دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

ماهیت و انواع جنگ

ماهیت و انواع جنگ
روشـن اسـت کـه هـر گـونه تحرک نظامى با هدف تصرف سرزمین ها، غارت منابع و ثروتها، قـتـل و کـشـتـار انـسـان هـا، تخریب و تجاوز به حریم ها از نظر اسلام مردود است ولى جهاد به عـنـوان دفـاع و مبارزه با تجاوز و نیز براى بسط ارزش هاى انسانى مورد تمجید و ترغیب مکتب آزادیـبـخـش اسلام مى باشد. جنگ هایى که سرداران اسلام در آنها درخشیدند، به دو دسته تقسیم مى شوند : خارجى وداخلى .
اسـوه هـاى نـظـامـى در جنگ هاى خارجى با مشرکان ، یهودیان و نصارى حماسه آفریدند و موجب عـزّت و سـربـلنـدى اسـلام شـدنـد و نـیـز در جـنگ هاى داخلى با عواملى جنگیدند که به ظاهر از عناصر جامعه مسلمانان بودند ولى در حقیقت همدستان دشمنان بودند.
ایـنـان بـا هـدف بـرانـدازى نـظـام نـوپاى اسلامى ، ایجاد تفرقه و انحراف در مسیر سیاسى ، فـرهـنـگـى ، اعـتـقـادى و اخـلاقـى مـسـلمـانـان ، بـطـور آشـکـار و پـنـهان فعالیت مى کردند. این عوامل را مى توان در چهره هاى : منافقان ، فتنه جویان ، متجاوزان ، مجرمان و مفسدان مشاهده کرد.
جایگاه جهاد در اسلام
جـهـاد از دسـتـوراتِ حیاتبخش اسلام است و در تعالیم دین ، داراى جایگاه بسیار بلند و ویژه اى اسـت . جـهاد از عبادات است و مجاهد بایستى با قصد قربت به آن بپردازد. رهایى از علاقه ها و وابـسـتـگـى هـاى مادى ، پذیرش سختى هاى جانى و مالى وسرانجام عرضه (جان ) در راه خدا، تـنـهـا از انـسـان هاى پاکباخته و برجسته اى بر مى آید که در مکتب نبوت و امامت تربیت شوند؛ زیـرا : (جـهـاد، درى از درهـاى بـهـشت است که خداوند آن را به روى دوستان خاصش گشوده است .(1)) (جهاد ، ستون دین و شیوه سعادتمندان است .)(2)
نتایج مهم و پربار جهاد نیز نصیب این بندگان خاص مى شود : (زمانى که مجاهد از میدان جهاد بازمى گردد، مورد عفو خداوند قرار مى گیرد و دعایش مستجاب مى شود.)(3)
و (آنـگـاه کـه در راه خـدا بـه شـهـادت مـى رسـد، بـه بـالاتـریـن مـراتـب نـیـکـویـى دسـت مـى یابد.)(4)
و (بزرگ ترین درجه را نزد خداوند کسب مى کند و به نعمت هاى الهى مى رسد.)(5)
در مـقـابـل ، کـسـانـى کـه جـهـاد را ترک مى کنند، سرزنش شده گرفتار پیامدهاى زیانبارى مى شوند : (آنکه با بى اعتنایى جهاد را ترک کند، خداوند جامه ذلت و رداى گرفتارى بر او مى پـوشاند و در نتیجه زبون و بیچاره مى شود.) و (بر قلب او نشان بى خردى زده مى شود و با ضایع کردن جهاد، حق از دستش ‍ مى رود.)(6)
اهداف جهاد در قرآن
جـهـاد در قـرآن ، بـراى اهـداف و انگیزه هاى مختلفى تشریع شده است و الگوهاى نظامى عصر نبوت و امامت ، در تحقق آنها جدیت بسیار کردند. مهمترین اهداف جهاد عبارتند از:
1 ـ دفاع در برابر ظالمان
(اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتِلوُنَ بِاَنَّهُمْ ظَلِمُوا وَ اِنَّ اللّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ)(7)
به جنگجویان اسلام ، اجازه (نبرد) داده شد. زیرا آنان از دشمن ستم کشیدند و خدا بر یارى آنان قادر است .
2 ـ رفع فتنه
(وَ قاتِلوُهُمْ حَتّى لا تَکوُنَ فِتْنَةٌ)(8)
و با آنان (کافران ) نبرد کنید تا آنگاه که فتنه اى نماند.
3 ـ مقابله با فساد
(وَ لَوْلا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الاَْ رْضُ...)(9)
اگـر خـداونـد عـده اى از مـردم (مفسدان ) را به دست عدّه دیگرى (مجاهدان )، دفع نمى کرد، فساد جهان را فرا مى گرفت .
4 ـ حفظ پایگاه هاى توحید:
(وَلَوْلا دَفـْعُ اللّهِ النـّاسَ بـَعـْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ کَثیراً)(10)
اگـر خـداونـد عـده اى از مـردم (مـشرک ) را به دست عده دیگرى (از مجاهدان ) دفع نمى کرد، حتماً صومعه ها و کنیسه ها و کلیساها و مساجدى که در آن یاد خدا بسیار مى شود، ویران مى گردید.
5 ـ دفاع از مستضعفان :
(وَ مـا لَکـُمْ لا تـُقـاتـِلوُنَ فـىَسـبـیـلِ اللّهِ وَ الْمـُسـْتـَضـْعـَفـیـنَ مـِنَ الرِّجـالِ وَ النـِسـاءِ وَ الْوِلْدانِ...)(11)
و شما را چه مى شود که در راه خدا و در راه (نجات ) مستضعفان از مردان و زنان و کودکان ، جهاد نمى کنید؟
قرآن و تربیت جامعه
قـرآن مـجـید در تربیت مسلمانان ، شیوه اى را ارائه داد که آنان ، در زندگى فردى و اجتماعى ، انـسـانـى پـاک و والا و آزاده گـشـتـند و به اصل انسانیّت خود رجوع کردند. آنان در صحنه هاى عـبـادى ، عـابـدتـریـن مـردم شـدنـد و در خـانـه و اجـتـمـاع ، انسان هایى با اخلاق اسلامى و مسؤ ول . هـمـچنین تربیت ها و تعالیم الهى موجب شد تا آنان ، به هنگام نیاز، شجاعانه در میدان هاى نـبـرد حـضـور یـابـنـد و تـحت فرماندهى پیامبر و امام معصوم تا پاى جان بایستند و شهادت را فوزى عظیم بدانند.
قـرآن کـریـم ، بـا بـشـارت بـه مـجـاهـدان و بـیـان ارزش جـهـاد در راه خـدا، کـه عـمـل بـه تـکـلیف الهى است ، مسلمانان را به حضور در جبهه فرا خواند و از آنان ، رزمندگانى ساخت که در صحنه ها بسیار خوش درخشیدند و الگوهاى جهاد و مبارزه گشتند.
در اینجا به بعضى از تعالیم قرآنى در زمینه مذکور اشاره مى کنیم :
1 ـ بشارت مجاهدان به رحمت و رضوان و بهشت ابدى
(اَلَّذیـنَ آمـَنـُوا وَ هـاجـَروُا وَ جـاهـَدوُا فـى سـَبـیلِ اللّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجةً عِنْدَ اللّهِ وَ اوُلئِکَ هـُمُ الْفائِزوُنََ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُم فیها نَعیمٌ مُقیمٌَ خالِدینَ فیها اَبَداً اِنَّ اللّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ.)(12)
آنـان کـه ایـمـان آوردنـد و از وطـن هـجـرت کـردنـد و در راه خـدا بـا مـال و جـانـشـان جـهـاد کـردنـد ، آنان را ... نزد خداوند مقام بلندى است و همانان رستگاران هستند. پروردگارشان آنان را به رحمت بى انتهاى خود بشارت دهد و به مقام رضا و خشنودى خویش و بـه بـهـشـت هـایـى کـه در آنـجـا آنان را نعمت جاودانى است . در آن بهشت ابدى متنعم خواهند بود. بدرستى که (طاعت را) نزد خداوند پاداش بزرگى است .
2 ـ جهاد، معامله با خدا و تضمین بهشت ابدى
(یـا اَیُّهـَا الَّذیـنَ آمـَنوُا هَلْ اَدُلُّکُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذابٍ اَلیمٍَ تُؤْمِنوُنَ بِاللّهِ وَ رَسوُلِهِ وَ تـُجـاهـِدوُنَ فى سَبیلِ اللّهِ بِاَمْوالِکُم وَ اَنْفُسِکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌلَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَموُنََ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنوُبَکُمْ وَ یُدْخِلْکُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فى جَنّاتِ عَدْنٍ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ)(13)
اى اهل ایمان ! آیا شما را به تجارتى سودمند، که از عذاب دردناک نجات بخشد،
راهـنـمـایـى کـنـم ؟ بـه خـدا و رسـول او ایـمـان آوریـد و بـه مال و جان خود در راه خدا جهاد کنید. اگر بدانید، این کار براى شما بهتر است . خدا گناهان شما را مـى بـخـشـایـد و در بـهـشـتـى کـه زیـر درخـتـانـش نـهـرهـا جـارى اسـت ، داخـل گـردانـد و در بـهـشـت هـاى عـدن جـاودانى ، قصرهاى نیکو عطا فرماید. این همان رستگارى بزرگ بندگان است .
3 ـ رزمندگان راه خدا ، چون عمل به تکلیف کرده اند، در پیروزى و شکست
ظاهرى رستگارند
( قُلْ هَلْ تَرَبَّصوُنَ بِنا اِلاّ اِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ)(14)
بگو: جز یکى از دو نیکویى (بهشت یا فتح )، چیزى مى توانید بر ما انتظار برید؟
4 ـ کشته راه خدا، شهید و در نزد خدا متنعم است
(وَ لا تَقُولُُا لِمَنْ یُقْتَلُ فى سَبیلِ اللّهِ اَمواتٌ بَلْ اَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُروُنَ)(15)
به کشته هاى راه خدا مرده نگویید، بلکه زندگانند و لکن شما نمى فهمید.
5 ـ وعده خوارى و عذابِ کافران به دست مجاهدان
(قـاتـِلوُهـُمْ یـُعـَذِّبـْهـُمُ اللّهُ بـِاَیْدیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدوُرَ قَوْمٍ مُؤْمِنین )(16)
شما به قتال و کارزار برخیزید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و آنان را خوار گرداند و شما را بر آنان منصور و غالب نماید و دلهاى مؤ منان را شفا بخشد.
6 ـ آرامش روحى و روانى مؤ منان
(ثـُمَّ اَنـْزَلَ اللّهُ سـَکـیـنـَتـَهُ عَلى رَسوُلِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ وَ اَنْزَلَ جُنوُداً لِمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَالَّذینَ کَفَروُا وَ ذالِکَ جَزاءُ الْکافِرینَ)(17)
آنـگـاه خـداونـد وقـار و آرامـش خـود را بـر پـیـامـبـر و مـؤ مـنـان نازل فرمود و سپاهیانى از فرشتگان ، که شما نمى دیدید، به یارى شما فرستاد و کافران را به عذاب و ذلت افکند و این است کیفر کافران .
7 ـ ایجاد ترس و وحشت در دل کافران
(سـَنـُلْقـى فـى قـُلوُبِ الَّذیـنَ کـَفـَرُوا الرُّعـْبَ بـِمـا اَشْرَکوُا بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزَّلْ بِهِ سُلْطانًا وَمَاءْویهُمُ النّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظّالِمینَ)(18)
بـه زودى در دلهـاى کـسـانى که کفر ورزیدند، بیم خواهیم افکند. زیرا چیزى را با خدا شریک کـردنـد کـه بـر (حـقـانیت ) آن [خداوند] دلیلى نازل نکرده است و جایگاه آنان آتش است و جایگاه ستمگران چه بد است .
8 ـ وعده کمک رسانى خداوند به مؤ منان مجاهد
(یـا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوُا اذْکُروُا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَاَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحًا وَ جُنوُداً لَمْ تَرَوْها وَ کانَ اللّهُ بِما تَعْمَلوُنَ بَصیراً.)(19)
اى اهـل ایـمـان ، بـه یـاد آوریـد نـعـمتى را که خداوند به شما عطا فرمود آنگاه که انبوه لشکر کـافـران عـلیـه شـما جمع شدند. پس ما بادى تند و سپاهى بسیار، که به چشم دیده نمى شد، به یارى شما فرستادیم و خداوند به آنچه مى کنید، آگاه است .
9 ـ کمک خواهى رزمندگان و یارى فرشتگان
(اِذْ تَسْتَغیثوُنَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ اَنّى مُمِدَّکُمْ بِاَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفینَ)(20)
بـه یـاد آریـد هـنـگـامـى کـه اسـتغاثه و زارى به پروردگار خود مى کردید. پس دعاى شما را اجابت کرد که : من هزار فرشته به یارى شما مى فرستم .)
خلاصه درس
صـحـنـه جهاد در راه خدا، شخصیت برتر انسان را شکوفا مى سازد و او را در دفاع و مبارزه با تـجـاوز و بـسـط ارزشـهـاى انـسانى ، به قله هاى رفیع نیکویى مى رساند. هر گونه تحرک نظامى بجز در راستاى اهداف مذکور، در پیشگاه اسلام مطرود است . اسوه هاى نظامى صدر اسلام ، در مکتب نبوت و امامت ، جنگهاى خارجى و داخلى را فرماندهى مى کردند و در راه تحقق اهداف جهاد، پـرشـورتـرین صحنه هاى حماسى را در رکاب رهبرى آفریدند و حتى در سخت ترین شرایط، کـمـترین تردیدى در حقانیت آن به دل راه ندادند آنان با الهام از رهنمودهاى پیامبر اکرم (ص ) و امـامان :، در مکتب قرآن تربیت شدند و آگاهانه و آزادانه ، براى جلب رضاى حضرت حق ، هستى خویش ‍ را ایثار کردند و جاودانه شدند. برخى ازشیوه هایى که براى تربیت مجاهدان در قرآن آمده است ، عبارتند از : بشارت مجاهدان به رحمت و رضوان و بهشت ابدى ، معامله با خدا و تضمین بهشت ابدى ، شهید بودن و متنعّم بودن ، کشته راه خدا ، خوارى و عذاب کافران به دست مجاهدان و....
پرسش
1 ـ نقش جهاد در شکوفایى شخصیت حقیقى و الهى انسان را توضیح دهید.
2 ـ ماهیت و انواع جنگ را توضیح دهید.
3 ـ جایگاه جهاد در اسلام را بنویسید.
4 ـ اهداف جهاد در قرآن را توضیح دهید.

5 ـ شیوه هاى تربیتى مجاهدان در مکتب قرآن را بیان کنید.

تعریف عملیات‌روانی: عملیات‌روانی عبارت است از استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و سایر امکانات به منظور تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، تمایلات و رفتار گروههای دوست، دشمن و بیطرف، برای دستیابی به اهداف ملی?

عملیات‌روانی دارای دوبعد است:

۱- ماهیت و منطق درونی که عبارت است از تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، تمایلات و نهایتاً رفتار، با استفاده از ارتباط اقناعی.

۲- منظور و کاربرد این تأثیرگذاری و تغییر رفتار با توجه به هر دسته از مخاطبان(دوست، دشمن و بی‌طرف) است.

اهداف مورد نظر در عملیات‌روانی عبارتند از:

۱- اهداف سیاسی، نظیر تبلیغات فارسی رادیوهای غربی با هدف ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی ایران

۲- اهداف نظامی، نظیر تبلیغات دستگاه جنگ روانی یک واحد نظامی براس سست کردن انگیزه نبرد در نفرات نیروی مقابل

۳- اهداف سیاسی- نظامی، که منظور از آن، اهدافی است که جنبه‌های سیاسی و نظامی در هم آمیخته و نمی‌توان آن را در یکی از دو نوع جای داد، نظیر تبلیغات زمان جنگ یک کشور برای کشور دیگر با هدف اعمال فشار بر تصمیمات دفاعی رهبران آن.

تقسیم بندی عملیات‌روانی: ۱- عملیات‌روانی استراتژیک ۲- عملیات‌روانی تاکتیکی

غیر از تقسیم بندی فوق‌الذکر که بر مبنای نوع هدف عمومی مورد تعقیب صورت گرفت، تقسیم‌بندیهای دیگری نیز از عملیات‌روانی بعمل آورده‌اند. معمول‌ترین آنها، تقسیم عملیات‌روانی به عملیات‌روانی استراتژیک و عملیات‌روانی تاکتیکی است

الف) عملیات‌روانی استراتژیک

این عملیات، عموماً برای پیشبرد اهداف گسترده یا درازمدت و در هماهنگی با طرح‌ریزی استراتژیک کلی طراحی شده و معمولاً دارای تأثیراتی درآینده دور است. مخاطبان این عملیات‌را شهروندان و نظامیان دشمن که خارج از منطقه جنگی بسر می‌برند و همچنین کل جمعیت کشورهای دوست، بی‌طرف، یا دوست دشمن ما (متعهدان دشمن) تشکیل می‌دهد، نمونه‌ای از این عملیات، فعالیتهای تبلیغاتی یک کشور برای پایین آوردن تولید صنعتی کشور حریف است.

مقاصد عملیات‌روانی استراتژیک عبارتند از:

۱- تشریح خط مشی‌ها، اهداف و مقاصد سیاسی کشور خودی برای مخاطبین و ارائه استدلالهای پشتیبانی از آن خط‌مشی‌ها و غیره.

۲- ارتباط دادن و پیوند برقرار کردن بین آن سیاستها و اهداف از یک طرف، و آرزوها و آرمانهای مخاطبان هدف از طرف دیگر.

۳- برانگیختن افکار عمومی با فشارهای سیاسی به طرفداری یا علیه یک عملیات نظامی.

۴- تأثیرگذاری بر روند تعیین تاکتیکها و استراتژیهای دشمن.

۵- پشتیبانی از تحریمهای اقتصادی و دیگر اشکال غیرقهرآمیز اعمال فشار علیه دشمن.

۶- برانگیختن اختلاف بین مقامات نظامی و سیاسی دشمن.

۷- تضعیف اعتماد به نفس در رهبران دشمن و ایجاد تردید آنها نسبت به اهداف جنگی.

۸- کاهش روحیه و کارآیی سربازان و غیرنظامیان دشمن از طریق نمایان کردن ضعفهایی که در روحیه و کارآیی نظامیان وجود دارد.

۹- تقویت نارضایتی‌هایی که ملت دشمن به دلیل مسائل مذهبی، قومی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره نسبت به دولت یا دیگران احساس می‌کنند.

۱۰- مختلل کردن سیستمهای کنترلی یا ارتباطی کشور.

۱۱- کسب پشتیبانی فکری یا عملی کشورهای بیطرف

۱۲- رهبران خودی را قوی‌تر، و رهبران دشمن را ضعیف‌تر نشان دادن.

۱۳- ایجاد امید در عناصر مقاومت فعال در سرزمین دشمن و پشتیبانی روحی از آنها.

۱۴- کمک به ایجاد نخبگان مخالف حکومت.

۱۵- کسب پشتیبانی در میان مردم مناطق تازه آزاد شده.

۱۶- تقویت یا تکمیل عملیات تبلیغاتی تاکتیکی.

ب) عملیات‌روانی تاکتیکی

این عملیات در منطقه جلویی نبرد و در پشتیبانی از عملیات نظامی تاکتیکی، طراحی و اجرا می‌گردد. مقاصد آن عبارتند از:

۱- کاهش روحیه و کارآیی رزمی دشمن.

۲- افزایش تأثیر سلاحهای سنگین از جمله بمبها.

۳- آشفته کردن و سردرگم کردن دشمن.

۴- تسهیل اشغال شهرهای دشمن، با ارسال اولتیماتوم و اعلامیه‌های دعوت به تسلیم.

۵- پشتیبانی از عملیات‌روانی استراتژیک، با فراهم کردن شناخت به موقع و تفصیلی در مورد آسیب‌پذیریهای محلی که احتمالاً قابلیت بکارگیری در الگوی استراتژیک را دارد.

۶- دادن اطلاعات و راهنمائیهای لازم به عناصر دوست که در منطقه رزمی دشمن عمل می‌کنند.

۷- پشتیبانی خاص و مستقیم از فرماندهان تاکتیکی با دادن یادداشتهای کوتاه.

۸- ایجاد تصویری مطلوب از سربازان و فرماندهان خودی در ذهن مخاطبان.

نوع دیگری از تقسیم‌بندی عملیات‌روانی عبارتند از ۱- عملیات‌روانی پنهان ۲- عملیات‌روانی آشکار

الف) عملیات‌روانی آشکار

عملیات‌روانی آشکار معمولاً با استفاه از تبلیغات سفید(تبلیغاتی که هویت منبع آن معلوم است) انجام می‌شود. اغلب موارد عملیات‌روانی که با عناوین رسمی(مانند رادیو آمریکا) به اجرا در می‌آیند، از مصادیق این نوع عملیات‌ هستند.

ب) عملیات‌روانی پنهان

عملیات روانی پنهان عملیاتی است که منبع انتشار آن فاش نمی‌شود. این عملیات به گونه‌ای طراحی و اجرا می‌شود که دولت مسئول آن معلوم نباشد و یا اگر هم کشف شد، آن دولت بتواند هرگونه دخالتی را انکار کند. عملیات‌روانی پنهان، معمولاً به وسیله تبلیغات سیاه و خاکستری به اجرا درمی‌آید.

● تبلیغات سیاه: تبلیغاتی است که به منبع غیرواقعی نسبت داده می‌شود. این تبلیغات وانمود می‌کند که از داخل سرزمین دشمن( یا سرزمین تحت اشغال دشمن) و یا نزدیکیهای آن پخش می‌شود و البته گاهی نیز واقعاً همنیطور است. هنگامی که به ظاهر از سرزمین دشمن پخش می‌شود، هدایت عملیات‌های زیرزمینی( که توسط عناصر برانداز موجود در صفوف دشمن انجام می‌شود) را امکان پذیر می‌سازد. از نظر دشمن، این تبلیغات، اقداماتی غیرقانونی و مستوجب عقوبت است. این نوع عملیات، مستلزم مهارت بسار، مخزنی بزرگ از اطلاعات، و توانایی کارکردن با اسم جعلی است. تبلیغات سیاه، به شدت بر اطلاعات متکی است. از این تبلیغات به بهترین وجهی می‌توان در عملیات استراتژیک استفاده کرد. معذالک، هر چند مقاصد مورد پیگیری در این نوع تبلیغات معمولاً فراتر از سطوح وضعیتهای تاکتیکی است، با این حال، در عملیات‌روانی تاکتیکی نیز استفاده می‌شود چون فرض بر این است که تبلیغات سیاه، در این گونه عملیات، آنقدر ارزش حیاتی دارد که به کارگیری آن به ریسک نهفته در آن می‌ارزد. به منظور دستیابی به حداکثر تأثیر و اجتناب از خطر از بین رفتن انسجام در تلاشهای آشکار، باید عملیات روانی پنهان را از عملیات‌روانی آشکار جدا نگهداشت و پرسنل درگیر در یک نوع عملیات را در عملیات نوع دیگر وارد نکرد.

● مزایا و قابلیتهای تبلیغات سیاه عبارتند از:

۱- تبلیغات سیاه، با عمل کردن تحت پوشش، می‌توان از داخل سرزمین دشمن منتشر شده و پیامهای تبلیغاتی خودی را که برای مخاطبان خاص به دقت تنظیم شده است، ارسال نماید.

۲- از آنجا که این تبلیغات، از منبع ناشناس منتشر می‌شود، می‌توان با القای این نکته به دشمن که عناصر مخالف و غیر وفادار در میان صفوفش وجود دارد، روحیه را تضعیف کند.

۳- با بکارگیری ماهرانه اصطلاحات، عبارات و تمهای رسانه‌ای مناسب، این تبلیغات می‌تواند وانمود کند که جزئی از تبلیغات خود دشمن است و بدین ترتیب می‌تواند در تبلیغات دشمن، تناقض ایجاد کند، نتیجه این خواهد شد که تبلیغات سفید دشمن، تا اندازه زیادی تأثیر خود را از دست می‌دهد.

۴- از آنجا که این تبلیغات، ماهیتی پنهان دارد و تشخیص آن مشکل است، ضد تبلیغ دشمن نمی‌تواند اقدام مؤثری علیه آن انجام دهد.

برگرفته از کتاب اصول و مبانی عملیات‌روانی

نوشته: دکتر حسین حسینی

تدوین و تنظیم: arnet.ir



انواع وهابیت و جنگ فتاوای مقدس
وهابیت چهار نوع است از جمله وهابیت دینی که ماقبل و ما بعد خود را انکار و نفی می‌کند و هر کس را که بر خلاف خود فکر کند، دشمن دانسته و تکفیر می‌کند و قتل پیروان تمام ادیان، طوایف ، مذاهب و عقاید دیگری را که بر خلاف وهابیت هستند،‌مجاز می‌داند.

به گزارشپایگاه تحلیلی خبری البرزبان، در سومین بخش مربوط به عملکرد رژیم حاکم بر عربستان در منطقه و جهان به نقش مفتیان و مبلغان وهابی و فتاوای آنها در کشتار و ویرانگری در کشورهای منطقه و جهان و ادامه موج خشونت و بی‌ثباتی و ناآرامی می‌پردازیم.

جنگ فتاوای مقدس!

محور ضد سوری در آنچه به زعم خود جهاد سوری خوانده است، از فتاوای مفتیان و مبلغان تکفیری و در راس آنها ابن تیمیه(۶۶۷-۷۲۸هـ)* استفاده کرده است که مهمترین فتوایی که مستمسک تروریست‌های تکفیری برای کشتار انسان‌های بیگناه در سوریه و مناطق دیگر قرار گرفته است، به این شرح است :

ابن تیمیه می‌گوید:«این مردم که به نصیریه(علوی‌ها) موسوم هستند و دیگر قشرهای مشابه آنها کافرتر از یهود و نصاری(مسیحیان) و حتی کافرتر از بسیاری از مشرکین هستند و ضرر آنها برای امت محمد(ص) بیشتر از ضرر کفار محارب مانند کفار مغول و فرنگ(غربی‌ها) و غیره است. این‌ها(علوی و شیعیان) بنا بر توافق مسلمانان، همگی کافر هستند که خوردن غذاها و ازدواج با آنها حلال نیست، آنها مرتد هستند، نه مسلمان هستند و نه نصاری، هیچ شکی نیست که جهاد با این افراد و اعمال حدود بر آنها از بزرگترین عبادت‌ها و برترین واجبات و برتر از جهاد با مشرکین و اهل کتاب است،‌جهاد با این افراد(علوی‌ها) از نوع جهاد با مرتدین است و صدیق(منظور ابن تیمیه از صدیق، ابوبکر است) و دیگر صحابه پیش از جهاد با کفار اهل کتاب با مرتدین جهاد کردند…»

………………………………………………….

* ابن تیمیه حرانی :

تقی الدین احمد بن شهاب الدین عبدالحلیم بن مجدالدین معروف به ابن تیمه را باید منشاء‌ پلیدی‌ها و خباثت‌های وهابیت و دشمن سرسخت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و محبان و پیروان آنها دانست. وی در قتل عام شیعیان کسروان در راستای راندن آنها از مصر و شام و سپس مدینه و لبنان نقشی مهم داشت.

آرا و دیدگاه‌های وی از جمله درباره زیارت قبور و تبرک و توسل و شفاعت و تکفیر محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ، مبنای نگرش وهابیون در اداره امور حرمین شریفین قرار گرفته است. تخریب آثار و اماکن اسلامی و مراقد مقدسه، منفجر کردن قبور صحابه، تشویق به قتل عام شیعیان با تکیه بر عقاید انحرافی و ضد اسلامی ابن تیمه به صورت هدفمند و برنامه‌ریزی شده از سوی وهابیون صورت گرفته است.

آرا و عقاید خشک و خشن و انحرافی ابن تیمیه به عنوان اصول و ساختار فرقه وهابیت از سوی محمد بن عبدالوهاب قرار گرفته که استعمارگران انگلیسی از وی و مذهب جعلی و ساختگی‌اش برای شعله‌ور کردن آتش فتنه‌های مذهبی و خونریزی و ویرانگری در جهان اسلام سوء‌استفاده کرده‌‌اند.

…………………………………………….

احمد جرادات نویسنده و پژوهشگر اردنی می‌گوید : تمام فتاوای صادر شده که هیچ وجاهت و سندیت ندارد، صرفا به همین فتوای ابن تیمیه که ذکر شد، استناد پیدا کرده است و گروه‌های سلفی مسلح در بخشی وسیع در زمینه جذب(تروریست) و تحریک و تشویق به «جهاد سوری» از آن استفاده می‌کنند.

فتواهای نفرت‌انگیز  وهابیون: “جهاد لواط” و “جهاد نکاح النفس” در کنار “جهاد نکاح”

مفتیان وهابی فتاوای نفرت‌انگیز و ضد اسلامی و غیر انسانی را در توجیه فساد و فحشا برای حمایت از تروریست‌های تکفیری در سوریه و مناطق دیگر صادر کرده‌‌اند، جهاد موسوم به جهاد نکاح، جهاد لواط و جهاد نکاح النفس از این جمله است. مفتیان وهابی، این اقدامات شرم‌آور را فریضه دینی و مذهبی توصیف کرده‌اند.

ناصر العمر از جمله این شیوخ وهابی و محمد العریفی از عمل ناشایست و فحشایی به نام جهاد نکاح برای تروریست‌های تکفیری در سوریه حمایت کرده‌اند.

ناصر العمر گفته بود «مجاهدین(تروریست‌های تکفیری) در سوریه می‎توانند در غیاب زنان مجاهد نامحرم با محارم خود ازدواج کنند و اگر دسترسی به نامحرم آسان نباشد، مجاهدین می توانند با محارم و خواهران خود “عقد نکاح” داشته باشند».این فتاوای ضد اسلامی و ضد انسانی با استقبال گسترده تروریست‌های تکفیری روبرو شده به طوری که جبهه تروریستی النصره اعلام کرده بود به این فتاوای مفتی سلفی ایمان داشته و آن را اجرا خواهند کرد، و خداوند به خاطر حلال بودن آن توسط شیخشان، گناهی برای آنها و نزدیکانشان ثبت نخواهد کرد.

فتاوای عجیب و نفرت‌آور وهابیون تنها محدود به ازدواج جهادی و ازدواج با محارم نمی‌شود و این افراد با استناد به رای و حکم شیوخ سلفی با اصطلاحات ساختگی نظیر “جهاد لواط” و “جهاد نکاح النفس” فحشا را در سوریه و دیگر مناطق جهان اسلام گسترش می‌دهند.

شیخ صالح المغامسی» چهره سرشناس وهابیت و امام و خطیب مسجد قباء در مدینه منوره، فتوای موسوم به «نوشیدن ادرارمجاهدین» در فرقه ضاله وهابیت را برای تروریست‌های جبهه النصره و الجیش الحر سوریه جایز دانسته و مدعی شده بود نوشیدن ادرار مجاهدین باعث پاک شدن گناهان مبارزان ارتش آزاد و جبهه النصره می شود.

وی در حمایت از فتوای شرم‌آور جهاد نکاح گفته بود بسیاری از این فتوا انتقاد کرده اند اما این فتوا بدون مشکل است و از نوعی عقیده ایمانی سرچشمه می‌گیرد و من این فتوا را تایید می‌کنم.

ناصر العمر مفتی کینه‌توز وهابی پیشتر فتوایی را علیه محبان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) صادر کرده و با تشویق تکفیری‌ها به قتل عام شیعیان با ادعای این‌که خطر شیعیان برای اسلام بیشتر از یهودیان و مسیحیان است، گفته بود «شیعیان جز با یک حکومت اسلامی جهادی ریشه کن نمی‌شوند، شیعیان بعد از برپایی حکومت اسلامی مذکور دو راه دارند: یا اینکه اسلام را بپذیرند! یا اینکه سر بریده شوند.»

وی مشاهده صحنه‌های سربریده شدن محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را دلنواز و جذاب خوانده و خواستار اسیر کردن زنان‌ شیعی و  توزیع آنها در میان تکفیری‌ها شده بود.

فتوای تخریب و هتک حرمت مراقد مقدسه و اماکنی که مورد  احترام همه مسلمانان قرار دارد، از دیگر فتاوای ضد اسلامی مفتیان وهابی است.

انواع وهابیت

وهابیت دینی، ماقبل و ما بعد خود را انکار و نفی می‌کند و هر کس را که بر خلاف خود فکر کند، دشمن دانسته و تکفیر می‌کند و قتل پیروان تمام ادیان و طوایف و مذاهب و عقاید دیگری را که بر خلاف وهابیت هستند،‌مجاز می‌داند.

وهابیت سیاسی یک جریان خشونت‌طلب است، سردمدار گروه‌ها و جماعت‌های سلفی معاصر است.

وهابیت جنگجو یک نیروی نظامی متجاوز سیار در جهان است که بانیان و دست‌اندرکاران آن، مزدوران وهابی را به هر نقطه‌ای در جهان که می‌خواهند، اعزام می‌کنند و با این مضمون و محتوا می‌توان آنها(مزدوران وهابی) رابلک واتر* اسلامی توصیف کرد.

وهابیت اجتماعی، عبارت است از فاشیسم دینی جاهلانه جهانی شده که دست‌پخت محلی فاشیسمی بوده که ناشی از بحران سرمایه‌داری ساختاری است، ولی خشن‌تر و سرسخت‌تر از فاشیسم معروف است،‌زیرا وهابیت اجتماعی، لباس مقدس به تن می‌کند و یک ضد انقلاب است که برای از بین بردن انقلاب واقعی یا مقابله با آن و نیز علیه جنبش‌های آزادیبخشی ملی و استقلال به کار می‌رود.

همپیمانی میان نئولیبرال‌ها و نئووهابیون شکلی علنی و آشکار و در سطح بالایی به خود گرفته است و نکته عجیب و شگفت‌آور این است که در ارتش این ائتلاف گردانی از روشنفکران و نویسندگان ملی‌گرا و چپ‌گرایان سابق تحت فرمان وهابیون می‌جنگند.

امکان شکست وهابیت در نبردهای نظامی یا  امنیتی در هر نقطه‌ا وجود دارد،‌ولی شکست نهایی آن تنها از طریق هدف قرار دادن منشاء اصلی فکر تکفیری واپس‌گرای عقب مانده از طریق سلاح اندیشه رهایی‌بخشی و حاکمیت عقل و منطق در سطح امت اسلام در یک جنگ فکر فرهنگی فراگیر با آن امکان دارد.

……………………………………………

*بلک واتر :

در پی حادثه یازدهم سپتامبر و آغاز دخالت‌های نظامی گسترده آمریکا در منطقه غرب آسیا به این بهانه، شرکت‌های خصوصی امنیتی و نظامی هم به صورت چشمگیری افزایش یافتند و به نوعی می‌‌توان گفت فرایند واگذاری وظایف نظامی و امنیتی به چنین شرکت‌هایی، به روندی روزافزون در جنگ‌ها و ماجراجویی‌های آمریکا تبدیل شده است.

بلک واتر یک شرکت امنیتی آمریکایی است که پس از رسوایی‌های فراوانی که به بار آورد، نام خود را به آکادمی تغییر داد، این شرکت غربی، دست‌‌کم ۲۰۰ عملیات تروریستی انجام داد و مزدورانش صدها نفر از شهروندان عراقی را به قتل رسانده‌‌اند.

 

این شرکت در مناطق مختلف، اقدامات خشونت‌آمیز خود را دنبال می‌کند که آخرین مورد آن به یمن برمی‌گردد که رژیم عربستان و  امارات پس از زمینگیر شدن نظامیان و مزدورانشان در برابر ارتش و کمیته‌های مردمی یمن، به مزدوران بلک‌واتر متوسل شدند،‌اما آنها نیز نتوانستند در برابر اراده مرد یمن کاری از پیش ببرند و در تحقق اهداف متجاوزان سعودی ناکام ماندند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه‌ای در یکی از سخنرانی‌هایشان به این شرکت خطرناک آمریکایی و جنایاتش علیه انسان‌های بیگناه در مناطق مختلف به ویژه در عراق اشاره کرده بودند، ایشان فرموده بودند:«شما نگاه کنید در دنیا، ببینید آمریکا چه‌کار کرده؟ جنگهایى که آمریکا به راه انداخته است، انسانهاى بى‌گناه و غیرنظامى‌اى که در این جنگها و در غیر این جنگها به خاک و خون کشانده است؛ دیکتاتورهایى که در شرق و غرب دنیا مورد حمایت آمریکا قرار گرفته‌اند – یکى از آنها محمّدرضاى پهلوىِ ایران بود و ده‌ها نفر از قبیل او در کشورهاى آسیایى، در کشورهاى آفریقایى، در کشورهاى آمریکاى لاتین، از نظامى و غیرنظامى – و سالهاى متمادى به مردم خودشان ظلم کردند، خون مردم را به شیشه کردند، ثروتهاى مردم را غارت کردند، پدر مردم را درآوردند. حمایت از اینها در کارنامه‌ عمل آمریکا وجود دارد… در افغانستان یک جور دیگر، شرکتهاى آدم‌کشى و ترور را – که من یکى [از آنها] را یک وقتى در یک سخنرانى، اسم آوردم: شرکت معروف «بِلَک واتِر» آمریکایى که کار آن آدم‌کشى است، ترور است – انداختند به جان مردم” (۱۳۹۲/۱۱/۲۸ )*******

……………………………………………

اطلاعات جالب توجه غربی‌ها درباره تاریخ وهابیت

بیست و هفتم نوامبر ۲۰۱۴، مقاله‌ای در سایت هافینگتون پست با عنوان «بدون آگاهی و شناخت از تاریخ وهابیت در عربستان سعودی، نمی‌توانید داعش را بشناسید» منتشر شد که مطالب این مقاله در این رسانه غربی از این نظر که بخشی از حقایق و واقعیت‌های تاریخی منطقه ملتهب غرب آسیا را نشان می‌دهد، در خور اهمیت است.نویسنده این مقاله از عوامل اسبق سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا، MI6، است که در فاصله سال‌های ۲۰۰۳ ـ ۱۹۹۷ مشاور خاویر سولانا مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا در امور خاورمیانه و در سال ۲۰۰۰، عضو کمیته میچل برای تحقیق درباره انتفاضه دوم بوده است. از وی کتابی هم با عنوان «مقاومت: اساس انقلاب اسلامی» منتشر شده است.در این مقاله به جنگ‌طلبی وهابیون و کینه‌توزی و خصومت‌ورزی آنها از پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و فتاوای تکفیری آنها اشاره شده است.

بخش‌هایی از این مقاله به این شرح است:

– ابن‌تیمیه که در قرن ۱۴ میلادی می‌زیست ضمن اعلان جنگ علیه تشیع، زائران مرقد پیامبر(ص) و برگزاری جشن میلادشان را تقبیح می‌کرد.

– محمدبن عبدالوهاب، پیرو ابن‌تیمیه گزینه گرویدن به وهابیت یا مرگ را در مقابل مسلمانان قرار داد. چنین عقایدی به اخراج وی از شهرش منجر شد تا این‌که در سال ۱۷۴۱ میلادی، پس از مدتی سرگردانی در حمایت «ابن‌ سعود» و قبیله‌اش که قبیله‌ای در بیابان نجد بود قرار بگیرد.

– ابن سعود، عقاید محمدبن عبدالوهاب را برای کسب قدرت مفید تشخیص داد. حمله به مناطق روستایی همسایه و غارت اموال آنها را می‌توانست در پوشش اعتقادات مذهبی محمدبن عبدالوهاب، توجیه کند. غارت و کسب قدرت را که یک سنت عربی بود، تحت لوای جهاد ـ عقیده دینی ـ انجام دهد. ابن سعود و محمدبن عبدالوهاب به معرفی و تبلیغ مجدد شهادت برای ورود به بهشت پرداختند.

– (وهابیون)شماری از قبایل محلی را شکست دادند و قوانین خود را بر آنها تحمیل کردند. این اتحاد تا حدود سال ۱۷۹۰، بیشتر مناطق عربی را در اختیار گرفتند و بارها به مدینه، سوریه و عراق یورش می‌بردند. در سال ۱۸۰۱ میلادی، شهر کربلا را هدف حملات خود قرار دادند و با قتل عام هزاران نفر از شیعیان از جمله زنان و کودکان، مراقد امامان شیعه را هم ویران کردند. عثمان بن بشیر نجدی، مورخ اولین حکومت سعودی با افتخار نوشت که: «ما کربلا را تسخیر و سلاخی کردیم و مردمش را به بردگی گرفتیم. الحمدلله رب العالمین ما برای این موضوع عذرخواهی نمی‌کنیم و به کفار می‌گوییم سرنوشتی مشابه در انتظار آنهاست».

-عبدالعزیز سعود، در سال ۱۸۰۳ به شهر مکه که تحت‌تأثیر ترور و هراس تسلیم شده بود وارد شد. مدینه نیز دچار سرنوشت مشابهی شد.

– پیروان محمدبن عبدالوهاب بناهای تاریخی و همه مقبره‌ها و مراقد را در سر راه خود ویران کردند. آنها معماری اسلامی در جوار مسجدالحرام را که میراث چندین قرن بود، از بین بردند.

– یکی از شیعیان در نوامبر ۱۸۰۳ میلادی،ملک عبدالعزیز را به قتل رساند. فرزندش سعود بن عبدالعزیز، جانشین پدر شد و به تسخیر سرزمین‌های عربی ادامه داد. حاکمان عثمانی دیگر نمی‌توانستند شاهد متلاشی شدن امپراتوری خود باشند. ارتش عثمانی متشکل از مصریان در سال ۱۸۱۲، وهابیون را از مدینه، جده و مکه بیرون راندند.

– در سال ۱۸۱۴، سعود بن عبدالعزیز بر اثر تب شدید مُرد و فرزندش عبدالله بن سعود به استانبول منتقل و پس از تحقیر به شکل فجیعی اعدام شد. در سال ۱۸۱۵، نیروهای وهابی توسط مصریها در هم کوبیده شدند. عثمانی‌ها در سال ۱۸۱۸، درعیه (Dariyeh) پایتخت وهابیون را اشغال و تخریب کردند. بقیه وهابیون با فرار به سمت بیابان، بیشتر قرن ۱۹ را به سکوت گذراندند.

– آل‌سعود، پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی، توسط یک زیرک سیاس و کم‌حرف به نام عبدالعزیز در اتحاد با قبایل بدوی جنگجو، به همان شکل اولیه پیروان محمدبن عبدالوهاب و ابن سعود، «اخوان» سعودی را پایه‌گذاری کرد.

-اخوان به همان شکل اسلاف خود، بین سال‌های ۱۹۱۴ و ۱۹۲۶ میلادی در تسخیر دوباره مکه، مدینه و جده موفق بود. عبدالعزیز احساس کرد منافعش به‌عنوان پادشاه توسط انقلابیون اخوان تهدید می‌شود. بنابراین به سرکوب اخوان پرداخت. اخوان دست به شورش زد که به جنگ داخلی انجامید و تا دهه ۱۹۳۰ به طول انجامید. پادشاه، اعضای اخوان را تیرباران کرد.

– تحول مهمی رخ داد، نفت در منطقه در حال اکتشاف بود. بریتانیا و آمریکا درصدد جذب عبدالعزیز بودند، اما هنوز متمایل به حمایت از شریف مکه (شریف حسین) به‌عنوان تنها حاکم مشروع منطقه عربی بودند. از این‌رو وهابیت به مصلحت و ناگزیر از یک جنبش جهادی انقلابی و مذهبی تکفیری، به یک دعوت مذهبی، سیاسی و اجتماعی محافظه‌کار و حامی وفاداری به خاندان سلطنتی سعودی و قدرت مطلقه پادشاه تغییر جهت داد.

جهاد وهابیت بر ضد مسلمانان و خدمت به استعمار

عبدالله حلمی پژوهشگر مصری در مقاله‌ای که درباره وهابیت به رشته تحریر درآورده است، می‌گوید: وهابیت پرچم کشتار و حلال دانستن ریختن خون مسلمانان و هتک نوامیس و غارت اموال آنها را در هر زمان و در هر مکان را به دست گرفته است.

جهاد ادعایی محمد بن عبدالوهاب و کشتار مسلمانان و آتش زدن آنها و غارت اموال و هتک حرمت نوامیس آنها بهترین دلیل بر جهاد سلفی وهابی است.

حتی منطقی نیست که جهاد فردی به نام جهیمان العتیبی* و اقدام وی در اشغال حرم شریف(مسجدالحرام) را فراموش کنیم، وی از شاگردان شیخ بن باز(مفتی اسبق دربار سعودی) و دوست مقبل الوادعی بود که همگی از شیوخ سلفی قلمداد می‌شدند.

………………………………………………..

*جهیمان العتیبی:

جهیمان العتیبی که بود:  جهیمان بن محمد بن سیف الضان العتیبی متولد ۱۶ سپتامبر ۱۹۳۶ بود، وی به مدت هجده سال در گارد سلطنتی سعودی خدمت کرد، تا سال چهارم مرحله  ابتدایی درس خواند و آنگاه به دانشگاه اسلامی مدینه منوره رفت.

جهیمان پس از آشنایی با محمد بن عبدالله القحطانی از شاگردان عبدالعزیز بن باز با خواهر وی ازدواج کرد و پس از این اقدام بود که حداثه مشهور حرم شریف مکی در محرم‌‌الحرام ۱۴۰۰ هجری رخ داد.

جهیمان و القحطانی هر دو وهابی مذهب بودند و گروه مسلحی را که برخی از آنها دانشجویان علوم دینی و از ملیت‌های غیر سعودی هم در آن حضور داشتند، تشکیل دادند، بامداد بیستم نوامبر ۱۹۷۹ میلادی بود که وی با ۲۰۰ تا ۳۰۰ فرد مسلح پس از اقامه نماز صبح، به مسجدالحرام یورش بردند و آن را به اشغال خود درآوردند که این تحرکات سبب شهرت جهانی آنها شد.

به گزارش تسنیم، نکته جالب این‌که، این دو شخصیت وهابی که اساسا منکر ائمه اطهار(ع) از جمله امام مهدی(عج) هستند، مدعی ظهور مهدی موعود شدند و محمد بن عبدالله القحطانی خود را مهدی موعود خواند،حکومت سعودی که اساس و پایه آن بر اساس مذهب جعلی وهابیت است، اعلام کرده بود که نیروهای امنیتی سعودی در درگیری با این گروه مسلح، ۱۲۷ کشته و ۴۶۱ مجروح داشته‌اند و ۱۲۷ نفر از افراد مسلح وابسته به العتیبی کشته و بقیه بازداشت شدند.پس از محاکمه سریع و سری العتیبی و افراد مسلح دستگیر شده همراه وی، همگی در روز نوزدهم صفر ۱۴۰۰ قمری در میادین شهرهای مختلف عربستان گردن زده شدند.

……………………………………………..

*عبدالعزیز بن باز:

عبدالعزیز بن عبدالله بن باز(۲۲ نوامبر ۱۹۱۰ – ۱۳ می ۱۹۹۹)، مفتی کل دربار سعودی از سال ۱۹۹۲ تا هنگام مرگ(۱۹۹۹) و رئیس شورای موسوم به علمای ارشد سعودی و رئیس اداره موسوم به پژوهش‌های علمی و فتوا بود. وی در سال ۱۹۳۶ بینایی خود را از دست داد. وی از جمله وهابیونی بود که در احیای تفکرات و باورهای ابن تیمیه و شاگرد وی یعنی ابن قیم جوزیه و محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار وهابیت نقش مهمی ایفا کرده بود، وهابیون او را مفتی اعظم خطاب می‌کردند.

وی از مشهورترین مبلغان و مفتیان وهابی و به خصومت‌ورزی و کینه‌توزی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و پیروان آنها مشهور بود، برخی شیوخ سلفی ادعا کرده اند که شیخ بن باز امام اهل سنت در زمان خود بوده است. وهابیون از وی به عالم جلیل‌القدر، شیخ الاسلام و المسلمین، مفتی اول داخل و خارج کشور، علامه و محدث فقیه یاد کرده‌اند.

………………………………………………

فراموش کردن جهاد ادعایی شیخ جابر السلفی در منطقه امبایه مصر و اقدام وی در کشتار مسلمانان و جایز دانستن غارت اموال آنها قابل تصور نیست، وی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه التوحید السلفی در منطقه رمسیس و مسجد سنت محمدیه در منطقه الزیتون به شمار می‌رفت.

همچنین باید به جهاد ادعایی سلفی‌ها در الجزایر و اقدام آنها در ریختن خون مسلمانان و غارت اموال و هتک حرمت نوامیسشان در این کشور اشاره کرد، مردمی که پیشتر طعم تلخ مصایب زیادی را به خاطر اشغالگران فرانسوی چشیده بودند.

جهاد ادعایی طالبان و القاعده مغرب و اقدامات آنها علیه تمام مسلمانانی که اعتقادات انحرافی و جاهلانه آنها را نمی‌پذیرفتند و جایز دانستن ریختن خون مردم در کشورهای غربی و نیز دست زدن آنها به انفجارها و ویرانگری را فراموش کرد.

و موارد بسیار دیگری از جهاد ادعایی و موهوم وهابیون وجود دارد که اشاره و تشریح آنها در این مقال نمی‌گنجد و کافی است به سایت‌ها یا کتاب‌ها و مقالات فراوانی که در این باره نگاشته شده، مراجعه کرد.

چگونه می‌توان همه این مسائل را انکار کرد، کافی است نگاه کوتاهی به چگونگی شکل‌گیری مذهب ساختگی وهابیت توسط محمد بن عبدالوهاب و تعریف و ویژگی‌های جهاد از نظر وی و دیگر شیوخ وهابیت نگاه کنیم.

هنگامی که محمد بن عبدالوهاب دین جعلی خود را تبلیغ کرد که اساسا بر تکفیر مسلمانان و حلال دانستن ریختن خون آنها به جای مبارزه با دشمنان معروف و شناخته شده مسلمانان مبتنی بود و بهانه‌اش پاک کردن اسلام از شرک و بدعت بود، انگلیسی‌ها که آن زمان ادعا می‌کردند خورشید در امپراتوری‌شان غروب نمی‌کند، اهتمام زیادی به وی نشان دادند و برای اجرای طرح خود علیه جهان اسلام با محمد عبدالوهاب ائتلاف کردند تا بر جهاد فی سبیل الله غلبه کنند و این طور شد که جهاد در عقیده وهابیت به جنگ تمام عیار میان مسلمانان با تکیه بر ادعای بدعت و شرک تبدیل شد تا انگلیسی‌ها از کشف این مهره برای رسیدن به اهداف و مقاصد شومشان علیه جهان اسلام سر از پای نشناسند. هر کس جنگ‌های وهابیت را در سرزمین جزیره العرب و اطراف آن ملاحظه کند، این حقیقت را به وضوح درک می‌کند.

تاریخ وهابیت حتی یک نبرد و جنگ با یهودیان و مسیحیان را ثبت نکرده است، بلکه این تاریخ مالامال از کشتار مسلمانان در مکه مکرمه، طایف، مدینه منوره، قطر، بصره، کربلای معلی، نجف اشرف، اردن، سرزمین شام و دیگر مناطق است و آنها به این تاریخ خونین در تالیفات و نوشته‌های خود افتخار می‌کنند، جهاد با استعمار هیچ جایی در قاموس وهابیون ندارد.

به گزارش تسنیم، وهابیون در توصیف جنگ‌های خونین خود برای اشغال کامل شبه جزیره عربستان از جمله حجاز، مردم این مناطق را که حاضر نبودند از توهمات و باورهای انحرافی و جاهلانه آنها تبعیت کنند، غیر مسلمان می‌خواندند. به عنوان مثال عثمان بن بشر از مورخان وهابی در توصیف جنگ وهابیون برای اشغال منطقه القصیم عربستان، وهابیون را مسلمان توصیف کرده و مدعی شده است هر یک از مسلمانان(یعنی وهابیون از نگاه بن بشر)، بیست نفر از ساکنان القصیم را به قتل رساند. نگاهی به نوشته‌ها و تالیفات وهابیون درباره چگونگی اشغال سرزمین عربستان از جمله حجاز توسط آل سعود وهابی نشان می‌دهد که فقط آنها مسلمان هستند و امت اسلام همگی در مسیر کفر مورد نظر آنها هستند.

عثمان بن بشر با توصیف نحوه حملات نیروهای آل سعود به ناحیه الاحساء عربستان به توجیه جنایات هولناک متجاوزان پرداخته و ریختن خون و هتک نوامیس مسلمانان را حلال می‌داند.

عبدالرحمن الجبرتی از مورخان مشهور مصری کتاب «تاریخ عجائب الآثار فی التراجم والأخبار می‌نویسد: آنها(وهابیون) با طایف و مردم آن به مدت سه روز جنگیدند تا این‌که این شهرک را به زور تصرف کرده و مردان را به قتل رساندند و زنان و کودکان را به اسارت گرفتند، دیدگاه آنها(وهابیون) درباره کسانی که با آنها می‌جنگند، اینگونه است.

عثمان بن بشر النجدی مورخ وهابی و مولف کتاب موسوم به عنوان المجد فی تاریخ نجد به تجاوز وهابیون به کربلای معلی و حوادث خونینی که در سال ۱۸۰۱ میلادی در نتیجه این جنگ رخ داد، اشاره کرده و در تایید این جنایات پس از تکفیر مسلمانان پیرو اهل بیت عصمت و طهارت(ع) چنین نوشته است:«ما کربلا را گرفتیم و مردم آن را سربریدیم و جمعی را هم به اسارت گرفتیم، الحمدلله رب العالمین، ما هرگز از این اقدامات عذرخواهی نمی‌کنیم و به کفار می‌گوییم سرنوشتی مشابه در انتظار آنهاست»

پژوهشگرانی که در تاریخ وهابیت تحقیق کرده‌اند، اثبات کرده‌اند که تحرکات محمد عبدالوهاب برای تبلیغ مذهب ساختگی وهابیت به دستور مستقیم وزارت امور مستعمرات استعمارگران انگلیسی آغاز شده بود. برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توان به کتاب‌های موسوم  به «أعمده الاستعمار» نوشته خیری حماد،«تاریخ نجد» نوشته سنت جان فیلبی و خاطرات حاییم وایزمن اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و کتاب نقل و تحلیل وهابیت نوشته دکتر همتی مراجعه کرد.

 

منبع:سراج۲۴


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد