دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

خروج یمانی و پایان رژیم سعودی/ حوادث بعداز مرگ "عبدالله" در روایات

خروج یمانی و پایان رژیم سعودی/ حوادث بعداز مرگ "عبدالله" در روایات

حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره): مراقب اوضاع یمن باشید. معلوم است که این وقایع یمن درباره ظهور می باشد / امام صادق(ع): مردی از اولاد عمویم زید در یمن خروج می کند. / وقتی عبدالله بمیرد ٬ مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر ادامه یابد .

کد خبر: 18423

شبکه خبری زمان : حوادث بعداز مرگ "عبدالله" در روایات

مقدمه :

بشارتی از آیت الله بهجت ره : مراقب اوضاع یمن باشید!

روز دوشنبه ۲۵/۸/۱۳۸۸ حاج آقای صدیقی امام جمعه موقت تهران در دانشگاه صنعتی شهید شریف واقفی در جلسه ی تفسیر زیارت جامعه با اشاره به حوادث اخیر یمن و کشتار شیعیان آنجا به گفتار بشارت گونه ای درباره ظهور از زبان آیت الله العظمی بهجت (ره) اشاره کردند.

 

ایشان فرمودند:

یک شخصی (نام آن فرد را نویسنده به یاد ندارد) در ایوان حرم امام رضا به محضر آیت الله العظمی بهجت (ره) رسید و پرسید: از ظهور چه خبر؟ حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) جواب دادند: مراقب اوضاع یمن باشید.

معلوم است که این وقایع یمن درباره ظهور می باشد (نقل به مضمون شده است.) ایشان همچنین خطاب به جوانان  فرمودند:ما اگر خودمان را بسازیم آقا ظهور می کنند ...

***

فایل صوتی فرمایشات حاج آقای صدیقی (کیفیت فایل پایین می باشد)

***

ظهور یمانی از یمن از نشانه های حتمی ظهور است. (نشانه های حتمی: ۱. خروج سفیانی ۲. خروج یمانی ۳. فریاد آسمانی در ماه مبارک رمضان ۴. قتل نفس زکیه ۵. فرو رفتن سپاه سفیانی در زمین میان مدینه و مکه)

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

به مناسبت حمله آل سعود به شیعیان یمانی

سید یمانی در روایات

الف) مکان خروج یمانی:

 

امام صادق(ع): پادشاهی از ((صنعا)) ی یمن به نام حسن یا حسین خروج می کند.

)بشارت الاسلام ص 187(

 

امام صادق(ع): مردی از اولاد عمویم زید در یمن خروج می کند.

)نور الابصار ص172 و بشارت الاسلام ص 187(

 

امام صادق(ع): زود است که آتشی از یمن خارج شود و مردم را به سوی شام سوق دهد. (الملاحم و الفتن ص71 و البیان 77(

و......

ب) ماهیت قیام یمانی:

رسول خدا(ص): یمانی از شیعیان علی(ع) است و  ... (غیبت نعمانی ص 163 و بحارالانوار ج 52 ص 275)

 

------------------------------------------------------------------------------

 

جنبش یمانی و پایان رژیم سعودی!  ::

 

چه نشانه دیگری باقی مانده ؟

 

طبق آنچه از روایات ائمه طاهرین سلام الله علیهم وجود دارد غیر از نشانه ها و حوادث ماقبل سال ظهور حضرت حجه ارواحنا فداه نشانه دیگری باقی نیست .

 

شاید آنچه در قبار ناشی از حوادث بعد از انقلاب و سپس دوران سیاه آنچه سازندگی و اصلاحات می نامند پنهان ماند یا می خواهند پنهان بماند ربط و اتصال این حوادث به ظهور منجی آخرین باشد .

 

بعد از سال 84 و با انتخاب مجدد راه و مکتب زمینه ساز ظهور حضرت روح الله (رحمه الله علیه) جهان آبستن حوادث غریب و پیچیده ای شد ، فتنه های پیاپی ، کارشکنی ها برای زمین زدن تفکر زمینه ساز و...

همه شیاطین دست در دست هم برای زمین زدن این تفکر تلاش و کوشش شبانه روزی کردند !

زر و و زور  همیشه کار ساز بوده  و هست اما اگر این دو کید شیطان از اعتبار می افتاد تزویر کار خود را می کرد چنان که در صفین سپاه بی بصیرت حضرت امیر (علیه السلام) را در یک قدمی خیمه کفر زمین گیر و مغلوب ساخت .

اینبار تاریخ دوباره تکرار شد ، چهار سال + بیست و شش سال سیاه نمائی و توطئه ، جنگ و تحریم همه به میان آمدند اما حریف این درخت ریشه دار اما تازه قد کشیده نشدند ، دشمنان به فکر تزویری عظیم افتادند ، زدن راه امام به وسیله خود امام ! پارچه های سبز در یک قدمی خیمه کفر بر دست بی بصیرتان بالا رفت ، شیطان با تمام وجود در راه زمین زدن مکتب زمینه ساز ظهور تلاش کرد اما مردم عزیز و فرامانروای ایران اسلامی دیگر از سوراخ تزویر جمل گزیده نمی شدند، قریب به 25 میلیون رای به مکتب زمینه ساز ظهور نشان دهنده این مدعا بود که جامعه ایران خواستار جهشی به بلندای فتح قله های شرف و کمال در سایه منجی آخرین می باشد ، اما کید شیطان بر بی بصیرتان کارگر افتاد و شد آنچه نباید می شد !

 

اگر امثال ما دم از ظهور و زمینه سازی آن بزنیم به برچسب انجمن حجتبه نائل می شویم اما اگر مسیحیان و یهودیان صهیونیست صدها کالج آخرالزمان شناسی و زمینه سازی برای ظهور مجدد حضرت عیسی (علیه السلام) داشته باشند کسی صدایی بلند نمی کند ! اگر صدها شبکه به صورت شبانه روزی  نابودی جهان را در آرماگدون نوید بدهند کسی اینجا نفس نمی کشد اما اگر ما از مدیریت جهان در آینده نه چندان دور صحبت به میان آوریم مورد بدترین توهین ها قرا می گیریم !

چه کسی باور می کند آمریکایی که در 130  کشور جهان بیش از 1000 پایگاه نظامی دارد و عراق در مشتش بود برای نابودی تسلیحات ممنوعه صدام به این کشور لشگر کشی کرده است ؟

چند سال پیش یک هیئت بلندپایه از سی آی ای به یمن می روند و در مورد تحرک شیعیان آن منطقه به پادشاه کثیف تر از خودشان اخطار می دهند که چه نشسته ای که یمانی در حال ظهور است ؟ در کمتر از 7 سال 6 جنگ بر این مردم مظلوم تحمیل می شود اما کسی نیست که فریاد این مردم ستم دیده را بشنود!

حضرت امام صادق (علیه السلام) :

 

قبل از ظهور قائم وقوع پنج علامت حتمی است : یمانی ٬ سفیانی ٬ صیحه آسمانی ٬ کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در بیداء .

یا در جای دیگری فرمودند :

خروج این سه تن خراسانی ٬ سفیانی و یمانی در یک سال ٬ یک ماه و یک روز اتفاق می افتد .درفش یمانی از همه هدایت کننده تر است زیرا که دعوت به حق می کند .

 

یا در جای دیگری فرمودند :

نزد حضرت از سفیانی سخن گفته شد . حضرت فرمودند : او چگونه خروج کند در حالی که مرد چشم شکسته در صنعاء هنوز خروج نکرده است؟

 

مرگ عبدالله در حجاز (دولت سعودی) و کشمکش بر سر جانشینی وی  بر طبق پیش گویی ائمه علیها سلام باعث بروز گشایش در امور مسلمین شده و پس از آن حوادث متصل به ظهور یکی یکی اتفاق می افتند . طبق گزارش سرویس های اطالاعاتی آمریکا این درگیری از همین الان وجود دارد و به اوباما در این زمیه هشدار جدی داده شده است ! که در ۵ سال آینده وضعیت عربستان و دولت سعودی دگرگون خواهد شد و اگر می بینید امروز رژیم سفاک وهابی سعودی دست به چنین جنایاتی می زند مطمئن باشید این آخرین جفتک اندازی های قبل از نابودیش است !

 

حضرت صادق علیه السلام فرموند :

وقتی عبدالله بمیرد ٬ مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر ادامه یابد . حکومت های چندساله پایان یافته و تبدیل به حکومت چند ماه و چند روزه شود . سوال کردند : آیا این ماجرا به طول می انجامد ؟ فرمودند: هرگز !

و در جای دیگری فرمودند:

زمانی که در مردم در سرزمین عرفاتند ٬ سواری بر شتری راه وار وارد شده و مرگ خلیفه را خبر دهد . با مگر او فرج آل محمد (صل الله علیه و آله وسلم) و گشایش کار تمام مردم فرا رسد !

در روایتی از حضرت باقر علیه السلام علت مرگ عبدالله چنین عنوان شده :

علت مرگ آن است که او به کی از خواجگان خود تعدی می کند ٬ خواجه او را سر می برد . مرگ او را تا چهل روز مخفی می دارند . سواران به جستجوی خواجه می روند ٬ اما قبل از بازگشت اولین کس که به دنبال او رفته حکومت آنها نابود می گردد !

  

حوادث یمن ، فعل و انفعلات درون حکومت سعودی و کشمکش داخلی که به زودی گریبانشان را خواهد گرفت ، درگیری قریب الوقوع در مناطق اردن ، سوریه و لبنان با رژیم منفور صهیونی (شاید هم سفیانی)، مرگ سفید و مرگ سرخ (حضرت امیر می فرمایند پیش از ظهور قائم دو مرگ وجود خواهد داشت ، مرگ سفید و مرگ سرخ ، مرگ سفید یک بیماری فراگیر و کشنده در جهان و مرگ سرخ جنگ های گسترده خواهد بود ) ، انتخاب دولت مدعی زمینه سازی برای ظهور حضرت  در ایران و ... همگی حکایت از وقوع اتفاقات نه چندان دور دارد ! فتنه مطمئنا عمیق تر خواهد شد ، تا جایی که برخی از همین مدعیان بر روی حضرت پس از ظهور شمشیر می کشند ! همین الان هم برای آماده شدن دیر است ! لطفا آماده شوید ! 

علی سمیعی http://supershia.blogfa.com/post-125.aspx

 

-----------------------------------------------------------------------

 

یمن و نقش آن در دوران ظهور

 

(از کتاب عصر ظهور علی کورانی)

روایات متعددى از اهل بیت علیهم السلام ، درباره انقلاب اسلامى و زمینه ساز ظهور حضرت مـهـدى (ع) در یمن وارد شده است که برخى از آنها صحیح السند(176) مى باشد، که حـتـمـى بـودن وقـوع ایـن انقلاب را تصریح مى کند و آن را درفش هدایت و زمینه ساز قیام حـضـرت مـهـدى و یـارى کـنـنده آن حضرت توصیف مى کند.. حتى برخى از روایات انقلاب اسـلامـى یـمن را در زمان ظهور، هدایت بخش ترین درفش ها بطور مطلق بحساب مى آورد و در وجـوب یـارى رسـانـدن بـه آن ، هـمـانـگـونه تاءکید مى کند که در یارى درفش مشرق ایـرانـى ، بـلکـه بیش از آن تاءکید مى نماید و وقت آن را همزمان با خروج سفیانى در ماه رجب یعنى چند ماه قبل از ظهور حضرت مهدى (ع) و پایتخت آن را صنعا معرفى مى کند.

 

امـا نام رهبر آن ، در روایات ، معروف به یمنى مى باشد و روایتى نام وى را ((حسن )) و یا ((حسین )) و از نسل زیدبن على علیهما السلام یاد مى کند ولى این روایت از نظر متن و سند قابل بحث است .

 

اینک مهم ترین روایات مربوط به انقلاب یمنى :

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:

((قـبـل از قـیـام قـائم وقوع پنج علامت حتمى است : یمنى ، سفیانى ، صیحه آسمانى ، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان .))(177)

 

و نیز فرمود:

((خـروج سـفـیـانـى و یـمـنـى و خـراسـانـى در یـک سـال و یـک مـاه و یـک روز و تـرتـیـب آنـهـا هـمـچـون رشـتـه مهره ها پشت سرهم خواهد بود. پـریـشـانى و سختى از هر سو پدید مى آید و اى بر کسى که با آنها مخالفت و دشمنى کـنـد، در مـیان درفش ها، هدایت کننده تر از درفش یمین وجود ندارد، چرا که درفش حق است و شما را بسوى صاحب تان دعوت مى کند. وقتى یمنى قیام کند فروش اسلحه به مردم حرام اسـت . و آنـگـاه کـه خـروج کند بسوى او بشتاب که درفش او درفش هدایت است . و بر هیچ مـسـلمـانـى ، سـر پـیـچـى از او جـایـز نـیـسـت . و اگـر کـسـى چـنـیـن کـنـد از اهـل آتـش خـواهـد بـود، زیـرا کـه او مـردم را بـه حـق و بـه راه مـسـتـقـیـم دعـوت مـى کند.))(178)

از امام رضا(ع) روایت شده است که فرمود:

((قبل از این اءمر، سفیانى و مروانى و شعیب بن صالح است پس چگونه مى گوید این و آن ))(179)

مجلسى ره گوید: ((یعنى چگونه محمد بن ابراهیم یا دیگرى که خروج مى کند مى گوید قـائم مـن هـسـتـم )) و مـنـظـور از مـروانـى یـاد شـده در روایـت ، احتمال دارد که اءبقع بوده و یا آنکه اصل او خراسانى باشد که از سوى نسخه برادران اشتباهى رخ داده باشد.

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:

((خـروج ایـن سـه تـن ، خـراسـانـى ، سـفـیـانـى و یـمـنـى در یـک سال و یک ماه و یک روز اتفاق مى افتد. و درفش یمنى از همه هدایت کننده تر است زیرا که دعوت به حق مى کند.))(180)

و از هـشـام بـن حـکـم نـقل شده است که گفت : چون طالب حق خروج کرد به ابوعبدالله (امام صـادق (ع)) گـفـتـه شـد: ((آیـا امـیـدوارید این شخص یمنى باشد؟ حضرت فرمود: خیر، یمنى دوستدار على است و این شخص از آن حضرت بیزارى مى جوید))(181) و در همین روایت آمده است که ((یمنى و سفیانى همچون دو اسب مسابقه هستند و هر یک مى کوشد که از دیگرى سبقت جوید)).

و در پاره اى از روایات درباره حضرت مهدى (ع) وارد شده است :

((او از یمن و آبادى اى به نام کرعه خروج مى کند.))

بـعـیـد نیست که منظور از این شخص همان یمنى باشد که قیام خود را از این منطقه آغاز مى کـنـد، زیـرا آنـچـه در روایـات ثـابـت و مـتـواتـر اسـت . ایـن اسـت کـه مـهـدى (ع) از مکه و مسجدالحرام قیام مى کند.

در کتاب بشارة الاسلام آمده است :

((آنـگاه ، فرمانروائى از صنعاء بنام حسین یا حسن ، قیام مى کند و با قیام او فتنه ها از میان مى رود، خجسته و پاک ظاهر مى شود و در پرتو او ظلمت از بین مى رود و حق بعد از پنهان شدن ، بوسیله او آشکار مى گردد.))(182)

و اینک ، بررسیهایى چند درباره انقلاب و قیام یمنى :

 

اما نقش آن . بطور طبیعى ، انقلاب زمینه ساز حضرت مهدى (ع) در یمن که سهم و نقش عمده اى در مـسـاعـدت نـهـضت آن حضرت و یارى رساندن به انقلاب حجاز دارد.. و یاد نشدن این نـقـش در روایـات ، وجود آن را نفى نمى کند. بلکه ممکن است به جهت حفظ و زیان نرسیدن بـه آن بـاشد و ما بزودى در مبحث نهضت آن حضرت خواهیم گفت که نیروى انسانى اى که در مکه و حجاز قیام مى کند تشکیل دهنده سپاه حضرت مهدى (ع) است ، بطور عمده و اساسى از یاوران حجازى و یمنى وى خواهند بود.

 

اما نقش یمنى هاى زمینه ساز در عراق :

 

روایات مى گوید: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى شود. نیروهاى یمنى و ایـرانى جهت رویارویى با سفیانى وارد عمل مى شوند و از روایات چنین ظاهر مى شود که نـقـش نـیروهاى یمن در نبرد سفیانى نقش پشتیبانى از نیروهاى ایرانى است ، زیرا از لحن اءخـبـار چـنـیـن فـهـمیده مى شود که طرف درگیر با سفیانى ، مردم مشرق زمین یعنى یاران خـراسانى و شعیب هستند. و گویا یمنى ها پس از یارى رساندن به آنان به یمن باز مى گردند.

 

امـا در مـنطقه خلیج ، علاوه بر حجاز، یمنى ها نقش اساسى خواهند داشت ،گر چه روایات ، آنـرا خـاطـرنـشـان نـسـاخـتـه انـد ولى بـطـور طـبـیـعى با توجه به روند حوادث ظهور و جـغـرافـیـاى مـنـطـقـه ، بـایـستى فرمانروائى یمن و حجاز و کشورهاى حوزه خلیج در دست نیروهاى یمن ، پیرو حضرت مهدى (ع) قرار گیرد.

 

اما بحث پیرامون اینکه چرا درفش یمنى از درفش خراسانى هدایت بخش تر است ؟ در حالى کـه درفـش خـراسـانى و درفش هاى اهل مشرق بطور کلى به درفش هدایت ، توصیف شده و کـشـتـه شـدگـان آنـها شهید محسوب مى شوند و خداوند دین خود را بوسیله آنان یارى مى نـمـایـد.. بـا آنـکـه تعداد نسبتا زیادى از ایرانیان وزیران و مشاوران حضرت مهدى (ع) و یـاران خـاص او خـواهند بود، که از جمله آنان فرمانده نیروهاى ایرانى ، شعیب بن صالح اسـت کـه امـام مـهـدى (ع) وى را بـسـمـت فـرمـانـدهـى کـل ارتـش خود بر مى گزیند و با آنکه نقش ایرانیان ، در زمینه سازى قیام حضرت مهدى (ع) در تمام سطح ها، نقش وسیع و فعالى است وآنگهى آنان با قیام و فداکاریهاى خود، که آغاز نهضت حضرت مهدى (ع)، بوسیله قیام آنان خواهد بود، برترى خاصى دارند و ما آن را در نـقـش آنـان در دوران ظـهور بیان خواهیم کرد. بنابراین چرا انقلاب یمنى و درفش وى هدایت بخش تر از ایرانیان و درفش آنهاست ؟

 

مـمـکـن اسـت دلیـل آن ، ایـن بـاشـد که سیستم ادارى که یمنى در رهبرى سیاسى و اداره یمن بـکـار مـى برد صحیح تر و از لحاظ سادگى و قاطعیت به روش ادارى اسلام نزدیک تر بـاشـد. در حـالیکه دولت ایرانیان از پیچیدگى و دوباره کارى و شائبه هایى بر کنار نـیـسـت ، بنابراین تفاوت بین این دو تجربه فرمانروائى به طبیعت سادگى و قبیله اى جامعه یمن و طبیعت وراثت تمدن و ترکیب جامعه ایرانى برمى گردد.

 

و ممکن است انقلاب یمنى از این رو هدایت بخش تر بشمار آید که سیاست و دستگاه اجرائى آن قـاطـع بـاشـد. و نـیـروهـاى مخلص و مطیع در اختیار داشته باشد و پیوسته رسیدگى شـدید نسبت به آنها کند، البته این همان دستورالعملى است که اسلام به اولیاء امور مى دهـد کـه بـا کـارمـنـدان و کـارگزاران خود عمل نمایند چنانکه در منشور امیرمؤ منان (ع) به مالک اشتر استاندار و نماینده امام در مصر مى بینیم و همانطور که در صفات حضرت مهدى (ع) آمـده اسـت کـه ((نـسـبـت به کارگزاران و کارمندان خود سختگیر و نسبت به بینوایان مـهـربـان مـى بـاشـد)) در حـالیـکـه ایـرانـیـان بـر اسـاس چـنـیـن سـیـاسـتـى عمل نمى کنند، مسئول مقصر، یا خیانتکار نسبت به مصالح مسلمانان را در ملا عام ، جهت عبرت سـایـریـن مـجـازات نـمـى کـنـنـد. زیـرا مـى تـرسـنـد ایـن عمل باعث تضعیف دولت اسلامى که مظهر موجودیت اسلام است گردد.

 

و احتمال دارد، درفش یمنى از این جهت هدایت کننده تر باشد که در ارائه طرح جهانى اسلام رعـایـت عـنـاویـن ثـانوى فراوان و ارزیابى ها و مفاهیم کنونى (و مقررات بین المللى ) را نمى کند. در حالیکه انقلاب اسلامى ایران معتقد و ملزم به رعایت آنهاست .

 

امـا آنـچه بعنوان دلیل اساسى ، پسندیده است این است که انقلاب یمنى اگر هدایت گرى بـیـشـتـرى دارد به این دلیل است که مستقیما از رهنمودهاى حضرت مهدى (ع) برخوردار مى گـردد و جـز لایـنـفـک قلمرو و طرح نهضت آن حضرت شمرده مى شود، همچنین یمنى بدیدار حـضـرتـش نـائل مى شود و کسب شناخت و رهنمود مى کند. مؤ ید این امر روایات مربوط به انـقـلاب یـمـنى هاست که رهبر انقلاب یمن یعنى شخص یمنى را مى ستاید و با این عبارات تـوصیف مى نماید: ((بسوى حق هدایت مى کند)) و ((شما را بسوى صاحبتان مى خواند)) و ایـنـکـه ((بـراى هـیـچ مـسـلمـانـى سـرپـیـچـى از آن جـایـز نـیـسـت و کـسـى کـه چنین کند اهل آتش خواهد بود))... اما انقلاب زمینه ساز ایرانیان در روایات آن بیش از ستایش رهبران آن ، سـتـایـش از عـمـوم گـردیـده اسـت ، مـانـنـد یـاوران درفـش هـاى سـیـاه و اهـل مـشـرق و قـومـى از مشرق بجز، شعیب بن صالح که با توجه به روایات ، نسبت به بـقـیـه فـرمـانـدهـان درفـش هـاى سـیـاه ، امـتـیـاز و برترى ویژه اى دارد و پس از آن سید خراسانى و سپس مردى از قم مورد ستایش قرار گرفته است .

 

اءخبار مؤ ید این معناست که انقلاب یمنى به نهضت ظهور امام (ع) نزدیکتر است تا انقلاب زمـیـنـه سـاز ایـرانـیـان ، حـتـى اگـر فـرض کـنـیـم یـمـنـى قبل از سفیانى قیام مى کند یا آنکه یمنى دیگرى زمینه ساز یمنى وعده داده شده مى باشد. در حالیکه انقلاب ایرانیان بدست مردى از قم که سرآغاز نهضت و قیام حضرت مهدى (ع) مى باشد که ((آغار آن از مشرق است )) و فاصله بین شروع انقلاب آنها و بین خراسانى و شـعـیـب بـیـسـت یـا پـنـجـاه سـال و یـا آنـچـه خـدا اراده کـنـد، بـطـول مـى انـجـامـد... و آغاز چنین انقلابى بر پایه اجتهاد و فقها و نمایندگان سیاسى آنان قرار دارد و از موقعیتى پاک و خالص آنگونه که انقلاب یمنى بطور مستقیم از ناحیه امام مهدى (ع) رهنمود یافته ، بهره مند نیست .

 

نـکـتـه دیـگر، درباره اینکه ممکن است یمنى متعدد بوده و دومى ، یمنى وعده داده شده و مورد نـظـر بـاشـد. روایـات گـذشـتـه خـروج یـمنى موعود را با صراحت همزمان با ظاهر شدن سـفـیانى ، یعنى سال ظهور حضرت مهدى (ع) بیان کرده است . و روایات دیگرى با سند صحیح از امام صادق (ع) وجود دارد که مى گوید:

((مصرى و یمنى قبل از سفیانى قیام مى کنند.))(183)

 

بـنـا بـه ایـن روایـت ، بـایـسـتـى ایـن شـخـص یـمـنـى اول بـاشـد کـه زمینه ساز یمنى موعود خواهد بود، همچنانکه ((مردى از قم )) و غیر او از اهل مشرق ، زمینه ساز خراسانى و شعیب که هر دو وعده داده شده اند، خواهند بود.

 

اما هنگام خروج یمنى اول را تنها این روایت ، پیش از سفیانى تعیین مى کند. البته ممکن است اندکى قبل از او و یا سالهاى طولانى باشد. والله العالم

 

مـطلب دیگر، خبر ((کاسر عینه در صنعاء)) است که عبیدبن زرارة آنرا از امام صادق (ع) چنین روایت نموده است ، که گفت :

((نـزد ابـو عـبـدالله (امـام صـادق (ع)) در مـورد سـفـیـانى سخن گفته شد. فرمود: او چـگـونـه خروج مى کند در حالیکه کاسر عینه (184) در صنعاء هنوز خروج نکرده است .))(185)

 

ایـن خـبـر از روایـات قـابـل تـوجـه اسـت کـه در مـنـابـع درجـه اول هـمـچـون کـتـاب غـیـبـت نـعـمـانـى آمـده و شـایـد سـنـد آن صـحـیـح بـاشـد و احـتـمـال دارد مـردى کـه قـبـل از سـفـیـانـى ظـاهـر مـى شـود یـمـنـى اول بـاشـد کـه زمـیـنـه سـاز یـمـنـى وعـده داده شده است چنانکه ذکر کردیم و ممکن است چند احتمال در تفسیر ((کاسر عینه )) وجود داشته باشد که بهترین آنها مى تواند یک بیان رمزى از ناحیه امام صادق (ع) باشد که معناى آن جز در وقت خود آشکار نمى گردد.

*************************

 

176- سـنـد صـحـیح ، سندى است که راوى عادل شیعه آن روایت را از مانندخودش در همه سلسله سند از امام معصوم نقل کند.177- بحار ج 52 ص 204.178- بشارة الاسلام ص 93 از غیبت نعمانى .179- بحار ج 52 ص 233.180- بحار ج 52 ص 210.181- بحار ج 52 ص 75.182- بشارة الاسلام ، ص 187.183- بحارج 52 ص 210 بنقل از کتاب غیبت طوسى .184- شکننده چشمش ، چشم شکسته .185- بحارج 52 ص 245.

زمان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد