دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

بررسی احکام بهائیت (1)

بررسی احکام بهائیت (1)

نویسندگان: حمید فلاحتی، مهدی فاطمی نیا




 
هدف از بعثت پیامبران، رشد انسان ها به وسیله احکام و قوانین دین و اصول زندگی است. انبیاء آمده اند تا شیوه تعهد و اطاعت بندگی را به مردم بیاموزند و سلسله ای از دستورهای الهی را در اختیار جامعه قرار دهند تا از این راه مشکلات دینی، علمی، فرهنگی و اقتصادی مردم حل شود و در امور زندگی با مانعی روبه رو نشوند و از مسیر حق منحرف نگردند.
مهم ترین وظیفه انبیاء ایجاد نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد:
« لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»؛(1) همانا ما پیامبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند.
احکام و قوانین دین مقدس اسلام که به وسیله حضرت محمد (ص) در اختیار بشر قرار گرفته، احکامی آسمانی و الهی است که حامل آن از هوای نفس سخن نمی گوید و سخنانش همه وحی الهی است «و ما ینطق عن الهوی، ان هو الا وحی یوحی».(2)
احکام شریعت اسلام با توجه به علم جامع و احاطه کامل قانون گذار آن بر تمام جوانب حیات بشری، بر اساس مصالح و مفاسد و نیازمندی های همه جانبه او پایه ریزی شده است. امام رضا (ع) می فرماید:
انا وجدنا کل ما احل الله تبارک و تعالی فقیه صلاح العباد و بقائهم و لهم الیه الحاجه التی لایستعنون عنها و وجدنا المحرم من الاشیاء الاحاجه للعباد الیه و وجدنا مفسداً داعیاً الی الفناء و الهلاک؛(3) ما می بینیم که خدای متعال چیزهایی را حلال کرده است که مردم در زندگی و ادامه آن به آنها نیازمندند و برای آنان مصلحت و فایده ای دارد و چیزهایی را حرام کرده است که علاوه بر این که مورد نیاز بشر نیست، موجب فساد و فنا و نیستی اوست.
با این که احکام شرع، تابع مصالح و مفاسد است و هیچ حلالی بدون مصلحت و هیچ حرامی خالی از مفسده نیست، این مصالح و مفاسد محدود به امور دنیایی و جسمانی بشر نیست بلکه به سبب ابعاد مختلف وجود انسانی بسیاری از احکام برای مصالح اجتماعی، روحی و اخروی بشر وضع شده است، چرا که حکمت بالغه الهی ایجاب می کند احکامی را برای ابعاد روحانی و اجتماعی او با پشتوانه مصالح و مفاسد بفرستد. چه بسا این ابعاد اهمیت بیشتری داشته و احکامی که برای جسم انسانی وضع شده است در واقع برای تکامل و تقویت بعد روحی انسان ها باشد. فلسفه خلقت در روایتی این گونه بیان شده است:
خرج حسین بن علی (ع) اصحابه فقال ایها الناس ان الله جل ذکره ما خلق العباد الا لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عباده ما سواه؛(4) حسین بن علی (ع) به اصحاب خود فرمود: ای مردم همانا خداوند که ذکر و یادش جلیل است بندگان را نیافرید مگر این که او را بشناسند پس هنگامی که او را شناختند به عبادت می پردازند و هنگامی که او را پرستیدند به وسیله این عبادت از بندگی برای غیر او بی نیاز می شوند.
حال که هدف آفرینش در رسیدن به توحید ناب و رد هر گونه شرک و پرستش آلهه های دیگر خلاصه می شود. باید احکام الهی در مسیر رسیدن انسان به کمال حقیقی وضع شده باشد و گرنه نقض غرض الهی پیش می آید.
انسانی که خود را مکلف به انجام احکام الهی می داند روح تعبد و بندگی در او زنده شده و در کنار رسیدن به اوج کمال انسانی به اصلاح امور جسمانی و اجتماعی خود می پردازد.
میرزا حسینعلی بهاء که ادعای پیغمبری داشت و مدعی بود شریعت جدیدی آورده است برای الهی جلوه دادن تعالیم خود ناگزیر به وضع احکام برای بهائیان و جامعه بهائی بود. زمانی که واضع احکام، بشری باشد که هیچ ارتباطی با علم ملکوت ندارد و در سایه ی ذهن و پرتو خیال های هوس آلود و مغرضانه خود بخواهد احکامی را برقرار نماید مسلم است که این احکام نه تنها از جامعیت لازم برخوردار نیست بلکه به گونه ای تنظیم می شود که در بردارنده ی هواهای نفسانی و منافع شخصی صاحب آن باشد.
با بررسی مسائلی که با عنوان احکام در آیین بهائی مطرح شده است می توان به این موضوع پی برد که بهائیت به جای تکیه بر خدا محوری و دعوت مردم به یکتاپرستی در پی مطرح کردن یک شخص و سوق دادن مردم بر اساس امیال و خواسته های خود است.
در این مجال به بررسی احکام بهائیت و اثبات مدعای خود در ضمن بحث از ایدئولوژی بهائیان پرداخته می شود.

یک. بهائیان و بلوغ پسران و دختران

میرزا حسینعلی نوری که در وضع احکام ایین جدیدش توجهی به خصوصیات فیزیولوژی پسران و دختران نداشته و فقط در پی اثبات شعار تساوی حقوق زن و مرد در آیین ساختگی خود بوده است سن بلوغ دختران و پسران را به صورت مساوی در 15 سال اعلام کرده است:
بلوغ در سن 15 سال است، نساء و رجال در آن یکسان است.(5)

تحلیل و بررسی

اسلام و بلوغ دختران و پسران

چنان که بیان شد احکام اسلام با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد جامعه و جنبه های جسمی و روحی انسان وضع شده است. در اسلام سن بلوغ دختران را چند سال قبل از پسران بیان کرده اند. شاید علت آن باشد که ساختار وجودی دختران به گونه ای است که پیش از پسران به مراحل رشد و کمال جسمی (فیزیولوژیک) و روحی و روانی (پسیکولوژیک) می رسند.
احکام شرعی متناسب با توانایی ها و قابلیت های انسان وضع شده است، چون دختران از نظر جسمی و عقلی رشد سریع تری دارند قابلیت تکلیف پذیری آنان نیز زودتر پدید می آید لذا تکلیف شرعی برای آنها قبل از پسران مقرر گردیده است.

دو. قبله

برخلاف آموزه های اسلامی که تمام توجه معطوف به خداوند متعال شده، میرزا حسینعلی نوری دل های بهائیان را در هنگام اعمال عبادیشان متوجه خود کرده و دستور می دهد که هنگام نماز متوجه او باشند نه خداوند یگانه:
و اذا اردتم الصلوه ولوا وجوهکم شطری الاقدس المقام المقدس الذی جعله الله مطاف الملا الاعلی؛(6) هنگامی که اراده خواندن نماز کردید صورت هایتان را به سوی مقام مقدس برگردان که خداوند آن را محل طواف ملا اعلی قرار داده است.
دستور بهاء بر این که در هنگام حیات و مرگش برای اعمال عبادی متوجه او باشند:
مادام که شمس، مشرق و لائح است توجه به او مقبول بوده و خواهد بود و از بعد هم قرار فرموده.(7)
بر خلاف روش انبیای الهی است که خود را بندگان درگاه الهی معرفی کرده و والایی مقام خود را در شدت بندگی دانسته اند. آن گونه که در تشهد نماز همه باید به بنده بودن آخرین فرستاده ی الهی اقرار کنند که: «اشهد ان محمدا عبده و رسوله؛ شهادت می دهم که محمد عبد و رسول خداست» یعنی چون عبد حقیقی درگاه الهای بودند به مقام رسالت نایل آمدند. خداوند برای آن که دل های انسان ها در مواجهه با کمالات روحانی انبیاء بیش از حد متوجه آنها نگردد و آنها را از حد خود بالاتر نبرند ندای «بگو ای پیامبر همانا من بشری مانند شما هستم»(8) و فریاد یگانگی خداوند بلند مرتبه را سر دادند و دل ها را فقط متوجه حقیقت اصلی عالم امکان نمودند.اما پیامبران بهائیان بر خلاف این سیره و روش همه را به سوی خود می خواند و گاهی ندای خدایی سر می دهد و خود را قبله اهل بهاء قرار می دهد نه خدا را یعنی دیانت بهائی بر پایه ی مرکزیت و محوریت توحید نیست بلکه محور و مرکز در این آیین بشر ساخته شخص میرزا حسینعلی است. بر این اساس کعبه آنان مزار میرزای نوری یا محل اقامتش در بغداد می شود.

تحلیل و بررسی

قبله مسلمانان

با این که خداوند متعال دارای جهت یا مکانی نیست: «ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله»؛(9) مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید خدا آن جاست.
اما به مقتضای جسمانی بودن، انسان هنگام نماز ناچار است به یک جهت متوجه باشد. برنامه های عبادی اسلام که در جهت تکامل روحی و رسیدن به اوج کمال است از این مسأله برای توجه انسان به سوی یگانه معبود حقیقی بهره جسته و خانه کعبه را که قدیمی ترین مرکز توحید بوده و خانه ای است که به دست قهرمان توحید، ابراهیم خلیل (ع) تجدید بنا شده و مورد توجه تمام راهنمایان توحید و پیامبران الهی بوده است به عنوان قبله مسلمین برگزیده شده است و توجه به این مرکز توحید در واقع توجه به خداوند متعال است.
علاوه بر آن، توجه تمام مسلمانان جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدس، روح وحدت و یگانگی را در دل و جان آنها پرورش می دهد و به وحدت اسلامی و هماهنگی مسلمین جهان کمک می کند و اجتماعات مختلف اسلامی را از شرق و غرب عالم به هم مرتبط می سازد و شوکت و عظمت آنها را ظاهر می نماید. و بالاخره جوهر تعلیمات جهانی اسلام را به صورت «وحدت هدف و عقیده» به دنیا نشان می دهد.
«قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضاها فوق وجهک شطر المسجد الحرام»؛(10) نگاه های انتظار آمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) می بینیم! اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی باز می گردانیم. پس روی خود را به سوی مسجد الحرام کن.

سه. وضو و تیمم

بهائیت بسیاری از احکام اسلامی را اقتباس کرده و تغییراتی در آن ایجاد کرده است. و آن را به عنوان احکام جدید آیین خود به مردم معرفی می کند؛ برای وضو به شستن دست و صورت اکتفا کرده در نحوه ی وضو می گویند:
قد کتب لمن دان بالله الدیان ان یغسل فی کل یوم یرید ثم وجهه... کذلک ترضاوا للصلوه؛(11) یعنی: واجب شده بر کسی که به خداوند دیان ایمان آورده است در هر روز دست و صورت خود را بشوید و به همین نحو برای نماز وضو بگیرد.
و در تیمم به خواندن ذکری بسنده می کنند و می گوید:
من لم یجد الماء یذکر خمس مرات بسم الله الاطهر الاطهر؛(12) یعنی: کسی که آب (برای وضو) نمی یابد پنج بار بگوید به نام خداوند پاکیزه ترین پاکیزگان.

تحلیل و بررسی

الف) وضو و تیمم در اسلام

خداوند متعال در شریعت جاودانه اسلام بندگان را امر فرموده تا برای اقامه نماز وضو بگیرند و شیوه خاصی برای انجام این عمل عبادی مقرر داشته است خداوند متعال می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلاه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و امسحوا بروسکم و ارجلکم الی الکعبین»؛(13) ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که به نماز می ایستید، صورت و دست ها را تا آرنج بشویید و سر و پاها را تا مفصل (بر آمدگی پشت پا) مسح کنید.
بنا بر دستور قرآن مجید وضو شامل شستن صورت و دو دست از آرنج تا نوک انگشتان دست است و مسح کردن سر و روی پاها است. و شرط اساسی آن داشتن قصد تقرب الهی است. در صورت نبودن آب و یا ضرر داشتن آن دستور فرموده مکلفین بر روی خاک پاک یا آنچه در حکم آن است و در رساله های عملیه به صورت گسترده مطرح شده تیمم کنند:
«و ان کنتم جنبا فاطهروا و ان کنتم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لامستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا یوجوهکم و ایدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من خرج و لکن یرید لیطهرکم»؛(14) و اگر جنب باشید خود را بشویید و غسل کنید! و اگر بیمار یا مسافر باشید یا یکی از شما از محل پستی آمده (قضای حاجت کرده) یا با آنان تماس گرفته (و آمیزش جنسی کرده اید) و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاک تیمم کنید و از آن بر صورت (پیشانی) و دست ها بکشید خداوند نمی خواهد برای شما مشکلی ایجاد کند بلکه می خواهد شما را پاک سازد.
اما دین سازان بهائی برای فریب مردم و نزدیک نشان دادن بافته های خود به احکام آسمانی اسلام، صورت وضو را به عملی که در شبانه روز هر انسانی برای رعایت بهداشت فردی خود باید بارها تکرار تنزل دادند.
تأکید اسلام، بر انجام تیمم، بر روی خاک به دلیل خواص ویژه ای است که در خاک وجود دارد.

ب) فواید تیمم بر خاک

یکی از فواید تیمم، فایده اخلاقی است. تیمم در زمره ی عبادت هاست و روح عبادت، که خضوع و تذلل در مقابل خداوند یگانه است، در این عمل عبادی منعکس می شود. چرا که انسان شریف ترین عضو بدن خود (پیشانی) را با دستی که بر خاک زده است لمس می کند تا تواضع و فروتنی خود را در پیشگاه احدیت آشکار سازد.(15)
تیمم برای جبران انجام ندادن وظیفه اصلی مکلف یعنی وضو یا غسل، صورت می گیرد.
فایده ی دیگر تیمم فایده ی بهداشتی است. امروزه ثابت شده خاک با وجود باکتری های فراوانی که در خود دارد می تواند آلودگی ها را از بین ببرد، این باکتری ها که تجزیه مواد آلی و از بین بردن انواع عفونت ها را انجام می دهند، معمولاً در سطح زمین و عمق های کم که از هوا و نور آفتاب بهتر می توانند استفاده کنند فراوانند به همین دلیل هنگامی که لاشه حیوانات و یا بدن انسان پس از مردن زیر خاک دفن می شود و در مدت نسبتاً کوتاهی تجزیه شده و بر اثر حمله باکتری ها کانون عفونت از هم متلاشی می گردد. اگر این خاصیت در خاک نبود کره ی زمین در مدت کوتاهی به کانون عفونت تبدیل می شد.(16)
لذا فرمان الهی در تیمم بر خاک های سطح زمین (صعید) که در معرض تابش اشعه خورشید است باعث برطرف شدن آلودگی است و مطابق با حکمت الهی است.

چهار. نماز

میرزا حسینعلی که در هر بخشی از احکام اسلام گوشه ای از آن را گرفته است برای آیین خود سه نماز به نام های صغیر، وسطا و کبیر قرار داده است و خواندن یکی از این نمازها را در شبانه روز کافی می دانند و در مورد زمان ادای این نمازها می نویسند:
هر شخصی باید در شبانه روز حداقل یکی از نمازهای سه گانه را ادا کند: نماز کوچک، باید بین ظهر و غروب تلاوت شود. نماز وسطی روزی سه بار تکرار می شود که زمان آن عبارت است از: هنگام طلوع آفتاب تا ظهر، از ظهر تا غروب آفتاب و بار سوم از غروب آفتاب تا دو ساعت پس از آن. نماز بزرگ را می توان در هر موقع از شبانه روز تلاوت کرد. روزی یک بار باید الله ابهی را 95 دفعه تکرار کرد. وضوی نماز را می توان برای گفتن الله ابهی محسوب کرد.(17)
بهائیان برای نماز صغیر خود گفتن یک عبارت عربی که مانند ذکر است را کافی دانسته و برای نماز وسطی می گویند: برای این نماز دست های خود را بشویید و همراه شستن دست ها ذکری را تلاوت کرده و بعد متوجه قبله خود عکا شوند و بگویند:
شهد الله انه لا اله الا هو اله الامر و له الخلق قد اظهر مشرق الظهور و مکلم الطورا الذی به... و مالک العرش و الثری.
سپس در حال رکوع ذکری را گفته و پس از نشستن ذکر دیگری می گوید. در آیین بهائی سجده بر همه چیز جایز است و همراه داشتن موی و استخوان حیوان حرام گوشت اشکالی ندارد.(18)

تحلیل و بررسی

الف) توجه به بهاء حقیقت عبادت بهائی

آن گونه که در بحث قبله مطرح شد احکامی که توسط میرزا حسینعلی نوری وضع شده است بیشتر برای معرفی خود و وادار کردن مردم به اطاعت بی چون و چرا از اوست. لذا دستور می دهد:
خلصوا انفسکم یا قوم ثم طهروها عن التوجه الی غیری و بذکری یطهر کل شی ان انتم من العارفین؛(19) یعنی: بدین معنا که؛ ای قوم خودتان را خالص کنید سپس خود را از توجه به غیر من پاک کرده و به واسطه ذکر من همه چیز طاهر می شود اگر از جمله عارفان هستید.
بهائیان برای توجیه پرستش میرزا حسینعلی می گویند: چون خدا قابل ادراک نیست باید در میرزا حسینعلی شمس الوهیت را مشاهده کنند:
اگر بخواهیم نماز کنیم باید به خدا توجه کنیم، اگر به خدا توجه خواهیم باید قلب را به یک نقطه ای متوجه سازیم. اگر شخصی بدون واسطه یعنی مظهر الهی بخواهد خدا را عبادت کند باید اول تصوری در فکر خود از حق متصور شود و آن تصور مخلوق فکر اوست.... پس خدا به این طریق ادراک نمی شود... آن خدایی که انسان برای خود تصور می کند اوهام است... اگر شخصی بخواهد خدا را بشناسد باید او را در مرآت کمال بیابد چه حضرت مسیح یا حضرت بهاء الله در هریک از این مرایا شمس الوهیت را متجلی مشاهده کند.(20)
بهائیان با این سخنان خدا را از تصور و دسترس خارج کرده و به این بهانه همه چیز را در بهاء خلاصه می کنند در حالی که خداوند متعال خود را از رگ گردن به بندگان نزدیک تر می داند و اجازه صحبت مستقیم و بدون واسطه را به بندگان داده است:
«وقال ربکم ادعونی استجب لکم»؛(21) و خدای شما فرمود (با خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم.
یعنی انسان به طور مستقیم می تواند با خدای متعال ارتباط برقرار کند و با چشم دل شاهد او باشد چرا که «نحن اقرب الیه من حبل الورید»؛(22) از رگ گردن به او نزدیک تریم.
و همه ی تلاش انبیا برای توجه مردم به خداوند متعال بوده نه توجه به خود؛ به گونه ای که خدا به فراموشی سپرده شود.

ب) نماز در اسلام

از ارکان مهم دین اسلام که تأکید زیادی در مورد آن صورت گرفته و روایت بسیاری از معصومین در اهمیت آن بیان شده است نماز است.
نماز عامل دوری انسان از گناه و زشتی هاست «ان الصلاه تنهی عن الفحشائ و المنکر(23)» و باعث بزرگ داشت یاد و نام خداوند متعال است: «ولذکر الله اکبر».(24)
توجه ویژه خداوند متعال در مورد نماز بیان گر جایگاه خاص و والای روحی و روانی و اثرات تربیتی آن است. در روایتی امام رضا (ع) در سر وجوب نماز فرموده اند:
علت و سر واجب شدن نماز، اموری است: اقرار به ربوبیت حق عزوجل و دور کردن شریک ها و شبیه ها از او، ایستادن در مقابل جبار جل جلاله با حالتی خوار و نیازمندانه، خضوع و اعتراف به گناه و درخواست بخشیدن گناهان، گذاردن صورت در هر روز پنج مرتبه بر روی خاک به خاطر تعظیم و بزرگداشت حق عزوجل، به یاد خدا بودن و فراموش نکردن او، خاشع و خاضع بودن در مقابل حضرتش و راغب و طالب بودن در زیادی دین و دنیا و انزجار از غیر خدا، مداومت در شب و روز تا بدین ترتیب بنده سید و سرور و مدبر و خالق خود را فراموش نکند تا به طغیان منتهی گردد و در این که بنده به یاد پروردگار خود باشد فایده ای است که از معاصی منزجر گردیده و باعث می شود از انواع فساد کناره بگیرد.(25)
تمام مسلمانان بر این مطلب اعتقاد دارند که تعداد رکعات نماز واجب در شبانه روز 17 رکعت است که دو رکعت آن در صبح و هشت رکعت در ظهر و عصر و هفت رکعت در مغرب و عشاء است. ده رکعت همان نماز فریضه ای است که خداوند عزوجل در قرآن مجید به مومنین دستور داده است.
خداوند متعال مراسم و تشریفات نماز را به پیامبرش محمد (ص) واگذار فرمود و پیامبر هفت رکعت بر این ده رکعت افزود. لذا این هفت رکعت به عنوان سنت تلقی می شود، این هفت رکعت قرائت قرآن ندارد و فقط با سبحان الله، لا اله الا الله، الله اکبر و نیایش و استغفار به پایان می رسد و اگر سهو و اشتباهی در آن رخ دهد قابل جبران و ترمیم خواهد بود. شش رکعت آن مخصوص کسانی است که در حال سفر نباشند؛ یعنی دو رکعت ظهر و دو رکعت عصر و دو رکعت عشاء، یک رکعت آن همگانی است که در حال حضور و در حال سفر باید ادا شود.(26)

پنج. روزه

خداوند متعال تعداد ماه های سال را در قرآن مجید دوازده ماه بیان فرموده و از میان دوازده ماه رمضان را برای روزه برگزیده است. بهائیان برخلاف این قانون الهی و رسم جوامع بشری تعداد ماه های خود را 19 ماه قرار داده اند: «ان عده الشهور عندالله تسعه عشر شهرا فی کتاب الله»(27) اولین ماه از سال بهائیان به نام «بهاء» که لقب میرزا حسینعلی نوری است موسوم است و آخرین ماه سال بهائیان «علاء» نامیده می شود که ماه روزه بهائیان است:
به نص مبارک... شهر العلاء ماه روزه است و آن ماه نوزدهم از شهر بهائی است.(28)
بهائیان در این نوزده روز موظفند از طلوع خورشید تا غروب از خوردن و آشامیدن پرهیز کنند:
کفوا انفسکم عن الاکل و الشرب من الطلوع الی الافول؛(29) از خوردن و آشامیدن خودداری کنید از طلوع خورشید تا غروب آن.
در حالی که بر اساس دستور صریح قرآن، روزه مختص ماه رمضان است و اجمال مسلمین بر آن است که باید از اذان صبح تا مغرب روزه داشت. این بدعت های تازه در دین، به اسم آیین جدید مخالفتی است با صریح کلام الهی و مشمول خشم و سخط قادر متعال.

تحلیل و بررسی

روزه و ماه صیام در اسلام

در تقویم های رایج دنیا هر سال از دوازده ماه تشکیل شده است، خداوند متعال بر این تقسیم صحه گذارده و می فرماید:
«ان عده الشهور عند الله اثنا عشر شهوا فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الارض...»؛(30)تعداد ماه ها نزد خداوند در کتاب الهی، از آن روز که آسمان ها و زمین را آفرید، دوازده ماه است.
خداوند متعال از بین ماه ها، رمضان را که ماه نزول قرآن است «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»؛(31) برای روز برگزید.
روزه از جمله عبادت هایی است که مختص به شریعت مقدس اسلام نبوده، بکله بر ادیان گذشته هم واجب بوده است« کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم»؛(32) روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد» تا انسان ها در سایه این عبادت الهی و تمرین بزرگ روحانی تقوا پیشه کنند: «لعلکم تتقون»؛(34) تا پرهیزکار شوند.

شش. احکام مردگان

در گنیجنه حدود و احکام که احکام آیین بهائی را بیان می کند درباره غسل میت مطلبی بیان نشده است و در دیگر احکام میت نیز مطالبی بر خلاف اسلام بیان شده است:

بهائیان تعداد لباس هایی که به عنوان کفن می پوشانند پنج لباس است. میرزا حسینعلی نوری می گوید:

ان تکفنوه فی خمسه ی اثواب من الحریر او القطن؛(34) یعنی: در پنج لباس از حریر یا پنبه.
درحالی که اسلام تعداد لباس های کفن را سه عدد بیان کرده و کفن حریر را جایز نمی داند.(35)

نماز میت بهائیان دارای 6 تکبیر است؛

قد نزلت فی صلوه المیت سست تکبیرات، یعنی : در نماز میت شش تکبیر نازل شده است.(36)
ولی اسلام برای نماز میت پنج تکبیر را واجب کرده است.(37)

از مسائل عجیبی که بهائیان عنوان می کنند آن است که باید اجساد مردگان شان درون صندوقی از جنس بلور، سنگ یا چوب دفن شود:
باید جسد در صندوق بلور و یا سنگی یا چوبی گذاشته شود.(38)

دفن میت در صندوق بلوری یا چوبی نه تنها نفعی به حال میت ندارد، بلکه آن هایی که از نظر مالی در سطح پایین تری هستند از انجام این عمل درمانده می شوند.
و چون بدن مرده درون خاک تجزیه نمی شود از نظر بهداشتی نیز کار صحیحی به نظر نمی رسد.

تحلیل و بررسی

احکام اموات در اسلام

اسلام بر مسلمانان واجب کرده که برای میت اعمالی را انجام دهند:
1. غسل میت؛ غسل میت مسلمان واجب است. امام صادق (ع) می فرماید:
غسل المیت واجب؛ غسل میت واجب است.(39)
و امام رضا (ع) علت واجب شدن غسل میت را پاکیزه شدن مردگان هنگام ملاقات پروردگار دانسته و می فرمایند:
مردگان را غسل دهید تا از مریضی ها و علت ها پاک و پاکیزه شوند، چرا که ملائک را ملاقات خواهند کرد و با اهل آخرت همنشینی خواهند داشت. پس مستحب است هنگامی که بر خداوند متعال وارد می شوند و طاهران و پاکیزگان را ملاقات می کنند... و علت دیگر آن است که از شخصی که در حال مرگ قرار می گیرد منی خارج می شود چنان که از منی خلق شده است لذا باید به خاطر آن (خروج منی) او را غسل داد.(40)
در اسلام مرده را با سه آب سدر، کافور و آب خالص غسل می دهند چنان که در کلام امام صادق (ع) وارد شده است:
مرده سه غسل داده می شود: یک بار با سدر یک بار با آب کافور و یک بار با آب خالص و سپس کفن تازه پوشانده می شود.(41)
2. کفن پوشاندن به میت: مسلمانان مکلفند تا مردگان خود را با سه قطعه کفن بپوشانند.(42) امام رضا (ع) می فرماید:
همانا امر شده میت کفن پوشانده شود تا پروردگارش را با جسمی طاهر ملاقات کند و عورتش بر کسانی که او را حمل می کنند آشکار نگردد و مردم از بعضی حالت او و زشتی منظرش مطلع نشوند... .(43)
هم چنین بر اساس احکام اسلامی کفن پوشیدن میت در حریر خالص جایز نیست.(44)
3. نماز میت: نماز میت شامل پنج تکبیر است که بعد از تکبیر اول شهادتین تلاوت می شود و بعد از تکبیر دوم بر محمد (ص) و اهل بیت او درود می فرستند و بعد از تکبیر سوم برای زنان و مردان مسلمان طلب مغفرت و آمرزش می شود و بعد از تکبیر چهارم برای میت دعا می کنند و با تکبیر پنجم نماز را پایان می دهند.(45)

پی نوشت ها :

1. حدید / 25.
2. نجم /3.
3. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج2، ص 592.
4. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص 9.
5. گنجینه حدود و احکام، ص 14.
6. میرزا حسینعلی نوری، اقدس، ص 3.
7. عبدالحمید اشراق خاوری، همان، ص 20.
8. کهف /110.
9. بقره / 115.
10. بقره /144.
11. گنجینه حدود و احکام، ص 14.
12. میراز حسینعلی نوری، اقدس، ص 5.
13. مائده / 6.
14. همان.
15. آیت الله مکارم شیرازی، پرسش و پاسخ، ص 400.
16. همان، ص 40.
17. داریوش و گریس شاهرخ، اصول دیانت بهائی، ترجمه ی مینو ثابت، ص 34.
18. گنجینه حدود و احکام، ص 27 -24.
19. اسلمت، بهاء و عصر جدید، ترجمه ی بشیر الهی، ص 106.
20. همان.
21. غافر /60.
22. ق /16.
23. عنکبوت / 45.
24. همان.
25. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج2، ص 48.
26. کلینی، الکافی، ح2، ص273.
27. گنیجینه حدود و احکام، ص 37.
28. همان، ص 36.
29. همان، ص 45.
30. توبه / 36.
31. بقره / 185.
32. بقره / 183.
33. همان.
34. گنجینه حدود و احکام، ص 135.
35. سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ج2، ص 62.
36. همان، ص 137.
37. طباطبایی، همان، ص 69.
38. همان، ص 141.
39. شیخ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج2، ص 477.
40. همان، ص 478.
41. همان، ص 481.
42. طباطبایی یزدی، همان، ص 62.
43. حرعاملی، همان، ج3، ص5.
44. همان، ص 46.
45. طباطبائی یزدی، همان، ج2، ص 96.

منبع: فلاحتی ـ فاطمی نیا، حمید ـ مهدی، (1390)، دیدار با تاریکی، تهران، عابد.


اصول اعتقادى و احکام فرقه بهائیت چگونه است؟

چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۲۶ ق.ظ

بهائیت فرقه اى انشعاب یافته از فرقه «بابیه» است که اصول، مبانى اعتقادى و احکام آن را در بر مى گیرد. بنیان گذار فرقه بابیه «على محمد شیرازى» از طریق آشنائى با فرقه «شیخیه» اطلاعات محدودى پیرامون مسائل عرفانى، تفسیر آیات و احادیث اسلامى کسب نمود.پس از مرگ سید کاظم رشتى، سید على محمد در ابتدا خود را «باب» و نایب خاص امام زمان (عج) ......




                                          
    

                  

و واسطه فیض رسانى و ارتباط آن حضرت با مردم معرفى مى نماید و پس از اندک زمانى در بالاى منبر به مردم اعلام مى دارد: «من خود امام زمان هستم[31].

به مرور زمان و پس از آن که گروهى از پیروانش با جسارت اساس اسلام را منسوخ دانستند، على محمد باب با حمایت علنى و تلویحى سفارت روس در تهران، پا را فراتر نهاده و از ادعاى مهدویت به ادعاى نبوت تغییر شکل مى دهد و سپس با نوشتن کتاب «بیان» به نسخ احکام شریعت اسلام مى پردازد.

سرانجام باب در آخرین نوشته اش به نام «لوح هیکل الدین» مدعى مقام الوهیت نیز مى شود.[32] هر چند نامبرده در مناظراتى که با علماى ایران در شیراز، اصفهان و تبریز انجام داد،[33] نتوانست از عهده اثبات مدعیات سنگین خویش برآید و این امر، به همراه وجود خطاهاى بسیار ادبى و علمى در آثار و الواح وى، و مهمتر از آن ظلم و جنایاتى که پیروان او در مناطق مختلف کشور مرتکب مى شدند، باعث گردید چندین بار توسط حکومت وقت دستگیر و هر دفعه از گذشته خود ابراز ندامت نماید؛[34] لکن هربار توبه را مى شکست و دوباره تبلیغ و آشوب را شروع مى نمود تا اینکه سرانجام در تبریز به جرم ارتداد (طبق فتواى علماى تبریز) به فرمان امیرکبیر تیرباران شد.

عقائد بهائیت :

پس از مرگ باب از آنجا که وى به ظهور فردى پس از خود با مقام «من یظهره اللّه » نوید داده بود افراد زیادى ادعاى چنین مقامى کردند که توسط حسینعلى و همکارى یحیى، یا کشته شدند یا از ادعاى خود دست برداشتند. سپس میرزا حسینعلى مقام پیامبرى را براى خود ادعا کرد و از اینجا نزاع اصلى در میان بابیان آغاز شد.

بابى هایى که ادعاى حسینعلى را نپذیرفتند و بر جانشینى یحیى باقى ماندند «ازلى» نام گرفتند و پیروان حسینعلى (بهاءاللّه ) «بهائى» خوانده شدند. او با ارسال نامه هایى به اطراف رسما آیین جدید را اعلام و عده اى از بابیان به او ایمان آوردند.

بهاءاللّه  مقامات زیادى براى خود ادعا کرد که مهمترین آنها مقام «الوهیت و ربوبیت» بود.[35] او همچنین ادعاى شریعت جدیدى نمود و با نگارش کتاب هایى نظیر «ایقان»، «اقدس»، «لوح اشراقات»، «بدیع»، «مجموعة الالواح» - که براساس تفکر، اعتقادات و تعالیم باب تنظیم یافته - عقاید و احکام فرقه خود را بیان مى نماید.[36]

منابع اعتقادى و احکام بهائیان، نوشته هاى سید على محمد باب، میرزا حسینعلى بهاءاللّه ، عبدالبهاء و تا حدى نیز شوقى افندى است که از نظر بهائیان مقدس بوده و در مجالس ایشان قرائت مى شود؛ هرچند کتب باب عموماً در دسترس بهائیان قرار نمى گیرد[37] و دو کتاب اقدس و ایقان میرزا حسینعلى نزد آنان از اهمیت خاصى برخوردار است.

بیشتر عقاید بهائیت در محور میرزا حسینعلى (بهاءاللّه ) است که در اینجا به چند نمونه اشاره مى شود:

1. نسخ اسلام؛ با ظهور سید على محمد باب اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده و مردم باید همگى بهائى شوند.[38]

2. شناخت بهاءاللّه ؛ اولین چیزى که بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحى و طلوع امراللّه  است، یعنى معرفت به میرزا حسینعلى بهاءاللّه  که در اثر این شناخت اعمال قبول مى شود.[39]

3. بهاءاللّهداراى مقام الوهیت و ربوبیت است.[40]

4. بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است[41]، یعنى سید على محمد شیرازى باب هم پیامبر و هم مژده رسان بهاءاللّه  بود و با ظهور او قیامت برپا شده است.[42]

5. علاوه بر عقایدى از این قبیل، امروزه بهائیت به آموزه هاى دوازده گانه اى پرداخته و آنها را تبلیغ مى نماید. امورى از قبیل؛ تحرى حقیقت، ترک تقلید، تطابق دین با علم و عقل، وحدت اساس ادیان، وحدت عالم انسانى، ترک تعصبات، الفت و محبت میان افراد بشر، تعدیل معیشت عمومى، تساوى حقوق رجال و نساء، تعلیم و تربیت اجبارى، صلح عمومى و تحریم جنگ از جمله اصول دوازده گانه بهائیت به شمار مى رود.[43]

احکام بهائیت :

منبع اصلى احکام در میان بهائیان کتاب اقدس است.[44] احکام اعلام شده از جانب حسینعلى بهاء بر اساس احکامى است که على محمد باب در کتاب بیان آورده است هر چند در فلسفه و فروع تفاوت هایى بین این دو مى باشد. برخى از احکام این فرقه عبارتند از:

1. نماز: بهائیان موظف به نماز روزانه اند. این فریضه از اول بلوغ واجب شود و بر سه نوع (صغیر، وسطى و کبیر) است. و هر بهائى مخیر به انجام یکى باشد.[45] قبله شان قبر میرزا حسینعلى (بهاء) در شهر عکا است. و کسى که آب ندارد به جاى وضو، پنج بار مى گوید: «بسم اللّه  الاطهر الاطهر»[46].

2. روزه: به عقیده بهائیت، هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز. روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است که عید نوروز، عید فطرشان مى شود.[47]

3. حج: زیارت محل تولد باب در شیراز و خانه حسینعلى میرزا در بغداد در همه ایام به جاى زیارت کعبه قرار داده شده است.[48]

4. ازدواج و زنا: ازدواج با بیش از دو زن حرام است.[49] - هر چند خود بهاء و بسیارى بهائیان بیش از دو زن گرفته اند! - همچنین ازدواج با محارم در این آیین مگر با زن پدر، منع نشده است[50] و مابقى مانند: دختران، خواهران، خاله ها، عمه ها و... براى ازدواج حلالند! حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بیت العدل پرداخته مى شود.[51]

5. حجاب: حجاب زنان ملغى گردیده و بى حجابى آزاد مى باشد.[52]

6. مطهرات پنج چیز است؛ آتش، هوا، آب، خاک و کتاب بیان و در صورت تطهیر با هرکدام ازعناصراربعه، باید آیه تطهیر «اللّه  اطهر» خوانده شود.[53]

7. نجاسات: بهائیت چیزهائى را که در دین اسلام، نجس شمرده شده اند پاک و طاهر گردانیده است. مانند: بول، غائط، منى، فضله موش، سگ. و این موهبت بهاء به بندگان اوست[54].

8. ربا: معاملات ربوى آزاد و رباخوارى حلال است.[55]

9. سیاست: در کتاب هاى مذهبى بهائیان به شدت از دخالت در سیاست منع شده اند.[56]

بدین گونه عوامل استعمارى جریان انحرافى بهائیت به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفى و انکار نبوت، امامت، معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانى قرآن مى پردازند. سپس ابتدا ادعاى نیابت خاص حضرت حجت(عج) و در مرحله دوم ادعاى مهدویت و پس از آن ادعاى نبوت و مرحله آخر ادعاى الوهیت و خدایى مى نمایند! آنگاه به هدم و نابودى آثار اسلام یعنى کعبه و قبور انبیاء و امامان و مساجد فرمان مى دهند و سپس به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام مى ورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامه هاى استعمار ساخته به طواف به گرد آن مى پردازند! احکام دین جدید را صادر و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان مى دهند و دخالت در سیاست را - که آرزوى دیرینه قدرت هاى سلطه جهانى در مناطق اسلامى ایست که همواره از اصل ورود و دخالت در سیاست به عنوان یک تکلیف و وظیفه اسلامى ضربه خورده اند - ممنوع اعلام مى نمایند!

بدین ترتیب همه زمینه ها آماده و مهیا مى شود تا مبانى و ارکان اعتقادى و ارزش هاى اخلاقى و پایبندى هاى معنوى جامعه اسلامى متزلزل شده، وحدت و یکپارچگى مسلمانان در ایران به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بى نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علماى بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهاى مستحکم دفاع از هویت دینى و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان مى باشند، کاسته شود و راه هاى تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجى همواره گردد.[57]




31. ایران در دوره سلطنت قاجار، على اصغر شمیم، تهران: انتشارات مدبر، 1375.

32. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، دارالاحیاء التراث العربى، 1403 ق.

33. بدیع، حسینعلى نورى، تهران: مطبعه آزادگان.

34. بررسى مناسبات ایران و امریکا (1851 تا 1925 میلادى)، انتشارات وزارت امور خارجه.

35. برگ هایى از تاریخ حوزه علمیه قم، رسول جعفریان، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1381.

36. بهائى از کجا و چگونه پیدا شده، سیدحسن کیائى، تهران: چاپ تهران، 1349.

37. بهائیان، محمد باقر نجفى، تهران: کتابخانه طهورى، 1357.

38. بهائیت در ایران، سید سعید زاهد زاهدانى، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1380.

39. بهائیت دین نیست، ابوتراب هدایى، تهران: فراهانى، بى تا.

40. بهائى چه مى گوید، جواد تهرانى، مشهد: خراسان، 1341.

41. بهائى گرى، احمد کسروى، تهران: چاپخانه پیمان، 1322.

42. بیان عربى، على محمد باب.

43. بیان فارسى، على محمد شیرازى.

44. پژوهه صهیونیت، محمد احمدى، تهران: ضیاء اندیشه، 1376.

45. پنجاه نامه تاریخى دوران قاجاریه، ابراهیم صفایى، نشر بایک.

46. پیام پدر، فضل اللّه  مهتدى، تهران: مطبعه دانش، 1335.

47. تاریخ ادیان و مذاهب جهان، عبداللّه  مبلغى آبادانى، قم: سینا، 1373.

48. تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابى، انتشارات سخن، 1371.

49. تاریخ نبیل، محمد زرندى، بى جا، بى تا.

50. تاریخ و نقش سیاسى رهبران بهائى، احمد مرتضى، دارالکتب اسلام، 1346.

51. تا سیاهى در دام شاه، پروین غفارى، تهران: مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1376.

52. تحف العقول عن آل الرسول (صلی الله علیه وآله) ، ابن شعیه حرّانى، قم: جامعه مدرسین ،1404ق.

53. تحقیق در تاریخ و عقاید شیخى گرى، بابى گرى، بهائى گرى و کسروى گرایى، یوسف فضایى، تهران: عطایى، 1363.

54. تذکره الوفاء، عباس افندى، حیفا، انتشارات عباسیه، 1924.

55. تقاریر عن المؤمرات الدولیه، محورالاول مع مؤمرات مجمع الفقه الاسلامى، محمدعلى تسخیرى، داراحیاء التراث العربى، الطبعه الاولى، 1424.

56. تکمیل کتاب کشف الحیل و بیان الحقایق، عبدالحسین آیتى، تهران: حافظ، بى تا.

57. تلخیص تاریخ نبیل زرندى، ترجمهِ اشراق خاورى، لجنهِ ملى نشر آثار امرى، تهران 1325.

احکام فریب در فرقه ضاله بهائیت

 

با فرا رسیدن ایام روزه در فرقه ضاله بهائیت، لازم دانستیم نکاتی را در این زمینه مورد بررسی قرار دهیم. در این مقاله کوتاه تنها به احکام روزه پرداخته و نکاتی را مورد اشاره قرار می دهیم، این احکام از سوی حسینعلی نوری ( بهاء) به پیروان ابلاغ که برگرفته شده از کتاب بیان علی محمد باب است.

 


واجب شدن روزه در این فرقه ضاله از ابتدای بلوغ است مانند اسلام. در نظر ابتدایی مشاهده می کنیم این حکم با اسلام یکی است و در دید ابتدایی چنین نتیجه می گیریم، فرقه تعالیم درستی دارد. در حالی که با اندکی دقت در می یابیم این کار آنان برای عوام فریبی است، و ایدئولوژی این فرقه؛ جداسازی ملت ایران از مراجع تقلید و مشغول نمودن آنان به مکتبی ساختگی که توسط بشری عادی و منحرف بوجود آمده است؛ می باشد. مکتبی که جنبه های غیر عقلانی و باطل آن به اندک موارد عقلانی آن می چربد و به تدریج از صحنه عملی زندگی اجتماعی و سیاسی خارج می گردد و به هیچ کار نمی آید.

 

ftgj

 


رهبران این فرقه ضاله بدنبال این مطلب هستند، با مطرح نمودن احکامی در ظاهر شبیه به آنچه در دین مبین اسلام آمده است، جدا شدن مردم از دین و دینداری و پیوستن به فرقه های شیطانی و غیر دینی را تسهیل نمایند تا در غالب تعریفی جدید از دین افکار خصمانه خود را دیکته کنند. از نگاهی دیگر اگر بخواهیم در مورد این قبیل احکام نظری داشته باشیم خواهیم گفت، مطرح نمودن این قبیل احکام به این خاطر است تا اربابان این فرقه خود و فرقه ساختگی شان را موجه جلوه داده تا به این وسیله در دید عوام نوعی تقلید از ادیان الهی را به همراه داشته باشند، و بدین وسیله افراد ساده لوح را با خود همراه نمایند. اما از دیگر موارد می توان به نداشتن مشکلی برای دیدن نا محرم اشاره کرد که نه تنها از ثواب روزه کم نخواهد کرد بلکه مشکلی نخواهد داشت از نظر این فرقه ضاله، زیرا این آیین ساختگی همه را با یکدیگر محرم می داند و ازدواج به غیر از همسر پدر را جایز می داند، در این فرقه ضاله دروغ بستن مانند مورد قبل مشکلی برای روزه بوجود نمی آورد حتی اگر دروغ نسبت به خدا و رسولش باشد بر خلاف آنچه در دین اسلام آمده است که موجب بطلان روزه خواهد بود، همینطور رفتار جنسی روزه را باطل نخواهد کرد، دقیقا عکس آنچه در دین اسلام وارد شده است که رابطه جنسی به عنوان یکی از مبطلات روزه می باشد زیرا فلسفه روزه این است که از امیال نفسانی دست بر داریم تا خود را به خدا نزدیک کنیم و انجام این قبیل رفتارها بر خلاف این هدف است و روزه تنها به نخوردن و نیاشامیدن نیست بلکه باید همه اعضاء و جوارح ما روزه باشد. از این قبیل موارد بسیار وجود دارد و در این سخن کوتاه مجال پرداختن به آن نمی باشد، و آنان تنها بصورت اسمی و ظاهری به این موارد می پردازند تا رنگ و لعابی دینی به تشکیلات جاسوسی خود بدهند.


سخن آخر
در فرقه هایی چون بهائیت که بصورت واقعی و عینی باطل و ساختگی بودن آنها ملموس می باشد، بر آن شدند تا با پوششی مناسب از طریق دین و با ظاهری دینی و اعتقادی مردم ساده لوح و گمراه را به سمت خود جذب کنند، در راستای این نقشه شوم احکام تقلیدی از ادیان الهی بهترین سرپوش برای آنان بشمار می رود تا اربابان این فرقه با نقابی دینی بتوانند اهداف کثیف خود را به اجرا در آورند. اما در این بین افراد زیادی اعم از بهائی زاده و کسانی که در این دام گرفتار شده اند و توانسته اند حقیقت را درک کنند، به واقعیت رسیدند و خود را از منجلاب تاریکی نجات دادند. فرقه ای که در آن ازدواج با محرم آزاد است و اگر مردی نتواند بچه دار شود(عقیم باشد) همسرش می تواند در اختیار مرد دیگری قرار گیرد و بچه دار شود، بچه ای که بدنیا می آید برای مرد اول خواهد بود و مرد دوم هیچ حقی نخواهد داشت، با همه آنچه بیان شد چگونه میتوان با احکام من در آوردی و ناقص روزه گرفت؟!!

 

ktgyktyktykt

 


این فرقه قبله خود را محل دفن انسانی پلید قرار می دهد که خود را در مرحله اول نایب امام عصر و در مرحله بعد پیامبر وتا جایی پیش رفت که نعوذ بالله خود را خدا خواند. یک سؤال مطرح است چگونه میتوان نماز رو به قبر چنین فردی درست باشد، و همچنین روزه ای که طبق احکام وی گرفته می شود نیز درست باشد؟!! در پایان روی سخن با افرادی است که این حقایق را نمی دانند وتلاشی هم در این رابطه انجام نمی دهند تا به واقعیت برسند؛ و گروهی دیگر برای رسیدن به امیال نفسانی پلید خود از آنان سوء استفاده کرده و آنان را در ظلمت نگه داشته تا به این وسیله به اهداف خود دست پیدا کنند و آنان را مدافع و هماهنگ با خود نگه دارند.


نماز و روزه و دیگراحکام موجود در این فرقه جاسوسی و شیطانی طبق فتوای همه مراجع تقلید باطل است، زیرا بنیان این فرقه بر مبنای جهل و خرافات انسانی و در راستای اهداف استعماری کشورهای بیگانه بنا شده است، هدف آنان این است از این طریق ریشه های اعتقادی مردم را درتمامی ادیان الهی در سراسر دنیا نابود نمایند و مردم را از راه درست دورکنند تا بتوانند تفکرات شیطانی و باطل خود را به آنان القاء کنند. پس به جاست جوانان با چشمی باز فریب ظاهر این قبیل گروه ها را نخورند و خود را در مهلکه آنان نیاندازند و ناخواسته آب در آسیاب دشمن نریزند.


در بخش دوم از نقد بهائیت به احکامی اشاره خواهیم کرد که با خواندن این احکام هر عقل سلیمی به مضحک بودن وپوشالی بودن این فرقه وآموزه های آن پی خواهید برد...

ادیان نیوز: در بخش دوم ازنقد بهائیت به احکامی اشاره خواهیم کرد که با خواندن این احکام هر عقل سلیمی به مضحک بودن وپوشالی بودن این فرقه وآموزه های آن پی خواهید برد: cover.987.200x200 1-میرزا بهاء تحت تاثیر محیط تمدن جدید واقع شده و بدون اینکه در پیرامون این موضوع دقیقا تدبر و تفکر نماید، بطور مطلق سوال نیازمندان را تحریم و اعطای در مقابل سوال را نیز ممنوع کرده است. در اقدس می گوید: لایحل السوال و من سئل حرم علیه العطاء قد کتب علی الکل ان یکسب و الذی عجز فللو کلاء و الاغنیاء ان یعینوا له ما یکفیه اعملوا حدود الله و سننه ثم احفظوها کما تحفظون اعینکم و لاتکونن من الخاسرین- سوال کردن حلال نیست و چون کسی سوال کند حرام است بر او چیزی دادن و نوشته شده است بر همه مردم اینکه کسب کنند و کسی که عاجز از کسب باشد لازمست وکلاء و اغنیای ملت به اندازه معاش او حقوقی معین کرده و بپردازد شما باید به حدود خدا عمل کرده و سنن او را حفظ کنید چنان که چشم های خودتان را حفظ می کنید و نباشید از جمله اشخاصی که در خسارت هستند. اسلام می گوید: سوال کردن حرام است مگر در موقع ضرورت و بیچارگی و چون ضرورت به حد لزوم برسد، سوال کردن واجب می شود تا خود او و عائله اش از گرسنگی تلف نشوند و اما عطاء کردن به هر صورت نیکو و مستحسن می باشد و در موقع شدت نیازمندی سائل و تمکن شخص مسئول عنه اجابت کردن و عطاء واجب می شود، ولی در اینجا می گوید: سوال و همچنین اجابت کردن سوال هر دو حرام است. چیزی که در این حکم موجب حیرت است، این است که: اگر شخصی محتاج و بی چاره و مضطر شد، پیش از این که اظهار حاجت کرده و برای درد و بیچارگی و اضطرار و پریشانی خود چاره جوئی کند، چگونه تا زمان در آمدن از بحران خود و خانواده ی خود را تامین کند؟ چرا اغنیاء که توانایی کمک کردن را دارند، حرام است که به فقیر کمک کنند؟ جناب بهاء اجابت را از لحاظ اعانت کردن به برآوردن سوال (که حرام است) اعانت به حرام دانسته و تحریم نموده است، ولی باید متوجه باشد که بسا در اجابت سوال، اعانت کردن به احیای سائل و حفظ آبروی او و حفظ جان و ناموس سائل و عائله او می باشد. و شخص با وجدان و با احساسات چگونه می تواند در این مورد با کمال بی شرمی و خشونت و قساوت قلب در خواست او را اجابت نکند، آیا اینست معنای- عاشروا مع الادیان بالروح و الریحان! 2-جایز نیست مهریه زنی زیادتر از نود و پنج مثقال طلا برای دختر شهری و نقره برای دختر روستایی قرار دادن، و باید کمتر از نوزده مثقال نیز در هر دو صورت نباشد، و اگر خواستید حد وسط را بگیرید باید نوزده نوزده ترقی کنید(یعنی 38، 57، 76). و سپس می گوید: که به بالاتر از آن اگر به اندازه قیراطی باشد باطل می گردد و این قسم امر شده تا آنکه کلّ مکلّفین در فضل و سعه رحمت حق باشند. فرق گذاشتن در میان شهر نشین و اهل روستا بر خلاف تساوی حقوق زنان و حرّیّت است و بسا می بینیم که یک روستایی از هر جهت (ثروت، علم، ایمان) بر شهر نشین برتری دارد. 3-همانطور که گفته شد در بهائیت فقط ازدواج با مادر ( زن پدر ) حرام اعلام شده است و هیچ حکمی در منابع بهائی که به طور صریح حرمت ازدواج با دیگر محارم را عنوان کرده باشد وجود ندارد و این را با قطع یقین می گویم . . اما این دینی که بنا بوده بیاید و اسلام را کامل کند در موارد زیادی احکام ناقص و بعضا مخالف با هر عقل سلیمی دارد که بعد از مرگ بهاء( حسین علی نوری ) جانشین او یعنی عبدالبهاء فقط اجازه تبیین را داشت و حق تاویل و تفسیر احکام را نداشت که این مطلب در وصیت نامه بهاء موجود می باشد . شوقی هم اوضاعش بهتر از پدربزرگش نبود لذا بعد از مرگ مشکوک شوقی افندی در لندن اوضاع بهائیان در جنبه های مختلف به طور وحشتناکی به هم ریخت و یک سردرگمی بین بهائیان مشاهده گردید که البته در پی آن تعدادی از سرشناسان بهائی نیز از این فرقه روی گردان و به آغوش اسلام بازگشتند. در فلسفه این حرمت(زن پدر) از افواه منقول است که روزی عبدالبها(فرزند بهاء) عاشق زن پدر خود میشود وبا توجه به حکمی که ازسوی او صادر شده بود عبدالبهاء میتوانست با زن پدر خود ازدواج کند ولی به اصطلاح عوامانه گوشه این موضوع خیلی باز بوده لذا فتوا به حرمت ازسوی بهاء صادر شده است. حکایت همچنان باقی است منبع: فرقه نیوز    



فلسفه احکام جنسی بابیت و بهائیت

بسیاری از روابط جنسی‌ای که ادیان الهی نامشروعند، در بابیت و بهائیت آزاد است، چون استفاده از آزادی جنسی یکی از راه‌های جذب این فرقه‌هاست

جامعه مطالعاتی تحلیلی فرق و جریان های انحرافی:

با مطالعه تاریخ هر یک از دو فرقه بابیت و بهائیت به آسانی می‌توان از فلسفه تشریع بسیاری از احکام آنان آگاه شد که در این مقاله به فلسفه احکام جنسی بهائیت می‌پردازیم:

۱. کشف و طرد حجاب در بابیت و سپس بهائیت؛ 

نخستین زن ایرانی که کشف حجاب کرد، طاهره قره العین است که کمتر کسی است که او را نشناسد. او همسر یکی از دانشمندان و عارف مسلکان عصر خود بود؛ لیکن یکباره از شوهر و فرزندان خود برید و به عراق رفت. گزارشات سیره زندگی او در عراق و ایران پس از بازگشت از عراقش گواه آن است که او زنی هوسران و آزادی‌خواهی بوده که در محیط خانه و خانواده‌اش نمی‌توانسته خود را ارضاء کند، از این‌رو پس از ترک خانه، خود را از قیود آزاده کرده و پیوسته در پی خودنمایی و عرض اندام برای مردان نامحرم بود. او پس از جدایی از همسر، ابتدا با بد حجابی و سپس با بی حجابی با مردان اجنبی بسیاری در ارتباط بود تا جایی که برخی از سران بابیان همچون قدوس نیز از اباحه‌گری‌های او خشمگین شده بوده‌اند. [۱]

۲. آزادی جنسی:

الف) در بابیت رابطه جنسی آزاد نیز برای زن و مرد متأهل در نظر گرفته شده است، یعنی زن و مرد متأهل می‌توانستند با مرد یا زن دیگری ارتباط جنسی داشته باشند و از این طریق فرزنددار شوند، چون باب فردی کوتاه‌بین بود و تنها در پی افزایش جمعیت پیروان خود بود، نه انسجام کانون خانواده و … [۱]

ب) بسیاری از روابط جنسی‌ای که ادیان الهی نامشروعند، در بابیت و بهائیت آزاد است، چون استفاده از آزادی جنسی یکی از راه‌های جذب این فرقه‌هاست، از این رو این فرق را اباحه گرا می‌خوانند؛ از جمله این آزادی‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– همباشی سیاه: زندگی بدون ازدواج که امروزه توسط رسانه‌های بهائی نیز تبلیغ می‌شود، برای نابود کردن کانون خانواده و تسلط بر آن‌ها.

– همجنسگرایی: بهائیت از لواط و همجنسگرایی بازنداشته است [۲] تا جایی که بهائیت انشعابی با عنوان بهائیان همجنس‌گرا نیز دارد و این شیوه نیز نوعی از آزادی وعده شده در بهائیت است که طرفداران خود را به سوی بهائیت جذب می‌کند.

ج) در بهائیت ازدواج با زن پدر حرام است، [۳] زیرا بهاء ترسید که فرزندانش به همسرانش تجاوز کنند؛ ولی در مقابل هیچ حکمی درباره ازدواج با دیگر محارم بیان نشده است، [۴] زیرا هنگامی که بهاء زیر دست برادر کوچک خود، یعنی صبح ازل بود، ابایی نداشت که محارم خود را در اختیار صبح ازل قرار دهد.

۳. سران بابیت و بهائیت در مورد خودارضایی نیز سکوت کرده‌اند. [۴] (البته این فرقه کاری به فرجام مرتکبین این کردار مستهجن ندارد، زیرا هدفش از این آزادی‌ها تنها جذب نیرو است، ولی ادیان الهی این افعالی حیوانی را حرام کرده‌اند، زیرا آثار مخربی بر روح و جسم انسان دارد که آثار روحی و جسمی آن‌ها از لحاظ علم روز نیز به اثبات رسیده و کتاب‌ها و مقالاتی در باره آن نوشته شده است که به آسانی برای مطالعه در دسترس است.)

۴. احکام زنا نیز بازدارنده نیست؛ یعنی بهائیت برای زنا احکامی را در نظر گرفته است که صندوق تشکیلات خود را پر کند، یعنی مجرمان با پرداخت جزای نقدی به تشکیلات بیت العدل، جیب تشکیلات بهائیت را پر می‌کند و تشکیلات به آنان اجازه می‌دهد از در خانه هر کس خواستند داخل شده و با ناموس هر کس خواستند زنا کنند؛ البته تشکیلات نیز بی‌کار ننشسته و برای هر بار تکرار مجازات نقدی متجاوز را بیشتر می‌کند تا جیب تشکیلات پرتر شود. [۵]

علت آزادی مطلق جنسی در بهائیت، ترویج اباحه گری و فساد برای ریشه کن کردن ادیان الهی، تولید نسل برای افزایش جمعیت فرقه بهائیت و جذب پیروان خاص است، زیرا سران بهائیت می‌دانند که برخی در پی این آزادی‌ها هستند و می‌خواهند زیر پرچم دین و مذهب به اباحه‌گری و هوسرانی بپردازند و اسماً دیندار باشند، آنان نیز این درخواست آنان را پاسخ می‌گویند تا به اهداف خود برسند.

پانوشت:

 

[۱]. نک: عبد الحسین آیتی، کواکب الدریه، ج ۱، ص ۶۰ – ۶۱.

[۲]. نک: حسین علی نوری، اقدس، ص ۶۴.

[۳]. نک: پیشین، ص ۳۰.

داریوش و گریس شاهرخ، انوار هدایت، ص ۴۸۷، حکم ۱۲۸۹.

[۴]. نک: علی محمد باب، بیان عربی، باب عاشر از واحد هشتم.

[۵]. نک: پیشین، ص ۲۱.

 

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به مقالات:

۱. قره العین در عراق چه کرد؟

۲. سوء استفاده بهائیت از احکام جنسی.

۳. حکم زنا و ازدواج با محارم در بهائیت.

۴. جواز استمنا و خودارضایی در بهائیت

منبع: پایگاه جامع بهائیت

 

بهائیت

بهائیت
شناسنامه
نام معمول بهائیت
نوع فرقه فرق ضاله
تأسیس ۱۲۸۲ق، ایران
مؤسس میرزا حسینعلی نوری
شخصیت‌های برجسته میرزا حسینعلی نوری
عبدالبهاء
شوقی افندی

بهائیت، فرقه‌ای منشعب از آیین بابی. بهائیان این آیین را دین می‌خوانند، ولی مسلمانان عموماً آن را به رسمیت نشناخته‌اند و آن را فرقه‌ای منحرف می‌شمارند و معمولاً تعبیر «‌فرقه ضاله‌» را برای آن به کار می‌برند.

بنیانگذار آیین بهائی، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءاللّه است، و این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. مهم‌ترین برهان او بر حقانیت ادعایش، مانند سید باب، سرعت نگارش و زیبایی خط بود. نقل شده که در هر شبانه روز یک جلد کتاب می‌نوشت. بسیاری از این نوشته‌ها بعدها به دستور میرزا حسینعلی نابود شد. نوشته‌های باقیمانده او نیز مملو از اغلاط املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین کتاب بهاء الله، ایقان بود که در اثبات قائمیت سید علی محمد باب در آخرین سال‌های اقامت در بغداد نگاشت.


بنیانگذار

نوشتار اصلی: میرزا حسینعلی نوری
میرزا حسینعلی نوری.jpg

بنیانگذار آیین بهائی، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءاللّه است، و این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. پدرش، میرزاعباس نوری معروف به میرزابزرگ، از مستوفیان و منشیان عهد محمدشاه قاجار و بویژه موردتوجه خاص قائم مقام فراهانی بود و بعد از قتل قائم مقام از مناصب خود برکنار شد و به نور رفت.[۱] میرزاحسینعلی در ۱۲۳۳، در تهران به دنیا آمد و مانند برادرانش آموزش‌های مقدماتی ادب فارسی و عربی را زیرنظر پدر و معلمان و مربیان گذراند. در زمان ادعای بابیت سید علی محمد شیرازی، در جمادی الاولی ۱۲۶۰، او جوانی ۲۸ ساله و ساکن تهران بود که در پی تبلیغ نخستین پیرو باب، ملاّ حسین بشرویه‌ای معروف به «باب الباب»، در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد و از آن پس یکی از فعال‌ترین افراد بابی شد و به ترویج بابی‌گری، بویژه در نور و مازندران، پرداخت. برخی از برادرانش، از جمله میرزایحیی معروف به «صبح ازل»، نیز براثر تبلیغ او به این مرام پیوستند. میرزایحیی سیزده سال از حسینعلی کوچکتر بود.[۲]

از مشهورترین اقدامات میرزاحسینعلی در آن زمان، به نوشتۀ منابع بهائی،[۳] طراحی نقشۀ آزادی قرة العین ـ که در قزوین به اتهام همکاری در به شهادت رساندن ملا محمدتقی برغانی زندانی بود ـ و نقش جدّی و مؤثرش در اجتماع شماری از بابیان در واقعه بدشت بود. این اجتماع بعد از دستگیری و تبعید باب به قلعه چهریق در ماکو و به انگیزۀ تلاش برای رهایی وی از زندان برپا شد. میرزاحسینعلی با توجه به توانایی مالی و فراهم کردن امکانات اقامت طرفداران باب در بدشت،[۴] جایگاهی معتبر نزد اجتماع کنندگان یافت. در همین اجتماع بود که سخن از نسخ شریعت اسلام رفت و قرة العین «بدون حجاب، با آرایش و زینت» به مجلس وارد شد و حاضران را مخاطب ساخت که امروز «روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شد».[۵]

آغاز بهائیت

در سال ۱۲۸۲ق واقعه‌ای که در منابع بهائی به «بزرگ‌ترین جدایی» مشهور است، توسط بهاءالله به راه‌انداخته شد و در نتیجه کسانی که به صبح ازل وفادار ماندند، از کسانی که پیرو بهاءالله بودند، جدا شدند. در این هنگام بود که بهاءالله به صورت عام و بدون ابهام ادعا کرد که «من یظهره الله» است؛ چهره‌ای که چندین جا در نوشته‌های باب و به ویژه کتاب فارسی بیان ذکرش به میان آمده است و بابیان آن را به عنوان کانون فرجام‌شناسی باب تفسیر می‌کنند. در این هنگام بود که بهاءالله مدعی کهنگی بابیگری شد و مذهب تازه‌ای را رسماً اعلام کرد.[۶]

تعالیم بنیادین

وحی تدریجی

سرآغاز بحث در مود اعتقادهای بهائی، نظریۀ «وحی تدریجی» است. مطابق این نظریه، خداوند - وجود لایزال و تغییرناپذیری که در ورای عالم مادّی جای دارد – از روز ازل و از طریق موجودات برگزیده‌ای در هیئت آدمی – که در تاریخ به نام انبیاء و رسل معروف بوده‌اند – ارادۀ خویش را به مخلوقات خود نمایانده است. در حقیقت این چهره‌ها، از آنجا که از احکام و حقایق الاهی پرده برگرفته‌اند و تا جایی که حیات و شخص آنان به طور کیفی متفاوت از سایر مردمان، به عبارت دیگر مقدّس، بوده‌اند، می‌توان ایشان را مظهر تجلّی ارادۀ آسمانی دانست.

دورۀ اجرا

به عقیدۀ بهائیان، زنجیرۀ پیامبران که به حضرت آدم آغاز و به حضرت محمد ختم شد، دورۀ تکمیل‌شده‌ای از پیامبری را به نمایش می‌گذارد. با اعلام برانگیختگی باب در ۱۲۶۰ق دورۀ جدیدی معروف به «دورۀ اجرا» آغاز گشت.

مظهر الاهی

آنان به جای آن که از تعابیر قرآنی «نبی» یا «رسول» استفاده کنند، بیشتر «مظهر الاهی» را به کار می‌برند. مظهر الاهی را می‌توان «جایی که ذات پروردگار جلوه می‌کند» ترجمه کرد.

از دیدگاه بهائیان، تمامی پیامبران و رسولان پیشین، جلوه‌های الاهی و آسمانی بودند. استمرار این رابطۀ آسمانی با بشریت، نشانۀ تحقق میثاق یا عهد بزرگ خداوند است که هیچ گاه مخلوقات خویش را تنها و بدون هدایت آسمانی رها نمی‌کند.

شریعت تازه

تبلیغ باب در مورد «شریعت تازه» و سرانجام جانشین کردن آن با مجموعۀ جدیدی از احکام مقدّس، همراه با این ادّعا که هم باب و هم بهاءالله علیرغم تفاوت در واژگان، عملاً در همان مقام و موقعیت حضرت محمد قرار دارند، سبب شده است که این جنبش به چشم بدعت نگریسته شده، در نهایت غیراسلامی شناخته شود.[۷]

اعتقادات

از آغاز سدۀ بیستم، در پاسخ به این پرسش که بهائیان به چه چیزی اعتقاد دارند، چندید اصل مطرح شده است، از جمله:

  • یگانگی خداوند
  • یگانگی بشریت
  • یگانگی مذهب
  • بازجُست مستقل حقیقت
  • رها کردن تعصب و خرافه
  • هماهنگی علم و مذهب
  • برابری مردان و زنان ...[۸]

تلاش برای حفظ آئین

بهاءالله کوشید تا با انتصاب علنی جانشین خود و مشخص نمودن اجزای اصلی نهادهای بهائی، بقای این آئین را تضمین کند.

اصل میثاق

نظریه یا اصل «میثاق» جایگاه مهمی در این تلاش دارد و دو بخش عمده را در برمی‌گیرد:

  • نخستینِ آن میثاق عظیم است که بیانگر وعدۀ خداوند است که هیچ گاه انسان را تنها و بدون هدایت برای پیشبرد «تمدنِ همواره رو به ترقی» رها نمی‌کند.
  • دومین میثاق، یک رشته میثاق‌های کوچک‌تر است که در همین چارچوب عمل می‌کند و مستقیماً به قوانین و تعالیم هر یک از رسولان آسمانی و الزام پیروانشان به تأیید اقتدار الاهی آنان و پیروی از احکام ایشان مربوط می‌شود.

در آئین بهائی، میثاق به نهاد مذهبی متمایزی تبدیل شد و اجرای میثاق موجب می‌شود که انتقال قدرت به عبدالبهاء، سپس شوقی افندی و سرانجام به بیت‌العدل اعظم مورد تأیید قرار بگیرد.[۹]

دستگاه اداری بهائیان و میثاق

وحدت آئین بهائی – با صرف نظر از چند استثنا – از طریق میثاق، که عبدالبهاء «مرکز» شناخته شدۀ آن است، به طور مؤثری حفظ گردیده است. اکثریت عظیمی از بهائیان، صلاحیت مصون از خطای «بیت العدل اعظم» را به رسمیت می‌شناسند، که ارگان حاکم جامعۀ جهانی بهائیان است و در سال ۱۳۴۲ش تأسیس شده و ادارۀ مرکزی آن در حَیفا – واقع در فلسطین اشغالی – است.

این نهاد در کتاب اقدسِ بهاءالله، و به گونه‌ای مشخص‌تر در کتاب عبدالبهاء به نام الواح و وصایا، پیش‌بینی شده است. در اصل، قرار بود که این نهاد پس از مرگ وی به عنوان ارگان عالی ضمن تلفیق با نهاد دیگر – ولایت امر – انجام وظیفه بکند.

عبدالبهاء در سال ۱۳۰۰ش درگذشت و بر خلاف پیش‌بینی خودش فرزند ذکوری نداشن و به همین سبب طرح او تحقق نیافت. شوقی افندی فراخوان انتخابات برای بیت العدل اعظم را به تعویق انداخت تا نخست بنیاد گسترده‌تری از محافل محلی و ملی ایجاد کند.

بین سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۲ شمسی، دو ارگان جهانی با هدایت مستقیم شوقی افندی تأسیس شد:

  • هیئت بین المللی بهائی: این هیئت از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۶ شمسی در ژنو مستقر بود
  • شورای بین المللی بهائی: این شورا هشت عضو داشت که در سال ۱۳۲۹ شوقی افندی آنها را منصوب کرد و همچون سرآغازی برای تأسیس نهایی بیت العدل اعظم به شمار می‌آمد. در فاصلۀ آذر ۱۳۳۰ تا مهر ۱۳۳۶ بیست و هفت «ایادی امرالله» منصوب شدند که در ادامه بیشتر مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تقویم بهائی

یک عامل اصلی در ایجاد هویت بهائی، پذیرش تقویم جدیدی است که از سوی باب در کتاب فارسی بیان پیشنهاد شده بود. این گاه‌شمار شمسی از ۱۹ ماهِ ۱۹ روزه تشکیل شده است. در نخستین روز هر یک از این ماه‌ها، بهائیان جشن‌هایشان را برگزار می‌کنند که طی آن اعضای جامعه گرد هم می‌آیند تا کلام مقدّس بخوانند و یا به آن گوش فرا دهند، درمورد طرح‌ها و فعالیت‌های محلی به مشورت بپردازند، یا با یکدیگر با محبت و اخوت نشست و برخاست کنند.

افزون بر این، چند روز مقدّس در طول سال وجود دارد که معمولاً با تشکیل جلسات یادبود و یا مراسمِ موردِ توجه جامعه برگزار می‌شود. در ضیافت روزهای مقدّس غیر بهائیان نیز اجازه دارند در کنار بهائیان شرکت کنند (البته، حضور غیربهائیان در جشن ۱۹ روزه ممنوع است).

نوروز باستانی ایران با نخستین روز از نخستین ماه بهائی همزمان است.

عصر بهائی با اعلام دعوی باب آغاز شد که دقیقاً ۲ ساعت و ۱۱ دقیقه پس از غروب آفتاب ۵ جمادی الاولی ۱۲۶۰ روی داده است.

۹ روز مقدس که در آنها کار تعطیل می‌شود عبارتند از:

  1. جشن نوروز (سال جدید بهائی)، ۱ فروردین؛
  2. جشن رضوان (اعلام دعوی بهاءالله)، ۱۱ – ۱۲ اردیبهشت؛
  3. اعلام دعوی باب، ۳ خرداد؛
  4. درگذشت بهاءالله، ۸ خرداد؛
  5. درگذشت باب، ۱۹ خرداد؛
  6. تولد باب، ۲۸ مهر؛
  7. تولد بهاءالله، ۲۱ آبان؛
  8. روز میثاق، ۵ آذر؛
  9. درگذشت عبدالبهاء، ۷ آذر.[۱۱]

برخی احکام

گرچه بهائیان محدودیت‌های غذایی ندارند، در ماه علاء (نوزدهمین ماه بهائی) روزه می‌گیرند. در این ۱۹ روز، بهائیانی که به سن بلوغ (۱۵ سالگی) رسیده‌اند، لازم است از سحرگاه تا غروب آفتاب از خوردن و آشامیدن خودداری کنند.

سایر احکام و ممنوعیت‌ها برای بهائیان عبارتند از نماز واجب، اجتناب از مصرف غیرطبی مواد مخدر و الکل و منع غیبت. این احکام و سایر آنها در کتاب اقدس مطرح شده‌اند.[۱۲]

وضع کنونی

بر اساس آخرین آمارها، جامعۀ جهانی بهائیان نزدیک به ۶میلیون تن جمعیت دارد. در سرتاسر جهان ۱۶۵ محفل روحانی ملی و تقریباً ۲۰هزار محفل روحانی محلی در جهان وجود دارد.

ادبیات بهائی به ۸۰۲ زبان مختلف ترجمه شده و به ۲۱۱۲ گروه قومی و اقلیت متفاوت عرضه گردیده است.

در سراسر جهان ۷ مشرق الاذکار وجود دارد و ۱۲۵۶ محل دیگر نیز برای همین منظور به مالکیت بهائیان درآمده است. آنها حدود ۹۵۰ مدرسه یا برنامه‌های آموزشی دیگر، ۷ ایستگاه رادیویی و ۶۷۰ طرح توسعۀ اجتماعی و اقتصادی در سرتاسر جهان دارند. در ایالات متحده آمریکا، تقریباً ۷۰۰۰ محل مسکونی و ۵ مدرسه و مؤسسه برای جمعیتی در حدود ۱۲۰۰۰۰ نفر وجود دارد. (ارقام برگرفته از دفتر روابط عمومی بهائیان در کانادا، اسفند ۱۳۷۳)[۱۳]

جستارهای وابسته

پانویس


  • قائم مقام، ۱۳۵۶ش، ص۱۹ـ۲۵؛ همو، ۱۳۵۷ش، بخش ۱، ص۳۷۶؛ نبیل زرندی، ص۸۸ ـ ۸۹؛ همگی به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206

  • نبیل زرندی، ص۸۵، ۸۸، ۹۱؛ حاجی میرزاجانی کاشانی، مقدمة براون، صلج؛ همگی به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206</ref

  • از جمله رجوع کنید به نبیل زرندی، ص۲۵۹ـ۲۶۰؛ به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206</ref

  • حاجی میرزاجانی کاشانی، ص۲۴۰ـ ۲۴۱؛ به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206</ref

  • نبیل زرندی، ص۲۷۱ـ۲۷۳؛ به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206</ref

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج۱، ص۷۳۰

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۲ - ۷۳۴

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۴

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۵

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۵ - ۷۳۶

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۶ - ۷۳۷

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۷

    1. دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۷

    منابع

    • جان ل. اسپوزیتو، دایرةالمعارف جهان نوین اسلام، ترجمه و تحقیق زیر نظر حسن طارمی راد، محمد دشتی، مهدی دشتی، تهران: نشر کتاب مرجع؛ نشر کنگره، ۱۳۸۸.
    • دانشنامه جهان اسلام، ج۴



    نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد