دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

طلاق چه جایگاهی در نزد خداوند دارد؟

طلاق چه جایگاهی در نزد خداوند دارد؟

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

ما أحَلَّ اللّه‏ُ شیئا أبغَضَ إلَیهِ مِن الطَّلاقِ .

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

خداوند چیزى را که نزد او منفورتر از طلاق باشد ، حلال نکرده‏است .

------------------------------------------------------

عنه علیه‏السلام :

إنَّ اللّه‏َ عز و جل یُحِبُّ البیتَ الذی فیهِ العُرسُ ، ویُبغِضُ البیتَ الذی فیهِ الطلاقُ ، وما مِن شَیءٍ أبغَضَ إلى اللّه عز و جل مِن الطلاقِ .

امام صادق علیه‏السلام :

خداوند عز و جل خانه‏اى را که در آن عروسى باشد دوست دارد و خانه‏اى را که در آن طلاق باشد ، دشمن دارد و نزد خداوند عز و جل چیزى منفورتر از طلاق نیست .

الکافی : 6 / 54 / 3 منتخب میزان الحکمة : 344

کسی که زن، زیاد طلاق می دهد چه جایگاهی در نزد خداوند دارد؟

الإمامُ الباقرُ علیه‏السلام :

إنّ اللّه‏َ عز و جل یُبغِضُ کُلَّ مِطلاقٍ ذَوّاقٍ .

امام باقر علیه‏السلام :

خداوند عز و جل از مردانى که زن زیاد طلاق مى‏دهند و هر زمانى زنى را تجربه مى‏کنند ، نفرت دارد .

الکافی : 6 / 55 / 4 منتخب میزان الحکمة : 342


امروزه راهی برای رفع بی دردسر کشمکش ها بوجود آمده :طلاق توافقی...یا خلع، اما آیا این نوع جدایی واقعا بی دردسر و ساده است ، مزایا و معایب آن چیست؟و چگونه صورت میگیرد؟

سهیلا تمام توهین‌ها و کتک‌های شوهر را تحمل کرد تا این‌که شوهرش در سانحه رانندگی دچار آسیب جدی از ناحیه پا شد، یک‌سال در خانه بستری بود. در طول این یک‌سال سهیلا با کارگری در بیمارستان خرج خانه و خانواده را تامین می‌کرد تا این‌که پی به رابطه پنهانی شوهرش با زنی که در جلسات فیزیوتراپی با او آشنا شده بود، برد. سهیلا تصمیم به جدایی گرفت و در جلسات مشاوره فهمید طلاق توافقی ساده‌ترین راه برای جدایی است، ولی هر بار که شوهر را راضی می‌کرد با سنگ‌اندازی‌های او در مراحل مختلف مواجه می‌شد، ضمن این‌که فرهنگ بیمار مردسالاری و تعصبات بی‌حدی مانند دختر با لباس عروس می‌رود و با کفن برمی‌گردد مانع همدردی و حمایت خانواده سهیلا از او شد تا این‌که شوهر سهیلا تصمیم به ازدواج با آن زن گرفت و این بهانه خوبی بود تا یک بار دیگر تقاضای طلاق مطرح شود و در واقع تقاضای طلاق فقط زمانی از سوی شوهرش پذیرفته شد که قصد ازدواج مجدد داشت.
زندگی در دنیای صنعتی همه مسائلش متفاوت است و گاه عجیب و غریب؛ تولد، بزرگ شدن، ازدواج و طلاق.تا چند سال پیش طلاق پدیده‌ای مذموم و قبیح در جامعه به‌شمار می‌رفت و افراد در شرایط بسیار سخت به فکر طلاق می‌افتادند یا گاه آنقدر در پیچ و خم‌های مراحل قانونی سردرگم می‌شدند که از طلاق گرفتن انصراف می‌دادند؛ اما امروزه با گسترش نوعی از طلاق، دیگر نیاز نیست کفش آهنین برای جداشدن از هم بپوشند. آنها می‌توانند با چاشنی گذشت (بخشش مهریه)‌ براحتی به دادگاه مراجعه و پس از مدت کوتاهی از دادگاه خارج شوند، یک نفس عمیق بکشند و بگویند آزاد شدم.
 
تعریف طلاق توافقی :به موجب قانون، دادگاه خانواده، دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به 14مورد از دعاوی از جمله نکاح موقت و دائم، طلاق، فسخ نکاح، بذل مدت و انقضای مدت، مهریه، جهیزیه، اجرت‌المثل و نحله ایام زوجیت، نفقه معوقه و جاریه زوجه و اقربای واجب نفقه، حضانت و ملاقات اطفال، نسب، نشوز و تمکین، نصب قیم و ناظر قیم امین و عزل آنها، حکم رشد، ازدواج مجدد، اهدای جنین داراست؛ بنابراین طلاق توافقی نیز از مواردی است که دادگاه خانواده صلاحیت رسیدگی به آن را دارد.
نبود طلاق توافقی در قانون :
ما در قانون چیزی به نام طلاق توافقی نداریم. در واقع طلاق توافقی محصول ابتکار زنانی است که در برخورد با نواقص قانون مردسالار آن را به وجود آورده‌اند ما در قانون طلاقی داریم به نام خلع. در طلاق خلع زن به واسطه کراهتی که از مرد دارد باید مالی کمتر، معادل یا بیشتر از مهریه خود را به مرد بدهد تا او را راضی به طلاق کند. قضات دادگاه‌ها طلاق توافقی را به لحاظ قانونی با مواد مربوط به خلع توجیه می‌کنند. در طلاق توافقی زن و مرد توافق می‌کنند از یکدیگر جدا شوند و این توافق حکم دادگاه ثبت می‌شود و ضمانت اجرای قانونی پیدا می‌کند، ولی از آنجا که زنان هیچ حربه‌ای برای راضی کردن همسر خود برای جدایی ندارند و مطابق با ماده 1133 قانون مدنی حق طلاق با مرد است و مرد هر وقت که بخواهد می‌تواند زن خود را طلاق دهد معمولا همه حقوق مالی خود را می‌بخشند تا همسرشان را برای جدایی راضی کنند.

علل رواج طلاق توافقی :
تغییر شیوه‌های همسریابی در سال‌های اخیر، توقعات و خواسته‌های زوجین وتفاوت دیدگاه‌های آنها، شناخت کافی و مناسب نداشتن از اوضاع و احوال فرهنگی و شخصیتی یکدیگر از مهم‌ترین عوامل درخواست طلاق از سوی زوجین است، از سوی دیگر اعتیاد که از عوامل اضمحلال و انهدام خانواده است و همچنین بیکاری و ترک انفاق. در حالی که زنان و خانواده‌های ایرانی اغلب بسیار سازگار و حاضر به سازش به شرط تامین حداقل امکانات و نیازهای مادیشان هستند، اما وقتی در تامین همان حداقل با مشکل مواجه می‌شوند و به هر سازمانی مراجعه می‌کنند نتیجه‌ای نمی‌گیرند، چاره‌ای جز طلاق ندارد.

مراحل طلاق توافقی :

برای گرفتن طلاق توافقی زن و شوهر باید به همراه شناسنامه و عقد‌نامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسائل مانند حضانت فرزند، ملاقات او و امورمالی مانند مهریه، جهیزیه، نفقه و غیره را مشخص کنند و پس از تقدیم دادخواست طبق روال معمول، دادگاه به آنها تکلیف می‌کند هریک از زوجین داوری از میان بستگانشان معرفی کنند که باید با زوجین مذاکره و سعی در مصالحه کنند. اگر داوران به نتیجه نرسیدند گزارش خود را به دادگاه می‌دهند و دادگاه نیز براساس توافق زوجین گواهی عدم امکان سازش صادر می‌کند و آنها می‌توانند با ارائه گواهی به دفترخانه طلاق، صیغه طلاق را جاری و ثبت کنند. گواهی عدم امکان سازش به مدت 3 ماه اعتبار دارد، یعنی اگر زوجین ظرف 3 ماه آن را اجرا نکردند دیگر اعتباری ندارد. گفتنی است شوراهای حل اختلاف درخصوص اختلافات خانوادگی با توجه به تقاضای طرفین می‌توانند برای اصلاح ذات‌البین دخالت کنند، در حالی‌که در طلاق توافقی افراد معمولا پیش از درخواست طلاق صحبت کرده و به توافق رسیده‌اند و اگر باز هم علاقه داشته باشند که جلساتی برای سازش و مذاکره بگذارند بالطبع به شورای حل اختلاف که فرصت دوباره‌ای برای سازش فراهم می‌کنند ارجاع می‌شوند.

مشکلات طلاق توافقی:
 
معمولا پس از صدور حکم طلاق توافقی، شوهر هیچ اجباری برای آمدن به محضر ندارد و چون این طلاق با توافق طرفین صورت می‌گیرد به لحاظ قانونی رفتن به محضر هم باید با توافق طرفین باشد و نمی‌شود توافق طرفین را با الزام همراه کرد، بنابراین برای حل این مشکل شاید بهترین راهکار این باشد که طرفین الزام رفتن به محضر را هم جزیی از تعهدات خود در دادخواست ذکرکنند تا در نهایت در حکم دادگاه منعکس شود. در این صورت می‌شود الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است از دادگاه درخواست کرد.
 
مزایای طلاق توافقی :
ــ عدم تشکیل پرونده‌های متعدد در دادگستری
 
ـ جلوگیری از رجوع مکرر زوجین به محل دادگستری

ــ دخالت طرفین در طلاق و صدور گواهی‌ عدم سازش

ــ کوتاه بودن زمان صدور گواهی مربوط برای جواز اجرای طلاق

ــ مدت‌دار بودن این گواهی در عرض 3 ماه که سبب حفظ دوام عقد نکاح است در حالی‌که در حکم طلاق، که بدون مدت اجرایی است هر لحظه دوام زندگی تهدید می‌شود.

ــ درگیری کمتر و کاهش تنش بینابین خانواده‌های زوجین

ــ احتمال رجوع بیشتر زوجین در آینده به یکدیگر و تشکیل مجدد زندگی مشترک به دلیل مورد ششم

ــ کاهش استرس فرزندان

آمارها سخن می‌گویند:
با نگاهی گذرا به ارقام موجود طلاق توافقی می‌توان دریافت نهاد خانواده بویژه در میان جوانان از قداست پیشین برخوردار نیست. بر خلاف معیارهای گذشته در فرهنگ ایرانی که زندگی زیر یک سقف تحت هر شرایطی را تجویز می‌کرد، بسیاری از کسانی که در گیرودار مسائل و اختلافات زندگی مشترک قادر به ادامه زندگی نیستند با استفاده از شیوه طلاق توافقی به فسخ این قرارداد اقدام می‌کنند، به نظر می‌آید قداست زندگی مشترک و کراهت طلاق میان جوانان به مسائلی نه چندان پیچیده بدل شده‌اند.به گزارش برنا، افزایش طلاق در زندگی هزاره سوم در ایران در حالی مرز هشدار را رد کرده است که بنا به گفته معاون قضایی رئیس کل دادگستری تهران، 82 درصد طلاق‌های کشور در سال‌85 توافقی بوده است.براساس آمارهای به دست آمده تا سال 79 رشد طلاق در ایران سیری آرام و تقریبا ثابتی را طی می‌کرده است، اما از سال 80 طلاق با سیر صعودی چشمگیری در ایران مواجه شده است.بنابر گزارش‌های منتشر شده 80 درصد طلاق‌هایی که در مجتمع قضایی خانواده انجام می‌شود به درخواست زنان و حدود 40 درصد مربوط به درخواست طلاق زنانی است که تازه ازدواج کرده‌اند یا در دوره عقد هستند یا سابقه 3 سال زندگی مشترک را با زوج دارند، همچنین براساس گزارش منتشر شده از سوی نماینده قوه‌قضاییه، در سال 85 بیشترین مراجعه دعاوی خانوادگی در کل کشور، دعوی طلاق توافقی با 93075 مورد بوده است، در چنین شرایطی با ادامه روند صعودی بحران انفجار آمار طلاق، اضمحلال نهاد خانواده چندان دور از انتظار نیست.

برگه دادخواست: در
برگه دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)‌ مواردی که باید درج شود عبارتند از:
مشخصات طرفین: نام، نام‌خانوادگی،‌ نام پدر، شغل، محل اقامت خواهان و خوانده    
مشخصات وکیل یا نماینده قانونی (در صورت وجود)‌  
تعیین خواسته و بهای آن: تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)‌ دلایل و منظمات دادخواست
فتوکپی مصدق عقدنامه ازدواج
 
 
شرح تقاضا:

ریاست محترم دادگاه عمومی...

سلام علیکم

احتراما، با تقدیم این دادخواست به استحضار عالی می‌رساند نظر به این که اینجانبان... و... (زن و شوهر)‌ از هر جهت برای جدایی به توافق رسیده‌ایم، لذا با عنایت به ماده واحده مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام هر زمان که دادگاه محترم مقرر بدارد، داوران خود را معرفی نموده و تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)‌ را داریم.

با تشکر و تجدید احترام

نام و نام‌خانوادگی (زوج)‌

نام‌ و نام‌خانوادگی (زوجه)‌

امضاء
 

احکامی که زنان باید پس از طلاق رعایت کنند

حکم عده نگه داشتن برگرفته از آیات قرآن است و ازدواج با یک زن در ایام عده باعث می‌شود زن و شوهر به یکدیگر حرام ابدی شوند.

به گزارش فرهنگ نیوز؛ عده یک اصطلاح فقهی و به معنای مدت زمانی است که زن بعد از جدایی از همسرش نباید ازدواج مجدد کند. دوره زمانی عده بر اساس قانون مدنی سه ماه و ده روز است و انواع گوناگونی دارد از جمله عده وفات، عده طلاق، عده فسخ ازدواج و عده بذل مدت یا به اتمام رسیدن زمان ازدواج موقت. حکم عده نگه داشتن برگرفته از آیات قرآن است و ازدواج با یک زن در ایام عده باعث می‌شود زن و شوهر به یکدیگر حرام ابدی شوند و ازدواج آن ها برای همیشه باطل شود.
نگهداری عده پس از پایان ازدواج امری مهم در احکام شرعی است که رعایت آن بر زن و مردی که با او ازدواج می کند، واجب بوده و بی توجهی به این حکم و قانون می تواند مشکلات بسیاری را برای افراد ایجاد کند. از این رو برخی از احکام مهم شرعی در خصوص نگه داشتن عده را از منظر مراجع عظام تقلید با هم مرور می کنیم.

امام خمینی(ره):
- زنی که نه سالش تمام نشده و نیز زن یائسه عدّه ندارد، یعنی اگر چه شوهرش با او نزدیکی کرده باشد، بعد از طلاق می‎تواند فوراً شوهر کند.
- زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست، و شوهرش با او نزدیکی کند اگر طلاقش دهد، بعد از طلاق باید عدّه نگهدارد، یعنی بعد از آن که در پاکی طلاقش داد، و مقداری هر چند کم باشد بعد از طلاق پاک بود، به قدری صبر کند که دو بار حیض ببیند و پاک شود، و همین که حیض سوم را دید عدّه او تمام می‎شود و می‎تواند شوهر کند، ولی اگر بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد و طلاقش بدهد عدّه ندارد، یعنی می‎تواند بعد از طلاق فوراً شوهر کند.

- زنی که حیض نمی‎بیند، اگر در سن زنانی باشد که حیض می‎بینند، چنان‌چه شوهرش او را طلاق دهد، باید بعد از طلاق سه ماه عدّه نگهدارد.

- زنی که عدّه او سه ماه است، اگر اول ماه طلاقش بدهند، باید سه ماه هلالی، یعنی از موقعی که ماه دیده می‎شود تا سه ماه عده نگهدارد، و اگر در بین ماه طلاقش بدهند، باید باقی ماه را با دو ماه بعد از آن، و نیز کسری ماه اول را از ماه چهارم عدّه نگهدارد تا سه ماه تمام شود، مثلاً اگر غروب روز بیستم ماه طلاقش بدهند، و آن ماه بیست و نه روز باشد، باید نه روز باقی ماه را با دو ماه بعد از آن و بیست روز از ماه چهارم عده نگهدارد، و احتیاط مستحب آن است که از ماه چهارم بیست و یک روز عده نگهدارد، تا با مقداری که از ماه اول عدّه نگهداشته سی روز شود.

- اگر زن آبستن را که حملش از شوهرش است طلاق دهند، عدّه‎اش تا دنیا آمدن، یا سقط‌شدن بچه او است. بنابراین اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق بچه او به دنیا بیاید، عدّه‎اش تمام می‎شود، و اگر حمل از شوهرش نباشد؛ خواه از زنا باشد یا از شبهه، به وضع حمل عدّه طلاق تمام نمی‎شود. بلی، عدّه وطی به شبهه به وضع حمل تمام می‎شود، و زنا عدّه ندارد.

- زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست، اگر متعه شود مثلاً یک ماهه یا یک ساله شوهر کند، چنان‌چه شوهرش با او نزدیکی نماید، و مدت آن زن تمام شود، یا شوهر مدت را به او ببخشد، باید عدّه نگهدارد. پس اگر حیض می‎بیند، واجب است به مقدار دو حیض عدّه نگهدارد، و اگر حیض نمی‎بیند، باید چهل و پنج روز از شوهرکردن خودداری نماید.

- ابدای عدّه طلاق از موقعی است که خواندن صیغه طلاق تمام می‎شود؛ چه زن بداند طلاقش داده‎اند یا نداند. پس اگر بعد از تمام‌شدن عدّه بفهمد که او را طلاق داده‎اند، لازم نیست دوباره عدّه نگهدارد.

- زنی که شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، باید چهار ماه و ده روز عدّه نگهدارد، یعنی از شوهر کردن خودداری نماید، اگر چه یائسه یا متعه باشد، یا شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد؛ و اگر آبستن باشد، باید تا موقع وضع حمل عدّه نگهدارد، ولی اگر پیش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچه‎اش به دنیا بیاید، باید تا چهار ماه و ده روز پس از مرگ شوهرش صبر کند، و این عدّه را عدّه وفات می‎گویند.

- زنی که در عدّه وفات می‎باشد، حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بکشد، و هم‌چنین کارهای دیگری که زینت حساب شود، بر او حرام می‎باشد.

- اگر زن یقین کند که شوهرش مرده، و بعد از تمام‌شدن عده وفات شوهر کند، چنان‌چه معلوم شود شوهر او بعداً مرده است، باید از شوهر دوم جدا شود، و در صورتی که آبستن باشد به مقداری که در عدّه طلاق گفته شد، یعنی تا موقع زاییدن برای شوهر دوم عدّه طلاق، و بعد برای شوهر اول عدّه وفات نگهدارد، و اگر آبستن نباشد، برای شوهر اول عدّه وفات و بعد برای شوهر دوم عدّه طلاق نگهدارد، و ابتدای عدّه وفات را از موقعی که خبر صحیح وفات شوهر به او رسیده قرار دهد.

- ابتدای عدّه وفات از موقعی است، که زن از مرگ شوهر مطلع شود.

- اگر زن بگوید عدّه‎ام تمام شده، با دو شرط از او قبول می‎شود:
اول ـ آن که مورد تهمت نباشد. دوم ـ آن که از طلاق یا مردن شوهر به قدری گذشته باشد که در آن مدت تمام‌شدن عدّه ممکن باشد.

آیت‌الله مکارم شیرازی:

- ابتداى شروع عدّه طلاق از آن موقعى است که صیغه طلاق خوانده مى شود، خواه زن بداند یا نداند، حتّى اگر بعد از تمام شدن مدّت عدّه بفهمد او را طلاق داده اند لازم نیست دوباره عدّه نگه دارد.

- زنى که از شوهرش طلاق گرفته باید عدّه نگه دارد، مگر این که شوهر با او اصلاً نزدیکى نکرده باشد، یا زن یائسه باشد، در این دو صورت بعد از طلاق مى تواند بلافاصله شوهر کند.

- مقدار عدّه در مورد زنانى که عادت مى شوند احتیاط آن است که بقدرى صبر کند که دوبار حیض ببیند و پاک شود هنگامى که حیض سوم را دید عدّه او تمام است.

-  زنى که عادت ماهانه نمى بیند اگر در سنّ زنانى باشد که عادت مى بینند چنانچه شوهرش بعد از نزدیکى کردن او را طلاق دهد باید بعد از طلاق سه ماه عدّه نگه دارد و منظور از سه ماه آن است که اگر اوّل ماه است سه ماه تمام هلالى و اگر روز دیگرى از ماه است مانند پنجم یا دهم هنگامى که پنجم یا دهم ماه چهارم شود عدّه او تمام است، مثلاً اگر پنجم ماه رجب او را طلاق گفته، پنجم ماه شوّال عدّه او تمام است.

- پایان عدّه زن باردار، متولّد شدن فرزند یا ساقط شدن آن است، حتّى اگر یک ساعت بعد از طلاق بچّه به دنیا آید، عدّه او تمام مى شود و مى تواند شوهر کند.

- عدّه ازدواج موقّت بعد از تمام شدن مدّت، در صورتى که عادت ماهانه مى بیند، به مقدار دوحیض کامل است و اگر عادت نمى بیند چهل وپنج روز تمام است.

آیت‌الله سبحانی:
پرسش: زنى به جهت جلوگیرى از حاملگى از آمپول استفاده کرده و دیگر حیض نمى بیند و به عقد موقت درآمده، شوهر پس از دو ماه مابقى مدت عقد را بخشیده، عده این خانم چه مقدار است؟
پاسخ: باید از آمپول استفاده نکند و مقدار عده مورد نظر چهل و پنج روز است.
پرسش: بر فرض صحت تغییر جنسیّت زن و مرد در صورت طلاق یا فسخ یا فوت همسر عده چه مقدار است؟
پاسخ: هرگاه تغییر جنسیت قبل از طلاق باشد عقد باطل مى شود و اگر بعد از طلاق باشد عده باطل مى شود.
پرسش: اگر به زن شوهردارى تجاوز به عنف شود آیا این زن باید نسبت به شوهر خودش عده نگه دارد؟
پاسخ: باید آن قدر از هم دور شوند که معلوم شود که رحم پاک و نطفه اى در آن نیست.
پرسش: زوجه با بذل مهریه اش خواستار طلاق شده است و زوج نیز قبول بذل نموده و وى را طلاق داده از آنجا که نزدیکى صورت نگرفته طلاق خلع و غیر مدخوله و بدون عده اعلام شده است ولى پس از دو ماه از اجراى طلاق، زن اعلام داشته که حمل 6 ماهه دارد که ممکن است در اثر ملاعبه باردار شده باشد آیا عده لازم است و آیا مرد مى تواند به زن رجوع کند؟
پاسخ: در فرض سؤال چون زن حامله است و ولد هم از نظر حکم شرعى متعلق به شوهر است باید تا وضع حمل عده نگه دارد ولى مرد حق رجوع به زن را ندارد .
پرسش: اگر خانمى از قرص تأخیر عادت ماهانه استفاده کند آیا در نگه داشتن زمان عده شبیه زنانى است که عادت ماهانه نمى بینند؟
پاسخ: جزو زنانى نیست که در حد حیض اند ولى حیض نمى بینند و باید در عقد موقت دو حیض و در عقد دائم سه حیض عدّه نگه دارد و در نتیجه باید از خوردن قرص خود دارى کند.

آیت‌الله سیستانی:
پرسش: آیا بدون نردیکی کردن باز هم باید زن عده نگه دارد؟
پاسخ: لازم نیست .
پرسش: زمان نگه داشتن عده در ازدواج موقت چقدر است؟
پاسخ: دو حیض است و به احتیاط واجب یک حیض کفایت نمی‌کند .
پرسش: اگر مرد و زنی مدت زیادی از هم جدا زندگی کنند و بعد از سه سال طلاق صورت بگیرد عده لازم است؟
پاسخ: باید عده نگه دارد .
پرسش:  آیا مردی که خانمی را به صیغه خود درآورده و مدت تمام شده باید مراقب او باشد که در مدت عده با مرد دیگر ازدواج نکند یا خیر؟
پاسخ: لازم نیست .
 پرسش: عده وفات چقدر است و آیا می توا ن با مرد نامحرم صحبت کند و حکم خروج او از منزل چیست و مخارج آن بعهده کیست ؟
پاسخ: چهار ماه و ده روز یعنی ازدواج نکند و خود را آرایش ننماید و ارتباط با نامحرم در حدی که همیشه مجاز بوده است مانند صحبتهای معمولی اشکال ندارد. مانعی ندارد از منزل خارج شود ولی مکروه است در دوران عده شب جای دیگری بخوابد یا برای غیر ضرورت یا کاری یا انجام وظیفه ای یا اداء حقی خارج شود و رعایت این امور بهتر است ولی واجب نیست و مخارج او با خودش می باشد .
پرسش: آیا به زنان بدکاره و فاحشه عده تعلق می‌گیرد؟
پاسخ:  زنا عده ندارد .
پرسش: آیا نگه داشتن عده برای زنان اهل کتاب واجب است ؟ اگر مطمئن باشید که عده نگه نمی دارد چطور؟
پاسخ:  در مواردی که ازدواج با اهل کتاب جایز است ، عده لازم نیست .
پرسش: آیا نگاه داشتن عده بر زنی که لوله های رحم او بسته شده لازم است ؟
پاسخ: لازم است .
پرسش: اگر مردی با زنی صیغه عقد موقت جاری ساخته باشند و مجامعت نیز واقع شده باشد چنانچه به منظور تبدیل عقد مؤقت به دائم (میان همان مرد و زن) صیغه موقت را فسخ نمایند آیا قبل از جاری ساختن عقد دائم زن می بایستی عده نگه دارد؟ به بیان دیگر آیا برای تبدیل عقد موقت به دائم میان یک زن و مرد واحد نیز می بایستی توسط زن مدت عده رعایت شود؟
پاسخ: عده لازم نیست ولی عقد را نمی توان فسخ کرد بلکه اگر وقت باقی است باید مرد باقیمانده را ببخشد.
 

طلاق

نظام خانواده در اسلام به گونه اى طراحى شده که اگر به خوبى اجرا شود کمتر خانواده اى در چنبره مشکلات جدى گرفتار خواهد شد و یا به بن بست خواهد رسید. با وجود این چون خواه ناخواه برخى خانواده ها به چنین بن بستى گرفتار خواهند شد. اسلام، «طلاق» را مجاز شمرده است. طلاق در لغت به معناى ترک کردن، آزاد و رهاشدن و جدایى است و در اصطلاح شرعى «گسستن پیوند ازدواج با صیغه مخصوص» است.[۱]

در روایات معصومین علیهم السلام به همان اندازه که از ازدواج تمجید و بدان سفارش شده است، از طلاق نکوهش و نهى شده است و رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: «ما مِنْ شَىْ ءٍ ابْغَضُ الَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ بَیْتٍ یَخْرَبُ فِى الاسْلامِ بِالْفُرْقَةِ؛[۲] چیزى نزد خداوند بزرگ نکوهیده تر از این نیست که خانه اى در اسلام به سبب جدایى (طلاق) ویران گردد».

بدین سبب در اسلام تدبیرى اندیشیده شده و تمهیداتى پیش بینى شده تا این «بدترین حلال» به وقوع نپیوندد و آوار جدایى، احساسات و عواطف و آرزوهاى اعضاى خانواده به ویژه کودکان را قربانى بى رحمى خود نسازد و عشق و محبت را به کینه و نفرت تبدیل نکند؛ امساک به معروف، جدایى به معروف، عدم زیان و ضرر و تضییق و سخت گیرى نسبت به زنان، تبادل نظر درباره سرنوشت کودکان از جمله تمهیداتى است که بخشى از سوره طلاق را به خود اختصاص داده که اگر به مرحله اجرا درآید. راه بازگشت بسیارى از زن و شوهرها را به زندگى اولیه هموار مى سازد، چنان که اصطلاح «سه طلاقه» و شرایط تقریباً سخت طلاق، نیز چنین تدبیرى را با خود دارد.

انواع طلاق

طلاق به دو نوع بائن و رجعى تقسیم مى شود:

الف) بائن:

طلاق بائن آن است که شوهر بعد از آن حق رجوع[۳] به زن را ندارد، خواه زن عده داشته باشد یا نداشته باشد. طلاق بائن، خود به شش گونه زیر ممکن است رخ دهد:

  • 1- طلاق خُلع؛ اگر زن نسبت به شوهرش متنفر باشد و مهریه یا مال دیگرى را، گرچه بیشتر از مهر باشد به شوهر ببخشد تا طلاقش دهد، چنین طلاقى را خلع گویند.[۴]
  • 2- طلاق مبارات؛ این نوع طلاق هنگامى رخ مى دهد که زن و شوهر، یکدیگر را دوست نداشته باشند و زن مالى به شوهرش ببخشد - که بیشتر از مقدار مهر نباشد و احتیاط این است که کمتر باشد - تا شوهرش او را طلاق دهد.[۵]
  • 3- طلاق همسرى که به سن بلوغ (9 سال قمرى) نرسیده است.
  • 4 و 5- طلاق زن یائسه و زنى که با او آمیزش نشده است.
  • 6- طلاق سومى که پیش از آن - بین طلاق اول و دوم و دوم و سوم - رجوع کرده باشد، گرچه این رجوع با عقد جدید و پس از خروج زن از عده باشد.[۶]

ب) طلاق رجعى

طلاق رجعى آن است که مرد پیش از اتمام عده زن مطلقه، او را به همسرى سابق برمى گرداند. چنین کارى در طلاق بائن و پس از اتمام عده ممنوع است.[۷] رجوع و بازگشت مرد مى تواند زبانى باشد و به همسرش بگوید تو را به ازدواج خویش بازگرداندم. و مى تواند عملى باشد و با او کارى را انجام دهد که معمولًا مرد نسبت به همسرش انجام مى دهد. [۸]

زنى که طلاق رجعى گرفته، در احکام همانند همسر مرد است و استحقاق نفقه و مسکن و لباس را دارد... ارث میان او و شوهر برقرار است، عقد خواهر او بر مرد حرام است و کفن و زکات فطره او نیز بر عهده شوهرش مى باشد. مرد حق ندارد زنش را که طلاق رجعى گرفته از منزل اخراج کند تا عده اش تمام شود... چنان که زن حق ندارد بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود مگر براى کارى ضرورى یا واجبى که وقتش تنگ است.[۹]

شرایط طلاق

براى صحت طلاق، سه دسته شرط لازم است که مربوط به اصل طلاق، طلاق دهنده و طلاق گیرنده مى شود.

الف) شرایط طلاق

  • 1- خواندن صیغه مخصوص که عبارت است از «انْتِ طالِقٌ؛ تو رها هستى» و مانند آن که طلاق گیرنده را دقیقاً معین کند. همچنین طلاق باید به صیغه عربى صحیح خوانده شود.[۱۰]
  • 2- صیغه طلاق باید منجز و بدون قید و شرط باشد؛ پس اگر صیغه را مشروط به شرطى بکند باطل است، خواه وقوع شرط احتمالى یا یقینى باشد مثل این که بگوید: «انْتِ طالِقٌ انْ جاءَ زَیْدٌ؛ اگر زید بیاید تو رها هستى» یا «انْتِ طالِقٌ انْ طَلَعَتِ الشَّمْسُ؛ اگر خورشید، طلوع کند تو رها هستى».[۱۱]
  • 3- حضور دو شاهد عادل؛ شاهدان باید مرد باشند و خواندن صیغه را بشنوند؛ چه طلاق دهنده به آنان بگوید شاهد باشید یا نگوید. همین طور هر دو باید به اتفاق شاهد صیغه باشند و صیغه به طور انفرادى و جداگانه نزد هر یک از شهود کافى نیست؛ چنان که شهادت زنان، چه تنها باشند و چه همراه مرد اعتبار ندارد.[۱۲]

اگر مرد براى طلاق، کسى را وکیل کند، وکیل نمى تواند شاهد هم باشد، چنان که خود مرد نیز نمى تواند شاهد قرار گیرد.[۱۳] یادآورى؛ طلاق، مخصوص همسر دائمى است و همسر غیردائمى با اتمام مدت یا بخشیدن آن از سوى شوهر، از مرد جدا مى شود و نیازى به صیغه طلاق نیست.

شرایط طلاق دهنده

  • 1- بلوغ (بنابر احتیاط واجب)؛ پس بنابر احتیاط واجب، طلاق نابالغ، صحیح نیست؛ چه بى واسطه چه باواسطه وکیل، اگر چه ممیز و ده ساله باشد.[۱۴]
  • 2- عقل؛ بنابراین طلاق شخص دیوانه صحیح نیست؛ چه دیوانگى اش دائمى باشد چه دوره اى. شخص مست و هر کس که به طریقى عقلش را از دست داده نیز مانند دیوانه است.[۱۵]
  • 3- قصد؛ یعنى شوهر به طور جدى تصمیم به طلاق داشته باشد. بنابراین طلاق غیرمصمم مثل کسى که خواب است یا به طور سهوى و اشتباهى و شوخى صیغه طلاق را بخواند صحیح نیست.[۱۶]
  • 4- اختیار؛ به این معنا که اکراه و اجبارى در کار نباشد. پس اگر کسى را به ضرر مالى، جانى و آبرویى تهدید کنند که زنش را طلاق دهد، چنین طلاقى صحیح نیست.[۱۷]

اگر طلاق اجبارى جارى شود و در پى آن، مرد به طلاق راضى شود. این رضایت، موجب صحت طلاق نمى شود.[۱۸] یادآورى؛ مرد مى تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد.[۱۹] ولى زن چنین حقى را ندارد مگر این که در عقد ازدواج با شوهر شرط کند که در مواردى وکیل طلاق دادن خود باشد.

به یک استفتا از محضر امام خمینى توجه کنید؛ آیا زوجه مى تواند در هنگام عقد ازدواج با شوهر شرط کند که در مواردى خاص، طلاق به دست او باشد؟ ج- اگر در ضمن عقد شرط کنند که زن از طرف شوهر وکیل باشد که در موارد خاصى خود را طلاق دهد، صحیح است.[۲۰]

شرایط طلاق گیرنده

  • 1- زن باید در وقت طلاق، از خون حیض و نفاس پاک باشد و شوهرش در آن پاکى یا در حال نفاس یا حیض که پیش از این پاکى بوده با او نزدیکى نکرده باشد.[۲۱]

این شرط در سه صورت لازم الاجرا نیست؛ اول: آن که شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکى نکرده باشد. دوم: آبستن باشد. سوم: مرد به واسطه غایب بودن نتواند یا برایش مشکل باشد که پاک بودن زن را بفهمد.[۲۲]

  • 2- همسر دائمى مرد باشد؛ بنابراین، طلاق همسر موقت، بى معنا و باطل است.[۲۳]
  • 3- معین باشد؛ اگر مرد داراى یک همسر است، همین قدر که بگوید: «زَوْجَتى طالِقٌ؛ همسر من رهاست» کافى است ولى اگر بیش از یک همسر دارد باید آن را که مى خواهد طلاق دهد با نام یا اشاره معین نماید.[۲۴][۲۵]

پانویس

  1. المنجد، واژه طلق و جواهرالکلام، نجفى، ج 32، ص 2.
  2. وسائل الشیعه، ج 22، ص 7.
  3. اگر مرد، حق رجوع داشته باشد بدون اجراى صیغه عقد، زندگى مشترک را شروع مى کنند و اگر حق رجوع نداشته باشد باید با شرایط خاصى دوباره صیغه عقد جارى کنند.
  4. تحریرالوسیله، ج 2، ص 352، مسأله 13 و توضیح المسائل، مسأله 2528.
  5. همان، ص 353، مسأله 19.
  6. تحریرالوسیله، ج 2، ص 332، پیش از مسأله 1.
  7. همان، ص 347، پیش از مسأله 1.
  8. همان، مسأله 1.
  9. همان، ص 346، مسأله 12.
  10. توضیح المسائل، مسأله 2508.
  11. تحریرالوسیله، ج 2، ص 330، مسأله 6.
  12. همان، ص 331، مسأله 9.
  13. همان، مسأله 10.
  14. همان، ص 325، مسأله 1.
  15. تحریرالوسیله، ج 2، ص 325، مسأله 1.
  16. همان، ص 326، مسأله 3.
  17. همان، مسأله 3 و 4.
  18. همان، ص 327، مسأله 8.
  19. قانون مدنى، ماده 1133.
  20. سیماى زن در کلام امام خمینى، وزارت ارشاد اسلامى، ص 174، 1364.
  21. توضیح المسائل، مسأله 2499.
  22. توضیح المسائل، مسأله 2500.
  23. تحریرالوسیله، ج 2، ص 327، مسأله 10.
  24. همان، ص 329، مسأله 17.
  25. فقه خانواده، على‌اصغر الهامى نیا، ص 143.

طــــلاق عاطفی چگونه شکل می‌گیرد؟


طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می‌شود درواقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر می‌شود به سردی تمامی روابطی که یک زوج می‌توانند با هم داشته باشند مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری. وجود این مشکل در یک رابطه باعث بی‌مهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده می‌شود زوج‌ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده‌اند و فقط برای هم حکم یک هم‌خانه یا یک مصاحب که به او عادت کرده‌اند را دارند. این افراد با فاصله‌ای که از لحاظ روحی و جسمی با یکدیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص کرده‌اند و هرکدام در خلوت خود دیگری را متهم می‌کند. درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بی‌علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه ‌دست به دست هم می‌دهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوج‌ها به‌وجود بیاورد.هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست ولی می‌توان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است در این مطلب شما را با علل و عوامل به وجود آمدن طلاق عاطفی، نشانه‌های آن و راهکارهایی برای رهایی از آن آشنا می‌کنیم


 

خانه‌ای که همه را فراری می‌دهد


در این خانواده‌ها افراد نسبت به خانه خود حسی که باید داشته باشند را ندارند. همه افراد خانواده به هر نحوی می‌خواهند زمان کمتری را در خانه سپری کنند. جو سرد، بی‌روح و سکوت خالی از شور و نشاط در خانه حاکم است و این جو همه را فراری می‌دهد. بچه‌ها در این خانه هیچ حس امنیت و آرامشی دریافت نمی‌کنند و بیشتر تمایل دارند وقت خود را بیرون از خانه و با دوستان خود بگذرانند؛ جامعه ناامن آماده پذیرش این افراد است و متاسفانه این بچه‌ها تمایل به استفاده از موادمخدر، ارتباط‌های ناسالم و نامشروع و انجام کارهای خلاف و غیرعرف نشان می‌دهند و هم به خود و هم به جامعه آسیب وارد می‌کنند و برخی نیز دچار افسردگی و در خود فرورفتن می‌شوند و مسلما چنین بچه‌هایی برای آینده خود و تشکیل یک زندگی جدید هیچ الگوی مناسبی پیش‌رو نداشته‌ و شاید آن‌ها نیز در آینده دچار مشکل پدرومادرهای خود شوند


 

از گله تا توهین


طلاق عاطفی معمولا از شکایت و گله‌گذاری زوج‌ها نسبت به هم شروع می‌شود. انتظاراتی که گفته می‌شود ولی برآورده نمی‌شود درواقع نیازهای 2طرف از یکدیگر تامین نمی‌شود. به نیازها و خواسته‌های دیگری اهمیت داده نمی‌شود طوری که انگار زن و شوهر یکدیگر را می‌بینند ولی صدای هم را نمی‌شنوند و این مرحله آغازین شروع طلاق عاطفی است.در مرحله بعد نزاع زناشویی رخ می‌دهد انتظاراتی که قبلا به آرامی مطرح می‌شد حالا با صدای بلند و داد و بیداد بیان می‌شود و آرامش نسبی جای خود را به خشم می‌دهد؛ خشمی که خود را به شکل‌های گوناگون نشان می‌دهد. خشم درونی تبدیل می‌شود به صدای بلند، پرتاب کردن وسایل و برخورد فیزیکی‌ با توهین و تحقیر. پس از این مرحله اختلاف‌ها بیشتر شده و دیوار سکوت مابین زن و شوهر قرار می‌گیرد و این به معنای نشنیده شدن و ندیده گرفتن است یعنی هر 2 در مقابل یکدیگر ناتوان شده‌اند و هرکس به دنیای درونی خود فرو می‌رود و دیگر اهمیتی به طرف مقابل نمی‌دهد که  کار به جایی می‌رسد که برای یکدیگر تنها و تنها حکم یک هم‌خانه را بازی می‌کنند و حتی جای خواب خود را از یکدیگر جدا می‌کنند.


 

یا اول ازدواج یا سال‌ها بعد


در هرسنی و با هرشرایطی می‌توان انتظار به وجود آمدن طلاق عاطفی را داشت؛ نمی‌توان گفت که علت به وجود آمدن طلاق عاطفی خانواده‌ها به هم شباهت دارد؛ این مشکل می‌تواند در رابطه یک زوج جوان که سن ازدواج آن‌ها 2تا 3 سال است رخ دهد یا می‌تواند در یک خانواده‌ای که چند بچه کوچک و بزرگ دارند باشد یا حتی در خانواده‌ای که بچه‌های‌شان به حدی رسیده‌اند که هرکدام به دنبال زندگی خود رفته‌اند رخ دهد که به اصطلاح به این مرحله سندرم آشیانه خالی نیز گفته می‌شود

اما بیشترین میزان طلاق عاطفی در سال‌های اول ازدواج رخ می‌دهد، وقتی کم‌کم بچه‌ها به جمع خانواده‌ اضافه می‌شوند و زوج سرگرمی بیشتری نسبت به قبل دارند این مسئله کمتر احتمال دارد ولی با بزرگ‌تر شدن بچه‌ها باز هم احتمال طلاق عاطفی پررنگ می‌شود. در یک زندگی زناشویی زوج‌ها در طول مسیر هدف‌هایی دارند و وقتی این هدف‌ها به حداقل می‌رسد می‌توان انتظار طلاق عاطفی را داشت


 

بیماری جسم و روح


فردی که دچار طلاق عاطفی شده است به خود و سلامت فردی خود بی‌توجه می‌شود و حتی به سلامت دیگر افراد خانواده نیز اهمیت کمتری می‌دهد؛ وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهد و مسئولیت‌های خود را در مقابل دیگر افراد خانواده به‌سردی و بی‌هیچ میل و رغبتی انجام می‌دهد

اگر این فرد یک خانم باشد نسبت به نظافت منزل و دیگر امور مربوط کندتر از قبل عمل می‌کند و اکثرا همیشه کارهای عقب‌مانده یا نیمه‌کاره دارد ولی حوصله و رغبتی برای انجام دادن آن‌ها ندارد اگر یک مرد باشد نسبت به کار کردن و وظایف خود سردتر از قبل می‌شود و این مشکل موجود را 2برابر می‌کند، آشفتگی روحی و ذهنی به آشفتگی ظاهری گره می‌خورد و وضع را بدتر از قبل می‌کند. شخص از لحاظ روحی در شرایطی قرار دارد که هیچ رغبتی برای شاد بودن یا حضور در جمع‌های شاد ندارد و عموما تنهایی را ترجیح می‌دهد تا کم‌کم به افسردگی دچار می‌شود و به جز سلامت روحی که بیمار شده است سلامت جسم نیز به خطر می‌افتد.


 

سن هم مهم است


برای ازدواج در اکثر موارد باید سن مرد از زن بیشتر باشد ولی این اختلاف سن نباید از 7 تا 10 سال بیشتر  باشد زیرا در این شرایط 2 انسان با 2 دنیای مختلف و در 2 مرحله زندگی از هم قرار دارند و مسلما درک صحیحی از دنیای هم ندارند به‌طور مثال به احتمال زیاد مردی که 35 سال دارد با خانمی که 22 سال دارد ازدواج ‌کند، این 2 بعد از چندسال که از زندگی بگذرد تازه متوجه می‌شوند هرکدام نیازها و خواسته‌های متفاوتی با یکدیگر دارند، زن تازه می‌خواهد شوروهیجان جوانی را تجربه کند ولی مرد این دوره را سپری کرده و می‌خواهد در آرامش بیشتری زندگی کند و اینجاست که از هم فاصله می‌گیرند و هرکدام غرق در دنیای خود می‌شوند. اگر سن زن از مرد بیشتر باشد هم در اکثر موارد مشکل دیگری را به وجود می‌آورد زیرا زن‌ها زودتر از مردها به سن بلوغ می‌رسند، زودتر می‌فهمند و زودتر از لحاظ بدنی آماده می‌شوند در این شرایط یک زن که از شوهر خود بزرگ‌تر است دائم در فکر خود شوهرش را از دست می‌دهد و همیشه به زن‌هایی که از او کوچک‌تر و زیباتر هستند حسادت می‌کند و همیشه آن‌ها را جلوی خود در کنار شوهرش قرار می‌دهد و بعد مقایسه می‌کند و به این ترتیب هم روحیه خود را از دست می‌دهد و هم به خاطر شک و سوء‌ظن خود ساخته نسبت به همسرش بدگمان می‌شود و مرد هم بعد از چندسال تازه متوجه می‌شود که نباید با زنی که از خودش بزرگ‌تر بوده ازدواج می‌کرده و این موضوع را دائم به همسرش گوشزد می‌کند در این‌جا از یکدیگر فاصله می‌گیرند و هرکدام در رویاهای خویش نیمه گمشده خود را می‌یابد و از انتخابی که داشته احساس ندامت و پشیمانی می‌کند، در این مورد زوج‌ها به سرعت از لحاظ روحی از یکدیگر فاصله می‌گیرند و طلاق عاطفی شکل می‌گیرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد