دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

تهمتی که وهابیت به جناب ابوطالب می زند

تهمتی که وهابیت به جناب ابوطالب می زند

یکی از تهمت‌های ناجوانمردانه و یکی از دروغ‌های بزرگی که تاکنون به اولیای حق نسبت داده‌اند، می توان به تهمت و دروغ بزرگ "کفر" اشاره کرد که به عموی پیامبر گرامی اسلام یعنی جناب ابوطالب نسبت می دادند.


تهمتی که وهابیت به جناب ابوطالب می زند

نویسنده: محمدمهدی ابراهیمی

دیدبان: پس از شکل‌گیری جریان وهابیت در شبه جزیره‌ عربستان، یکی از اهداف اساسی و راهبردی این جریان تکفیر دیگران جهت تنزیه خود است. یعنی آنها همه را بد جلوه می دهند، بد معرفی می کنند تا بدی و زشتی خودشان معلوم نشود و نمونه‌ این مطلب را میتوان در جستاری اندک در رابطه با اعتقاد وهابی‌ها در مساله توحید و پیامبری حضرت ختمی مرتبت مشاهده نمود. یعنی جایی که وهابی‌ها اعتقادات بسیار پوچ و موهنی نسبت به خدا و پیامبر(ص) دارند چندان  بعید نیست که به شخصیتی باچنین عُلوّ شاَن و رفعت مقام، یعنی حضرت ابوطالب این تهمت‌های ناروا را نسبت دهند.

پرواضح است که اگر یک دهم از فضایلی که در شان ابوطالب وارد شده اگر در رابطه با یک انسان بی طرف نقل شده بود قطعا ارج و قربی بیش از این داشت ولی از آنجایی که ابوطالب پدر شخصیت والامقام امیرالمومنین است، حسودان کور دل در حق او اینگونه اجحاف میکنند و زحمات بسیار او را در یاری پیامبر و یارانش نادیده می‌گیرند.

ابوطالب کیست؟  

حضرت ابوطالب(ع) 75 سال قبل از بعثت پیامبر (35 سال پیش از تولد پیامبر) در مکه در خاندان بزرگ قریش دیده به جهان گشود. پدرش عبدالمطلب و مادرش فاطمه بنت عمربن عائذ بن عمران بن مخزوم است. نام او را عبدمناف بنا بر قولی عمران گذاشت و چون فرزند اولش طالب بود او را ابوطالب نامیدند و بر همین کنیه اش معروف شد یعنی ابوطالب.

آن عالی‌جناب بنا بر قول مشهور در سال 10بعثت در مکه از دنیا رفت و به فاصله‌ی سه روز همسر پیامبر حضرت خدیجه هم از دنیا رفت که این دو فقدان خیلی بر پیامبر سنگین بود که حضرت آن سال را عام الحزن یعنی سال ماتم و غصه نامیدند ومزارمنور آن حضرت در قبرستان ابوطالب در مکه میباشد.

دلائل ایمان ابوطالب

قبل از آنکه وارد بحث شویم لازم به ذکر است که دلائل و شواهد تاریخی بسیار بیشتر از آنست که ما در این مجال به آن بپردازیم اما شایان ذکر است که در 39 کتاب  به طور تخصصی به موضوع ایمان ابوطالب از منابع اهل تسنن و تشیع پرداخته شده است. علاوه بر اینکه در 17 کتاب صفحاتی به این موضوع اشاره شده که یکی از مهمترین آنها کتاب الغدیرعلامه امینی است که استنادات این کتاب از منابع اهل سنت است.

1- دلایل قرآنی

 الف) قرآن میفرماید: (ولا تصل علی احدمنهم مات ابدا ولا تقم علی قبره) "توبه84" (ای پیامبر بر مرده هیچ یک از آنها نماز نخوان و برسرقبر آنها به جهت دعا و طلب مغفرت نه ایست) حال آنکه به گواهی تاریخ پیامبردر حال حیات و ممات برای ابوطالب طلب مغفرت کرده است، یعنی اگر ابوطالب مسلمان نبود، پیامبر برایش طلب مغفرت نمی‌کرد پس ابوطالب مسلمان بوده که پیامبر برایش طلب مغفرت میکند.

ب) تا آن زمانی که ابوطالب زنده بود رسول خدا همواره عزیز بود و کفار جرأت زیادی نداشتند تا حضرتش را اذیت و آزار دهند. چون ابوطالب از دنیا رفت، دیگر مکه برای او امن نبود و نمی‌توانست دعوت الهی خود را انجام دهد. دشمنان تصمیم گرفتند به حضرت شبیخون بزنند. در این هنگام جبرئیل(ع) از سوی خداوند وحی نازل کرد و به پیامبر گفت: (ان الله عزوجل یقرئک السلام و یقول لک: اخرج عن مکه فقد مات ناصرک) خداوند به تو سلام میرساند و میگوید: از مکه خارج شو که یاور تو(ابوطالب) در گذشته است.

و چون پیامبر از مکه خارج شد امیرالمومنین(ع) شب در بستر او آرمید و جان خود را فدای پیامبر کرد و او در این کار از روش پدر بزرگوارش حضرت ابوطالب(ع) که همواره یار پیامبر بود و جان خود را فدای او میکرد پیروی می‌نمود.

در نتیجه مسلمانان اعم از شیعه و سنی اجماع دارند که ابوطالب رسول الله را در خانه‌ی خود پناه داد و در برابر مشرکان او را یاری کرده است. حال اگر به این صغرای یقینی این کبرای قرآنی را ضمیمه کنیم: والذین آووا و نصروا اولئک هم المومنون حقا لهم مغفره و رزق کریم -آنها که پناه دادند و یاری نمودند آنان مومنان حقیقی‌اند برای آنها آمرزش و رحمت و روزی شایسته است از طریق قیاس برهانی نتیجه میگیریم که ابوطالب مومن حقیقی و واقعی بوده و مشمول غفران و رحمت الهی است.

البته پیامبر هم در رابطه‌ی  زحمات متحمله از کفالت  و یاریش، به ابوطالب فرود :‏"یا عَمِّ! رَبَّیْتَ صَغیراً و کفلتَ یَتیماً و نَصْرتَ کَبیراً فَجَزاکَ اللَّهُ عَنّى خَیْراً"

2- دلیل فقهی

 بنابر اجماع شیعه و سنی ازدواج زن مسلمان با غیر مسلمان جایز نیست. این در حالی است که اهل سنت و شیعیان هردو به مسلمان بودن حضرت فاطمه بنت اسد همسر ابوطالب اذعان دارند. به شواهد تاریخی متقن فاطمه بنت اسد سومین زن اسلام آورنده است. پس چگونه یک زن مسلمان (فاطمه بنت اسد) در منظر پیغمبر میتواند باشوهرش زندگی کند و پیغمبر هم بر او ذره ای اشکال نگرفت الّا اینکه شوهرش (ابوطالب) هم مسلمان بوده است.

3- دلیل تاریخی

بنابر نقل تاریخ پیامبر به امیرالمومنین(ع) دستور داد تا بدن ابوطالب را تغسیل و تکفین کند نه دیگر برادران آن حضرت، چرا که جعفر در آن زمان در بلاد حبشه بود و عقیل و طالب ایمان نیاورده بودند. لذا پیامبر تنها به فرزند مسلمان ابوطالب که از آن دو سزاوارتر بود اگر چه کوچک تر بود دستور تغسیل و تکفین دادند.

اگر ابوطالب کافر از دنیا رفته بود هر آینه طالب و عقیل سزاوارتر بودند تا او را غسل بدهند و بر این امر متولی بشوند و بر فرزند مسلمان او جایز نبود متولی این امر شود زیرا عصمت میان آنها قطع شده بود. پس دستورپیامبر به تغسیل وتکفین ابوطالب توسط امیرالمومنین نشاندهنده ی مسلمان بودن اوست.

4- داستان جسارت به پیامبر

در نقل تاریخی آمده که قریش در حالی که پیامبر در نماز درحال رکوع بودند به سفیهان قوم فرمان دادند تا بچه‌دان شتر بر پشت پیامبر بریزند. وقتی ابوطالب با خبر شد آمد و پشت پیامبر را تمییز کرد و با خشم و غضب دستور داد تا بردگانش همان آلودگی‌ها را به سبیل بزرگان جسور قریش بمالند(این داستان متواتر است). این واقعه نشانه ایمان ابوطالب به پیامبر است، زیرا ایستادگی در برابر کفار قریش با آن مقدار نفوذ و قدرتشان بدست نمی آید مگر بوسیله‌ی قوه ی ایمانی که ابوطالب به پیامبر و آیین او داشت.

5- حدیث شفاعت

"تمام رازی" درکتاب فوائد خود حدیثی از پیامبر نقل میکند که نظر به این حدیث نشانه‌ی ایمان جناب ابوطالب است. زیرا در بحث شفاعت باید بین شافع و شفاعت شونده سنخیت و ارتباط باشد. طبق مفاد آیات قران اگر پیامبر برای کفار هم استغفار کند سودی بحال آنها ندارد(سواء علیهم ااستغفرت لهم ام لم تستغفر لهم) فلذا کسی شفاعت پیامبر در حق او شدنی است که هم سنخ و همسو و هم جهت با پیامبر باشد. پس بنابر فرموده‌ی خود پیامبر ابوطالب مسلمان بوده که شرایط شفاعت پیامبر را داراست. امّاحدیث: (اذاکان یوم القیامه شفّغت لابی و امی و عمّی ابیطالب) یعنی: هنگامی که روز قیامت شود من از پدر و مادر و عموی خودم ابیطالب شفاعت میکنم.

مضافا بر این، حدیثی هست که واقعا مقام شامخ جناب ابی طالب  را نشان میدهد در آن حدیث پیامبر فرمودند: (اما والله لاشفعنّ لعمّی شفاعة یعجب منها اهل الثقلین) همانا بخدا سوگند برای  عمویم چنان  شفاعتی خواهم کرد که جنّ و انس را شگفت زده میکند.

6- حدیث تحریم نار

پیامبر فرمودند: (هبط جبرئیل و قال: یامحمّد انّ الله حرّم النارعلی ثلاثه: صلب انزلک و بطن حملک و حجر کفلک) جبرائیل این مطلب را فرود آورد: ای محمد همانا خداوندآتش را بر سه نفر حرام کرده است: پدری که از صلب او به وجود آمده‌ای،و مادری که تو را به دنیا آورده است، ودامانی که در آن پرورش  یافته‌ای. شایان ذکر است که ابوطالب مدت44سال به شهادت تاریخ کفیل و پشتیبان پیامبر بوده است.

7- اشعار ابوطالب

یکی از مهمترین دلائل متقن مسلمان بودن ابوطالب، اشعاری است که وی سروده است. وی در غالب 300بیت شعری که سروده است اعتقاد و ارادتش را به پیامبر و خدای پیامبر ابراز داشته که این اشعار مورد امعان نظر علمای شیعه و سنی است.

در جریان قحطی در مکه دیدند ابوطالب با نوجوانی بیرون آمد و کمر این نو جوان را به کعبه چسباند و این بچه با دست‏های خود دعا کرد و به اوگفت دعاکن،که بلافاصله بعد از دعای پیامبر ناگهان ابرها پیداشده، باران آمد و قحطی بر طرف شد و ابوطالب به یمن این واقعه اشعار زیر را سرود:

قام رجل من بنی کنانة فقال: لک الحمد و الحمد ممن شکر/ سقینا بوجه النبی المطر/ فکان کما قاله عمه‏/ أبو طالب ذا رواء غزر

در مکه قحطی شد. باران آمد و ابوطالب این سرود را خواند:

وَ أَبْیَضُ یُسْتَسْقَی الْغَمَامُ بِوَجْهِه‏/ ثِمَالُ الْیَتَامَی عِصْمَةٌ لِلارَامِلِ‏

8- حدیث ابوبکر و عباس

 این دو میگویند در لحظات جان دادن ابوطالب میگفته: لااله الا الله محمد رسول الله

نتیجه‌گیری

احادیث ائمه معصومین در مطالب فوق استفاده نشد تا اتقان مطالب برای همگان یکسان باشد ولی برای محقق در این مساله باید بگویم احادیث ائمه در رابطه با ایمان ابوطالب بسیار زیاد است اما جهت تبرک باید گفته شود: احادیث در رابطه با ایمان ابوطالب خیلی بیشتر از مجال نوشتن در این جاست که شاید از حوصله‌ خواننده بیرون باشد. ابوطالب مسلمان بوده و اعتقادش را بارها کنایتا و صراحتاً اعلام داشته اما امام صادق(ع) در روایتی فرمودند ابوطالب مانند اصحاب کهف ایمان خود را کتمان مى‏کرد و این تاکتیکى بود براى حمایت از پیامبر. در آن زمان اسلام نیاز به یک چهره محبوب و شناخته شده داشت و اگر ابوطالب ایمان خود را ابراز مى‏کرد کفار او را کنار مى ‏گذاشتند.

قَالَ الصَّادِقُ (ع): آمَنَ أَبُو طَالِبٍ (ع) بِحِسَابِ الْجُمَّلِ وَ عَقَدَ بِیَدِهِ ثَلاثَةً وَ سِتِّینَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ مَثَلَ أَبِی طَالِبٍ مَثَلُ أَصْحَابِ الْکَهْفِ أَسَرُّوا الایمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْکَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ‏

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد