دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

ترس از فروپاشی، انگیزه حمله عربستان به یمن/ تفاوت برخورد متفاوت عربستان در بحرین با یمن چیست؟

با لحاظ این گزارة پرقدرت که «حوثی ها به شیعه دوازده امامی بدل شده اند» در این صورت حوثی ها به خطری بالقوه برای عربستان سعودی بدل می شوند بالاتر از این پس هر زیدی قابلیت آنها را پیدا می کند که به یک حوثی و در نهایت به شیعه های دوازده امامی تبدیل شود. لذا هر حوثی و هر زیدی بالقوه یک شیعه دوازده امامی است. از اینجا گزارة پرقدرت دیگری ظهور کرده مبنی بر این که: «اگر قرار است در آینده آنها را بکشید، همین الان آن ها را بکشید»

گروه بین الملل - رجانیوز: ششم فروردین ماه امسال عربستان تهدیدات قبلی خود مبنی بر حمله هوایی به یمن را تحقق بخشید. بنابه گزارشات رسانه های خبری در طی این حملات تا کنون نزدیک به ۳۰۰۰ انسان بیگناه کشته  و چند برابر این آمار زخمی و آواره شده اند. سعودی ها در  این حملات صد روزه خود حمایت نرم افزارانه و سخت افزارنه برخی کشورهای عربی منطقه، رژیم صهیونیستی و سکوت معنادار مجامع بین المللی را پشت خود داشته اند. در همین رابطه و از منظر جامعه شناختی انگیزه های حمله عربستان به یمن گفتگویی را در پایگاه علوم اجتماعی اسلامی ایرانی با دکتر قاسم زائری عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تدارک دیده ایم. «جامعه شناسی روابط بین الملل» یکی از حوزه های مطالعاتی و پژوهشی دکتر زائری در سالهای اخیر بوده است.

س: به عنوان اولین سئوال اینکه برای این حمله عربستان چه دلایل جامعه شناختی را می توان در نظر گرفت؟

زائری: اولین نکته روش شناختی بحث این است که «علت» واحدی برای این اقدام عربستان نمی توان یافت. در واقع ما با مجموعه ای از علل مواجه هستیم که در ترکیب با یکدیگر می توانند این واقعه را توضیح دهند. البته برخی از این علل پرقدرت تر و پرنگ تر از بقیه هستند اما هیچیک به تنهایی نمی توانند کل واقعه را توضیح دهند.

دلیل اول وجود یک باوری است مبنی بر این که حوثی ها به عنوان بخشی از شیعه¬های زیدی یمن، تحول عقیدتی پیدا کرده و به شیعه اثنی عشری گرایش یافته اند. این یک عقیده عمومی در یمن و عربستان است که ممکن است صحیح نباشد، اما فضای عمومی تبلیغاتی و رسانه ای در مورد آنها چنین است. خود لفظ «حوث» نام یک منطقه روستایی و کوهستانی صعب¬العبور در صعده است که حوثی¬ها به آنجا «هجرت» کرده اند. در واقع آنها مهاجرند و هجرت شان، ماهیت عقیدتی دارد. البته فشارهای دولت وقت یمن هم موجب هجرت آنها شد، اما بیش از همه از جهت حفظ عقیده و در امان نگه داشتن باورهایشان بوده است.

با لحاظ این گزارة پرقدرت که «حوثی ها به شیعه دوازده امامی بدل شده اند» در این صورت حوثی¬ها به خطری بالقوه برای عربستان سعودی بدل می شوند بالاتر از این پس هر زیدی قابلیت آنها را پیدا می کند که به یک حوثی و در نهایت به شیعه¬های دوازده امامی تبدیل شود. لذا هر حوثی و هر زیدی بالقوه یک شیعه دوازده امامی است. از اینجا گزارة پرقدرت دیگری ظهور کرده مبنی بر این که: «اگر قرار است در آینده آنها را بکشید، همین الان آن ها را بکشید». این یک ذهنیت جاافتاده در فضای رسانه ای و تبلیغی است که عربستانی ها ساخته اند که هر حوثی و هر زیدی یک خطربالقوه است، و کار عاقلانه، دفع خطر احتمالی است. همین الان حوثی¬ها را بکشید تا خطری در آینده تولید نکنند. به همین خاطر نوعی «نسل کشی» در جریان است. خصوصاً در استان¬ های صعده، حجه و عمران که مرکز تجمع حوثی ها و زیدی هاست و مدتهاست که دیگر صحنه نبرد و جنگ نیست زیرا پس از پیروزی های اولیه انصارالله و تسلط آنها صنعا، به سرعت خطوط مقدم نبرد عمدتاً به استان های جنوبی و شرقی یمن بین انصارالله و تکفیرهای و نیروهای عبدربه منصور هادی منتقل شد. اما عربستان تعمداً جمعیت انسانی و زیرساخت ها را در این منطقه هدف قرار می دهد زیرا این استان ها در مرز با عربستان قرار دارند و این برای عربستان خطر بزرگی است.

اما اینکه چرا آن ها به شیعه اثنی عشری گرایش یافته اند تعلق آنها به «جارودیه» در میان فرق زیدیه است. جارودیه نزدیکترین فرقه زیدیه به شیعه دوازده امامی است. پدر حوثی ها «علامه سید بدرالدین حوثی» که یکی از علمای بزرگ جارودی یمن محسوب می شود، به دلیل تبعید و اخراج، به همراه فرزندانش در سال ۱۹۹۴ در قم زندگی کرده است. این یک سال که در قم بوده بسیار تحت تاثیر افکار انقلاب اسلامی قرار گرفته است. این اقامت خصوصاً بر پسر بزرگ وی «سید حسین الحوثی» که بنیان گذار حرکت سیاسی و اجتماعی حوثی ها است بسیار تاثیر گذاشته است. آنها مناسبت های عاشورا و غدیر را با خیلی با تفصیل گرامی می دارند و همین امر مستمسکی برای سلفی ها از جمله در عربستان است که حوثی ها به شیعیان دوازده امامی نزدیک شده اند. همچنین شعارهایی مثل «الله اکبر»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «لعنت بر یهود»، «اسلام پیروز است»، «مرگ بر آل سعود» و ... شعارهایی هستند که به اهداف انقلاب اسلامی بسیار نزدیک است. بنابراین یکی از دلایل مهمی که عربستان خیلی در یمن دخالت کرد این است که آن ها شیعه ی اثنا عشری هستند و ارتباطات نزدیکی با انقلاب اسلامی دارند.

س: تفاوت شیعه جارودی و دیگر شیعیان زیدی چیست و چرا آن ها به شیعیان اثنی عشری نزدیک هستند؟

 زائری: شیعیان زیدی جارودی با گرایش دیگری که «هادویه» نام دارد تفاوت دارند. هادوی ها شرط قیام بالسیف را کنار گذاشته اند. شیعیان زیدی جارودی معتقدند که شخص امام دو تا شرط دارد: اول آنکه علوی فاطمی باشد یعنی از نسل امام حسن (ع) و امام حسین (ع) باشد، که خود حوثی¬ها از سادات امام حسنی هستند؛ دیگر آن که قیام بالسیف داشته باشد و علیه حاکم خروج کند. اما فرقه های دیگر زیدی معتقدند که نیازی به خروج حاکم نیست و می شود با همین حاکم مثلاً علی عبدالله صالح نیز تعامل کرد. یا  بعضی تفسیر محافظه کارانه ای دارند و می گویند این موجب می شود که حساسیت دشمنان شیعه و زیدیه زیاد بشود. اما شیعیان جارودی روی شرط خروج و قیام بالسیف تاکید دارند. از این جهت به انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) و مبارزه با اسرائیل، آمریکا و عربستان سعودی نزدیک می شوند. اساساً یکی از مهمترین دلایل مخالفت آنها با علی عبدالله صالح همکاری و همراهی او با آمریکایی ها بود.

یکی دیگر از دلایل حملة، عربستان به یمن، نظام سیاسی عربستان است: یک رژیم سیاسی پوسیده و کهنه و غیرمنعطف مبتنی بر ساختار پادشاهی و فاقد قانون اساسی که در نوع خودش بسیار منحصر به فرد است. اگر نظام پادشاهی عربستان را با نظام پادشاهی برونئی قیاس کنید می بینید که در نظام پادشاهی برونئی سطحی از توزیع درآمدها و رفاه در کشور وجود دارد اما در عربستان با سیستمی مواجه هستید که کل درآمد بزرگترین صادر کننده نفت جهان، به طور مبنایی و ساختاری، بین دو تا سه هزار شاهزاده آل سعود توزیع می شود. عربستان حدود شش تا هشت میلیون بشکه نفت تولید می کند امام هیچ توزیع عادلانة درآمدی در آن وجود ندارد. جز این هرگونه نواندیشی دینی و تبادل افکار و عقاید در آن به شدت سرکوب می شود. حال مسئله اینجاست که در اگر همسایگی عربستان و در کشور یمن طبق مدعایی که انصارالله دارد یک دولت مردمی و دموکراتیک بر سر کار آید، خطری بزرگ برای عربستان محسوب می شود. این نزدیکترین خطری است که نظام سیاسی عربستان تاکنون در کنار خود احساس کرده است. در واقع عربستان با سه موج ضدعربستانی مواجه بوده است: اولین موج، کودتای جمال عبدالناصر در مصر و پیدایی ناصریسم در جهان عرب بود که عمیقاً سیستم پادشاهی عربستان را به چالش کشید. عربستان با تمهیداتی از بحث ما به دور است جلوی ورود ناسیونالیسم ناصریستی به عربستان و حوزة نفوذش در خلیج فارس را گرفت. موج دوم همراه با انقلاب اسلامی در ایران بود. انقلاب اسلامی به اسلام خواهی و استکبارستیزی دامن زد در بخش های مختلف خاورمیانه  جهان اسلامی فعال کرد. اما عربستان با تکیه بر خصیصه شیعی انقلاب اسلامی، تاثیرات آن بر خود را مهارکرد. فی المثل جنبش انقلابی در بحرین در ابتدای دهة شصت شمسی، به شدت توسط عربستان و آل خلیفه سرکوب شد. موج سوم که در جهان عرب به «بهار عربی» مشهور شده و تاثیر گفتمان انقلاب اسلامی در آن مشهود است، مجموعه تحولاتی است که در محیط پیرامونی عربستان در خاورمیانه و شمال افریقا رخ داده و عربستان به دشواری در حال ممانعت از اثرگذاری آن بر نظم سیاسی و اجتماعی خودش است. نکته مهم این است که اگر حکومتی مردمی موفقی در یمن و در مرزهای عربستان شکل بگیرد این موجب غلیان سیاسی و اجتماعی در درون عربستان می شود. توجه کنیم که وضع شیعیان عربستان، همانند وضع شیعیان در یمن است. یعنی شیعیان عربستان از فقری مفرط به شدت رنج می برند. همچنین در فشاری فرهنگی شدیداً تحقیر می شوند. یکی از دلایل بمب گذاری های اخیر در مساجد شیعیان عربستان این است که دائماً از رسانه های  وهابی و سعودی علیه شیعیان و روافض تبلیغ می شود. بنابراین دلیل دوم خود ساختار سیاسی و اجتماعی عربستان است که تحول دموکراتیک و سیاسی در پیرامون خود را بر نمی تابد.

دلیل سوم به مناسبات و رقابت¬ منطقه ای بین ایران و عربستان باز می گردد. اختلاف ایدئولوژیک دو کشور مشهود و نمایان است. تا همین اواخر معروف بود که عربستان «رهبر معنوی» و مصر «رهبر نظامی» جهان عرب است. هدایت معنوی جهان عرب و اسلام با عربستان بود و هر مشکلی در هر جای جهان اسلام خصوصاً جوامع سنی نشین پیش می آمد این کشور برای حلّ آن حاضر بود. اکنون و در سه دهة اخیر این موقعیت خصوصاً با انقلاب اسلامی در ایران، و در سال های اخیر با ایفای نقش بازیگران منطقه ای جدید نظیر ترکیه و قطر تضعیف شده است. نتانیاهو در سخنرانی جنجالی اخیرش در در کنگره آمریکا گفت که ایران بر چهار پایتخت عربی بیروت، دمشق، بغداد، حالا نیز صنعا مسلط شده است. البته هرچند این سخنان، نوعی ایران هراسی است اما قطع مسلم این است که دیگر عربستان بر این چهار پایتخت مهم عربی و اسلامی تسلطی ندارد. هرچند روند تحولات آینده معلوم نیست، اما مسلم است که هژمونی عربستان در منطقه به چالش کشیده شده و این کشور نمی تواند چنین شکستی را در مرزهای خود تحمل کند.

دلیل چهارم تحولات داخلیِ عربستان است. اگر شیعیان یمن پیروز شوند موجب خودباوری و برانگیختگی شیعه های عربستان، و بحرین و کویت خواهند شد و این امر نظم سیاسی کهنة این کشورها را به هم بریزد. بخش دیگر تخولات داخلی عربستان هم به تغییرات سیاسی در هیات حاکمة عربستان باز می گردد: محمد بن سلمان و تیم جدیدی که به تازگی بر سرکار آمده اند در محل تلاقی دو روند اصلی ایستاده اند: یکی انتقال قدرت از «فرزندان» عبدالعزیز به «نوه ها»ی او، و دیگری انتقال قدرت از «غیرسدیری»ها به «سدیری ها«. محمد بن سلمان دقیقا سر تلاقی این دو ایستاده است و تحولات یمن نوعی آیین اثباتِ خود برای اوست. یعنی محمد بن سلمان اولین نفر از نسل دوم و از یک خانوادة سدیری است، که می خواهد نشان دهد توان مدیریتی دارد و به دنبال به حاشیه راندن رقبا به واسطة جنگ یمن است.
من فکر می کنم ترکیبی از این پنج دلیل موجب شد تا عربستان وارد جنگ یمن شود.

س: عربستان نمی توانست همانگونه که در بحرین عمل کرد، در یمن نیز دخالت کند؟

زائری: باید به تفاوت های یمن و بحرین توجه کنیم. اولاً بحرین کشور کوچکی است و موقعیت ژئو استراتژیک و ژئو پولوتیک یمن را به هیچ وجه ندارد. کم جمعیت است و کاملا از حیث اقتصادی و سیاسی وابسته به عربستان است. ثانیاً از نظر سیاسی و مذهبی هم آن تنوعی که در یمن وجود دارد در بحرین وجود ندارد. یعنی در بحرین با جمعیت هفتاد تا هشتاد درصدی مطلق شیعه، و اقلیت بیست تا سی درصدی سنی مواجهیم. تقریبا تمامی منابع قدرت در اختیار این اقلیت است. لذا حکومت بحرین با انحصار منابع و البته با حمایت عربستان توانسته مسلط شود. بیش از چهار سال است که مردم بحرین راهپیمایی و تظاهرات می کنند، اما عملاً اوضاع در کنترل دولت است. ولی در یمن منابع قدرت توزیع شده هست و دولت مرکزی یمن هیچگاه نتوانسته سلطه کامل پیدا کند. لذا نیروهای سیاسی و اجتماعی و از جمله جنبش انصارالله منابع قدرت خاصّ خود مستقل از دولت را در اختیار دارند و این کار را برای عربستان سعودی و دولت وابسته به آن دشوار ساخت. استان صعده انبار اسلحه یمن و عملاً در اختیار انصار الله است. دیگر این که تجربه های سیاسی و تجربه های تاریخی یمن را بحرین ندارد. چندین جنگ داخلی در یمن اتفاق افتاده و به شکل گیری شبکه ای از روابط و مناسبات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی متصلبانه منجر شده است.

س: اهمیت یمن برای غیر از عربستان و برای دیگر کشورهای جهان چیست؟ صرفاً به دلیل اهمیت ژئوپولتیک تنگة باب المندب است؟

زائری: اهمیت تنگه باب المندب به قرار گرفتن در مسیر آبراهة کانال سوئز است و این موضوعی متاخر است. یعنی تا قبل از کانال سوئز آنجا یک بن بست محسوب می شد و باب المندب عملاً اهمیتی نداشت. لذا اهمیت یمن لزوماً وابسته به کانال سوئز و تنگه باب المندب نیست. یکی از دلایل اهمیت یمن، اهمیت تاریخ تمدنی آن است. یمن دارای یک تمدن بسیار قدیمی است که جهان با آن آشنا است. ممکن است در جهان کسی جایی مثل جمهوری چاد را نشناسد ولی یمن در واقع سابقه تاریخی گسترده ای دارد. نکته دوم تقدم یمن در اسلام است. یمنی ها نسبت به ترک ها، ایرانی ها، آفریقایی ها، هندی ها و دیگر کشورها در اسلام تقدم دارد که از این جهت که در بین مسلمانان ممتاز است. نکتة سوم آن که شیعیان یمن اکثراً شیعه های زیدی هستند. شیعیان زیدی، سیاسی ترین فرقه شیعه محسوب می شوند. یکی از موارد اختلاف آنها با شیعیان دوازده امامی این است که اصل تقیه ندارند. یعنی اگر کسی چهارده شرط امام را داشته باشد باید خروج و قیام کند. این امر به زید بر می گردد که به خونخواهی امام حسین ع برخواست، به همین دلیل در تمام دوره حیات این جماعت چه در دوره اموی چه در دوره عباسی تا امروز در حال مبارزه بوده اند، فقط در دوره کوتاهی در دوره فاطمیان نفسی کشیدند، زیرا فاطمیان مثل ایران در آن طرف دریای سرخ گرایش شیعه داشتند و زیدی ها با تکیه بر آنها توانستند آرامشی پیدا کنند. سپس عثمانی ها بر سر کار آمدند. باز به همین ترتیب عثمانی های سنی  شیعیان را تحت فشار قرار می دادند. زیدی ها نیز در حال جنگ و نبرد با آنها بودند. این تاریخ قدیمش است.

در تاریخ جدید، یمنی ها یک دوره استعماری دارند که مواجه با پرتغالی ها و سپس انگلیسی ها است. پرتغال بندر عدن در جنوب یمن را تصرف کرد. عثمانی حمله کرده و آنجا را تصرف کرد و پرتغالی ها را بیرون راند و یمنی ها علیه عثمانی قیام کردند و آن ها را به عقب کشاندند. دوباره انگلیسی ها بندر عدن را گرفتند و تا همین اواخر یعنی تا دهه هفتاد میلادی رفت و آمد داشتند. این نیز یک مرحله از تاریخ مبارزات زیدی هاست.

مرحله دیگر بعد از فروپاشی عثمانی در ۱۹۲۴ میلادی است. البته از حدود سال های ۱۹۱۹-۱۹۲۰ معلوم شده بود این امپراتوری کم کم در حال فروپاشی است. زیدی ها از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۶ اعلام استقلال کردند و حکومت امامان زیدی را آنجا تاسیس کردند. بلافاصله نیز با عربستان سعودی وارد جنگ شد. در سال ۱۹۳۴ با تصرف چند استان جنوبی یمن توسط عربستان معاهده صلح امضا شد. البته در مقاطع تاریخی بعدی هم گاهی باهم همپیمان شدند. از ۱۹۲۶ تا ۱۹۶۱ دوره نسبتاً آرامش بخشی دارد. از ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۸ جنگ داخلی اتفاق افتاد. در اینجا عربستان و مصر با نیروهای نیابتی خاصّ خودشان در یمن در حال نبرد بودند. از ۱۹۶۸ تا ۱۹۹۰ تقسیم یمن اتفاق افتاده و یمن شمالی و یمن جنوبی تشکیل می شود. یمن شمالی دموکراتیک و یمن جنوبی سوسیالیست است. اینجا یک نکته بسیار اهمیت دارد که یمن تنها کشور جهان عرب محسوب می شود که در دوره جنگ سرد همانند کره و ویتنام دو قطبی شد. در واقع این نشان می دهد که کشور های بزرگ مثل آمریکا شوروی در آنجا منافعی داشته اند. به دلیل آنکه آنجا تنگه ی سوئز و دریای سرخ است و شرق و غرب عالم را به هم وصل می کند، و جای مناسبی برای مداخلات قدرت های بزرگ بوده و هست..

در سال ۱۹۹۰ اتحاد دو تا یمن را شاهد بودیم. یعنی حدود سی و هشت سال دو یمن از هم جدا هستند. وحدت اولیه چهار سال دوام داشت و در سال ۱۹۹۴ یمن جنوبی به این دلیل که فکر می کنند سهمی که می بایست از یمن به دست آورند به دست نیاورده اند شورش کردند. دوباره جنگ داخلی در سال ۱۹۹۴ از سر گرفته شد که تا سال ۱۹۹۵ به طول انجامید و یمن شمالی و علی عبدالله صالح بر یمن جنوبی پیروز شده و باز یمن یکپارچه شد.

در سال ۲۰۰۰ اولین منازعه بین دولت مرکزی و  حوثی ها اتفاق می افتد. این جنگ یک جنگ اولیه و خردی است. منتها عمدتاً در ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ است که شش جنگ بین دولت مرکزی و حوثی ها اتفاق می افتد. سپس پایان جنگ با توافق نامه دوحه توسط دولت اعلام می شود. از سال۲۰۱۲ نیز انقلاب یمن اتفاق می افتد. این انقلاب در ۲۰۱۳ به پیروزی می رسد اما ۲۰۱۴ شکست می خورد و نتیجه نهایی آن هم همین اتفاقات فعلی است که حوثی ها و جنبش انصارالله وارد استان های مختلف یمن شدند.

بنابراین اهمیت یمن صرفاً به دلیل وجود کانال سوئز نیست زیرا هم به لحاظ تاریخی هم به لحاظ سیاسی، مورد توجه قدرت های بزرگ و محل منازعة غیریمنی ها بوده است.

یکی دیگر از دلایل اهمیت یمن، قرار گرفتن آن در همسایگی آفریقاست. در واقع کشورهای ساحل آفریقایی دریای سرخ است که شامل جیبوتی و اریتره و سومالی و از همه مهمتر مصر و سودان است که در تحولات جهان اسلام نقش بسیار مهمی دارند. همین موقعیت موجب شده تا یمن در تمام این ادوار حیاتش به حوزه عمومی فعالی برای بحث و جدل و مناظره و شکل گیری احزاب و گره¬ های سیاسی، گفتگو بین فرقه های مختلف اسلامی یا بحث های روشنفکرانه و نواندیشانه در مورد نسبت اسلام و جهان جدید و مناقشه گروه های اسلام گرا با سوسیالیسم، لیبرالیسم، و تکفیری ها و سلفی ها بدل شود. در واقع مجمعی از افکار و اندیشه های مختلف در مقاطع مختلف تاریخی در یمن وجود داشته است. مشهور بود که یمن دروازه ورودی جهان عرب است. بعضی ها هم دروازه جزیره العرب گفته اند. مقصودشان هم ورود همین افکار و اندیشه هایی است که وارد جزیره عرب می شود.

واقعیت دیگر این است که به رغم چنین اهمیتی، یمن در چهار دهه گذشته عملاً به حیات خلوت عربستان بدل شده و عربستان هر کاری که خواسته در یمن انجام داده است. این کشور مصداقی از یک کشور « عقب نگه داشته شده» است. عریستان سعودی اجازه نداده هیچ پیشرفتی و تحولی در یمن اتفاق بیفتد.

س: به نظر می رسد که تحولات یمن از سه بعد ایدئولوژی، رهبری قوی و انسجامی که بین گروه های مختلف یمنی ایجاد کرده، از دیگر تحولات منطقه متمایز می شود.

زائری: بله این مطلب درست است. وضع متفاوت حوثی ها را از دو جنبة اعتقادی و تشکیلاتی می¬توان بررسی کرد: اول اعتقاد به وجود رهبر در میان حوثی هاست. زیدی های جارودی و حوثی ها اصل امامت و وجود رهبر را یک اصل ذاتی مذهب خود می دانند. عقیده آنها این است جامعه ی زیدی هیچوقت نمی تواند بدون امام و رهبر باشد. این به لحاظ نظری و به لحاظ تاریخی یک امر معین شده است. یعنی هر زیدی می داند که اگر بخواهد کاری انجام دهد باید پشت سر رهبری باشد، و اگر نباشد هیچ کاری انجام نمی دهد. البته از این اصل گاهی تفاسیر دیگری هم صورت گرفته است، اما در هر حال وجود رهبر یک اصل اساسی در میان آنهاست. آنها معتقدند که رهبر باید چهارده خصوصیت داشته باشد، صفاتی مانند شجاعت و عدالت و زیرکی و مدیریت و آگاهی به اوضاع زمانه و نظایر آن که وجود آنها باعث شود رهبری حوثی ها افرادی توانمند و کارآمد باشند. شبیه صفات و شرایطی که در قانون اساسی ما برای ولی فقیه آمده است. به این ها دو خصیصه علوی-فاطمی بودن و قیام بالسیف نیز باید افزود. بنابراین نکته اول این است که امام و رهبر رکن زندگی زیدی هاست و در هر کاری از جمله در فعالیت های سیاسی و اجتماعی به ویژه در جنبش انصارالله از رهبر تبعیت می کنند.

دوم بعد تشکیلاتی و سازماندهی است. از حیث تاریخی، جنبش انصارالله دو مرحله قبل از خودش دارد: یکی «شباب المؤمن» و قبل از آن «اتحاد شباب» است. اتحاد شباب در سال ۱۹۸۶ تشکیل شد. جمعی از علمای زیدی تصمیم گرفتند کار فرهنگی انجام دهند و این مجموعه را ایجاد کردند. در سال ۱۹۹۰ که دو یمن با هم متحد می شوند و فضای بهتری در این کشور به وجود آمد زیدی ها نیز تصمیم گرفتند کار سیاسی انجام دهند و حزبی به نام «حزب الحق» تاسیس کردند که سید حسین بدرالدین تنها نمایندة حزب الحق در مجلس یمن در دورة ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷ است. تا اینکه در درون حزب الحق اختلافاتی پیش آمد. یعنی زیدی ها در فعالیت های سیاسی با هم اختلاف پیدا کردند. اختلافات درون حزب به خاطر مباحث داخلی کشور یمن و بعضی مسائل اعتقادی، موجب فروپاشی آن شد. این دو تجربه هر دو شکست خورد اما مبنایی برای کار تشکیلاتی سیاسی و فرهنگی در اختیار زیدی ها قرار داد. سید حسین بدرالدین از مجموعه حزب الحق جدا شد و مجموعه «شباب المؤمن» راه اندازی کرد. هدف اولیة اعلام شدة  این مجموعة تازه، از همان ابتدا هدف فرهنگی اعلام شد نظیر فعالیت های فرهنگی که ما هم در ایران با آن آشنا هستیم شامل برگزاری اردوها، کارهای آموزشی، عقیدتی و برنامه ورزشی برای جذب جوانان. ضمناً یک کار ساختاری مهم هم انجام دادند و آن بر جسته کردن «مدرسه» در کنار «مسجد» بود. سیدحسین «مدرسه» تاسیس کرد زیرا مساجد زیر نظر علمای زیدی سنتی بود و آنها با افکار انقلابی و نواندیشانة سیدحسین الحوثی ناسارگار بودند. دلیل جدایی او از حزب الحق هم اختلافات بود. او پایگاه سنتی مساجد را به علمای سنت گرای زیدی واگذار کرد و ساختار مدارس را برجسته کرد. در واقع اعضا و کادر جنبش انصارالله، همان تربیت شده های مدارسی هستند که سید حسین بدرالدین راه اندازی کرد.

س: این در چه زمانی اتفاق افتاد؟
زائری: عرض کردم سال ۱۹۹۴ بدرالدینِ پدر یک سال قم بود و سید حسین بدرالدین هم با اندیشه های امام خمینی آشنایی پیدا کرد. در واقع در مدرسه ها چیزهایی می گفنتد که به افکار امام خمینی (ره) نزدیکتر بود. این نکته را خوب است اینجا تاکید کنم که از نظر سید حسین بدرالدین امام خمینی یک «امام» است و امام زیدی ها نیز هست. امام زمان است که باید از او تبعیت کرد. سیدحسین بدرالدین کتابی در مورد اندیشه های امام خمینی دارد و فی المثل اطلاق صفت «شیطان» به آمریکا از طرف امام خمینی (ره) را بسیار می پسندید. یا او در تفسیر این که چرا آمریکا «شیطان بزرگ» است گفته دلیلش این است که از نظر امام خمینی (ره)، یهود و اسرائیل هستند که آمریکا را  می چرخانند. یعنی امام خمینی از آمریکا فراتر رفته و به یهود و اسرائیل رسیده است. این مخالفت با یهود و اسرائیل یک بخشی ثابتی از شعار انصارالله شده است. به هر حال این عقبه اتحاد شباب، حزب الحق، آشنایی با امام خمینی (ره) و تاسیس شباب المؤمن، مقدمه ای برای تشکیل جنبش انصارالله شد. این خیلی مهم است که یک بازة زمانی پانزده بیست ساله صرف شد تا جریانی شکل گیرد که محصول نهایی اش، انصارالله است. این نکته در سازمان دهی بسیار مهم است. یعنی سازمان دهی حوثی ها بسیار فشرده است، و دلیل مقاومت¬شان نیز همین است.

یک دلیل مهم دیگر برای انسجام حوثی ها، خود سید حسین بدرالدین و شخصیت اش هست که به تعبیر جامعه شناسان برای حوثی ها صورت یک «کاریزما» و اسطوره را دارد. در ۲۰۰۴ که بدرالدین قیام خود را در کوه های صعده آغاز کرد گفته شده با هفتاد نفر از یاران خود به کوه های صعده رفتند. چهل روز آنها را محاصره کردند و در تمام این چهل روز آب و غذا بر آنها بسته بودند. بعد آنها را بمباران هوایی کرده و هر دویست نفر به علاوه سیدحسین بدرالدین را کشتند. در بازخورد این واقعه یک اتفاقاتی رخ داده است که ویژگی معنوی و نیروی برانگیزاننده ای برای نیروی حوثی و انصارالله ایجاد کرده است. مثلا گفته اند سید حسین بدرالدین فرزند شیرخواره ای داشت که همسرش او را جلوی نیرو های دولتی گرفته و گفته که به این بچه رحم کنید و آب و شیر دهید. اما نیروهای دولتی جوابش را با بمباران دادند و بچه و همسرش کشته شدند. خوب! این واقعه با آن چیزی که در کربلا اتفاق افتاده قرابت پیدا می کند. همچنین در ۲۰۰۴ که سیدحسین بدرالدین کشته شد، جنازه او را تحویل ندادند. دو تا اتفاق افتاد یکی این که حوثی ها  گفتند اصلاً او کشته نشده و خواهد آمد. این همان موعودگرایی است. در ۲۰۱۳ که انصارالله قدرت گرفت و بعدتر صنعا را تحت کنترل درآورد جنازه او را تحویل گرفته و دفن کردند. در این مراسم تدفین میلیون ها نفر شرکت کردند. توجه داشته باشید او در زمانی که به کوه های حوث در اطراف صعده رفته هفتاد نفر همراه داشت، اما وقتی او را تشییع کردند جمعیتی میلیونی حاضر شدند. این خود یک نیروی معنوی است که پشت این شخصیت وجود دارد و می تواند افراد را به حرکت در بیاورد.

نکته مهم دیگر شخصیت رهبر فعلی انصارالله یعنی سید عبدالملک الحوثی است که جوانی در دهة سوم زندگی اش هست، و البته سن زیادی نیست. این آدم یک تبار کاریزمایی دارد. یعنی قدرت کلامی و بیان حماسی بسیار مناسبی دارد. کار مهمی که انجام داده این است که توانسته بر شکاف هایی که در جامعه یمن وجود دارد غلبه کند. اگر به مقایسه قبلی بین یمن و بحرین بازگردیم یک خصیصة مهم یمن، همین شکاف های تودرتو و چند لایه است در حالی که بحرین یک شکاف ساده بین اکثریت شیعه و سنی وجود دارد. کار مهمی که سید عبدالملک انجام داد همین توان کاریزماتیک اوست که توانسته او را فراتر از شکاف هایی که در جامعه یمن وجود دارد قرار دهد.

س: کمی هم در مورد شعارها و ایدئولوژی انصارالله توضیح دهید

زائری: معمولاً ایدئولوژی ها ابزاری برای برجسته کردن خط تمایز یک گروه از دیگر گروه¬هاست. کار مهمی که حوثی ها و عبدالملک انجام داده اند این است که در این چند سال روی خطوط ایدئولوژیک خودشان که تشکیل دولت اسلامی است تأکیدی نکرده اند؛ نه این که آن عقیده را کنار گذاشته باشند، ولی به دلیل شرایط مبارزه، بیشتر بر روی مسائل عمومی تکیه کردند نظیر حفظ استقلال ملی یمن در مقابل عربستان وآمریکا که یک مسأله تاریخی برای هر یمنی است، یا مسالة فقر و نابرابری که برای همة یمنی ها ملموس و محسوس است. همانطور که گفتم سطح فقر در یمن بسیار بالاست. این در حالی است که گفت می شود منابع نفت این کشور از عربستان بیشتر است، ولی عربستان هیچوقت اجازه نداده توسعه ای در این زمینه در یمن اتفاق بیفتد. حوثی ها و انصارالله و عبدالملک بر روی این دو یعنی حفظ استقلال ملی و کاهش سطح نابرابری تأکید بسیار دارند و اساساً یکی از دلایل اولیة شروع انقلاب اخیر این کشور، قیمت سوخت بود ک یکباره ۳۰۰ برابر افزایش پیدا کرد.

همچنین مبارزه با گسترش سلفی گری در یمن شعار دیگر انصارالله است. در واقع سنی های یمن از مذهب شافعی بودند ولی عربستان سعودی با تزریق پول و انجام کار فرهنگی، شافعی ها را به وهابی تبدیل کرد. یعنی گرایش حوثی ها از شیعه زیدی به شیعه ی اثنی عشری پاسخی است به تمایل شافعی ها به وهابی گری. حوثی ها معتقدند باید جلوی گسترش سلفی گری و وهابی گری را گرفت و این یک خواست عمومی در یمن است. نکته دیگر مبارزه با فساد حکومتی است. یمن از حیث اقتصادی و اداری جزء فاسدترین کشورهای جهان است. سطح فساد در حوزة اقتصادی و نظامی بسیار وسیع است و مخالفت با آن، یکی از راهبردهای مهم انصارالله است. انصارالله به خصوص بر «وحدت یمن» تکیه دارند که مساله تاریخی برای یمنی هاست. عربستان خیلی مایل است که یمن از هم جدا شود. آنها منصور هادی را به عدن فرستادند تا  مناقشه شمال و جنوب تکرار شود اما انصارالله با آنا مقابله کردند.

در مجموع انصارالله خیلی از حزب الله لبنان متأثر هستند. حتی تفسیر هایی دارند که سید حسن نصرالله تبار یمنی دارد. به همین خاطر الگوی حزب الله لبنان مدنظر انصارالله است. می دانیم که لبنان همانند یمن یک جامعه متکثر سیاسی، اقتصادی و مذهبی است و هر گروهی باید بر اموری عمومی تکیه کند تا دیگر گروه ها را بتواند با خود همراه سازد. در کل انصارالله جنبش بسیار کلاسیکی است که ابتدا با کار فرهنگی آغاز کرد و سپس وارد حیطة سیاسی شد و پس از انسجام تشکیلاتی، به کارزار نظامی وارد شده اند. این شیوه کلاسیکی است که در تمام انقلاب های موفق دنیا اتفاق می افتد: اول از طریق کار فرهنگی کادر سازی می کنند، سپس به فعالیت سیاسی و اجتماعی روی می آورند، و در صورت لزوم زمانی که به بن بست می رسند سراغ فعالیت مسلحانه می روند. مجموعة این موارد انصارالله یمن و طرفدارانش را از جنبش های دیگر جدا می کند.

س: الگوی انقلاب مصر در منطقه تسری پیدا کرد و در نهایت این الگو به شکست انجامید. اما همانطور که گفتید الگوی انقلاب یمن متفاوت است. چقدر امکان دارد این الگو در منطقه تسری یافته و جایگزین الگوی انقلاب مصر در دیگر کشورهای اسلامی شود؟

زائری: باید به ساختار یمن توجه کرد. همان طور که گفتم وضع یمن با عراق و لبنان کاملاً مشابه است. ما با جامعه ای چندساختی متکی بر تنوع مذهب، قومیت یا جغرافیا مواجهیم. در واقع این وضع عمومی تر شیعیان در کشورهای منطقه خاورمیانه است. آنها یا اقلیتی قدرتمند در مقابل اکثریت غیرشیعی هستند، و یا اکثریتی کم قدرت در مقابل اقلیت های قدرتمند غیرشیعی. در هر حال جمعیت این کشورها کاملاً شیعه نیستند. البته شیعیان زیدی و اسماعیلی و اثنی عشری در یمن اکثریت هستند و نزدیک به پنجاه درصد جمعیت را شکل می دهند. حال اگر انصارالله در یمن موفق شود، یک فایدة بسیار مهمی آن هم این است که برای سومین بار الگوی انقلاب اسلامی توانسته در جوامع چندساختی به موفقیت برسد و نظام سازی کند.  مورد حزب الله در لبنان، شیعیان عراق، و ان شاءالله انصارالله یمن نشان دهندة قابلیت انتقال و صدور آرمان انقلاب اسلامی خواهد بود.

علا.ه بر این، از حیث سازکاندهی و کار تشکیلاتی نیز برخی مشابهت ها قابل شناسایی است: شیخ نمر در عربستان،  شیخ علی سلمان در بحرین، در واقع رهبران شیعیان هستند. همچنان که عبدالملک یا سید حسین الحوثی در یمن، یا سید حسن نصرالله در لبنان، یا آیت الله سیستانی در عراق همگی در جایگاه رهبری دینی و سیاسی توامان قرار دارند. در واقع اصل رهبری، ذاتیِ الگوی انقلاب اسلامی است.

تصور می کنم که دو تمایز مهم جنبش های متاثر از الگوی انقلاب اسلامی، یکی همین عمل همزیستانه و دیگری اصل رهبری است که از قضا هر دو در انقلاب مصر نیست.

س: سازمان رسانه ای انصارالله چگونه است؟ شما گفتید سید حسین بدرالدین با ۲۰۰ نفر به کوه ها فرار کرد اما پس از چند سال یک ملیون نفر برای تشییع جنازه او حاضر می شوند. این اتفاق توسط مدارسی که اشاره کردید صورت گرفت یا سازمان رسانه ای داشتند؟

زائری: یکی از نوآوری های مهم انصارالله، سیاست رسانه ای آنهاست. البته بدواً و در زمان علی عبدالله صالح امکان سازماندهی رسانه ای گسترده را نداشتند. تنها بعد از انقلاب اول و برکناری علی عبدالله صالح است که فضایی برای کار رسانه ای فراهم شد. پیش از این آنها یک سیستم اطلاع رسانی سنتی داشتند که مثل هر جای دیگری در قالب روزنامه ها و مطبوعات و یا برخی ابزارهای جدید نظیر فیس ¬بوک و توییتر بود که البته نسبت به دیگر انقلاب های عربی، آنها محدودیت بیشتری هم در استفاده از این رسانه های جدید داشتند. اما کار مهم رسانه ای که انجام دادند تاسیس تلویزیون المسیره است که موجب شد برای اولین بار صدای آن ها شنیده شود. در واقع المسیره همان کاری را برای انصارلله می کند که المنار برای حزب الله لبنان می کند.

س : در گذشته موازنه قدرتی در منطقه حاکم بود. انقلاب های منطقه به گونه ای بود که به نظر می رسید این موازنه به ضرر غرب و عربستان به هم بخورد. بنابراین این کشورها تلاش کردند با جابجایی حاکمان و یا قومیتی کردن قدرت (مانند لیبی) این موازنه را حفظ کنند. ورود انصارالله به عرصه قدرت چه نقشی در برهم خوردن این وازنه دارد؟

زائری: در واقع مهمترین اتفاقی که می افتد همین است. حوثی ها اکثریت را در یمن دارند و اگر یک انتخابات آزاد برگزار شود حوثی ها هم به دلیل حمایت شیعیان، و هم به دلیل تأکیدی که بر منافع عمومی یمن دارد، قطعاً جایگزین دولت فعلی یمن می شوند و نیروی تازه ای به جریان مقاومت افزوده می شود و موازنه تغییر خواهد کرد. عربستان کارهای زیادی کرده و می کند تا این اتفاق نیفتد. در واقع جنگ و حمله نظامی به یمن، آخرین کاری است که عربستان انجام داده است. یکی از اولین کار ها همان طور که گفتم این بود که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ دولت یمن با حوثی ها جنگید، در جنگ ششم که آخرین  جنگ بود، خودِ عربستان وارد جنگ شد. آمریکایی ها نیز کمک کردند تا آن ها راسرکوب کنند اما موفق نشدند. در مرحله عربستان همه تلاش خود را به کار بردند تا علی عبدالله صالح بر سر کار بماند ولی باز هم موفق نشدند و انصارالله آمدند، صنعا را محاصره کردند و عبدالله صالح زخمی و از یمن خارج شد. یکی از کارهای مهم عربستانی ها در این مقطع تلاش برای تغییر مسیر انقلاب بود که موفق هم شدند. یعنی به جای آنکه انقلابیون سرکار بیایند، منصور هادی که معاون علی عبدالله صالح و یکی از سرکوب کنندگان جنوبی ها در سال ۱۹۹۴ بود جانشین وی شد.

قرار بود منصور هادی اهداف انقلاب را محقق کند ولی نه تنها در مسر انقلاب گام برنداشت بلکه تلاش مضاعفی برای انزوای انقلابیون و تحکیم قدرت عربستان انجام داد. انقلابیون وقتی دیدند که او به آرمان های انقلاب وفادار نیست، صنعا را اشغال کردند. باز هم عربستان سعی کرد منصور هادی را نگه دارند، حتی تلاش کردند مسئول دفتر او را جانشین اش کنند. بعدتر که کاخ ریاست جمهوری محاصره شد، منصورهادی را به عدن منتقل کردند و سعی کردند دوباره شکاف جنوبی و شمالی را فعال کنند. آن جا هم موفق نشدند و انصارالله و همپیمانانش اغلب استان ها جز دو تا استان شرقی حضرموت و شبوه را در کنترل گرفتند. در واقع عربستان سعودی هر کاری را می توانست انجام داد تا این موازنه قوا به هم نخورد. نظیر همان کاری که در مصر انجام دادند و السیسی را جایگزین مرسی کرد. مداخله عربستان، مداخله ای پیچیده و طولانی است. همان طور که گفتم یمن حیاط خلوت عربستان بود. بنابراین کلکسیونی از سیاست ها و راهبردها در مورد یمن به کار گرفتند و موفق نشدند. آن چیزی در این عدم موفقیت اهمیت دارد ساختار درونی محکم انصارالله به عنوان یک گروه عقیدتی است که در شش جنگ با نیروهای دولتی آب دیده و توانمند شده اند. بخاطر توان مدیریتی بالا و نظامات عقلانی شان، توانسته اند مقاومت زیادی از خود نشان دهند.

 س: چرا انصارالله با تأنی وارد حجمه های سنگین مثل تهاجم موشکی به عربستان می شود.می دانیم در غزه موشک های « فجر ۳» حماس بود که نجاتش داد.

زائری: سؤال عمومی تری که همه می پرسند است همین است که که چرا انصارالله با عربستان سعودی درگیر نمی شوند: اولاً چرا عربستان وارد فاز حمله زمینی به یمن نمی شود؟ و ثانیاً چرا یمنی ها پاسخ درخوری به عربستان نمی دهند؟ سابقة جنگ بین دو کشور دو مورد را نشان می دهد: اولاً در ششمین جنگی که بین حوثی ها و دولت یمن رخ داد، عربستان هم وارد جنگ با حوثی ها شد. حوثی ها تا ۳۵ کیلومتری خاک عربستان نفوذ کردند و منطقه ای به نام جبل دخان را هم به تصرف خودشان در آوردند. این امر گواه این است که حوثی ها توان چنین اقداماتی را دارند. در واقع یمنی ها افراد سلحشوری هستند و شمشیر یا خنجری که روی شالشان می بندند بیانگر همین روحیه¬شان است. تاریخ شان نیز همین نشان می دهد خصوصا در مناطق شمالی که دائماً در حال جنگ و قیام بوده اند. نکته دومی که انگیزه انصارالله را زیاد می کند سه استان جنوبی عربستان به نام های «نجران» و «جیزان» و«عیسر» است. این سه استان در جنگ ۱۹۳۴ عربستان و یمن، به عنوان غرامت های جنگی، به مدت بیست سال تحت اجارة عربستان در آمد. ولی هیچ وقت به یمن بازپس داده نشد. لذا یمن و انصارالله، اساساً نسبت به مناطقی از عربستان ادعای ارضی نیز دارند.

اما چرا انصارالله دست به حملة متقابل نمی زند؟ دلیل اصلی این است که عربستان خود را خادم حرمین شریفین معرفی می کند و چنانچه گفتم برای برخی کشورهای اسلامی و عربی، موقعیت پدر و رهبر معنوی را دارد. این امر خصوصا برای کشور های شرقی ترِ جدید الاسلام مثل پاکستان و بنگلادش و مسلمانان هند که اصلا ماهیت و دلیل هویتی شان، اسلام است و مکه و مدینه برایشان حرمت ویژه دارد، موضوعیت دارد. مسالة مهم این است که اگر انصارالله به عربستان حمله کند و «مهاجم» تلقی شود، بهانه ای برای مظلوم نمایی به دست عربستان می دهد که ائتلاف ساختگی و اجاره ایش علیه یمن را مدام تقویت کند. مثلا پاکستان دعوت و فشار عربستان برای پیوستن به ائتلاف عمدتاً عربی فعلی را رد کرد، و دخالت خود را تنها موکول به تهدید نسبت به تمامیت ارضی عربستان کرد زیرا بر اساس همان قاعدة نانوشته، مسلمانان شرقی خودشان را مدافع اسلام و مکه و مدینه و در مجموع عربستان می دانند. اگر عربستان مورد تعرض حمله زمینی یمنی ها واقع شود، دایره ائتلاف علیه یمن گسترش می یابد. همین الان هم عربستان از نیروهای پاکستانی در سرکوب بحرینی ها استفاده می کند و اصلاً بخش مهمی از پلیس هم در عربستان و هم در بحرین پاکستانی هستند. جمعیت پاکستان زیاد است و در ازای دریافت پول خوب، به کار گرفته می شوند.

نکتة بعدی مبحث نظامی است. ارتش یمن در وضع فعلی، چند پاره است: بخشی از آن هوادار انصارالله است، بخشی به منصور هادی وفادار است، و بخشی دیگر هم تابع علی عبدالله صالح است. لذا ارتش یمن انسجام خود را از دست داده و نمی تواند جنگ کلاسیک زمینی را آغاز کند.

نکته سوم هم این که هیچ توسعة نظامی در یمن اتفاق نیفتاده و اصولاً عربستان اجازة چنین کار را نداده است. طبیعی هم هست که عربستان با پیشرفته ترین هواپیماها و سلاح های نظامی که درا ختیار دارد، احساس خطر کند و یمن را خیلی عقب نگه دارد تا به تهدید بدل نشود. سلاح هایی که در اختیار حوثی ها عمدتاً سلاح های سبکی است. به استان صعده که مرکز ثقل حوثی¬هاست، «سوق الاسلحه» می گویند و بازار اسلحة یمن آنجاست. حتی در سطح وسیعتری می گفتند مرکز تهیه اسلحه جزیره العرب همان استان صعده است. حالا تصور کنید جمعیت کل یمن بین ۲۵ تا ۲۷ میلیون نفر است، اما در استان صعده حدود هفتاد میلیون اسلحه وجود دارد، یعنی به ازای هر یمنی چندین اسلحه هست. اما نکته بسیار مهم این است که این اسلحه ها اسلحه های سبکی هستند. هواپیما در اختیار ندارند و  فرودگاه ها را نیز عمدتاً عربستان تخریب کرده است. برخی از هواپیماها ناقص و نیمه کاره شده اند، بعضی اسلحه های موجود در صنعا نیز قدیمی و مربوط به جنگ های داخلی یا کمک های معمر قذافی است. در یمن اسلحه زیاد است و ضرب المثلی هست که می گوید قیمت یک نارنجک از قیمت یک قرص نان کمتر است. این سلاح ها به درد جنگ داخلی می خورند اما به درد درگیر شدن با کشور قدرتمند خارجی مثل عربستان نمی خورند!

س: نقش ایران در تحولات یمن چیست؟

زائری: ایران در مشی کلی انصارالله کاملا مؤثر است. یعنی وقوع انقلاب اسلامی موجب شد آن ها به یک خودباوری برسند. این در سید حسین الحوثی کاملاً مشهود است. نکته دوم دلگرمی نیروهای مبارز شیعه به وجود جمهوری اسلامی است. گفته شده احساس سید حسین و سید عبدالملک نسبت به رهبر معظم انقلاب همانند احساس سید حسن نصرالله نسبت به رهبری بوده، و ماهیت معنوی و عاطفی دارد. از موضع گیری های مسئولان ایران و خصوصا رهبر انقلاب می توان فهمید که میل زیادی برای حمایت و مساعدت نسبت به آنها وجود دارد ولی عملاً امکانی برای حمایت از آنها وجود ندارد. من تصور نمی کنم که ایران بتواند کاری بیش از آنچه که تا الان انجام داده را انجام دهد. یعنی عمده کارهایی که ایران می تواند انجام دهد فعالیت های دیپلماتیک برای آرام کردن اوضاع و یا برخی حمایت های انسانی هست. در واقع عربستان با پرداخت پول بسیار زیاد، بسیاری از کشورهای همسایه و مجاور یمن را تطمیع کرده و ایران عملاً سکویی برای مداخله مستقیم در یمن ندارد. ایران هیچ مرز جغرافیایی با یمن ندارد و همین امر کار را بسیار دشوار می کند. ما نیازمند یک دوره آرامش و ترک مخاصمه هستیم تا نیروهای انصارلله دوباره تقویت شوند.

س: یعنی امکان ندارد ایران با وجود ادامه تهاجمات وارد فاز تهاجم رو در رو با عربستان شود؟

زائری: عربستانی ها و خصوصاً آمریکایی ها احتمالاً بی علاقه نیستند که ایران را وارد یک جنگ منطقه ای کنند ولی فکر می کنم قوه عاقله جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده و به درستی هم رأی می دهد که خودش را درگیر جنگ نکند، چون اصلا سکویی برای جنگیدن ندارد. تنها مرزی که آنجا هست و ایران می تواند از آن استفاده کند مرزهای عمان است که اولاً مناطق بیابانی است و ثانیا تحت نظارت مستقیم عربستان، سیستم های اطلاعاتی آمریکا و کشور های دیگراست. بنابراین به نظر می رسد ایران باید بیشتر برود به سمت اولاً کمک های رسانه ای و تبلیغاتی، ثانیا کمک های دیپلماتیک برای آرام کردن اوضاع و بتواند طرفین درگیری را پای میز مذاکرات بنشاند. اگر فشاری که اکنون بر انصارالله هست قدری کاسته شود آنها راه ها و منابع خاصّ خودشان را برای بازسازی و تقویت توان شان در اختیار دارند.

س: در سال های اخیر اتحاد استراتژیکی بین ایران، روسیه و چین ایجاد شده و در مقابل نظم تک قطبی جهان قرار گرفته اند. این اتحاد در عرصه های گوناگون بین المللی نقش مؤثری ایفا کرده است. اما در قضیه یمن، خصوصاً روسیه قدری متزلزل رفتار می کند. پیش از تهاجمات، با جلوگیری از صدور قطعنامه، کمک های شایانی به انصارالله کرد. اما در مقاطع دیگر مانع از صدور قطعنامه نشد. نسبت روسیه و یمن چیست؟

زائری : نزدیکی ایران و چین و روسیه خصوصاً در قالب پیمان شانگهای حرف درستی است، اما تا رسیدن این کشورها به سیاست واحد در مسائل بین المللی راه زیادی در پیش است. موضع چین و روسیه در مورد رویدادهای یمن را باید در راستای استراتژی بین المللی کلی آنها دید. مشخصاً در مورد روسیه، این کشور زیر دَین وقایع و انقلاب اوکراین است. در جریان انقلاب ۲۰۱۴ که در اوکراین اتفاق افتاد، روسیه انقلابیون را متهم به «کودتا» کرد و بر همین اساس، اقدام به مداخله در اوکراین و حمایت از جدایی طلبان روس کرد. کاری که عربستان در مورد یمن و انصارالله انجام داد متکی بر همان منطق روسیه است. و مدعی اند که انصارالله کودتا کرده و استان های یمن را به تصرف درآورده است. آنها همچنان منصورهادی را دولت مشروع یمن می دانند و و خواستار بازگرداندن او هستند. تصور می کنم موضع روسیه در مورد تحولات یمن را باید بر همین اساس فهمید. در واقع روسیه از مشروعیت دولت قانونی منصور هادی، وقتی در عدن بود حمایت کرد و از قطعنامه ای که شورای امنیت از انصارالله می خواست استان های یمن را ترک کند و برگرداند دفاع کرد. من فکر می کنم دلیل آن مشابهت یمن با وضع اوکراین است و روسیه به دلیل عملکردش در آن کشور، مجبور به داشتن چنین موضعی بود.

در مورد چین هم باید توجه کرد که چین به طور کلی علاقه¬ای به دخالت در رخدادهایی از این نوع ندارد. چین موضع محافظه کارانه ای دارد و چنین موضوعاتی در سطح بین المللی چندان توجهش را جلب نمی کند. اولاً بیشتر متمایل به تصمیمات روسیه و همینطور فعالیت های دیپلماتیک دیگر کشورهاست. ثانیاً از منافع خود حمایت می کند لذا بنظرم موضع چینی ها در اینجا یک موضع تبَعی است. البته در مجموع باید دید بقیه تحولات خاورمیانه که اتفاق می افتد روی تصمیم گیری روس ها چه تأثیری می گذارد. از این نکته نیز نباید چشم پوشی کرد که روسیه بدش نمی آید در کنار مرز های عربستان یک پایگاهی در اختیار داشته باشد که بتواند برای توازن مناسبات از آن استفاده کند. خصوصاً که عربستان تهدید کرده گروه چچنی های داعش را در روسیه فعال می کند. بنظر می رسد روسیه موضعی بینابینی اتخاذ کند که در آن نه انصارالله خلع سلاح شود و نه دولت هوادار عربستان سر کار بیاید، و احتمالا به این وضع بینابینی رضایت خواهد داد. منتها تحولات خود منطقه تأثیر بیشتری دارد. فی المثل نتایج انتخابات ترکیه وضع را کاملا دگرگون کرد، یعنی اگر روال به این سمت برود که مخالفان حزب عدالت وتوسعه و اردوغان مأمور تشکیل دولت شوند در این صورت سیاست های ترکیه در مورد حمایت از تکفیری ها، النصره و گروه های دیگر تغییر خواهد کرد. به نظر می رسد که از حیث مسائل بین المللی، بخشی از سرنوشت یمن وابسته به تحولاتی که در خاورمیانه اتفاق می افتد خواهد بود و هم در موضع ایران و هم در موضع عربستان، روسیه و چین تأثیر خواهد داشت.

س: شما آینده ی یمن را چطور می بینید؟

زائری: البته باید دید مذاکرات و روند تلاش های دیپلماتیک به چه سمتی می رود. حداقل این است که شیعیان زیدی و انصارالله، دیگر آن وضع دو سال قبل را نخواهند داشت. الان بیش از هفتاد درصد یمن خصوصاً استان های پرجمعیت و دارای سکنه غربی، جنوبی و شمالی در اختیار انصارالله و هم پیمانانش است. تأکید می کنم انصارالله و هم پیمانانش، یعنی نیروهای علی عبدالله صالح، قبیله حاشد، قبیله بکیل و برخی قبیله های کوچکتر. یعنی هر اتفاقی بیفتد انصارالله هم به دلیل ساختار تشکیلاتی و نیروی رزمنده اش و هم درایتی که دارد برگ برنده را در اختیار خواهد داشت. در واقع قدرت انصارالله، تعیین کننده اصلی است. حوثی ها یک گروه عقیدتی و دینی هستند، و همیشه اتکای مجاهدان راه حق به نیروی ایمان شان و نیز درایت و تدبیرشان است و این در انصارالله مشهود است. کمک های روسیه فرع بر این نیرو و توان است.

س: تاثیر این رخدادها بر سیاست قدرت های منطقه نظیر عربستان و ایران چه خواهد بود؟

زائری: از حیث راهبردهای جمهوری اسلامی، دستکم آن است که یک جنبش هوادار جمهوری اسلامی و پیرو شعارهای انقلاب اسلامی فربه تر و قدرتمندتر شده، و در برخورد باحوادث و رویدادها پختگی بیشتری پیدا کرده و این از مهمترین نتایج این رخدادهاست که هیچوقت به عقب بر نمی گردد. حتی اگر انصارالله را از همه استان ها جمع کنند و به صعده ببرند، باز این نیروی سیاسی اجتماعی که تولیدشده ذخیره می شود و در جای خود عمل خواهد کرد.

تأثیراتی نیز بر عربستان خواهد داشت. شیعیان عربستان دو دسته هستند. یکی شیعیان الشرقیه هستند که در قطیف و احساء هستند. آن ها شیعه دوازده امامی هستند و تا حدودی به مناطق بحرین نزدیک ترند. منتها عربستان در آن سه استان جنوبی¬اش که متعلق به یمن است، حدود یک میلیون شیعه زیدی دارد و پیروزی انصارالله هم بر شیعیان زیدی و اسماعیلی جنوبی و هم بر شیعیان دوازده امامی تأثیر می گذارد. به علاوه عربستان نزدیک یک میلیون کارگر یمنی دارد که بخش مهمی از نیروی کار عربستان را تشکیل می دهند و تحولات یمن می تواند بر روی رفتار آنها تاثیر گذارد.

غیر از مسالة شیعیان، رشد القاعده و تکفیری ها در یمن مساله دیگری است که می تواند برای آینده عربستان خطرآفرین شود. عربستان برای مقابله با انصارالله مجبور شده با نیروهای القاعده و تکفیری ها و سلفی های یمن متحد شود به خصوص با حزب الاصلاح یمن که بدواً اخوانی و به مرور گرایشات تکفیری پیداکردند. به ویژه در جریان حمله شوروی به افغانستان، عرب های زیادی برای مقابله با شوروی به این کشور رفتند که بعداً به «عرب-افغان ها» مشهور شدند. بخشی از این عرب-افغان ها سلفی های یمن بودند. آن ها در ابتدای دهه نود میلادی و در مرحلة اتحاد دو یمن، به این کشور بازگشتند و از همان ابتدا به خدمت دولت علی عبدالله صالح برای مقابله با جنوبی های سوسیالیست در امدند. پس از شکست جنوبی ها در ۹۵-۱۹۹۴ بین آنها و دولت مرکزی اختلاف افتاد. علی عبدالله صالح برخی از آن ها را راضی کرد تا در کارهای فرهنگی، آموزشی و چیز هایی شبیه به این مشارکت کنند. ولی گروه هایی از آن ها به دلیل اینکه دولت علی عبدالله صالح با آمریکا رابطه خوبی داشت و این عرب-افغان ها از جنس القاعده و طالبان و مخالف آمریکا مخالفت بودند، شروع به مخالفت با دولت علی عبدالله صالح کردند و پایگاه این گروه ها عمدتاً در مناطق شرقی یمن است. اکنون عربستان برای مقابله با جنبش انصارالله مجبور شده با این نیروهای القاعده، اخوانی، تکفیری و سلفی که کاملاً با سیاست ها و عقاید مذهبی عربستان در تعارض هستند، متحد شود زیرا بین اهداف این گروه ها و هدف عربستان اشتراک وجود دارد و آن، جنگ با شیعیان و روافض خصوصاً حوثی ها است. این گروه ها و قدرت یافتن شان در همسایگی عربستان، یکی از مشکلات مهم این کشور در آینده خواهد بود.

با این همه، به نظر من بدترین نتیجه برای عربستان تشکیل یک دولت مردمی در یمن هست. یعنی برگزاری یک انتخابات آزاد که انصارالله قطعاً رأی اول را در آن خواهد داشت، مهمترین خطری است که عربستان با آن مواجه است همانند وضع فعلی عراق که دقیقاً به همین دلیل عربستان دائماً در امور آن دخالت کرده و کارشکنی می کند. عراق یک تجربة موفق دموکراتیک چندساختی در میان اعراب است و این برای عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس مثل سم است. اگر گفتگوی ملی یمن از سر گرفته شود و یک حکومت مردمی سر کار بیاید، عربستان بیشترین ضرر را متحمل خواهد شد.

اعمال شب قدر با توضیحات کامل

اعمال شب قدر با توضیحات کامل


اعمال شب قدر با توضیحات کامل,دعای شب قدر,کارهایی که باید شب قدر بکنیم,نماز های شب قدر,شب قدر و اعمالی که باید داشته باشیم,آیه هایی برای شب قدر,ادعیه شب قدر.

اعمال شب قدر با توضیحات کامل

شب قدر

.

از شب‌های مقدس و متبرک اسلامی است،خداوند در قرآن از آن به بزرگی یاد کرده

و سوره‌ای نیز به نام ‘ سوره قدر’ نازل فرموده است

.

شب نوزدهم رمضــــان اولین شب از شبهای قدر است و شــب قــــدر همان شبی است که در تمــام سال شبــی به خوبی و فضیــلت آن نمی‌ رسد و عمـــل در آن بهتـــر است از عمـــل در هزار مـــاه و در آن شب تقدیر امور ســـــال رقـــم می‌خورد.

.

اعمالـــی که در هر سه شب انجام می‌ شود و به اعمـــال مشترک مــــعروف است

و اعمالی که مخصوص هر یک از شب‌های مبارک نوزدهم، بیست و یکم و بیست ‌و سوم است.

.

اعمـــال مشترک که در هـــر سه شــب قدر باید انجام شود

.

۱- غسل کردن (نزدیک غروب آفتاب، که بهتـــر است نماز عشا با غــــسل خوانده شود)

.

۲- دو رکـــعت نماز که در هــر رکعت بعد از حمد، هفــت مــرتبه سوره توحیـــد خوانده شد

و بعد از نماز هفتاد مرتبه ‘ اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ ‘

.

۳- قرآن مجید را بگـــشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید:

.

دعای شب احیا,دعای شب قدر,نمازه شب قدر,آیه شب قدر,عکس دعای شب احیا,توضیح اعمال شب قدر,شب قدر چیکار کینم,عکس دعا قدر و ماه رمضا

.

۴ – مصـــحف شریف را بگــــیرد و بر ســـر بگذارد و بگویــــد:

.

اعمال شب قدر با توضیحات کامل,دعای شب قدر,کارهایی که باید شب قدر بکنیم,نماز های شب قدر,شب قدر و اعمالی که باید داشته باشیم,آیه هایی برای شب قدر,ادعیه شب قدر

.

پــس از این عمل هر حاجتــی که دارید از خـــدای رحمـــان طلب کنید  . . .(منم دعا کنید)

.

۵- زیــــارت امام حسین (ع ) :

.

زیارت امام حسین,متن زیارت امام حسین,عکس زیارت امام حسین ,دعای شب احیا,دعای شب قدر,نمازه شب قدر,آیه شب قدر,عکس دعای شب احیا,توضیح اعمال شب قدر,شب قدر چیکار کینم,عکس دعا قدر و ماه رمضا

.

۶- احیا داشتن (بیدار مانده )در این شب‌ها، در روایت و نقل قول از پیامبران و معصومان علیهم اسلام آمده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوه‌ها و وزن دریاها باشد.

.

۷- خوانده صد رکعت نماز  که فضیلت بسیاری دارد

و بهتر آن است که در هر رکعت بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره توحید خوانده شود

.

۸- خواندن دعای زیر و طلب بخشش و رحمت از خدا

.

دعای شب احیا,دعای شب قدر,نمازه شب قدر,آیه شب قدر,عکس دعای شب احیا,توضیح اعمال شب قدر,شب قدر چیکار کینم,عکس دعا قدر و ماه رمضا.

اعمـــال شب نوزدهم مـــــاه مبارک رمضــان :

.

۱-  صـــد مرتبــه گفتـــه شود: “ اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه

.

۲ –  صــد مرتبـــه گفتــه شـــود: “اَللّهُمَّ العَن قَتَلَهَ اَمیرَالمومنینَ”

.

۳ –  خوانـــــــدن دعــاهــای زیــــــر :

.

دعای شب احیا,دعای شب قدر,نمازه شب قدر,آیه شب قدر,عکس دعای شب احیا,توضیح اعمال شب قدر,شب قدر چیکار کینم,عکس دعا قدر و ماه رمضا

دعای شب احیا,دعای شب قدر,نمازه شب قدر,آیه شب قدر,عکس دعای شب احیا,توضیح اعمال شب قدر,شب قدر چیکار کینم,عکس دعا قدر و ماه رمضا

.

اعمال شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان :

.

۱ – خــــواندن دعــای جوشـــن‌ کبیر

.

۲ – خوانـــدن دعــــای زیــــــر:

.

دعای شب احیا,دعای شب قدر,نمازه شب قدر,آیه شب قدر,عکس دعای شب احیا,توضیح اعمال شب قدر,شب قدر چیکار کینم,عکس دعا قدر و ماه رمضا.

اعمــال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان :

 

۱- خواندن سوره‌های مبــارک عنکــبوت، روم و دخـــان

.

۲- هـــزار مرتبه خواندن سوره‌ قـــدر

.

۳- خواندن دعـــاهای جوشن‌ کبیر، مـــکارم‌الاخـــلاق و افتتـــاح

.

۴- خــواندن دعــای فـــرج

.

“أَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنْ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فِی هذِهِ السَّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَه

.

وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَوِیلاً َ”

.

۵- خـــواندن ۸ رکعـــت نمـــاز و طلب استغفــــار و دعـــا برای خلق خدا

.

تمام


اس شب قدر با عکس در سال ۹۴

شب قـــدر است و قدر آن بدانیم /  نماز و جوشن و قرآن بخوانیم

به درگاه خدا غفران و توبه /  به شرطی که سر پیمان بمانیم . . .

.


.

نمـــا ای دیده ما را یاری امشب

که محتاجم به اشکـــ جاری امشب

ببار اشک غـــم ای چشم گنهکار

اگر با ما محبت داری امشب

.


.

رو به سوی تو نمودم که پناهم بدهی

نعمت مغفرت و عفو گناهم بدهی

ز آنچه دادی به کســـانی که مقرب گشتند

چه شود از کـــرمت نیز به ما هم بدهی

.

.


 شب قدر است بیا قدر بدانیم کمی


خانه دل ز گنــــاهان بتکانیم کمی


شعله افتاده به ملک دلم از فرط گناه


دوست را از دل این شعـــله بخوانیم کمی . . .


.




.


امشب این دل یاد مولا می کند


لیله القـدر است و احیـــا می کند


بشنو ای گــــوش دلها بی صدا


نغمه ی فـزت و رب الکعبه را . . .


.




.


امـــشب


از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد


امشب چشمانمان را با آب توبه بشوییم


و کلام قــــــرآن در دهانمان بریزم


.




.


خیز، اى بنده محــروم و گنهکار بیا


یک شب اى خفته غفلت زده بیدار بیا


بس شب و روز کـــه در زیر لَحَد خواهى خفت


دَم غنیمت بشمار امشـــب و بیدار بیا . . .


.




.


سبدی دارم در دست ، می روم سوی خدا


یا علی می گویم ، میــــروم تا درگه نور و امید


تا به جایی که ملک ره نبرد ، می روم سوی خدا


سوی حـــق . . . سوی اُمید


.




.


ای کاش تا توانم بر عهد خود بمــــانم / شرمنده ‏ام ز مهدی وز درگهت الهی


تا در کفت اسیرم قرآن به سر بگیرم / چون بگذرم ز قرآن اُفتم به کوره راهی


.




.


تشنه ام این رمــــضان تشنه تر از هر رمضانی


شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی


لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم


سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی


.




.


خــــداوندا


خسته ام از فصل سرد گناه و دلتنگ روزهای پاکم


بارانی بفرست ، چتر گناه را دور انداخته ام


.




.


دعـــــا بدون علی قابل اجابت نیست


که مهر اصل اجابت به هر دعاست علی


بزن تو دست توسل به دامن مولا


که درد جامعه را بهترین دواست علـــی(ع) . . .


.




.


مهمان توام اى جان زنـــهار مخـــسب امشب


اى جان و دل مــــهمان زنهار مخسب امشب


روى تو چو بدر آمد، امشب شب قدر آمد


اى شاه همه خوبان زنهار مخسب امشب


.




.


چه شب است یا رب امشـــب که شکسته قلب یاران


چه شبى که فیض و رحمـــت، رسد از خدا چو باران


چه شبى که تا سحـــــــرگاه ، زفرشتگان «الله»


برکات آسمانى، برسد به جان نثاران . . .


.




.


یارب چه بســـــی جرم و گناهم دیدی


رسوائی من به رحمتت پوشیدی


امید من است و بخشش روز جــــزا


جز درگه تو نیست مرا امیدی . . .


.




.


یا رب ز تو امشـــب عطا می طلبم


هشیاری و بخشـــش خطا می طلبم


مقبولی روزه و نمـــاز و طاعات


از درگه لطفت به دعا می طلبم


.




.


با اینکه بد سرشتم با توست ســـرنوشتم  / دانم که در به رویم وا می‏کنی به آهی


ای نازنین نگارا تغییر ده قضــــا را / گر تو نمی ‏پسندی تقدیر کن نگاهی . . .


.




.


بــگذار تا بمیرم در این شب الــــــهی /  ورنه دوبـــاره آرم رو روی رو ســیاهی


چون رو کنم به توبه، سازم نوا و ندبه /  چـــــندان که باز گردم گیرم ره تباهی


.




.


باز قدر آمد و شور دگـــری برپا شد


نور قـــرآن ببارید ، شرری برپا شد


شب قدر آمد و چشمان دلم شهلا شد


شبنم عشق ببارید و شبـــم ، یلــــــدا شد . . .


.




.


شــــــــــــــــــــــــــب قدر


بهتــــرین گاه آرایش صحیفه دل مؤمنان به زیور ذکر خداست . . .


.




.


در این شب جــــدایی در کوی آشنایی


هستم چنان گـــــدایی در کوی پادشاهی


.




.


پاشیده اند عطر دعا باز در زمین


آنک دوباره قافله ناز در زمین


صبــــح و ســـــلام می رسد از آسمان، ببین


آورده اند یک سحر آواز در زمین  . . .


.




.


آن شب قدری که گویند اهـــــل خلوت امشب است


یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است


تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد


هر دلی از حلقه ای در ذکر یا رب یا رب است . . .


.




.


شب قدر از خــــم توحید شرابم دادند


تشنه لب بودم آب از می نابم دادند


العطش گفتم و نوشیــــدم از آن باده ناب


تا نجـــات از عطش روز حسابم دادند


.




.


ای آن که دیـــده ها همه در آرزوی توست


بخشندگی و فضـــــل و کرم، خلق و خوی توست


نام مبارک تو بُوَد صدر نامه ها


ز هر طرف که می گــــــذرم، گفتگوی توست . . .



آیا یمانی شیعه است؟ / نام و نسب یمانی چیست؟

آیا یمانی شیعه است؟ / نام و نسب یمانی چیست؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
تحقیقات نشان می دهد نمیتوان قاطعانه گفت که یمانی از سادات بنی هاشم است.

نشانه‌های ظهور، از جذاب‌ترین و پرطرفدارترین و در عین حال از آسیب پذیرترین بخش‌های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده‌ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می‌شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه برای ورود خرافات، طمع شیادان و مدعیان دروغین را برای جعل و تحریف روایات، دو چندان می‌کند. از این‌رو، نظر به فقدان پژوهش‌های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی مطالب مستند از غیرمستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه‌های سوءاستفاده از این موضوع از میان برداشته شود. در این مطلب کوشیده خواهد شد تا ابعاد مختلف قیام یمانی که از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است، به صورت مستند بررسی شود.
 
اوصاف شخصی یمانی
در مقاله اول، بعد از ذکر نشانه های حتمی ظهور، به معرفی یمانی، اقوال مختلف در فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام عصر، و وظایف شیعیان هنگام قیام یمانی، پرداخته شد. در این بخش، به نام، نسب، مذهب یمانی، خواهیم پرداخت.
 
نام یمانی
در مورد نام واقعی یمانی، حدیثی از پیشوایان معصوم، در منابع شیعه، به دست ما نرسیده است. عدم تصریح به نام این شخصیت می‌تواند علاوه بر جلوگیری از تطبیق و تعیین مصداق برای مدعیان دروغین یمانی، می‌تواند به دلیل حفاظت از جان و در امان ماندن او از سوء قصدهای احتمالی باشد تا این شخصیت بزرگ بتواند در زمان مقرر، رسالت مقدس خود را به انجام رساند.
 
اصولا به عنوان یک ضابطه کلی، خاطر نشان میگردد: اهل بیت(ع) به خاطر حفظ جان و دور ساختن خطر‌ها از شخصیت های مثبت عصر ظهور مثل یمانی، با عدم ذکر نام اصلی و واقعی، توجه داشته‌اند که مبادا دشمنان و مدعیان دروغین، سوءاستفاده کنند. امّا در مقابل شخصیت‌هایی که نقش منفی در ظهور دارند، مثل سفیانی، به عنوان خطری که حقیقت را تهدید میکنند، از طرف اهل بیت، دقیقاً معرفی شده‌اند تا مردم آنها را به خوبی بشناسند و در جرگه یاران آنها در نیایند.
 
اما در کلمات غیر معصومان و در منابع حدیثی اهل سنّت، اشاره‌هایی به نام یمانی، شده است، و ذکر شده است که نام یمانی، حسن یا حسین نام دارد. از جمله: علامه مجلسی از کتاب مشارق الانوار برسی، از کعب بن حارث از سطیح کاهن (یکی از پیشگویان غیرمسلمان)، چنین نقل می‌کند:
 
... ثُمَّ یَخرُجُ مِن صَنعاءِ الیَمَنِ أبیَضُ کالقُطنِ اسمُهُ حسینٌ اَو حَسَنٌ فَیُذهَبُ بِخُروجِهِ غَمرُ الفِتَنِ فَهُناکَ یَظهَرُ مُبارَکاً زکیّاً و هادیاً مهدیّاً ... . [1]
... سپس از صنعاء یمن مردی (با پرچم) سفید، بسان پنبه به نام حسین یا حسن، قیام می‌کند و با قیام او سختی فتنه‌ها پایان می‌یابد. در این هنگام شخصیت مبارک و پاک و هدایت کننده و هدایت شده (امام عصر) ظهور می‌کند.
 
بخش آغارین این پیشگویی را مرحوم راوندی، از ابن عباس نقل کرده است. [2] و قسمت اعظم آن را ابن المنادی با سلسله اسنادش از ابن عباس، شاگرد امیرالمومنین، نقل کرده است. [3] اما پیشگویی‌های سطیح کاهن، علیرغم این همه توجه محدثان و سیره نویسان، حجت شرعی، نیست، زیرا این جملات، از معصومین، صادر نشده است. در عین حال تنها منبعی است که از نام واقعی یمانی، سخن گفته است. [4]
و در دیگر حدیث از منابع اهل سنت، "سعید" نامیده شده و او را "نصر" نیز خوانده‌اند. درباره دلیل نامیدن وی به نصر، از رسول اکرم (ص) نقل شده که زیرا خداوند را یاری میرساند.
 
صاحب الاعماق الذی یهزم اللّه العدو على یدیه [اسمه‏] نصر ثم قال: انما سمی نصر، لنصر الله ایاه، فأما اسمه فسعید. [5]
صاحب اعماق که به دست او دشمنان نابود میشوند، نصر نام دارد. به این دلیل نصر نام گرفته است که نصرالله و یاری دهنده دین خدا است و اسم او را سعید هم گفته اند.
 
ابن حجر در شرح حدیث: «لاتقوم الساعة حتی یخرج رجل من قحطان» [6] از  پیامبر می‌نویسد:
نام این شخصیت را پیدا نکردم، لیکن قرطبی احتمال داده است که نام وی جهجاه باشد، زیرا مسلم پس از نقل روایت فوق با سند دیگری از ابوهریره از پیامبر چنین نقل کرده است: «لاتَذهَبُ الایّامُ واللیالیُّ حَتّی یَملُکَ رَجُلٌ یُقالُ له جَهجاه؛ روزها و شب‌ها به پایان نمی‌رسند تا مردی که به او جهجاه گویند به حکومت رسد. [7]
 
آن‌چه گذشت، تنها برای آشنایی با دیدگاه دانشمندان و محدثان اهل سنت، در مورد نام یمانی بود، اما از نظر ضوابط علمی و حدیثی، نمی‌توان به مطالب یاد شده اعتماد کرد و حجت شرعی نیست، زیرا از معصومین، صادر نشده و از اسناد متقنی نیز برخوردار نیستند. بنابراین، در مورد نام یمانی، نمی‌توان اظهارنظر قاطعانه‌ای کرد. علاوه بر اینکه، دانستن نام یمانی، چندان سودی ندارد.
 
القاب یمانی
حال سؤال اساسی این است که اگر در روایات نام این شخصیت نیامده، با چه واژه‌هایی و القابی به او اشاره شده و درباره او سخن گفته شده است؟ در پاسخ باید گفت، واژه‌هایی که برای اشاره به این شخصیت به کار رفته‌اند، عبارت‌اند از:
 
یمانی
1. یمانی: در اکثر قریب به اتفاق روایات ائمه، این واژه به کار رفته است، مثلاً وقتی از امام باقر سؤال شد که قائم شما چه زمانی ظهور خواهد کرد، فرمودند:
إذا تَشَبَّهَ الرجالُ بِالنِّساءِ ... وَ خُرُوجُ السُّفیانیِّ مِنَ الشّامِ وَالیَمانیِّ مِنَ الیَمَنِ وَ خَسفُ بِالبَیداءِ ...؛ [8]
هنگامی‌که مردان شبیه زنان شوند ... و سفیانی از شام و یمانی از یمن قیام کند و فرورفتن در سرزمین بیداء رخ دهد ... .
 
شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق در حدیث معتبری نقل کرده است:
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء. [9]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
 
در روایتی از امام صادق علیه‌السلام، نیز نقل شده است:
النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْیَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْیَمَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ کَفٌّ یَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُوم ... . [10]
ندای آسمانی، حتمی است، خروج سفیانی، حتمی است، خروج یمانی، حتمی است، شهادت نفس زکیه، حتمی است، آشکارشدن دستی در آسمان، حتمی است ... .
 
و در روایتی از کتاب کافی مرحوم کلینی، از امام صادق علیه‌السلام، چنین نقل شده است:
... وَ ظَهَرَ الشَّامِیُّ وَ أَقْبَلَ الْیَمَانِیُّ وَ تَحَرَّکَ الْحَسَنِیُّ وَ خَرَجَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَى مَکَّةَ بِتُرَاثِ رَسُولِ اللَّه‏ ... . [11]
... و سفیانی آشکار میشود و یمانی نیز خروج می کند و حسنی نیز به جنب و جوش میافتد و بعد ، امام مهدی با تراث و میراث رسول الله قیام می کند ... .
 
امام صادق علیه‌السلام، نیز فرمودند:
الیمانیُّ یَتوالی علیاً ... . [12]
یمانی از محبّان و پیروان حضرت علی است ... .
 
منصور الیمانی، المنصور
2. منصور الیمانی و منصور: 
از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است:
إذا ظَهَرَ السُّفیانیُّ علی الابقعِ والمنصورِ الیمانیِّ، خَرَجَ الترکُ والرومُ فظهر علیهم السفیانیُّ؛ [13]
چون سفیانی بر ابقع و منصور یمانی پیروز شود، ترک و روم قیام می‌کنند و سفیانی بر آنها نیز پیروز می‌شود.
 
در حدیث دیگری فرموده‌اند:
... ثم یسیر الیهم منصورُ الیمانیُّ من صنعاءَ بجنوده؛ [14]
... سپس منصور یمانی همراه سپاهیانش از سوی صنعا به سوی آنها ره‌سپار می‌شود.
 
در روایتی از خروج مردی از یمن که یاری‌دهنده جانشین پیامبر است، با عنوان منصور یاد می‌شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این روایت در وصف اهل یمن فرموده‌اند:
قوم رقیقةُ قلوبُهم راسخٌ ایمانُهم و منهم المنصورُ یخرُجُ فی سبعین الفاً ینصُرُ خَلَفی و خلف وصیّی؛ [15]
مردم سرزمین یمن قلب‌هایی رقیق و ایمان‌هایی استوار دارند. منصور که با هفتاد هزار نفر قیام می‌کند و جانشین من و جانشین وصی مرا یاری می‌دهد، از آنهاست.
 
البته نمی‌توان ادعا کرد که واژۀ منصور در تمامی روایات به یمانی اشاره دارد، اما این مطلب حداقل در بخشی از روایات پذیرفتنی است و آن‌چه در این میان معیار قضاوت است، قراین داخلی و خارجی روایات است.
 
الخلیفه الیمانی
3. الخلیفة الیمانی؛ از ارطاة در منابع اهل سنت، چنین نقل شده است:
علی یَدَی ذلک الخلیفةِ الیمانیُّ الذی تُفتَحُ القسطنطنیةُ و رومیّةٌ علی یدِه یخرج الدجالُ و فی زمانه یَنزلُ عیسی بنُ مریمَ؛ [16]
در زمان آن پیشوای یمانی که استانبول و روم به دست او فتح می‌شود، دجال ظهور می‌کند و عیسی بن مریم از آسمان نزول می‌نماید.
با توجه به آن‌چه گذشت، ما از این پس در ترسیم تصویر شخصیت یمانی و جنبش او، از روایاتی بهره خواهیم برد که در آنها واژه‌های «یمانی»، «المنصور الیمانی»، «الخلیفة الیمانی»، «قحطانی» و یا «منصور» به کار رفته باشد.
 
نسب یمانی
در روایات معتبر به نسب وی، تصریح نشده است. تنها در روایتی در کتاب فلاح السائل از کتب ادعیه شیعه، از سید بن طاووس، به خروج شخصی از نسل زید بن علی بن حسین علیهم السلام، اشاره شده است که ممکن است، همان یمانی باشد.
و اما متن روایت کتاب فلاح السائل، حدیثی منقول از امام باقر علیه‌السلام است:
... و خروجُ رجلٍ من وُلد عَمّی زیدٍ بالیمنِ؛ [17]
... و قیام مردی از خاندان عمویم زید در یمن.
در این حدیث اگر خروج مردی از یمن، همان یمانی باشد، پس نشان می دهد که یمانی، از نسل زید بن علی می باشد.
بنابراین، نمیتوان قاطعانه گفت که یمانی از سادات بنی هاشم است. باید منتظر ماند و آینده را دید. در هر حال صرفنظر از نسب یمانی، دین و مذهب وی، همانطور که ذکر خواهد شد، پیرو حضرت علی، آیین حق و مذهب امیرالمومنین و شیعه می باشد.
 
دین و مذهب یمانی
احادیث، یمانی را پیرو حضرت علی علیه‌السلام معرفی کرده اند. وی، پیرو مذهب اهل بیت و تابع آیین حق و مسلمان شیعه می باشد. امام صادق علیه‌السلام، فرمودند:
... الیمانیُّ یَتوالی علیاً ... . [18]
... یمانی از محبّان و پیروان حضرت علی است ... .
 
امام باقر علیه السلام نیز در این باره فرموده‌اند:
... و لیس فی الرایاتِ رایةٌ أهدی من رایةِ الیمانیِّ هی رایةٌ هُدًی ِلأنّه یدعو الی صاحبِکم؛ [19]
در میان پرچم‌ها پرچمی هدایت یافته‌تر از پرچم یمانی نیست او پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما دعوت می‌کند.
 
از روایت فوق، و ذکر عبارت "یدعو الی صاحبکمفهمیده میشود که یمانی هر چند هم ممکن است از کشور یمن و منطقه صنعاء خروج کند که بیشتر شیعیان این منطقه، از شیعیان زیدیه می باشند اما مذهب وی، قطعا شیعه دوازده امامی است، زیرا به حضرت صاحب و امام زمان دعوت می کند و این دعوت و اعتقاد یمانی به امامت امام دوازدهم، نشانگر شیعه دوازده امامی بودن وی است.
 
[1] مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 162
[2] راوندی، الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 127، ح 212
[3] این المنادی، الملاحم، ص 49-53
[4] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 61-63
[5] متقی هندی،  کنز العمال 11، حدیث 31443 
[6] بخاری، صحیح بخاری، ج 4، ص 159
[7] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج 6، ص 397
[8] شیخ صدوق، کمال الدین، ج 1، ص 331
[9] شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 650
[10] نعمانی، الغیبۀ، ص 252
[11] کلینی، کافی، ج 8، ص 225
[12] شیخ طوسی، الامالی، ص 661
[13] کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص  275
[14] کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 276
[15] نعمانی، الغیبة، ص 58
[16] این حماد، الفتن، ص 253
[17] سید بن طاوس، فلاح السائل، ص 171
[18] شیخ طوسی، الامالی، ص 661
[19] نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13
 

پاورپوینت‌های سیاسی! جامع‌ترین فایل های پاورپوینت سیاسی

پاورپوینت‌های سیاسی!

جامع‌ترین فایل های پاورپوینت سیاسی


جهت دانلود فایلها روی لینک ها کلیک راست کنید و گزینه save  link as را انتخاب بفرمائید.

دانلود پاورپوینت فمنیسم

 دانلود پاورپوینت فتنه علیه شیعه

 

پاورپوینت دفاع مقدس

 

 دانلود پاورپوینت مذاکرات هسته ای قسمت اول

دانلود پاورپوینت مذاکرات هسته ای قسمت دوم

دانلود پاورپوینت مذاکرات هسته ای قسمت سوم

دانلود پاورپوینت سوریه قسمت اول

دانلود پاورپوینت سوریه قسمت دوم

دانلود پاورپوینت سوریه قسمت سوم

 دانلود پاورپوینت امپراطوری یهود قسمت اول

دانلود پاورپوینت امپراطوری یهود قسمت دوم

 

دانلود پاورپوینت انقلاب اسلامی قسمت اول

 

دانلود پاورپوینت انقلاب اسلامی قسمت دوم

 

دانلود پـــاورپــوینــت وهـــابیت

 

دانلود پاورپوینت عرفان‌های نوظهور

 

دانلود پاورپوینت انجمن حجتیه قسمت اول

 

 دانلود پاورپوینت انجمن حجتیه قسمت دوم

 

دانلود پاورپوینت انجمن حجتیه قسمت سوم

 

دانلود پاورپوینت خانواده مقام معظم رهبری

 

دانلود پاورپوینت امام خمینی(ره)

پاورپوینت

  پاورپوینت (( روش های تدریس فعال ))  

        

برای دریافت مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید :

Primary school class.jpg


  پاورپوینت (( مصاحبه با خدا ))  

          

برای دریافت مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید : 

 


  پاوپوینت (( ریاضیات در زندگی ))  

          

برای دریافت مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید :


  پاورپوینت (( شما دو انتخاب دارید ))  

          

برای دریافت مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید :


  پاوپوینت ریبای (( لیوان را زمین بگذار ))  

         

 

برای دریاقت مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید :


  پاورپوینت (( بیش فعالی در کودکان ))  

           

برای دریافت مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید :


  پاورپوینت (( انواع ارزشیابی  ))  

          

 برای دریافت مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید:


 پاوپوینت (( مهارت های آموزشی و پرورشی ))  

          

برای دریافت روی تصویر زیر کلیک کنید :

  

(( اسرار موفقیت ))

 

برای دریافت مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید:

 


حتما تا بحال براتون پیش اومده که بخواهید  آیات قرآن رو در برنامه Word استفاده و تایپ کنید . برای این کار قبلا باید تمام آیات رو یکی یکی با علامت های عربی می نوشتیم و ترجمه فارسی اون رو هم بعدش تایپ کنیم ! که این زمان و دقت زیادی رو می طلبید .

اما با این افزونه ای که بهتون معرفی می کنم ، متن کامل قرآن رو با ترجمه فارسی اون برای همیشه در برنامه Word دارید و از هر سوره و هر آیه ای که می خواستید می تونید به همراه ترجمه و یا بدون ترجمه فارسی ، استفاده کنید ! به عنوان مثال من متن و ترجمه 10 سوره کوتاه قرآن رو با همین افزونه تهیه کردم تا با آموزشهای کلاس درس و با کمک والدین ، دانش آموزان این سوره ها رو حفظ کنن و در مسابقه حفظ قرآن شرکت کنن ... ! ( فایلش رو هم در ادامه مطلب قرار دادم )...

نکته ای که قابل ذکر هست اینه که با نصب این افزونه ، یه ریبون ( سربرگ ) به ریبون های Word اضافه میشه به نام Add-Ins که این افزونه با نام Al-Quran هست و با کلیک بر روی اون و انتخاب گزینه های مختلف این افزونه ، می تونید با نحوه استفاده از اون آشنا بشید ...


شکسپیر:

I always feel happy, you know why?
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟

Because I don't expect anything from anyone,
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم،

Expectations always hurt .. Life is short .. So love your life ..
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند .. زندگی کوتاه است .. پس به زندگی ات
عشق بورز ..

Be happy .. And keep smiling .. Just Live for yourself and ..
خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..

Befor you speak » Listen
قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن

Befor you write » Think
قبل از اینکه بنویسی » فکر کن

Befor you spend » Earn
قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش

Befor you pray » Forgive
قبل از اینکه دعا کنی » ببخش

Befor you hurt » Feel
قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن

Befor you hate » Love
قبل از تنفر » عشق بورز
That's Life … Feel it, Live it & Enjoy it.
زندگی این است ... احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر

 


یک دکلمه فوق العاده زیبای دیگه،خدایا مرا ببخش.

دعوت میکنم ضمن گوش دادن دانلود بفرمایید.

 

چه کسی پنیر مرا جابجا کرد

برای دانلود مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید

 



راز سالم ماندن

  تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

سلامت :

1. آب فراوان بنوشید.

2. مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید.

3. بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.

4. بااین 3 تا E زندگی کنید:

       Energy 

Enthusiasm  ( شورواشتیاق )

    Empathy  ( یکدلی و همدلی )

5.     از ورزش کمک بگیرید.

6. بیشتر بازی کنید.

7. بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.

8. روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.

9. 7 ساعت بخوابید.

10. هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده‌روی کنید و در حین پیاده‌روی، لبخند بزنید.

کتاب فاطمه فاطمه است
 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com

برای دانلود کتاب روی تصویر زیر کلیک کنید :


انحرافات جنسی از منظر قرآن کریم

برای دانلود لطفا روی تصویر زیر کلیک کنید :