دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

زمینه‌ها و اهداف جنگ نرم غرب علیه جمهوری اسلامی ایران

زمینه‌ها و اهداف جنگ نرم غرب علیه جمهوری اسلامی ایران

به دلیل اینکه انقلاب اسلامی براساس تعالیم اسلام بوده و اسلام هیچ زمانی دنبال جنگ نبوده و آیات قرآن کریم نیزگویای این است که اسلام ملت ها را به صلح و دوستی و زندگی بدون جنگ و درگیری دعوت کرده و رسول اکرم (ص)را خداوند متعال در سوره انبیا به عنوان رحمت برای جهانیان ذکر کردند:« ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» و اگر جنگی هم وارد شده دفاع بوده، دفاع از عقاید و توحید و انسانیت انسان و بازگرداندن حقوق ستمدیدگان و انقلاب اسلامی هم در طول سی سال گذشته ثابت کرده دنبال جنگ نبوده و اگر هم وارد شده، جنگ را تحمیل کردند و نظام از هویت و موجودیت خود و ملت دفاع نموده و امروز هم اگر جنگ نرم مطرح است، جنگ نرم را بر ما تحمیل کردند خوب حال که جنگ نرم بر ما تحمیل شده نیاز به واکاوی دارد تا به درستی تصمیم گرفته شود.جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هر گونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای است که جامعه هدف یا گروه های هدف را نشان می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وا می دارد.

جوزف نای در کتاب قدرت نرم می گوید: قدرت نرم عبارت است از توانایی کسب «مطلوب» از طریق جاذبه، نه از طریق اجبار و یا تطمیع ( ص 24) و می گوید: وقتی بتوانی دیگران را وادار کنی ایده آل هایت را بپذیرند آنچه را بخواهند که تو می خواهی، در این صورت مجبور نخواهی بود برای هم جهت کردن آنها با خود پول زیادی صرف اجرای سیاست هویج و چماق کنید. اغوا همیشه موثر از اکراه است.

در حمله آمریکا به افغانستان، ریچارد لیبی در تاریخ 10 دسامبر در واشنگتن پست آماری جدید را اعلام کرد: در افغانستان برای جمعیت 26 میلیون نفری حدود 18 میلیون اعلامیه پخش شده، این کار از طریق بمب های فایبرگلاس بود که در وسط آسمان منفجر می شد. بیشترین تلاش آمریکا در طول جنگ افغانستان متوجه نبرد تبلیغاتی بود. در این نبرد از تاکتیک های رسانه ای گوناگونی استفاده شد. برای نمونه شایعات مبنی بر تسلیم شدن بسیاری از اعضای طالبان و القاعده، کشته شدن ملاعمر یا بن لادن.(فصلنامه علمی تخصصی عملیات روانی شماره 157:21)

اشکال جنگ نرم

جنگ نرم با اشکال گوناگونی همچون: جنگ روانی، جنگ رایانه ای، جنگ اینترنتی و راه اندازی شبکه های رادیویی و تلویزیونی اجرا می شود. از این رو جنگ نرم مترادف جنگ روانی و یا جنگ اینترنتی نیست بلکه جنگی با ابعاد گسترده تر از آنها است.

تاریخچه جنگ نرم

در سال های پایانی جنگ سرد اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری لخ والستا در جنبش کارگری این کشور تحقق یافت و با فروپاشی شوروی، یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی، براندازی نرم به پارادایم جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد، چرا که آنچه که قدرت حفاظتی یا تهدیدزدایی برای امنیت ملی کشورها محسوب می شود بیشتر از مفهوم قدرت سخت و سازوکارهای آن مانند قدرت نظامی، قدرت تهاجمی، قدرت تخریبی و کیفیت جنگ افزارهای نظامی، نوع جنگ افزارها، قدرت برد و ... ناشی می گردید و این تحولات پایانی جنگ سرد نشان داد که قدرت تنها از مولفه های سخت ناشی نشده و آنچه که موجب سرنگونی این دولت ها شد بعد دیگری از قدرت یعنی نرم بود.

امروز هم مراکزی در آمریکا به ویژه در خصوص ایران تأسیس کرده اند مانند «موسسه آلبرت انشتین» با مدیریت «جین شارپ» و «معاونت رابر هلوی مرکز بین المللی مبارزات نرم» و «بنیاد بین المللی جورج سوروس» که در جهت شیوه های نرم برای رسیدن به اهداف خود در ایران می باشند.

چرا غرب جنگ نرم را به جای سخت انتخاب کرد؟

الف) براساس دیدگاه بسیاری از مراکز مطالعاتی و استراتژیک آمریکا جنگ سخت درخصوص ایران کارآیی نداشته و چه بسا آمریکا در جنگ سخت با ایران دچار جنگی فرسایشی درازمدت شود که پایان موفقیت آمیز برای آن نخواهد بود.

مارک بالمر، یکی از استراتژیست های معروف آمریکایی است که از او به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجه ایالت متحده آمریکا نام می برند. نویسنده« گزارش ایران- آمریکا: رهیافت جدید» در استدلال خود صراحتاً با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نموده ایران به لحاظ: وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بین المللی بلعیدن ایران به نظر آسان اما هضم آن به یقین دشوار است. وی می گوید ایران به قدرتی کم نظیر تبدیل شده که دیگر نمی توان با یورش نظامی و جنگ سخت آن را سرنگون کرد بلکه تنها راه سرنگون سازی نظام جمهوری اسلامی پیگیری مکانیسم های جنگ نرم و استفاده از تکنیک های عملیات روانی تبلیغاتی با استفاده از: دکترین، مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی است.

ب) کلید خوردن جنگ نرم علیه ایران در مقطع فعلی را باید ناشی از گسترش حس تنفر از آمریکا در جهان دانست که به نظر سران کاخ سفید، ایران مرکز اصلی ایجاد تنفر و گسترش آن است. در آمریکا برای مقابله با این موج نیروی واکنش سریع تشکیل شده تا اولاً به خنثی سازی نفوذ معنوی ایران در کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه بپردازد و ثانیاً با القای خطرناک بودن ایران برای امنیت همسایگان اذهان عمومی از اقدامات نقشه ایالت متحده منحرف شود.

آمریکا با 444 میلیارد دلار سرمایه گذاری، در رتبه نخست فناوری اطلاعات قرار دارد، بنابراین از بستر لازم برای راه اندازی جنگ مجازی (سایبر) علیه هر کشوری که در مغایرت با سیاست ها و منافع آن باشد برخوردار است. به این ترتیب وزیر خارجه آمریکا برای جلوگیری از حس تنفر جهانی از آمریکا نیروی واکنش سریع تشکیل می دهد و او مرکز اصلی این تنفر را جمهوری اسلامی ایران بیان می کند. بر همین اساس برنامه های نرم علیه جمهوری اسلامی ایران متمرکز کرده است.

ج) آمریکا در عراق و منطقه دچار تنگناهای شدیدی است و برای خارج شدن از این بن بستی که گرفتار آن شده دست به عملیات روانی و تبلیغات وسیع علیه ایران زده است. عملیات روانی آمریکا سه مسئله را محور برنامه های تبلیغاتی خود قرار داده است: مردمی نبودن حکومت، بی کفایتی مسئولان و جنگ قدرت بین مسئولان نظام.

زمینه‌های اقدام دشمن برای عملیات نرم

اقدام غرب برای عملیات نرم علیه ایران نیازمند بسترهایی بوده که برخی از آنها عبارتند از:

الف) اقداماتی که بر مذاق آنها بوده و فکر می کردند اینگونه حرکات نشانه پذیرش روش های جنگ روانی است و این طمع را در اغتشاشات بعد از انتخابات دروه دهم ریاست جمهوری شاهد بودیم.

ب) استحاله بعضی از جریان ها و اشخاص و کنار کشیدن از اصول و آرمان های انقلاب.

ج) تجربه ای که در سایر نقاط دنیا از این روش گرفتند و به نتایج و آثار خوبی دست پیدا کردند. مقام معظم رهبری در تبیین خطوط اصلی طراحی دشمن در جنگ با نظام اسلامی فرمودند: مخدوش کردن نشانه های امید و تبدیل آنها به نشانه های یأس و تردید و القای بن بست و سیاه نمایی و در نهایت گرفتن پویایی جامعه یکی از خطوط مخالفان است.

آثار جنگ نرم

جنگ نرم می تواند آثار ویرانگری داشته باشد از جمله:

الف: اطمینان مردم نسبت به صحت اخبار در جامعه دچار شک و تردید قرار می گیرد؛

ب: ناامیدی به آینده کشور؛

ج: تخریب چهره ها در رسانه ها؛

د: عقب ماندگی کشور در ابعاد گوناگون؛

ه: احساس حقارت در مقابل دنیای استکبار؛

و: واگذاری تمام ارزش ها برای رسیدن به دنیای پست مدرن امروزی.

اهداف استکبار در جنگ نرم

الف) رسیدن به مطلوب با کمترین هزینه ( منابع مادی، اقتصادی، سلطه به شریان های حیاتی کشور): همانطوری که جوزف نای قدرت نرم را وسیله ای می داند برای حصول به نتایج مطلوب (کتاب قدرت نرم: 226) ب) همسو کردن حکومت های مخالف: جوزف نای می گوید: ما جنگ سرد را علیه اتحاد شوروی به پایان رساندیم. این پیروزی از طریق یک راهبرد خویشتنداری که علاوه بر قدرت سخت از قدرت نرم نیز استفاده کرد، به دست آمد. (همان)

ج) تحمیل خواسته ها، افکار، فرهنگ و آداب غرب: امام خمینی می فرمایند: امروز بیگانگان بسان گذشته با لشکرکشی و ادوات نظامی به سرزمین ها هجوم نمی برند، بلکه به واسطه ابزارهای پیشرفته به راحتی تا عمق خانواده ها نفوذ می کنند و فرهنگ دینی و ملی ملت را سخت تحت تأثیر قرار می دهند.

و جوزف نای می گوید:

در قدرت نرم دیگران را ترغیب می کنیم که همان چیزهایی را بخواهند که ما می خواهیم.( همان: 43)

د) مسخ هویت ملت ها:جوزف نای می گوید مبادلات علمی و دانشگاهی نیز نقش مهمی را در افزایش قدرت نرم آمریکا ایفا می کنند. حتی برخی از منتقدین آمریکایی در آن زمان با گفتن جملاتی نظیر این که در صورتی که دانشمندان شوروی را ملاقات کنیم، مأموران کا.گ.ب ما را چشم بسته می ربایند، سعی داشتند تا دیگران را از این ملاقات برحذر دارند.

آنها به این نکته توجه نکرده بودند که ملاقات کنندگان به همراه اسرار علمی، نظرات سیاسی را نیز انتقال خواهند داد. بسیاری از همین دانشمندان که در مبادلات شرکت داشتند از هدایت کنندگان جریان حقوق بشر و آزادیخواهی در اتحاد جماهیر شوروی شدند.( همان: 102)

ه) هجمه بر نقاط حساس و استراتژیک:جوزف نای می گوید:

قدرت نرم سیستم شوروی را از داخل دچار فرسایش کرد.( همان: 110)

مقام معظم رهبری نیز در جمع خبرگان رهبری نیز می فرمایند: مخالفان نظام در جنگ با استفاده از ابزارهای فراوان تبلیغاتی و ارتباطاتی ایمان ها، معرفت ها، عزم ها و پایه ها و ارکان یک نظام و کشور را مورد تهاجم قرار می دهند.

تفاوت جنگ سخت و نرم

الف- در جنگ سخت مرز بین خودی و دشمن

مشخص است، اما در جنگ نرم هیچ استحکامات مادی و عینی وجود ندارد و همه جا محل حضور دشمن است.

ب- در جنگ سخت میدان نبرد معلوم و مشخص است اما در جنگ نرم همه جا عرصه جنگ نابرابر است.

ج- در جنگ سخت ابزار، ادوات جنگی است اما در جنگ نرم، ابزار رسانه و امواج منتشر شده در هوا و قلم است.

د- جنگ سخت وحدت بخش است و مردم با انگیزه برای دفاع برمی آیند اما در جنگ نرم دشمن سنگرها را یکی پس از دیگری فتح می کند و کسی متوجه نمی شود.

ه- در جنگ سخت کشته ها شهدا هستند اما در جنگ نرم کشته ها منفورترینند، کسانی هستند که تسلیم ایادی دشمن می شوند.

ابزار پیروزی ما در جنگ نرم

همان عواملی که ما را در «جنگ سخت» هشت ساله به پیروزی رساند می تواند ما را در «جنگ همه جانبه نرم» دشمن به پیروزی برساند. این عوامل عبارتند از:

الف: ایمان به قدرت خداوند متعال؛

ب: شناخت حق از باطل؛

ج: تبعیت از فرامین و دستور ولی فقیه؛

د: وحدت و همدلی و عدم تفرقه؛

ه- تمکین در برابر قوانین الهی؛

و: عدم غفلت از حیله های شیطان؛

ت: غرق نشدن در دام ظواهر دنیوی؛

ث: پشتکار و استقامت و پایداری.

رهبر فرزانه انقلاب در دیدار خبرگان رهبری فرمودند: وقتی دشمن آشکارا و بدون پرده‌پوشی در بلواهای بعد از انتخابات حضور داشت چگونه می توان این حضور واضح را انکار کرد بنابراین بصیرت بسیار مهم است زیرا وجود آن در افراد باعث تغییر خیلی از رفتارها خواهد شد.

ایشان همچنین فرمودند: نخبگان و خواص باید در فتنه با بصیرت به روشنگری جامعه بپردازند و بسیار مراقب باشند زیرا برخی اوقات سکوت و کنار کشیدن آنان کمک به فتنه است.


جنگ نرم

 آمریکا پس از ناکامی در براندازی جمهوری اسلامی ایران از راههای نظامی ، با تغییر فاز عملیات ،  ضمن در نظر داشتن فاز نظامی  ،چند سالی است که  تمرکز خود را  درتعقیب هدف ،  روی جنگ نرم متمرکز کرده است . در این فاز عملیاتی ، رسانه‏ها  به معنای عام آن و بخصوص شبکه‏های رادیویی و تلویزیونی دولتی آمریکا مانند VOA، رادیو فردا ، رادیو اروپای آزاد (آزادی ) و نیز  رادیوها و تلویزیون های ضد انقلابی و تجزیه‏طلب، مطبوعات فعال در راستای اهداف جریان تجزیه‌ قومی و جاسوسی جایگاه ویژه ای دارند. محیط عملیات نرم ،"رسانه " است و دراین حوزه حداکثر استفاده از ظرفیت رسانه ها به عمل  می آید ،  و در همین حوزه است که مفاهیمی مانند "‌جنگ رسانه ای "،" فضا سازی رسانه ای " و " جنگ روانی " شکل می گیرد. در منابع دانشگاهی و مرجع ، جنگ رسانه ای " استفاده از رسانه ها برای تضعیف افکار عمومی کشور هدف (‌و جوامع هدف تکمیلی ) و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها به منظور دفاع از منافع ملی" به عنوان یک تعریف بنیادی ارایه شده که از جنگ های جدید و اصطلاحاً نرم (soft war) به شمار می رود.
" مارشال مک لوهان " صاحب نظر کانادایی علم ارتباطات دهها سال پیش در توصیف وضعیت امروز گفته بود :"جنگ هایی که در آینده رخ خواهند داد ، به وسیله تسلیحات جنگی و در میدان های نبرد نخواهند بود، بلکه این جنگ ها به دلیل تصوراتی رخ خواهد داد که رسانه های جمعی به مردم القاء می کنند. " ً استفاده از عوامل مؤثر بر افکار عمومی اگر چه از دیر باز ملازمت قطعی با جنگها و لشکرکشی ها داشته و مدافعان نیز از آن بهره جسته اند،اماامروزه گسترة وسیع منازعات روانی، این عرصه را تبدیل به یک میدان و جبهه ای از جنگ ! ساخته است .  این بحث را می شود اینگونه خلاصه و برای ورود به بحث اصلی ، نتیجه گیری کرد:رسانه ها به شیوه های گوناگون می کوشند فضای ذهنی گروههای هدف را در جهت اهداف وخواسته های طراحان عملیات روانی شکل دهند . مخاطب اینگونه  برنامه ریزیها الزاما مردم کشورهای بیگانه یا نیروهای دشمن نیست ومردم کشور خودی نیز بعنوان هدف این فعالیتها قرار داده می شوند که از جمله نمونه های برجسته آن نقش رسانه های آمریکایی در مثلت افکار سازی این کشور موسوم به "مثلث کثیف "  شامل رسانه ها،  موسسات نظر سنجی بخصوص گالوپ ، و وزارت امورخارجه آمریکا در جریان جنگ ویتنام ، ماجرای خلیج خوکها ، جنگ 1991 با عراق ، جنگ دوم خلیج فارس و سقوط صدام حسین ، لشگر کشی آمریکا به افغانستان ، سوء استفاده این کشور از ماجرای 11سپتامبر و...  می باشد  .
درجنگ روانی و در بحث ابزار ، هر وسیله ای که هدف را توجیه کند ، مشروع شمرده می شود ! و اما شیوه ها بقدری پیچیده و گسترده است ، که قابل فهرست کردن نیست و بسته به موضوع ، شیوه و یا شیوه های مناسب آن و نیز ابزار و یا ابزارها انتخاب می شود. هدف جنگ روانی آنگونه که اشاره رفت در نهایت تغییر رفتار مخاطب است که با دستکاری باورهای او صورت می گیرد و این کار بقدری ظریف و دقیق انجام می شود که حتی مخاطبان فعال را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد.
  دولت واشنگتن برای براندازی جمهوری اسلامی ایران از طریق نرم ،سرمایه گذاریهای زیادی را صورت داده است و عملیات دراین بخش در دفتر مرکزی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در واشنگتن طراحی و هدایت می شود. اجرای این عملیات به اعتراف "آدام آرلی " از مقامات کاخ سفید که در تاریخ 9آذر سال 1385 صورت گرفت ، به عهده چند دفترویژه ای  گذاشته شده است که سیا تحت پوشش هایی در شهرهای ایرانی نشین پیرامونی ایران از جمله در دوبی ، باکو و استانبول دایر کرده است.سخن ارلی ، این بود که آمریکا در شهرهای کشورهای گوناگون، که ایرانیان زیادی در آنها زندگی می‏کنند، دفترهای ویژه‏ای ایجاد کرده و به وسیله این دفترها با ایرانیان ساکن در آن شهرها ارتباط برقرار خواهد ساخت و همچنین از ایرانیان ساکن در کشورهای دیگر، که رفت‌وآمد آنها به داخل کشور آزاد است، همچون اهرمی برای دخالت در امور داخلی ایران استفاده خواهد کرد و برای این منظور بودجه قابل ملاحظه ای هم اختصاص داده که یک رقم 75 میلیون دلاری که در بودجه دولت آمریکا در سال 2006 رسما برای کمک به براندازی نرم نظام اسلامی ایران اختصاص یافت و اعلام شد ، بخشی از آن است.
«روزنامه نیویورک تایمز»، درتاریخ 29آبان سال 1385 ، اطلاعات دقیق‏تری درباره طرح ویژه آمریکا در شهرهای ایرانی‏نشین پیرامون کشور برای براندازی نظام اسلامی ایران  منتشر کرد .اطلاعات منتشر شده در نیویورک تایمز برای تحلیلگران سیاسی به ویژه پژوهشگران مسائل ایران، به دو دلیل ، اطلاعات مهمی به شمار نمی‏رفت.دلیل اول : طبیعی است که با گذشت مدت‌ها از فعالیت برخی دفترهای ویژه ضد ایرانی آمریکا، اطلاعات پیرامون آنها، رفته‌ رفته منتشر می‏شد و دلیل دوم  این نکته که : آمریکا خود از آغاز، قصد پنهان کردن فعالیت این دفترها را نداشت که خود یکی از شیوه های جنگ روانی است .
  با این حال، مقاله نیویورک تایمز نکاتی دارد که آگاهی از آنها مفید است. این روزنامه درباره فعالیت‏های ضد ایرانی دفتر ویژه آمریکا در دوبی می‏نویسد:«مشکل این است که شما (آمریکایی ها) در داخل این کشور (ایران) نمی‏توانید فعالیت کنید؛ بنابراین، به فعالیت در کشورهای اطراف روی می‏آورید."
 نقشی که دفاتر سیا در مناطق پیرامونی ایران ایفا می کنند و "برنز" به آن در آذر ماه سال 1385 و در گفت و گو با رسانه های آمریکایی از جمله نیویورک تایمز اعتراف کرد ، مشابه رلی است که ایستگاه "ریگا" ی سیا در لیتوانی در زمان قطع روابط سیاسی بین مسکو و امریکا به عنوان مهمترین مرکز جمع آوری اطلاعات درباره اتحاد جماهیر شوروی ایفا کرد.
 ارایه آموزش به افراد مساله دار و یا فریب خورده و یا مستعد آن برای ایجاد شورش و ناامنی و تفرقه افکنی میان اقوام و قومیت ها ، مانند بمب گذاری  اخیر در حسینه ای در شیراز ، از دیگر تاکیتک های دفاتر سیا در پیرامون ایران برای ضربه زدن به نظام اسلامی است.
  نیویورک تایمز در 29آبان 1385دراین باره نوشت :" یکی از «NGO»های فعال در دوبی، ایرانیان (ساکن در دوبی) را به کارگاه‌هایی دعوت می‏کند که در آنها، ایجاد شورش‌های صلح‌آمیز!مانند  گرجستان، فیلیپین و دیگر نقاط به آنها آموزش داده می‏شود. ""مرکز درگیری‌های غیر خشن بین‌المللی آمریکا "" نیز در برگزاری جلسات به آنها کمک می‏کند. جدای از این‌گونه فعالیت‏های آمریکا، دولت بوش از کنگره چندین میلیون دلار بودجه تقاضا کرده تا بتواند برنامه‏های خود را به خوبی اجرا کند. از جمله‌ آنها بودجه‏ای 75 میلیون دلاری است که به گفته برنز، هم‌اکنون در اختیار آنان است».
تأمل در سخنان معاون وزیر امور خارجه آمریکا، از جمله روی عبارت  «فعالیت در کشورهای اطراف ایران» و «ایستگاه ریگا به عنوان مهم‏ترین مرکز جمع‏آوری و به دست آوردن اطلاعات در مورد اتحاد اتحاد شوروی»، به روشنی حاکی از آن است که دفترهای ویژه ضد ایرانی آمریکا، تنها منحصر به دوبی نبوده و کشورهای «اطراف ایران» ‌را در بر می‏گیرد و دیگر آن که این دفترها مراکز جمع‏آوری و به دست آوردن اطلاعات و به عبارت روشن‌‏تر، مراکز جاسوسی و براندازی آمریکا علیه ایران است.
  درحوزه جنگ نرم اطلاعات تازه نشان می دهد که آمریکا جبهه خود را علیه ایران بسرعت گسترده تر می کند . شبکه تلویزیونی ای بی سی آمریکا روز شنبه 10 خرداد 1387 فاش کرد که بوش به "‌بوریس رایدال " یک مقام ارشد سیا که اخیرا بازنشسته شد ، دستور داده است تا عملیات مخفی را علیه ایران سازمان دهد و او طرحی را آماده کرده که اساس آن بی اعتبار کردن پول رسمی کشور و ایجاد مشکل برای نقل و انتقالات بین المللی مالی ایران  وارایه اطلاعات غلط  از جمله روی برنامه هسته ای ایران می باشد که "عبدالقدیر خان "‌پدر بمب اتمی پاکستان این هفته و در مصاحبه با "لوموند" فاش کرد برای اظهاراتی دراین خصوص که بتوان از آن علیه ایران استفاده کرد ، تحت فشار بوده است.
 به اعتقاد استراتژیست ها ، حضور نظامی آمریکا در اطراف ایران، نتیجه‏ای جز نظامی شدن منطقه و گسترش تروریسم و تهدید ثبات و امنیت آن در بر نداشته است و گشایش دفترهای ویژه برای آموزش شورش به افراد و اعزام آنان به داخل ایران و جمع‏آوری اطلاعات و جاسوسی درباره این کشور، نشان می‏دهد که آمریکایی‏ها به رویکرد نظامی درباره‌ ایران امید زیادی نبسته‏اند.
  تحرکات آمریکا پیرامون ایران آنگونه که اطلاعات رسانه ای در تهران نشان می دهد ، پیوسته توسط نهادهای مسوول رصد و تحت کنترل است. از نگاه رهبران جمهوری اسلامی ایران  قطعا هرتهدیدی علیه امنیت ملی کشور بدون پاسخ مناسب نخواهد ماند . ایران انتظار دارد همسایه های آن ، بخصوص آنهایی که استقلال سیاسی لازم را ندارند ، به اصول همسایگی و حسن همجواری واقف و به آن پای بند باشند .این انتظار را می توان "هشدار " نیز تلقی کرد و انتظار داشت که به حدکافی درک شود که تهران ، ایستگاههایی چون ریگا را در پیرامون خود تحمل نخواهد کرد.



رابطه جنگ نرم با رسانه

بسیاری از کارشناسان معتقدند که با توجه به گستردگی دنیای ارتباطات، امروزه با جنگ رسانه ای نیز روبرو هستیم به شکلی که گفته می شود، هر رسانه ای که قوی تر است می تواند در جهت دهی به افکار عمومی مردم مؤثر عمل کند. در جنگ نرم «رسانه ها» ابزار بسیار قوی و کارآمدی محسوب می شوند که با اذعان تاسف باید گفت:در جنگ نرم رسانه ها اغلب در اختیار مراکز ثروت و قدرت هستند و هر آنچه که اربابان خود دیکته می کنند همان را منعکس می نمایند. خوب، برای تقویت زیرساخت های فرهنگی و رسانه ها و مقابله با جنگ رسانه ای دنیای غرب، بایستی به نقش رسانه به عنوان یک ابزار مهم و جریان ساز بیش از پیش اهمیت بدهیم و از طرفی دیگر افراد رسانه ای، نیز نسبت به مباحث موجود حساسیت نشان دهند. یکی از شیوه های جنگ نرم،توسعه بخش عملیاتی آفندی جنگ رسانه ای و گسترش هدفمند شبکه های ماهواره ای است. بدون شک در جنگ نرم دشمن، نخبگان کشورمان وظایف خطیری برعهده دارند؛ از جمله آنها مشخص نمودن مرز خودی و غیرخودی، اطاعت محض از مقام عظمای ولایت،به عنوان دیده بانی امین و هوشمند و نهادینه نمودن فرهنگ واقع بینی و سطحی و هیجانی برخورد نکردن با مسائل جاری کشور است. نگاه مدیریتی بحران در رسانه ها ، نگاهی مربوط به شرایط بحرانی موجود بوده و مطمئنا تصمیمات اتخاذ شده توسط آن مدیریت تحت تاثیر شرایط و مصلحت موجود عمل خواهد کرد . بدیهی است که در کوران تصمیم گیری در زمینه بحرانهای وارده بر یک ایدئولوژی ، عواملی مورد توجه و دقت نظر کارشناسان قرار دارد که تصمیمات نهایی در راستای این عوامل گرفته شده و واکنش مورد نظر صورت می پذیرد . نحوه نمایش سانه ای و وقوع آن، نوع مخاطب، تاثیرات زود هنگام یا فرسایشی طولانی مدت، وسعت بحران وارده بر مدیریت رسانه است. تهاجم رسانه ای در زمان ثبات سیاسی ، اقتصادی و نظامی یک ایدئولوژی صورت گرفته یا در شرایط بحرانی آن و بررسی تقویم تاریخی، سیاسی،زمان و شرایط بحرانی به وجود آمده در مدیریت رسانه است. و بالاخره نوع تصمیم گیری نهایی و واکنش منطقی در مقابل بحران نرم،از عوامل شکل گرفته شده در مدیریت بحران رسانه می باشند. خوب،با این تفاسیر ،باید نقش رسانه در جنگ نرم مورد بررسی قرار گیرد. دنیای امروز عرصه جنگ بین رسانه هاست؛ رسانه کارکردی دوسویه دارد، ولی عملا رسانه های امروزی در خدمت نظام سلطه است . رسانه در حوزه های مختلف ، کارکرد متفاوت دارد؛چرا که با استفاده از رسانه ها می توان در جامعه انگیزه و حرکت ایجاد کرد و یا فرهنگ عمومی را پایه ریزی و گسترش داد و همینطور افکار عمومی را در رابطه با موضوع خاصی تبیین کرد . رسانه می تواند ارتباط دوسویه را بین افراد یک جامعه و حتی جامعه جهانی برقرار کند؛ گرچه قدرتهای استکباری از رسانه برای گسترش نفوذ خود در جامعه جهانی استفاده می کنند . متاسفانه امروز اکثر رسانه های مطرح و قدرتمند دنیا در اختیار نظام سلطه و در راستای اهداف غیرانسانی آنان قرار دارد؛ ولی رسانه همانند شمشیر دولبه است و کشورهای هدف هم می توانند از آن برای مقابله با توطئه های نظام سلطه بهره ببرند. گرچه رسانه های نظام سلطه به پیشرفته ترین ابزار روز جهان مجهز هستند، ولی در دهه های اخیر کشورها و ملتهای دیگر هم توانستند با استفاده از رسانه های خود در برابر رسانه های نظام سلطه عرض اندام کنند . افزون بر بهره‌گیری که نظام سلطه از رسانه‌های دیداری، شنیداری و نوشتاری پیشین داشته است،اکنون نیز با توجه به تحولی عظیم در بهره‌گیری از ماهواره‌ها ، اینترنت و فرستنده‌های پرتابل و ده‌ها فناوری برتر رسانه‌ای با تجهیزات و ابزار‌ها که در دست سردمداران نظام سلطه است، در جهت تحمیل اراده خود بر ملت‌ها مورد استفاده قرار می‌دهد. آنچه مسلم است جنگ رسانه‌ای از برجسته‌ترین مولفه‌های جنگ نرم و جنگ‌های مدرن در جهان کنونی محسوب می‌شود. جنگ نرم به مثابه راهبرد و استراتژی انتخابی نظام سلطه برای تسلط بر افکار و اراده ملت‌ها تدوین و طراحی شده است. اما بیشترین کاربرد جنگ رسانه‌ها در هنگامه نبرد‌های نظامی‌شدت یافته و می‌یابد، البته ‌این به آن معنا نیست که ‌این کاربرد از اهمیت رسانه‌ها در دیگر زمان‌ها می‌کاهد، بلکه می‌توان گفت آن جنگی است که در شرایط صلح و نه صلح و جنگ نیز بین قدرت‌ها و دولت‌ها به صورت غیررسمی ‌مورد استفاده قرار می‌گیرد. آنجا که قدرت‌ها توان به میدان آوردن نیروی نظامی ‌را ندارند و یا جامعه آنان قادر به تحمل تلفات انسانی نیست ، به جنگ رسانه‌ای روی می‌آوردند و از این ابزار بهره‌برداری می‌کنند. جنگ رسانه‌ای از جمله جنگ‌های بدون خون‌ریزی و جنگ آرام محسوب می‌شود . با توجه به اینکه در جنگ رسانه ای خشونتی اعمال نمی شود؛ وقوع آن برای مردم نامحسوس است از طرفی بسیج عمومی هم در آن کاربرد ندارد و به اصطلاح جنگ رسانه جنگ بین نخبگان است. پس میزان تخریب زیاد است تا حدی که شهروندان عادی کشور‌ هدف، متوجه حجم سنگین این جنگ بر فضای روحی و روانی خود و اطرفیان‌شان نمی‌شوند. قدرت نفوذ سردمداران این جنگ و قدرت تاثیرگذاری و نفوذ آن به گونه‌ای است که در سطوح جامعه اعم از شهر و روستا گسترش می‌یابد. در این جنگ ، ملت‌ها و مردم با خواست و اراده خود و قبول هزینه در معرض حمله قرار می‌گیرند . در این جنگ طرف متخاصم کنترل افکار عمومی را در اختیار می گیرد . وظیفه اصحاب رسانه در این جنگ نرم چیست؟! آری، اصحاب رسانه با هوشمندی مثال‌زدنی خود، که موجب شکست دشمن در 30 سال گذشته شد، در جنگ نرم نیز حفظ منافع ملی، تصویرسازی درست توام با امیدآفرینی ، کمک به تقویت وحدت و انسجام ملی و ایجاد تحرک و نشاط در جامعه و تولیدات موثر رسانه‌ای در دستور کار خود قرار دهند . تردیدی نیست که رسانه‌ها تاثیرگذاری عمیق و سریعی در شکل‌گیری نگرش‌ها و باورها نسبت به مسایل داخلی و بین‌المللی دارند و این مهم با حضور مثبت و فعال در عرصه‌های جهانی با درک موقعیت منطقه‌ای و جهانی ایران اسلامی و روی آوری رسانه‌ها به برخورد حرفه‌ای و رویکرد تولیدی بدون تاثیرپذیری از تبلیغات هدفدار خارجی بهتر و همگون‌تر با منافع محقق خواهد شد. در این جا قابل تامل است که سیاستگذاران شرایط کار حرفه‌ای رسانه را درک نمایند و به تبع آن نگاهی بازتر در عرصه رسانه‌ها داشته باشند، ارتباط و تعامل بین مدیران و رسانه‌ها تقویت شود، مراکز علمی به رشد دانش و تربیت نیروی انسانی ماهر در عرصه رسانه توجه نمایند، از توسعه زیرساخت‌هایی که موجب تقویت رسانه‌ها می‌شود، حمایت کنند و زمینه‌های توسعه شبکه‌های درون‌مرزی و برون‌مرزی را فراهم نماید و مطالبات دیگر که باید به آن‌ها توجه شود


جنگ رسانه‌ای، از برجسته‌ترین مولفه‌های جنگ نرم و جنگ‌های مدرن

اما بیشترین کاربرد جنگ رسانه‌ها در هنگامه نبرد‌های نظامی‌شدت می‌یابد، البته‌این به آن معنا نیست که‌این کاربرد از اهمیت رسانه‌ها در دیگر زمان‌ها می‌کاهد، بلکه می‌توان گفت جنگ رسانه در شرایط صلح نیز بین قدرت‌ها و دولت‌ها به صورت غیررسمی ‌مورد استفاده قرار می‌گیرد. آنجا که قدرت‌ها توان به میدان آوردن نیروی نظامی ‌را ندارند و یا جامعه آنان قادر به تحمل تلفات انسانی نیست. به جنگ رسانه‌ای روی می‌آوردند و از این ابزار به بهره‌برداری می‌کنند. جنگ رسانه‌ای از جمله جنگ‌های بدون خون‌ریزی و آرام محسوب می‌شود.

یکی از راههای دشمن برای براندازی نرم و مقابله با کشور های و حکومت ها، بهره گیری از ظرفیت رسانه در راستای منافع خود است.

تعریف جنگ رسانه‌ای
به گزارش خبرنگار بولتن، استفاده از رسانه‌ها برای تضعیف کشور هدف و بهره‌گیری از توان و ظرفیت رسانه‌ها اعم از رسانه‌های نوشتاری، دیداری شنیداری و به کارگیری اصول تبلیغات و عملیات روانی، به منظور کسب منافع، را جنگ رسانه‌ای می گویند.
آنچه مسلم است جنگ رسانه‌ای از برجسته‌ترین مولفه‌های جنگ نرم و جنگ‌های مدرن در جهان کنونی محسوب می‌شود. جنگ نرم به مثابه راهبرد و استراتژی انتخابی نظام سلطه برای تسلط بر افکار و اراده ملت‌ها تدوین و طراحی شده است.

اما بیشترین کاربرد جنگ رسانه‌ها در هنگامه نبرد‌های نظامی‌شدت می‌یابد، البته‌این به آن معنا نیست که‌این کاربرد از اهمیت رسانه‌ها در دیگر زمان‌ها می‌کاهد، بلکه می‌توان گفت جنگ رسانه در شرایط صلح نیز بین قدرت‌ها و دولت‌ها به صورت غیررسمی ‌مورد استفاده قرار می‌گیرد. آنجا که قدرت‌ها توان به میدان آوردن نیروی نظامی ‌را ندارند و یا جامعه آنان قادر به تحمل تلفات انسانی نیست. به جنگ رسانه‌ای روی می‌آوردند و از این ابزار به بهره‌برداری می‌کنند. جنگ رسانه‌ای از جمله جنگ‌های بدون خون‌ریزی و آرام محسوب می‌شود.
با توجه به آرام بودن جنگ رسانه‌ای، میزان تخریب آن آنقدر زیاد است که حتی شهروندان کشور‌های هدف، متوجه حجم سنگین این جنگ بر فضای روحی و روانی خود و اطرفیان‌شان نمی‌شوند.

اهداف جنگ رسانه‌ای
هدف این جنگ تغییر کارکرد و عملکرد دولت‌ها و ملت‌ها در پشتیبانی از دیگر دولت‌ها، و به ویژه کنترل افکار و اذ‌هان عمومی مردم است.

کارکرد‌های جنگ رسانه‌ای
این جنگ برخلاف جنگ‌های نظامی‌که بین دو کشور یا چند ائتلاف و اتحاد با یک کشور صورت می‌گیرد، ممکن است بین یک گروه از کشور‌ها صورت پذیرد، همچون جنگ رسانه‌ای غرب با جهان اسلام یا نظام سلطه علیه انقلاب اسلامی‌.
رسانه‌ها در تمامی‌جنگ‌های قرن بیستم به مثابه ابزاری برای جنگ روانی و تبلیغات جنگی از سوی بسیاری از کشور‌ها مورد استفاده قرار گرفتند در جنگ جهانی دوم در حالی که نیروهای آلمان نازی در فوریه 1943 شکست سختی خورده بودند، رادیو‌ آلمان به دروغ‌پردازی مبنی بر مقاومت سربازان آلمانی در برابر سربازان روس مشغول بود. اما واقعیت این بود که نیرو‌های آلمانی در برابر رزم نیرو‌های روسی تسلیم شده بودند.

انواع شگردهای جنگ روانی:

تکنیک تصویرسازی یا انگاره سازی
انگاره سازی یکی از شیوه های عملیات روانی است که در نبرد رسانه ای از آن استفاده می شود. در این روش، نیروهای مهاجم سعی می کنند با ایجاد تصویری مطلوب از خود، تصویری مخدوش و ناموجه از نیروهای مدافع در اذهان مخاطبان ایجاد کنند.
کارل هوسمن در مورد انگاره سازی رسانه ها می گوید: رسانه ها، فضایی ساختگی ارائه می دهند، برداشتی ذهنی از جهان که ضرورتاً با جهان واقعی منطبق نیست. در رسانه ها، خبر، الزاماً همان چیزی نیست که اتفاق می افتد بلکه چیزی است که منبع خبری آن را ارایه می دهد.
برای هدایت افکار عمومی از واقعیات، انگاره هایی خلق می شود که تنها در راستای اهداف کارگزاران ارتباطی است. مانند ایجاد انگاره ای از ایران در رسانه های آمریکایی و غربی که درصدد است ایران را کشوری خشونت طلب جلوه دهد. این انگاره باعث می شود که در صورت تجاوز کشوری به ایران، افکار عمومی همسو با آن عمل کرده و به اعمال خلاف دیگران مشروعیت داده شود.
در تصویری که رسانه های غرب از اسلام ارایه می دهند، مسلمانان را افرادی بی رحم و با عقاید افراطی معرفی می کنند.
در رسانه های جهان شاهد انتشار گزارش جنایتی جدید بودیم و آن، سربریدن گروگانهایی با ملیت های مختلف به بهانه حضور هم میهنان آنها در عراق بود که به ویژه انتشار تصاویر این جنایات از برخی شبکه های تلویزیونی، بخش عظیمی از مردم دنیا را تحت تأثیر قرار داد. جالب آنکه در این تصاویر، مردان نقابدار سیاهپوشی که سر می برند، در پشت خود پرچم «لااله الاا...» و «محمد رسول ا...» نصب کرده و پیش از کشتن گروگانها، فریاد «ا... اکبر» سر می دادند و روشن است که این تصاویر چه تأثیر قابل توجهی در ایجاد نفرت از دین اسلام دارد.
کافی است، تصور کنید، وقتی یک شهروند فیلیپینی یا آمریکایی و اروپایی، تنها شناختش از اسلام را با چنین فیلم هایی که از تلویزیون مشاهده می کند، دریافت کند، چه دیدی از اسلام و مسلمانان در ذهن خود پیدا می کند؟

تکنیک دروغ
دروغ، بخشی از تاکتیکهای جنگ روانی محسوب می‌شود. در فریب با استراتژی دروغ بزرگ، کوشش می‌شود تا مخاطب مورد نظر، به سمت یک فضای روانی متفاوت با واقعیت سوق داده شود. این فضای درونی باید به گونه‌ای ساخته و پرداخته شود که گروه هدف بدون ابزار مقاومت، در آن فضا قرار گیرد و مفاهیم و علائم انتقالی، مورد قبول و پذیرش او باشد.
از دیدگاه روان‌شناسی، فردی که در حال منازعه با دشمن است، همواره می‌کوشد تا خود را در موضع هوشیارانه و غالب نسبت به او قرار دهد؛ زیرا، احساس می‌کند که هر لحظه از ناحیه دشمن در معرض خطر قرار دارد و طبیعی است که در برابر هر حرکت و رفتار او نیز حساس باشد و در نتیجه، در مقابل آنها مقاومت کند؛ بنابراین، هنر تاکتیک فریب، شکستن این مقاومت در حریف یا دشمن است و البته، تردیدی نیست که این عمل با ظرافت و با دقت خاصی انجام می‌شود و بیشتر به تجربه و شناخت مجری طرح از گروه هدف بستگی دارد
به منظور روشن شدن بحث و برای نمونه، چند دروغ بزرگ، که در راستای منحرف کردن ذهن گروه‌های هدف و دیگر دولتها آمده است، ارایه می‌شود.
دروغ القاعده
ریچارد پل، مشاور پنتاگون، مدعی بود که احمدالعانی یکی از اعضای برجسته القاعده در ماه آوریل سال 2001، در پراگ با محمد عطا از هواپیماربایان انتحاری عملیات 11 سپتامبر ملاقات کرده است. در حالی که اکنون ثابت شده که بین صدام و القاعده هیچ‌گونه همکاری وجود نداشته است. در پاییز 2002 دولت آمریکا مطلع شد که چنین ملاقاتی بین محمدعطا و العانی نیز وجود خارجی نداشته است. العانی در دوم ماه جولای سال 2003 در عراق دستگیر و منکر چنین ملاقاتی شده است.
دولت‌های بزرگ برای تهییج افکار عمومی و همسو کردن دیگر کشورها برای حمله به کشور هدف رسماً دروغ می‌گویند. تاریخ معاصر جهان موارد فراوانی از این گونه دروغ‌پردازی‌ها را به یاد دارد. به نظر می‌رسد توسل به این شیوه برای آغاز یا مدیریت جنگ به سنت دیپلماسی قدرت‌های بزرگ تبدیل شده است.جنگ به سنت دیپلماسی قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.

تکنیک فریب
فریب عبارت است از ارائه وارونه واقعیت برای دستیابی به برخی برتریها. فریب سیاسی از طریق داشتن روابط دیپلماتیک یا بین‌المللی و فریب نظامی از طریق عملکرد نیروهای نظامی حاصل می‌شود. اگر یکی از طرفین موقعیت تهاجمی بیشتری داشته باشد می‌تواند در عملیات فریب نیز موفق‌تر باشد. طرف آغازگر عملیات فریب می‌تواند در ماهیت مقابله نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء کند و به این ترتیب میزان کنترل او بر عملیات بیشتر خواهد بود. مزیت عمده برای طرف آغازگر، بهره‌برداری مناسب‌تر از زمان است. هرچند ممکن است مخاطب موردنظر بر پایه عناوین عملیات فریب طرف آغازگر، اقدامی به عمل نیاورد، اما باید زمانی را برای ارزیابی سناریوهای فریب و یا کسب اطلاعات دیگر، صرف کند که این امر به نفع طرف آغازگر است.

فریب (نظامی یا سیاسی) عبارت از دستکاری، تحریف، کتمان، تزویر یا شواهد موجود که در دسترس طرف مقابل است. تاریخ نشان داده است که با تقویت دریافتها و باورهای کنونی دشمن، بهتر می‌توان عملیات فریب را اجرا کرد تا با متقاعد کردن او به تغییر افکارش. کارکنان عملیات روانی باید به دشمن تلقین کنند که راهی را که انتخاب کرده، بهترین گزینه ممکن است تا بدین ترتیب او را از اندیشیدن به طرحها و راههای جایگزین دیگر، باز دارند. اگر مردم دو گزینه پیش رو داشته باشند، گزینه‌ای را انتخاب می‌کنند که با دیدگاه کنونی آنها مطابقت دارد. اغلب مردم آنچه را که به آن می‌اندیشند، باور دارند. از دیدگاه روان‌شناسی، مردم شواهدی را می‌پذیرند که تصورات و عقاید از قبل شکل گرفته آنها را تأیید کنند. مردم عموماً به شواهد مطابق با دیدگاههایشان، بیش از حد لازم اهمیت می‌دهند و شواهد مغایر با این دیدگاهها را رد می‌کنند. کارکنان عملیات روانی باید تا حد امکان از تلقین برخی چیزها که مخاطبان آمادگی و استعداد باور آن ‌را ندارند، اجتناب کنند. در جنگ جهانی دوم هیتلر بر این باور بود که متفقین به دلیل مشکلات پوشش هوایی و لزوم وجود یک فرودگاه بزرگ، هرگز از سمت بندر کلایزدر دریای شمال حمله نخواهند کرد. اما متفقین نیز از این باور وی بهره‌برداری ‌کردند.


تکنیک نامگذاری معکوس

این شیوه تبلیغاتی از روشهای بسیار رایج تبلیغات غرب است. در این روش تلاش می شود به تناسب هدفهای تبلیغاتی برای مفاهیم نامگذاری شود. به عنوان مثال، «استعمار» در لغت به معنی طلب آبادی و عمران است؛ اما غرب این کلمه را در مورد تسخیر و اشغال کشورها به کار گرفته و امروز حتی در اثر تکرار این کاربرد معکوس، مفهوم واقعی کلمه عوض شده است. چنین است کلماتی که در فرهنگ تبلیغات با مقاصد ویژه به کار گرفته می شود.

تکنیک فرافکنی
فرافکنی که در انگلیسی «PROJECTION» خوانده می شود، واژه ای است که از دنیای روانشناسی به حوزه ارتباطات راه یافته است.
نسبت دادن ناآگاهانه اعمال عیبها و عادتهای ناپسند خود به دیگران که سازوکاری دفاعی است ، نمادی از فرافکنی در حوزه روانشناسی است.
فرافکنی در حوزه سیاست و رسانه اما ناآگاهانه نیست بلکه طبق یک سناریوی خبری هوشمندانه صورت می گیرد. تصمیم سازان رسانه بیشتر برای تبرئه کردن یک طرف و انداختن گناه به گردن طرف دیگر مناقشه از این روش استفاده می کنند. فرافکنی در صورتی که در رسانه بخوبی مدیریت شود ، می تواند با برانگیختن واکنش های هیجانی افکار عمومی جامعه هدف را به سمت دلخواه سوق دهد.

تکنیک برجسته نمایی
رد پای تکنیک برجسته نمایی را می توان به راحتی در بیشتر طرحهای عملیات روانی آمریکا علیه ایران یافت. امروزه، کمتر خبر، پیام، گزارش یا تحلیلی در رادیوهای ضد ایرانی پخش می شود که در آن، یک یا چند نارسایی اقتصادی، اجتماعی، اداری و امنیتی در ایران برجسته نشده باشد. برای مثال آنان حادثه ای مانند وقوع یک تصادف خونین در جاده های ایران را به بهانه ای برای پخش ساعتها برنامه در خصوص ناکارآمدی و بی توجهی دولت اسلامی در حفظ جان شهروندانش تبدیل می کنند.

تکنیک برجسته سازی
برجسته سازی، شایع ترین روش مورد استفاده رسانه ها است.آنان در خصوص استفاده رسانه ها از این روش به نقل از کورت لنگ و گلاریز، از پیشگامان فرضیه برجسته سازی رسانه ای می نویسند: رسانه های جمعی توجه را به موضوعات خاص سوق می دهند. آنها از چهره های سیاسی تصاویر عمومی می سازند.
آنها همواره موضوعاتی را مطرح می کنند که افکار عمومی ناگزیر باید درباره آنها فکر کند. براون مدعی شده است که «عملیات روانی یعنی گزینش برخی اخبار، اطلاعات و تصاویر و برجسته سازی و تکرار آنها».

تکنیک شایعه
یکی از آسیبهایی که اخیراً شاهد آن هستیم رواج شایعات است. البته شایعات به مقتضیات زمان و در برهه‌هایی خاص، ماهیتی متفاوت داشته و بنا به نیازها و فراخور حال منابع به وجود آورنده آن، گاهی کمرنگ و در زمانی پر‌رنگ می‌شود.
شایعات با توجه به ماهیت و قدرت تأثیرگذاری آن می‌توانند اضطراب اجتماعی را افزایش داده و میزان بهره‌وری و تولید را کاهش دهند و چرخه اقتصاد را فلج کرده و اعتبار اجتماعی افراد، مؤسسات و کشورها را خدشه‌دار کنند. بعضاً ممکن است شایعه‌ای به طور فوق‌العاده‌ای قوت یابد و آنچنان در اذهان آحاد مردم رسوخ کند که اطلاعیه‌ها و توضیحات منابع رسمی دولتی هم به سهولت نتواند آن را تکذیب و از افکار مردم خارج کند.
شایعه در همه جا و در تمامی طبقات اجتماعی وجود دارد و قدیمی‌ترین رسانه گروهی است. پیش از آنکه نوشتار به وجود آید، گفتار، تنها شیوه ارتباط بود و شایعه خبرها را منتقل می‌کرد، کسانی را خوشنام و برخی را بدنام می‌ساخت و جار و جنجال و حتی جنگ به راه می‌انداخت. امروز نیز، به رغم ظهور روزنامه، رادیو و تحول عظیم رسانه‌های دیداری شنیداری، شایعات خاموش نشده‌اند و عموم مردم کماکان برخی خبرها را دهان به دهان منتقل می‌کنند. پیدایش رسانه‌ها نه تنها نتوانسته است مانع از پخش شایعه شود، بلکه آن را به گونه‌ای تخصصی ساخته است، به طوری که امروزه هر شیوه ارتباطی، محدوده خاصی دارد» (موقر 1380).
وسیله انتقال شایعه، عموماً کلام است. البته گاهی نیز شایعات در روزنامه‌ها به چاپ می‌رسند یا از رادیو پخش می‌شوند. در عین حال، ناشران و مسئولان پخش رادیو، که احساس مسئولیت می‌کنند، در حال آموختن چگونگی حفاظت از رسانه‌های گروهی خود در قبال انتشار شایعات‌اند. از سوی دیگر، اعلامیه‌های بدنام‌کننده و پخش بی‌‌مسئولانه در مطبوعات، مبدل به محملهای متداول انتقال و انتشار شایعات زیان‌آور شده‌اند

وظیفه دستگاه‌های مسئول جمهوری اسلامی‌در اجرا و مقابله با جنگ رسانه‌ای

- برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت درخصوص مقابله با جنگ رسانه‌ای نظام سلطه و اجرای طرحهای اطلاع رسانی بین المللی.

- توسعه کمی‌و کیفی دستگاه‌های مرتبط و امکانات و تجهیزات مورد نیاز.

- شناسایی عوامل و امکانات داخلی، و منطقه‌ای مرتبط و امکانات و تجهیزات مورد نیاز.

- شناسایی عوامل و امکانات داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای این جنگ.

- آموزش، توجیه و تربیت متخصصین مورد نیاز این نبرد.

- برگزاری همایش، نشست‌های تخصصی و هم‌اندیشی، ارتقاء سطح فعالیت‌های رسانه‌ای.

- بهره‌گیری از فناوری برتر رسانه‌ای و امکانات نوین ارتباطی در جهت مقابله با هجوم رسانه‌ای.


ابعاد جنگ نرم از منظر قرآن

یکی از شیوه های جنگی، جنگ نرم است که جنگ روانی شاخه ای از آن به شمار می آید. در جنگ نرم، به جای ابزارهای جنگی متعارف چون توپ و تانک، از ابزارهای فرهنگی تاثیرگذار بر فکر واندیشه و عواطف و احساسات انسانی بهره گرفته می شود.

با نگاهی به جریان شناسی جنگ نرم می توان گفت که این شیوه جنگی، از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوی انسان ها در جنگ ها به عنوان یک ساز و کار موثر مورد توجه بوده است. تنها تفاوتی که می توان در میان جنگ های نرم در دوران گذشته و عصر معاصر یافت، تفاوت در ابزارها و روشهای آن است و اصولا بهره گیری از هر نوع ابزاری در جنگ نرم بر این پایه و محور قرار می گیرد که بر اندیشه و احساسات مخاطب تاثیرگذاشته و او را مرعوب خود سازد و بی آن که واکنشی از خود نشان دهد، تسلیم دشمن شده و یا در مسیر خواسته های او گام بردارد.

براساس این فرضیه می توان به سراغ آموزه های قرآنی رفت و تحلیل قرآن را از جنگ نرم و مسایل و مباحث مربوط به آن را استخراج کرد. نویسنده در این مطلب با توجه به چنین پیش فرضی به سراغ آیات قرآنی رفته تا نگرش قرآن را در این موضوع ارائه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

جنگ نرم و حدود و مرزهای آن

دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه ها، میان آحادمردم تردید، بدبینی، و اختلاف ایجاد کند. (رهبر معظم انقلاب)

آموزه های قرآنی به جنگ نرم در حوزه دشمن شناسی و مقابله با دشمن، توجه داشته است. آیات بسیاری به این مسئله از دو زاویه دید مختلف نگریسته است. به این معنا که اگر دشمن برخی از سازوکارهای جنگ روانی را در جنگ نرم به کار می گیرد، جامعه اسلامی نیز در دفاع و مقابله با دشمن می بایست از همه امکانات بهره گیرد و در جنگ نرم، به حکم مقابله به مثل «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم و اتقواالله و اعلموا ان الله مع المتقین» عمل نماید. (بقره، آیه 194)

البته در این آیه و آیات دیگر بر این مهم توجه و تاکید شده است که مومنان به حکم تقوای الهی، از هرگونه رفتارهای ضد اخلاقی و عقلانی که هنجارها و ارزش های اساسی بشریت را تضعیف می کند و یا از میان برمی دارد باید پرهیز کنند. بنابراین خطوط قرمزها و محدودیت هایی را برای این مقابله به مثل در همه حوزه ها از جمله جنگ نرم معین کرده است که مومنان نمی توانند از آن مرزها گذر کنند و همانند دشمنان خدا و دین، عمل نمایند؛ به عنوان نمونه قتل و غارت بی گناهان و زنان و کودکان در فرهنگ ضدبشری دشمنان اسلام صورت می گیرد ولی مومنان مجاز نیستند این گونه رفتار کنند. در جنگ نرم نیز دشمنان به شیوه های زشت و ناپاکی رو می آورند که حریم های انسانی و نیز قداست و کرامت بشری را می شکند و به تهمت و افتراهای ناموسی و همانند آن رو می آورند، در حالی که مومنان براساس آموزه های اسلامی و محوریت تقوای عقلانی و عقلایی و شرعی نمی تواند در جنگ نرم از آن ها بهره گیرند.

روش شناسی و رفتارشناسی دشمنان

خداوند در تحلیل روش شناسی و رفتارشناسی دشمنان اسلام و توحید، به این نکته توجه می دهد که دشمنان اسلام، به سبب همدلی و مشابهت و همانندی در فکر و اندیشه، یکسان و همانند هم عمل می کنند (بقره آیه 118) از این رو بخش زیادی از آیات قرآنی به گزارش های تاریخی از رفتارهای دشمنان و تحلیل علل، عوامل، اهداف و مانند آن اختصاص یافته است؛ زیرا با تحلیل آن امور به آسانی می توان رفتارهای دشمنان عصر حاضر را تحلیل و ارزیابی کرد و توصیه های مناسب برای مقابله و مواجهه با آن ارائه داد.

دشمنان اسلام و توحید هرچند که از نظر ظاهری و نژادی و قومیت ها متفاوت هستند، ولی همگی آنان از عنصر مشترک انسانیت سود می برند که می تواند رفتارها و شیوه های آنان را یکسان نماید. همین تشابه قلوب که در آیه مطرح شده است، به ما این امکان را می دهد تا بتوانیم از پیش، رفتارهای آنان را پیش بینی کنیم و براساس آن، سازوکارهای مقابله را فراهم آوریم و اجازه ندهیم تا دشمن به اهداف پست و پلید خود دست یابد.

ابزارهای جنگ نرم

تنها اختلافی که میان جنگ های نرم در گذشته و حال می توان یافت، تفاوت در ابزارهای و روشهایی است که از سوی دشمنان مورد بهره برداری قرار می گیرد؛ زیرا انسان ها هر روزی به ابزارهای جدیدی دست می یابند که در گذشته غیرقابل دسترسی بود. فرهنگ و تمدن بشری همان گونه که به سوی کمال پیش می رود در ابزارها نیز کمال می یابد و نواقص و کمبودهای آن جبران می شود. دشمنان توحید و عدالت و اسلام نیز در مقابل، هر روز بیش از گذشته تلاش می کنند تا با استفاده از ابزارهای نوین، سد راه اهداف کمالی و عدالت خواهانه توده های مردم به ویژه مسلمانان و مومنان شوند.

در گذشته ابزارهای جنگ نرم در داستان سرایی و شعر و مانند آن خلاصه می شد. اشعار هجوآمیز به ویژه در میدان های جنگی به عنوان رجز خوانده می شد تا روحیه مخاطبان را تضعیف کرده و شرایط روحی مبارزان را تغییر دهد. رجز و شعر دو کارکرد متضاد نسبت به دوست و دشمن داشت. اشعار به دوستان انگیزه مبارزه می بخشید و روحیه دشمنان را تضعیف می کرد.

داستان سرایی و افسانه سازی از شخصیت های پهلوانی از دیگر ابزارهایی بود که در جنگ نرم میان تمدن ها و اقوام و ملل بسیار مورد بهره برداری بوده است. اقوام از طریق افسانه ها و اسطوره سازی، نه تنها موقعیت خویش را فراتر از اقوام موجود تثبیت می کردند و به مردم و ملت خویش انگیزه می بخشیدند، بلکه اقوام و ملل دیگر را تحقیر کرده و به سخریه می گرفتند تا جایی که شخص از انتساب به قوم و قبیله ای شرم می داشت.

یکی از مهم ترین اتهاماتی که همواره به پیامبران از سوی دشمنان ایشان زده می شد، عنوان شاعری بود. این اتهام از آن رو زده می شد که آموزه های آنان را در حد سخنانی برای تحریک عواطف و احساسات پایین آورند و به مردم بقبولانند که آموزه های آنان بیرون از دایره عقلانیت می باشد و نمی تواند عامل خوشبختی و سعادت ایشان و دستور درست زندگانی بشر باشد.

دشمنان برای تحقیر و تمسخر پیامبران، خود از ابزار شعر بهره می بردند و این اشعار را به گونه ای می سرودندکه مخاطبان از انتساب خود به پیامبران و عنوان پیرو بودن شرم کنند (صافات آیه 36، طور آیه 30، انبیاء آیه 5 و حاقه آیه 41)

افسانه سرایی از دیگر روش هایی بود که دشمنان برای مقابله با پیامبران در جنگ نرم از آن استفاده بسیار می کردند که آیاتی چون آیه 25 سوره انعام و 31 سوره انفال و آیه 24 سوره نحل و 83 سوره مأمنون و 5 سوره فرقان و آیاتی دیگر بر آن دلالت می کند.

در جهان امروز، ابزارهایی که برای جنگ نرم مورد استفاده قرار می گیرد از تنوع و تعدد بسیاری برخوردار است. روزنامه ها، تلفن های همراه، ماهواره ها، رسانه های همگانی و اینترنت و شبکه جهانی آن، در کنار ابزارهای دیگر، مهم ترین ابزارهای جنگ نرم است که در بسیاری از کشورها و ملت ها تأثیرات مخرب خود را گذاشته و زمینه را برای تسلط جهانخواران و دشمنان مردم فراهم آورده است.

روش های جنگ نرم

در جنگ نرم در طول تاریخ از روش های همانندی استفاده شده است. از این رو می توان گفت بیشتر روش هایی که در گذشته مورد استفاده بوده، هنوز به همان قوت و شدت مورد استفاده دشمنان قرار می گیرد. در تمامی این روش ها تلاش بر آن است تا با بهره گیری از روان شناسی، عواطف و احساسات مخاطب تحت تأثیر قرار گیرد و با تغییر در آن ها، اندیشه ها و افکار شخص را نیز تغییر داده و بر وی چیره شوند.

می دانیم که انسان مجموعه ای از بینش ها و نگرش هاست. نگرش ها، ارتباط تنگاتنگی با سه مألفه شناخت، عواطف و احساسات و رفتار دارد. از آن جایی که نمی توان در انسان میان این سه مألفه جدایی مطلق افکند، تغییر و دگرگونی در هر یک از آن ها می تواند در دو چیز دیگر نیز تغییر ایجاد کند. بسیار دیده شده است که شخص از نظر شناخت نسبت به موضوعی در مقام اطمینان و علم عرفی است و یا حتی در مقام قطعیت نشسته است ولی از آن جایی که عواطف و احساسات وی تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر یافته، برخلاف شناخت قطعی و یا علم عادی خود عمل می کند. این که در برخی از روایات درباره جوانان به عنوان جاهلان در مقابل عاقلان سخن به میان آمده و ایشان را عاقل نمی شمارد و یا همین نسبت را درباره زنان نیز اطلاق می کند، از آن روست که اصولاً جوانان و زنان بیش از آن که از شناخت عقلانی و داده های آن متأثر باشند، متأثر از عواطف و احساسات هستند و آن چه رفتار و کردار آنان را مدیریت و کنترل می کند، عواطف و احساسات ایشان است.

البته این مسأله خاص این دو گروه نیست بلکه همه انسان ها در چنین شرایطی قرار می گیرند. حتی در گزارش های قرآنی این معنا مورد توجه و اهتمام قرار گرفته است که برخی از خواص نیز که در مقام بصیرت نشسته اند، ممکن است تحت تأثیر عواطف و احساسات خود عمل کنند و آن چه از حقایق را که به دانش خدادادی و نوری کسب کرده اند، نادیده بگیرند و برخلاف آن رفتار نمایند. در قرآن این تغییرپذیری و متأثر شدن، درباره بلعم باعورا و سامری گزارش شده است.

مهم ترین روش هایی که در طول تاریخ جنگ نرم و جنگ روانی گزارش شده است، مجموعه ای از روش ها چون روش افک و افتراء، روش شخصیت سازی، روش تخریب شخصیت، روش شایعه سازی، روش افتراء، روش تهدید، روش تحریم و مانند آن است.

در روش افک و افتراء، دشمنان تلاش می کنند تا جایگاه رهبران و مسئولان هر جامعه و نظامی را از مقام کاریزماتیک، شخصیت های کامل و سالم و الگوهای مهم دیگران پایین آورده و تنزل دهند. آنان می کوشند با افک و افترا، هاله نورانیتی که از شخصیت سالم و کامل ایشان در نزد پیروان و ملت پدید آمده، از میان بردارند و آنان را حتی از سطح شخصیتی توده مردم نیز فروتر و پایین تر بکشند. از اینرو ترور شخصیت به عنوان مهم ترین روش در جنگ نرم مورد توجه و تأکید قرار می گیرد.

در این روش، تلاش می شود تا نخست خود شخص، ترور شخصیت شود و از جایگاه و مقام و منزلت خویش به زیر کشیده شود. هر آن چه که برای ملت و پیروان آن شخص، به عنوان ارزش و الگوی برای دیگران تلقی می شود، با انواع تهمت و بهتان تخریب می شود.

در طول تاریخ این گونه رفتارها از سوی دشمنان درباره پیامبران بسیار به کار رفته گزارش شده است. اتهام دزدی و بهره گیری از قدرت و ثروت برای مقاصد شخصی، بهره کشی از دیگران برای مقاصد پست دنیوی و هواهای نفسانی از جمله این امور است که همواره از سوی دشمنان استفاده شده است.

در مرحله دوم، اگر ترور شخصیت رهبران، شدنی نشد به سراغ خانواده و بستگان نزدیک وی می روند که ازجمله معروف ترین این وقایع می توان به ترور شخصیت پیامبر گرامی (ص) از طریق افک و بهتان به همسر وی اشاره کرد که در آیه 11 سوره نور گزارشی از آن آمده است. در داستان عیسی (ع) دشمنان یهودی آن حضرت (ع) چون نتوانستند آن حضرت را بی شخصیت کنند، با بهره گیری از افک و بهتان، کوشیدند تا دامن پاک دوشیزه ای چون حضرت مریم (س) را بیالایند و شخصیت کاریز ماتیک آن بزرگوار را هدف گیرند. (مریم آیه 82)

شخصیت سازی

از دیگر روش های جنگ نرم می توان به شخصیت سازی اشاره کرد. دشمنان می کوشند تا رقیبانی از درون همان جامعه برای شخصیت های اصلی و رهبران جامعه ایجاد کنند. در این کار با گزینش کسانی که قابلیت هایی را در اختیار دارند، با روش جایگزین سازی می کوشند تا جا به جایی در سطوح رهبری را فراهم آورند و با کم ترین هزینه، بیش ترین سود را ببرند. در داستان حضرت موسی (ع) فرعون کوشید تا نخست با ساحران (اعراف آیات 511 تا 711 و نیز شعراء آیات 34 تا 54 و آیات دیگر) و سپس با بلعم باعورا (اعراف آیه 671) به اهداف خود برسد و جایگزینی برای آن حضرت (ع) بسازد که از نظر او همتراز شخصیتی موسی (ع) بودند. در زمان پیامبر (ص) نیز با معرفی دو نفر به عنوان همتراز ایشان تلاش شد با شخصیت سازی دیگران، جایگزینی برای آن حضرت معرفی کنند و قدرت را با انتقال به آنان مدیریت و مهار کنند. (زخرف آیه 13)

در جهان معاصر نیز با اهدای جوایز بین المللی چون صلح نوبل و حقوق بشر و شخصیت سازی از طریق رسانه ها، همانند سازی و شخصیت سازی برای رهبران صورت می گیرد.

روش ارتداد

از روش های جنگ روانی، بازی با ارزش های جامعه با ایمان و ارتداد نسبت به آن است. برخی از دشمنان از کافران و منافقان، با بهره گیری از این شیوه می کوشند تا تردید و دودلی را در جامعه بیفکنند. از این رو گاه با ابزار ایمان و همدلی و همراهی ظاهری با مسئولان و مردم، و سپس اظهار کفر وبی ایمانی نسبت به آن می کوشند تا مردم را دچار تردید نسبت به آموزه ها و ارزش ها و باورهای خود کنند. همراهی با شخصیت های اجتماعی و رهبران و تایید مواضع آنان و سپس مخالفت با آنان، بسیاری از سست ایمان ها و بیماردلان را به تردید می افکند و زمینه اختلاف و تفرقه را فراهم می آورد. قرآن گزارش می کند که در دوره پیامبر (ص) دشمنان از این روش بسیار سود می بردند. (نساء آیات 731 و 831)

بازی با ایمان از طریق ارتداد از مهم ترین روش هایی است که دشمنان برای تخریب روحیه مومنان از آن بهره می گیرند. درجهان امروز نیز این شیوه بارها از طریق دشمنان مورد استفاده قرار گرفته است. دشمنان حتی کوشیدند تا برای تاثیرگذاری بیش تر، مدت زمانی را در ظاهر ایمانی به سر برند و سپس با نفوذ در لایه های اجتماعی و وجیه المله شدن، توانستند با بازگشت و ارتداد خود ضربه های استواری به ایمان اشخاص سست ایمان بزنند.

شایعه سازی

روش شایعه سازی و شایعه پراکنی از دیگر روش هایی است که در جنگ نرم به شدت مورد توجه و کاربرد است. این روش حتی در میدان جنگ برای کاهش روحیه سربازان به کار می رود. در جنگ احد دشمنان با شایعه کشته شدن پیامبر (ص) تلاش کردند تا موجب اختلاف و فرار و از هم پاشیدگی ارتش اسلام شوند.

در قرآن گزارش های بسیاری درباره شایعه و نقش آن در تضعیف روحیه و حتی شکست ارتش ها بیان شده که می توان به آیه 38 سوره نساء 06 سوره احزاب و 471 و 571 سوره آل عمران اشاره کرد. در این آیات از نقش تخریبی شایعه و آثار آن در شکست ارتش ها سخن گفته شده و از مومنان خواسته شده تا در دام شایعه سازی دشمن قرار نگرفته و به عنوان عامل دشمن به شایعه پراکنی اقدام نکنند و در حقیقت آب به آسیاب دشمن نریزند.

روش تهدید و تحریم از دیگر روش هایی است که در جنگ نرم بسیار مورد توجه است. یکی از روش هایی که قرآن به مومنان پیشنهاد می دهد، بهره گیری از روش تهدید از طریق ترساندن و ارعاب است. فراهم آوری تمام قدرت های نظامی و غیرنظامی از نظر عده و عده می تواند موجب ترس وهراس دشمن شود و امکان هرگونه واکنش و عکس العمل درستی را از آنان سلب کنند. (انفال آیه 06)

مخاطبان جنگ نرم

مخاطبان جنگ های نرم گروه های مختلف جامعه هستند ولی بیش ترین تاثیر را در میان افراد و اقشار جامعه، گروه هایی چون سست ایمان ها، دو چهرگان، خواص مغرور، بیماردلان و مانند ایشان می پذیرند. از این رو خداوند از مومنان می خواهد تا با تقویت توحید خویش، ربوبیت خداوندی را در همه چیز احساس کنند و دلگرم به حضور و قدرت الهی در هر کاری باشند.

هدف از جنگ نرم

تردید در شیوه زندگی و نظام سیاسی، ایجاد بدبینی نسبت به مسئولان، ایجاد اختلاف و تفرقه برای تسلط بر جامعه و منابع آن از جمله اهداف جنگ نرم می باشد. در این روش دشمن به سادگی و آسانی بی آن که حتی هزینه های سنگین نظامی و جانی و مالی را تحمل کند، با بهره گیری از احساسات و عواطف جامعه می کوشد تا مقاصد شوم خود را تحقق بخشد.

قرآن و ضرورت آمادگی دائمی برای جنگ نرم و سخت

حفاظت از منافع مادی و معنوی فرد و اجتماع در آموزه های دستوری قرآن مورد توجه بوده و بر آن تاکید شده است. از آن میان می توان به آموزه های دستوری قرآن به جنگ های روانی و ترساندن دشمن از هرگونه تحرکات مخرب و ایجاد تنش در جامعه اشاره کرد. بسیاری از آیات قرآن که به شکل انذار وارد شده است نوعی جنگ روانی را مدنظر دارد.

چنان که گفته شد در آیه 06 سوره انفال، قرآن به مسئله جنگ روانی اشاره داشته و می فرماید: ترهبون به عدوالله و عدوکم؛ تا دشمنان خدا و خودتان را بترسانید.

در حقیقت قرآن آمادگی نظامی را که به دو شکل شمار کمی نظامیان آموزش دیده و آماده و تهیه تجهیزات نظامی پیشرفته صورت می گیرد، به عنوان عوامل موثر در حوزه جنگ روانی مورد ارزیابی و تحلیل قرار می دهد و به نقش بازدارنده آن اشاره می کند. روشن است که آمادگی در همه جهات می تواند دشمنان را از تجاوز به مرزهای جغرافیایی و معنوی مسلمانان باز دارد. در آیات قرآن با تاکید بر جنگ روانی این مسئله نمایانده می شود که انسان ها به طور طبیعی گرایش به روحیه تجاوزگری دارند و برای خاموش کردن و از میان بردن بسترهای مناسب آن باید همه امکانات پیشرفته و سلاح های بازدارنده فراهم آید. هدف از تهیه نفرات و تجهیزات آن است که به دشمن هشدار داده شود که هرگونه جنگ و دامن زدن به آن نه تنها برای او منافع اقتصادی و یا معنوی نخواهد داشت بلکه منافع مهم تری از دست خواهد داد.

در حقیقت قرآن بیان می کند که آمادگی نظامی مسلمانان نه برای تهاجم و تجاوز بلکه برای دفاع از منافع امت است به گونه ای که رویارو نشدن دشمنان با چنین مسلمانان آماده ای به نفع دشمنان خواهد بود.

آمادگی نظامی به گونه ای باید باشد که هم دشمنان ظاهر و آشکار از هرگونه تجاوز و جنگی پرهیز کنند و هم دشمنان پنهان و منافقان، هوس حمله و تجاوز به حقوق مسلمانان واقعی و همکاری با دشمنان را نکنند؛زیرا منافقان هرگاه مسلمانان را از نظر دفاعی و آمادگی، ناتوان ببینند هوس همکاری با دشمنان را در سر می پرورانند، ولی آمادگی مسلمانان، منافقان را وا می دارد تا برای منافع زودگذر خود هم شده از همکاری با دشمنان پرهیز کنند.

بنابراین هدف از آمادگی همیشگی، جلوگیری از تجاوز و حمله دشمنان شناخته شده و ناشناخته به حریم امت و جامعه اسلامی است.

ابعاد آمادگی نظامی و جنگ روانی

یکی از مهم ترین ابزارهای بازدارنده از هرگونه تجاوز دشمنان، جنگ روانی است که با کم ترین هزینه بیشترین بهره و منافع به دست می آید. آیات قرآنی در همه مواردی که با دشمنان مشرک و منافق و کافر سخن می گوید از حربه جنگ روانی بهره می برد. در آخر این آیات ما با کلمات تند و انذار و هشدارهای سختی مواجه می شویم که روحیه دشمن را خرد می کند. خداوند پس از بیان هر مطلبی که درباره دشمنان اسلام است آنان را به عذاب سخت، بدبختی، بدفرجامی و آتش دوزخ و مانند آن مژده می دهد و بیان می کند که رفتار دشمنان نه تنها برای آنان نفعی نخواهد داشت بلکه موجبات بدبختی آنان را فراهم می آورد. تخطئه و درهم شکستن روحیه آنان، از اهداف این جنگ روانی است.

دشمن پیش از آن که واقعا با عذاب آخرتی مواجه شود، از هجوم بی وقفه آیات کوبنده، نابود و سست می گردد و روحیه تهاجمی و هدفمند خود را از دست می دهد. دشمن در می یابد که به جای آن که منفعتی از حمله به دست آورد، همه چیزش را از دست داده است. توهم و تخیل از دست دادن، وی را به کنجی می کشد و توان حرکت و تهاجم را از او سلب می کند. خرد کردن روحیه دشمن و ایجاد جنگ روانی، اصل راهبردی بسیاری از آیات قرآن است.

اصل هراس انگیزی و بازدارندگی

برای رسیدن به این هدف، قرآن به مسلمانان شیوه های دیگری می آموزد تا به کمک آن جنگ روانی را تشدید کنند و با متزلزل کردن روحیه دشمن، هرگونه تحرک تنش آفرین و خشونت باری را از آنان سلب نماید.

از آن میان می توان به ساخت هرگونه ابزار و ادوات جنگی و غیرجنگی که نقش دفاعی و بازدارندگی را دارند، اشاره کرد. در آیات قرآن به ویژه در آیه 06 سوره انفال به اصول کلی توجه شده و تنها برای بیان نمونه عصری، از برخی از مصادیق نام برده شده است. اصل کلی که قرآن به صورت آموزه ای دستوری به مسلمانان آموزش می دهد، فراهم آوری توان و نیرو است. توان شامل هرگونه ابزار و آلات بازدارنده و یا هجومی و یا دفاعی است. ازاین رو تنها به سلاح اشاره نشده است. تهیه هر چیزی که قدرت امت و دولت اسلامی را افزایش می دهد امری لازم و ضروری است و باتوجه به شرایط مکانی و زمانی تغییر می کند. ممکن است چیزی در زمانی ابزار جنگی مناسبی باشد ولی در عصر دیگری نه تنها مفید نباشد بلکه زیانبار به قدرت اسلام و مومنان باشد. در زمانه ما رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای جنگی قوی مطرح هستند، بنابراین بر امت است که از این توان نیز برخوردار گردند. چنان که فراهم آوری نفرات و نیروی انسانی زبده و کارآمد امری است که هرگز نباید آن را دست کم گرفت. در زمانی نیروی زبده کسی است که سوار بر اسب، تیراندازی می کند و در زمانی دیگر کسی است که در پس شبکه جهانی اینترنت و یا حوزه خبری و رسانه ها به جنگ روانی می پردازد. فراهم آوری و آموزش نیروی زبده به معنای آن است که در همه زمینه ها (توان و نیرو) از آمادگی لازم و بازدارنده برخوردار باشیم. در همه این ابزارها و نیروها آن چه مهم و اساسی است اصل هراس انگیزی و ایجاد بازدارندگی است. (نگاه کنید: مجمع البیان، ج 3 ص 211 و نیز جامع البیان مجلد 4 جلد 4 ص 722)

آگاهی از نقاط ضعف و قوت دشمن یا امور دفاعی، جزیی از این آمادگی است که مفسران در بیان این آیه آورده اند. آیات دیگری از قرآن بر این جنبه از آمادگی دفاعی تاکید دارند که از آن میان می توان به آیه49 سوره نساء اشاره کرد؛ زیرا از لوازم مصونیت یافتن از دشمن، شناخت دقیق موقعیت جغرافیایی و توان و قوت و قدرت دشمن است. چنانکه شناخت نقاط ضعف و اختلاف فکری و یا روشی نیزاز ابزارهای مهم است که در ایجاد قوه بازدارندگی نقش مهمی را ایفا می کند.

رزمایش های مختلف در حوزه های موثر و کاربردی، از دیگر ابزارهای جنگ روانی است. افزون بر این که در این رزمایش ها، نیروهای نظامی با توان و امکانات خود به صورت علمی آشنا می شوند و مهارت آنان افزایش می یابد، تاثیر مهمی در روحیه دشمن نیز به جا می گذارد. نمایش قدرت و توان نظامی به معنای ایجاد رعب و هراس در دل دشمن است تا فکر تجاوز را به ذهن خود راه ندهد. برخی از مفسران در بیان شدت عملی که در آیه 321 سوره توبه آمده است گفته اند: مراد از آن ضرورت نمایش قدرت و روحیه جنگاوری سپاهیان اسلام است. (تفسیر نمونه ج 8 ص 791)

بنابراین بر دولت و امت اسلامی است که به روش های جنگ نرم و جنگ روانی آشنا شوند و با به کارگیری شیوه های نوین، هر گونه تحرک را از دشمن سلب کنند. تحقق این هدف جز با آشنایی با ابزارهای عصری ممکن نیست. از این رو گفته شده است که باید فرزند زمان خویش بود و کسی که به زمانه خود آگاه است و ابزارهای آن را می شناسد هرگز دچار تردید نمی شود، در عمل درمانده نخواهد شد.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد