دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

انواع دسته بندی فرقه‌ها

فرقه‌های عرفانی: این فرقه‌ها بیشتر بر جنبه‌های خاصی از درون انسان تأکید دارند و آموزش‌های مسیحیت را احیا می‌کنند {1}، در واقع، به خودشکوفایی و پرورش روان معتقدند. آنها از جهان دوری نمی‌کنند و استانداردهای جامعه موجود را می‌پذیرند. نمونه‌های این فرقه‌ها در مسیحیت وجود دارند.

به گزارش "شیعه نیوز" به نقل از فارس، با گسترش دیدگاه‌ها می‌توان دسته بندی‌های متنوعی را برای فرقه‌ها ذکر کرد؛ این دسته‌بندی‌های می‌توانند بر اساس نوع فعالیت، هدف فرقه و ...انجام گیرند. علاوه بر این دسته‌بندی‌ها، دانشمندان دیگر دسته بندی‌های دیگری را هم در این باره ذکر کرده‌اند که در این مطلب به بخش‌هایی از آنها اشاره شده است.

امیررضا الماسیان با نگارش مطلبی تحت عنوان "انواع دسته بندی فرقه‌ها در سایت "محاکمه " به تشریح برخی دیدگاه‌ها در این باره پرداخته است.

برپایه این گزارش در این مطلب می‌خوانیم:

فرقه‌ها رویکردهای مختلفی را در رفتار با سایر اعضاء جامعه در پیش می‌گیرند که "یینگر" در تحقیق خود به سال 1957 سه نوع فرقه را معرفی می‌کند:

الف) فرقه‌های پذیرشی که اصول استقلالی فردی را دربر می‌گیرند.

به این شکل که توان، امکانات و تسهیلات فرقه بر تربیت نفوس افراد بصورت مجزا و فرد فرد قرار می‌گیرد و جهات اشتراکی آن‌ها در درون اجتماع هرگز لحاظ نمی‌شود؛ نمونه آن جریان "آکسفورد" است.

ب ) فرقه‌های تجاوزگر که جامعه موجود را نمی‌پذیرند و علیه آن قیام می‌کنند که نمونه آن "آناباپتیست" است.

ج ) فرقه‌های کناره‌گیر و طفره رفته که با فلسفه بدبینی همراه بوده، بر زندگی جدیدی تأکید دارند.

این افراد به معنای واقعی فرقه و جدا افتاده از اجتماع می‌شوند و آسیب‌های فراوانی بر آنها وارد می‌شود؛ نمونه آن "گروه‌های مقدس" در ایالات متحده می‌باشد.

"ویلسون" نیز انواع فرقه‌ها را به طور گسترده مطالعه کرده، و نتایج مطالعات خود را به صورت کتب و مقالاتی ارائه داده است.

وی ابتدا فرقه رابه چهار دسته و در نهایت، به هفت دسته تقسیم کرده که دسته‌های چهارگانه آن عبارتند از:

الف) فرقه‌های تغییری و تبدیلی: فعالیت‌های چنین فرقه‌ای بر تبلیغ مسیحیت متمرکز است و اعتقادات مبتنی بر تغییر کتاب مقدس می‌باشند و عضویت در آنها بر اساس تجربه گفتاری است و طرفداران آنها بر دوری از گناه و رسیدن به رستگاری تأکید دارند.

نمونه‌هایی از این گروه، فرقه‌های "رستگاری" و "پنتکستال‌ها" هستند.

ب) فرقه‌های انقلابی: توجه آنها بر وقایع حتمی و قریب الوقوع متمرکز است، کتاب مقدس را از طریق تمثیل و حکایت تفسیر می‌کنند؛ اعضای آنها بیشتر بر اساس حکمت و عقاید مشورت می‌کنند، نه بر اساس تجارب گفتاری؛ ضمن اینکه نسبت به جامعه و نظم موجود آن نوعی عداوت و خصومت دارند.

از انواع این فرقه‌ها، می‌توان فرقه "یهودی بنی اسرائیل" و "کریستادلفیان" را نام برد.

ج) فرقه‌های درونگرا یا پرهیزگار: پیروان آن توجهی به جهان ندارند، دست کشیدن از دنیا و بی‌علاقگی نسبت به تبلیغ مسیحیت، از رفتارهای این فرقه‌هاست که نمونه آن‌ها را می‌توان در جامعه امانا و برخی از گروه‌های هاینس (پرهیزگار، لقب پاپ) یافت.

د) فرقه‌های عرفانی: این فرقه‌ها بیشتر بر جنبه‌های خاصی از درون انسان تأکید دارند و آموزش‌های مسیحیت را احیا می‌کنند {1}، در واقع، به خودشکوفایی و پرورش روان معتقدند.
آنها از جهان دوری نمی‌کنند و استانداردهای جامعه موجود را می‌پذیرند. نمونه‌های این فرقه‌ها در مسیحیت وجود دارند.

از دیگر فرقه‌هایی که ویلسون معرفی می‌کند فرقه دست کاری شده، فرقه مبتنی بر معجزه (کسانی که معتقد به ارتباط با ارواح هستند)، فرقه اصلاح طلب (کوئیکر) و فرقه مدینه فاضله؟ مثل جامعه‌اند یا و برودهاف می‌باشد.

با استفاده از این رده بندی‌ها، ویلسون استدلال می‌کند که تنها انواع خاصی از فرقه‌ها تبدیل به مذهب می‌شوند. فرقه‌های انقلابی بر آموزش اصول پیش از عضویت تأکید دارند.

فرقه‌های درونگرا یا پرهیزگار از تبلیغات دینی به دورند و فرقه‌های عرفانی درخواست‌های فردگرایانه‌ای دارند که به احتمال کم، کودکان نسل اول را جذب می‌کنند.

سایت دیدبان فرقه دسته‌بندی دیگری را برای فرقه‌ها معرفی می‌کند. این دسته بندی مشتمل بر فرقه‌های مذهبی، اقتصادی، خودیاری و مشاوره، سیاسی است.

الف) مذهبی: فرقه‌هایی که از یک سیستم اعتقادی به عنوان پایه و اساس خود استفاده می‌کنند خیلی مرسوم هستند.

سیستم اعتقادی آنان می‌تواند مسیحیت، هندو، اسلام یا هر یک از مذاهب جهان در شکل استاندارد آن باشد، یا آنها ممکن است حتی سیستم اعتقادی خود را هم خلق کرده باشند؛ آنچه آنها را یک فرقه می‌کند این حقیقت است که آنها از تکنیک‌های کنترل ذهنی استفاده می‌کنند و نه چیزی که به آن اعتقاد دارند.

ب) اقتصادی: فرقه‌هایی که از درآمد اقتصادی به عنوان اساس خود استفاده می‌کنند "فرقه‌های طمع" خوانده می‌شوند، آنها به شما قول می‌دهند که اگر به آنها بپیوندید و از برنامه‌های مخصوص آنان جهت موفقیت پیروی کنید بسیار ثروتمند خواهید شد.

اغلب آنها رهبر خود را به عنوان یک نمونه معرفی می‌کنند و توضیح می‌دهند که اگر آنچه او می‌گوید را انجام دهید شما نیز موفق خواهید بود. فرقه‌های اقتصادی از کنترل ذهن استفاده می‌کنند تا شما را مجبور به کار مجانی برای خود کنند و شما را وادار به پرداخت برای جریان نامحدودی از نوارها، ویدئوها، کتاب‌ها و سمینارهای هیجان انگیز که تمامی آنها ظاهراً برای کمک به موفقیت شما طراحی شده‌اند نمایند، ولی در حقیقت این‌ها برای ارتقای محیط کنترل ذهنی فرقه طراحی شده‌اند و شما را در وضعی نگاه میدارند که به رؤیای تقریباً غیر ممکن آنها برای موفقیت باور داشته باشید.

ج ) خودیاری و مشاوره: فرقه‌هایی که از "خود یاری" یا مشاوره یا خود ارتقایی به عنوان اساس کارشان استفاده می‌کنند اغلب تجار و شرکت‌های تجاری را هدف قرار می‌دهند. آنها با ارائه دوره‌ها یا سمینار های خود، ادعا می‌کنند شما یا کارکنانتان به این وسیله در کارتان موفق‌تر خواهید بود.

افراد صاحب فعالیت‌های اقتصادی در اتاق‌های هتل‌ها محبوس می‌شوند و سوژه افکار شبه مذهبی می‌گردند، این افراد در حالیکه روی آنان بازی عجیبی صورت می‌گیرد، نهایتاً به فعالیت‌های گروه می‌پیوندند، و خصوصی‌ترین افکار خود را با گروه در میان می‌گذارند.
زمانی که شما یک دوره را کامل می‌کنید به شما گفته می‌شود که لازم است دوره‌های پیشرفته‌تری را دنبال نمائید، که طبیعتاً هزینه بیشتری از دوره قبلی خواهد داشت...

د ) سیاسی : فرقه‌هایی که از ایده‌های سیاسی به عنوان مبنای خود استفاده می‌کنند در طول تاریخ بخوبی شناخته شده‌اند. آلمان نازی هیتلر و شوروی کمونیستی استالین نمونه‌های کلاسیک کنترل ذهن در ابعاد وسیع هستند. در ابعاد کوچکتر قدرت طلبان سفید و سیاه، تروریست‌ها، گروه‌های شورشی و سایرین بطور معمول از یک فرم کنترل ذهن برای جذب و تسلط بر اعضای خود استفاده می‌نمایند.

*جمع بندی:
همانطور که دیدیم از دیدگاه‌های گوناگون میتوان دسته‌بندی‌های متنوعی را برای فرقه‌ها ذکر کرد، این دسته بندی‌های می‌توانند بر اساس نوع فعالیت، هدف فرقه یا چگونگی شکل گیری (و...) فرقه‌ها انجام گیرند.
علاوه بر دسته‌بندی‌های ذکر شده، دانشمندان دیگر دسته‌بندی‌های دیگری هم ذکر کرده‌اند که از جمله می‌توان به دسته‌بندی 17 قسمتی "گوردون ملتون" یا دسته بندی پنج قسمتی "جرج کریسایدز" اشاره کرد{2}.
توضیح اینکه برخی از دسته‌بندی‌ها و انواع فرقه بر حسب اقتضای جوامع و اختصاصی آن جامعه بوده و کمتر قابل تعمیم است.

*پی نوشت‌ها :
1. این گفته به نقل از محقق مسیحی بوده و درباره جامعه غرب بیان شده است.
2. برای اطلاع از دسته بندی کریسایدز می‌توانید به قسمت مقالات برگزیده ، مقاله "جنبش نوین دینی چیست" مراجعه کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد