعات مورد بحث و مناقشه نه تنها میان مورخان عرب که نویسندگان خارجی است،‌ نویسندگانی که به داستان و اسطوره صهیونیسم درباره سرزمین کنعانی موجود در فلسطین بنا به نوشته «اسفار تورات» به دید شک و تردید نگاه می کنند. 
اما نویسندگان خارجی قاطعیت کمتری نسبت به نویسندگان عرب در بیان این گفته دارند که یمن سرزمین و عرصه حیات پیامبران تورات بوده است.

فرضیه «یمن» سرزمین واقعی موعود یهودیان است
این نویسندگان در اثبات دلایل خود تاکید می کنند که در هیچ جای «تورات» به ویژه نسخه عبری آن که مورد استناد قرار می گیرد، به این نکته اشاره نشده است که «قدس» همان «اورشلیم» است و بالعکس. بلکه هرگاه تورات خواسته به مکانی مشخص و معین اشاره کند، آن را «قدس» بدون الف و لام تعریف در زبان عربی توصیف کرده که به معنای «کوه» است.

فرضیه «یمن» سرزمین واقعی موعود یهودیان استبراساس این توصیف از تورات، منظور از کلمه «قدس» کوه قدس یا همان «جبل قدس» است که امروزه شهرک و منطقه ای روستایی قرار گرفته در استان تعز در جنوب است که پایگاه جنبش «ناصری» یمن نیز شمرده می‌ شود.


فاضل الربیعی بر این باور است که زبان رسمی قوم بنی اسرائیل در اصل از لهجه های یمنی تشکیل شده و در این خصوص می گوید:‌ زبان رسمی که امروزه در «اسرائیل» یا همان سرزمین های اشغالی مورد استفاده قرار می گیرد، «عبری صنعایی» نامیده می شود که منتسب به شهر «صنعا» است و همان «عبری سبایی» ‌منتسب به قوم «سبا» است که در یمن می زیستند.

در این بین «فرج الله دیب»، اندیشمند و پژوهشگر لبنانی نیز بر ایده «سرزمین تورات یمن» در کتابش تحت عنوان «یمن و پیامبران تورات،‌ آیا ماشیحا به صنعا سفر کرد؟» و دیدگاهش مبنی بر اینکه «تورات عربی است و اورشلیم یمنی است» تاکید بسیار می‌ کند و در این خصوص به برخی که «کمال الصلیبی»،‌ اندیشمند معروف و راحل لبنانی در کتابش «تورات از جزیره العرب آمده است»‌ استناد می جوید.

فرج الله دیب به نام‌ های دیگری از مناطق مختلف یمن اشاره می کند که ذکر آنها در تورات رفته است، از جمله اینکه یادآوری می کند در مقدمه تورات آمده است که شهر «حبرون» به عنوان میراث یهود ذکر شده است، شهری که در آن حضرت «ابراهیم» در منطقه ای به نام «الواحدی» در شمال شرقی «عدن» به خاک سپرده شد.

فرضیه «یمن» سرزمین واقعی موعود یهودیان است
اماکن و نام ها و شواهد لغوی و گفتاری که فرج الله دیب به آنها اشاره و بر اساس آن تاکید می کند، یمن سرزمین مورد نظر تورات است، بی شمارند، از جمله «آزال» و «حضر الموت» که نام دو فرزند حضرت نوح بوده است. 

«آزال» نام پایتخت یمن تا قرن ششم میلادی بود، همان گونه که حضرت ابراهیم از «اور قاصدیم»‌ یا همان سرزمین «بنی قاصد» به سمت «مصر» مهاجرت کرد
. منطقه بنی قاصد امروزه «یافع سفلی» نام دارد و در استان «لحج» در جنوب یمن واقع شده،‌ همانگونه که «مصر» نیز منطقه ای بین دو شهر «یریم» و «اب» قرار گرفته و منظور از آن در تورات کشور مصر کنونی نیست، چون کشور مصر در گذشته و در طول تاریخ قدیم «بلاد القبط» یعنی «کشور قبطی ‌ها» نه «مصراییم» نامیده می‌ شده است. 

فرضیه «یمن» سرزمین واقعی موعود یهودیان است
اما در خصوص کلمه «صهیون» دیب می گوید که این کلمه در تورات تحت عنوان «صیّون» و نه «صهیون» ذکر شده که منظور از آن شهر «سیئون» در یمن است که در شرق استان حضر الموت، بزرگ ترین استان کشور یمن واقع شده است.
این حقایق بدون تردید برای یمنی ها چندان خوشایند نیست، به همین دلیل محققان و پژوهشگران یمنی توجه چندانی به تحقیق در این خصوص نشده است، اما هم اکنون به نظر می رسد، زمان آن فرا رسیده تا تحقیقات لازم در این زمینه انجام شود.

«عبد الهادی العزعزی»، نماینده وزارت فرهنگ یمن در دایره میراث و امور باستانی در این خصوص می گوید که جدای از تطابق قابل ملاحظه در نام های مذکور در تورات و مناطق باستانی و تاریخی موجود در یمن و کتاب ها و پژوهش های بسیاری که اندیشمندان عرب دست به آن زدند و از جمله آنها باید به کتاب حسن الهمدانی تحت عنوان «ویژگی جزیره العرب» و کتاب «احمد عید» تحت عنوان جغرافیای تورات در جزیره فراعنه» و کتاب «فاضل الربیعی» تحت عنوان «فلسطین مذکور در تورات در یمن قدیم است»، شواهد و دلایل بسیاری وجود دارد که این حقیقت و واقعیت را تقویت می کند.

فرضیه «یمن» سرزمین واقعی موعود یهودیان است

به گفته العزعزی با توجه به اینکه دولت یمنی «حمیری» در 115 سال قبل از میلاد دولتی یهودی و تابع آیین یهودیت بود و «یوسف آزار» یا «ذی نواس الحمیری» یکی از معروف ترین یهودیان یمن متهم به هولوکاست «اخدود» که در آن هزاران مسیحی بدست وی سوزانده شدند، این ایده و نظریه که یمن «مهد یهودیت» بوده است، تقویت می شود.

 
العزعزی می افزاید:‌ از جمله شواهد دیگر موجود در یمن سرود «انشاد» است که یهودیان آن را می خوانند و این باور وجود دارد که حلقه مفقودی از شعر عربی است، چون اگر تاریخ شعر عرب را باز خوانی کنیم، ملاحظه می کنیم که شهر دوره جاهلیت بیش از آنکه به مرکز شبه جزیره العرب انتساب داده شود، به جنوب آن، یعنی یمن انتساب داده می شود.

در قبال این پژوهش ها، پژوهش ها و تحقیقات خارجی متعصبانه بسیاری قرار گرفته اند که فلسطین را به عنوان سرزمین موعود یهودیان معرفی می کنند و اظهارات الربیعی در این خصوص که به اسارت گرفتن یهودیان در بابل از سرزمین یمن و نه فلسطین صورت گرفته را رد می کند.

فرضیه «یمن» سرزمین واقعی موعود یهودیان است
کمال صلیبی 30 سال پیش در مصاحبه با مجله آلمانی «دیر اشپیگل» فرضیه مهاجرت یهود به جنوب را مطرح کرد و گفت که یهود هیچ گاه ساکن سرزمین «فلسطین» نبوده اند، بلکه در مناطقی از سرزمین «عسیر» مانند «تهامه»‌ و «السراه» اقامت داشتند و از اینجا راهی مصر نشدند، چون «مصرایم» ذکر شده در تورات روستای «مصرمه» در جنوب غربی جزیره العرب است. 

اما فلسطین ذکر شده در تورات به گفته نماینده وزارت فرهنگ یمن از کلمه الهه «سین» گرفته شده که الهه «ماه» است و در زمان های قدیم در جنوب یمن پرستش می شده که امروزه استان اب و مناطق همجوار آن را شامل می شود، به همین دلیل ملاحظه می‌ کنیم که کلمات بسیاری در میان مردمان این مناطق مورد استفاده قرار می گیرد که در تورات به کار رفته است.
افزون بر آن العزعزی می گوید که قدیمی ترین نسخه تورات نسخه ای است که «اسرائیل»‌ آن را از یمن به دست آورد.
با این حال چنین ایده ها و افکاری هنوز نیاز به تحقیقات محلی گسترده چه از سوی پژوهشگران عرب و چه خارجی دارد، اگرچه یمنی ها آرزو دارند، چنین تحقیقاتی درست نباشد.
مطالب مرتبط

آسیب شناسی ماهواره + دانلود

مقام معظم رهبریامروز اینترنت و ماهواره و وسایل ارتباطى بسیار متنوع وجود دارد و حرف، آسان به همه جاى دنیا مىرسد، میدان افکار مردم و مؤمنان، عرصه کارزار تفکرات گوناگون است، امروز ما در یک میدان جنگ و کارزار حقیقى فکرى قرار داریم، این کارزار فکرى به هیچ وجه به زیان ما نیست؛ به سود ماست چراکه اگر وارد این میدان بشویم و آنچه را که نیاز ماست از مهمات تفکر اسلامى و انبارهاى معارف الهى و اسلامى بیرون بکشیم و صرف کنیم، قطعا برد با ماست».

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار علما و روحانیون کرما ن ۱۳۸۴/۰۲/۱۱


در این قسمت پاور پوینتی با موضوع آسیب شناسی ماهواره برای شما فرهم کرده ایم
"جهت دانلود روی تصویر متحرک ولایت زمان کلیک کنید"

ولایت زمان


پاورپوینت فواید ماهواره!

پاورپوینت مضرات ماهواره!

مخصوص آموزش خانواده

هدف اصلی راه اندازی شبکه فارسی وان چیست؟

ماهواره ومضرات آن وتاثیر بر نوجوانان وجوانان
برای دانلود اینجا کلیک کنید

لطفا با ذکر منبع منتشر کنید: منبع: گلی از گلهای بهشت 313sardar.blog.ir

در این پست لینک دانلود  چند پاورپونیت درس آسیب که دارم را براتون می گذارم

 

تا باشد که بعد از این پست وقتی که دوباره سرزدم ... پست های بسیار و لینک های دانلود فراوان ببینم ! 

 

پاورپوینت اختلال شخصیت خود شیفته 

 

پاورپوینت اختلال شخصیت وابسته 

 

پاورپوینت اختلال شخصیت مهاجم منفعل 

 

پاورپوینت اختلال تبدیلی

 

پاورپوینت افسردگی اساسی


Download this file (الکل .ppt)الکل .ppt36710 Kb
Download this file (انضباط ترافیکی .ppt)انضباط ترافیکی .ppt6834 Kb
Download this file (اینترنت .ppt)اینترنت .ppt16857 Kb
Download this file (آسیب شناسی اجتماعی در خانواده .ppt)آسیب شناسی اجتماعی در خانواده .ppt5452 Kb
Download this file (پیشگیری از اعتیاد.ppt)پیشگیری از اعتیاد.ppt6432 Kb
Download this file (خرافه گرایی .ppt)خرافه گرایی .ppt14900 Kb
Download this file (خودکشی .ppt)خودکشی .ppt18063 Kb
Download this file (راههای برخورد با معتاد.ppt)راههای برخورد با معتاد.ppt5130 Kb
Download this file (سرقت .ppt)سرقت .ppt48043 Kb
Download this file (سیگار و قلیان .ppt)سیگار و قلیان .ppt7504 Kb
Download this file (شرکت های هرمی .ppt)شرکت های هرمی .ppt19464 Kb
Download this file (شیشه .ppt)شیشه .ppt6786 Kb
Download this file (عرفانهای نوظهور .ppt)عرفانهای نوظهور .ppt22327 Kb
Download this file (عزاداری .ppt)عزاداری .ppt12575 Kb
Download this file (فرار.ppt)فرار.ppt11362 Kb
Download this file (قاچاق کالا.ppt)قاچاق کالا.ppt9840 Kb
Download this file (کوکائین .ppt)کوکائین .ppt16613 Kb
Download this file (گسستگی کانون خانواده .ppt)گسستگی کانون خانواده .ppt4241 Kb
Download this file (مد گرایی .ppt)مد گرایی .ppt11286 Kb
Download this file (مشارکت اجتماعی و پلیس.ppt)مشارکت اجتماعی و پلیس.ppt35276 Kb
Download this file (شیشه.ppt) شیشه.ppt6627 Kb
Download this file (ماهواره.ppt)ماهواره.ppt58367 Kb
 

بررسی راههای جذب جوانان به اقامه ی نماز

بررسی راههای جذب جوانان به اقامه ی نماز

تهیه و تنظیم : محبوبه درخشش ، حمیده طالبیان

کارشناس ارشد  جمعیت شناسی                  بهار1391

 

پیشگفتار :

از خداوند  بزرگ اخلاص و دوام توفیق و تاثیر سخن را می طلبیم و امیدواریم این گام کوچک در زمینه سازی برای گرایش به فریضه بزرگ نماز ، موثر باشد و در سایه نظام اسلامی ، سهمی در نشر  فرهنگ اسلام در سراسر جهان داشته باشیم که این وظیفه تک تک ماست و امت بزرگ اسلامی بتواند با تکیه بر هویت دینی و فرهنگ غنی اسلام دژ استوار حمایت از حق ، و پناه مستحکمی برای محرومان جهان باشد.در این تحقیق سعی شدهاست چرای نماز و ایجاد انگیزه    درجوانان برای نماز بیان گردد.

 چکیده:

«نماز» متعالیترین اندیشه و رفتار حقشناسی و قابلیت و شایستگی در تقدیم حمد و سپاس به درگاه خالق منان، کاملترین پاسخ به عالیترین نیاز انسان یعنی نیاز به خودشکوفایی و کمالجویی است. در این مقاله با موضوع  نماز وجوانان به اهمیت نماز توجه میکنیم و به بررسی آثار و فواید نماز میپردازیم و امیدواریم با این پژوهش به قرآن و نماز خدمتی کرده باشیم همانطور که میدانیم نماز یک تکلیف الهی است و بر تمام انسانهای مکلف واجب است و نماز و عبادت را میتوان مؤثرترین عامل خوشبختی و عاقبت به خیری انسان و محبوبترین عمل نزد خداوند متعال و همچنین عامل مهم برای اصلاح نفس و کنترل جامعه به حساب آورد. در این زمینه امام باقر (ع) میفرمایند: نماز، اولین سؤال در روز حساب است اگر نماز انسان قبول شود، سایر اعمال نیز قبول است . در این تحقیق سعی شده است در زمینه چرایی نماز ، فواید نماز ونیاز روحی  جوانان و راهکارهای جذب آنها به اقامه ی نماز، دلایل وجود نماز بحث و بررسی به عمل آید.

کلید واژگان:جوانان ،نماز،اقامه نماز،

 

فهرست مطالب

 

عنوان ...................................شماره صفحه

پیشگفتار.................................................................................................................................................................................................

چکیده.....................................................................................................................................................................................................

مقدمه........................................................................................................................................................................................................ 2

اهمیت و ضرورت موضوع..................................................................................................................................................... 3

پیشینهی تحقیق................................................................................................................................................................................. 3

تعریف نماز......................................................................................................................................................................................... 4

تعریف اقامه نماز............................................................................................................................................................................ 5

جوانان...................................................................................................................................................................................................... 6             

نیاز روحی جوانان به نماز و دعا.......................................................................................................................................... 6

مبانی نظری تحقیق........................................................................................................................................................................ 7

نظریهدافعه- جاذبه......................................................................................................................................................................... 7             

نظر یه اشاعه نو اوری.................................................................................................................................................................. 8

تأثیر قلب در تحقق نماز............................................................................................................................................................ 8

چگونه با حضور قلب نماز بخوانیم؟............................................................................................................................... 9             

چرا نماز میخوانیم ؟................................................................................................................................................................... 12

پیامدهای بیتوجهی به نماز..................................................................................................................................................... 16

آثار و فواید نماز.............................................................................................................................................................................. 17            

نتیجهگیری و پیشنهادها............................................................................................................................................................. 18

منابع و مآخذ...................................................................................................................................................................................... 20

 

مقدمه:

نماز در دین مقدس اسلام، از اهمیت ویژهای برخوردار است و یکی از فروع دین و حتی ستون دین بهحساب میآید و قرآن کریم با تعبیرهای مختلفی، مانند «اقیموالصلوه» بر واجب بودن آن تصریح فرموده است، هر چه در مورد اهمیت نماز مطالعه کنیم شناخت ما در مورد نماز بیشتر میشود. نماز به معنای ارتباط و سخن گفتن مستقیم با خداوند بزرگ است و این بالاترین توفیقی است که یک جوان میتواند از آن برخوردار شود و سعی میکند همواره خود را آماده سازد: نماز از واجباتی است (شمس،45:1390) که در هیچ شرایطی نباید ترک شود نماز میراث تمامی انبیاء است و از اساسیترین ارکان حیات، تمدن، فرهنگ، زندگی و تحرک جوانان است و تاریخ این حقیقت را نشان میدهد که هرگاه نماز در جامعه رو به ضعف و فراموشی گذاشت، مقدمات انحطاط آن جامعه فراهم میشود.در این تحقیق برراهکارهای جذب جوانان به عنوان موثرترین قشر هر جامعه تاکید گردیده است و روش تحقیق به صورت مقطعی و اسنادی بوده است .

روش تحقیق:ُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُ

 

برای اجرای هر پروژه تحقیقی روش های برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها با در نظر گرفتن بعد زمان ، پژوهش حاضر از نوع تحقیق مقطعی است زیرا در یک برهه از زمان صورت می گیرد . از نظر گرد آوری داده ها روش پژوهش حاضر جزء روش های تحقیق اسنادی لحاظ می شود بدین ترتیب که برای جمع آوری اطلاعات لازم ، از روش پژوهش اسنادی (از قبیل کتاب ، مجله ، پایان نامه) بهره برداری کردیم.در ابتدای تقدیم وتشکر پیشگفتاروچکیده می باشد .عناصر متن شامل مقدمه روش تحقیق ادبیات وسوابق تحقیق  بیان تحقیق عناصر تحقیق شامل جلد صفحه نام خدا  صفحه ی عنوان داده ها واطلاعات وتجزیه وتحلیل ان ها نتیجه گیری واظهار نظر ودر نهایت بیان موانع ومحدودیت هامی پردازد.

 

 

پیشینهی تحقیق:

«پرستش خداوند» یکی از چیزهایی است که همه پیامبران الهی مردم را به آن دعوت میکردند. قرآن کریم از زبان پیامبران نقل میکند که به امتهایشان میگفتند: خدا را پرستش کنید. بنابراین اصل عبادت و پرستش خداوند در همهی شریعتهای الهی وجود داشته، ولی شکل و کیفیت آن متفاوت بوده است، همه پیامبران از حضرت آدم تا حضرت خاتم، نماز میخواندند، اما از چگونگی آن اطلاع دقیقی در دست نیست. (شمس، 29:1390) پایدارترین و قدیمیترین تجلیات روح آدمی و اصیلترین ابعاد وجود انسانها حس نیایش و پرستش است. مطالعهی آثار زندگی بشر نشان میدهد هر زمان هر جا که بشر وجود داشته است نیایش و پرستش هم وجود داشته است چیزی که هست شکل کار و شخص معبود متفاوت شده است.

(رضوانطلب،51:1375)

حکم وجوب نماز را پیامبر اکرم (ص) در سفر آسمانی و در لیلهالاسراء دریافت کرد و به مسلمانان ابلاغ نمود از سوئی دیگر صفحات نخستین روزشمار تاریخ اسلام تصویرهایی از نماز پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) و حضرت خدیجه سلامالله علیها را پیشروی قریش و در کنار کعبه در خود جای داده است. آنچه از سابقه تاریخی نماز، نتیجه میشود این است که نماز در همه شرائع و همه ادیان سابقه داشته و پیامبر اکرم (ص) که قبل از اسلام نیز از دین حنیف تبعیت میکردند حتی قبل از بعثت و در اقامتهای طولانی در غار حراء به این عبادت اشتغال داشتهاند و پس از مبعث نیز نماز از نخستین عبادات و مراسم دینی مسلمانان بوده است اما در شب معراج یا در نخستین سالهای تشکیل حکومت در مدینه تغییری در شکل و عدد رکعات نماز پدید آمده است. (رضوانطلب،70:1375)

دهد نه گاهی نماز بخواند و گاهی ترک کند. یکی از لوازم متقی بودن و برپا کردن نماز این است که نمازگزاران علاوهبر خواندن نماز، برای برپاداشتن آن در جامعه تلاش کنند. نماز بزرگترین عبادتهاست و نماز انسان را از فحشا و منکر باز میدارد.(انالصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر). (شمس، 29:1390)

 

1-مفاهیم و واژگان کلیدی

1-1تعریف نماز:

واژه نماز در لغت فارسی از لفظ پهلوی «نماک»(namac) و آن هم از ریشه ایران باستان واژهی نم (nam) به معنای خم شدن و تعظیم کردن گرفته شده است. از جمله معنای نماز که در کتابهای لغت فارسی وجود دارد میتوان به بندگی، اطاعت، سجود، پرستش، خدمتکاری و فرمانبرداری اشاره کرد. برخی معتقدند «صلاه» از ریشهی عربی گرفته شده و به معنای کنیسه یهودیان است. به نظر نولدکه «صلاه» از لفظ عربی «صلوها» مشتق شده است. راغب مینویسد: اصل «صلاه» برای دعا بوده و از باب نامگذاری کل به نام اجزایش، بر نماز اطلاق گشته که بخشی از اجزای آن دعا است. (شمس، 23:1390)

 

واژه «الصلوه» 61 بار بدون مشتقات و 98 بار با مشتقات، در قرآن بهکار رفته است. واژه «صلی» در قرآن، دو ریشه دارد: یکی (صلییصلی) بهمعنای افروختن آتش یا چیزی شبیه آن واژه (صلوه) در قرآن به چند معنا بهکار رفته است. 1- دعا، تبریک و تمجید 2- عبادت خاص (نماز) 3- عبادت 4- رحمت خداوند 5- کنیسههای یهودیان. (شمس، 24:1390)

1-2-تعریف اقامه نماز:

قرآن کریم درباره «اقامه نماز» بسیار تأکید کرده است، تا آنجا که 46 بار، نماز را با واژهی «اقامه» در تعبیرهای گوناگون بهکار برده است. این عبارت: (اقیموالصلاه) نماز را بهپا دارید، بارها در قرآن بیان شده است. برای اقامه نماز، چند تفسیر ارائه کردهاند: 1- منظور از «اقامه» این است که تنها خودتان نماز خوان نباشید بلکه چنان کنید که آیین نماز در جامعه انسانی برپا شود و مردم با عشق و علاقه به آن روی آورند. 2- به گفته بعضی مفیران، تعبیر «اقامه نماز» بهجای «خواندن» یا «بهجای آوردن نماز» بیانگر این نکته است که نماز تنها یکسری از وردها، اذکار و حرکات نیست. بلکه باید آنرا بهطور کامل بهپا دارید، آنگونه که  روح نماز که همان تسلیم شدن مطلق اثار نماز است در چهره و زندگی شما دیده شود.

تنها لقلقه زبان و راست و خم شدن نباشد. بلکه دربرابر خدا در همه امور است در زندگی شما جلوه کند و حضور دل و توجه قبلی به خدا در نماز حاصل شود. 3- اقمه نماز آن است که با حدود وفرائضش انجام شود.

 

 

1-3-جوانان:

سنین جوانی از نظر روانشناسی سنین عر فانی معرفی شده است زیرا جوانان در این سنین به دلایل تحولات وتغییرات خاص روحی وروانی به مسائل روحانی ،عرفانی به شدت تمایل میابند.اگر به وسیله نماز جوان ارضائ نشود بسیاری از جوانان به جادوگری ،صوفی گری حتی از نوع مسیحی ومکاتبی از نوع بوداییزم،هندوئیزم وامثال ان روی خواهد اورد.

 

نیاز روحی جوانان به نماز و دعا :

سنین جوانی از نظر روانشناسی سنین عرفانی معرفی شده  زیرا جوانان در این سنین به دلایل تحولات خاص روحی  و روانی  به مسائل روحانی به شدت متمایل می شوند نیاز جوانان به عرفان و معارف قرآنی است که نه تنها با حالات عرفانی و نماز مطابق است بلکه اگر به وسیله نماز و دعا و برنامه های تربیتی ارضاء نشود جوانان به جادوگری . صوفی گری و امثال آن روی خواهند آورد .

برخی روانشناسان مخالف مذهب بیان می کنند نماز و دعا با روحیه جوانان سازگار نیست این حرف بی پایه است . رسول اکرم کلیه اطلاعات مربوط به رشد و نیاز ها ی روانی جوانان را از خالق انسان دریافت نموده و می فرماید علیکم بالاحداث یعنی باید به جوانان توجه کنید.

در سنین جوانی انسان به استنتاج دست می یابد و اصول عقاید را با تحقیق می پذیرد و از تقلید پرهیز میکند .

استنتاج ، تشخیص ، انتخاب ، حقیقت گرایی ، آرمان گرایی ، نگرانی از آینده و بسیاری دیگر گواه بر تولد شخصیت جدیدی است که آن را شخصیت سوم می نامیم و نشان دهنده آن است که جوان به عبادت و پرستش و دعا و نیایش نیازمند است .نکات تربتی فوق از آن نظر ذکر شد که آمادگی جوانان برای نماز روشن گردد و هرگونه ضعف در اجرای برنامه به عدم تمایل جوانان نسبت داده نشود.

2-مبانی نظری تحقیق

2-1-نظریهدافعه- جاذبه

معروفترین نظریهای که پدیدهی کنش‌‌های مذهبی را تبیین میکند، نظریهدافعه- جاذبه است. براساس این نظریه بعضی مردم بهدلیل بهرهمندی از منافع  مادی و معنوی نماز به سمت خواندن آن گرایش پیدا میکنند.

این نظر را نخستین با راونشتاین مطرح ساخت. او چنین نتیجهگیری کرد که در مسئله پدیده و کنشهای مذهبی عوامل ایجاد کننده جاذبه مهمتر از عوامل بهوجود آورندهی دافعه است. بنابراین، براساس نظریه راونشتاین، دلیل اصلی کنشهای مذهبی ارادی (دستکم در اواخر سدهی نوزدهم)، بیشتر تمایل به پیشرفت بوده است تا فرار از موقعیتی ناخوشایند. محبتی که خدا در قرآن دستور میدهد محبتی است که توأم با حقیقت باشد. پس براساس این نظریه  ایجاد جاذبه و انگیزهی گرایش به نماز تأثیرات بیشتری نسبت به موارد دیگر دارد. (مطهری، مرتضی، 1365، ص26)

 

 

 

2-2-نظر یه اشاعه نو اوری:

نظریه اشاعه نوآوری بیشتر مفاهیم خود را از رشتهی اقتصاد نو کلاسیک برگرفته است

که در آن فرض میشود افراد در مورد آنچه میخواهند و چگونگی کسب آنها منطقی تصمیم میگیرند. البته همه دانشمندان علوم اجتماعی با این نظریه در مورد رفتار انسانها موافق نیستند. جامعهشناسان، فرهنگی به این نظریه تمایل دارند که بسیاری از تغییرات در اعتقادات مذهبی اشاعه نوآوریها ایجاد میشود. (1995، Rogers، 1981،Brown) برای مثال میدانیم که بسیاری از رفتارهای افراد را موجها و مدها و فرهنگهای جدید هدایت میکند.

در این نظریه به سرنوشتگرایی جامعه سنتی توجه دارد در جوامع روستایی معتقدند که اختیار رفتارشان در دست خداوند یا خدایگان است و به قضا و قدر اهمیت میدهند ولی با تغییرات سریع اجتماعی رفتاری نوگرا پیدا میکنند و باور میکنند که عنان و اختیار زندگیشان در دست خودشان است مستعد نو‌‌‌آوری هستند با پذیرش نوآوری رفتار و نگرش‌‌شان تغییر  میکند و کمکم سرنوشتگرایی تضعیف میشود. بر اساس این نظریه جوانان در زمینهی نماز تصور کنند که آن از فرهنگ جوامع سنتی است و باید با تغییرات سریع اجتماعی آن نیز تغییر یابد و نخواندن نماز را رفتاری نوگرا تلقی میکنند.

 

تأثیر قلب در تحقق نماز

ویژگیهای نیروی قلبی و شهودی در انسان، مرکز هرگونه فعالیت، رفتارهای مهنوی و ملکوتی است. قلب در قرآن کریم، بهعنوان نمازگزار اصلی معرفی شده است. ایجاد هماهنگی بین نیروهای قلبی، عقلی و جهتدهی به آنها در نماز ضروری است و نماز بدون این هماهنگی، از فحشا نهی نمیکند و انسان را آماده ذکر خدا نمیسازد. اگر قلب تربیت شد، تمامی نیروهای انسان تربیت خواهند شد و به خدمت قلب در خواهند آمد. زیرا خداوند متعال، قلب انسان را در انجام عبادت مخاطب قرار داده است و نماز را باید قلب بخواند وگرنه، قبول نخواهد شد. هرقدر گریه قلب ناشی از ادراکات عالیتر باشد، انسان در نماز به مقام عالیتر خشوع دست یافته است. درجه رستگاری به درجه ایمان منوط است و درجهی ایمان، به درجه خشوع در نماز بستگی دارد، زیرا قطعاً افراد با ایمان رستگار هستند، آنان که در نمازشان خاشعند. (زاهدی، 166:1377)

ایمان به خدا، اطمینان قلب بهوسیله یاد خداست و باعث آرامش دل میشود. الا بذکر الله تطمئنَ القلوب.

مراتب ایمان

¯

مراتب خشوع در نماز

¯

مراتب ادراکات عالی قلب

¯

مراتب بیچارگی و کوچکی التماس

¯

مراتب بروز عاطفه متناسب قلب در مقابل ادراکات خود

چگونه با حضور قلب نماز بخوانیم؟

نماز مظهر پیوند و ارتباط بنده با خدا است، به همین دلیل در بین همه عبادات ارزش ویژهای دارد و از تمام آن‌‌ها برتر است تا جایی که در قیامت محور قبول تمام اعمال و عبادات میباشد. رسول خدا (ص) فرمود: «خداوند نماز بندهاش را که با حضور قلب نباشد قبول نمیکند»

حضور قلب در نماز عواملی دارد که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:

1-  اهمیت دادن به نماز. عارف بزرگ میرزا جوارآقا ملکی تبریزی (ره) میگوید: ²حضور قلب سببش همّت آدمی است، زیرا قلب تابع همّت بوده و اگر همّت نماز باشد، قلبت هم نزد حاضر خواهد بود و اگر همتت درپی چیز دیگری بوده است، قلبت هم غافل از نماز جز اینکه همتت را متوجه نماز سازی راه دیگری نیست².

2-  احساس و درک عظمت و بزرگی خدا. درک عظمت بزرگی هر کسی بستگی به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیشتر شود، عظمت او بیشتر جلوهگر خواهد شد. اگر کسی به عظمت خدا پی ببرد، طبعاً خضوع و خشوع در پرستش و عبادت خواهد داشت. امیرالمؤمنین (ع) در وصف عارفان و خداپرستان واقعی فرمود:²عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم؛ آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناختهاند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان کوچک جلوه میکند².

3-  جلوگیری از هرزگی قوه خیال: یکی از بزرگترین عوامل حواسپرتی در نماز، هرزگی و پراکندگی قوه خیال است. اگر قبل از نماز چند دقیقهای بهوسیله ذکر خدا و مناجات و خواندن نمازهای مستحبی و تلاوت قرآن، خود را آمادهی نماز کنیم، ذهن از حواسپرتی و پراکندگی و از توجه به کثرت، بهسوی وحدت منعطف میشود، در نتیجه در نماز فکر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمیشود. کسی که قبل از نماز با دیگری بگومگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افکار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.

4-  توجه به معانی الفاظ نماز و تفکر در افعال نماز مانند رکوع و سجود و این که نمازگزار بداند چه میگوید و چه میکند.

5-  طول دادن و با تأنی خواندن نماز: اگر کسی رکوع و سجود را مقداری طولانی کند و با حال خوشی اذکار و سجود را بگوید، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.

6-  ترک گناه یکی از مهمترین عوامل توفیق در حضور قلب در نماز است. کسی که اهل معصیت و گناه باشد، توفیق بازیابی به درگاه خدا نمییابد.

7-    حالت خاصی در نماز که بیانگر خضوع است، در خشوع که حالت قلبی است، تأثیر میگذارد.

8-  بعضی از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت کسالت داخل نماز نشدن و. . . در نماز مؤثر است. مسواک زدن، انگشتر به دست کردن، عطر زدن و. . .

9-  دوری از غذاهای شبهه ناک و حرام و اموالی که از طریق غیر مشروع به دست میآید در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار مؤثر است.

تفاوت عبادت و اطاعت

واژه عبادت در لغت سه معنا دارد: 1- اطاعت و فرمانبرداری 2- خضوع و تذلل 3- پرستش

واژه اطاعت در لغت به معنای «رام بودن» و «انجام دادن اوامر مطاع» است دو واژه اطاعت و عبادت در لغت و در قرآن متفاوتاند، عبادت نیت میخواهد ولی اطاعت بدون نیت محقق میشود. همچنین عبادت برای غیر خدا روا نیست، اما اطاعت از غیر خدا با شرایطی رواست. عبادت خضوع به همراه تعظیم است خضوع با اعتقاد به الوهیت معبود است. (ذاکری، 23:1385)

بعد از نماز رسول خدا (ص) دستور میدهند به صبر کردن ، و نماز بهترین عبادت و در اخلاقیات صبر بهترین خلق است و اجتماع این دو، مهمترین وسیلهای است که میتوان بر مصائب و ناملایمات فائق آمد. (عزیزی،98:1375)

چرا نماز میخوانیم ؟

در حالی که خداوند به ستایش ما نیاز ندارد و ما میتوانیم در شبانه روز به جای نماز، همواره به یاد او باشیم.

خداوند به عبادت ما و هیچ موجود دیگر نیاز ندارد، زیرا «فان الله غنی عن العالمین» (1) خداوند از تمام جهانیان بینیاز است. این بندگان هستند که به خداوند نیاز دارند. «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید» (2) ای انسانها شما نیازمند به خداوند هستید و خداوند بینیاز و ستوده است. بنابراین عبودیت و پرستش یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسانها از ابتدا تا کنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسام نیاز به عبادت و پرستش دارد. پرستش دارد. پرستش و ستایش علاوهبر پر کردن خلاء تنهایی وجود انسان، و برآورده شدن نیاز انسان و بهجا آوردن مراتب سپاس و شکرگزاری، موجب تکامل انسانی و رسیدن به مقام قرب الهی میشود و هیچ چیزی نمیتواند جای آن را پر کند.

دانشمندان گفتهاند: برای رسیدن به عرفان الهی و شناخت خود و خدا مراحلی باید طی شود. مرحلهی اوّل، شریعت است. برای پیمودن این مرحله باید به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و کمک از عبادت وارد مرحلهی دوم یعنی طریقت شد، آنگاه از طریقت عبور کرده و به حقیقت پیوست که پیوستن قطره به دریا است.

اکنون میخواهیم این شبهه را پاسخ بگوییم که آیا: چیزی برتر و مؤثرتر از نماز در این مسیر وجود دارد؟ یا بهترین شکل و بهترین وسیله و نردبان برای رسیدن به «حقیقت» نماز است؟

هرکدام از مکتبها و آیینها اشکالی برای عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادتاند، حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن میفرماید: «کلّ قد علم صلوته و تسبیحه ، (3) تمامی موجودات نماز وتسبیح خدا را می دانند».در جای دیگرمی فرماید: «اٍنْ مِن شیء اٍلاَیسبَح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم؛ (4) هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح می گوید، لیکن شما تسبیح آنان را نمی فهمید».

از منابع و مآخذ اسلامی به دست میآید که برای رسیدن به حق و شاداب کردن روح عرفانی انسان، هیچ راهی بهتر نماز یافت نمی شود. برای روح انسان شیفته هیچ غذایی سازگارتر و سرشارتر از نماز وجد ندارد، زیرا چه کسی بهتر از خداوند (که برای رسیدن به هر هدفی، ترکیب راه خاصی را مشخص فرموده است) می تواند مَرْکب و معجونی برای رشد و ارتقای انسانها پدید آورد؟

با مروری بر آیات و روایات در می یابیم که این معجون شفا بخش نماز است که اسلام آن را وسیلهی تقرب به خدا می داند (الصلوه قربان کل تقیّ). (5) نماز موجب تقرب هر انسان پرهیزکاری است.

هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت میگیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، اما مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است.» (6)یعنی علاوه بر آن نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست.

بله همواره به یاد خداوند بودن بسیار عالی و ارزشمند است، اما آیا چنین کسی را سراغ دارید؟

کدام انسان را می یابید که با این همه چیزهایی که انسان را در این دنیا به خود مشغول داشته و با این همه عمواملی که موجب غفلت و بی خبری می شوند، همواره به یاد خدا باشند؟

وآیا نماز چیزی جز برای یادآوری انسان ها و بیرون آوردن از غفلت است؟

راستی اگر برای ارتباط با خدا نیازی به نماز نبود، نبایستی پیامبر با آن همه و فضائل و کمالات آنقدر نماز بخواند که پاهایش متورم شود یا امیرالمؤمنین(ع) و سایر امامان به نماز این همه اهمیت بدهند.

آیا کسی برتر و بیشتر از پیشوایان دینی ما با خداوند رابطه قلبی داشته است؟ آیا اگر بخواهیم کسی را مثال بزنیم که همواره به یاد خدا بوده است، این شخص جز پیامبر اسلام و امامان معصوم بودند؟

آیا مقامی که امیرمؤمنان به آن دست یافته بود، بهگونهای که فرمود اگر تمام پردهها کنار رود بر یقین و ایمان من افزوده نمیشود، کسی برتر از آن دست یافته است؟

پس چگونه چنین انسانهایی نهتنها خود را بینیاز از نماز و ارتباط با خدا نمیدانستند، بلکه شبانهروز به نماز میایستادند و نه تنها نمازهای واجب، بلکه حتی نمازهای مستحب داشتند که بنابر نقل روایات گاهی تا هزار رکعت میرسید.

همچنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است که بنده آن را بهجا میآورد که خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاً هدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است و اگر قرار باشد که هر انسانی برطبق خواسته خود عمل نماید نه آن چیزی که خداوند از او خواسته، این دیگر بندگی خداوند نمیشودف بلکه بندگی خود و عمل برطبق خواسته خود است.

مطمئناً این فکر که رابطه قلبی انسان را بینیاز از نماز میکند، چیزی جز وسوسه شیطانی برای دور کردن انسان از خدا نیست. چون خدا راه نماز را برای ایجاد رابطه بنده با او و بیرون آمدن انسانها از غفلت وشستشوی جسم و جان قرار داده و فرموده است که «اقم الصلوه لذکری» نماز را برای یاد من برپا دار. (7) پس آیا درک من از خدا بیشتر است؟!

در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است و کسی نمیتواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی وِرد و دعایی را بهعنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است، زیرا امور عبادی را همانگونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است باید انجام داد، نه کمتر و نه بیشتر.

آن کس که تشنگی و گرسنگی را در ما آفرید، غذا و آب را نیز خود فراهم آورده است و آن کس که نیاز به عبودیت و پرستش را در ما قرار داد، هم او پاسخ نماز و دعا، رازونیاز را برایمان مقرر داشته است. قرآن مجید نماز را مظهر ذکر و ذکر را آرامبخش دلها میداند. (8)

آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفرهای است گسترده که خداوند آنرا در پنج نوبت در شبانهروز برای بندگانش باز میکند و بر سر این سفره انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجود دارد و هر کس مطابق ذوق و سلیقه و به اندازهی توان و مرتبهی وجودی و استعداد خود از آن بهرهمند میشود. نماز عبادتی جامع است که میتواند تمام وجود انسان را در خدمت بندگی و پرستش قرار دهد. نیت خوب داشتن به تنهایی نمیتواند انسان را از انجام عبادت و نماز بینیاز کند.

شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی میباشد. رکوع و سجود و تسبیح و دعا و تکبیر و سلام و خلاصههمهی زیباییها در نماز است. با این همه اگر نماز بهطور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را میگیرد: «ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر» (9) نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد، انسان را به اوج معنویت میرساند. اذان با محتوای زیبا دل را مینوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجدالحرام و مسجدالنّبی (ص) زیباترین جلوهی عبادت و همدلی و یکرنگی و صفاوصمیمیت است. پیامبر (ص) فرمود: «نماز نور چشم من است».

پیامدهای بیتوجهی به نماز:

-       قهر با پیامبر و قطع رابطه با عطرت: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «آنکس که نماز را تضییع نماید از من نیست.»

-    غضب خداوند: امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «تأخیر نماز از اول وقت بدون دلیل، موجب غضب خداوند متعال میگردد.»

-    عدم اجابت دعا و محرومیت از دعای صالحان: امام صادق (ع) میفرمایند: «هرکس به نمازش بیتوجه باشد دعایش به آسمان راه نمییابد و در برابر اعمالش مأجور نمیگردد و مشمول دعای خیر صالحین نخواهد بود».

-    مضیقه و نارسایی دنیوی: امام صادق (ع) فرمودند: «خداوند برکت را از عمر و روزی کسانی که نماز را کوچک میشمارند بر میدارد.»

-    سختی احوال قبر و قیامت: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «مثتخّف به نماز با ذلّت و گرسنگی و تشنگی جان میدهد».

-       عدم قبول نمازی که با سهل انگاری و تحقیر خوانده شود مورد قبول خداوند متعال قرار نمیگیرد.»

-    نفرین و لعنت: قرآن کریم میفرماید:«کسانی که نماز میخوانند امّا جماعت را ترک میکنند به حسرت و پشیمانی محکوم مینماید.» (رضوانطلب،193:1375)

آثار و فواید نماز

نماز سدی در برابر گناهان آینده است و به اعمال انسان ارزش میدهد و در صورت قبولی آن، سایر اعمال نیز پذیرفته میشود همچنین نماز خردکنندهی شیاطین است از اینرو شیطان همواره میخواهد انسان را از نماز دور کند. نماز شیطان را دور میکند و باعث شفاعت اهل بیت (ع) در قیامت میشود و مهمترین وسیله برای ارتباط با خدا و نزدیکی به او و ضامن سعادت ابدی انسان است و نماز روح نظموانضباط را در انسان تقویت میکند. (شمس،54:1390)

سیمای نمازگزاران واقعی

-       به روز جزا ایمان دارند.

-       از عذاب پروردگارشان بیمناکاند.

-       خود را از بی عفّتی حفظ میکنند.

-       در امانت خیانت نمیکنند.

-       پیمان خود را رعایت میکنند.

-       حافظ آداب و شرایط نمازهایشان هستند.

-       در نمازشان سهل انگاری نمیکنند.

از سید علی قاضی نقل شده است که میفرمود اگر نمازتان را درست بخوانید به همهجا میرسید. (سوخته، 276:1388)

به نقل از حاج شیخ جواد انصاری به فرزند خود میفرمود نماز را صورت باطنی هست و آن شش خصال یافت میشود: و نماز اول وقت را از دست ندهید زیرا هم اسقاط تکلیف است و هم فصیلت دارد. (سوخته، 272:1388)

حضور قلب و تفهم و تعظیم و هیبت و رجا و حیا. و این شش خصلت حالات نیکویی هستند که یافت نمیشوند تمامی اینها مگر در مؤمنی که امتحان کرده باشد خدا دل او را به نور معرفت و ایمان. پس، روح نماز معرفت حق اوّل است و معرفت عبودیت از برای او،از روی اخلاص، و اخلاق و صفا باطنه او معانی است که مذکور است و اما اعضا و جوارح او، پس آن قیام است و قرائت و رکوع و سجود. (بادکوبهای، 138:1377)

 

 

 

 

 

 

 

3-نتیجهگیری و پیشنهادها

3-1-نتیجه گیری

در جامعه تمام مفاسد فردی و اجتماعی، ناشی از بینمازی است. اگر تحقیق کنیم و به زندانها سری بزنیم، نتیجهمیگیریم که 98 درصد بزهکاران و جنایتکاران، کسانی هستند که نماز نمیخواندهاند و ما به نقش نماز در سالمسازی اجتماع و ارتباط بینمازی با بزهکاری پی میبریم. اگر همه افرادجامعه اسلامی ما نماز حقیقی بخوانند، تأثیر نماز در سلامت اجتماع آشکار میشود و فساد از بین میرود. (راشدی، 217:1378) نماز تأثیر غیرقابل انکاری در خودسازی دارد و خودسازی، پایه و اساس جامعهسازی است نماز سبب میشود که در روابط خود با دیگران، اساس کار را بر رحمت قرار دهیم و خشم و غضب را  برای موارد استثنایی بگذرانیم، چنان که خداوند رحمن و رحیم است و رحمتش بر غضبش پیشی گرفته است این تعلیم اجتماعی را از نماز میگیریم که نسبت به همهی انسانها نوعی رحمت داشته باشیم و مهر بورزیم و تحت تأثیر نماز تربیت یابیم شکیبایی، آرامش، خیرخواهی، پرهیز از ستیزهجویی از صفات مصلین است و از مهمترین عوامل استحکام خانوادههاست. در این خانوادهها استعداد فرزندان شکوفا میشود و ارزشها حفظ میشود و در نتیجه سلامت و پیشرفت جامعه را به ارمغان میآورد.

 

 

3-2-پیشنهادها

1-  بالا بردن سطح آگاهی و شناخت جوانان در مورد اهمیت نماز با استفاده از شیوههای تشویق، اهدای کتابهای مناسب، برگزاری مسابقات، اردوهای تفریحی

2-  ارائه الگوی مناسب از سوی والدین، مربیان و دوستان، اهمیت دادن به نماز اول وقت، حضور در مساجد و نماز جماعت

3-    برخورد مناسب والدین با جوانان و تحقیر نکردن آنها در مورد نماز ایجاد علاقه و انگیزه در نوجوانان نسبت به نماز

4-    تشویق عملی و تشویق زبانی گفتن داستانها، آیات و روایات در مورد اهمیت و جایگاه نماز

5-    برنامه اذان، تبلیغ نماز جماعت برای جلب نمازگزاران

6-    برگزاری همایش نماز و فراخوان مقاله در مورد اهمیت نماز

7-    زیبا سازی مساجد، نظافت محیط وضوخا نه ها

8-انگیزه وانتخاب اصلی ترین محور روانشناسی تربیتی نوجوانان وتنوع وجذابیت دومین عامل دررفتار  جوانان می باشد.

9-تکریم شخصیت جوانان و استفاده از تشویق برای اقامه ی نماز

10-ارائه ی الگوهای عملی از زندگی عبادی معصومین (ع)

11-شرکت مداوم مسئولان و دبیران مدرسه در نماز جماعت

12-ایجاد نمازخانه های جذاب در مدارس

 

منابع و مآخذ

1-    قرآن

2-    بسیج، احمدرضا (1386) اسرار نماز، انتشارات اندیشه اسلامی، تهران.

3-    بیضایی، طیبه (1379) نماز و مفاهیم نمادین آن، ناشر ستاد اقامه نماز.

4-    بادکوبهای، واصف (1377) در محضر عارفان، انتشارات پارسایان، قم.

5-    ذاکری، محمدجواد (1385) راز پرستش پژوهشی در حقیقت و حکمت عبادت، انتشارات حرم. قم

6-    راشدی، حسن (1378) نمازشناسی، ستاد اقامه نماز، تهران.

7-    رضوانطلب، محمدرضا (1375) پرستش آگاهانه، ستاد اقامه نماز، قم.

8-    زاهدی، مرتضی (1377) فلسفه فعالیتهای تربیتی مؤسسه انتشارات آوای نور، تهران.

9-    سوخته (1388) هیئت تحریر به مؤسسهی فرهنگی مطالعاتی شمسالشموس تهران

10-           شمس، سعید (1390) نماز، نور چشم مصطفی(ص) مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم

11-           عزیزی، عباس (1375) پرورش روح نماز و عبادت در تفسیر المیزان، انتشارات نبوغ

12-      نمایه پژوهش سازمان آموزشوپرورش استان اصفهان: بررسی فرا تحلیلی عوامل مؤثر بر جذب و شرکت دانشآموزان در نماز جماعت مدارس پژوهشگر حمیده معینی فر

13-           قرائتی، محسن، (1384 ) پرتوی از اسرار نماز، انتشارات آجا ، تهران

14-           محبوبه درخشش (1389)، عوامل مؤثر بر بازگشت پس از طلاق

15-           www.namaz.ir

 

جزوه آموزشی درس تاریخ امامت

جزوه آموزشی درس تاریخ امامت
جزوه آموزشی درس تاریخ امامت
 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم‏

 

((تلخیص   درس   تاریخ   امامت))

استاد: حسن  موید فر

 

 

امیر المومنین در نهج البلاغه در مورد اهمیت و نوع نگرش به تاریخ اینگونه می فرمایند:

((انی و ان لم اکن عمرت عمر من کان قبلی ، فقد نظرت فی اعمالهم ، وفکرت فی اخبارهم و سرت فی آثارهم ، حتی عدت کاحدهم ، بل کانی بما انتهی الی من امورهم قد عمرت مع اولهم و آخرهم)) (نامه 31نهج البلاغه)

(اگر چه به اندازه تمام گذشته تاریخ عمر نداشته ام، ولی در اعمال گذشتگان نظاره و در حوادث آنها تفکر کردم و در آثار باستانی وتاریخی آنها سیر کردم ،تا اینکه به مانند یکی از آنها شدم. و در نهایت  از امورشان آنگونه به من رسیده که انگار با اولین و آخرین های تاریخ هم زندگی کرده ام.)

--------------------------------

خط سیر تاریخی دراسلام: ما در طول تاریخ اسلام شاهد سه خط سیر تاریخی هستیم، که هر کدام با توجه به شرایط روزگار خود فراز ونشیب هایی داشته اند.این خطوط تاریخی عبارتند از:

1)    امامت: عبارت است از دوران پیامبر(ص) و زندگی ائمه دوازده گانه (ع) که تا آخر الزمان هم ادامه می یابد.      

2)    تشیع:  طرفداران اهلبیت(ع) را شامل می شود که دارای فرقه های متعدد و عقاید گوناگون شده و گاهی به امامان نزدیکتر و گاهی حاکمان زمان خود بوده و حتی در مقابل برخی از ائمه موضع گرفته اند.   

     3) حاکمان: که شامل تمامی حکومتهای دوران مختلف تاریخ اسلام بوده.گاهی هم امامان این منصب را داشتند وگاهی حاکمانی ائمه را به شهادت رساندند..آنها معمولا صاحبان قدرت و ثروت بودند.

-----------------------------------

منابعی که در پژوهشهای تاریخ امامت کاربرد دارند عبارتند از:

1-     اخبار و حدیث: الارشاد شیخ ، مفید اصول کافی کلینی.

2-    رجال و انساب: طبقات الکبری محمد بن سعد، انساب الاشراف بلاذری.

3-    فتوح و جنگها: الفتوح ابن اثم کوفی ، فتوح البلدان بلاذری(297ه.ق).

4-    تاریخ عمومی: تاریخ یعقوبی ، اخبار الطوال دنیوری ، تاریخ الرسل و الامم و الملوک طبری

5-    خراج و موال: الخراج ابویوسف.

6-    جغرافیایی: معجم البلدان یاقوت حموی.

7-    منابع اختصاصی: مناقب آل ابی طالب (ابن شهر آشوب) ، وقعه الصفین نصر بن مزاحم منقری، آثار سید جعفر مرتضی عاملی و رسول جعفریان.

8-    کلامی: کفایة المومنین (قطب الدین راوندی).

 

--------------------------------------------------

 

امام در لغت به معنای: پیشوا و رهبر که در قرآن نسبت به رهبری حضرت ابراهیم (ع)بدین گونه یاد شده : (قال انَی جاعلک للنَاس اماماً)

شئون و مراتب امامت: 1- مرجعیت دینی     2- رهبری سیاسی و اجتماعی جامعه     3- ولایت ( ولی به معنای انسان کامل).

خلافت: به معنای جانشینی است و علما اهل سنت با تجارب تاریخی به این نظریات در انتخاب خلیفه رسیدند:

1-    اهل حل و عقد (سقیفه بنی ساعده)    2-نظریه استخلاف (نصب و جانشینی خلیفه دوم)    

3-نظرشورا (شورای 6 نفره برای خلیفه سوم)     4- استیلا : قهر و غلبه      5-وراثت (ولایتعهدی).

--------------------------------   

تفاوتهای اندیشه سیاسی امامت از خلافت:

الف . در انتخاب خلیفه تاخَر نظریه سیاسی از عمل سیاسی وجود دارد، بر خلاف امامت که امامان معصوم از جانب خداوند نصب و به وسیله رسولش به مردم اعلام شدند.

ب . نوع نگاه شیعه و اهل سنت در صحابه نامیدن افراد متفاوت است:

سخن ابن حجر عقلانی (از علما اهل سنت) راجع به صحابی:

صحابی یعنی ملاقات کننده پیامبر(ص)،که به او ایمان آورده و با اسلام از دنیا رفته باشد، خواه :

1-    مدتی طولانی یا کوتاه در نزدش بوده باشد.  

2-    ازپیامبر نقل روایت کرده یا نکرده باشد.  

3-    با او جنگ رفته یا نرفته ، حتی اگر هم نابینا باشد.

در سال دهم هجری هر کسی در مکه و طایف بودپیامبر را ملاقات کرده، پس صحابی بود. تمامی صحابی عادل بوده و معارف و احکام دینی را می توان از آنان اخذ نمود.

از نظر شیعه صحابی کسی است که: ملازم و معاشر پیامبر بوده و با ایشان همراهی زیادی داشته. مثل حواریون برای عیسی (ع)که در قرآن از آنها یاد شده است ؛  صرف صحابی بودن از دیدگاه شیعه دلالت بر عدالت ندارد.

پیامد تاخیر نظریه سیاسی از عمل سیاسی:

1-    تعدد و تنوع نظریه ها.

2-    تاثیر مقتضیات خاص مثل صاحبان قدرت و نخبگان برانتخاب خلیفه.

    3- تاثیر شرایط و عوامل سیاسی.

------------------------------------------------

احادیثی که مورد پذیرش همه مسلمانان بوده و بر جانشینی بعد از پیامبر(ص) و تحقق اندیشه امامت  دلالت دارند عبارتند از:

1- حدیث یوم الانذار:    زمینه ساز برای تحقق اندیشه امامت

2- حدیث منزلت: ((انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی))

3-    حدیث غدیر: نصب امامت یا توصیه به محبت؟

دلایلی که بر نصب امامت دلالت دارند: الف) موقعیت زمانی و مکانی در غدیر. ب) خطبه پیامبر واکنش طبیعی به سوالات مردم    ج) محتوای خطبه: الست اولی بکم من انفسکم  (النبی اولی بکم من انفسکم).

 

      امامت و ولایت در مکتب تشیع

امامت: 1- معنای عام         2- معنای خاص

1- معنای عام: پیامبران الهی و ائمه را در بر می گیرد.  بقره 144 (قال انی جاعلک لناس اماما ) خطاب به حضرت ابراهیم.        

2- معنای خاص: جانشینان پیامبر (ص) را گویند.

------------------------------------------------------------

دوران سه خلیفه اول و مواضع امام علی(ع):

موضع امام نسبت به فتوحات: عدم تایید و دست یازی به آن در زمان خلفا و دوره حکومت خود.همچنین موضع ایشان نسبت به مشکلات حادث در مسیر حکومت خلفا بر نقد سازنده و گاهی هم تایید بر کمک یاران ایشان نسبت به حکومت در جهت حفظ قوام جامعه اسلامی و دوری از هرگونه از هم گسیختگی و وحدت اسلامی بود.

جامعه در دوره حکومت حضرت: 1- دور افتاده از سنت نبوی و ارزشهای اسلامی

2-    دچارتبعیض ، نابسامانیهای اقتصادی ، سیاسی  و دینی شد ؛ 3- گستردگی سرزمین های فتح شده و اسرار فرماندهان برگسترش ؛ 4-عدم اهتمام به انتشار معارف دینی در سرزمین های تازه فتح شده.

--------------------------------------------------------------------------------.

فصل سوم { حکومت امام علی }

تولد ایشان بنا برقول مشهوردر 13 رجب سال 30 عام الفیل (ده سال پیش از بعثت )بود.

شهادت:21 رمضان سال 40 هجری در کوفه

پدر ایشان ابوطالب و مادرشان فاطمه بنت اسد بن هاشم بن مناف می باشد.

بیعت عمومی در مسجد مدینه رخ داد و بیشتر انصار و قاریان و نمایندگان مردم عراق و مصر حضور داشتند.

اولین بیعت کننده: طلحه

نکاتی چند در مورد بیعت:

1-  همگرایی خاصی در میان بیعت کنندگان بر سر حضرت علی(ع) نبود . برخی بدلیل (امام معصوم بودنش) و برخی هم به دلیل اینکه ایشان تنها قدرت حاضر جهت اداره حکومت بودند و به مانند پذیرش خلفای دیگر ایشان را هم پذیرفتند. وبرخی هم امثال خوارج که تنها به دلیل هدف مشترک در مخالفت و نابودی دشمن مشترکی مثل معاویه با ایشان بیعت کردند وگروه دیگرعزلت طلبان بودند که تفاوتی در  انتخاب خلیفه قائل نبودند و راضی به وضع موجود بودند.

2- بیعت به اجبار در باره هیچکس از امام سر نزد.(برخلاف آنچه که طلحه وزبیر جهت ایجاد جنگ جمل مدعی شدند. )

4-  صف بندی گروه ها و تحولات بعد بیعت در بین نخبگان. ناکثین: (پیمان شکنان) یعنی طلحه و زبیر .قاسطین: خارجین از مسیر حق مثل معاویه  ، و گروهی به عزلت طلبی روی آوردند ودر مقابل درگیری ها سکوت کردند که ابوموسی اشعری و سعد بن ابی وقاص از این جمله اند.

--------------------------------------

مشکلات فراروی امام:

1-    دور افتادگی از سنت نبوی و ارزش های اسلامی و آمیختگی با گناه.

2-    وسعت و گستردگی سرزمین های تازه فتح شده و توقف حضرت در امر جنگ.

3-    پیراهن خلیفه سوم که توسط مروان بن حکم به شام برده  و عَلَم شد.

4-    رفاه گرایی شدید مردم که سبب تضعیف آرمانهای دینی شده بود.

-----------------------

شهر کوفه: در سال 17 بدست سعد بن ابی وقاص و به دستور خلیفه دوم ساخته شد و بیشتر  چهره نظامی داشت.دلایل مرکزیت قرار گرفتن کوفه در دوران علی(ع): 1- نزدیکی به مناطق بحران زده در نزدیکی شام ، 2- موقعیت نظامی و امکانات نظامی ، 3- امکانات مالی و اقتصادی اش ،4- چون جمعیت کم مدینه پاسخگوی سپاه شام در نبردها نبود .کوفه تا پایان نیمه اول قرن هفتم از مراکز مهم حکومتی بود.

---------------------------------------------

جریان اموی در مقابل اسلام علوی

جریان ابوسفیان که در فتح مکه توسط پیامبر (ص) به (انتم الطلقاء  ، آزاد شده ها ) خطاب شدند  وهیچگاه قلبا به خدا و پیامبر ایمان نداشتند، وحزب طلقاء نامیده شدند،همیشه بدنبال محوریت خود در قدرت و حکومت بودند.

از جمله فعالیتهای حزب طلقا در زمان امامت حضرت عبارتند از :

1- نشاندن عایشه بر مسند ام المومنین.   2- ماجرای قتل خلیفه سوم و بهانه خونخواهی اودر ایجاد جنگ جمل.   3- دخالت در  قتل خلیفه سوم از جانب سران بنی امیه.

نبرد جمل:

در سال36 هجری اتفاق افتاد و نخستین جنگ داخلی میان مسلمانان بود.

بهانه پیمان شکنان برای جنگ : 1- خلیفه سوم مظلوم کشته شد. 2- بیعت اجباری با امام در مدینه وعدم مشروعیت امام در این بیعت (تشکیل شورا و انتخاب خلیفه توسط آن رامطرح کردند)

حاکم بصره در این زمان عثمان بن حنیف بود که با وجود پیمان با او مبنی بر عدم تجاوز به بصره تا زمان حضور امام ،شبانه به بصره حمله و وی را دستگیر و آزار دادند.

با همه تلاشهای امام برای  وحدت با جملیان ، ولی نتیجه ای حاصل نشد و نبرد در دهم جمادی الاولی رخ داد .

پس از نبرد هم امام دستور به عدم جمع آوری غنیمت و باز گرداندن عایشه به مدینه داد.

 

---------------------------------------------------

 

نبرد صفین :

 1- ابتدا نامه نگاری ها با موضوع واگذاری حکومت شام توسط حضرت به معاویه از جانب معاویه انجام و حضرت نپذیرفتند.

(در اول صفر 37 ه.ق ) درمنطقه صفین دو سپاه روبروی هم قرار گرفتند. 2- عمار به شهادت رسید، حدیث پیامبر در مورد عمار که: (( تو بدست فرقه ای تجاوزگر کشته خواهی شد.)) باعث شدکه  شهادت عمار معیاری برای حقانیت یکی از دو سپاه باشد.     3- مسئله بستن شریعه فرات توسط سپاه معاویه.

-----------------------

مسئله حکمیت: ابتدا عبدالله بن عباس و سپس ابوموسی اشعری انتخاب شد. (ابوموسی ، خلع امام و معاویه را اعلام  ولی عمرعاص تنها خلع امام را اعلام کرد.)

حضور زنان در سپاه امام: سوده دختر عماره همدانی، جروه دختر حرة بن غالب تمیمی.

---------------------------------------

جریان خوارج: بعد صفین با شعار  لا حکم الا لله  در منطقه حروراء  از امام جدا شدند.

پرسش های اساسی خوارج : الف ) رضایت امام به دخالت دیگران در کار دین      ب) چرا امام راضی به حذف لقب امیرالمومنین در بیعت شد.  (حذف رسول الله در صلح حدیبیه). ج) چرا غنایم تقسیم نشد.

 

از دیدگاه خوارج پذیرش حاکمیت برابر با کفر بود و از امام می خواستند که بر کفر خودش شهادت داده و توبه کند.

ادعای خوارج: 1- نفی حکومت از مردم و اختصاص آن به خداوند( افرادی جاهل مسلک و نا آشنا به فرهنگ اسلامی بودند.)

2-    هر مسلمانی ، بر خلاف عقاید خودشان را به کفر متهم می کردند.

آنها بر خلاف  نظرخودشان بر اختصاص حکومت به خدا، عبدالله بن وهب راسبی را بعنوان رهبر انتخاب کردند  و با هم به نهروان رفتند. در 9 صفر سال 38 امام در مقابل آنان صف آرایی کرده و عده زیادی ازآنان کشته و عده ای فرارکردند.

حضور خوارج تا قرن سوم ادامه یافت و در نبرد امام حسن و معاویه و حادثه کربلا و نهضت عباسیان علیه امویان نقش بسزایی داشتند.

-----------------------------------

سیاست معاویه در قبال حکومت علی (ع): با تجاوز به نواحی تحت حاکمیت او موجب شهادت شیعیان و یاران آن حضرت شد(غارات) ، درست در زمان تصمیم امام برای حمله به شام در رمضان سال 40 به شهادت رسیدند.

بسر بن ارطاه ، خشن ترین چهره شام  در زمان غارات به مدینه و یمن و مکه تاخت.

---------------------------------------

اصول و سیره حکومت علی (ع):

1-    خدا محوری و دین باوری: در نهج البلاغه نامه 47 به آن اشاره شده است.

2-    حفظ کرامت انسانی: بخاطر خضوعش از احترام نابجای مردم به خودش ناراحت می شد.

3-    عدالت: او را امیر عدل خواندند.

------------------------------

اقدامات امام در راستای عدالت:

الف) الغای امتیازات سیاسی و حکومتی مثل: عدم تقسیم عادلانه غنایم، امتیاز خواهی بنی امیه و فرزندان ابوسفیان در دوره خلیفه سوم، تفاخر نژادی (عجم خواندن ایرانیان).

ب) استرداد اموال عمومی از متجاوزان (فرمود اگر مهریه زنان هم باشد بر می گردانم).

ج) اصلاح نگاه اجتماعی به ارزش ها: ( امتیاز و برتری طلبی انصار و مهاجررا کمرنگ کرد).

4- درآمیختگی اخلاق با سیاست.

5- مدارا بامردم.

6- اهتمام به امر آموزش و تربیت مردم.

 

----------------------------------------

امام حسن (ع): در پانزدهم رمضان، سال سوم هجری در مدینه متولد شد.

و در سال 49 ه.ق. در آخرین روزهای ماه صفر به شهادت رسید.

آیه قرآن ( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت...) در منقبت ایشان هم بوده است.

امامت او: از رمضان سال 41 (جایگاه امامت امام حسن در اقامتگاه حاضرین در بازگشت از صفین برای تمام مردم توسط علی (ع) ترسیم شد.)

امام حسن (ع) به معاویه هم می نویسد که  امرحکومت به او سپرده شده است.

دعوت کنندگان به بیعت با حسن: عبدالله بن عباس و قیس بن سعد. قیس بن سعد بن عباده انصاری که خود از یاران باوفای حضرت علی، و فرمانده سپاه ایشان بودند؛ اولین کسی بودند که با امام حسن بیعت کردند.

گرایش های متفاوت در بیعت با ایشان: 1- امامت او یعنی ادامه راه علی (ع) و نفی حکومت شام. 2- تنها شایسته حکومت بر مبنای اصول اسلامی.

بیعت گیرندگان نقش نزدیکی و قرابت او با پیامبر(ص) و امام علی (ع) را مستمسک در بیعت قرار می دادند.

 

امام برای مشروعیت حکومت خود به احادیث نبوی و آیات قرآن ( که در باره منزلت اهل بیت ، وجوب اطاعت اولی الامر و ارجاع منازعات  حقوقی و اجتماعی به اهل بیت و اولی الامر است) استفاده کردند.

در زمانی که ایشان به حکومت رسیدند، اوضاع سیاسی و امنیتی جامعه دچار آشفتگی شده بود. از جمله مشکلات آن زمان به راه انداختن جنگ روانی بر علیه مسلمانان توسط معاویه بود که از روزهای پایانی عمر امام علی آغاز شده بود. در نتیجه امام برای پایان بخشیدن به این اوضاع نابسامان، سپاهی به فرماندهی عبدالله بن عباس برای مقابله با سپاه معاویه روانه کرد. از سوی دیگر سپاه معاویه عازم مدائن بودند و امام نیز سوی مدائن راهی شدند.

 

پیشنهاد صلح با امام به رهبری مغیرة بن شعبة و عبدالله بن عامر از طرف معاویه انجام شد و بدون نتیجه ماند ، ولی در راه برگشت به دروغ خبر صلح را منتشر کردند و باعث درگیری در سپاه  امام و مجروح شدن  امام  توسط نیروهای خوارج شدند.

مردم عراق هم بدلیل احتمال پیروزی معاویه حاضر به همراهی با امام نشدند و به سپاه معاویه پیوستند. درنتیجه عبدالله بن عباس نیز فریب معاویه را خورد و شبانه به او پیوست اما تلاش معاویه برای فریب قیس بن سعد بی نتیجه ماند و با سپاه شام درگیر شد که باعث کشته شدن عده ای از سپاهیان ایشان گشت.

با توجه به اوضاع پیش آمده و نامه های مکرر از سوی  معاویه به امام، سرانجام هنگامی که امام وضعیت بحرانی سپاه و ناپایداری عراقیان و خیانت اشراف را مشاهده نمود، حاضر به پذیرفتن صلح شدند.

در نهایت:

1-وضعیت بحرانی سپاه 2-  ناپایداری عراقیان 3- خیانت اشراف 4- تردید برخی افراد  منجر به پذیرش صلح شد.

 

علل صلح امام حسن(ع):

1) عدم حضور و رقبت مردم به جنگ با سپاه شام: از آنجایی که بسیاری از شهر ها در تصرف معاویه بود و تعرض سپاه معاویه به فارس و یمن و ...... باعث مشغول شدن نیروها گشته بود و مردم عراق که هنوز خاطره خوارج را فراموش نکرده بودند؛ تمایلی به جنگ نداشته واندکی به امام پیوستند که پس از مدتی متزلزل گشتند.

2) سستی سپاه: بسیاری از سپاهیان به دلیل حوادث صفین و عدم اطمینان به اشراف و بزرگان، بی هیچ پایداری یا تسلیم شدند یا کنار کشیدند.

3) حضور خوارج در سپاه: بسیاری از خوارج نیز فقط به انگیزه انتقام گیری به امام پیوستند و چندان از امام تبعیت نمی کردند.

4) حفظ نخبگان شیعی: از آنجا که بسیاری از بزرگان اسلام و شیعه در نبردهای مختلف به شهادت رسیده بودند، ترس از شهادت اندک نخبگان باقی مانده باعث شد که امام به صلح رضایت دهد.

5) جایگاه معاویه در نگاه نومسلمانان: معاویه توانسته بود با فریب و تبلیغات خودش را ازصحابی پیامبر معرفی کند و در افکار عمومی تاثیر مثبتی نهاده و باعث شده بود او را از حامیان اسلام بدانند. در این زمان صلح امام حسن می توانست به افشای چهره حقیقی معاویه کمک کند و او خود اعلام می دارد که این کار به هیچ وجه به حکومت معاویه مشروعیت نمی بخشد و بنابر درخواست مردم به صلح با معاویه تن در می دهد و شرایط ایشان مورد موافقت قرار نمی گیرد.

 

شرایط صلح امام حسن با معاویه :

ب‌-  کسی را بعنوان ولیعهد خود انتخاب نکند و کار خلافت را به شورا واگذارد.

5-    مسلمانان به طور عموم در هر کجا که باشند از او در امان باشند.

ب‌-  به هیچ دلیلی به اهل بیت در نهان و آشکار بدی نکند و ایشان در امنیت باشند.

 

جریان های فکری و سیاسی در عصر امام حسن(ع):

این جریانات به دو بخش عمده تقسیم می شوند: جریان شیعی و غیر شیعی.

الف) جریان شیعی : این جریان در شهر های عراق و بصره و حجاز بود که از شاگردان و یاران امام علی و صحابه پیامبر بودند. اینان با صلح مخالف بودند از جمله حجر بن عدی  و عمرو بن حمق خزاعی. اینان به مبارزات قهر آمیز خود ادامه دادند، به همین دلیل معاویه آنان را به قتل رساند. عده ای دیگر با امام حسن و امام حسین به مدینه آمده و جریان های فکری و فرهنگی  را بنیان نهاده بودند. مانند مسلم بن عقیل و میثم تمار.

ب) جریان ها ی غیرشیعی:

این جریانات بعد از حاکمیت یافتن بنی امیه برسرزمین اسلامی به وجود آمد که به سه جریان عمده فکری وسیاسی می توان اشاره کرد:

1-    عثمانیه: این جریان بعد از کشته شدن عثمان در قیامی عمومی به وجود آمد. اینان از بیعت با امام خودداری کردند. عده ای از آنان نیز در سپاه شام بودند که که به عثمانی شهرت داشتند. اینان در ترویج اندیشه ها و تبلیغات ضد اهل بیت و جریان شیعی فعال بودند.

 

2-    خوارج:

بقایای خوارج با جذب عناصر جدید در عصر امام حسن به یکی از جریانهای سیاسی و فکری تبدیل شدند. آنان نبرد با معاویه را ضروری می دانستند و از طرف دیگر به دلیل مخالفتی که با امام علی داشتند با امام حسن نیز بیعت نکردند و به منظور انتقام از معاویه وارد سپاه امام شدند و در فروپاشی سپاه امام نقش مهمی ایفا کردند و معاویه بعد از صلح به سرکوبی آنها پرداخت و گروهی از شیعیان نیز بر خلاف نظر امام در سرکوبی خوارج با معاویه همراه شدند.

3-    مرجئه: از کلمه ارجاء گرفته شده و به دو معناست: یکی انجام دادن کاری پس از کار دیگر و دوم امید داشتن به آینده.

علل نامگذاری این فرقه: 1- نیت و عقیده را اصل شمردند و کردار را بی اهمیت دانستند.   2- همانطور که عبادت کردن با کفر سودی ندارد گناه کردن نیز چیزی از ایمان نمی کاهد.         3- به معنی امیدوار کردن است. اینان اهل گناهان کبیره را با ادای شهادتین از طریق ایمان نومید نمی ساختند و انان را کافر نمی شمردند.

 

تنوع اندیشه مرجئه باعث شد به چندین گروه تقسیم شوند:

1-    گروهی بعد از قتل عثمان پدید آمدند. گروهی از مردم از آنان حمایت کردندو بعد از کشته شدن عثمان در خونخواهیش با معاویه همراه شدند.

عقاید مرجئه: این گروه بر این بود که برای ایجاد وحدت در جامعه باید در مورد حق و باطل بودن عثمان و علی را به قیامت واگذار کرد. همچنین رتبه اعمال  را متاخر از رتبه ایمان می دانستند و معتقد بودند که گناهان کبیره به ایمان انسان ضرری نمی رساند.

آنان ابتدا یک جریان سیاسی بودند و بعد ها به جریان کلامی کشیده شدند و در توجیه خلافت معاویه به او کمک بسیاری نمودند.

 

باب امام حسن: امامان شیعه با توجه به اوضاع جامعه سعی نمودند تشکیلات منسجمی را بنا کنند که به انتشار و توسعه و بالندگی اندیشه شیعه و حفظ روابط عاطفی و معنوی شیعیان با امامت بپردازند که به آنان باب می گفتند و امام حسن دوباب داشتند: باب سفیه و باب میثم تمار.

رابطه امام با شیعیان: بعد از صلح ، معاویه از هر روشی برای جلوگیری از هر گونه شورشی علیه حکومت استفاده می کرد از جمله اینکه بسیاری از حامیان و هواداران امام را از شهر کوفه تبعید کرد. امام نیز به مدینه رفت و بطور غیر علنی هدایت شیعیان را به عهده گرفتند در نتیجه معاویه برای عملی نمودن اهداف خود، امام را به شهادت رساندند و بعد از آن فرزندش یزید را به ولایتعهدی خود منصوب کرد.

 

تاریخ و امامت امام حسین:

ایشان در سوم شعبان سال 4 هجری بدنیا آمده و در10 محرم سال 61 به شهادت رسیدند. بعد از امام حسن (ع) امام حسین (ع) امامت شیعیان را بر عهده گرفتند. ایشان نیزبا توجه به اوضاع سیاسی انزوا و کناره گیری از صحنه سیاسی را ترجیح دادند. اقدامات معاویه در این دوره:  1- دستور سب و لعن امام علی  2- قتل و آزار شیعیان  3-احادیث بسیاری را جعل نمود.  اما امام در این زمان به تقیه رو آوردند و شیعیان به طور مخفی با امام ارتباط برقرار می کردند.

اقدامات دیگرمعاویه  که سرکوبگرانه بودند عبارتند  از: 4- قتل حجربن عدی و عمرو بن حمق که ترس و هراس را بر جامعه شیعیان حاکم کرد. 5- از دیگر اقدامات معاویه موروثی نمودن حکومت و تعیین یزید به عنوان ولایتعهدی خود بود که این اقدامات باعث برانگیخته شدن احساسات شیعیان بود.

-------------------------------

امام حسین و بحران حاکمیت سیاسی مسلمانان:

بعد از مرگ معاویه در سال 60 هجری پسرش یزید به خلافت رسید. او که رفتاری ضد اسلامی داشت اولین اقدامش گرفتن بیعت از 4 تن از رهبران مخالف در حجاز بود. حتی در صورت امتناء دستور قتل آنها را نیز صادر کرده بود. از آنجایی که یزید آشکارا به مبارزه با اسلام پرداخته بود، امام نیزبه ناچار راه مبارزه عملی را پیش گرفت.

------------------------------

حرکت جهادی امام حسین (ع):

امام بعد از آگاهی از نامه یزید به فرماندار مدینه به همراه خانواده خود (حدود 4 ماه) به مکه رفت و بعد از برملا شدن توطئه ای علیه امام از مکه خارج شد و به سوی عراق راه افتاد. چرا که بسیاری از رهبران معتبر شیعی چون سلیمان بن صرد ، حبیب بن مظاهر و ... در آنجا حضور داشتند. این رهبران بر عزیمت امام به عراق  و قیام علیه یزید و با اصرار، نامه های متعددی به امام نوشتند و او را به عراق دعوت نمودند.

-----------------------

اعزام نماینده به کانون بحران و تحولات:

امام برای آگاهی از وضعیت عراق، پسر عموی خود مسلم بن عقیل را به آنجا اعزام نمودند. از دلایلی که امام مسلم را برای این امر انتخاب کرد: این بود که مسلم مورد قبول و احترام کوفیان بود و مدتی نیز در آنجا زندگی می کرده است. و از طرف دیگر ایشان تنها شخصی بود که می توانست پیام امام را بخوبی به مردم و شیعیان ابلاغ کند.

مسلم به کوفه رفت و در منزل یکی از رهبران شیعه سکونت گزید. ایشان با برگزاری جلسات متعدد  و اقبال عمومی مردم کوفه نامه ای به امام نوشت و ایشان را برای ورود به کوفه دعوت کرد.

حضور مسلم در کوفه، یزید و امویان را به وحشت انداخت و یزید یکی از فرماندهان مستبد خود را به آنجا فرستاد. از جمله دلایلی که باعث شد فضای کوفه بر ضد مسلم شود: 1- سیاست تبلیغی و تهدید و ارعاب امویان و ابن زیاد در کوفه ، 2- مردم استبداد زده از بحران های سیاسی، 3- حضور مهاجران متنوع و گوناگون و ...  . درنتیجه مسلم بن عقیل دستگیر و به شهادت رسید. امام در بین راه از شهادت مسلم آگاه شد و این برای امام پیام آور نبردی بود اجتناب ناپذیر.

------------------------------

عزیمت امام به سمت عراق:

امام برای بار دوم نماینده دیگری به نام قیس بن مسهر به کوفه اعزام کرد، اما او نیز توسط ابن زیاد به شهادت رسید در منطقه ای به نام شراف با سپاه حر روبرو شد و عبیدالله به حر دستور توقف امام را در کربلا داد. از روز دوم تا روز عاشورا جنگ ادامه یافت و در روز عاشورا بیش از هفتاد تن از یاران امام به شهادت رسیدند و بسیاری از خاندان او از جمله امام سجاد به اسارت رفتند.

------------------------

اهداف نهضت امام حسین:

امام هدف نهضت خود را اصلاح جامعه تباه گشته می دانست و فساد را در بین مسلمانان، سبب قیام و نهضت خود می داند و راه نجات آن را نیز اصلاح امور مسلمانان می داند و حضرت فساد جامعه را ناشی از: 1-حاکمیت یزید و بی مسئولیتی او ، 2- مصلحت طلبی نخبگان جامعه 3-عدم پایبندی به ارزش های دینی و رسالت انسانی می داند.

ایشان جامعه ای را که به ارزش ها پشت کرده و دنیا گرایی را به جای دین مداری نشانده اند ، تحمل ناپذیر می خواند؛ شهادت را تنها راه خروج از این بن بست اعلام می کند. ایشان مرگ در راه خدا و شهادت را برای یاران اینگونه بیان می کند: مرگ بر فرزندان آدم همانند گردنبند بر گردن دختران است.

------------------------------

پیامدهای نهضت عاشورا:

نهضت عاشورا پیامدهای گوناگونی درعرصه های سیاسی واجتماعی واخلاقی ومعنوی داشته است:

1-   پایان یافتن حکومت سفیانیان درسال63هجری، روشن شدن خط اسلام اصیل ازخط نفاق ونیرنگ، تغییردرمبارزات امام سجاد و پیام رسانی نهضت عاشورا ازسوی امام سجاد و زینب کبری (س) و قیام توابین.

2-  بعد ازحضرت علی، مرجعیت علمی ودینی اهل بیت وامامان شیعه درحال فراموشی بود اما نهضت عاشورا این جایگاه را احیا نمود. و از امام سجاد به بعد هر یک از امامان شیعه دارای یک حوزه علمی، فقهی و تربیتی بزرگی شدند که صدها عالم فرهیخته و نخبه علمی و دینی و سیاسی را پرورش دادند.

3-    از دیگر پیامدهای این نهضت؛ ایجاد حماسه غیرت ، حمیت و شجاعت در میان مسلمانان بود. همچنین سخنرانی ها و حضور فعال حضرت زینب در روز عاشورا و بعد از آن ، باعث شد که عاشورا تاثیر سازنده ای بر جامعه آن روز بگذارد و حادثه عاشورا را در اذهان عموم ماندگار سازد.

----------------------------------------------------------------------------

 

بنیانگذاری نهضت فرهنگی و تدوین هویت حقوقی شیعه

تاریخ امامت امام سجاد:امام علی بن حسین روز پنجم شعبان سال 38 هجری در مدینه متولد شد. مادر ایشان شهر بانو دختر یزدگرد سوم پادشاه ایران است. در سال 95 هجری پس از 34 سال امامت بدست عمال حکومت به شهادت رسید.

امامت ایشان با حاکمیت پنج حاکم ظالم اموی و مروانی همراه بوده است.

-----------------------

امام سجاد روایتگر و ادامه دهنده نهضت حسینی:

امام سجاد در واقعه عاشورا به سختی بیمار بودند اما بعد از آن با استفاده از ظرفیتهای معنوی و دینی نهضت عاشورا فرصت یافتند چهره واقعی اسلام را به مردم نشان دهند.اولین گام ایشان سرزنش کوفیان عهدشکن بود. ایشان همچنین به سرزنش دستگاه حاکمیت اموی نیز پرداختند. اولین رویارویی ایشان بعد از واقعه کربلا ، با یزید و حاکم کوفه بود.

امام و دیگر اسیران راهی دمشق که مرکز حکومت یزید بود شدند. امام در مجلس یزید او را وادار ساخت که به او اجازه دهد تا به مدینه باز گردد.

---------------------------------------

واقعه حره

آگاهی مردم مدینه از واقعه کربلا، باعث شد که کینه و نفرت از حکومت اموی در دل مردم بیشتر شود.  در نتیجه مردم مدینه به دعوت عبدالله بن زبیر که از هر فرصتی استفاده می کرد که به قدرت برسد پاسخ مثبت دادند و در سال 63 برضد حاکم مدینه قیام کردند. یزید، مسلم بن عقبه را مامور سرکوبی مردم مدینه کرد و بسیاری از بزرگان مدینه بجز زن ها و بچه ها به قتل رسیدند و مدینه به مدت سه روز غارت شد.

امام به همراه خانواده و مقداری از مردم مدینه به بیرون شهر در منطقه (ینبع) رفته و ایشان شفاعت بسیاری از مردم مدینه را از مسلم بن عقبه خواستار شدند که مسلم به آن پاسخ مثبت داد. و زمانی که یزید قصد داشت ابن سعد را زمامدار مدینه کند، زنان در مسجد تجمع کردند و مردان نیز با آنان همراه شدند و حکومت از این تصمیم منصرف شد.

---------------------------------------

قیام توابین

یکی از بازتاب های نهضت امام حسین جنبش توابین بود که هسته رهبری آن را شیعیان کوفه تشکیل می دادند. اساس این قیام بر بازگشت از گناه و توبه قرار داشت و به همین دلیل آن را توابین نامیدند.

عواملی چون : 1-شهادت امام حسین 2- اسارت خاندان ایشان، 3-سخنان آتشین حضرت زینب و خطبه امام سجاد در کوفه در برانگیختن احساس گناه در آنان موثر بود.

این جنبش به رهبری پنج تن از رهبران شیعه کوفه تشکیل شد: سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، عبدالله بن سعد، عبدالله بن دال، رفاعة بن شداد.

آنان از سال 61 به سازماندهی و فراهم کردن تجهیزات نظامی پرداختند اما ابتدا بدلیل سخت گیری های حکومت، فعالیتها مخفیانه انجام می گرفت. و سلیمان در طی نامه های متعدد به سران کوفه و دیگر شهر ها ازآنان خواست تا در این قیام او را همراهی کنند. بعد از مرگ یزید در سال 64، توابین از سلیمان خواستند تا علیه عمروبن حریث جانشین عبید الله بن زیاد شورش کنند، اما سلیمان آنها را از عجله باز داشت و طی نامه ای به رهبران شیعه در بصره و مداین نظر آنها را برای قیام خواستار شد. که همگی پاسخ مثبت دادند. بعد از کناره گیری معاویه پسر یزید از حکومت امویان ضعیف شدند، با جنبش مختار سقفی بسیاری از اشراف کوفه به هراس افتادند و به عبدالله بن زبیر پیوستند.

سرانجام در سال 65 ، توابین علیه حکومت شام قیام مسلحانه خود را آغاز کردند. آنها نخیله حرکت کردند و پس از زیارت مرقد امام حسین به سوی شام روانه شدند.اختلاف داخلی مروانیان باعث هموار شدن سیرحرکت توابین شد. سرانجام در نبرد بسیاری از توابین و سران آنها بجز رفاعه کشته شدند.

 

از دلایل شکست قیام توابین می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1-    اختلافات داخلی و نابرابری سپاه آنان.

2-    نگاه خاص رهبران و اعضای آنها به مشارکت در این جنبش بود. آنان بیشتر در اندیشه توبه و شهادت بودند و مبارزاتشان جنبه بیرونی داشت.

-----------------------------------------

قیام مختار ثقفی

باقیماندگان قیام توابین به کوفه بازگشتند و به مختار ثقفی که در زندان بود اعلام وفاداری کردند.جنبش توابین و قیام مختار هر دو به خونخواهی امام حسین بود، اما تفاوتی که داشتند این بود که جنبش مختار علاوه بر انتقام از قاتلان امام حسین در حادثه کربلا، اهداف سیاسی دیگری نیز داشت. مختار یک سال پس از قیام توابین به کوفه حمله کرد و عبدالله بن زبیر را از آنجا بیرون کرد. او همه فرماندهانی را که در کربلابر علیه امام شرکت داشتند به هلاکت رساند. او ابتدا سعی کرد، قیام خود را به امام سجاد مرتبط کند، اما امام نپذیرفت و بعد از آن به سراغ محمد حنفیه رفت. او نیز به دلیل شرایط خاص سیاسی به تایید کلی اکتفا کرد. وبه این دلیل بسیاری از  شیعیان و غافلان سیاسی به سمت محمد حنفیه جلب شدند و او را به مقام رهبری شیعه پذیرفتند.اما از جمله مخالفان محمد حنفیه، ابراهیم بنمالک اشتر بود که به امام سجاد گرایش داشت، ازطرف دیگر در عراق بسیاری از نمایندگان بنی زبیر با قاتلان امام حسین همکاری می کردند که این باعث افزایش نفرت مردم از حکومت می شد. مختار بعد از تسلط بر کوفه بسیاری از عاملان و قاتلان امام حسین را به قتل رساند. اما قیام مختار با دسیسه و همکاری زبیریان و فشار نظامی حکومت مروانیان شکست خورد.

-------------

نقش موالی در جنبش مختار:

یکی از بازتابهای جنبش مختار حضور گسترده موالی در این جنبش و سپس در حکومت وی بود. ایرانیان در سرکوبی شورش اشراف علیه مختار موثر بودند و در دوره معاویه نیز تعداد آنها فزونی یافت، در واقع یکی از اثرات حرکت مختار  قوی شدن نیروی موالی در عراق بود ک باعث افزایش حضور آنها در امور اجتماعی و سیاسی شد.

------------------------------------------

 

فرقه کیسانیه و امامت امام سجاد:

یکی از پیامد های قیام مختار، نفوذ محمد حنفیه، فرزند امام علی، در میان شیعیان بود. زیرا مختار خود را نماینده ایشان می دانست. به همین دلیل برخی امامت را بعد از امام حسین ، از آن محمد حنفیه می دانند، که به آنها کیسانیه میگویند. زیرا برخی آنها را به کیسان ، خدمتکار امام علی که در خدمت محمد حنفیه بود، منتسب می کنند و عده ای هم نیز کیسان را لقب مختار میدانند.

------------------------

 

سیاست تقیه :

امامان شیعه به دلیل فشار و استبداد حاکم بر جامعه، کمتر می توانستند اندیشه های شیعی خود را بازگو کنند،  درنتیجه در  عصر اموی و عباسی روشی را برگزیدند که به آن تقیه می گویند.

تقیه در لغت عرب به معنای محافظت از خویش است و انواعی دارد مانند: اکراهیه، خوفیه، کتمانیه و مداراتی.

نوع شدید تقیه اکراهیه است. یعنی عمل کردن بر اساس و دستورهای حاکمی ظالم است، آن هم به هنگام ضرورت.

تقیه خوفیه: عبارت است از احتیاط کامل اقلیت شیعه در شیوه زندگی و معامله با اکثریت برای حفظ و حمایت خود و هم مذهبان خویش.

تقیه کتمانیه: پنهان داشتن ایمان خویش است برای جلوگیری از آزارو اذیت و تعقیب دشمن.

تقیه مداراتی: نیز که بیشتر ناظر به امور اجتماعی است که همان رعایت قوانین همزیستی با بیشتر اهل سنت و شرکت عبادی و اجتماعی آنها برای حفظ و حرمت اسلامی در جامعه است.

به این صورت امامان شیعه از جمله امام سجاد با بکاربستن تقیه بعنوان یک خط مشی مبارزاتی از یک سو، اندک نخبگان را از هجوم حکومت حفظ نمودند و از دیگر سو به تبلیغ غیر علنی و سازمان یافته عقاید شیعی پرداخت و ایشان همواره بر دو اصل پایبند بودند. شکیبایی و رازداری و پرهیز از افشای اسرار.

از آثار گرانبهای امام سجاد ، صحیفه سجادیه است که مجموعه ای از بینات و مناجات های ایشان است که با ظاهر کاملا غیر سیاسی می باشد.

------------------------------------------------------------------

 

تاریخ امام باقر(ع):

امام باقر فرزند ارشد امام سجاد در سوم صفر 57 ه.ق. متولد شد و در 7 ذیحجة سال117 به شهادت رسید. امامت ایشان مصادف با خلفای مروانی بود. ایشان بخاطر فضل و دانش بیکرانش ملقب به باقر شد. یعنی مردی که شکافنده میباشد و ژرفای علم را دریافته و بررسی می کند. دوران امامت ایشان نیز با فشار از سوی خلفای بنی امیه و حکام آنها و شکل گیری قیام ها و جریانهای سیاسی و فقهی و کلامی همراه بود، به همین خاطر ایشان نیز به تقیه روی آوردند و به فعالیت های خود در زمینه های علمی و فرهنگی در حوزه های فقهی، کلامی و حقوقی ادامه می دادند.

-------------------------------

جریان ها و مسلک های فقهی ، تفسیری و حدیثی :

دوران امامت امام محمد باقر مصادف با اوجگیری مسلک های فقهی، تفسیری و حدیثی است. بزرگانی چون ابن شهاب زهری، قتاده، هشام بن عروه در بین سالهای 95 تا 114 هجری فعالیت داشته اند و برخی از اینان به دستگاه حکومت وابستگی شدیدی داشتند تا جایی که امام گاهی از آنان شکوه می کنند.

از جمله جریانهایی که در دوران امام محمد باقر بوجودآمد به موارد زیرمی توان اشاره کرد:

 جریان مرجئه یا توجیه گرا:

جنبش مرجئه، حرکتی توجیه گرا بود که در زمان امام محمد باقر (ع) درکنار گروه " قدریه " به رهبری حسن بصری بنیانگذاری ومبلغ اندیشه های دینی شد.

 

والبته امام در دو عرصه ایجابی و سلبی با این اندیشه های شبهه آلود و سطحی برخورد نمودند.

الف) فعالیتهای امام درعرصه ایجابی:

مربوط به فعالیتهای علمی وفرهنگی امام میشود که با تاسیس مدرسه فقه، حدیث و کلام و تربیت که توسط امام سجاد بنا شد با فعالیت های امام باقر به رشد و بالندگی رسیده بود، صدها نخبه و فرهیخته را در جهان اسلام تربیت نمود.

از مهمترین آثار و خدمات بر جای مانده از نقش فعال امام در این عرصه: هزاران حدیث در علوم فقه،  کلام و اعتقادات، تاریخ، تفسیر و علوم اخلاقی است.

بزرگانی چون ابو بصیر فقیه بزرگ، کمیت بن زید اسدی شاعر نامدار و تمار شیعی از جمله تربیت یافتگان امامند.

 

 

ب) فعالیت های امام در عرصه سلبی :

 شامل کلیه فعالیت هایی می شود که امام در برابر بسیاری از جریانات انجام می دادند. ایشان در مقابل گروه توجیه گرا اعم ازقدریه ومرجئه که مردم را به پذیرش وضع موجود دعوت می کردند. ایستاد و برای بازشناسی آنها به تدوین اصول پرداخت. در واقع ایشان با تکیه بر روش اصول تقیه برای احیای اندیشه و تفکر اسلامی و فرهنگی شیعی سبب نیاز و ضرورت فرهنگی فعالانه  میکردند.

-------------------------

مواضع سیاسی امام وبرخورد حکومت:

امام باقر نیز مانند پدرخود اصل تقیه را برای امنیت شیعیان ورهبران آنها به کاربرد و در برابر حکومت و مظالم آنها سکوت نکرد و با تبیین خط امامت مشروعیت حاکمیت را زیر سوال برد و نخبگان را به اعتراض علیه حاکمان تشویق می کرد. در نتیجه حکومت همیشه به امام بدبین بود و پیوسته ایشان را زیر نظر داشتند تا اینکه هشام به اجبار امام و فرزندانش را در دمشق نگاه داشتند و برای تحقیر ایشان مناظره ای با رهبران مسیحی تشکیل دادند که باعث سرافرازی امام شد و بعد ایشان را به مدینه باز گرداندند و در نهایت امام را به شهادت رساندند.

------------------------------------------------------------------------------------

 

تاریخ امامت امام صادق :

امام صادق در سال 83 هجری متولد شدند. ایشان در بحرانی ترین اوضاع جهان اسلام امامت شیعیان را بر عهده گرفتند. دورانی که مصادف بود با شکل گیری جنبش عباسیان و سقوط دولت امویان. ایشان بنیانگذار مکتب جامع حقوقی و فقهی  شیعه بودند. ایشان در زمینه های علوم حدیث و فقه و علمی و سیاسی معارف ارزشمندی به یادگار گذاشتند.

دوره ایشان از نظر سیاسی و فرهنگی بسیار مورد توجه بود. 1- از نظر سیاسی ، این دوره همراه با حکومت بنی عباس بود. 2-از نظر فرهنگی نیز دورانی بود که بیشتر علوم اسلامی از جمله فقه و حدیث، تدوین و منتشر شد و علم کلام مجال بروز یافت.

امام صادق برای انتشار علوم اهل بیت و در دفاع از مذهب شیعه در برابر سایر فرق مسلمانان و نیز حملات ملحدان بسیار کوشید.

----------------------------

نهضت علمی و فرهنگی در عصر امام صادق(ع):

این دوران را می توان دوران اوجگیری فرقه های مذهبی و تکوین نحله های فکری دانست.  و علت آنها را میتوان دوری جستن خلفا و حکومت های بعدی از آموزه ها و اندیشه های دینی دانست.

در این دوران که مردم سرزمین های فتح شده با نوعی تغییر در ترکیب جمعیتی مواجه گشته بودند و رهبران نمی توانستند به درستی و به صورت جامع دین را عرضه کنند. از این رو مردانی در سرزمین های دوردست و به دور از یاران پیامبر فقط شعارهای عدالت، صلح و برادری را شنیده و به تدریج عقاید و آرا و آیین ادیان و مذاهب دیگروارد اسلام شد و هر یک خود را مکتب و فرقه مذهبی اسلام می نامیدند.

امام صادق (ع) در چنین شرایطی با پشتوانه غنی از ذخایر معنوی و دینی به تکمیل و تحکیم پایه های علمی و حقوقی و فرهنگی تشیع پرداخت و آن را بارور ساخت و ایشان با تاسیس مدرسه فقهی بقاء استمرار شیعه را تضمین نمود.

یکی از شاگردان امام به نام ابوالحسن بن اعین (زراره) در مقام مرجع علمی و فقهی به امام کمک بسیار نمود. و شاگردان زراره نیز به نام الزراریه یا التمیمیة شناخته می شدند و فعالیت های او و شاگردانش کمک بسیاری به امام صادق(ع) و امام کاظم (ع) کردند.

-----------------------------

امام صادق(ع) و نظریه امامت:

پیدایش اندیشه های زیدیه، کیسانیه و رواج جنبش های مدعی مهدویت و قیام عباسیان باعث شد درمورد نظریه امامت ابهامات و تردیدهای گوناگونی به وجود آید. و امام با تمسک به مبادی اولیه مفهوم رسالت و امامت به شرح و گسترش قواعد و اصول امامت می پرداخت و بیشتر معطوف به دو اصل مهم و بنیادی در امامت شیعی بود:

1-    نص در تعیین امام: امامت موهبتی است ازسوی خداوند به شخص برگزیده ای از خاندان پیامبر و امام قبل از رحلتش، امامت خود را به امام بعدی منتقل می کند. بنابر نص امامت در تمام شرایط سیاسی به فردی از اعقاب فاطمه و علی (ع) محدود می شود و پیامبرامامت را به حضرت علی و بعد از ایشان به فرزنداو  وسپس نسل های بعدی منتقل شد و این امر مهمترین وجه تمایز عقیدتی این گروه از شیعیان امامیه بود.

" نص در امامت یعنی احادیثی که به انتقال علم ازلی به گونه ای انحصاری به امامان خاص الهی از خاندان پیامبر و از نسل علی اشاره دارند "

2-    علم امام: بهترین حدیثی که شیعه برای علم امام که بدان تمسک می کنند، حدیثی است که همه فرق اسلامی  آن را نقل می کنند: " من شهر علم هستم و علی دروازه آن شهر است. "

همه منابع اهل سنت و شیعه گزارش می دهند که امام صادق(ع) در مسائل مذهبی، علوم، و معارف از دانشی بیکران و علمی سرشار برخوردار بوده اند و دانش امامان از علوم معارف اسلامی و اسرار هستی از ویژگی های ممتاز و حتمی آنان است.

---------------------------------

پایه گذاری فرهنگ مکتوب:

امام صادق به منظور ماندگاری و تعالی در علوم اسلامی، در فرصتی که در اختیار شیعه و اندیشمندان اسلامی قرار گرفت به فرهنگ سازی دینی و انتقال مواریث اسلامی به نسل های بعدی پرداخت. براثر همین تلاش امام صادق بود که عالمانی از شاگردان او به تدوین رساله ها و کتب در مسائل مختلف علوم اسلامی پرداختند. امام با تمسک به آموزه های نبوی به شاگردان و فرهیختگان شیعی اش توصیه می کرد که علم را مکتوب و تدوین نمایند.

-----------------------------------

جنبش های شیعی در عصر امام صادق :

1-    جنبش زیدیه: این جنبش بخاطر اینکه رهبر آن زید فرزند امام سجاد (ع) بود به زیدیه معروف شد و بدلیل عدم همکاری  با نظام های حکومتی، سازش ناپذیری آنان در برخورد خشونت آمیز با حاکمان و حکومت ها شهرت فراوان در جهان اسلام بدست آوردند.

2-    زید برعلیه هشام بن عبد الملک قیام کرد و در سال 122 هجری مبارزات خود را با تکیه به امر به معروف و نهی از منکر و خونخواهی امام حسین آغاز نمود ولی شکست خوردند و زید دستگیر شد و به شهادت رسید. این قیام زمینه ساز جنبشی فراگیر علیه حکومت ها شد و از نظر فکری باعث پیدایش اندیشه زیدیه گردید. زیدیه با اعتقاد به اصل امامت به شیعه اثنی عشریه و گرایش فقهی به فقه حنفی تا حدودی به این مذهب نزدیک شدند.

 

مهمترین اصول اعتقادی زیدیه:

1-    تاکید بر فاطمی نسب بودن امام و حصر امامت در فرزندان آن حضرت.

2-    افضلیت امام علی بر سایر صحابه در خلافت و در عین حال جواز تقدم مفضول بر فاضل.

3-    پذیرش و جواز وجود دو امام در یک زمان در دو منطقه.

4-    قیام مسلحانه در برابر ظلم.

5-    مشروعیت امام مشروط به دعوت آشکار به خود و قیام علیه ظالمان است.

-----------------

یحیی فرزند زید در نواحی مشرق جهان اسلام قیام پدر را ادامه داد و به مدت سه سال قیام خونینی را در خراسان علیه امویان رهبری کرد و سر انجام در سال 125 هجری به شهادت رسید.

---------------------------

3-    قیام محمد نفس زکیه :

اینان همواره با حکومت های ستم پیشه اموی ضدیت داشتند و بعد ها نیز در زمان عباسیان به مخالفت های خود ادامه دادند. چرا که عباسیان از ابتدا حکومت خود راحکومتی شیعه می دانستند و از همکاری فرزندان امام حسن استقبال می کردند. اما بعد از تثبیت حکومت به تدریج علویان را از حکومت خود جدا کردند وآنان  همواره با علویان به ستم رفتار می نمودند تا اینکه در زمان منصور علویان روش خود را تغییر داده، به مبارزه روی آوردند. در نتیجه محمد بن عبدالله بن حسن مثنی معروف به نفس زکیه و برادرش ابراهیم در برابر عباسیان قیام کردند و در شهر های مختلف هوادارانی را بدست آوردند. محمد بن عبدالله در مدینه و برادرش ابراهیم در بصره تصمیم گرفتند هم زمان علیه  حکومت منصور قیام کنند اما ابراهیم بیمار شد و هر دو قیام جداگانه صورت گرفت و حکومت هر دوی آنها را شکست داد .این قیام شدید ترین و گسترده ترین قیام مسلحانه علیه حکومت عباسیان در دو دهه نخست بود.

امام صادق(ع) با این  قیام مخالف بود و بیان داشتند که این حرکت مورد حمایت مردم نیست و در نتیجه محمد بن عبدالله در همان روز های اول جنگ کشته شد .

------------------------------

 

امام صادق (ع) و اندیشه های غلو :

این اندیشه به زمان بعد از شهادت امام حسین و قیام مختار باز می گردد. پیروان این اندیشه مسلمانانی سطحی نگر  و دورمانده از آموزه های اسلام بودند. آنان به اولوهیت و حلول نور الهی در امامان، بداء، تناسخ، تشبیه و رجعت معتقد بودند و گاهی به آنان رنگ و بوی سیاسی می دادند. اینان خود را به هیچ تکلیف شرعی ملتزم نمی دانستند و جوهر دین را محبت به امامان می پنداشتند و بی قیدی آنها نسبت به شریعت باعث تنزل منزلت امامان شیعه بود و خطری برای شیعه محسوب می شدند وامام صادق به شدت به مبارزه با این جریان انحرافی پرداختند.

از اقدامات عملی امام در مبارزه با این گروه ها : 1- توصیه اکید ایشان مبنی بر اجتناب از تماس و رابطه با آنان بود.2- امام نشانه شیعه را عمل به شریعت و منزه دانستن امام از الوهیت و تقوا پیشگی می دانست 3- مردم را از اقدامات تاویل گرایانه  و نمادین کردن مفاهیم دینی بر حذر داشت. اقدامات امام باعث دور کردن و نجات یافتن شیعیان از جریان غلو شد.

-----------------------------

مواضع سیاسی امام صادق در مقابل حکومت :

تقیه: ادعای رهبری مسلمانان و وحقانیت بی دلیل عباسیان و قبل ازآنها امویان وبرخی رهبران فرق وهمچنین درک نکردن معانی دینی ازسوی عالمان سطحی نگر و کج اندیش ازدلایل اصلی اتخاذ سیاست تقیه ازسوی امام(ع) بود.

درواقع اصل تقیه اززمان امام چهارم به بعد جهت بازسازی هویت شیعی، نیازمند ایمن سازی شیعیان بود و متناسب با علم الهی امامان نیز هست. ابتدا تنها افرادی خاص ظرفیت عمل و ادراک حفظ اسرار وعلوم الهی را داشتند و امام تقیه را جهت حفظ اسرارضروری می دانستند و آنرا به شیعیان نیز توصیه می کردند.  

امام صادق این احتیاط و پنهان کاری را بعنوان اصل مسلم آموزش داد تا کاملا تثبیت گردد. بگونه ای که امام را بنیانگذار آئین تقیه در شیعه و اسلام می دانند. برهمین اساس امام با روشی هوشمندانه و در پوشش های مختلف به تبیین اندیشه سیاسی شیعه و امامت الهی پرداخت و به گونه غیر مستقیم مشروعیت حکومت سیاسی را بی اعتبار می ساخت.

 

 

سازمان وکالت: این سازمان از زمان امام صادق آغاز به کار کرد و وظایف و مشخصات ویژه ای داشت، از جمله:

1- تعیین و عزل وکیلان.    2- معرفی وکیلان به جامعه شیعی  از طریق شبکه ارتباطی خاص.      3- نظارت بر کار وکیلان.     4- مقابله با جریان ها و اشخاص کاذب که خود را به امامان منتسب می کردند.    5- تامین مالی سازمان و فعالیت های فرهنگی و علمی و مبارزاتی شیعیان.

سازمان وکالت از این رو شکل گرفت که ارتباط گسترده و علنی  شیعیان با امام با مشکل مواجه شده بود.

این شبکه به گونه ای پنهانی ارتباط شیعیان را با امامان حفظ می کرد و در دوران امامان بعدی نیز استمرار یافت.

در انتخاب وکیلان وثاقت، امانتداری، درستکاری، رازداری، هوشمندی، نظم و کاردانی آنان مورد نظر امامان بود.

---------------------------------

امام صادق و قیام عباسیان :

عباسیان ابتدا به صورت مخفیانه  با رهبری ابو سلمه خلال و ابو مسلم خراسانی دعوت خود را آغاز کردند. آنها ابتدا فعالیت خود را به اسم خاندان پیامبر و با شعار هواداری از آنان آغاز کردند. آنان نخستین قیام خود را در سال 129 آغاز کردند و به پیروزی رسیدند. در همه دوران مبارزات، موضع امام در برابر دعوت و مبارزات عباسیان با احتیاط و نارضایتی همراه بود و بعد از تثبیت امام در شهرت و علم، نسبت به عباسیان اعلام نارضایتی کرد. به ویژه در دوران حکومت منصور، موضع گیری امام اعلام نارضایتی ایشان از حکومت بود. در به رسمیت نشناختن و نا مشروع دانستن حکومت عباسی، به قرآن و روایات استناد می کردند. و به همین خاطربود که منصور عباسی، طرح شهادت امام و حذف آن حضرت را در سر پروراند تا اینکه سرانجام چنین شد.

 

 

--------------------------------------------------------------------------------------

 

عصر تکثروسازماندهی شیعه

تاریخ امامت امام کاظم:

امام موسی بن جعفردرسال 128 به دنیا آمد.او را به دلیل برخورداری ازحلم وشکیبایی درقبال مخالفان و فرونشاندن خشم درمقابل دشمنان به کاظم ملقب گردید. سالهای امامت ایشان مقارن باحکومت چهارخلیفه عباسی (منصور، مهدی، هادی، هارون الرشید) بود.

دوران امامت ایشان همراه با تثبیت حاکمیت عباسی و قیام های متعدد علیه عباسیان است. به همین دلیل ایشان نیز سیاست تقیه را در پیش گرفتند و از آشکار نمودن آئین و امور عبادی و مذهبی شیعه سخت جلوگیری می نمودند و همچنین به گسترش سازمان وکالت پرداختند. ایشان همچنین با نفوذ دادن عناصر کلیدی از نخبگان شیعه، شیعیان را از خطر های ناشی از حکومت حفظ می کردند و همچنین مدرسه و مکتب فقهی-علمی امام صادق را استمرار بخشیدند و سعی کردند از قیام های افراد پاک چون شهید فخ حمایت کنند.

-------------------

قیام شهید فخ :

حسین بن علی یکی از علویانی بود که در دوره عباسیان به دلیل ظلم و ستم دست به قیام زد. او تعداد اندکی را در حجاز جمع کرد و با سپاه هادی عباسی در سرزمین فخ روبرو شد و بعد از درگیری به شهادت رسید. اگر چه امام خود در این قیام شرکت نداشت اما از او در مقابل عباسیان حمایت می کرد. به همین دلیل عباسیان امام را متهم کردند که قیام به دستور ایشان صورت گرفته و تصمیم گرفتند امام را به قتل برساند، اما قبل از آن مرد.

----------------------

امام کاظم واسماعیلیه :

بعد از رحلت امام صادق در مورد امامت امام کاظم در بین شیعیان به  اختلافاتی پیش آمد. چرا که عده ای معتقد به امامت اسماعیل پسر ارشد امام بودند. اما اسماعیل پیش از شهادت امام صادق از دنیا رفت و امام بسیار تلاش نمودند که مرگ او را بر همگان آشکار کنند. اما با این حال ، عده ای با ادعای زنده بودن او را مهدی خواندند و عده ای مرگ او را پذیرفتند اما فرزند او محمد را امام نامیدند.

آنها را اسماعیلیه نامیدند که بیشتر به قیام های مسلحانه مشهورند. اندیشه مهدویت در نزد اسماعیلیه امری ضروری بود، ولی امام کاظم به شدت به رد و نفی آنها در اسلام پرداخت. از جمله زمینه هایی که باعث پیدایش فرقه دیگر شیعی گردیده شیوه وصیت امام صادق در تعیین جانشین بود. امام سه نفر را وصی خود کرد. خلیفه و دو فرزند خود به نام عبدالله و امام موسی کاظم. عبداله بعد از رحلت امام صادق از طرف گروهی از شیعیان بعنوان امام شناخته شد. اینان فطحیه نامیده شدند. اما بتدریج معلوم شد که او امام نیست.

----------------------------

امام کاظم و حکومت عباسیان:

دوران امامت امام کاظم با اوایل شکل گیری حکومت عباسیان همزمان است در دوران منصور سخت گیری نسبت به شیعه بسیار بود اما امام در زمان مهدی عباسی به بغداد تبعید شد اما بعد از مدتی آزاد شد و به مدینه بازگشت.

درواقع بعد از قیام شهید فخ بود که سختگیری عباسیان نسبت به علویان زیاد شد و در زمان هارون الرشید به اوج خود رسید امام به شدت تقیه را پیشنهاد می کرد . امام در میان مردم نفوذ بسیاری داشت بطوری که معتقد بودند دو خلیفه وجود دارد، یکی هارون و دیگری موسی بن جعفر به همین خاطر هارون دستور زندانی کردن و قتل امام را صادر کرد و امام در سال 183 در بغداد به شهادت رسید.

------------------------

امام کاظم و معتزله :

از زمان امام صادق (ع) جریانهایی در جامعه پیش آمد از جمله معتزله که یک جنبش عقل گرا بودند. اینان به توجیه گزاره های دینی در پرتو عقل توجه می کردند و مورد انتقاد امامان شیعه قرار گرفتند.

مهمترین مسائل مورد اعتنا و بحث انگیز در مذهب اعتزال صفات خدا و برخی مباحث پایه در معرفت دینی بود و امام در برابر آن ها به تبیین عقلانی بنیان های دینی در چارچوب شرع و قرآن پرداخت.

----------------------------------------------------------------------------------

تاریخ امامت امام رضا (ع) :

امام رضا در سال 148 متولد شد. به مدت بیست سال امامت شیعیان را برعهده داشت. ایشان ازسال 201 به مدت دو سال در مرو و در دارالخلافه سکونت داشتند  و عهده دار منصب ولایتعهدی مامون عباسی بودند. اما عده ای که مرگ امام کاظم را باور نداشتند از ایشان به نام مهدی یاد می کردند که واقفیه نامیده می شدند و  باعث انحراف در شیعه شدند. اینان به دلیل عدم رهبری سرگردان بودند و این سرگردانی باعث سوء استفاده عده ای گردید و فرقه ای به نام ممطوره شکل گرفت که به حلول و تناسخ معتقد بودند.

دوران امام رضا مصادف با سالهای پایانی حکومت هارون الرشید بود و بعد از آن امین ومامون حکومت را بدست گرفتند و مامون برای اینکه بتواند به حکومت خود مشروعیت بخشد به هواداری از شیعیان پرداخت و سیاسیت مدارا پیشه کرد و در واقع دوران حکومت مامون دوره جدید قیام های علویان بود از جمله قیام محمد بن جعفر عموی امام رضا معروف به ابن طبا طبا علوی و دیگر قیام های شیعیان .

در دوران امامت امام رضا به دلیل توسعه فرهنگ و اندیشه شیعی انحراف عقیدتی و فرقه ای در شیعه بسیار اندک بود و عالمان بسیاری درمیان شیعیان به ظهور رسیدند. این بزرگان فرهنگ حدیثی را به کمک اصول تالیف شده حفظ کردند تا به دوران غیبت رساندند.

در برابر قیام هایی که در گوشه و کنار صورت می گرفت مامون برای فرو نشاندن این قیام ها  امام را تحت الحفظ به مرو محل حکومت خود آورد تا هم از اعتراض و قیام علویان جلوگیری کند و هم حمایت امام  را داشته باشد .

----------------------

امام رضا و مامون عباسی :

از مهمترین بخش های زندگی امام رضا (ع) حضور ایشان در مرو و بر عهده داشتن ولایتعهدی مامون عباسی است .

مامون به دلایلی چون:1-  قیام های متعدد در عراق و حجاز 2- تبلیغ و نشر اندیشه های شیعی 3- فعالیت های سیاسی و فرهنگی علویان و شیعیان در نواحی مرکزی و شرق جهان اسلام مجبور شد که با تظاهر به دوستی با امام و نیز برتر دانستن ایشان، امام را به مرو فرا خواند تا بدین وسیله بتواند حکومت خود را مشروعیت بخشد. هدف دیگر مامون از انتقال امام به مرو، 4- کنترل آن حضرت و از بین بردن استقلال ایشان بود و هم چنین بتواند از قدر و منزلت امام در پذیرش ولایتعهدی بکاهد و سعی کرد تقدس امام را در میان مردم از بین ببرد و ایشان را به دنیا طلبی متهم کند .

-------------------------

مواضع امام در مقابل مامون عباسی :

امام رضا که همچون امامان دیگر سیاست تقیه را در پیش گرفته بودند، اما در برابر اصل امامت و دین تن به تقیه ندادند. ایشان از همان ابتدا سعی کردند که مخالفت خودرا با انتقال به مرو نشان دهند و با وجود تمام مخالفت های امام، ایشان بعد از دو ماه به مرو منتقل شدند. امام تلاش بسیار نمود تا مامون به اهداف خود نرسد از جمله اینکه: 1- ازعباسیان مبنی بر بحق بودن اهل بیت برای امامت اعتراف گرفت این درست بر خلاف خواسته مامون بود  2- همچنین ایشان عدم میل خود را در پذیرفتن ولایتعهدی در پی جلسات بسیار بیان نمودند  3-همچنین شرط کردند که هیچ عزل و نصبی انجام نخواهند داد و هیچ گونه مداخله ای در امور سیاسی و جاری نخواهد داشت.

-----------------------------------

سیاست مامون در تضعیف موقعیت امام :

در مقابل تلاشهای امام رضا در حقانیت امامت خود، مامون سعی کرد تا شیعیان و مسلمانان را نسبت به علم امام دچار تردید کند و ایشان را در برابر هجوم اندیشه های هندی و یونانی قرار می داد و مجلس مناظره بر پا می کرد. اما امام با گرد آوردن دانشمندان و متکلمان به دفاع عقلانی از دین برخاست و مامون به اصحاب اعتزال روی آورد که البته خود به گرایش عقل گرایی متمایل بودند. اما مامون به این نتیجه رسید که جلسات مناظره نه نتها امام را محور توجه همه دانشمندان قرار می دهد بلکه اعتبار ویژه ای برای امام و فرضیه ای برای عیان شدن امامت ایشان است، پس سعی کرد امام را کنترل کند و روابط او را محدود سازد از طرف دیگر مامون اقامه نماز عید فطر را به امام سپرد تا به مردم نشان دهد که ایشان در عرصه حکومتی فعال است، اما این اقدام نیز اشتباه بود چرا که با استقبال قابل توجهی از سوی مردم روبرو شد و مامون ناچار شد امام را باز گرداند از سوی دیگر امام در مسئله هجوم به ممالک شرقی به عباسیان اعتراض کرد و مامون که می دید امام همه سیاست های ایشان را خنثی می کند ناگزیر شد ابتدا وزیر خود فضل بن سهل و سپس امام را در اوایل سال 203 در توس به شهادت رساند.

---------------------------------------------------------------------------------

تاریخ امامت امام محمد تقی (ع) :

امام محمد بن علی در سال 195 هجری متولد شدند، دوران امامت ایشان همزمان با حکومت دو خلیفه عباسی مامون و معتصم بود.

ایشان اولین امامی بودند که در سن کودکی به امر خداوند به امامت منصوب شدند و از سال 203 تا 220 عهده دار امامت الهی شیعیان شدند و القاب مشهور ایشان تقی و جواد می باشد.

--------------------

امام جواد و خلفای عباسی :

مامون عباسی برای رهایی خویش از اتهام به قتل رساندن امام رضا و همراه نمودن شیعیان با خود و همچنین به دلایل شخصی علاقه به مباحث علمی، مجالس مناظره را با حضور امام جواد تشکیل می داد و مهمترین این مجالس مناظره امام با یحیی بن اکثم از دانشمندان نامدار آن زمان بود.

مامون سعی می نمود که امام را به این مباحث علمی مشغول دارد و ایشان را زیر نظر بگیرد و فعالیت های سیاسی و فرهنگی ایشان را کنترل نماید، به همین خاطر دختر خود ام فضل را نیز به عقد ایشان در آورد که ابتدا موجب خشم عباسیان شد . سیاست امام جواد در مقابل خلافت همان سیاست تقیه بود و هدایت و رهبری شیعیان از طریق سازمان وکالت بود. از طرف دیگر مخالفان امام سعی می کردند با برپا نمودن جلسات مناظره عقاید امام را آشکار سازند و ایشان را در برابر مذاهب مختلف مردم سرزمین های عربی که بیشتر پیرو خلفا بودند قرار دهند. و پرسش هایی را در جمع عالمان و مردم مطرح می کردند تا با آشکار ساختن عقاید و دیدگاهشان ، او را منزوی و مورد بغض عوام قرار دهند.

 پس ازمامون معتصم عباسی در اولین سال حکومت خود امام را به بغداد فرا خواندند و ایشان را در 25 سالگی به شهادت رساندند.

 

 

 

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته

 

h.m.f1358@gmail.comایمیل استاد:    

 
مطالب مرتبط