دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

سواد رسانه ای راهکار مقابله با تاثیرپذیری بی حیایی ماهواره

سواد رسانه ای راهکار مقابله با تاثیرپذیری بی حیایی ماهواره
مطلع الفجر:از بین بردن غیرت و حیا، شکستن قبح گناهان، عادی سازی روابط حرام و نابودی بنیان مقدس خانواده با به فساد کشیدن زن به عنوان محور این کانون و سپس فساد اجتماع هدف شبکه های ماهواره ای است .
333121

مطلع الفجر/درقران کریم آمده است به غذایی که می خورید نگاه کنید .این توصیه ای است که شاید بیشتر والدین ازهمان ابتدای تولد فرزندانشان به آن دقت می کنند وسعی براین دارند که غذایی سالم ومغذی برای آنان فراهم آورندولی درکنار غذای جسم ودقت برروی آن ،غذای روح نیزازاهمیت زیادی برخورداراست که متاسفانه برخی از والدین به این نکته مهم توجه نمی کنند وبا دادن گزاره های تصویری وشنیداری که از طریق برنامه های ماهواره ای به کودکشان می دهند باعث آلوده شدن ومسمومیت روح فرزندانشان می شوند .

درخانواده هایی که این روح مسموم بوجود می آید دیگرنمی توان اعتماد،عشق،یکدلی وازهمه مهمتر حیا وحرمت را مشاهده کرد. دشمنان این سرزمین به خوبی می دانند که در جنگ نظامی کاری از پیش نخواهند برد زیرا با دفاع و مقاومت روبرو می شود به همین علت برروی جنگ فرهنگی کارمی کنند.

*حیا مرکز سیبل ماهواره

از بین بردن غیرت و حیا، شکستن قبح گناهان، عادی سازی روابط حرام و نابودی بنیان مقدس خانواده با به فساد کشیدن زن به عنوان محور این کانون و سپس فساد اجتماع هدف شبکه های ماهواره ای است .

رسانه های غربی بر حس و نیاز انسان تأثیر گذاشته و موج‌سازی می‌کنند و به نحوی ویترین‌سازی کرده و نحوه انتقال پیام را تغییر می‌دهند.
فناوری‌‌های جدید دیدگاه‌های سلطه فرهنگی را افزایش می‌دهد و با مظاهر فریبنده خود جوامع تحت سلطه را جذب فرهنگ مبتذل خود می‌کند. وسایل ارتباط جمعی در ذهن و فکر مردم عقاید، ارزش‌ها و هنجارهای خاصی را توسعه داده یا تثبیت می‌کنند.یکی ازمهمترین این ارزش ها که توسط برنامه های غربی نشانه رفته است حیامی باشد.

* حیا پوششی نگهدارنده ازبدیهاست

ازلحاظ لغوی واصطلاحی میان حجاب وحیا تفاوت هایی وجوددارد دشمنان اسلام نه تنها بدحجابی وبی حجابی را تبلیغ می کنند بلکه به دنبال بی حیایی نیز هستند.

حیااز دید بزرگان علم اخلاق، خصلتی اخلاقی است که می تواند انسان را در انجام دادن عمل نیک و یا ترک کار ناپسند برانگیزاند و با این وصف حوزه عملکرد حیا صرفاً ترک گناه و معصیت نیست، بلکه هم عامل بازدارنده است و هم وادارنده(پسندیده ، عباس، پژوهشی در فرهنگ حیاء ،ج۶،صص۳۰-۲۹) از حضرت علی(ع) است که فرمودند:«الحیاء لباس سابع و حجاب مانع و ستر عن المساوی واق؛ حیا لباسی بلند و حجابی منع کننده و پوششی نگهدارنده از بدی هاست.» ( ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،ج۲۰،ص۲۷۲) البته این نکته حایز اهمیت است که حیا با خجالت کشیدن متفاوت بوده وانسان تنها دربرابر خداوند باید خجالت بکشد در روایتی از امیرالمومنین علی(ع) نقل شده است: «اَفضَلُ الحَیاء اِستِحیاؤکَ مِنَ الله: با فضیلت ‏ترین و ارزشمند‏ترین حیا این است که انسان از خدا خجالت بکشد.» با تعاریف ذکر شده کاملاً تفاوت حیا که ستایش شده است و بحث رودربایستی(خجالت) که رفتاری نکوهیده است و نوعی عدم توانایی و ضعف در مهارت جرأت مندی است، آشکار می شود.این درحالی است که شبکه های غربی وماهواره ای حیا رانشانه گرفته اند وگستاخی وگسستن بندهای حیا را ترویج می دهند

*کسی که حیانداردایمان ندارد

امام علی(ع) فرموده اند :« مؤمن هرگاه عملی بر خلاف ایمانش از او سر بزند ، شرم می کند.»(غررالحکم،ح۳۴۶۲) امام صادق(ع) نیز می فرمایند: حیا از ایمان است و ایمان در بهشت.(کافی،ج۲،ص۱۰۶) وکسى که ‏فاقد حیا باشد، از داشتن نعمت ایمان بى‏نصیب است: لا ایمان لمن لا حیاء له.( وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۶۶) و همچنین از امیرالمومنین(ع) روایتست که فرمودند: الحیاء و العفاف و العی اعنی عی اللسان لاعی القلب من الایمان: حیا و پاکدامنی و کندی زبانی از ایمان هستند و کاملاً همدوش و در یک ردیفند و چون یکی از آن دو برود، دیگری هم در پی آن برود: الحیاء و الایمان مقرونان فی قرن فاذا ذهب احدهما تبعه صاحبه.( غررالحکم، ج۲، ص۱۰۷) و ایمان هم تنها لقلقه زبان نیست، بلکه ایمان زمانی صدق خواهد کرد و فرد مؤمن خوانده می شود که عمل هم داشته باشد و عمل غیر از احکام دین و عقاید فرد نخواهد بود، پس فرد باحیا حتما عمل کننده به تمامی دستورات دینی و ایمانی از جمله رعایت عفاف و حد پوشش نیز خواهد بود.پیامبراکرم(ص)نیز بسیار به ضرورت وجودحیا درزنان ومردان تاکید می ورزند ومی فرمایند:”خداوند وقتی بخواهدبنده ای راهلاک سازد حیاراازاوبگیردوقتی حیاازاوگرفته شود متنفرومنفور شود.وقتی متنفر ومنفورشدامانت ازاوگرفته شود وهمینکه امانت ازاوگرفته شدراه خیانت پیش گیرد وکسان نیز به اوخیانت کنندووقتی چنین شدرحم ازاوبرخیزدوقتی رحم ازاوبرخیزدمطرود وملعون شودوطوق اسلام رااز گردن اوبردارند.”همچنین ایشان حیاراشعبه ای ازایمان می دانندوآن راتمام دین برمی شمرند.(نهج الفصاحه،باب حیا)

*القای بی حیایی بوسیله برنامه های ماهواره

اغلب فیلم ها وسریال های غربی وماهواره ای دارای مضامین زیر است که با دقت وتوجه درآنها به راحتی می توان به یک نتیجه وجمع بندی رسید که مضمون تمامی آنها بی حیایی را ترویج می دهد.ازآن جمله اند:
۱-تشابه حقوق زن ومرد به جای تساوی آنها.به راحتی می توان دید که با پروبال دادن بی حدبه زنان ودخالت آنان درتمامی حیطه ها این دیدگاه به مخاطب القا می شود که زن ومرد هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارندودرجامعه وروابط اجتماعی می توانندبه کارهای مشابه بپردازند واین یعنی شکستن مرز حیا برای یک زن
۲- ترغیب به داشتن روابط متهورانه عاشقانه
۳- متقاعد کردن زنان به رسیدگی بیشتر به تن و ظاهر خود برای جلب توجه مردان، برجسته کردن جذابیت و لذت جویی .این یعنی القای خود رانشان دادن ودیده شدن به هرقیمتی یعنی حیا رابشکن.
۴- زیر سؤال بردن ازدواج و ایجاد تردید درباره اهمیت و ارزش آن، تئوری‌پردازی، طرح سؤال و ایجاد شبهه و تردید مکرر درباره دیدگاه‌های افرادی که به بی‌بند وباری روی نیاورده‌اند یا به زندگی مشترک خود پایبندند و در مقابل ارائه دیدگاه‌ها و پاسخ به سؤال‌های شبهه‌افکنانه برای اقناع مخاطب در خصوص تغییر زمانه و این تفکر که افراد نباید پایبند به زندگی‌های سنتی باشند.این یعنی القای این نکته که مسائلی مانند حیا دست وپاگیر وسنتی است.
۵- نمایش مکرر مشروب‌خواری و مزخرف‌گویی‌ها هنگام مستی.
۶- بیان راه‌های دوستی با جنس مخالف و ظرافت‌ها و مسائل مربوط به دوستی با جنس مخالف
۷-متشابه شدن زنان به مردان درگویش وحرکات .وقتی زن یادبگیرد مانند یک مرد صحبت کند وسعی کند شخصیتش رامانندیک مرد جسور وبی باک نشان دهد دیگر نخواهدتوانست ریحانه ای درحجاب حیا باشد.
۸- نمایش روابط خارج از چارچوب‌های اخلاقی، ابراز علاقه‌های شهوانی و اغواکننده
۹-شکستن وزیرپاگذاشتن مرزها وخط قرمزهای دین با القای عدم وفاداری زنان و مردان متأهل به همسران خود که گاه با نیت انتقام از همسر به علت عدم وفاداری او صورت می‌گیرد، دیالوگ‌های جنسی و توصیه به خیانت و عدم وفاداری
۱۰- شبکه ها ی ماهواره ای وغربی گاهی اوقات تیتراژ بسیار کوتاهی با یاد‌آوری عناوینی مانند “چهارشنبه سوری”و… را در کنار عناصر مورد علاقه و توجه مخاطب ایرانی قرار می‌دهند و در نتیجه به تدریج نوعی همگرایی و ترویج مسائل و شئونات مورد نظر را که تصاویری جذاب هم برای آنها انتخاب کرده‌اند انجام می دهند.سپس مسائلی مانند زن ومردمنهای حیا را القا می کنند.
۱۱-عادی جلوه دادن بی احترامی به والدین وبزرگترها که این یعنی بروز بی حیایی از اولین محل شکل گیری شخصیت واولین کانون تربیتی که همان خانواده است.
۱۲-عادی جلوه دادن روابط زن ومرد وروابط دختروپسر که ترویج بی حیایی در جامعه می باشد.

*بدپوششی زنان ومردان به علت کم شدن حیا

برنامه های ماهواره ای ابتدا قبح اعمال منفی دین را می ریزند وسپس بارواج بی حیایی ،زنان ومردان وبه خصوص نسل جوان را به عروسک های خیمه شب بازی تبدیل می کنند تا وسیله ای برای بروز ونشان دادن مدهاوپوشش های مد نظرآنها باشند .

برنامه سازان بیگانه سعی در القای پوشش و مدهایی دارند که مردم عادی کشورهای خودشان در کوچه و خیابان هیچ گاه از چنین ظواهری استفاده نمی‌کنند و چنین پوشش و آرایش‌هایی تنها مربوط به سالن‌های مد و خوانندگان و هنرپیشگان شان است وقتی حیا کم شد انسان راضی می شوداز هر مد،لباس وپوششی استفاده کند.

برخی از بینندگان داخلی ماهواره در کشور ما نیز با تماشای این برنامه‌ها، ارزش خود را بر اساس نوع پوشش تلقی می‌کنند و این باعث رواج بد حجابی و استفاده مردم از لباس‌های نامناسب برای جلب توجه می‌شودونبودحیا نیز مجوزی برای این پوشش ها خواهد شد.

*سوادرسانه ای راهکار مقابله با تاثیرپذیری ازبی حیایی ماهواره

از جمله راهکارهایی که می تواند تاثیرپذیری افرادرا ازماهواره کمتر کند ومانع بروز مواردی همچون بی حیایی درجامعه گردد بالابردن سوادرسانه ای می باشد .که درمطالب بعدی به آن اشاره خواهدشد. وقتی حیا کم شد انسان راضی می شوداز هر مد،لباس وپوششی استفاده کند.
شناخت بهتر رسانه ها، آموزش مهارت های زندگی، ترویج گفتگوی کلامی در خانواده های ایرانی، تقویت اعتماد به نفس، استقلال فرهنگی، تقویت باورهای دینی و اعتقادی و دشمن شناسی از مهم ترین راهکارهای مقابله با تهدیدات ماهواره است. ...../منیره فهامی /

 


 دانش بر 2 نوع است :

1- ما خود یک موضوع را می دانیم  یا

2- می دانیم که در کجا می توانیم به اطلاعاتی در خصوص آن موضوع دست پیدا کنیم .

و امروز می بینیم  که بیش از هر زمانی دیگر باید بر دانش دوم تسلط داشته باشیم و بتوانیم اطلاعات مورد نیاز خود را از میان انبوهی از منابع ، درست انتخاب کنیم ، چرا که دسترسی بسیار زیادی به دارائیهای احتمالی ذهنمان به سهولت وجود دارد .

 تعاریف و مدل های سواد رسانه ای

 براساس  تعریفی که کارشناسان حوزه ارتباطات ارائه داده اند : سواد رسانه ای « توانایی دستیابی ، تجزیه و تحلیل ، نقد ، ارزیابی و ایجاد ارتباط به گونه های مختلف است » . از نظر آنان   فرد واجد این مهارت قادر است به صورت منتقدانه ، درباره آنچه در کتاب ، روزنامه ، مجله ، تلویزیون ، رادیو ، فیلم ، موسیقی ، تبلیغات ، بازی های ویدئوئی ، اینترنت و ... می بیند ، می خواند و می شنود ، فکر کند . همچنین سواد رسانه ای از نظر برخی  کارشناسان ، به معنای فراگیری چگونگی تولید پیام با استفاده از رسانه های چاپی ، سمعی و بصری و .... است .

 تعاریف دیگراز سواد رسانهای :

1-      سواد رسانه ای عبارست است از توانایی دستیابی، تجزیه، تحلیل، نقد و ارزیابی و ایجاد ارتباط به گونه های مختلف است.

2-      سواد رسانه ای عبارت است از استفاده از رسانه ها با توجه به هدف پیام، درک صحیح پیام و اینکه پیام ارائه شده چه رسالتی برای مخاطب خود دارد و انگیزه آن پیام چه بوده است.

3-      سواد رسانه ای عبارت است از  هوشیاری مخاطب در ارتباط با رسانه ها و آگاهی وی از اینکه چه پیامی با چه هدفی و با چه موقعیتی به وی ارائه می¬شود تا او بتواند تفسیری درست از برنامه های مختلف رسانه ها ارائه نماید.

4-      توانایی و قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات و پیام‌های رسانه‌ای که می‌توان در چارچوب‌های مختلف چاپی و غیر چاپی عرضه نمود را سواد رسانه‌ای می‌گویند.

  سواد رسانه‌ای به طور کلی عبارت است از: استفاده از رسانه‌ها با توجه به هدف پیام، و درک صحیح پیام و این‌که پیام ارائه شده چه رسالتی برای مخاطب خود دارد و انگیزه آن پیام چه بوده است. به عبارت دیگر سواد رسانه‌ای یعنی: هوشیاری مخاطب در ارتباط با رسانه و آگاهی وی از این‌که چه پیامی با چه هدفی و با چه موقعیتی به وی ارائه می‌شود. تا وی بتواند تفسیری درست از برنامه‌های مختلف رسانه‌ها ارائه کند

 کارشناسان حوزه سواد رسانه ای از 5 اصل اساسی برای تحلیل منتقدانه پیام های رسانه ای یاد می کنند که عبارتند از :

1. پیام های رسانه ای را دست اندر کاران رسانه ها می سازند .

2. پیام های رسانه ای تنها بخشی از واقعیت را بیان می کنند .

3. هر رسانه مجموعه ای از قواعد منحصر به فرد برای تولید پیام دارد .

4. مخاطبان پیام های رسانه ای را معنا می کنند . رسانه ها در چارچوب منافع اقتصادی و سیاسی خود قدم برمی دارند.

5. از سوی دیگر بعضی از صاحبنظران علم ارتباطات ، سواد رسانه ای را مفهومی می دانند که در پنج پرسش زیر مطرح میشود .

 

        چه کسی پیام های رسانه ای را می آفریند ؟

        کدام یک از فنون رسانه ای برای جلب توجه مخاطبان استفاده شده است ؟

        چگونه افراد مختلف قضاوتها و تفسیر های گوناگونی از پیام های یکسان دارند ؟

        ارزش ها و سبک ها ی زندگی که در رسانه ها ارائه می شوند کدامند ؟

        هدف سازندگان و آفرینندگان پیام چیست ؟

 از نظر هابز سواد رسانه ای توان ارزیابی پیام های رسانه ای است که در دو سطح عمل می کند از یک سو ، در سطح نخستین و مقدماتی ، مخاطب به موضوعات و پرسشهایی مانند چه کسی پیام های رسانه ای را می آفریند ؟‌از چه فنونی استفاده می کند ؟ و با چه هدفی پیام را ارسال می کند ؟ توجه دارد و از سوی دیگر ، در سطحی عمیق تر ، مخاطب ارزش ها و سبک های پنهان و مستتر در پیام را مدنظر قرار می دهد .

 

 سبک های زندگی و ارزش های  مشترک در پیام

به نظر می رسد پرسش های سطح نخستین و مقدماتی ، بخشی از پرسشهای هارولد لاسول در تعریف ارتباطات باشد . از نظر لاسول ، در هر ارتباط 6 پرسش « که می گوید؟ چه می گوید ؟ کجا می گوید ؟ چگونه می گوید ؟ برای چه می گوید ؟ با چه تاثیری می گوید ؟ » مطرح میشود . این امکان وجود دارد که بین نظر لاسول در حوزه ارتباطات و هابز در زمینه سواد رسانه ای تلفیق صورت گیرد و بر این اساس ، مدل جدیدی آفریده شود ، به این ترتیب که سواد رسانه ای به مثابه مفهوم اصلی ، از 2 لایه تشکیل شده است . یکی لایه « مرکزی یا درونی » و دیگری « لایه پیرامونی ، بیرونی » . در لایه بیرونی ، مولفه های اصلی ارتباطات رسانه ای مورد نظر لاسول ، شامل : « چه کسی می گوید ؟ چگونه می گوید ؟ با چه تاثیری می گوید ؟ » مطرح میشود و در لایه درونی ، ارزشها و سبک های زندگی ارائه شده در پیام مورد بررسی قرار می گیرد .

 

ارزشها و سبکهای زندگی مستتر در پیام

 ویژگی اصلی لایه درونی ( بر خلاف لایه بیرونی ) این است که ویژگی های پنهان تر پیام را در بر می گیرد و به همین دلیل ، فهم سواد رسانه ای مبتنی بر آن ، پیچیده تر از لایه بیرونی است ؛ مخاطبی که از چنین سطحی از سواد رسانه ای برخوردار باشد و بتواند ارزشها و سبک های زندگی پیام های آشکار و پنهان را تشخیص دهد ، از دانش بیشتر و عمیق تری برخوردار خواهد بود .

 

 سواد رسانهای چیست؟

ضرورت مطالعه رسانه به سبک انتقادی و منسجم در سال های اخیر بدیهی شده است، زیرا  رسانه ها موقعیت مرکزی زندگی فرهنگی و سیاسی ما را در بر گرفته اند. در واقع ما درباره جهان فراتر از تجربیات مستقیم که از طریق رسانه دریافت می کنیم می دانیم. در حقیقت رسانه، بیرون از برنامه آموزشی مدرسه مانده است و گاهی اوقات رسانه ها به بسیاری از ابعاد جامعه و آگاهی فردی ما غالب می شود، همین امر موجب می شود تا رسانه ها با قدرتشان بر ابعاد ناآگاه زندگی ما تأثیر بگذارند. تعجب آور نیست که ما می خواهیم رسانه را مطالعه کنیم؛ بلکه این تعجب آور است که گام بلندی برای شروع مطالعه برداشتیم. سواد رسانه ای به رویه های درک رسانه های جمعی و کاربرد آن می  پردازد. و همچنین به دانشجویان کمک می کند تا درکی آگاهانه و انتقادی درباره ماهیت رسانه های جمعی، فنون استفاده از آن و توسعه این فنون داشته باشند. به ویژه هدف آموزش سواد رسانه ای افزایش درک دانشجویان از چگونگی کار رسانه، تولید معنا، ساماندهی و ساخت واقعیت از سوی رسانه است. اساساً آموزش سواد رسانه ای باید با هدف آموزش دانشجویانی که درکی از رسانه نظیر دانش درباره نقاط قوت و ضعف رسانه، رسانه متعصب و ضروری، نبوغ هنری و حیله گری درباره رسانه و دانش درباره تأثیرگذاری و تأثیرپذیری رسانه داشته باشد. مفاهیم کلیدی در سواد رسانه ای برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده شده است. در کانادا، سواد رسانه ای بخشی از برنامه آموزش مهارت های زبانی (مهارت های دوازده گانه آموزش زبان) می باشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای همه برنامه  های آموزش سواد رسانه ای فراهم می کند و همچنین به معلمان زبان رسانه ای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه می دهد.

1-    همه رسانهها ساختارمند هستند

رسانه با دقت ساختارهای زیرکانه ای ارائه می کند که بسیاری از تصمیم گیری ها و نتایج را از عوامل تعیین کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیام های رسانه ای است که پیش  ساخته هستند و حاوی نگرش ها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشت هایی از واقعیت برای ما ارائه می­کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم:

 - این پیام چگونه شکل گرفته است؟و چگونه واقعیت را بازنمایی می کند؟

2-همه افراد پیام  ها را به سختی تفسیر می­کنند.

کسانی که برنامه تلویزیونی یا وب­سایت مشابهی می­بینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشت های مشابه مواجه نمی شوند. هر کسی می تواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزش ها و عقاید به صورت های مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چگونه دیگران پیام ها را به صورت متفاوتی درک می کنند؟

 3.رسانه منافع تجاری دارد.

بیشتر رسانه ها برای سود ایجاد شده اند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهی های تجاری بدیهی ترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیام های تبلیغاتی شکل های زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (به طور مشخص کالایی را در برنامه ها و فیلم ها نشان می دهند)، حمایت کنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایت های اشخاص مهم یا نام نویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه کسی و چرا متن رسانه ای را تولید می­کند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند؟

 4.رسانه پیامهای ایدئولوژیک و ارزشی دارد.

تولیدکنندگان پیام های رسانه ای عقاید، ارزش ها، باورها و تعصب هایی دارند. این عوامل می توانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر  گزارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانه ای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بی طرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیام ها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده می شود، می تواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم: چه سبک زندگی، ارزش ها ودیدگاه هایی از این پیام بازنمایی یا چشم پوشی شده است؟ لازم است که پیام های رسانه ای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرف گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.

 5.  هر رسانهای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.

هر رسانه ای معنایی خلق می کنند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیک ها و سبک ها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده می کنند. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو می شود، آن پیامی از زمان را نشان می دهد. لینک های داغ یا دکمه های جهت یابی نشان می دهد که چیزی را که نیاز دارید را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیت ها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده می کند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک می کنیم. ما در درک زبان  رسانه های مختلف روان و سلیس شدیم و می توانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارت های سواد رسانه ای ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانه ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند

افزایش می یابد

 6.رسانه معانی تجاری دارد.

سواد رسانه ای بر آگاهی از پایه های اقتصادی تولیدات رسانه های جمعی مبتنی است. شبکه ها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه می دهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کرده اند و چگونه بینندگان را در گروه های بازاری ساماندهی کرده اند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخاب های زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد (نود درصد از روزنامه ها، مجلات، ایستگاه های تلویزیونی و شرکت های نرم افزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده می باشد).

7. رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.

یک بعد مهم از سواد رسانه ای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه می باشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانه های جمعی تلاش می کند تا ارزش ها و نگرش های اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانه ای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.

8.در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند

رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مک لوهان با عنوان «رسانه پیام است» می باشد. یعنی هر رسانه ای برنامه و جهت گیری های تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوه های منحصربه فردی رمزگذاری می کند. بنابراین رسانه های مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشت ها و پیام های متفاوتی ایجاد کنند.

 1. چه کسی پیام را میرساند ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای ، این توانایی را دارد که پدید آورندگان پیام                                   کارگردان ، بازیگران ، تهیه کنندگان ، سیاستگذاران و ... ) را تشخیص  دهد .

 2.چگونه پیام ساخته و ارائه میشود ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای ، این توانایی را دارد که ابعاد فنی تولید و ارائه پیام ( دکوپاژ ، مونتاژ ، نورپردازی ، زاویه دوربین ، نحو تدوین تصاویر و ... ) را تشخیص دهد .

3. پیام برای چه کسی ساخته و ارائه شده است ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای ، این توانایی را دارد تا تشخیص دهد که پیام برای چه گروهی از مخاطبان تهیه و پخش شده است .

 4. برای چه هدفی پیام ارائه می شود ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای این توانایی را دارد تا هدف پیام آفرینان ( اعم از اهداف سیاسی – اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ) را تشخیص دهد .   

 5. تاثیر گذاری پیام تا چه حد است و چه جهت گیری دارد ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای این توانایی را دارد تا میزان تاثیر گذاری پیام را تعیین کند ، همچنین پیامدهای آسیب زا یا اثرات مثبت ( حفاظت کننده ) پیام را تشخیص دهد .

 پاسخ به این پرسش که پیام رسانه ای برای چه کسی ، چگونه و توسط چه کسی شناخته شده است و پدید آورندگان آن با چه هدفی  با انتظار چه نوع تاثیر گذاری بر مخاطب آن را طراحی کرده اند « وضعیت زمینه ای پیام » را برای مخاطب روشن میکند . همچنان که پاسخ به مهمترین پرسش در حوزه ارتباطات رسانه ای یعنی انکه پیام چیست ؟ وضعیت ساختار متن پیام را به مخاطب نشان می دهد . این ساختارها شامل « انواع ژانرها » و قالب های پیام رسانه ای است .

ویژگی لایه درونی

هر پیام ارزش ها و سبک های زندگی متناسب با خود را به نمایش می گذارد ؛ منظور از سبک زندگی « اعمال و کارهایی است که به شیوه ای خاص طبقه بندی شده اند و حاصل ادراکاتی خاص هستند . سبک زندگی شامل آن دسته ار اولویت های افراد است که به صورت عمل قابل مشاهده اند .

 ساختار های دانش

ساختارهای دانش، منظمه به هم پیچیده ای از دانسته های مخاطبان است که ویژگی خاصی دارد . نخست آنکه این منظومه ، مجموعه   ای بی شکل و در هم و برهم از اطلاعات نیست و مخاطبان در شکل دهی به آن ، وضعیت فعال دارند . دوم آنکه دانسته ها در این بافت به هم پیچیده ، ارزش برابر و یکسان ندارند . برخی اطلاعات مهمتر هستند و برخی ارزش کمتری در وضعیت ساختارهای دانشی دارند. برای مثال دانستن عنووان های برنامه های تلویزیون و هنر پیشه ها و بطور کلی ، اطلاعاتی که در پاسخ به عنصر « چه » ارائه می شوند ، اطلاعات کم اهمیتی « در ساختار های دانش » هستند . اطلاعات ارزشمندتر ، دانسته هایی هستند که در پاسخ به پرسشهای « چرا » و « چگونه » مطرح میشوند .

پاتر همچنین یاد آوری میکند ساختارهای دانش رسانه ای  افراد، پنج حوزه را در بر میگیرد :

1. محتوای رسانه ای (media content)

2.تاثیر رسانه ای (media effect)

3. صنایع رسانه ای (media industries)

4.جهان واقعی (realworld)

5.خود (self)

منظومه دانش این پنج حوزه پشتیبانی کننده منبع شخصی در برابر رسانه است .

جالب توجه آن است که در سه جزء محتوای رسانه ای ، تاثیر رسانه ای و صنایع رسانه ای ، به طور مستقیم « رسانه » مورد توجه قرار میگیرد . به این ترتیب که در مولفه صنایع رسانه ای ، به ظرف رساننده پیام و ویژگیهای فناورانه آن ، در جزئ محتوای رسانه ای ، به درون مایه رسانه و در خبر و در تاثیر رسانه ای به پیامد های رسانه ای ( شامل : جنبه های آسیب رسانه ای و سلامت رسانه ای ) توجه می شود .در حالیکه دو بعد دیگر ، به بنیادهای منظومه دانش فرد مربوط می شود ، چنانکه در یک سو ، جهان واقعی قرار دارد ؛ جهانی که پیام نسبتی نسبت(Constructivism) دارد هر چند از منظر نظریه سازه گرایی این ارتباط آئینه وار نیست به این معنا که رسانه ، تصویر آئینه واری از واقعیت ایجاد نمیکند و پیام رسانه ای ، ما به ازای یک به یک ، با جهان واقعی ندارد . در سو دیگر ، مخاطب قرار گرفته است . مخاطبی که تنها بخشی ار جهان واقعی به تور فهم او در می آید و هر کدام از مخاطبان ، واقعیتی از جهان واقعی را تجربه میکنند . به همین دلیل ، هرچند جهان واقعی ، جهانی یکپارچه است ، واقعیت پیوند خورده با جهان واقعی ، چند گانه است . بر این مبنا ، « خود – گزارش دهی (self report) » انسان ها از جهان واقعی برابر نیست و نکته جالب تر آنست که رسانه ها ، واقعیت جهان واقعی را برای انسان پیچیده تر میکنند ، به این ترتیب که ، در نسبت بین واقعیت و جهان (mediation) در نقش میانجیگری واقعی ابهام بیشتری ایجاد میکنند .

 منبع شخصی

مخاطبان از  این عامل اهداف و سایق انگیزشی رسانه ها را توضیح پذیر میکنند چنانچه برخورداری مخاطبان از رسانه ها (active and passive) پیوستاری از کنش فعالانه تا منفعل می گیرد ؛ به این ترتیب که جایگاه قوی و ضعیف یعنی مخاطبان از اهداف رسانه ای خود آگاه نیستند و کنترل کمی بر روش استفاده از آن دارند . بنابراین استفاده هدفمند مخاطبان از رسانه های گوناگون و تجزیه و تحلیل پیام رسانه ای به قوی شدن جایگاه آنان منجر میشود.

 

شایستگی و مهارت های استفاده از رسانه

 نیروی عملکردی (plan) فرایند سواد رسانه ای ، حامل طرح مخاطب است ؛ طرح عمل ، مهارت های مخاطبان در فرایند   استفاده و به کارگیری مخاطبان است و نیروی عملکردی مخاطبان ، به معنای شایستگی های آنان در استفاده از رسانه ها ، به ویژه رسانه های جدید .

بر اساس الگوی پاتر ، مخاطب برای مواجهه با رسانه ها ، از ابزارهای دو گانه « مهارت و شایستگی ها » استفادده میکند .منظور از شایستگی ، ویژگی ای از مخاطب است که به او امکان میدهد در تماس با رسانه قرار بگیرد . برای مثال ، فردی که شایستگی یا توانایی خواندن ندارد ، نمیتواند از رسانه های چاپی استفاده کند . شایستگی ، ویژگی ای است که به طور معمول ، مخاطب در سالهای نخستین زندگی ، کسب میکند . شایستگی استفاده از رسانه جنبه ای دو قطبی دارد چنان که فرد میتواند یا به سوی استفاده از رسانه برود و یا از به کار بردن ان رویگردان شود . از انجا که ویژگی شایستگی مخاطب ، در نخستین سالهای زندگی شکل می یابد ، امکان ارتقا بخشی آن اندک است در حالی که مهارتهای استفاده از رسانه ، امکان ارتقا بخشی بیشتری دارد . از نظر پاتر ، برخورداری مخاطبان از مهارتهای رسانه ای ، صورتی پیوستاری دارد ، به نظر وی میزان اهمیت مهارتهای رسانه ای به یک اندازه نیست .

 فهرستی از مهارتهای کنشی در سواد رسانه ای عبارتند از :

 تحلیل (analysis)  : شکستن پیام به عناصر معنا دار

ارزشیابی (evaluation) : داوری درباره ارزش پیام یا امکان مقایسه عناصر پیام

گروه بندی (grouping) :تعیین اجزای مشابه و متفاوت پیام

استقرا(reduction) :نتیجه گیری از برخی اجزای پیام و تعمیم آن به بقیه اجزا

قیاس(deduction) : استفاده از اصولی فراگیر برای تبیین موارد خاص

ترکیب(senthesisجمع بندی پیام های مختلف در ساختاری جدید

خلاصه سازی (abstracting) : ارائه توصیفی روشن ، درست و فشرده از پیام

 

وظایف پردازش پیام اطلاعات (meesage-processing tasks)

 

از منظر پاتر ، در عالی ترین شکل ، سواد رسانه ای مخاطب به وظیفه «پردازش کنندگی » اطلاعات می پردازد که در سه نظام مندی 1-  « همتا سازی معنایی »  2- «گزینش گری»  و   3- «سازه های معنایی»   متبلور میشود .

در گزینشگری ، مخاطب تصمیم میگیرد که با پیام مواجه شود یا آن را نادیده بگیرد ، این تصمیم گیری ، جنبه ای کاملا ارادی دارد و در صورتی که مخاطب تصمیم به برخورداری از پیام بگیرد ، پیام برای او حامل معنا میشود . به عبارت دیگر ، مخاطب معنای هر پیام را با منظور معنایی خود همتا میسارد و در نتیجه در این سطح ، نمادهای مستتر و آشکار اطلاعات را کشف و شناسایی میکند .

از سوی  دیگر ، در مراحل گزینشگری تمرکز مخاطب بر بررسی دریافتی از رسانه ها در محیط است. در دیدگاه  پاتر منظور از محیط همه جهان واقعی و منابع رسانه های دیگر است به عبارتی پذیرفتن و یا حتی نپذیرفتن پیام از سوی مخاطب به میزان انطباق آن با منابع رسانه ای دیگر و جهان واقعی بستگی دارد . در مراحل دوم مخاطب بر منظومه انسجام یافته نمادها در پیام متمرکز می شود یعنی به پیام هایی میپردازد که با معناهای آموخته او در گذشته هماهنگ باشد . در مرحله سوم ، مخاطب بار دیگر به اولین بخش مدل پاتر یعنی ساختارهای دانش بر میگردد و سعی میکند ساختار دانش خود را گسترش دهد.

 مراحل پردازش اطلاعات از منظر پاتر

1.گزینشگری پیام

وظیفه : تصمیم در باره نادیده گرفتن پیام یا پرداختن به آن

هدف : توجه به سودمند ترین جنبه پیام و نادیده گرفتن بقیه جوانب آن

تمرکز : بررسی پیام دریافتی در محیط

2. همتا سازی معنایی

وظیفه : استفاده از توانایی ها و شایستگیها ی اساسی به منظور شناسایی نمادها و معناهای پنهان در پیام.

هدف : استفاده از نمادهای معنایی قبلی

تمرکز: بررسی نمادها در پیام

3 . معنا سازی

وظیفه: استفاده از مهارتهایی که مخاطب با کمک آن ها میتواند معنای فراتر از آنچه را مورد نظر فرستنده بوده است را کشف کند و معنای کاملا شخصی و فردی از پیام بسازد .

هدف : تفسیر پیام ها با بیش از یک رویکرد

تمرکز : گسترش ساختارهای دانش

در مجموع ، از منظر الگوهای نظری و هابز و تایمن ، سواد رسانه ای دامنه ای از گسترش یافتگی های فهم مخاطب از رسانه است چنانکه مخاطب ، در می یابد چگونه رسانه ها معنا تولید میکنند  چگونه معنای رسانه ای در لا به لای فنون مختلف بسته بندی میشود و چگونگی رسانه ها ، جهان واقعی را به شکل خاص مورد نظر خود واقعیت میبخشد.

همچنین بر اساس الگوی پاتر  « سواد رسانه ای » از عوامل گوناگون « ساختار دانش » ، « جایگاه مخاطب » و « پردازش پیام » تشکیل شده است که یکدیگر را پشتیبانی میکند و در منظومه منسجم قرار دارند . به نظر میرسد ، این الگو ، نسبت به دو الگوی دیگر ، از شبکه سازی گسترده تری برخوردار است و می تواند حدود دانش مخاطب نسبت به رسانه ها ، مهارت لازمی برای استفاده از رسانه ها و مهمتر از همه نظام معنا جویانه ای و معنا ساز پیام را مورد بررسی قرار دهند.

بنابراین می توان سواد رسانه ای را بصورت های زیر تعریف کرد :

.اگر چه در سواد رسانه ای از رسانه ها انتقاد میشود ، این به معنای استفاده نکردن از رسانه نیست .

. سواد رسانه ای ، به معنای محدود کردن تماشای تلویزیون نیست ، بلکه به معنای تماشای با دقت آن است .. سواد رسانه ای ، کشف ساده اهداف سیاسی ، کلیشه ها و باز نمایی های انحرافی نیست ، بلکه فهم نکاتی است که در رسانه ها ، هنجار تلقی میشوند

 

 

  سطوح و اصول سواد رسانه‌ای

 استادان و کارشناسان سواد رسانه‌ای درباره مجموعه‌ای از اصول که به عنوان بخشی از سواد رسانه‌ای مورد بحث قرار می‌گیرند به توافق نسبی دست یافته‌اند که عبارت‌اند از:

1- اصل اول مبتنی بر این است که رسانه‌ها ساختگی هستند و همه اموری که آن‌ها به نمایش می‌گذارند، منطبق با واقعیت نیستند و در واقع در روزگار واقعیت مجازی و شبیه‌سازی کامپیوتری، دیدن عین  باور کردن نیست.

2- اصل دوم آن است که نمایش‌های رسانه‌ای، بازسازی واقعیت هستند، این اصل به معنای درک این نکته است که میان شیوة ارائه وقایع به وسیله رسانه‌ها و شیوه درک این وقایع از سوی ما به عنوان مصرف کنندگان رسانه‌ها، یک رابطه قطعی وجود دارد.

3- اصل سوم آن‌که گروه‌های متفاوت  پس از رویارویی با محتوای رسانه‌های یکسان، اجزای کاملاً متفاوتی از همان محتوا را انتخاب، رد، حفظ و درک می‌کنند.

4- اصل چهارم به تجاری بودن محصولات رسانه‌ای اشاره می‌کند، یعنی اصل موضوع فقط جنبة مالی است و هر نوع درک واقعی از محتوای رسانه‌ها را نمی‌توان از زمینة اقتصادی و ضرورت‌های مالی محرک صنعت رسانه‌ها جدا کرد.

5- اصل پنجم ایدئولوژیک بودن پیام‌های رسانه‌ای   است.  درک ارزش‌ها و باورهای اساسی که تلویزیون و رسانه‌ها تعلیم می‌دهند، نکته محوری در زمینه سواد رسانه‌ای است.»

6-اصل ششم به پیامدهای سیاسی و اجتماعی پیام‌های رسانه‌ای اشاره دارد. این اصل به بررسی رابطه میان تصویر و تأثیر، محتوا  و پیامدها می‌پردازد و این‌که در عصر مصرف و مادی‌گری، تربیت معنوی فرزندان را چگونه برعهده بگیریم. 

 به طور کلی با توجه به اصل سوادرسانه‌ای می‌توان اذعان کرد که با فرا گرفتن سوادرسانه‌ای می‌توان فهمید که چگونه اطلاعات و آگاهی هایی که از رسانه‌ها فرا می‌گیریم، طبقه‌بندی کنیم و هر کدام را در جای مناسب خود در ذهن قرار دهیم که به موقع بتوانیم از آن بهره بگیریم. در غیر این صورت قادر نخواهیم بود ارتباط مناسبی برای رسانه‌ها که ما را تحت بمباران اطلاعات خود قرار داده و حتی محیط اطرافمان برقرار کنیم.

هدف سواد رسانه‌ای

هدف اصلی سواد رسانه‌ای این است که به ما قدرت کنترل بیش‌تری نسبت به تعابیر پیام‌ها می‌بخشد واقعیت این است که همه پیام‌های رسانه‌ای دارای تعابیر و تفاسیر مختلف هستند. مثلاً روزنامه‌نگاران به ما تعابیر خودشان را از این‌که چه چیزی و چه کسی مهم است، ارائه می‌دهند، برنامه‌سازان برنامه‌های سرگرمی نیز تعابیر خودر ا از مفاهیمی چون انسانیت، آشتی، جنگ و خوشبختی نشان می‌دهند، صاحبان آگهی نیز سعی می‌کنند ما را متقاعد سازند مشکلاتی داریم و کالای آن‌ها که می‌تواند ما را در غلبه بر این مشکل یاری کند. هم‌چنین ما نیز به عنوان مخاطب می‌توانیم تعابیر خودمان را از این پیام‌ها داشته باشیم. چه ما آگاهی لازم در برخورد با رسانه را کسب کنیم یا نه، فرایند تأثیر رسانه ادامه دارد. زمانی که بتوانیم کنترل بیش‌تری نسبت به رسانه‌ها و تعابیر آن‌ها داشته باشیم، می‌توانیم به تأثیرات مثبت ناشی از آن‌ها قوت بخشیده و از تأثیرات منفی آن‌ها هم بکاهیم. سوادرسانه‌ای به افراد توانایی می‌بخشد تا ضمن این‌که متفکرانی باشند، خود نیز به مولدین خلاق پیام‌ها بدل بشوند.

 

 

توانایی‌های مرتبط با سواد رسانه‌ای

 

برخی از توانایی‌هایی که می‌توان در سایۀ سواد رسانه‌ای کسب کرد از این قرارند:

1.       توانایی استفاده از تکنولوژی روز از جمله کامپیوتر، برای پردازش و تولید اطلاعات؛

2.       توانایی نتیجه‌گیری در مورد روابط علّی و معلولی، میان گزارش‌های رسانه‌ها و واکنش عمومی؛

3.       توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشه‌سازی، تبلیغات و خشنونت در رسانه‌های دیداری؛

4.       توانایی تشخیص تفسیر و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛

5.       توانایی مصرف انتقادی و نه منفعلانه از رسانه‌ها؛

6.       توانایی اتخاذ رژیم مصرف رسانه‌‌ای؛ کسی که از سواد رسانه‌ای برخوردار است می‌تواند به درستی تصمیم بگیرد؛ که چه مقدار و چگونه از غذاهای رسانه‌ای استفاده کرده و در معرض چه بخش‌هائی از رسانه قرار بگیرد؛

7.       توانایی تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها.

 

ویژگی‌های اصلی سواد رسانه‌ای

  1. پیوستار و نه مقوله؛

سواد رسانه‌ای، موضوعی دارای درجات گوناگون است. در واقع از نظر منطقی، مقول به تشکیک بشمار می‌رود و مانند یک جعبه‌، مقوله‌ای نیست که یا باید در آن جای گرفت و یا جای نگرفت. بعبارت دیگر موضوعی نیست که دائر بین نفی و اثبات بوده و افراد در مقایسه با آن به دو دستۀ حائز سواد رسانه‌ای و فاقد آن تقسیم شوند؛ بلکه افراد در مقایسه با آن هریک درجات مختلفی از سواد رسانه‌ای را دارا هستند و در این پیوستاری که شبیه دماسنج می‌باشد، جایگاهی را اشغال می‌کند. کسانی که در سطح‌های پائین این پیوستار قرار دارند چشم‌اندازهای ضعیف و محدودی به رسانه‌ها داشته و دانش آنها چشم‌اندازهای کافی را برای استفاده در تفسیر معنای پیام‌های رسانه‌ای، فراهم نمی‌کند.

2-    چند بُعدی؛

سواد رسانه‌ای مستلزم آن است که در ابعاد گوناگون، اطلاعات کسب کنیم. این ابعاد عبارتند از: بُعد شناختی، احساسی، زیبائی‌شناختی و اخلاقی.

حوزۀ شناختی به اطلاعات واقع‌بنیاد دلالت دارد؛ مانند تاریخ‌ها، اسامی، تعاریف و ... این‌گونه از اطلاعات، در مغز مستقر هستند. اطلاعات حوزۀ احساسی که حاوی اطلاعاتی درباره احساساتی مثل عشق، نفرت، خشم و ... می‌باشد، در قلب مستقر است و جایگاه اطلاعات حوزه زیبائی‌شناختی که حاوی اطلاعاتی دربارۀ روش تولید پیام است را باید در چشم‌ها و گوشها دانست. هرقدر چشم و گوش قوی‌تر و دقیق‌تری برای شنیدن و دیدن وجود داشته باشد، اطلاعات زیبایی‌شناختی بهتر و بیشتری نصیب دارنده خواهد بود. جایگاه اطلاعات عرصۀ اخلاقی هم که شامل اطلاعاتی دربارۀ ارزشها است، در ضمیر و روح انسانی مستقر است. اطلاعات اخلاقی، ملاک و معیاری برای قضاوت راجع به "درست و غلط" را فراهم می‌کند. هرقدر اطلاعات اخلاقی دقیق‌تر باشند، ارزشهای نهفته در پیام‌های رسانه‌ای با عمق بیشتری درک شده و قضاوت‌ها دربارۀ آن ارزشها، دقیق‌تر و منطقی‌تر خواهد شد.

3-    ساختار قدرتمند دانشی،

 باید حاوی اطلاعاتی از هر چهار حوزۀ مذکور باشد و اگر یک نوع اطلاعات موجود نباشد، ساختار دانش، ضعیف می‌شود؛ که در نتیجۀ آن، سواد رسانه‌ای که از همین ساختارها تشکیل شده، ضعیف خواهد شد و نمی‌توان به درستی، نارسایی‌های پیام رسانه‌ای را تشخیص داد.

 

فرایندهای شناختی موجود در آموزش سواد رسانه‌ای

آموزش سواد رسانه‌ای که عبارتست از شناخت اطلاعاتی و انتقاد از رسانه، تکنیک‌ها و تأثیرات آن، در برگیرندۀ آن دسته از فرایند‌های شناختی است که در اندیشه‌های انتقادی مورد استفاده قرار می‌گیرند. برخی از این فرایندها عبارتند از:

1.       فهم و نقد سبک‌های زندگی مصرفی که در رسانه‌ها اشاعه می‌یابد؛

2.       فهم و نقد اختلاف و اغراض سیاسی و ایدئولوژیک پنهان در محتوای رسانه‌ها؛

3.       فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانه‌ها؛

4.       فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانه‌ای مثل آگهی‌های تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.

5.       فهم و نقد بازنمایی‌ها و کلیشه‌سازی‌های منفی اقلیت‌های فرهنگی، قومی، جنسیتی و نژادی در رسانه‌ها.

 

 لزوم آموزش سواد رسانه‌ای

"باری دونکان "   Barry Duncan  عضو انجمن سوادرسانه‌ای کانادا، سوادرسانه‌ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه‌ها معرفی می‌کند، دونکان در ضرورت این آموزش، دلائل زیر را برمی‌شمرد:

1- رسانه‌ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند.

2- تقریباً همه اطلاعات جز مواردی که آن‌ها را به طور مستقیم تجربه می‌کنیم، رسانه‌ای شده هستند.

3- رسانه‌ها بدون آن‌که خود آگاهی را فعال کنند بر ما تأثیر می‌گذارند.

4- سوادرسانه‌ای می‌تواند مصرف رسانه‌ای ما را لذت بخش‌تر کند و یک رابطه انفعالی   را به یک رابطه فعال تبدیل کند.

5-رسانه‌ها قادرند مدل‌های ارزشی و رفتاری قدرتمند خلق کنند.

 علاوه‌بر این دلایل، "دن بلیک" یکی دیگر از پژوهشگران عرصه سواد رسانه‌ای، دلایل زیر را در ضرورت سواد رسانه‌ای بیان کرده است:

 الف) ما در یک محیط میانجی و با واسطه زندگی می‌کنیم؛

ب) سواد رسانه‌ای بر تفکر انتقادی تأکید می‌کند؛

ج) وجود سواد رسانه‌ای، بخشی از حیات یک شهروند فرهیخته و تحصیل‌کرده است؛

د) سواد رسانه‌ای، مشارکت فعال را در یک محیط اشباع‌شده رسانه‌ای ترویج می‌دهد؛

هـ) آموزش رسانه‌ای به ما کمک می‌کند تا فن‌آوری‌های ارتباطی را درک و فهم کنیم.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد