دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دانلود فایل روش کلاس داری

دانلود فایل روش کلاس داری  

 

دانلود فایل دروغ

دانلود فایل رمضان

دانلودفایل دست

دانلود فایل اردو داری

دانلود فایل بت شکن

دانلود فایل تولد امام حسن مجتبی (ع)-رمضان

دانلود فایل زنان نمونه در اسلام

دانلود فایل عاشورا

دانلود فایل محرم

دانلود فایل مهمانی

دانلود فایل همایش خادمان



 

علائم ظهور

فایل پاور پوینت علائم ظهور امام زمان حضرت مهدی (عج) شامل بخشهایی چون انواع علائم ظهور،عدم بداء در علائم حتمی ظهور،سفیانی، خسف بیداء، خروج یمانی،نقس زکیه،ندای آسمانی،علائم غیر حتمی ظهور امام زمان حضرت مهدی (عج)، خراسانی و پرچم های سیاه، دجال،خورشید و ماه گرفتی و ... تقدیم منتظران حضرت مهدی (عج) می گردد.

این فایل که از تولیدات سایت ثائر می باشد جهت استفاده از مطالب آن در کنفرانس ها، سمینارها،جلسات مختلف و ... در 21 اسلاید بوده که به صورت مختصر و مفید به بحث علائم ظهور امام زمان حضرت مهدی (عج) پرداخته است.

 


پاورپوینت غیبت امام زمان حضرت مهدی

 

 

 

فایل پاور پوینت غیبت امام زمان شامل بخشهایی چون مفهوم غیبت، انواع غیبت، پیشینه ی غیبت، علت غیبت، آثار غیبت تقدیم منتظران حضرت مهدی (عج) می گردد.

 

این فایل که از تولیدات سایت ثائر می باشد جهت استفاده از مطالب آن در کنفرانس ها، سمینارها،جلسات مختلف و ... در 22 اسلاید بوده و یکی از کاملترین مطالب چرایی غیبت  و پرسش به سوالات مربوطه بوده که خدمت شما منتظران امام زمان حضرت مهدی (عج) تقدیم می گردد.

 

لینک دانلود : با حجم 825 کیلوبایت

لینک دانلود

 دانلود فایل پاورپوینت غیبت امام زمان حضرت مهدی (عج)


پاورپوینت معرفی امام زمان حضرت مهدی (عج) در قرآن


فایل پاور پوینت معرفی امام زمان حضرت مهدی (عج) در قرآن شامل بخشهایی چون چگونگی معرفی قرآن، چرا نام امام زمان در قرآن نیامده؟، آیات مهدوی و موضوعات مهدوی در قرآن تقدیم منتظران حضرت مهدی (عج) می گردد.

این فایل که از تولیدات سایت ثائر می باشد جهت استفاده از مطالب آن در کنفرانس ها، سمینارها،جلسات مختلف و ... در ۲۲ اسلاید بوده و یکی از جامع ترین مطالبی است که به معرفی امام زمان حضرت مهدی (عج) در قرآن پرداخته که خدمت شما منتظران امام زمان حضرت مهدی (عج) تقدیم می گردد.

لینکهای دانلود

لینک دانلود با حجم 1.09 مگابایت


 

پاورپوینت علائم ظهور امام زمان حضرت مهدی

 

 

 

فایل پاور پوینت علائم ظهور امام زمان حضرت مهدی (عج) شامل بخشهایی چون انواع علائم ظهور،عدم بداء در علائم حتمی ظهور،سفیانی، خسف بیداء،خروج یمانی،نقس زکیه،ندای آسمانی،علائم غیر حتمی ظهور امام زمان حضرت مهدی (عج)، خراسانی و پرچم های سیاه، دجال،خورشید و ماه گرفتی و ... تقدیم منتظران حضرت مهدی (عج) می گردد.

این فایل که از تولیدات سایت ثائر می باشد جهت استفاده از مطالب آن در کنفرانس ها، سمینارها،جلسات مختلف و ... در 21 اسلاید به حجم 799 کیلوبایت بوده که به صورت مختصر و مفید به بحث علائم ظهور امام زمان حضرت مهدی (عج) پرداخته است.

 

دانلود فایل پاورپوینت علائم ظهور امام زمان حضرت مهدی (عج)

 

به نقل از : http://www.sahebzaman.org

ظهور مهر




توسل به حضرت زهرا(س) از نگاه آیت‌الله بهجت

من یک روزی شوخی کردم و گفتم: من خدمتم پیش آقا، آقازادگی نیست. من کارم اینجا کار قنبر و فضه است.
به گزارش مشرق به نقل از سایت آیت الله بهجت، در ادامه ، سخنان فرزند ایت الله بهجت در جمع گروهی از ارادتمندان آن فقیه پارسا در شهر رفسنجان به بیان فضایل سرور زنان عالمیان علیهاالسلام پرداخت؛ متنی که در ادامه آمده است خلاصه‌ای از این سخنرانی است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها

امتیازات حضرت زهرا علیهاالسلام مربوط به قبل از تکون و خلقت ایشان است. به دنیا آمدن ایشان مقدماتی داشته است. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را آماده می‌کردند. پیامبر خدا همیشه در طهارت و پاکی بود، اما چهل روز [برای عبادت به غار حرا رفت و پس از آن نطفه حضرت زهرا علیهاالسلام منعقد شد].

بعد از تکوین نطفه، در رحم مادر با مادر بود. مادر را آرامش می‌داد؛ چون ازدواج حضرت خدیجه علیهاالسلام با پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله باعث تنهایی آن بانو شده بود.

گاهی حاج آقا [حضرت آیت‌الله‌ بهجت] می‌فرمود: «قربان مقاماتش که در رحم مادر بود و مادر را تسلیت می‌داد»!

هنگام تولدش خدا برای حضرت خدیجه زنان خوب عالم را به‌جای همسایگان بت‌پرست و سرمایه‌دار و آنهایی که ناراحت شده بودند که چرا خدیجه با پیامبر ازدواج کرده، فرستاد.

حضرت حوا، حضرت آسیه، خواهر موسی و مریم مادر حضرت عیسی علیه‌السلام برای وضع حمل آمدند.

اینها شاید برای هر کسی باور کردنش آسان نباشد، ولی «چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند». اینها همان مطالبی را هم که خدا در قرآن راجع به عیسی و انبیای دیگر و درباره مریم علیهاالسلام گفته را نیز با زحمت قبول می‌کنند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌آید، به فاطمه زهرا سلام می‌کند؛ او را می‌بوسد؛ احترام می‌کند. وقتی می‌خواهد از شهر بیرون برود با ایشان خدا حافظی می‌کند و وقتی می‌آید، اول به دیدن ایشان می‌رود و سلام می‌کند. اهل تسنن هم این‌ها را نقل کرده‌اند. بعضی‌ها هم حسادت می‌کردند.

مقاماتش تا آنجا می‌رسد که فرشتگان هم با او همکاری می‌کردند؛ ملائکه با او همکاری می‌کردند؛ در کارها کمکش می‌کردند. او مشغول نماز بود، مشغول عبادت بود، آسیابش هم می‌چرخید. برای اینکه خدایی شده بود. لذا می‌گویند حوراء انسیة. او اصلاً بهشتی‌ای است که به‌صورت انسان است، نه انسانی که به بهشت می‌رود!

اینقدر مقامش بالا رفت که خدا به پیامبرش می‌گوید: «انا اعطیناک الکوثر». کوثر به تو دادم. نسل تو از او است.

آقا می‌گفت: مگر می‌شود مقامات اینها را بفهمیم؟!

من یک روزی شوخی کردم و گفتم: من خدمتم پیش آقا، آقازادگی نیست. من کارم اینجا کار قنبر و فضه است. وقتی افراد حاضر رفتند، حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره مرا صدا زد و گفت: می‌دانی چه حرفی زدی؟! تو اصلاً به این مرحله رسیدی که بفهمی قنبر و فضه چه کسی هستند؟!

پیامبر خدا می‌فرماید: من برای شما دو چیز گذاشتم؛ دو وزنه گذاشتم؛ از آن اطاعت کنید: یکی قرآن است و یکی اهل‌بیتم است. این یادگاری من است برای شما.

این دختر بعد از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چند روز توانست زنده بماند؟

آقا می‌فرموند: چهل روز نقل شده، هفتاد و پنج روز نقل شده، و در نهایت نود و پنج روز. آقا می‌فرمودند در همان مدت کتاب مصحف فاطمه را که علوم اولین و آخرین در آن است جبرئیل خدمت ایشان عرضه می‌کرد. همه چیز در آن است؛ علم حلال و حرام و آنچه بعداً خواهد شد. ائمه هم از آن استفاده می‌کردند و همیشه مباهات می‌کردند که مصحف فاطمه نزد ماست.

آقا می‌فرمود: در زمان تحصیل در نجف این‌گونه نبود که مجلس روضه [برای معصومین] بگیرند، ولی برای حضرت فاطمه علیهاالسلام می‌گرفتند. ایشان دارد که مرحوم نائینی مجلس می‌گرفت.

آقا می‌فرمود: «خدا می‌داند خطبه حضرت زهرا چقدر مطلب دارد»! بعد می‌فرمودند: «این زن با آن مقامات، با آن کمالات، این همه مظلوم واقع می‌شود».

حاج آقا اینها را نقل می‌کرد و گاهی اشک در چشمانش جمع می‌شد. می‌گفت یکی از معجزات و یکی از کرامات حضرت زهرا، وصیت حضرت زهرا است. آن خطبه‌اش، مقامات علمی او را نشان می‌دهد. این خطبه آن‌قدر عظیم است که طعنه می‌زند به بهترین خطبه‌های عرب؛ به خطبه امیرالمؤمنین؛ به خطبه ولایت؛ این قدر قوی است.

می‌فرمودند: در آن وصیتش [که شبانه دفن شود] چه کارها کرد؟! با آن وصیت ثابت کرد که حق با اوست. حقانیت خودش را با وصیت ثابت کرد. این خیلی کار [بزرگی] است. کار انبیا است؛ کار معمولی نیست.

حضرت آیت‌الله بهجت به توسل به حضرت زهرا علیهاالسلام تأکید می‌کردند. می‌فرمودند: «هرکسی که گرفتار است و مشکل دارد، چاره‌اش این است که متوسل شود به زهرای مرضیه».

ایشان داستانی را نقل می‌کردند که «آقا شیخ جواد مجتهد رشتی» در نجف بوده، زنی از بستگانش می‌گوید: ما برای زیارت عتبات رفتیم، مرا در نجف به طلبه سیدی تزویج کردند و به ایران برگشتند. از سویی دوری آنها مرا ناراحت می‌کرد و از سوی دیگر، اخلاق شوهرم؛ زیرا نزدیک ظهر، چند تا مهمان می‌آورد. من هم با او بداخلاقی می‌کردم.

این خانم می‌گوید من از شدت ناراحتی و نگرانی و دوری و تنهایی و بین عرب‌ها زندگی کردن و هیچ‌کس را نداشتن، مریض شدم. تب شدیدی گرفتم. در همان حالت تب متوسل شدم. در حالت بیداری حضرت زهرا را دیدم. فرمود شفای تو به دست شوهرت است. به این دختر توصیه فرمود با شوهرت خوش‌رفتاری کن.

همین‌که این را فرمود، شوهرم آمد و عبایش را روی من انداخت. به مجرد آنکه عبا را روی من انداخت، تب من فرو نشست. بعد رفتم حرم حضرت امیر و اصرار کردم و گریه کرم که یا مرگ مرا برسانید یا پدر و مادرم را برسانید. گریه کردم و گریه کردم تا اینکه دیدم امیرالمؤمنین از طرف مقابل من وارد صحن شد. وارد صحن شد. من تغییر مسیر دادم. حضرت باز هم آمد آن طرف. من برای اینکه باز هم با حضرت مواجه نشوم راهم را کج کردم. از اینکه این همه خواستم و جواب ندادند ناراحت بودم. تا اینکه حضرت جلوی من آمد و فرمود: خانم، ما به تو نظر داریم. به یکی از اولاد حضرت زهرا [شوهرش] خدمت می‌کرد؛ لذا امیرالمؤمنین علیه‌السلام به او فرمود: ما به تو نظر داریم. با شوهرت خوب رفتار کن. برو در سرداب منزل تا چهل روز با زغال روی دیوار علامت بگذار. روز چهلم والدینت خواهند آمد.

درباره ایام شادی حضرت زهرا علیهاالسلام هم توصیه می‌کردند که شادی کنید، ولی شادی شما در این باشد که کمالات ایشان را نقل کنید؛ نه اینکه حرف‌های بد و رکیک به مخالفین بزنید. مجلسی تشکیل بدهید و مناقب آنها را بگویید و اقامه دلیل کنید. اینها موجب تقویت دینی مردم می‌شود.

اگر ما مراعات نکنیم، متقابلاً بعضی از شیعیان را مورد آزار قرار می‌دهند. خدا می‌داند که آنها ممکن است گردن کسانی باشد که آن کارها را کرده‌اند.

این مجالس خیلی ارزشمند است و گاهی ارزش آن به جایی می‌رسد که آقا می‌فرمود: میرزا حبیب الله رشتی به منبری گفته بود: من حاضرم که ثواب تمام کارهایم را بدهم به تو، تو ثواب یک مجلست را به من بدهی. آدم باید قدر بداند.
مطالب مرتبط

بیانیه لوزان؛ داده‌ها و ستاده‌ها

در شرایط کنونی نبایدانتقادها از حدود خود خارج شده و با دوقطبی سازی عملاً در زمین تعیین شده حریف بازی کرد. به عبارت دیگر بایستی از تقویت«سناریوی شکاف ملی» جدا پرهیز کرد. می بایستی حکمت عالیه نظام و دستاوردهای پیشین رامدنظر قرارداد.
 به گزارش مشرق، وظیفه مذاکره کنندگان ایرانی در شرایط کنونی آن است تا تعهد غرب مبنی بر لغو یک باره همه تحریم های هسته ای به گونه ای شفاف و غیر قابل گریز در توافق نهایی درج گردد. در این صورت عملاً مسؤولیت آینده مذاکرات و نتیجه آن دیگر متوجه نظام و جبهه مؤمن انقلاب نیست، بلکه این غربی ها هستند که به دنبال توپ در زمین خودشان خواهند دوید.

در حقیقت می توان ادعا نمود دشواری آمریکا برای اجرایی ساختن توافق - خصوصاً در حوزه لغو تحریم ها- بسیار زیاد و تا حدی است که شاید اجرای آن را غیرممکن سازد. این مهم را می توان در اظهارات اخیر اوباما مشاهده کرد آنجا که با نگرانی از ناتوانی در اقناع کنگره در پذیرش توافق، گفت: «اگر کنگره این توافق را بدون تحلیل کارشناسی و بدون ارائه جایگزین منطقی  از بین ببرد، آمریکا در شکست دیپلماسی مقصر شناخته خواهد شد. اتحاد بین المللی فرو خواهد پاشید و مسیر به سمت مناقشه عمیق تر خواهد شد. مردم آمریکا این مسأله را درک می کنند. به همین جهت اکثریت قاطع از راه حل دیپلماتیک برای موضوع هسته ای ایران دفاع می کنند.»

به این ترتیب، شواهد حاکی است دشواری دموکرات ها در این است که جمهوری خواهان مانع تحقق توافق خواهند شد. به این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی اگر توجه شود بخشی  از حکمت عالیه و هوشمندی نظام را فهم خواهیم کرد. معظم له فرمودند: «آمریکا به مذاکرات هسته ای بسیار احتیاج دارد. این اختلافاتی هم که می بینید در بین آمریکایی ها هست، سناتورهای آمریکا یک جور، دولت آمریکا یک جور، این معنایش این نیست که این ها به این مذاکرات نیازمند نیستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مایل است امتیازی را که در این مذاکرات وجود دارد، به نام حریفش که حزب دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال این هستند. به این مذاکرات احتیاج دارند و این مذاکرات را برای خودشان لازم می دانند امّا ابراز استغنا می کنند.»

لذا در این راستا باید منتظر «خدعه آمریکایی» و «زدن بر زیر میز بازی» از سوی آن ها بود و این مهم، علاوه بر این که مسؤولیت عدم حصول نتیجه در مذاکرات را متوجه آمریکا می کند، رهاوردهای دیگری نیز در پی خواهد داشت که در ادامه به صورت اجمالی به برخی از آن ها اشاره خواهد شد:

- فراهم ساختن امکان آزمودن دیپلماسی تعامل گرایی و اثبات غلط و ناکارآمد بودن آن (ابطال بهانه دوقطبی می توانستیم - نگذاشتند)
- ممانعت از اجرایی شدن مجدد سناریوی شکاف ملی
- جلوگیری از تسرّی دوقطبی به انتخابات پیش رو و بهره برداری جناحی از موضوع مذاکرات
- اثبات چند باره قابل اعتماد نبودن آمریکایی ها و نمایان ساختن خدعه آمریکایی
- توجه به مطالبات مردم در تلاش برای بهبود وضعیت معیشتی آنان، حتی با نرمش قهرمانانه
- ممانعت از تداوم جنگ شناختی و مدیریت ادراک و برداشت جامعه و خواص از سوی دشمن

 خوی استکباری و زیاده خواهی غرب
تجربه تاریخی ملت ایران و بسیاری از ملت های دیگر گواه آن است که مسیر اعتماد به آمریکا و به طورکلی مستکبران، مسیری عقیم بوده و دستاوردی، آن چنان که برخی به انتظار آن نشسته اند، ندارد. تقابل و تخاصم معرفتی- راهبردی جمهوری اسلامی ایران با غرب سلطه گر، چیزی نیست که صرفاً با چند جلسه مذاکره در موضوع هسته ای، کاهش  یافته و اصولاً خوی استکباری و زیاده خواهانه ای که ناشی از ماهیت سلطه گری دولت های غربی و به ویژه آمریکا است، اجازه نخواهد داد رؤیای خیالی تعامل با غرب محقق یابد.
به یاد داریم که دو دهه قبل عده ای در پوشش «تنش زدایی» و سپس «گفتگوی تمدن ها» به دنبال آشتی جویی با نظام سلطه بودند و درست در همان زمان پاسخ خود را از غرب دریافت کردند و آن چیزی نبود جز «محور شرارت» خواندن ایران اسلامی. راهبرد توهم آمیز تعامل گرایان، نه تنها با آرمان های انقلاب اسلامی انطباق ندارد، بلکه با واقعیت های جهان امروز نیز در تضاد است. دور نیست که ناکارآمدی این نگاه در پیشرفت اقتصادی کشور نیز عیان شود.

به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه می گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیت های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیت های بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیت ها یا استفاده  نشده است یا درست استفاده  نشده است؛ از این ظرفیت ها استفاده کنیم؛ (یعنی ) اقتصاد درون زا؛ اقتصادی که مایه ی خود و مادّه ی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از توانایی های مردم خودمان به دست می آورد. این یک نگاه است که می گویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعدادها را و ظرفیت ها را بشناسیم، آن ها را به درستی به کار بگیریم، (آن وقت ) اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ این یک نگاه. نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ می گوید سیاست خارجی مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرت های مستکبر را در بخش های گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی فایده است. همین تحریم هایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال می شود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرت های خارجی  نشستید تا آن ها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آن ها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آن ها به حدّ کم قانع نیستند. وقتی که شما نگاه می کنید به بیرون، مواجه می شوید با یک مسأله ای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرت های مستکبر با همراهی ایادی منطقه ای خودشان متأسّفانه به این نتیجه می رسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه می شوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، دیگر این جور نیست. امروز خارجی ها و رؤسای قدرت های مستکبر می خواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند».


تحلیلی بر بیانیه لوزان و داده‌ها و ستانده‌های آن

 سرانجام مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 پس از 16 ماه که فقط مرحله آخرآن در لوزان 9 روز به طول انجامید و برای توافق بر سر صدور یک بیانیه در شب پایانی با 9 ساعت وربع مذاکره یک رکورد بر جای گذاشت، با صدور بیانیه ای به پایان رسید.

هرچند هنوزنوشتن توافق و اجرای آن باقی است و اگر تفاسیر فعلی طرف های مذاکره بخواهد در متن و اقدامات مربوط به توافق هم ادامه یابد، از هم اکنون می توان تزلزل و شکنندگی رابرای  آن پیش بینی کرد به خصوص این که آمریکایی ها سابقه طولانی در عدم پایبندی به قرارها و وعده ها داشته اند و لذا این امر ابهاماتی جدی برای تداوم و استحکام آن رقم زده است. بنابراین ضمن خداقوت به تیم مذاکره کننده، این نکات برای تمامی دلسوزان نظام و علاقه مندان به عزت و سربلندی کشور یادآوری می شود:

1 گرچه درصدور بیانیه تقریباً توافقات کلی معلوم شده اما هنوز تا نهایی شدن توافقات وعملیاتی شدن آن گام هایی در پیش است که انسجام داخلی پشتوانه اصلی برای پیشبرد آنبه حساب می آید.

2 درارزیابی نتایج مذاکرات و نتیجه کنونی، نباید زحمات و تلاش های تیم مذاکره کننده نادیده گرفته شود، اما لازم است فضای شنیدن انتقادات و نگرانی های بجا هم فراهم بوده و حرمت منتقدان حفظ گردد.

3 در اتخاذ موضع نسبت به نتایج باید به ماهیت مکارانه و فرصت طلبانه حریف توجه داشت و ظلم وخدعه دشمن نباید سبب اختلاف و بگومگوهای بیهوده و غفلت از توجه به ادامه دشمنی های استکبار شود.

4 فارغ از هرگونه نتیجه ای که از مذاکرات برآمده باشد، کلید اصلی حل مشکلات و مسائل اساسی مادر گرو استحکام بخشی قدرت درونی کشور است که از رهگذر همدلی و هم زبانی دولت ومردم شدنی است.

بنابراین هرگونه پیوند بین نتایج با حل مسائل اساسی کشور غفلت بزرگی است که می تواند مشوق دشمن برای ادامه فشار و توسعه آن به عرصه های دیگر برای جلوگیری از پیشرفت کشورباشد که هدف اصلی دشمنان است. حال آن که فرصت ها و ظرفیت های داخلی کشور می تواندپاسخگوی پیشرفت و حل مسائل اساسی باشد که البته مستلزم عزم ملی، مدیریت جهادی وهمدلی و هم زبانی دولت و ملت است.

پیش از ورود به موضوع ارزیابی بیانیه لوزان و به دلیل اهمیت موضوع  تبیین مذاکرات هسته ای و تحلیل داده ها و ستانده ها، لازم است به این محورها در ارائه بحث توجه جدی شود:

1- تیم مذاکره کننده به ویژه آقای ظریف تمام توان خود را برای تأمین منافع ملی در مذاکرات به کار بسته اند.

2- در صداقت و دغدغه تیم هسته ای در صیانت از منافع و مصالح کشور تردیدی نیست همانگونه که رهبرمعظم انقلاب آن ها را فرزندان انقلاب نامیده اند.

3- تیم مذاکره کننده بر اساس یک دستور مشخص وارد مذاکرات شده و تمام تلاش را برای تحقق آن دستورات به کار بسته، اما آنچه در بیانیه لوزان به آن اشاره شده به معنای تحقق تام

و کامل دستورات نیست.تیم مذاکره کننده اگرچه نتوانسته در مواردی به تمامی اهداف تعیین شده دست یابد اما در مجموع می توان از دستاوردهای مذاکره دفاع کرد. در عینحال در حوزه هایی چون چگونگی لغو یکباره تحریم ها، نظارت و بازرسی و تحقیق و توسعهباید به نقد کارشناسان توجه شود و در مدت باقی مانده تا امضای توافق، نقص های
موجود مرتفع شود.
4- آنچه که در بیانیه آقای ظریف و خانم موگرینی ارائه شده در واقع راه حل توافقات است نه توافق و هنوز هیچ توافقی صورت نگرفته است.

5- - در نقدو بررسی بیانیه لوزان باید از موضع کلان امنیت ملی به صحنه نگریست و تمرکز صرف روی موضوعات فنی نمی تواند ارزیابی صحیحی از صحنه باشد.

6- در بیانیه لوزان، دنیای غرب به حق ایران مبنی بر غنی سازی بیش از 5 هزار سانتریفیوژ در نطنز اعتراف کرده است. برجسته سازی نکات مثبت بیانیه لوزان همچون به رسمیت شناختن حق هسته ای ایران و پذیرش فرآیند کامل غنی سازی و چرخه سوخت باید تبیین شود.

7- فضای غالب در ارزیابی بیانیه لوزان باید فرصت محور باشد نه تهدید محور. باید حس اقتدار وپیروزی را به جامعه تزریق کرد.

8- مدیریت کلان مذاکرات در اختیار مرکزیت نظام بوده و به هیچ وجه نباید تعابیری چون جام زهر و دور زدن رهبری و...مطرح شود.

9- آنچه که مقامات غربی را مجبور به ادامه مذاکره و به رسمیت شناختن حق غنی سازی و ادامه کار چرخه سوخت هسته ای نمود، ایستادگی و مقاومت 36 ساله مردم مقاوم ایران اسلامی بوده است.

10- باید از تلاش مهندسان هسته ای تقدیر کرد که با پشتوانه تلاش ها و دستاوردهای هسته ای آنان توانستیم قدرت چانه زنی خود را در مذاکرات بالا ببریم.

11.- باید براین مطالبه ملی تأکید کرد که تمام تحریم ها باید یکجا و همه جانبه لغو شود. همانگونه که در بیانات رهبری و رئیس جمهور به صراحت آمده است.

12- از خدعه و فریب و عهد شکنی طرف غربی و آمریکایی نباید غافل بود و این مهم تصریح و تبیین شود.

13- جمهوری اسلامی ایران همچنان در حال نبرد دیپلماتیک با دشمنان بوده و کار پایان  نیافته و باید تا انتها همچنان مقاوم ایستاد.

14- موضوع مذاکرات صرفا هسته ای بوده و در موضوعات دیگر اجازه ورود طرف غربی را نداده ایم.

15- طرف غربی از سر نیاز به مذاکره بر سر میز حاضر شده است. این به دلیل تعدد برگه های اقتدار داخلی و منطقه ای ایران اسلامی بوده است.

16- در نقد بیانیه لوزان و مذاکرات هسته ای باید از دو قطبی کردن جامعه پرهیز کرد. نباید نقدها سطحی و شعاری باشد. در عین حال باید بر ادامه مسیر پر عزت انقلاب اسلامی

تأکید کرد.
17- بیانیه لوزان نه یک شکست و نه یک فتح الفتوح بوده است. باید نقاط قوت برجسته شود و درباره چرایی پذیرش برخی محدودیت ها توضیحات لازم را ارائه کرد.

18- مذاکرات هسته ای نباید مسؤولان کشور را از راهبرد تحکیم ساختار درونی نظام و تکیه بر اقتصاد مقاومتی غافل نماید.

19- تبدیل و تنزل مذاکرات و دستاوردهای آن به موضوعی حزبی و جناحی خیانت به ملت است.

20- جمهوری اسلامی در این توافق و به بهانه های واهی، به هیچ کس، به ویژه کسانی که دائماً جمهوری اسلامی را تهدید به حمله نظامی می کنند اجازه سرکشی و فضولی در برنامه های  دفاعی کشور را نمی دهد و باید این موضوع به صراحت در توافقنامه بیان گردد.

مذاکرات لوزان را باید از مذاکرات سخت و پیچیده در تاریخ مذاکرات هسته ای ایران با گروه 1+5 به شمار آورد. نتایج این مذاکرات که با عناوین مختلفی، مانند بیانیه مطبوعاتی،بیانیه مشترک، یا تفاهم نامه از آن یاد می شود، بازتاب های مختلفی در رسانه های جهان و محافل سیاسی داشته است.

در داخل کشور نیز واکنش ها نسبت به آنچه به عنوان نتایج مذاکرات اعلام شده، بسیار متفاوت است. در این میان، چند نکته مهم باید برای هر نوع تحلیلی نسبت به مسائل هسته ای ومذاکرات مورد توجه قرار گیرد که اهم آن عبارت است از:

1. براساس آنچه در بیانیه مشترک، اظهارات مسؤولان کشورمان و بیانیه کاخ سفید آمده، بیش ازپنج هزار سانتریفیوژ در نطنز به غنی سازی ادامه خواهد داد. این عبارت به این معناست که شش قدرت جهانی اساس غنی سازی در خاک ایران را پذیرفته اند. اگر به یک دهه پیش برگردیم، هیچ یک از قدرت های جهانی و به ویژه آمریکایی ها و متحدان اروپایی آن ها، تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش چنین حقی برای ملت ایران نبودند. این دستاورد بزرگی برای ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است که پس از یک دهه مقاومت و ایستادگی در برابر زیاده خواهی های چند کشور بزرگ به دست آمده است. براساس همین بیانیه ها و اظهارنظرها، ماهیت آب سنگین اراک حفظ خواهد شد و در فردو نیز هزار سانتریفیوژ با استعداد لازم برای غنی سازی پابرجا می ماند. این هم دستاورد بزرگی است؛ زیرا غربی ها تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش راکتور آب سنگین برای جمهوری اسلامی نبودند و بر تعطیلی کامل فردو تأکید داشتند. بنابراین، واقعیت قضیه این است که قدرت های زورگوی جهانی، بالاخره تسلیم اراده ملت ایران شده و در حد مذکور به پذیرش حقوق هسته ای ایران تن داده اند و از مواضع زورگویانه و زیاده خواهانه پیشین خود عقب نشینی کرده اند. البته این پیروزی بزرگ نتیجه کار و تلاش دانشمندان و متخصصان هسته ای، هدایت های راهبردی مقام معظم رهبری و ایستادگی ملت ایران بر روی حقوق خود طی 12 سال گذشته است.

2. پس از اعلام نتیجه اولیه مذاکرات لوزان در قالب بیانیه مشترک که از سوی دکتر ظریف و نماینده اتحادیه اروپا قرائت شد، جهانیان شاهد ارائه قرائت های مختلف از نتایج این مذاکرات بودند. بیانیه وزارت امور خارجه ایران، اظهارات دکتر ظریف و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده ایرانی، با بیانیه کاخ سفید و مصاحبه های اوباما و جان کری، درمواردی نکات متفاوت و بعضاً متضادی  دارد.بدیهی است، ملت ایران با اعتمادی که به دولت مردان خود دارد، بیانیه وزارت خارجه وسخنان دکتر روحانی و اظهارات آقایان ظریف و عراقچی را مبنای قضاوت و تحلیل های  خود قرار می دهد و با بی اعتمادی به بیانیه ها واظهارنظرهای طرف مقابل می نگرد. داشتن چنین رویکردی، هم اقتضای شعار سال است و هم تنها راه تأمین منافع ملی می باشد. دشمنان با عملیات روانی در تلاش برای برهم زدن وحدت ملی و انسجام ایرانیان هستند و ملت ایران در این شرایط حساس تاریخی، باید باهوشیاری توطئه های دشمنان را خنثی کند.

3. باید ازقضاوت های نهایی به صورت کاملاً خوش بینانه یا کاملاً بدبینانه در این امر پرهیز کرد و روزهای آغازین تیرماه را به انتظار نشست. ملت ایران به طور قطع، از آن توافقی استقبال می کند که بر مبنای اظهارات رئیس جمهور، بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی و سخنان آقای ظریف باشد. اظهاراتی که در آن، بر پذیرش حقوق هسته ای ملت ایران تصریح شده و لغو تمامی  تحریم ها ولغو تمامی قطعنامه های شورای امنیت را به طور همزمان با اقدامات اعتمادساز ایران مورد تأکید قرار می دهد. این سخنان به این معناست که دست اندرکاران مذاکرات و دولت محترم، باید پای  توافقی را در تیرماه امضاکنند که اکنون بر عناصر کلیدی آن تأکید دارند.

*   نقدهای بیانیه لوزان در ترازوی نقد

واقعیت قضیه این است که قدرت های زورگوی جهانی، بالاخره تسلیم اراده ملت ایران شده و در حدمذکور به پذیرش حقوق هسته ای ایران تن داده اند و از مواضع زورگویانه و زیاده خواهانه پیشین خود عقب نشینی کرده اند. پس از توافق لوزان، انتقادهای گسترده و بعضاً شدیدی نسبت به مفاد توافق انجام شد که مهم ترین محورهای آن عبارت اند از:

- دومرحله ای شدن توافق در عمل

- عدم توازن بین داده ها و ستانده ها

- تفاوت بین متن و مواضع ادعایی دو طرف

- متوقف شدن صنعت هسته ای به عنوان یکی از پیشران های بسیار مهم پیشرفت کشور

- کاهش فوق العاده میزان ذخایر اورانیوم

- چگونگی بازرسی ها و پذیرش موقت ان.پی.تی

- مبهم بودن وضعیت فرآیند لغو تحریم ها

 نکته اول

نباید نقدها و انتقادها موجب ایجاد شکاف ملی (دوقطبی سازی جامعه و دوگانگی در حاکمیت ) گردد، خصوصاً آن که سال 1394 به عنوان «دولت و ملت، همدلی و هم زبانی» نام گذاری شده است. هم چنین انتقادها می بایست متناسب با اقتضائات و هوشمندانه باشد. به طور مثال در تفاوت بین متن و مواضع ادعایی طرفین مذاکره کننده، پر واضح است که باید اصل را بر صحت ادعای وزیر خارجه و رئیس جمهور کشورمان گذاشت و تحقق همان وعده ها را مطالبه کرد.

همان گونه که وزیر محترم امور خارجه و رئیس جمهور محترم کشورمان، چند بار تأکید کرده اند توافق با طرف غربی بر مبنای لغو یک باره همه تحریم ها از سوی اروپا و آمریکا است، طرف غربی موظف به انجام این تعهد است. طبعاً این مسأله به گونه ای شفاف باید در توافق جامع موسوم به «برنامه جامعه اقدام مشترک» درج و تشریح گردد تا طرف غربی موفق وقادر به فرار از تعهد خود نباشد. طبعاً در صورت درج این تعهد در توافق نهایی، غرب موظف به عمل به تعهد خود خواهد بود. اهمیت این نکته در جای دیگر واضح تر خواهد شد.

لذا ضروری است فعالیت های جنبشی با ملاحظه پرهیز از دوقطبی سازی، اقدام به مطالبه گری برای تحقق وعده ها ازجمله لغو یک باره تحریم ها بپردازد.

نکته دوم

انتقاد تنها موجب نادیده گرفتن برخی از موفقیت ها می شود، آن موفقیت هایی که دستاورد حکمت عالیه و هوشمندی رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است. برای مثال می توان به میزان پذیرش غنی سازی، حفظ تأسیسات زیربنایی فردو و امکان بازگشت غنی سازی در این مرکزاشاره داشت. مثال دیگر درستی سیر مقاومت است که حقیقتاً ملت ایران تنها با اتکا به قدرت الهی در برابر همه فشارها، تحریم و تهدیدها توانست عزت ملی خود را حفظ کرده وبه دستاورد دانش هسته ای بومی و پذیرش آن توسط دشمنانش دست  یابد. به راستی اگر مقاومت مثال زدنی ملت ایران و تدابیر راهبردی و هوشمندانه امام خامنه ای نبود، در عرصه مذاکره چه ابزارهایی برای چانه زنی در برابر قدرت های زیاده خواهی داشتیم که یک دهه پیش حتی حاضر به پذیرش یک دستگاه سانتریفوژ آزمایشگاهی هم برای جمهوری اسلامی ایران نبودند.

بر این اساس است که روزنامه «رأی الیوم» چاپ لندن، در تحلیلی نوشته است: «کارشناسان مسائل راهبردی معتقدند توافق هسته ای ایران با غربی ها نتیجه سرسخت بودن آیت الله خامنه ای در مقابل زیاده خواهی های غرب است که همواره موضع محکم در مقابل آمریکا و هم پیمانان غربی اتخاذ کرده است... آیت الله خامنه ای با وجود تحریم ها و تلاش غرب برای منزوی کردن تهران و توطئه علیه برنامه هسته ای، به آمریکا ثابت کرد که کنار رفتن ایران از موضوع هسته ای امری محال است و این مهم هم بالأخره برای همه به ویژه برای آمریکا ثابت شد.» این روزنامه در این تحلیل با اشاره به نقش محوری مقام معظم رهبری در تحقق توافق هسته ای افزود: «آیت الله خامنه ای توانست پیچیده ترین مسأله تاریخ سیاسی معاصر ایران را حل کند و با این کار به ایران عزت و جایگاه داد. اگر حمایت آیت الله خامنه ای از مذاکره مسؤولان ایرانی با دیپلمات های غربی نبود قطعاً توافق هسته ای امروز محقق نمی شد.به همین دلیل آیت الله خامنه ای صاحب اصلی این امتیاز و این پیروزی محسوب می شود.»

 نکته سوم

باید دانست که انتقادهای مطرح شده می تواند فرصت ها را به چالش تبدیل کند، به عبارت دیگرانتقادهای صرف و ندیدن فرصت های پنهان، مهم ترین ضربه ای که به منافع ملی و امنیت ملی  می زند این است که حکمت عالیه وهوشمندی مثال زدنی نظام را نادیده می انگارد و امکان و فرصت «برد در خانه حریف» رابه تهدید «شکست در خانه خودی» تبدیل خواهد کرد. کلیدی ترین بخش یادداشت اتفاقاً همین بخش است که می بایست آن را کمی با شرح بیشتری توضیح داد.

طرف آمریکایی و اروپایی با صراحت بیان می کردند هدف از اجرای تحریم های هوشمند جمهوری اسلامی،تغییر نگرش مردم ایران و رویارویی آنان با نظام برای ایجاد تغییرات مطلوب آنان می باشد.رهبر معظم انقلاب با فهم از نقشه راهبردی دشمن، دراین باره می فرمایند: «دشمنان ماصریحاً می گویند که هدفشان از فشارهای اقتصادی یک هدف سیاسی است. هدف آن ها این است که مردم ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند؛ - توجّه بفرمایید؛ البتّه بله، «مرگ بر آمریکا»، چون آمریکا آن عامل اصلی این فشارها است و خودشان هم اصراردارند بر این که متمرکز بشوند روی اقتصاد ملّت عزیز ما - هدفشان چیست؟ هدف این است که مردم را در مقابل دستگاه قرار بدهند؛ این را صریحاً می گویند که می خواهیم فشاراقتصادی بیاوریم تا وضعیّت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی. این را صریحاً می گویند البتّه به دروغ گاهی ادّعا می کنند که طرف دار ملّت ایران اند که این دروغ ها را نمی شود باور کرد و نباید ازدشمن باور کرد، لکن هدفشان همان هدف سیاسی است. می خواهند این امنیّتی که امروز درکشور ما هست را - که این امنیّت، در منطقه ی غرب آسیا که ما در آن قرار داریم، بی نظیراست؛ بحمدالله امروز نه در شرق ما، نه در غرب ما، نه در شمال ما، نه در جنوب ما،در هیچ کشوری امنیتّی مانند امنیّتی که امروز بر کشور ما و ملّت ما حاکم است، وجودندارد - به  دست مردم از بین ببرند و مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیّت؛ و حرکات اعتراضی را در کشور شروع کنند؛ دارند تحریک می کنند، دارند کار می کنند، دارند برنامه ریزی می کنند. این کاری  است که با جدّیّت و با شدّت به دنبال آن هستند؛خب این یک شرایط مهم است، این یک چالش بزرگ است. وقتی یک چنین چالشی در کشور وجوددارد، همه ی نیروها باید در کنار هم قرار بگیرد، با هم کار کنند و مسأله ی اقتصاد را جدّی بگیرند.»

در این چارچوب می بایست شکاف ملی (دوقطبی سازی جامعه و دوگانگی در حاکمیت) ایجاد می شد تااز این رهاورد علاوه بر تضعیف قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران، افکار عمومی و خواص در یک جنگ نرم نیابتی از طرف سلطه گران سناریوی طراحی شده تغییر رفتار از درون رااجرایی نمایند.تحلیلگرسی.ان.ان در تحلیلی جهت دار در این باره مدعی می شود: «رهبر معظم ایران با شکاف ودودستگی عمیقی در داخل کشورش روبه رو است، تندروها اعتمادی به غرب ندارند و مردم عادی می خواهند با برداشته شدن تحریم ها درد اقتصادی و انزوا پایان پذیرد. برای اوبسیار دشوار است که این همه ایرانی را که دوست دارند این توافق اتفاق بیفتد ناامیدکنند.»

در این مرحله حکمت عالیه رهبر معظم انقلاب اسلامی و هوشمندی امام خامنه ای در به کارگیری تاکتیک «نرمش قهرمانانه»، راه را بر دوقطبی مذاکره عدم مذاکره و شکاف ملی بست و دقیقاً باهوشمندی از یک سو، بدلی بر سناریوی سلطه گران زده و از دیگر سو، خواص و نخبگان رااز افتادن در دام دشمنان جهت دوقطبی سازی و دوگانگی در حاکمیت بر حذر داشتند.

رادیو فرداوابسته به سازمان سیا در تحلیلی مدعی می گردد: «چه کسانی که از تفاهم خرسند هستند و چه کسانی که ناخرسند، باید بخش مهمی از شادی یا نارضایتی خود را متوجه رهبری  نظام کنند. موافقان و مخالفان اما هر دو به شکلی آگاهانه، رهبر جمهوری اسلامی را نادیده می گیرند و می کوشند از کنار نقش منحصر به فرد و تعیین کننده وی گذر کنند.»

ذکر این نکته در این باب ضروری است که در شرایط کنونی و با عنایت به مفروضات پیش گفته نبایدانتقادها از حدود خود خارج شده و با دوقطبی سازی عملاً در زمین تعیین شده حریف بازی کرد. به عبارت دیگر بایستی از تقویت«سناریو شکاف ملی» جدا پرهیز کرد. در این رابطه به نظر می رسد با حفظ جانب انتقاد،می بایست در حدود آن مراعات و حکمت عالیه نظام و دستاوردهای پیشین را مدنظر قرارداد.

بنابراین باید با حفظ هوشمندی در انتقاد، مراقبت نمود تا اهداف نرمش قهرمانانه و ثمرات حکمت عالیه نظام هویدا گردد و درعین حال نباید اذهان را نسبت به هوشمندی نظام دچارتردیدکرد.اگر امروز غرب حاضر به پذیرش حق غنی سازی صلح آمیز هسته ای ایران شده است دراثر استقامت، شجاعت، صبر، انسجام ملی و پایبندی به قوانین و مقررات بین المللی بوده است. به عبارت دیگر، وزن سنگین ارزش های ملت ایران بر روی میز مذاکرات سبب شده است که امروز غرب حاضر به پذیرش ایران هسته ای شود. مهم ترین این ارزش ها،

همانگونه که اشاره شد، عبارتند از:
1- مقاومت و ایستادگی در برابر زیاده خواهی غربی ها: غرب برای توقف برنامه هسته ای ایران، که به مرکز ثقل تضادهای ایران و غرب تبدیل شده است از انواع تحریم، تهدید و فشاراستفاده کرد تا از این طریق بتواند در عزم راسخ ملت ایران رخنه ایجاد کند و مانع از ادامه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران شود، اما ملت و دولت ایران در مقابل تمام این تحریم ها و فشارها نه تنها سر تسلیم فرود نیاوردند، بلکه با مقاومت وایستادگی ستودنی خود سرانجام طرف مقابل را وادر به تسلیم و اعتراف به ناکارآمدی سیاست تحریم و فشار کردند. اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در این باره پس از قرائت بیانیه لوزان گفت: «ایرانی ها حتی در مقابل تحریم های شدید هیچ تمایلی برای رهاکردن برنامه هسته ای از خود نشان ندادند.» وی در ادامه با اذعان به توان مقاومت وایستادگی ملت ایران گفت: «... حتی حمله به تأسیسات هسته ای ایران نمی تواند برنامه هسته ای این کشور را متوقف کند.»

جان کری،وزیر امور خارجه آمریکا نیز در مصاحبه ای تأکید کرد که ما نمی توانیم مردم ایران را به زانو درآوریم و وادار به تسلیم کنیم.

دکتر ظریف،وزیر امور خارجه کشورمان هم در برنامه نگاه یک شبکه یک سیما گفت: «مردم امید کسانی که می خواستند با فشار و تحریم، مملکت و مردم را به زانو دربیاورند و تسلیم کنندرا ناامید کردند.»

با توجه به آنچه گفته شد، واضح است که مقاومت و ایستادگی ملت و دولت ایران سبب شد که غرب به ناکارآمدی تمامی راههای ممکن برای توقف برنامه هسته ای ایران پی ببرد و به ناچارمجبور به پذیرش ایران هسته ای شود و به جای سخن گفتن با زبان تحریم و تهدید با ملت ایران، حاضر به پذیرش حقوق مسلم این ملت شود. در واقع، آنگاه که ملت ایران و به ویژه رهبر معظم انقلاب حاضر به پذیرش برساخته های نظام سلطه نشدند و در همه شرایط بردفاع از حقوق خود تأکید کردند و در قبال فشارها و تحریم ها ایستادگی کردند، غرب دیگر راهی جز تسلیم در برابر خواسته های به حق و قانونی این ملت نداشت.

2- شجاعت همراه با تدبیر: نظام بین الملل را نظامی آنارشیک دانسته اند، یعنی نظام بین الملل نظامی است که در آن اقتداری مرکزی وجود ندارد که بتواند بر اساس یکسری اصول به اجرای نظم و قانون و تنبیه متخلفان بپردازد. از این رو، در این نظام اصل خویاری (self help ) حاکم است، یعنی کشورها برای این که بتوانند منافع خود را تأمین و از آن ها حفاظت کنند، می بایست پیوسته بر توانمندی های خود بیفزایند. منظور این است که افزایش توانمندی کشورها در نظام بین الملل عامل تأمین، حفظ و تقویت منافع آنان است. علاوه بر این و در ارتباط با نظامی مانند جمهوری اسلامی ایران باید گفت، که به دلیل تضادهایی که دنیای غرب با این نظام دارد، پیوسته آن کشورها کوشیده اند تا به طرق مختلف در مسیر پیشرفت این نظام سنگ اندازی کنند. از این رو جمهوری اسلامی ایران برای آن که هم بتواند منافع خود را تأمین کند و هم در مقابل آن هجمه ها و سنگ اندازی ها متوقف نشود بایستی پیوسته بر توانمندی های خود بیفزاید و این نیازمند شجاعت همراه با تدبیر است، یعنی یک روند و حرکت رو به جلو با لحاظ کردن آرمان ها و در عین حال به گونه ای که تهدیدات علیه کشور را کاهش دهد.

در ارتباط بامسأله هسته ای، کشورمان شجاعت مدبرانه خود را به وضوح نشان می دهد، یعنی جمهوری اسلامی ایران برای این که بتواند منافع خود در موضوع هسته ای را تأمین و حفظ کند و از سویی، برای این که در مقابل فشارها و هجمه های خارجی متوقف نشود، بر توانمندی های خود در زمینه فناوری هسته ای افزود و در عین حال در چارچوب قواعد و قوانین بین الملل و با تدابیری که حساسیت قدرت های جهانی را ایجاد نکند، این کار را انجام داد.

بنابراین، جمهوری اسلامی به طور شجاعانه و مدبرانه فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود را توسعه داد و تقویت کرد؛ سانتریفیوژهای پیشرفته را راه اندازی کرد، تأسیسات آب سنگین اراک را ایجاد کرد، تأسیسات غنی سازی فردو را راه اندازی کرد و در کنار آن دانشمندان هسته ای جوانی را که سرمایه انسانی بزرگی برای کشور محسوب می شوند،تربیت کرد.
در واقع آنچه در سال های اخیر و در ارتباط با مسأله هسته ای در داخل کشور صورت گرفت، نه از روی  ترس بود که منجر به رکود و یا از دست رفتن تأسیسات هسته ای شود و نه از روی جسارت بود که غافل از دوراندیشی و عاقبت امر را دیدن باشد، بلکه آنچه انجام شد، از سر شجاعت همراه با تدبیر و دوراندیشی بود. همین رویکرد سبب شد تا ساختار هسته ای کشور باقی بماند و به راه خود ادامه دهد و قدرت های جهانی نیز نتوانند بهانه ای مبنی بر قانون شکنی یا عدم شفافیت فعالیت های هسته ای ایران در دست داشته باشند، بلکه خود به صلح آمیز بودن آن اعتراف دارند.

3- پایبندی دائمی به قوانین و مقررات بین المللی: این مورد که به طور مکرر از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی بر آن تأکید شده است و در گزارش های مکرر کارشناسان آژانس اعلام شده است، نشانگر آن است که فعالیت های هسته ای ایران از شفافیت لازم و کافی برخورداراست و ایران نه دنبال ساخت سلاح هسته ای و نه به دنبال دور زدن و عبور از مقررات بین المللی است. این مورد به خوبی از ایجاد اجماع بین المللی علیه کشورمان و امنیتی شدن موضوع هسته ای جلوگیری کرد و اگر در مقاطعی قطعنامه ها و تحریم هایی از سوی مجامع بین المللی مانند شورای  امنیت سازمان ملل علیه کشورمان اعمال شد، این فشارها نه ناشی از اعمال خلاف قانون ایران که ناشی از اهداف و انگیزه های سیاسی و غیرواقعی قدرت های جهانی بود و هیچکدام ازآن ها مستند به قوانین و مقررات بین المللی نبود. در تأیید این ارزش می توان به  سخنان وزیر خارجه آمریکا اشاره کرد که گفت: در یک سال گذشته ایران به تمام تعهداتش عمل کرده است.

4- صبر و استقامت در مذاکره: یکی از دلایل اصلی طولانی شدن پرونده هسته ای ایران، که از آن به عنوان مهم ترین موضوع بین المللی در دوران پس از جنگ سرد یاد می کنند، تلاش خزنده طرف مقابل برای به پایان رساندن صبر ملت و دولت ایران بود تااز این طریق یا ایران از ادامه فعالیت های هسته ای خود دست بردارد یا این که باامتناع از ادامه مذاکره، غربی ها فعالیت های  هسته ای ایران را به عنوان یک تهدید عمده برای نظم و صلح جهانی قلمداد کنند. اما رهبری، دولت و ملت صبور ایران اسلامی با صبر خود نه تنها دشمن را از تحقق این خواسته خود ناامید کردند، بلکه با صبرپیشگی و آینده نگری،تلاش دشمن برای خسته کردن ملت و نظام را خنثی کردند.

5- هدایت های حکیمانه مقام معظم رهبری و انسجام ملی: نقش رهبر معظم انقلاب در هدایت و راهبری

مسأله هسته ای کشورمان تا بدانجا اهمیت دارد که می توان آن را مهم ترین گزینه روی  میز جمهوری اسلامی ایران دانست؛ ایشان با رصددقیق تحولات هسته ای کشور و مواضع طرف مقابل، اجازه ندادند که موضوع هسته ایکشورمان به سطح نزاع های جناحی و گروهی  تنزل پیدا کند، بلکه ایشان با ترسیم خطوط قرمزمذاکره از یک طرف و از طرف دیگر اعلام نرمش قهرمانانه در مذاکرات هسته ای، به نوعیتدبیر مناسبی را برای حفظ و تقویت انسجام و همدلی در داخل کشور نسبت به موضوع هستهای اتخاذ کردند، به عبارتی ترسیم خطوط قرمز در موضوع هسته ای توسط رهبر معظمانقلاب سبب حفظ ساختار و شاکله اصلی صنعت هسته ای ایران شد و از طرف دیگر تدبیرنرمش قهرمانانه در موضوع هسته ای راه را برای اتخاذ روش های جدیدتر و مؤثرتر دردیپلماسی هسته ای گشود و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را پویا نمود. این روند درنهایت سبب موفقیت ایران در کسب حقوق هسته ای خود و اعتراف غرب به عدم کارآیی فشاربر ایران شد.
از سوی دیگر،دولت و تیم مذاکره کننده نیز با رعایت خطوط قرمز نظام و تبعیت از تدابیر مقام معظم رهبری در راستای تقویت این وحدت و انسجام گام برداشتند و به عبارتی در سطح حاکمیتی در جمهوری اسلامی نگاه و رویکرد واحدی نسبت به موضوع هسته ای ایران وجود داشت. فراتر از این، حضور مردم در صحنه وپشتیبانی آن ها از سیاست هسته ای نظام اسلامی خود عاملی اساسی در استحکام مواضع هسته ای کشور و اصرار بر حفظ حقوق هسته ای مسلم کشورمان بوده است.

نکته پایانی این که اگرچه آنچه تاکنون و در قالب بیانیه مطبوعاتی لوزان اعلام شده است،به معنای پایان کار ماراتن هسته ای کشورمان نیست، بلکه نکته اساسی این است کههمانگونه که تاکنون این ارزش ها در پشتیبانی و استحکام مواضع نظام اسلامی مؤثربوده اند، تأکید و پافشاری بر همین ارزش ها و اصول نیز می تواند در ادامه راهتأمین کننده منافع ملت ایران باشد. به بیان دیگر، برخورداری از همین روحیات و ارزشها، ضامن بازدارندگی و افزایش اقتدار بین المللی و تأمین منافع ملت ایران خواهدبود.
منبع: تسنیم
مطالب مرتبط

جنبش شیعیان یمن و قیام یمانی در آخرالزمان

در برابر فتنه‌هایی که پیش می‌آید و البته عده‌ای در این آزمایش و برخورد با فتنه‌ها هلاک می‌شوند، مقاومت کنید و البته همه اینها از نشانه‌های حرکت و قیام ما هستند.
یا صاحب الزمان (عج)! نمی دانم الآن کجا هستید...این استقرت بک النوی...
اما می دانم که دل نازنینتان بر مظلومیت شیعیانتان در سراسر دنیا ریش است...

نمی دانم تا طلوع خورشید وجود مبارکتان بر دنیای ظلمانی خلایق چقدر مانده ؟ اما می دانم که شما هم به انتظار اذن الهی هستید برای زدودن تمام ناپاکی ها و پلشتی ها از تارَک دین و دنیا.

و چه زیباست روزهای آمدنتان که فصل اقتدار شیعه ی مظلوم و مهجور است.کاش آن روز نزدیک باشد...ونراه قریبا.

روزی که صدای آسمانی «انا المهدی» شما در گوش زمینیان بپیچد و نحن نقول الحمدلله رب العالمین اللهم انت کشاف الکرب و البلوی(۱)

اللهم عجل لولیک الفرج....

نشانه های ظهور در کلام امام مهدی (عج)

در برابر فتنه‌هایی که پیش می‌آید و البته عده‌ای در این آزمایش و برخورد با فتنه‌ها هلاک می‌شوند، مقاومت کنید و البته همه اینها از نشانه‌های حرکت و قیام ما هستند. اوامر و نواهی ما را متروک نگذارید و بدانید که علی‌رغم کراهت و ناخشنودی کفار و مشرکان، خداوند نور خود را تمام خواهد کرد.

....من ولی خدا هستم، سعادت پویندگان راه حق را تضمین می‌کنم

پس سعی کنید اعمال شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید.

امر قیام ما با اجازه‌ی خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایده‌ای ندارد و سودی نبخشد.(۲)



مفهوم علائم ظهور

علائم در لغت جمع علامت از مادۀ علم است. و مقصود از آن اثرى است که به توسط آن چیزى دانسته مى‌شود، یا چیزى است که در جایى نصب مى‌شود تا مردم به توسط آن هدایت یابند، مثل علم لشکر و نشانه‌هاى راه‌ها و در اصطلاح علم ملاحم وفتن کلمۀ «علائم ظهور» به هراتفاقى که دلالت بر خبر غیبى دارد اطلاق مى‌گردد که قرار است در آینده تحقّق یابد، تا آن‌که علامت و نشانۀ وقوع حادثه‌اى دیگر بعد از آن باشد. و در علم ملاحم این عنوان بیشتر اطلاق مى‌گردد بر خبر دادن از علائم ظهور امام مهدى علیه السّلام در آخر الزمان که نشانه‌اى بر نزدیک شدن ظهور آن حضرت است، مثل خروج سفیانى در شام و خروج یمانى از یمن و وقوع صیحۀ آسمانى و....

امام صادق علیه السّلام به اصل علائم ظهور اشاره کرده و مى‌فرماید:
«همانا قبل از ظهور مهدى علائم و نشانه‌هایى است از جانب خداوند براى مؤمنین»(۳)

علائم ظهور

مسئله علائم ظهور حضرت صاحب الامر-عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف-و حوادث و پیشامدهائى که در طول مدّت غیبت، و پیش از ظهور مبارک آن حجّت مطلق الهى (ارواحنا له الفداء) واقع خواهد شد، از جمله مباحث مهمّ دینى و مسائل بسیار حسّاس مذهبى است که از قرون گذشته تاکنون پیوسته مورد توجّه عمیق دانشمندان بزرگ اسلام بوده و هست، و بزرگان ما از عصر معصومین علیهم السّلام تا به امروز پیرامون آن از جهات مختلفى بحث کرده و کتابهاى فراوانى نوشته‌اند و دربارۀ وقوع آن حوادث و پیشامدها مانند بلاهاى عمومى، گرفتارى مسلمانان در دوران غیبت و نقش ستمکاران در صحنۀ سیاست و زندگى بشر-نظریّات گوناگونى ابراز داشته‌اند...

بدین لحاظ ... در صدد تقسیم جملۀ «علائم» برآمده و مجموع حوادث و وقایع مربوط به دوران غیبت را به چند قسمت تقسیم نموده‌اند و عقیده دارند که مجموع علامات ظهور بر شش قسم است.

قسم اوّل: علائم حتمیّه که البتّه خواه ناخواه باید واقع شود مانند «خروج دجّال» و «سفیانى» و «صیحۀ آسمانى» و این هر «سه» علاماتى است که مقارن با ظهور خواهد بود.

قسم دوم: علائم معلّقه و شرطیّه که این علائم، منوط و مشروط و معلقّ است به اراده و مشیّت خداوند عالم، که اگر ارادۀ خدا به آن تعلقّ گرفته باشد واقع مى‌شود و اگر خدا نخواهد واقع نخواهد شد و چه‌بسا مى‌شود که به جهت حکمت و مصلحت و مقتضیات و موانعى که خداوند عالمیان مى‌داند واقع نشود، و یا بر اثر طاعات و دعاهاى مردم رفع گردد و یا تغییر داده شود.

قسم سوّم: علاماتى است که قبلا و در زمانهاى گذشته تاکنون واقع شده و زمان آنها گذشته است، و آنها را علامات واقعه مى‌گویند.

قسم چهارم: علاماتى است که تا هنوز واقع نشده و امید مى‌رود که (بعدها) واقع شود، و اینها را علامات غیر واقعه مى‌گویند.

قسم پنجم: علاماتى است خاصّه، که این علامات، خاصّ و مختصّ به وجود پربرکت خود حضرت صاحب الامر علیه السّلام است و کسى در این علامات با آن

حضرت شریک نیست، و حضرتش به این وسیله مى‌داند که خداوند او را اذن و اجازۀ ظهور داده است، زیرا علم ظهور حضرت را به جز خدا کسى نمى‌داند.

و قسم ششم-علاماتى است عامّه، که این علامات از براى عامّۀ عوام و خاصّۀ خواصّ ظاهر خواهد شد و دانستن آن اختصاص به حضرت ندارد. بلکه براى همه و عامّۀ مردم است و هرکس از عوام و خواصّ، آنها را (کم و بیش در طول مدّت عمر خود اگرچه خیلى کوتاه) خواهد دید.(۲)

روایات آخرالزمانی

از امام‌حسین‌ علیه‌السلام روایت‌ شده‌: "ما دوازده‌ امام‌ داریم‌، اول‌ آنها امیرمؤمنان‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌ علیه‌السلام و آخرین‌ آنها نهمین‌ فرزند من‌ است‌، او امام قائم به حق است‌ و خداوند زمین‌ را پس‌ از آن‌ که‌ با "کفر و بی‌ دینی‌ اهلش‌" مرده‌ باشد، به‌ وسیله‌ او زنده‌ می‌کند و هم‌ با وی‌ دین‌ حق‌ اسلام‌ را بر همه‌ ادیان‌ غالب‌ می‌گرداند، هرچند مشرکان‌ نخواهند. او غیبتی‌ دارد که‌ در آن‌ مردم‌ بسیاری‌ از دین‌ بر می‌گردند و گروهی‌دیگر، بر دین‌ِ حق‌ِ اسلام‌ ثابت‌ می‌مانند و اذّیت می شوند و به‌ آنها بگویند: اگر راست‌ می‌گویید این وعده [موقع‌ِ ظهور امام‌ زمان‌ شما] چه‌ وقت‌ عملی می‌شود؟ بدانید کسی که در دوران غیبت او، بر آزار و تکذیب صابر باشد مانند مجاهدی است که با شمشیر در رکاب رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم مجاهده کرده است.(۵)

منابع:
۱- فرازی از دعای ندبه
۲- احتجاج مرحوم طبرسی، ج ۲ ص ۴۹۵ ترجمه جلد ۱۳ بحارالانوار ص ۵۹۷-۵۹۴
۳- علائم ظهور ف علی اصغر رضوانی ج ۱ ص۱۲۰
۴- زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) از دیدگاه روایاتف اسدالله هاشمی شهیدی ج ۱ صص۲۵-۲۴
۵- کمال الدین و تمام النعمه/ج۱/ص۵۸۴
منبع: جهان
مطالب مرتبط

مدتی است که جریانات اخیر یمن و کشتار شیعیان در این کشور و نیز ارتباط این تحرکات با قیام یمانی که از علائم ظهور امام زمان (عج) شمرده شده، ذهن شیعیان و ارادتمندان حضرت مهدی (عج) را به خود جلب نموده است.
 گروه فرهنگی مشرق, مدتی است که جریانات اخیر یمن و کشتار شیعیان در این کشور و نیز ارتباط این تحرکات با قیام یمانی که از علائم ظهور امام زمان (عج) شمرده شده، ذهن شیعیان و ارادتمندان حضرت مهدی (عج) را به خود جلب نموده است. نوشته زیر که برگزیده ای از سخنان استاد عصام العماد می باشد، پاسخی به این دغدغه است.

لازم به ذکر است که آقای دکتر عصام العماد که مدتها وهابی بوده و با درک عمیق انحرافات آنان، شیعه گردیده است و فضل و کمال ایشان برای محافل علمی و دینی شیعه و اهل سنت روشن است، به جهت شیعه شدن و حمایت جوانمردانه از شیعیان مظلوم یمن، مورد هجوم شدید و تخریب شخصیت، از طرف وهابیت و حکومت یمن قرار گرفته است.

شیعیان یمن و رهبری جنبش آنها

 شیعیان در یمن به سه مذهب جعفری، زیدی و اسماعیلی تقسیم می شوند. هم اکنون تقارب مذهبی خوبی میان شیعیان جعفری و شیعیان زیدی برقرار است. یکی از علل به وجود آمدن این همبستگی مذهبی، وجود شخصیت علامه حسین حوثی بوده است. قبل از شروع به فعالیت شهید علامه حوثی، کتاب هایی از طرف شیعیان زیدی علیه شیعیان جعفری و نیز به عکس، کتاب هایی از طرف شیعیان جعفری علیه شیعیان زیدی منتشر می شد، ولی علامه حوثی با درایت خود توانست این تفرقه مذهبی را پایان بدهد.

در حقیقت حکومت یمن تلاش می کرد میان شیعیان جعفری و زیدی فتنه انگیزی کند، ولی علامه حوثی این فتنه را خنثی کرد. پروژه وحدت آفرین علامه حوثی میان شیعیان زیدی و جعفری در یمن، یکی از دلایل اصلی عصبانیت حکومت یمن از علامه حسین حوثی بود.

او توانست گروهی اعتقادی و نظامی را به نام گروه «جوانان مؤمن» به وجود آورد. اعضای این گروه، دارای ویژگی های اخلاقی منحصر به فردی هستند. این خصوصیات فقط رفتارهایی سطحی و ظاهری در این گروه نیست، بلکه تربیت علامه حسین حوثی باعث ریشه دارشدن بزرگواری های اخلاقی در عمق جان این مجاهدان شده است.

ایشان شیوه تربیتی ویژه ای داشت، جوانان طرفدار خود را زیر نظر داشت و از نظر تربیتی به آنها توجه می کرد. او تلاش می نمود که طرفدارانش وقت بیهوده نداشته باشند و اوقات فراغت آنها را با برنامه های سازنده تربیتی پر می کرد. علامه حوثی در تبلیغ دینی و سازماندهی تشکیلات جوانان مومن، از بهترین و جذاب ترین شیوه های تربیتی استفاده می کرد، در نتیجه محبوبیت و عشق جوانان به ایشان در تاریخ یمن کم نظیر است.

تلاش های رژیم یمن و عربستان، برای تخریب چهره شهید حوثی در میان پیروانش، تاکنون ناکام بوده و آنها توفیقی نداشته اند. آنان بهترین سخنرانان و نویسندگان کشورهای عربی را برای تأثیرگذاری بر اعضای گروه جوانان مؤمن استخدام می کردند و آنها شست و شوی فکری می دادند، ولی هر چه تلاش آنها بیشتر می شد، عشق جوانان مؤمن به شهید حوثی افزایش می یافت. از طرف دیگر تلویزیون رسمی یمن برنامه های دائمی علیه این جریان داشته و دارد، ولی تاکنون نتوانسته محبوبیت این جریان را در میان مردم یمن کم کند.

علامه حوثی توانست تمامی جنبه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی در تربیت هواداران خود مَد نظر داشته باشد. او تعالیم قرآن را محور حرکت تربیتی همه جانبه خود قرار داده بود. همچنین بر اساس مبانی مکتب اهل بیت علیهم السلام جوانان را تربیت می کرد.

او بر بیداری و بصیرت سیاسی تأکید بسیار داشت. تلاش آقای حوثی این بود که جوانان مؤمن گرایش و موضع گیری متحد در مسائل مختلف داشته باشند و در یک مسیر مشخص حرکت کنند.

جنبش شیعیان یمن و قیام یمانی در آخرالزمان

تأثیر شهادت علامه حوثی در یمن

شهادت علامه حسین حوثی در جامعه یمن تأثیر بسیار عمیقی داشت. شاید اگر شهید حوثی تا امروز زنده بود، به اندازه شهادتش نمی توانست در جامعه یمن تأثیرگذار باشد.

سخنرانی های وی که به شکل جزوه های متعدد منتشر شده بود، بعد از شهادت او در میان مردم یمن دست به دست می شد.

برخی شخصیت های بزرگ یمن از رییس جمهور یمن درخواست کردند که جسد شهید حسین الحوثی را به مردم صعده تحویل دهد. رییس جمهور در پاسخ گفته بود: آیا قصد دارید برای همه مردم یمن حرم مقدسی بسازید؟ بعد از گذشت سال ها از شهادت علامه حوثی، هنوز جسد ایشان، به خانواده اش تحویل داده نشده است.

آینده شیعیان یمن

شش جنگ ایجاد شده در یمن، نه تنها جوانان مؤمن و مبارز را از مقاومت خسته نکرده است، بلکه علاقمندی و عمق اندیشه های این متفکر جهان اسلام را در بین جوانان بیشتر کرده است.

در حقیقت در یمن بیداری وسیع و بزرگی شکل گرفته است. اگر این بیداری اسلامی به وجود نمی آمد، حکومت عربستان به شیعیان یمن حمله نمی کرد. به برکت جنبش اسلامی پدید آمده توسط علامه حوثی، مردم گروه گروه به مذهب تشیع وارد می شوند، چنان که بسیاری از مردم یمن که با شیعه آشنا نبودند، با استفاده از آثار علامه حوثی، شیعه را شناختند، چون وی حقایق و ویژگی های تشیع را به زبانی تأثیرگذار و جذّاب مطرح کرده است.

نتایج جنگ علیه شیعیان یمن

جنگ عربستان و حکومت یمن علیه شیعیان، تاکنون به دلایل زیر به نفع تشیع بوده است:

الف. بسیاری از شیعیان فقط انتساب ظاهری به تشیع داشتند و شیعه شناسنامه ای بودند، حتی برخی از آنها، اعتقاداتی مخالف تشیع پیدا کرده بودند، ولی این جنگ باعث بازیابی هویّت شیعه در یمن شد.

ب. این جنگ، شیعیان را وارد معادله سیاسی یمن کرد، تا جایی که حکومت یمن از شیعیان درخواست می کند حزبی سیاسی تشکیل دهند، در حالی که قبل از جنگ، حکومت یمن، وجود شیعیان را به رسمیّت نمی شناخت.

ج. این جنگ به شیعیان جرأت داد تا محبّت خود را به اهل بیت علیهم السلام رسماً اعلام کنند، در حالی که پیش از این جنگ، شیعیان می ترسیدند خود را به مذهب اهل بیت منتسب کنند.

د. پیروزی های بزرگی که شیعیان در جنگ علیه حکومت یمن و عربستان به دست آوردند، به شیعیان یمن قداست بخشیده است. بسیاری از پیروان مذاهب اسلامی دیگر، درباره علل مقاومت تعداد اندکی از شیعیان در مقابل ارتش مسلح یمن و عربستان تحقیق می کنند. این جنگ در قلب دشمنان مکتب اهل بیت در یمن، ترس و رعب افکنده است، چنان که قلوب پیروان اهل بیت در یمن را شاد کرده است.

جنبش شیعیان یمن و قیام یمانی در آخرالزمان

نگاه شیعیان عربستان به جنبش حوثی در یمن

شیعیان در همه جای دنیا، اهل بیت را دوست دارند؛ به همین جهت شیعیان جهان به شکل عمومی و شیعیان عربستان به شکل خاص طرفدار حوثی ها هستند، به ویژه که دو مسأله وجود دارد که باعث نزدیک تر شدن شیعیان عربستان به حوثی ها می شود: اول همسایگی حوثی ها با عربستان و دوم تشابه در مظلومیّت است. حکومت عربستان پیش از ستمگری علیه حوثی ها، شیعیان عربستان را مورد ظلم قرار داده است. مسلماً فقط مظلوم است که می تواند حال مظلوم را درک کند.

 خواسته اصلی شیعیان یمن

شیعیان در یمن از هستی و هویت و حق حیات خود دفاع می کنند. حکومت یمن قصد دارد شیعیان را از بین ببرد، از این رو کتاب هایشان را می سوزاند، مساجدشان را ویران می کند، شخصیت هایشان را تخریب می کند، به شخصیت امام علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام توهین می کند… کتاب نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را ممنوع کرده است، مراسم عید غدیر و مراسم عاشورا را ممنوع نموده است.

حکومت یمن همانند حکومت بعثی صدام در عراق با شیعیان رفتار می کند. صدام معتقد بود که نیازی به شیعیان در عراق ندارد، امروز هم علی عبدالله صالح معتقد است که شیعیان در یمن جایی ندارند. حکومت یمن و عربستان هر دو برای محو تشیع در یمن دست به دست هم داده اند. حوثی ها از زندگی خود، ناموس و فرزندان و اموالشان دفاع می کنند. آنها می خواهند حق حیات داشته باشند و معتقدند اگر مقاومت نکنند همگی از بین خواهند رفت.

نقش انقلاب اسلامی در جنبش شیعیان یمن

بدون شک انقلاب اسلامی ایران، باعث به وجود آمدن بیداری اسلامی در جهان اسلام شده است، هم در میان شیعیان و هم در میان اهل سنّت. طبیعی است که شیعیان یمن هم تحت تأثیر انقلاب اسلامی قرار بگیرند. ولی این تأثیرپذیری فکری از انقلاب اسلامی تنها منحصر به شیعیان یمن نیست، بلکه بسیاری از عالمان اهل سنّت نیز از انقلاب اسلامی تأثیر گرفته اند. بسیاری از رهبران فکری اهل سنّت در جهان اسلام، مانند شیخ محمد غزالی، ابوالاعلی مودودی، راشد غنوشی، حسن ترابی را دیده ایم که از انقلاب اسلامی متأثر شده و از آن دفاع کرده اند.

متأسفانه حکومت یمن و عربستان میان تأثیرپذیری فکری از انقلاب و مسأله دریافت کمک های نظامی از ایران خلط کرده اند. جهان اندیشه از دنیای ارتباطات نظامی فاصله دارد. عجیب این است که حکومت عربستان با بمب های فسفری که استفاده از آن در قوانین بین المللی جنگی ممنوع است، شیعیان یمن را بمباران می کند، و به صورت علنی وارد یمن شده است، ولی با این حال ایران را به دخالت در مسائل یمن متهم می کند.

علت اصلی جنگ با شیعیان یمن

رییس جمهور مصر، حُسنی مبارک قبل از جنگ یمن، درباره هلال شیعه و خطر رشد شیعیان برای خاورمیانه سخن گفته است. بسیاری از رهبران سیاسی از بیداری شیعیان در کشورهای عربی و غیرعربی داد سخن داده اند. دکتر یوسف قرضاوی از حرکت تبشیری شیعه و جنبش تحوّل به مذهب شیعه در جهان سخن گفته است. با توجه به همسایه بودن یمن با عربستان که مرکز اصلی وهابیّت به شمار می آید، این جنگ به عنوان جنگی پیشگیرانه برای محاصره تشیع در یمن آغاز شد. به تعبیر آنها و تصریح رهبران ارتش یمن و عربستان، تشیع ابتدا یمن و سپس عربستان را می بلعد! پس، قبل از این اتفاق باید آنها را قتل عام کرد!

این جنگ، علیه مذهب و طایفه شیعه به راه افتاده است و هرچند ریشه های سیاسی دارد، ولی علل سیاسی آن درجه دوم است. البته نباید فراموش کنیم که عربستان در جنگ خود علیه شیعیان یمن، شیعیان را به ایران ربط می دهد. هدف عربستان این است که ذهن مردم را از خطر آمریکا و اسرائیل منحرف کرده و دشمنی خیالی برای آنان بسازد. عربستان خطر ایران را جایگزین خطر آمریکا و اسرائیل کرده است و می خواهد جنگ را از مبارزه با آمریکا در خاورمیانه به جنگ میان شیعیان و اهل سنّت بکشاند.

ارتباط قیام شیعیان یمن با قیام یمانی در آستانه ظهور

همان طور که مطلع هستید روایات بسیار موثقی درباره قیام یک رهبر شیعه یمنی در آخر الزمان وجود دارد که با جنبش ایرانیان نیز هماهنگ خواهد بود. از سوی دیگر می دانیم که حوثی ها تنها گروه شیعه اثناعشری در یمن هستند که به انقلاب ایران نیز اعتقاد دارند. با توجه به دو موضوع فوق، حال سؤال این است که آیا این امکان وجود دارد که یمانی موعود از میان همین حوثی ها باشد؟ یا شیعیان دیگری از درون حوادث جاری سر برخواهند آورد که یمانی موعود، رهبر آنان خواهد بود؟

برای پاسخ به این سؤال، باید گفت: در حقیقت مسأله تشخیص مصداق در مورد یمانی که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی (عج) است و در روایات به او وعده داده شده و این که آیا یمانی در میان حوثیان هست یا نه، جزو امور غیبی است. ما نمی توانیم به شکل قطعی این مسأله را اثبات یا رد کنیم. البته می توانیم به قانون مهمی اشاره نماییم که باید همیشه در نظر داشته باشیم. این که ما پیرو اهل بیت علیهم السلام هستیم و به همین جهت باید جنبش های پدید آمده در ایران، عربستان، عراق و یمن را به شکل ویژه مورد توجه قرار دهیم، چون حرکت حضرت مهدی (عج) و یاوران اصلی ایشان در ایران، یمن، عراق و عربستان هستند. همین مسأله باعث می شود تا به جنبش حوثی توجه کنیم.

جنبش حوثی در منطقه ای استراتژیک قرار دارد که در دوران ظهور، محور برخی تحولات خواهد بود. بنابراین نمی توانیم به این جنبش به چشم حرکات دیگر شیعیان مثلاً در لیبی یا فرانسه بنگریم. شکی نیست که جنبش حوثی، جنبشی پربرکت و یاری شده از جانب خداست، ولی این دلیل، کافی نیست که ادعا کنیم یمانی در این مجموعه قرار دارد.

نقش جمهوری اسلامی در ارتباط با شیعیان یمن

فشارهای شدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران در سطح بین الملل وجود دارد. البته رسانه های بین المللی ایران به شکل رسمی و علنی مظلومیت شیعیان یمن را مطرح می کند. به همین دلیل هم عربستان و مصر پخش برنامه های شبکه العالم را از ماهواره های عرب ست و نیل ست قطع کرده اند، چون شبکه العالم ـ که متعلق به ایران است ـ زبان مظلومیت شیعیان یمن است. جالب این که این تصمیم تقریباً چند روز قبل از هجوم عربستان علیه شیعیان یمن اجرایی شد.[1]

معرفی منابع معتبر برای شناسایی شیعیان یمن

مجموعه های از شیعیان در یمن فعال هستند که بیانیه های زیادی در دفاع از شیعیان جعفری و شیعیان زیدی صادر کرده اند، مانند: الرابطه الجعفریه و جمعیة علماء الجعفریه. برخی سایت ها نیز مظلومیت شیعیان یمن را منتشر می کنند، مانند سایت المنبر نت، تالار گفت وگوی مجالس آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، سایت حضرموت و سایت صعده آنلاین.

منبع: فتن

خروج یمانی و پایان رژیم سعودی/ حوادث بعداز مرگ "عبدالله" در روایات

خروج یمانی و پایان رژیم سعودی/ حوادث بعداز مرگ "عبدالله" در روایات

حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره): مراقب اوضاع یمن باشید. معلوم است که این وقایع یمن درباره ظهور می باشد / امام صادق(ع): مردی از اولاد عمویم زید در یمن خروج می کند. / وقتی عبدالله بمیرد ٬ مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر ادامه یابد .

کد خبر: 18423

شبکه خبری زمان : حوادث بعداز مرگ "عبدالله" در روایات

مقدمه :

بشارتی از آیت الله بهجت ره : مراقب اوضاع یمن باشید!

روز دوشنبه ۲۵/۸/۱۳۸۸ حاج آقای صدیقی امام جمعه موقت تهران در دانشگاه صنعتی شهید شریف واقفی در جلسه ی تفسیر زیارت جامعه با اشاره به حوادث اخیر یمن و کشتار شیعیان آنجا به گفتار بشارت گونه ای درباره ظهور از زبان آیت الله العظمی بهجت (ره) اشاره کردند.

 

ایشان فرمودند:

یک شخصی (نام آن فرد را نویسنده به یاد ندارد) در ایوان حرم امام رضا به محضر آیت الله العظمی بهجت (ره) رسید و پرسید: از ظهور چه خبر؟ حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) جواب دادند: مراقب اوضاع یمن باشید.

معلوم است که این وقایع یمن درباره ظهور می باشد (نقل به مضمون شده است.) ایشان همچنین خطاب به جوانان  فرمودند:ما اگر خودمان را بسازیم آقا ظهور می کنند ...

***

فایل صوتی فرمایشات حاج آقای صدیقی (کیفیت فایل پایین می باشد)

***

ظهور یمانی از یمن از نشانه های حتمی ظهور است. (نشانه های حتمی: ۱. خروج سفیانی ۲. خروج یمانی ۳. فریاد آسمانی در ماه مبارک رمضان ۴. قتل نفس زکیه ۵. فرو رفتن سپاه سفیانی در زمین میان مدینه و مکه)

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

به مناسبت حمله آل سعود به شیعیان یمانی

سید یمانی در روایات

الف) مکان خروج یمانی:

 

امام صادق(ع): پادشاهی از ((صنعا)) ی یمن به نام حسن یا حسین خروج می کند.

)بشارت الاسلام ص 187(

 

امام صادق(ع): مردی از اولاد عمویم زید در یمن خروج می کند.

)نور الابصار ص172 و بشارت الاسلام ص 187(

 

امام صادق(ع): زود است که آتشی از یمن خارج شود و مردم را به سوی شام سوق دهد. (الملاحم و الفتن ص71 و البیان 77(

و......

ب) ماهیت قیام یمانی:

رسول خدا(ص): یمانی از شیعیان علی(ع) است و  ... (غیبت نعمانی ص 163 و بحارالانوار ج 52 ص 275)

 

------------------------------------------------------------------------------

 

جنبش یمانی و پایان رژیم سعودی!  ::

 

چه نشانه دیگری باقی مانده ؟

 

طبق آنچه از روایات ائمه طاهرین سلام الله علیهم وجود دارد غیر از نشانه ها و حوادث ماقبل سال ظهور حضرت حجه ارواحنا فداه نشانه دیگری باقی نیست .

 

شاید آنچه در قبار ناشی از حوادث بعد از انقلاب و سپس دوران سیاه آنچه سازندگی و اصلاحات می نامند پنهان ماند یا می خواهند پنهان بماند ربط و اتصال این حوادث به ظهور منجی آخرین باشد .

 

بعد از سال 84 و با انتخاب مجدد راه و مکتب زمینه ساز ظهور حضرت روح الله (رحمه الله علیه) جهان آبستن حوادث غریب و پیچیده ای شد ، فتنه های پیاپی ، کارشکنی ها برای زمین زدن تفکر زمینه ساز و...

همه شیاطین دست در دست هم برای زمین زدن این تفکر تلاش و کوشش شبانه روزی کردند !

زر و و زور  همیشه کار ساز بوده  و هست اما اگر این دو کید شیطان از اعتبار می افتاد تزویر کار خود را می کرد چنان که در صفین سپاه بی بصیرت حضرت امیر (علیه السلام) را در یک قدمی خیمه کفر زمین گیر و مغلوب ساخت .

اینبار تاریخ دوباره تکرار شد ، چهار سال + بیست و شش سال سیاه نمائی و توطئه ، جنگ و تحریم همه به میان آمدند اما حریف این درخت ریشه دار اما تازه قد کشیده نشدند ، دشمنان به فکر تزویری عظیم افتادند ، زدن راه امام به وسیله خود امام ! پارچه های سبز در یک قدمی خیمه کفر بر دست بی بصیرتان بالا رفت ، شیطان با تمام وجود در راه زمین زدن مکتب زمینه ساز ظهور تلاش کرد اما مردم عزیز و فرامانروای ایران اسلامی دیگر از سوراخ تزویر جمل گزیده نمی شدند، قریب به 25 میلیون رای به مکتب زمینه ساز ظهور نشان دهنده این مدعا بود که جامعه ایران خواستار جهشی به بلندای فتح قله های شرف و کمال در سایه منجی آخرین می باشد ، اما کید شیطان بر بی بصیرتان کارگر افتاد و شد آنچه نباید می شد !

 

اگر امثال ما دم از ظهور و زمینه سازی آن بزنیم به برچسب انجمن حجتبه نائل می شویم اما اگر مسیحیان و یهودیان صهیونیست صدها کالج آخرالزمان شناسی و زمینه سازی برای ظهور مجدد حضرت عیسی (علیه السلام) داشته باشند کسی صدایی بلند نمی کند ! اگر صدها شبکه به صورت شبانه روزی  نابودی جهان را در آرماگدون نوید بدهند کسی اینجا نفس نمی کشد اما اگر ما از مدیریت جهان در آینده نه چندان دور صحبت به میان آوریم مورد بدترین توهین ها قرا می گیریم !

چه کسی باور می کند آمریکایی که در 130  کشور جهان بیش از 1000 پایگاه نظامی دارد و عراق در مشتش بود برای نابودی تسلیحات ممنوعه صدام به این کشور لشگر کشی کرده است ؟

چند سال پیش یک هیئت بلندپایه از سی آی ای به یمن می روند و در مورد تحرک شیعیان آن منطقه به پادشاه کثیف تر از خودشان اخطار می دهند که چه نشسته ای که یمانی در حال ظهور است ؟ در کمتر از 7 سال 6 جنگ بر این مردم مظلوم تحمیل می شود اما کسی نیست که فریاد این مردم ستم دیده را بشنود!

حضرت امام صادق (علیه السلام) :

 

قبل از ظهور قائم وقوع پنج علامت حتمی است : یمانی ٬ سفیانی ٬ صیحه آسمانی ٬ کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در بیداء .

یا در جای دیگری فرمودند :

خروج این سه تن خراسانی ٬ سفیانی و یمانی در یک سال ٬ یک ماه و یک روز اتفاق می افتد .درفش یمانی از همه هدایت کننده تر است زیرا که دعوت به حق می کند .

 

یا در جای دیگری فرمودند :

نزد حضرت از سفیانی سخن گفته شد . حضرت فرمودند : او چگونه خروج کند در حالی که مرد چشم شکسته در صنعاء هنوز خروج نکرده است؟

 

مرگ عبدالله در حجاز (دولت سعودی) و کشمکش بر سر جانشینی وی  بر طبق پیش گویی ائمه علیها سلام باعث بروز گشایش در امور مسلمین شده و پس از آن حوادث متصل به ظهور یکی یکی اتفاق می افتند . طبق گزارش سرویس های اطالاعاتی آمریکا این درگیری از همین الان وجود دارد و به اوباما در این زمیه هشدار جدی داده شده است ! که در ۵ سال آینده وضعیت عربستان و دولت سعودی دگرگون خواهد شد و اگر می بینید امروز رژیم سفاک وهابی سعودی دست به چنین جنایاتی می زند مطمئن باشید این آخرین جفتک اندازی های قبل از نابودیش است !

 

حضرت صادق علیه السلام فرموند :

وقتی عبدالله بمیرد ٬ مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر ادامه یابد . حکومت های چندساله پایان یافته و تبدیل به حکومت چند ماه و چند روزه شود . سوال کردند : آیا این ماجرا به طول می انجامد ؟ فرمودند: هرگز !

و در جای دیگری فرمودند:

زمانی که در مردم در سرزمین عرفاتند ٬ سواری بر شتری راه وار وارد شده و مرگ خلیفه را خبر دهد . با مگر او فرج آل محمد (صل الله علیه و آله وسلم) و گشایش کار تمام مردم فرا رسد !

در روایتی از حضرت باقر علیه السلام علت مرگ عبدالله چنین عنوان شده :

علت مرگ آن است که او به کی از خواجگان خود تعدی می کند ٬ خواجه او را سر می برد . مرگ او را تا چهل روز مخفی می دارند . سواران به جستجوی خواجه می روند ٬ اما قبل از بازگشت اولین کس که به دنبال او رفته حکومت آنها نابود می گردد !

  

حوادث یمن ، فعل و انفعلات درون حکومت سعودی و کشمکش داخلی که به زودی گریبانشان را خواهد گرفت ، درگیری قریب الوقوع در مناطق اردن ، سوریه و لبنان با رژیم منفور صهیونی (شاید هم سفیانی)، مرگ سفید و مرگ سرخ (حضرت امیر می فرمایند پیش از ظهور قائم دو مرگ وجود خواهد داشت ، مرگ سفید و مرگ سرخ ، مرگ سفید یک بیماری فراگیر و کشنده در جهان و مرگ سرخ جنگ های گسترده خواهد بود ) ، انتخاب دولت مدعی زمینه سازی برای ظهور حضرت  در ایران و ... همگی حکایت از وقوع اتفاقات نه چندان دور دارد ! فتنه مطمئنا عمیق تر خواهد شد ، تا جایی که برخی از همین مدعیان بر روی حضرت پس از ظهور شمشیر می کشند ! همین الان هم برای آماده شدن دیر است ! لطفا آماده شوید ! 

علی سمیعی http://supershia.blogfa.com/post-125.aspx

 

-----------------------------------------------------------------------

 

یمن و نقش آن در دوران ظهور

 

(از کتاب عصر ظهور علی کورانی)

روایات متعددى از اهل بیت علیهم السلام ، درباره انقلاب اسلامى و زمینه ساز ظهور حضرت مـهـدى (ع) در یمن وارد شده است که برخى از آنها صحیح السند(176) مى باشد، که حـتـمـى بـودن وقـوع ایـن انقلاب را تصریح مى کند و آن را درفش هدایت و زمینه ساز قیام حـضـرت مـهـدى و یـارى کـنـنده آن حضرت توصیف مى کند.. حتى برخى از روایات انقلاب اسـلامـى یـمن را در زمان ظهور، هدایت بخش ترین درفش ها بطور مطلق بحساب مى آورد و در وجـوب یـارى رسـانـدن بـه آن ، هـمـانـگـونه تاءکید مى کند که در یارى درفش مشرق ایـرانـى ، بـلکـه بیش از آن تاءکید مى نماید و وقت آن را همزمان با خروج سفیانى در ماه رجب یعنى چند ماه قبل از ظهور حضرت مهدى (ع) و پایتخت آن را صنعا معرفى مى کند.

 

امـا نام رهبر آن ، در روایات ، معروف به یمنى مى باشد و روایتى نام وى را ((حسن )) و یا ((حسین )) و از نسل زیدبن على علیهما السلام یاد مى کند ولى این روایت از نظر متن و سند قابل بحث است .

 

اینک مهم ترین روایات مربوط به انقلاب یمنى :

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:

((قـبـل از قـیـام قـائم وقوع پنج علامت حتمى است : یمنى ، سفیانى ، صیحه آسمانى ، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان .))(177)

 

و نیز فرمود:

((خـروج سـفـیـانـى و یـمـنـى و خـراسـانـى در یـک سـال و یـک مـاه و یـک روز و تـرتـیـب آنـهـا هـمـچـون رشـتـه مهره ها پشت سرهم خواهد بود. پـریـشـانى و سختى از هر سو پدید مى آید و اى بر کسى که با آنها مخالفت و دشمنى کـنـد، در مـیان درفش ها، هدایت کننده تر از درفش یمین وجود ندارد، چرا که درفش حق است و شما را بسوى صاحب تان دعوت مى کند. وقتى یمنى قیام کند فروش اسلحه به مردم حرام اسـت . و آنـگـاه کـه خـروج کند بسوى او بشتاب که درفش او درفش هدایت است . و بر هیچ مـسـلمـانـى ، سـر پـیـچـى از او جـایـز نـیـسـت . و اگـر کـسـى چـنـیـن کـنـد از اهـل آتـش خـواهـد بـود، زیـرا کـه او مـردم را بـه حـق و بـه راه مـسـتـقـیـم دعـوت مـى کند.))(178)

از امام رضا(ع) روایت شده است که فرمود:

((قبل از این اءمر، سفیانى و مروانى و شعیب بن صالح است پس چگونه مى گوید این و آن ))(179)

مجلسى ره گوید: ((یعنى چگونه محمد بن ابراهیم یا دیگرى که خروج مى کند مى گوید قـائم مـن هـسـتـم )) و مـنـظـور از مـروانـى یـاد شـده در روایـت ، احتمال دارد که اءبقع بوده و یا آنکه اصل او خراسانى باشد که از سوى نسخه برادران اشتباهى رخ داده باشد.

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:

((خـروج ایـن سـه تـن ، خـراسـانـى ، سـفـیـانـى و یـمـنـى در یـک سال و یک ماه و یک روز اتفاق مى افتد. و درفش یمنى از همه هدایت کننده تر است زیرا که دعوت به حق مى کند.))(180)

و از هـشـام بـن حـکـم نـقل شده است که گفت : چون طالب حق خروج کرد به ابوعبدالله (امام صـادق (ع)) گـفـتـه شـد: ((آیـا امـیـدوارید این شخص یمنى باشد؟ حضرت فرمود: خیر، یمنى دوستدار على است و این شخص از آن حضرت بیزارى مى جوید))(181) و در همین روایت آمده است که ((یمنى و سفیانى همچون دو اسب مسابقه هستند و هر یک مى کوشد که از دیگرى سبقت جوید)).

و در پاره اى از روایات درباره حضرت مهدى (ع) وارد شده است :

((او از یمن و آبادى اى به نام کرعه خروج مى کند.))

بـعـیـد نیست که منظور از این شخص همان یمنى باشد که قیام خود را از این منطقه آغاز مى کـنـد، زیـرا آنـچـه در روایـات ثـابـت و مـتـواتـر اسـت . ایـن اسـت کـه مـهـدى (ع) از مکه و مسجدالحرام قیام مى کند.

در کتاب بشارة الاسلام آمده است :

((آنـگاه ، فرمانروائى از صنعاء بنام حسین یا حسن ، قیام مى کند و با قیام او فتنه ها از میان مى رود، خجسته و پاک ظاهر مى شود و در پرتو او ظلمت از بین مى رود و حق بعد از پنهان شدن ، بوسیله او آشکار مى گردد.))(182)

و اینک ، بررسیهایى چند درباره انقلاب و قیام یمنى :

 

اما نقش آن . بطور طبیعى ، انقلاب زمینه ساز حضرت مهدى (ع) در یمن که سهم و نقش عمده اى در مـسـاعـدت نـهـضت آن حضرت و یارى رساندن به انقلاب حجاز دارد.. و یاد نشدن این نـقـش در روایـات ، وجود آن را نفى نمى کند. بلکه ممکن است به جهت حفظ و زیان نرسیدن بـه آن بـاشد و ما بزودى در مبحث نهضت آن حضرت خواهیم گفت که نیروى انسانى اى که در مکه و حجاز قیام مى کند تشکیل دهنده سپاه حضرت مهدى (ع) است ، بطور عمده و اساسى از یاوران حجازى و یمنى وى خواهند بود.

 

اما نقش یمنى هاى زمینه ساز در عراق :

 

روایات مى گوید: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى شود. نیروهاى یمنى و ایـرانى جهت رویارویى با سفیانى وارد عمل مى شوند و از روایات چنین ظاهر مى شود که نـقـش نـیروهاى یمن در نبرد سفیانى نقش پشتیبانى از نیروهاى ایرانى است ، زیرا از لحن اءخـبـار چـنـیـن فـهـمیده مى شود که طرف درگیر با سفیانى ، مردم مشرق زمین یعنى یاران خـراسانى و شعیب هستند. و گویا یمنى ها پس از یارى رساندن به آنان به یمن باز مى گردند.

 

امـا در مـنطقه خلیج ، علاوه بر حجاز، یمنى ها نقش اساسى خواهند داشت ،گر چه روایات ، آنـرا خـاطـرنـشـان نـسـاخـتـه انـد ولى بـطـور طـبـیـعى با توجه به روند حوادث ظهور و جـغـرافـیـاى مـنـطـقـه ، بـایـستى فرمانروائى یمن و حجاز و کشورهاى حوزه خلیج در دست نیروهاى یمن ، پیرو حضرت مهدى (ع) قرار گیرد.

 

اما بحث پیرامون اینکه چرا درفش یمنى از درفش خراسانى هدایت بخش تر است ؟ در حالى کـه درفـش خـراسـانى و درفش هاى اهل مشرق بطور کلى به درفش هدایت ، توصیف شده و کـشـتـه شـدگـان آنـها شهید محسوب مى شوند و خداوند دین خود را بوسیله آنان یارى مى نـمـایـد.. بـا آنـکـه تعداد نسبتا زیادى از ایرانیان وزیران و مشاوران حضرت مهدى (ع) و یـاران خـاص او خـواهند بود، که از جمله آنان فرمانده نیروهاى ایرانى ، شعیب بن صالح اسـت کـه امـام مـهـدى (ع) وى را بـسـمـت فـرمـانـدهـى کـل ارتـش خود بر مى گزیند و با آنکه نقش ایرانیان ، در زمینه سازى قیام حضرت مهدى (ع) در تمام سطح ها، نقش وسیع و فعالى است وآنگهى آنان با قیام و فداکاریهاى خود، که آغاز نهضت حضرت مهدى (ع)، بوسیله قیام آنان خواهد بود، برترى خاصى دارند و ما آن را در نـقـش آنـان در دوران ظـهور بیان خواهیم کرد. بنابراین چرا انقلاب یمنى و درفش وى هدایت بخش تر از ایرانیان و درفش آنهاست ؟

 

مـمـکـن اسـت دلیـل آن ، ایـن بـاشـد که سیستم ادارى که یمنى در رهبرى سیاسى و اداره یمن بـکـار مـى برد صحیح تر و از لحاظ سادگى و قاطعیت به روش ادارى اسلام نزدیک تر بـاشـد. در حـالیکه دولت ایرانیان از پیچیدگى و دوباره کارى و شائبه هایى بر کنار نـیـسـت ، بنابراین تفاوت بین این دو تجربه فرمانروائى به طبیعت سادگى و قبیله اى جامعه یمن و طبیعت وراثت تمدن و ترکیب جامعه ایرانى برمى گردد.

 

و ممکن است انقلاب یمنى از این رو هدایت بخش تر بشمار آید که سیاست و دستگاه اجرائى آن قـاطـع بـاشـد. و نـیـروهـاى مخلص و مطیع در اختیار داشته باشد و پیوسته رسیدگى شـدید نسبت به آنها کند، البته این همان دستورالعملى است که اسلام به اولیاء امور مى دهـد کـه بـا کـارمـنـدان و کـارگزاران خود عمل نمایند چنانکه در منشور امیرمؤ منان (ع) به مالک اشتر استاندار و نماینده امام در مصر مى بینیم و همانطور که در صفات حضرت مهدى (ع) آمـده اسـت کـه ((نـسـبـت به کارگزاران و کارمندان خود سختگیر و نسبت به بینوایان مـهـربـان مـى بـاشـد)) در حـالیـکـه ایـرانـیـان بـر اسـاس چـنـیـن سـیـاسـتـى عمل نمى کنند، مسئول مقصر، یا خیانتکار نسبت به مصالح مسلمانان را در ملا عام ، جهت عبرت سـایـریـن مـجـازات نـمـى کـنـنـد. زیـرا مـى تـرسـنـد ایـن عمل باعث تضعیف دولت اسلامى که مظهر موجودیت اسلام است گردد.

 

و احتمال دارد، درفش یمنى از این جهت هدایت کننده تر باشد که در ارائه طرح جهانى اسلام رعـایـت عـنـاویـن ثـانوى فراوان و ارزیابى ها و مفاهیم کنونى (و مقررات بین المللى ) را نمى کند. در حالیکه انقلاب اسلامى ایران معتقد و ملزم به رعایت آنهاست .

 

امـا آنـچه بعنوان دلیل اساسى ، پسندیده است این است که انقلاب یمنى اگر هدایت گرى بـیـشـتـرى دارد به این دلیل است که مستقیما از رهنمودهاى حضرت مهدى (ع) برخوردار مى گـردد و جـز لایـنـفـک قلمرو و طرح نهضت آن حضرت شمرده مى شود، همچنین یمنى بدیدار حـضـرتـش نـائل مى شود و کسب شناخت و رهنمود مى کند. مؤ ید این امر روایات مربوط به انـقـلاب یـمـنى هاست که رهبر انقلاب یمن یعنى شخص یمنى را مى ستاید و با این عبارات تـوصیف مى نماید: ((بسوى حق هدایت مى کند)) و ((شما را بسوى صاحبتان مى خواند)) و ایـنـکـه ((بـراى هـیـچ مـسـلمـانـى سـرپـیـچـى از آن جـایـز نـیـسـت و کـسـى کـه چنین کند اهل آتش خواهد بود))... اما انقلاب زمینه ساز ایرانیان در روایات آن بیش از ستایش رهبران آن ، سـتـایـش از عـمـوم گـردیـده اسـت ، مـانـنـد یـاوران درفـش هـاى سـیـاه و اهـل مـشـرق و قـومـى از مشرق بجز، شعیب بن صالح که با توجه به روایات ، نسبت به بـقـیـه فـرمـانـدهـان درفـش هـاى سـیـاه ، امـتـیـاز و برترى ویژه اى دارد و پس از آن سید خراسانى و سپس مردى از قم مورد ستایش قرار گرفته است .

 

اءخبار مؤ ید این معناست که انقلاب یمنى به نهضت ظهور امام (ع) نزدیکتر است تا انقلاب زمـیـنـه سـاز ایـرانـیـان ، حـتـى اگـر فـرض کـنـیـم یـمـنـى قبل از سفیانى قیام مى کند یا آنکه یمنى دیگرى زمینه ساز یمنى وعده داده شده مى باشد. در حالیکه انقلاب ایرانیان بدست مردى از قم که سرآغاز نهضت و قیام حضرت مهدى (ع) مى باشد که ((آغار آن از مشرق است )) و فاصله بین شروع انقلاب آنها و بین خراسانى و شـعـیـب بـیـسـت یـا پـنـجـاه سـال و یـا آنـچـه خـدا اراده کـنـد، بـطـول مـى انـجـامـد... و آغاز چنین انقلابى بر پایه اجتهاد و فقها و نمایندگان سیاسى آنان قرار دارد و از موقعیتى پاک و خالص آنگونه که انقلاب یمنى بطور مستقیم از ناحیه امام مهدى (ع) رهنمود یافته ، بهره مند نیست .

 

نـکـتـه دیـگر، درباره اینکه ممکن است یمنى متعدد بوده و دومى ، یمنى وعده داده شده و مورد نـظـر بـاشـد. روایـات گـذشـتـه خـروج یـمنى موعود را با صراحت همزمان با ظاهر شدن سـفـیانى ، یعنى سال ظهور حضرت مهدى (ع) بیان کرده است . و روایات دیگرى با سند صحیح از امام صادق (ع) وجود دارد که مى گوید:

((مصرى و یمنى قبل از سفیانى قیام مى کنند.))(183)

 

بـنـا بـه ایـن روایـت ، بـایـسـتـى ایـن شـخـص یـمـنـى اول بـاشـد کـه زمینه ساز یمنى موعود خواهد بود، همچنانکه ((مردى از قم )) و غیر او از اهل مشرق ، زمینه ساز خراسانى و شعیب که هر دو وعده داده شده اند، خواهند بود.

 

اما هنگام خروج یمنى اول را تنها این روایت ، پیش از سفیانى تعیین مى کند. البته ممکن است اندکى قبل از او و یا سالهاى طولانى باشد. والله العالم

 

مـطلب دیگر، خبر ((کاسر عینه در صنعاء)) است که عبیدبن زرارة آنرا از امام صادق (ع) چنین روایت نموده است ، که گفت :

((نـزد ابـو عـبـدالله (امـام صـادق (ع)) در مـورد سـفـیـانى سخن گفته شد. فرمود: او چـگـونـه خروج مى کند در حالیکه کاسر عینه (184) در صنعاء هنوز خروج نکرده است .))(185)

 

ایـن خـبـر از روایـات قـابـل تـوجـه اسـت کـه در مـنـابـع درجـه اول هـمـچـون کـتـاب غـیـبـت نـعـمـانـى آمـده و شـایـد سـنـد آن صـحـیـح بـاشـد و احـتـمـال دارد مـردى کـه قـبـل از سـفـیـانـى ظـاهـر مـى شـود یـمـنـى اول بـاشـد کـه زمـیـنـه سـاز یـمـنـى وعـده داده شده است چنانکه ذکر کردیم و ممکن است چند احتمال در تفسیر ((کاسر عینه )) وجود داشته باشد که بهترین آنها مى تواند یک بیان رمزى از ناحیه امام صادق (ع) باشد که معناى آن جز در وقت خود آشکار نمى گردد.

*************************

 

176- سـنـد صـحـیح ، سندى است که راوى عادل شیعه آن روایت را از مانندخودش در همه سلسله سند از امام معصوم نقل کند.177- بحار ج 52 ص 204.178- بشارة الاسلام ص 93 از غیبت نعمانى .179- بحار ج 52 ص 233.180- بحار ج 52 ص 210.181- بحار ج 52 ص 75.182- بشارة الاسلام ، ص 187.183- بحارج 52 ص 210 بنقل از کتاب غیبت طوسى .184- شکننده چشمش ، چشم شکسته .185- بحارج 52 ص 245.

زمان