دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

آنچه از سواد رسانه ای باید بدانی

  آنچه از سواد رسانه ای باید بدانی

م

نویسنده: ناصر اسدی
سواد رسانه ای یعنی دانش و مهارت کافی جهت دسترسی، ارزیابی، ارزشیابی و استفاده مناسب از پیام های رسانه ای. این توانایی از چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی قابل بررسی است.
دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات naserasady@yahoo.com  سواد رسانه ای ابزاری است که مخاطبان را در برابر هجوم پیام های مخرب رسانه ای مایه کوبی می کند. این سلاح آگاهی بخش، به مخاطبان بینش و قدرتی می دهد تا در همه ابعاد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی دست به گزینش مناسب از محتوای رسانه ها بزنند. این شناخت، به ویژه در عرصه فناوری های نوین رسانه ای از جایگاه مهم تری برخوردار شده است. گستردگی و ضریب نفوذ بالای رسانه های دیجیتال، خود گویای اهمیت بیش از پیش این موضوع است اما آنچه پس از شناخت باید مورد توجه قرار گیرد، ساز و کارها و روش های کاربردی در تمرین و اجرای سواد رسانه ای است. در این نوشتار به این موضوعات پرداخته می شود. زمانی که از سواد صحبت می شود، دانش و مهارت خواندن و نوشتن به ذهن می آید. این اندیشه، بیانگر سنت قدیمی در نگاه به توانایی استفاده از ابزار رسانه ای است که تقریباً تنها به رسانه های نوشتاری اختصاص می یابد. در گذشته اگر کسی به این دو مهارت (خواندن و نوشتن) دست می یافت، با سواد بود و از این جهت می-توانست از اطلاعات متفاوت در دسترس، به نحو مطلوب بهره مند شود.
اما امروزه چنین نیست. این دو مهارت، نقطه آغازین باسواد شدن هستند. در واقع توانایی خواندن و نوشتن تنها ابزاری هستند که شخص را آماده می کنند تا به سواد مطلوب در زمینه شناخت و بهره مندی از رسانه ها دست یابد. امروزه که فضای اطلاعاتی را درک می کنیم، مردم با حجم بسیار زیادی از اطلاعات با تنوع و کثرت بیشمار رو به رو هستند. علاوه بر این، فناوری های نوین رسانه ای، ابزار و امکاناتی را در اختیار کاربران قرار داده که با استفاده از آنها، به میزان و تنوع تولید اطلاعات شتاب و رشد بیشتری بخشیده اند. بنابراین شناخت و نحوه تعامل با رسانه ها، تولیدکنندگان محتوا و محصولات رسانه ای تولید شده از سوی آنان، به مراتب دشوارتر شده است. در چنین فضایی مخاطب رسانه ها باید بداند که چه رسانه ای محتوای مطلوب وی را ارائه می کند، اصولاً چه محتوایی را نیاز دارد و چگونه می تواند به آن دسترسی داشته باشد. از تهیه یک رادیو یا روزنامه گرفته تا راه اندازی یک تارنما و مدیریت آن، همگی از مباحث سواد رسانه ای است.
سواد رسانه ای را می توان در دو بخش مورد توجه قرار داد : نخست داشتن شناخت نسبت به همه ابعاد مرتبط با موضوع، و دوم چگونگی به کارگیری این شناخت در بهره مندی بهینه از رسانه ها. این مهارت کاربردی را می توان در حوزه های کلان، مانند فردی و خانوادگی تا حوزه های کلان، مانند نظام آموزش مدرسه و دانشگاه و سطح عموم جامعه اعمال کرد.
 
تعاریفی از سواد
جیمز پاتر در کتاب خود، نظریه سواد رسانه ای (رهیافتی شناختی)، به تعریف های متنوع فراوانی از منابع گوناگون اشاره می کند که برخی از مهم ترین آنها به شرح زیر است :
  • چارچوبی برای دسترسی، تحلیل، ارزشیابی و راه اندازی رسانه
  • تباط در همه انواع رسانه های چاپی و الکترونیک، همانند دسترسی، درک، تحلیل و ارزیابی تصاویر، واژه ها و آواهای پرنفوذی که فرهنگ همیشگی رسانه های جمعی مان را می سازند.
  • توانایی مصرف انتقادی و ایجاد رسانه؛ آموزش سواد رسانه ای در پی آن است که به مصرف کنندگان رسانه، آزادی بیشتری دهد تا به رسانه ها دسترسی یافته و آنها را تحلیل، ارزشیابی و ایجاد کنند.
  • سواد رسانه ای را به عنوان توانایی دسترسی، تحلیل، ارزش یابی و آفرینش پیام ها در رسانه های گوناگون تعریف می کنند.
  • توانایی ایجاد مفاهیم شخصی که از طریق نشانه های دیداری و کلامی هر روز از تلویزیون، آگهی، فیلم و رسانه های دیجیتال می گیریم. سواد رسانه ای چیزی بیش از دعوت دانش آموزان به کشف رمز ساده اطلاعات است.
  • مهارت بازخوانی رسانه ها، واکنش مؤثر و توانایی نوشتن و بازنویسی.

اگر به همه تعریف ها دقت شود، می توان به چند واژه کلیدی در این رابطه رسید؛ توانایی دسترسی، تولید، تحلیل و مصرف انتقادی. در واقع تقریباً همه تعریف ها دست کم یکی از این توانایی ها را شامل می شود. بنابراین به طور خلاصه می توان گفت : سواد رسانه ای یعنی دانش و مهارت کافی جهت دسترسی، ارزیابی، ارزشیابی و استفاده مناسب از پیام های رسانه ای. این توانایی (چنان که پاتر گفته) از چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی قابل بررسی است.

 

اهمیت سواد رسانه ای
زمانی که برای خرید خوراک، پوشاک، لوازم زندگی و . . . به فروشگاههای مرتبط می رویم، بی گمان می-دانیم چه می خواهیم و نیز می دانیم که کجا به دنبال چیزی برویم. برای اینکه نیازهای خود را از فروشگاه ها تأمین کنیم، حتما نسبت به خود فروشگاه، خوب و بد بودن مارک های گوناگون از اجناس و تمایزات آنها کم یا بیش اطلاعاتی داریم یا دست کم به دست می آوریم. در غیر این صورت خرید مناسب و سودمندی نخواهیم داشت.
به همین شیوه در بازار رسانه ای نیازمند شناخت و اقدام عقلایی هستیم. باید از نیاز خود آگاه باشیم. رسانه مناسب را بشناسیم. محتوای مورد نظر را برگزینیم و در نهایت آن را با نگاهی منطقی و انتقادی مصرف کنیم. چنین روندی البته به سادگی امکان  پذیر نیست زیرا رسانه ها این توانایی را دارند که مخاطب را در کنترل خود گیرند. آنها با شیوه های گوناگون مخاطبان خود را به سوی اهداف خود هدایت می کنند. به ویژه امروزه که با تولید و انتشار بیشمار اطلاعات از رسانه های بسیار فراوان رویارو هستیم.
در گذشته که تعداد و تنوع رسانه ها زیاد نبود، مخاطبان بهتر و عقلایی تر می توانستند دست به گزینش زنند. اگر چه رسانه ها اغلب کنترل مخاطبان را در دست داشته اند اما در زمان پیش از عصر اطلاعات، برخورد انتقادی با رسانه ها به پیچیدگی امروز نبود. امروزه با رشد و گسترش رسانه های جمعی (به ویژه رسانه های نوین) به مشکل تولید محتوای بیش از حد تصور، برخورد کرده ایم. برای نمونه در سال 2004 تنها در ایالات متحده حدود 65 هزار کتاب چاپ شده و این در حالی است که کتاب تنها یکی از رسانه-های جمعی است. به آمارهای جدول زیر مربوط به تولیدات رسانه ای توجه کنید 
 
رسانه
در ایالات متحده
در جهان
کتاب (عنوان ها در سال)
64711
968735
ایستگاه های رادیویی
12600
43973
ایستگاه های بخش تلویزیونی
1884
33071
روزنامه
2386
2386
نشریات دوره ای
20000
80000
نشریات تخصصی
10500
40000
خبرنامه ها
10000
40000
صفحه های آرشیوی وب
9^10*3
9^10*5/7
 
 
نه تنها امروزه اطلاعات در دسترس هر کسی هست بلکه با نرخ فزاینده ای پیوسته تولید می شود. امروزه با حضور تار جهان گستر و صفحات وب، شتاب تولید اطلاعات به طور باور نکردنی رو به فزونی است. این شتاب، خود نیاز به روز بودن مخاطبان را در پی دارد، به گونه ای که اگر بخواهید تنها خواندن کتاب ها را به روز پی  بگیرید، با مطالعه 24 ساعته نیز هرگز به روز نخواهید بود.
این حجم و شتاب تولید اطلاعات تنها در ایالات متحده به عنوان یکی از کشورهای توسعه یافته است اما در کشورها توسعه نیافته که در پی تقویت سواد رسانه ای هستند، وضع به مراتب بحرانی تر خواهد بود چرا که این کشورها بیشتر مصرف کننده تولیدات جوامع توسعه یافته هستند. در راستای <<رقابت>>(تهاجم) فرهنگی، وظایف بیشتری بردوش دست اندرکاران آموزش رسانه در کشوری چون ایران قرار دارد.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات کشور در مصاحبه خبری با خبرنگار جوان انقلاب می گوید: حجم کل اطلاعات روی اینترنت در دنیا 4زتا بایت (1024 اگزابایت، یعنی یک میلیارد میلیارد بایت) است که تا دو سال آینده دو برابر خواهد شد. این در حالی است که (( هنم اکنون بالغ بر 72 درصد از محتوای فضای مجازی دنیا توسط آمریکا تولید می شود)). بنابراین با توجه به اینکه بیشتر حجم اطلاعات تولید و منتشر شده، بومی نیست باید ساز و کارهای بیشتر و قوی تر برای بهره مندی مناسب از این فضا فراهم کرد. از انجا که اغلب منابع خارجی را با زبان انگلیسی می توان مشاهده کرد، بدیهی است دانستن این زبان دریچه ای برای ورود به شناخت مسیر درست است.
شاید توجهی به برخی از آمارهای مربوط به تولید و گردش اطلاعات در فضای تار جهان گستر، جایگاه سواد رسانه ای را بهتر نشان دهد. هم اکنون کاربران اینترنت 2 میلیارد و 930 میلیون و 354 هزار و 300 نفر نفر هستند. 25 درصد از کل تعداد تارنماها (230213725)، پیوسته در حال تولید اطلاعات هستند. 6689 توییت در هر ثانیه (50میلیون در هر روز) نشان گر سرعت خبررسانی است. همچنین بارگذاری 860 عکس و ارسال 885/134/2 هرزنامه در هر ثانیه تنها بخشی از تنوع و شتاب تولید و پخش اطلاعات در فضای تار جهان گستر است.
رشد کمی و کیفی تولیدکنندگان محتوا در فضای اینترنت از چنان عظمتی برخوردار است که تصور آن نیز تقریباً غیرممکن است. برای نمونه در حالی که 460/732/31 نفر عضو در پینترست، 900/867/257 نفر عضو فعال توییتر، 100/464/410 نفر عضو فعال گوگل پلاس و 890/678/224/1 نفر عضو فعال فیس بوک هستند،  در هر ثانیه حدود 60 مطلب از سوی بلاگ نویس ها در فضای اینترنت منتشر می شود. همه این مطالب قطعاً ارزش مند نیست و باید در فرآیند پردازش اطلاعات پالایش شوند.
این آمار تنها گوشه ای کوچک از فضای رسانه های نوین است. آنچه باید در این راستا مورد توجه قرار گیرد، محتوای تولید و منتشر شده از سوی رسانه های گوناگون خبری و خبررسانی است که هر یک دارای اهداف و ساز و کارهای خاص خود است. همچنین رسانه هایی که در پی بازاریابی و کسب سود بیشتر هستند، موضوعی است که باید در قالب سواد رسانه ای بررسی انتقادی شوند.
براساس همین گزارش در هر ثانیه 40 هزار جست و جو تنها از طریق گوگل انجام می شود. این رقم در هر روز بیش از 5/3 میلیارد برآورد شده است. با توجه به اینکه موتورهای جست و جوی دیگری نیز در فضای تار جهان گستر فعال هستند، این رقم را باید بسیار فراتر از این در نظر گرفت. همه اینها گویای نیاز و مصرف فراوان مخاطبان از فضای مجازی است.
در برابر این حجم عظیم از منابع اطلاعاتی که بی درنگ به تولید و انتشار محتوا مشغول هستند، ساده ترین واکنشی که مخاطبان ممکن است در پیش گیرند، رویارویی خودکار و عادت وار در برابر آنهاست. این خود باعث می  شود تا کنترل مخاطب در دست رسانه ها قرار گیرد. رسانه ها با نفوذ و فراگیری بیش از پیش و با ساز و کارها و شگردهای خاص هنری، توانایی شرطی کردن مخاطبان را دارند. برای پیشگیری از این مشکل باید به شناخت و مهارت هایی دست یافت تا تهدیدهای بالقوه در این زمینه را به فرصت تبدیل کرد. سواد رسانه ای به ما نشان می دهد که چه وقت، چه میزان و از چه رسانه ای استفاده کنیم.
از نکات قابل توجه دیگر در تقویت و رشد سواد رسانه ای، مسأله مشارکت شهروندان در حوزه های گوناگون و به نوعی تقویت دموکراسی است. به واسطه آموزش سواد رسانه ای و در پی آن، بهره مندی مناسب از محتواهای تولید و منتشر شده است که گردش شفاف اطلاعات و اثرگذاری بجا و مناسب آن مصداق می یابد. مسؤولیت-پذیری و کنش گری شهروندان در گرو دریافت اطلاعات درست و به موقع بوده که این خود نیازمند داشتن سواد رسانه ای کافی است تا با برخورداری از آن بتوانند ارتباطی افقی، برابر و مشارکت جویانه برقرار کنند.
به عبارتی دیگر ((هدف سواد رسانه ای کمک به گیرندگان ارتباطات جمعی است تا مشارکت کنندگانی آزاد و کنش گر در فرآیند پردازش اطلاعات باشند، نه اینکه کنش پذیر و پیرو تصاویر و ارزش های منتقل شده در یک جریان یک طرفه منابع رسانه ای باشند)). (پاتر، 1392).
 
سواد رسانه ای در فضای اینترنت
در شرایطی که زندگی نوجوانان و جوانان با اینترنت گره خورده، توجه به ابعاد مختلف این پدیده و آشنایی با فرصت ها و تهدیدهای آن امری ضروری است. به عبارت دیگر همان طور که استفاده از هر ابزاری مستلزم برخورداری از دانش مرتبط با آن است، لازمه استفاده درست از اینترنت نیز داشتن سواد رسانه ای و شناخت فرصت ها و تهدیدهای ناشی از مواجهه با فضا و محتوای موجود در آن است.
با مروری بر رسانه های برخط می توان دید که در کنار فرصت های ارائه شده به واسطه ابزار اینترنتی، تهدیدهایی نیز در کمین کاربران نشسته است. شاید مهم ترین این تهدیدها مربوط به کودکان و خطرات فضای مجازی باشد. ورود به صفحه هایی که دارای محتوای نامناسب و غیراخلاقی است، از جمله شایع ترین تهدیدهایی است که متوجه کودکان است. دریافت هرزنامه ها و احتمالاً تخریب نرم افزاری و سخت افزاری رایانه، از دیگر تهدیدهای موجود است. همچنین می توان به نفوذ به رایانه های شخصی، ویروس و بدافزارهای گوناگون اشاره کرد. دزدی و کلاهبرداری اینترنتی نیز چیزی است که بسیاری از کاربران ساده دل را دچار زیان های جدی مالی و گاهی جانی می کند. همچنین اعتیاد اینترنتی، زیان های فیزیکی و روانی ناشی از نشستن و استفاده پی در پی از اینترنت، موارد دیگری از کاربرد نادرست از این ابزار ارتباطی است.
براساس آمار منتشر شده (جدول زیر) از سوی گروه بازاریابی مینی وات در 30 ژوئن 2012، خاورمیانه 2/3 درصد جمعیت جهان را شامل می شود، در حالی که 7/3 درصد از کاربران اینترنت در جهان را تشکیل می-دهد. براساس همین آمار نرخ نفوذ اینترنت در ایران 3/53 درصد و نرخ استفاده از اینترنت 7/46 درصد اعلام شده است. به عبارتی می توان گفت حدود نیمی از جمعیت ایران کاربر اینترنت  هستند.
بنابراین بهره مندی مفید و مناسب از اینترنت، اهمیتی بیش از آنچه تصور می رود، دارد. بهره مندی از این ابزار ارتباطی و داشتن خیالی آسوده میسر نیست مگر در سایه داشتن اطلاعات و دانش کافی جهت دسترسی به منابع مورد نیاز و توانایی استفاده مناسب و بجا از مطالب منتشر شده در این فضای مجازی.
جدول زیر نرخ رشد جمعیت و تعداد کاربران اینترنت در ایران را از سال 2000 تا 2012 نشان می دهد :
 
 
سال
تعدادکاربران
جمعیت
درصدکاربران
منبع آمار
2000
000/250
905/442/69
8/3 %
ITU
2002
000/500/5
905/442/69
5/7 %
ITU
2005
000/500/7
905/442/69
8/10 %
ITU
2008
000/000/23
223/875/65
9/34 %
ITU
2009
000/200/32
284/429/66
5/48 %
IWS
2010
000/200/33
300/923/76
2/43 %
IWS
2012
00/000/42
711/868/78
3/53 %
IWS

 

آنچه در مطالعه سواد رسانه ای در فضای مجازی از اهمیت بیشتری برخوردار است، شناخت منابع انتشار اطلاعات است. از آنجا که سرعت تولید و انتشار محتوا در فضای سایبر بسیار چشمگیر است، بنابراین واکنش به روز و مناسب، عاملی حیاتی است. داشتن اطلاعات کافی نرم افزاری و سخت افزاری برای به کارگیری ابزار ارتباطی و شناخت کافی از منابع اطلاعاتی، نخستین مسأله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد. باید کاربر از شناخت کافی در زمینه رایانه، سیستم عامل و کاوشگر مناسب برخوردار باشد. باید از منابع اطلاعاتی مورد نیاز شناخت داشته باشد. مسلماً تسلط به دست کم یک زبان خارجی (به ویژه انگلیسی)، بسیار مهم است. شناخت صفحات وب، بلاگرها، شبکه های اجتماعی، خبرگزاری ها، منابع اطلاعات غیر خبری و سنجش اعتبار منبع از جمله نکات قابل توجه برای کاربران اینترنت است.

سرعت روزافزونی که در ایجاد وبگاه ها و تارنماهای گوناگون شاهد هستیم، خود مهم ترین دلیل برای حساس بودن نسبت به خاستگاه این منابع اطلاعاتی است. هر یک از این منابع می تواند اطلاعات فراوانی را درست یا نادرست تولید و منتشر کند و از آنجا که ممیزی در فضای مجازی تقریباً ناممکن است، این وظیفه تنها برعهده مخاطب قرار می گیرد. این امر از سویی تهدید است و از سوی دیگر می تواند خود فرصتی باشد برای تقویت سواد رسانه ای.

امکانات و دسترسی هایی که محیط مجازی براس سواد رسانه ای فراهم می کند، توانایی و قدرت فراوانی به اشخاص و نهادها می دهد تا به امر آموزش و تقویت سواد رسانه ای بکوشند. مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت های استفاده از فضای مجازی می تواند هم به بهره وری مناسب تر از مباحث سواد رسانه ای در اینترنت منجر شود و هم به طور کلی خود جزو مهارت های سواد رسانه ای به شمار آید.

 

تمرین سواد رسانه ای

شاید مهم تر از شناخت رسانه ها و چگونگی کارکرد آنها، تمرین برای بهره مندی بجا و مناسب از رسانه ها باشد. در واقع آنچه این مهم را تحقق می بخشد، یافتن راهکارهای مناسب و اجرای آنها به گونه ای درخور است تا مخاطب در هر زمان و در برابر هر رسانه بتواند از آن به نحو مطلوب استفاده کند. این بهره مندی شایسته از منابع اطلاعاتی (به ویژه جهان گستر) همان رژیم مناسب رسانه ای است که نیازهای واقعی مخاطب را تأمین کرده و در کل جامعه موجبات رشد فکری و در نهایت عملی شهروندان را فراهم می آورد.
پاتر در کتاب خود با رویکرد آموزش به کودکان سه راهکار را ارائه می کند: وساطت سازنده، محدودسازی و همراهی در تماشا. طبیعی است که برای کودکان در مقایسه با بزرگسالان باید محدودیت های بیشتری در فضای مجازی قائل شد. اما مهم تر از آن برای تقویت سواد رسانه ای آنها، لازم است از آموزش در حین استفاده از رسانه بهره گرفت، یعنی همان همراهی در تماشا. زمانی که مخاطب مصرف کننده تلویزیون است، تماشای برنامه مورد نظر است اما زمانی که مخاطب در برابر تار جهان گستر قرار می گیرد، یادگیری نحوه راه اندازی رایانه و اتصال به شبکه ها ودر نهایت بهره مندی از محتوای مورد نیاز مطرح می شود. سواد رسانه ای در این فضا شامل همه آموزش های لازم از به کارگیری رایانه (یا تلفن های همراه یا هوشمند) تا استفاده از محتوای تارنماهاست. زیان های مالی، دزدی های اینترنتی، تأثیرات مخرب روانی، انحرافات اخلاقی، اعتیاد اینترنتی، خستگی و دلزدگی از اطلاعات، آسیب های فیزیکی ناشی از استفاده بیش از اندازه از رایانه، بدافزارها، ویروس ها و هجوم محتواهای بی ارزش و هرزنامه های پی در پی، از جمله زیان ها و تهدیدهای این فضای ارتباطی است. پیشگیری از هر یک از این زیان ها، می تواند در دایره بحث سواد رسانه ای دیده شود. طبیعی است که فراگیری رسانه های امروزی را نمی توان نادیأه گرفت. بنابراین محدودسازی صرف تنها راه چاره نیست. همراهی در تماشا در رسانه های سنتی (به ویژه تلویزیون) به آموزش رایانه و بهره برداری از ارتباطات اینترنتی در فضای مجازی چهره می نماید. بنابراین بهترین راه پرهیز از زیان های ارتباطات سیل آسای اینترنتی و بهره مندی از محتوای ارزشمند آن، آموختن و سپس آموزاندن استفاده از این ابزار سودمند است. این مهم باید در دو زمینه فردی و نهادی مورد توجه قرار گیرد. افراد می توانند با آموختن و تمرین بهره مندی مناسب از رسانه ها اهداف مطلوب سواد رسانه ای را پی بگیرند و نهادهای (عمدتاً) دولتی مسؤول نیز با برنامه ریزی های مناسب در سطوح گوناگون می توانند این نیاز را در جامعه تأمین کنند، به ویژه در برنامه های آموزشی مدارس.
به طور کلی در رسانه های سنتی می توان کودکان را در تماشای برنامه ها همراهی کرد و به آنان یاد داد که:

  • واقعیت و تخیل را از هم بازشناسد.
  • رفتار ناهنجار شخصیت های داستان، پیامدهای ناگوار خواهد داشت.
  • می توان از خشونت پرهیز کرد.
  • صحنه ها و روایت داستان نمایشی را به بحث و بررسی گذاشت.
  • از روحیه پرسش گری برخوردار باشند.

همچنین می توان کودکان را با مزایا و معایب فضای مجازی آشنا کرد. آموزش:

  • رسانه های دیجیتال و چگونگی راه اندازی مثلاً یک وبگاه
  • راه های تولید و انتشار محتوا در فضای مجاز
  • نرم افزارهای مختلف که در راستای انتقال پیام به کار می روند
  • راه های ایجاد جلوه ها
منبع اصلی مقاله:

مجله مدیریت ارتباطات / شماره 49 / صفحه 24 و 25 و 26


سواد فضای مجازی: عبارت است از دانش همراه با مهارت که به شناخت و اجتناب از آسیب های ناشی از تهدیدات فضای مجازی و استفاده حداکثری از فرصت های آن منجر می شود.

سواد رسانه ای: عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که  براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و تولیدات آن‌ها را از منظر: مفید یا مضر بودن، قابلیت استفاده یا عدم استفاده و میزان صحیح استفاده، شناخت و از یکدیگر تفکیک کرد. سواد رسانه­ ای به افراد این توانایی را می­ دهد تا در مواجهه با رسانه­ ها هوشمندانه، فعالانه، تحلیل­گرانه و منتقدانه عمل کنند.

درآمدی بر سواد رسانه ای
در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، رسانه ها یکی از ارکان اصلی جوامع بشری محسوب می شوند که مرزهای زمان و مکان را در هم شکسته و مخاطبان را در معرض بمباران اطلاعاتی قرار می دهند. و هر یک به نوعی سعی می کنند ایدئولوژی های خاص صاحبان خود و قدرت های سیاسی وابسته به آن را به مخاطبان تحمیل کنند. در این میان تاثیر تلویزیون به دلیل استفاده از تصویر به مراتب بیشتر از سایر رسانه هاست، به تعبیر دیگر در مسابقه بین چشم و گوش، چشم همیشه برنده است . 

از سوی دیگر مخاطبان به میزان زیادی به اطلاعات برای زندگی روزمره خود نیازمندند، این مسئله باعث وابستگی هرچه بیشتر آنها به رسانه ها و فراورده های رسانه ای می شود. بنابراین داشتن توانایی و قدرت تجزیه و تحلیل، تشخیص، درک و انتخاب پیام رسانه ای و همچنین مقاوم سازی مخاطبان در برابر نفوذهای ناشی از قدرت رسانه ها ضرورت پیدا می کند. تبدیل شدن مخاطبان منفعل به مخاطبانی منتقد، تیزبین و تحلیل گر مورد توجه قرار می گیرد تا مسائل مطرح شده توسط رسانه ها را چشم بسته قبول نکرده، بلکه با اتکا به دانش و بینش خود پیام ها را تجزیه و تحلیل کرده و تفکر انتقادی( تصمیم گیری عاقلانه مبنی بر این که چه کاری انجام دهیم یا چه باوری داشته باشیم) پیدا کنند .
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای به سال ۱۹۶۵ باز می گرد، زمانی که "مارشال مک لوهان" در کتاب خود تحت عنوان " درک رسانه، گسترش ابعاد وجودی انسان" این واژه را برای اولین بار به کار برد. وی معتقد بود: زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد لازم است انسان ها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه ای دست یابند.

بیان مسئله : همزمان با پیشرفت تکنولوژی، سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی دچار پیچیدگی می شوند. این پیچیدگی سبب می شود تا پیام های تولید شده توسط رسانه ها، مخاطبان را دچار سردرگمی در انتخاب پیام ها کند. از سوی دیگر مخاطبان به اطلاعات نیازمندند، بنابراین آگاهی یافتن در مورد مزایا و مشکلاتی که رسانه ها می توانند برای مخاطبان خود ایجاد کنند در تاثیر پیام های رسانه ای حائز اهمیت است. در بحث پیرامون سواد رسانه ای می توان به پنج عنصر کلیدی اشاره کرد که عبارتند از: ۱- چه کسانی پیام های رسانه ای را می آفرینند؟ ۲- چه تکنیک هایی برای جذب مخاطب به کار می رود. ۳- افراد مختلف، چگونه پیام های رسانه ای را می فهمند. ۴- چه دیدگاهها، ارزش هایی در یک پیام رسانه ای نشان داده می شود. ۵- چرا یک پیام ارسال می شود؟ 

در پاسخ به سوال اول می توان ادعا کرد که رسانه ها واقعی نیستند اما به شیوه های واقعی بر مردم اثر می گذارند، تمام پیام ها توسط دست اندرکاران رسانه بدون خواست و اراده ما تولید می شوند. پرسش دوم این نکته را بیان می کند که پیام های تولید شده در رسانه ها با استفاده از زبان خلاقانه همراه با قواعد خاص اشاعه می یابند. پرسش سوم حامل این پیام است که افراد مختلفف یک پیام رسانه ای مشابه را به صورتی متفاوت از دیگری تجربه می کنند. مفهوم پرسش چهارم اینست که رسانه ها، ارزشها و نقطه نظرهای نهادینه شده ای دارند و سرانجام پرسش پنجم این نکته را بیان می کند که اغلب پیام های رسانه ای برای به دست آوردن قدرت و منفعت سازماندهی می شوند. 

بنابراین افراد دارای سواد رسانه ای، در برابر اطلاعات رسانه ای، آسیب پذیری کمتری دارند زیرا پیام هایی که به منظور تاثیرگذاری برآنها طراحی و ارسال شده ، در سطوح مختلف مورد شناسایی قرار می گیرند. با آگاهی یافتن نسبت به چگونگی ایجاد اطلاعات توسط رسانه ها، حتی کودکان نیز قادر خواهند بود خود مختاری بیشتری داشته باشند.

کلیدواژه ها:
سواد:
سواد در قرن ۲۱ دیگر همان معنی کلاسیک یعنی توانایی خواندن و نوشتن را ندارد، بلکه مفهوم سواد شامل توانایی استفاده از رسانه ها ست.
سواد رسانه ای:
سواد رسانه ای را می توان تقویت تجارب رسانه ای دانست. از سوی دیگر برخی سواد رسانه ای را چنین تعریف کرده اند: " توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و برقراری ارتباط با پیام های رسانه ای در اشکال مختلف". به بیان دیگر سواد رسانه ای مجموعه ای از چشم اندازهاست که ما به طور فعالانه برای قرارگرفتن در معرض رسانه از آن ها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی که با آنها مواجه می شویم را تفسیر کنیم.

حیطه موضوعی:
سواد رسانه ای از چهار حیطه شناختی، حسی، اخلاقی و زیبایی شناختی تشکیل شده است. که با هم در یک پیوستار تعاملی قرار دارند. حیطه شناختی حیطه ای است که به فرایندهای ذهنی و فکری مربوط می شود. و مجموعه ای از شناخت ساده نشانه ها تا درک پیچیده ترین پیام ها و کشف علل و نحوه ارائه خاص آنها به وسیله یک رسانه را در بر می گیرد. حیطه حسی بعد دیگری است که لایه بیرونی ادراک را شکل می بخشد، جایی که مخاطب از طریق یکی از حواس پنج گانه در معرض پیام های رسانه ای قرار می گیرد. و تداعی کننده این نظریه "مارشال مک لوهان" است که می گوید " هر رسانه در امتداد یکی از حواس پنج گانه انسان قرار دارد".
 
از این رو سواد رسانه ای تلاشی در کشف ابعاد حسی نهفته در پیام های رسانه ای به حساب می آید. سومین حیطه، بعد زیبایی شناختی است که به توانایی درک و شناخت مفاهیم رسانه ای از دیدگاه هنری اشاره دارد. و به میزان هنر و مهارت در تولید پیام توسط رسانه های گوناگون بستگی دارد. مانند سبک هنری منحصر به فرد یک نویسنده. و آخرین حیطه بعد اخلاقی است که به توانایی درک و دریافت ارزشهای نهفته در پیام ها اشاره دارد.

اصول و مفاهیم:
سواد رسانه ای بر پایه مفاهیمی قرار دارد که عبارتند از:
۱- رسانه ها واقعیت را بازسازی می کنند. به این معنا که میان شیوه ارائه وقایع به وسیله رسانه ها با شیوه درک مخاطبان رسانه رابطه معناداری وجود دارد. هنگامی که ما درک مستقیمی از مسائل را نداشته باشیم درنتیجه رسانه ها واسطه درک ما خواهند بود این همان چیزی است که "بودریار" معتقد است جامعه به مرحله نمادین یا وانمودگی رسیده است، بدین مفهوم که رسانه ها واقعیت را آن گونه که می خواهند بازسازی می کنند. 

۲- رسانه ها سازه ای هستند. رسانه ها به بازنمایی پیچیده ای از حقایق بیرونی می پردازند، به گونه ای که تشخیص مرز میان واقعیت و مجاز غیر ممکن و دشوار است. رسانه ها دنیایی را به ما نشان می دهند که اگرچه حقیقی به نظر می رسد اما از یک نگاه گزینشی سرچشمه می گیرد. یادگیری تشخیص واقعیت از غیر واقعیت حائز اهمیت است. 

۳- مخاطبان مفهوم مورد نظر خودشان را از رسانه ها می گیرند. معانی در ذهن انسانهاست. ذهنی که محتوا و پیام های رسانه ای را از طریق شبکه پیچیده ای متشکل از ماهیت و نیازهای خود پالایش می کند، از این روست که "گروه های قومی متفاوت پس از رویارویی با محتوای رسانه ای یکسان، اجزای کاملا متفاوتی از همان محتوا را انتخاب، رد و حفظ و درک می کنند. 

۴- محصولات رسانه ای اهداف تجاری دارند. رسانه ها به مخاطبان خود آن چیزی را می دهند که می خواهند، امروزه هر نوع درک واقعیت از محتوای رسانه ها را نمی توان از زمینه اقتصادی و مالی رسانه ها جدا دانست. از این روست که "هربرت مارکوزه" انسان تک ساحتی، "آنتونیو گرامشی" بحث هژمونی و "هابرماس" از بین رفتن عرصه عمومی را پیامد صنایع فرهنگی خاصه پیام های رسانه ای دانستند. چرا که معتقدند رسانه ها به عنوان ابزاری در انحصار نظام سود و سرمایه درآمدند. 

۵- رسانه ها پیام های ایدئولوژیکی و ارزشی را در بردارند. تولیدات رسانه ای تا اندازه زیادی تبلیغاتی هستند زیرا ارزش های ساختگی و روشهای زندگی مصرفی را نشان می دهند و ترویج می کنند. 

۶- رسانه ها بار سیاسی و اجتماعی دارند. رسانه ها در پس نقاب آزادی گرایی منافع سیاسی و اجتماعی دولت های خویش را تامین می کنند. "هربرت شیلر" در کتاب "گردانندگان افکار" معتقد است: کارکرد ابزاری رسانه ها، جلب عقاید عمومی است.

ضرورت آموزش سواد رسانه ای:
"باری دونکان" عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی می کند. و دلایل ذیل را در ضرورت این آموزش بیان می کند:
۱- رسانه ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند.
۲- تقریبا همه اطلاعات جز مواردی که به صورت مستقیم تجربه می کنیم رسانه ای شده اند.
۳- رسانه ها قادرند مدل های ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق کنند.
۴- رسانه ها بدون آن که خود آگاه را فعال کنند بر ما تاثیر می گذارند.
۵- سواد رسانه ای می تواند مصرف رسانه ای ما را لذت بخش تر کند و یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل کند.
علاوه بر دلایل گفته شده که هر یک متناسب با رویکرد خاصی می باشند، دلایل دیگری نیز وجود دارند که تنها در کنار سایر دلایل می توانندتصویر کاملتری از ضرورت آموزش سواد رسانه ای را به تصویر کشند، که عبارتند از:
 
۱- اشباع رسانه ای
امروزه جهان شاهد تنوع و تکثر رسانه ای است به گونه ای که بر خلاف سابق مدل یک به یک پارادایم رسانه ای است. به زبان دیگر رسانه ها به تعداد مخاطبان تکثر یافته اند. هر روز و هر ساعت مخاطبان را بمباران اطلاعاتی می کنند به همین جهت بهترین شیوه حفظ استقلال بهره مندی از تفکر انتقادی که از طریق اشاعه سواد رسانه ای میسر می باشد.
۲- نفوذ رسانه ها :
میزان تاثیرگذاری رسانه ها از کم تا خیلی زیاد در نوسان است. هرچه مخاطبان از دانش و سواد رسانه ای بیشتری بهره مند باشند تاثیرات منفی کمتری را می پذیرند و بالعکس. 

۳- مدیریت و دستکاری اطلاعات:
بسیاری از مفسران عقیده دارند اطلاعات به صورت بسته بندی شده برای ترغیب مردم در جهت منافع، مواضع و به نفع اهداف خاص می باشد به همین جهت نمی توان انتظار داشت که انتخابی فکورانه، دقیق و آگاه تحقق یابد.
۴- رشد خصوصی سازی اطلاعات:
شکاف فناوری و شکاف آگاهی باعث پیدایش دو طبقه غنی اطلاعاتی و فقیر اطلاعاتی شده است. شکافی که بخشی از آن تابع متغیرهای سواد رسانه ای و اطلاعاتی می باشد. 

۵- نفوذ رسانه ها و تاثیر بر آینده:
جهان فردا به صورت فزاینده ای در قلمرو رسانه های جمعی و ارتباطی قرار می گیرد، مسلما آن کسی که توانایی دسترسی، ارزیابی و تحلیل انتقادی پیام های ارتباطی را داشته باشد بهتر می تواند به این درک برسد، درکی که تنها از رهگذر سوادرسانه ای تحقق می یابد.

آموزش سوادرسانه ای:
کانادا به عنوان اولین کشوری است که در سال ۱۹۸۷ به صورت رسمی آموزش سوادرسانه ای را در برنامه های درسی مدارس خود گنجانده است. این اقدام توسط انجمن سوادرسانه ای کانادا صورت گرفته است. هدف اصلی این انجمن انتقاد از فرهنگ امریکایی است. به بیان دیگر کمک به ایجاد فرهنگ کانادایی از رهگذر انتقاد به فرهنگ امریکایی است. جنبه انتفادی سوادرسانه ای همان نقش ناسیونالیسم را ایفا می کند. آموزش سوادرسانه ای در کشور ژاپن با مقتضیات بومی بازسازی و اجرا شده است. برنامه آموزش سواد رسانه ای در کشور ژاپن بر خلاف کانادا که به وسیله نهاد غیردولتی انجام می پذیرد بر عهده وزارت مدیریت عمومی، امورداخله، پست و مخابرات است. 

الگوی آموزش سوادرسانه ای شامل سه رویکرد می باشد. رویکرد اول تعیین میزان مصرف غذای رسانه ای است یعنی مدت زمان استفاده از رسانه های گوناگون است. رویکرد دوم آموزش مهارت های انتقادی است. سومین رویکرد تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. مالک رسانه کیست؟ برنامه های رسانه ای چه تاثیری بر فرهنگ ما دارند؟ و ... باید در عرصه آموزش رسانه ای و سواد رسانه ای، ادبیات تولید کنیم. کشورهایی که در آن ها نظام های آموزشی متمرکز حاکم است، قادرند برنامه های درسی را اجباری سازند و بر آنها نظارت کنند. یک برنامه درسی اموزش سوادرسانه ای برای اینکه موفق شود باید بر اساس مشارکت آموزگاران، مدیران، متخصصان و والدینی تدوین شود که لازم است همراه با یکدیگر آن را در یک فرایند آموزش نظام مند بگنجاند.

سطوح سوادرسانه ای:
در فضای رسانه ای باید دانست چه مقدار در معرض رسانه های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی از آن ها را برگرفت.بنابراین می توان گفت که هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی برهزینه- فایده است. در برابر رسانه چه چیزهایی را از دست می دهیم و چه چیزهایی را به دست می آوریم، به بیانی دیگر در مقابل زمان و هزینه ای که صرف می کنیم چه منافعی را در نهایت بدست می آوریم. سه جنبه سواد رسانه ای عبارتست از: 

۱- ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای و یا به عبارت دیگر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه ای ار منابع رسانه ای گوناگون.
۲- آموزش مهارت های مطالعه یا تماشای انتقادی.
۳- تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.

اهداف سوادرسانه ای:
در واقع سوادرسانه ای به دنبال مقابله با کارکردهای رسانه های بزرگ غالب است که هددف آن ها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرتهایی است که خود این رسانه ها محصول آنها هستند. سوادرسانه ای کمک می کند تا قضاوتهای صحیح تری از محیط پیرامون خود داشته باشیم. پارامترهایی که سوادرسانه ای در اختیار می گذارد باعث می شود تا درک عمیق تری از انچه می بینیم، می شنویم و می خوانیم داشته باشیم. 

یکی دیگر از اهداف سوادرسانه ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آن ها نیازی ندارند. در نتیجه باید از پیام ها و اطلاعات اطرافمان بر اساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچارسردرگمی نشویم، سوادرسانه ای این امکان را در اختیار ما می گذارد. سوادرسانه ای به مردم کمک می کند تا به جای آن که مصرف کنندگانی فرهیخته باشند، شهروندانی فرهیخته شوند. باید فلسفه تولید هر پیام، شرایط و محدودیت های حاکم برآنها و حتی سازنده هر کدام از پیام ها را بشناسیم.

سواد رسانه ای در ایران: سوادرسانه ای در ایران با موانعه ای مواجه است، برخی از این موانع عبارتند از:
- نبود انعطاف حقوقی در وضع رقابتی و نظارت ایجابی در حوزه رسان ای ایران.
- عدم زیرساخت های لازم ارتباطی با تاکید بر سه شناسه دسترسی، رقابت و اتصال.
- پایین بودن سواد رسانه ای در میان والدین، کارگزاران رسانه ای و …
- فقردانش اطلاعاتی و ارتباطی والدین نسبت به فرزندان.
- بی توجهی برنامه ریزان و سیاستگذاران در اختصاص بودجه ای به آموزش رسانه ای. 

ارائه راهکار: - واردکردن سوادرسانه ای در نظام آموزش رسمی کشور
- نظارت دائم بر توسعه سواد رسانه ای
- اثبات این مطلب که خشونت در دنیای حقیقی عواقبی شدید به همراه خواهد داشت
- اختصاص بودجه به آموزش سوادرسانه ای
- تهیه و تنظیم کتب درسی مناسب
- نظارت والدین بر برنامه هایی که کودکان به تماشای آن می نشینند.
-هماهنگی و مشارکت میان نهادهای اموزش رسمی و غیررسمی کشور نظیر رسانه، مدرسه و خانواده

نتیجه گیری:
با توجه به نقش و ضرورت سوادرسانه ای در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، امید است که جزئی از برنامه های درسی در مدارس کشور در مقاطع گوناگون تحصیلی شود. آموزگاران، مدیران، دانش آموزان و حتی والدین باید بتوانند شیوه های انتخاب، درک، ارزشیابی برنامه های گوناگون رسانه های دیداری و شنیداری را در طول زمان درک کنند و از طریق پردازش رسانه ها بتوانند محیط زندگی خود را مورد پردازش قرار دهند. 

همچنین آموزش سوادرسانه ای باعث افزایش تفکر انتقادی افراد جامعه، که از نیازها و مهارتهای لازم و ضروری برای شهروندان در یک جامعه دموکراتیک محسوب می شود، به شمار می آید. ارتباط میان سوادرسانه ای و تفکر انتقادی بر هیچ کس پوشیده نیست. به همین دلیل، شاید بتوان گفت که فراهم آوردن ابزارهای مناسب در مقوله سوادرسانه ای، به افزایش مهارتهای تفکر انتقادی منجر خواهد شد.
اکنون سوادرسانه ای به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای نظارتی طرف توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. 

در حالی که در ایران تاکنون اقدام موثری انجام نشده است. بنابراین با توجه به بحرانهای ناشی از پیام های غیراخلاقی و غیرقانونی ضرورت توجه به مقوله سوادرسانه ای امری اجتناب ناپذیر است. و با عملیاتی کردن این دانش می توان هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی را تقویت نمود و در برابر تهاجم فرهنگی از آن محافظت نمود.
منابع :
۱- جیمز پاتر، تعریف سوادرسانه ای، ترجمه لیدا کاووسی،رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش ۴.
۲-دیوید کان سی داین، درآمدی بر سوادرسانه ای، ترجمه ناصربلیغ، صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۹.
۳- یونس شکرخواه، سوادرسانه ای، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش ۴ .
۴- حسین بصریان جهرمی، رضا بصیریان جهرمی، درآمدی بر سوادرسانه ای و تفکر انتقادی، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
۵-گزارش راهبردی رسانه، دفترمطالعات و برنامه ریزی رسانه ها، ۱۳۸۹ .
۶- جیمزی بارون، رویکرد های سوادرسانه ای، ترجمه پیروز ایزدی، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
۷-طهمورث قاسمی، سوادرسانه ای رویکردی جدید به نظارت، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
www.medialit.org
www.aftab.ir
نگاشته: فرزانه عباسی، کارشناس ارشد ارتباطات

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد