دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

بررسی ازدواج حضرت خدیجه (س) و پیامبر (ص)

بررسی ازدواج حضرت خدیجه (س) و پیامبر (ص)

بررسی ازدواج حضرت خدیجه (س) و پیامبر اکرم (ص) 

تهیه و تنظیم : مرتضی فلاح زیارانی 

تذکر: مقاله حاضر تلفیقی از مقالات مختلف اینترنتی است.

 

چکیده

این مطلب که آیا حضرت خدیجه (س) قبل از ازدواج با پیغمبر(ص) ازدواج دیگری داشته است؟ یکی از مسائل پیچیده صدر اسلام است. به جهت اینکه بسیاری از بزرگان اهل سنت و راویان و تاریخ نویسان پیرو مذهب خلفا در صدر اسلام خوش نداشتند شخصی را بالاتر از

عایشه در بین همسران پیامبر (ص) معرفی کنند و اینکه رسول خدا همسر باکره اى غیر از عائشه نداشته است لذا دست به پاره ای روایات دروغین و استدلالات باطل زده اند.

نگارنده در این مقاله به اثبات این مطلب پرداخته است که حضرت خدیجه (س) اولین و آخرین همسر ایشان 

پیامبر اکرم (ص) میباشد و قبل از آن حضرت با هیچ شخص دیگری ازدواج نکرده بودند.

کلمات کلیدی

پیامبر اکرم- حضرت خدیجه – ازدواج متعدد

 

مقدمه 

در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام کمتر بانویی همچون حضرت خدیجه(س) همسر بزرگوار رسول خدا(ص) درخشیده است. بهره مندی از صفات عالی انسانی و رفتار برخاسته از بینش متعالی او چنان شخصیتی از وی ساخته که تا سال ها پس از رحلت جانسوزش، هر گاه پیامبر اکرم(ص) نام او را می شنید، اشک بر گونه های مبارکش جاری می گشت و از او به بزرگی یاد می نمود.

پیوند مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه علیهاالسلام پیوندی الهی بود که در به ثمر رساندن رسالت عظیم و پرخطر پروردگار نقش عظیمی داشت و زمانی اتفاق افتاد که جهل و بت پرستی در شهر مکه رایج بود، خداوند نیز در سایه رحمت خویش در دل این دو زوج مهربان چنان محبتی ایجاد کرد که هرگز در این مسیر پر خطر، اندکی تزلزل و تردید بر خویشتن راه ندادند و استوار و محکم در این راه گام برداشتند. تا در پرتو این کوشش کم نظیر، انقلاب عظیم محمدی به ثمر بنشیند و آزادی، آزادمنشی و حقانیت رسالت الهی ثابت شده و ندای لا اله الا اللّه بر قلب های خفته تاریخ تقدیم گردد. 

حضرت خدیجه علیهاالسلام از اشراف زادگان اصیلی بودکه اصالت خانوادگی و نجابت ذاتی او در مکه، زبانزد خاص و عام بود. او با وجود ثروت فراوان، هرگز از راه نجابت و عفت فاصله نگرفت. و بنابرقول تاریخ همیشه مال و ثروتش را در راه دستگیری بینوایان و خانواده های بی سرپرست به کار می برد. 

بسیاری از بزرگان و راویان و تاریخ نویسان پیرو مذهب خلفا خوش نداشتند شخصی را بالاتر از عایشه در بین همسران پیامبر (ص) معرفی کنند و اینکه رسول خدا همسر باکره اى غیر از عائشه نداشته است لذا دست به پاره ای روایات دروغین و استدلالات باطل زده اند، نگارنده در این رساله به بررسی شخصیت حضرت خدیجه (س) وازدواج ایشان با پیامبر اکرم (ص) و صحت یا عدم صحت ازدواج های ایشان قبل از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) می پردازد.

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3282/4763/39203

http://maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID, 6582

 

شخصیت والای حضرت خدیجه علیهاالسلام

حضرت خدیجه علیهاالسلام از اشراف زادگان اصیلی بودکه اصالت خانوادگی و نجابت ذاتی او در مکه، زبانزد خاص و عام بود ، از میان زنان عالم چهار زن برترین زنان هستی اند: آسیه همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خُویلد و فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر محمد صلی الله علیه و آله ، که این چهار زن را خداوند عزوجل از زنان بهشت برگزید که در تمام اعصار تاریخ الگوی پاکی و عفّت برای تمام زنان باشند. حضرت خدیجه علیهاالسلام نیز یکی از زنان برتر نام آور تاریخ است که از جنبه های زیادی مورد توجه قرار گرفت و توانست نام و یادش را همچنان در سینه تاریخ به یادگار بگذارد و به عنوان یکی از زنان آسمانی که همیشه مقرب خدا هستند ملقّب شود. 

او نخستین کسى است که به رسول خدا ایمان آورد و تمام اموال و دارائى‌هاى خود را در راه پیشرفت اسلام هدیه کرد، در باره مقام آن حضرت همین بس که خداوند به او سلام فرستاده و وعده قصرى بهشتى به او داده است.

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=5639

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View//3282/4763/39203

ازدواج با پیامبر اکرم (ص)

در تاریخ ابن هشام است که می‌گوید: راستگویی و امانت و خوش خلقی رسول خدا(ص) که زبانزد همگان شده بود، به گوش خدیجه نیز رسید و همین موجب شد که خدیجه خود به نزد آن حضرت فرستاد و پیشنهاد کرد که همراه کاروان به شام رود و برای او تجارت کند و در برابر بیش از مزدی که به دیگران پرداخت می‏کرد به آن حضرت بدهد.

گرچه در فرهنگ جوامع آن روز و همچنین بعضی از جوامع امروزی خوب نبود خانم‌ها از آقایان خواستگاری کنند، ولی حضرت خدیجه(س) سنت شکنی کردند، صرفاً به دلیل استفاده از وجود مقدس پیامبر اسلام(ص)، چون ایشان پیش‌بینی‌ها را شنیده بود و احتمال می‌‌داد که ایشان همان پیامبر باشند و هم به دلیل اینکه تمام مال و اموال خودشان را به ایشان بسپارد و خود در خانه بنشیند، درخواست ازدواج را خودش مطرح کرد.

به هر ترتیب که بود رسول خدا عازم سفر شام و تجارت برای خدیجه(س) گردید. وقتی میسره -غلام خدیجه- و محمد از سفر پر سود شام برگشتند، غلام گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه(س) داد و برایش تعریف کرد: وقتی به بصری رسیدیم، امین برای استراحت زیر سایه درختی نشست. در این موقع، چشم راهبی که (نسطورا) در عبادتگاه خود بود به امین افتاد. پیش من آمد و نام او را از من پرسید و سپس چنین گفت: این مرد که زیر درخت نشسته، همان پیامبری است که در تورات و انجیل درباره او مژده داده ‌اند.(1)

این جریانات، او را بیش از پیش مشتاق همسری با محمد(ص) کرد. وی در صدد برآمد تا به وسیله‏ ای علاقه خود را به ازدواج با محمد(ص) به اطلاع آن حضرت برساند و از این رو به دنبال نفیسه که یکی از زنان قریش و دوستان خدیجه بود فرستاد و به طور خصوصی درد دل خود را به او گفت و از او خواست تا نزد محمد(ص) برود و هرگونه که خود صلاح می‏داند موضوع را به آن حضرت بگوید. 

نفیسه به نزد محمد(ص) آمد و ازدواج با حضرت خدیجه را به ایشان پیشنهاد کرد. و سرانجام ترتیب مجلس خواستگاری و عقد داده شد. البته برخی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با «محمد امین‏» در میان گذاشت، و به گفته «ابن هشام‏» مورخ مشهور به وی گفت: «عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، می‏خواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم‏» 

بعد از ازدواج، حضرت خدیجه اعلام کرد که تمام آنچه را دارد، به حضرت محمد(ص) می‌بخشد. به گواهی تاریخ ایشان حقیقتاً در عمل نیز گفتارش را به اثبات رساند.

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=268544

http://www.hawzah.net/fa/Question/View/12473

ازدواج های دیگر حضرت خدیجه

آیا حضرت خدیجه (سلام الله علیها) پیش از ازدواج با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) ازدواج کرده است؟ معروف این است که اولین کسی که به خواستگاری خدیجه آمد یکی ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومی‏» بود. او پس ازازدواج با خدیجه، در جوانی در گذشت و اموال بسیاری برای خدیجه‏ ارث گذاشت. پس از او «ابی‏هاله بن المنذر الاسدی‏» که یکی ازبزرگان قبیله خود او بود، با وی ازدواج کرد. ثمره این پیوند فرزندی به نام «هند» بود که در کودکی در گذشت. ابی‏هاله‏ نیز پس از چندی، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جای نهاد. هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (ص) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه‏ای ازدواج نکرد، نزد عامه و خاصه معروف است؛ ولی مورد تایید همگان نیست. 

http://www.erfan.ir/farsi/13364.html

منبع

این سخن به اعتقاد برخى از بزرگان شیعه قابل قبول نیست؛ زیرا بخش زیادى از این قبیل سخنان را طراحان سیاست با هدف زدودن هاله قداست و پاکى از رحم بانوئى که ظرف وجود کوثر قرآن، فاطمه زهرا است ساخته‌اند و لذا دقت در این موضوع و نقد سخنان موجود در منابع تاریخى و حدیثى شک و شبهه را از بین مى برد.

ابو القاسم اسماعیل بن محمد اصفهانى از دانشمندان اهل سنت تصریح مى‌کند که حضرت خدیجه سلام الله علیها، باکره بوده است:

«وکانت خدیجة امرأة باکرة ذات شرف ومال کثیر وتجارة تبعث بها إلى الشام فتکون عیرها کعامة عیر قریش»(2)

«حضرت خدیجه، زنى باکره، داراى اعتبار و مال بسیارى بود، کاروان تجارى‌اش را به سوى شام مى‌فرستاد و کاروان او به اندازه تمام کاروان قریش بود»

ابوالقاسم کوفى از علماى شیعه، در این باره استدلال جالبى کرده است که توجه خوانندگان عزیر را به آن جلب مى‌کنیم. وى در کتاب الإستغاثه مى‌نویسد:

«أن الإجماع من الخاص والعام من أهل الأنال ونقلة الأخبار على أنه لم یبق من أشراف قریش ومن ساداتهم وذوی النجدة منهم إلا من خطب خدیجة ورام تزویجها فامتنعت على جمیعهم من ذلک فلما تزوجها رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم غضب علیها نساء قریش وهجرنها وقلن لها خطبک أشراف قریش وأمراؤهم فلم تتزوجی أحدا منهم وتزوجت محمدا یتیم أبی طالب فقیرا لا مال له، فکیف یجوز فی نظر أهل الفهم أن تکون خدیجة یتزوجها أعرابی من تمیم وتمتنع من سادات قریش وأشرافها على ما وصفناه، ألا یعلم ذو التمیز والنظر أنه من أبین المحال وأفظع المقال، ولما وجب هذا عند ذوی التحصیل ثبت أن خدیجة لم تتزوج غیر رسول الله (ص)»(3)

«مورخان و محدثان شیعه و سنى بر این مطلب اتفاق دارند که کسى از بزرگان، اشراف، رؤسا و جوانمردان قریش باقى نماند؛‌ مگر این که از حضرت خدیجه خواستگارى کرد و ازدواج با ایشان را آرزو مى‌کرد؛ اما خدیجه کبرى دست رد بر سینه همه آن‌ها زد؛ ولى وقتى رسول خدا صلی الله علیه وآله با او ازدواج کرد، تمام زنان قریش از او فاصله گرفته و رفت و آمد با وى را ترک کردند و گفتند: تو پیشنهاد سران قریش را رد کردى و تن به همسرى کسى دادى که فقیر است و مال و ثروتى ندارد؟! 

با این حال چگونه اهل‏فهم مى‏توانند بپذیرند که حضرت خدیجه با یک اعرابى از قبیله بنى تمیم ازدواج کرده باشد؛ اما خواستگارى بزرگان قریش را نپذیرفته باشد؟

آیا صاحبان فکر و اندیشه نمى‌دانند که این مطلب از آشکارترین محالات و ناپسند‌ترین گفتارها است، وقتى براى اهل تحقیق این مطلب ثابت شود، ثابت مى‌شود که حضرت خدیجه با کسى غیر از رسول خدا صلى الله علیه وآله ازدواج نکرده است»

و نیز مى‌توان این سؤال را از اهل تحقیق پرسید که اگر خدیجه قبل از ازدواج با رسول خدا با یک نفر اعرابى از قبیله تمیم ازدواج کرده بود، آیا موردى براى این سرزنش‌ها پس از ازدواج با رسول خدا باقى مى‌ماند؟ و آیا ازدواج زنى بیوه و شوهر دیده به این اندازه براى تمام مردم مکه مهم بود که بر اساس همین نقل تمام همسران اشراف قریش با وى قطع رابطه کنند؟

اگر خدیجه شایسته ملامت و سرزنش بود پس چرا (در صورت صحت) هنگام ازدواج با یک نفر اعرابى که بر پاشنه پایش ادرار مى کرد و از هیچ امتیازى بر خوردار نبود ملامت و سرزنش نشد؟ 

از این رو، ما مطمئن هستیم که قضیه ازدواج حضرت خدیجه قبل از رسول خدا صلی الله علیه وآله از دسیسه‌هاى کسانى است که هیچ حد و مرزى را در فضیلت براى دشمنان اهل بیت علیهم السلام نمى شناختند و هیچ فضیلتى را براى اهل بیت علیهم السلام باقى نگذاشتند؛ مگر این که عین همان را براى دیگران ساختند.

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=5639

منبع

استاد جعفر مرتضی در کتاب «الصّحیح من سیرة النّبی صلی الله علیه و آله» می‏نویسد: 

«بعضی روایات بر این دلالت می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله با هیچ دختری جز عایشه‏ ازدواج نکرد. روایات دیگری دلالت دارد که خدیجه، قبل از پیامبر، دو ازدواج کرده بود، ولی ما در صحّت این روایات شک داریم. اول این‏که ابن شهر آشوب گفته: احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتاب هایشان و سیّد مرتضی در شافی و ابو جعفر در تلخیص، روایت کرده‏اند که پیامبر صلی الله علیه و آله با خدیجه ازدواج کرد در حالی که باکره بود. دوم اینکه- هیچ بعید نیست که خدیجه در این مدت طولانی، ازدواج نکرده باشد؛ چون پدرش در «جنگ فِجار» کشته شد و ولّی او به اندازه پدر، بر وی تسلّط نداشت که بتواند او را به ازدواج با کسی اجبار کند، و در این مدت ازدواج نکرده بود و بزرگانی را که به خواستگاری او آمده بودند، ردّ کرده بود تا کسی را که دارای صفات عالی و شأن ممتاز باشد، بیابد»(4)

http://www.hawzah.net/fa/Question/View/63726

علامه مجلسی در جلد ششم بحارالانوار، در باب زنان و پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آورده است که: احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتاب خود و سید مرتضی در کتاب شافی و ابوجعفر در تلخیص، روایت کرده‌اند که: پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با خدیجه ازدواج نمود، در حالی که او دوشیزه بود و این امر را تاکید می‌کند، آنچه در کتاب «انوار البدیع» آمده است (در این کتاب گفته شده رقیه و زینب دختران هاله، خواهر خدیجه هستند) صحیح است.  

http://wikifeqh.ir

مطلب دیگری که در این باره باید به آن دقت کرد اختلاف در اسامی شوهرانی است که برای آن حضرت ذکر شده که در آن چند ابهام وجود دارد که صحت آن را دچار خدشه و تردید می کند:

الف) آیا نام شوهر حضرت خدیجه ابوهاله نباش بن زراره است یا زراره بن نباش یا هند یا مالک؟ چون در تاریخ اختلاف زیادی در اسامی او وجود دارد، برخی او را ابو هاله بن زراره بن نباش دانسته و برخی ابوهاله نباش بن زراره دانسته اند و برخی ابوهاله مالک بن نباش تمیمی و بعضی هند دانسته اند!

ب) آیا ابتدا با ابوهاله ازدواج کرد یا با عتیق؟! (چون هر دو را گفته اند و...)

منبع

سوال: در اینجا سوال پیش میآید که اگر حضرت خدیجه، همسرى قبل از رسول خدا صلی الله علیه وآله نداشته است، زینب و رقیه، دختران چه کسى بودند؟ آیا فرزندان رسول خدا صلی الله علیه وآله بودند؟

طبق نقل مورخین، خدیجه خواهرى بنام هاله داشته است که با مردى مخزومى ازدواج کرده بود و از وى فرزندى همنام مادرش یعنى هاله داشت سپس با مردى تمیمى بنام ابوهند ازدواج کرد که از وى نیز فرزندى بنام هند داشت، این مرد تمیمى همسر دیگرى و از وى دو دختر به نامهاى رقیه و زینب داشت، مادر این دو دختر از دنیا رفت و پس از وى پدر دو دختر از دنیا رفت، هند فرزند هاله به خانواده شوهرش سپرده شد و هاله با این دو دختر که از همسر دیگر شوهرش بودند به خانه خدیجه آمدند و وى سرپرستى آنان را به عهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه وآله این دو دختر نزد خدیجه و رسول خدا بودند و در دامن این دو تربیت شدند و عنوان ربیبه رسول خدا را گرفتند و بر اساس رسم عرب ربیبه را مانند دختر تلقى مى کردند و به همین جهت آنان را دختران خدیجه و رسول خدا مى‌دانستند. 

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=5639

سن حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر اکرم (ص)

آنچه در منابع معتبر تاریخی معروف و مشهور است، این است که سن پیامبر، ۲۵سال و سن خدیجه (سلام الله علیها) 40 سال بوده است.

درباره سن حضرت خدیجه در هنگام ازدواج با پیامبر اکرم نظرات دیگری نیز وجود دارد؛ که برخی را در اینجا ذکر میکنیم:

1) بعضی ها مانند بیهقی (از علمای بزرگ اهل سنت) ایشان را 25 ساله می‌دانند. بیهقی می‌گوید: «... بلغت خدیجة خمساً وستین سنة، ویقال: خمسین سنة، وهو أصح ...».(5)« بعضی می‌گویند: سن حضرت خدیجه (در هنگام وفات) 65 ساله بود و برخی دیگر گفته اند: در آن وقت ایشان 50 ساله بوده است که قول صحیح هم همین است.» ، بیهقی در جای دیگر آورده است: «أن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) زوج بها وهو ابن خمس وعشرین سنة قبل أن یبعثه الله نبیاً بخمس عشرة سنة.»(6) «ازدواج رسول خدا با حضرت خدیجه 15 سال قبل از بعثت بوده است»

بنابراین طبق قول بیهقی وقتی ایشان در زمان وفات یعنی سال دهم بعثت،50 ساله باشند و 15 سال قبل از بعثت هم ازدواج نموده باشند، با این حساب سن حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، در زمان ازدواج با پیامبر اکرم 25 سال بوده است. و حلبی هم همین قول را آورده است: «تزوجها رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) وهی یومئذ ... وقیل خمس وعشرین» (7) «پیامبر با خدیجه ازدواج نمود، و در آن هنگام قولی وجود دارد که خدیجه در سن بیست وپنج سالگی بوده است.» .

2) قول دیگر که قول اکثر محققین و مورخین است این است که سن ایشان را در زمان ازدواج 28 سال بوده است. ابن‌عماد حنبلی از علمای اهل سنت در شذرات الذهب می‌گوید: «ورجح کثیرون أنها ابنة ثمان وعشرین»(8) « بسیاری از مورخین قول 28 سال را برای حضرت خدیجه در زمان ازدواج با پیامبر اکرم  ترجیح داده‌اند»

حاکم نیشابوری نیز فقط همین قول را برای ابن‌اسحاق (سیره نویس مشهور) نقل می‌کند: «کان لها یوم تزوجها ثمان وعشرون سنة»(9) «خدیجه در زمان ازدواجش با پیامبر، بیست و هشت ساله بود.» و قول هشام بن عروه که اکنون قول مشهور شده است، را شاذ می‌داند. «توفیت خدیجة بنت خویلد (رضی الله عنها) وهی ابنة خمس وستین سنة، هذا قول شاذ»(10) «خدیجه در سن 65 سالگی وفات نمود، که این قول شاذ می‌باشد»

بلاذری هم به عنوان یک قول، 28 سال را ذکر نموده است.(11) ، ابن‌سعد، ذهبی، إربلی، ابن‌عساکر به نقل از ابن‌عباس می‌گویند: «وروی عن ابن‌عباس قال: کانت خدیجة یوم تزوجها رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم) ابنة ثمان وعشرین سنة»(12)  « خدیجه در زمان ازدواج با آن حضرت 28 ساله بود» ،

إربلی در جای دیگر به نقل از ابن‌حماد می‌گوید: «وقال ابن حماد بلغنی أن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) تزوج خدیجة علی اثنتی عشرة أوقیة ذهباً وهی یومئذ ابنة ثمانی وعشرین سنة» (13) «حضرت خدیجه در زمان ازدواج با آن حضرت 28 ساله بود»، 

با این حساب روشن شد که بسیاری از مورخین و محدثین سن آن بزرگوار را حدود 25 تا 28 سال دانسته‌اند. و در آن زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، نیز 25 ساله بودند، بنابراین تفاوت سنی بین پیامبر اکرم و حضرت خدیجه نبوده و یا حدود سه سال بوده است. حالا سؤال اینجاست با این اقوال بیان شده که سن حضرت را کمتر از 30 سال، در هنگام ازدواج بیان می‌کند، چرا کوشش می‌شود، که سن حضرت را چهل سال معرفی کنند؟ آن هم قولی که شاذ است و مطابق قول اکثر محققین و مورخین نیست!؟

http://www.adyannet.com/fa/news/15164

http://fa.wikishia.net/view

 

نتیجه

پس با مطالب گفته شده به این نتیجه رسیدیم که حضرت خدیجه (س) طبق قول أصح قبل از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) با هیچ کسی ازدواج نکرده بود،و همان طور که قبلا نیز گفته شد بسیاری از بزرگان و راویان و تاریخ نویسان پیرو مذهب خلفا خوش نداشتند شخصی را بالاتر از عایشه در بین همسران پیامبر (ص) معرفی کنند و اینکه رسول خدا همسر باکره اى غیر از عائشه نداشته است لذا دست به پاره ای روایات دروغین و استدلالات باطل زده اند، و در این روایات و استدلالاتشان بیان کردند که حضرت خدیجه (س) پیش از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) با دو نفر اعرابی ازدواج کرده بود، که در این مقاله اثبات شد که این گونه نیست و ایشان فقط با پیامبر اکرم (ص) ازدواج کرده است و سنش نیز هنگام ازدواج 40 سال نبوده است بلکه محققین قائل به این هستند که هنگام ازدواج 25 یا 28 سال سن داشته اند.

 

 

 

 

اقتباس

1) http://www.vahabiat.porsemani.ir

2) http://www.hawzah.net

3) http://maarefquran.org

4) http://www.valiasr-aj.com

5) http://www.tebyan.net/

6) http://www.erfan.ir/

7) http://wikifeqh.ir

8) http://www.adyannet.com

9) http://fa.wikishia.net

 

 

ارجاعات

1) بحار/ 16/ 18.

2) الأصبهانی، أبو القاسم اسماعیل بن محمد بن الفضل التیمی (متوفاى535هـ)،دلائل النبوة، ج 1   ص 178، تحقیق: محمد محمد الحداد، ناشر: دار طیبة - الریاض، الطبعة: الأولى، 1409هـ

3) «الکوفی، أبو القاسم علی بن أحمد بن موسى ابن الإمام الجواد محمد بن علی (متوفای352هـ)، کتاب الاستغاثة، ج1، ص70، طبق برنامه مکتبة اهل البیت علیهم السلام»

4) الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج1، ص 121، 126، با دخل و تصرف

5) احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1405 ق، ج 2، ص 71، ابن کثیر، البدایة والنهایة، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1408 ق، ج 2، ص 359، ابن کثیر، السیرة النبویة، بیروت: دارالمعرفة للطباعة والنشر والتوزیع، 1396 ق، ج 1، ص 264

6) احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1405 ق، ج 2، ص 72

7) حلبی، السیرة الحلبیة، بیروت: دارالمعرفة، 1400 ق، ج 1، ص 229

8) عبدالحی عکری حنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، بیروت: دارإحیاء التراث العربی، ج 1، ص 14، حوادث سال 11

9) حاکم نیشابوری، المستدرک، ج 3، ص 182

10) همان.

11) بلاذری، انساب الاشراف، مصر: دارالمعارف، ج 1، ص 98

12) ابن‌سعد، الطبقات الکبری، بیروت: دارصادر، ج 8، ص 16، ذهبی، سیر اعلام النبلاء، بیروت: مؤسسه الرسالة، 1413 ق، ج 2، ص 111، إربلی، کشف الغمة، بیروت: دارالأضواء، ج 2، ص 135، باب فصل فی مناقب خدیجة، ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1415 ق، ج 3، ص 193، ابن‌منظور، مختصر تاریخ دمشق: ج 1، ص 245

13) إربلی، کشف الغمة، بیروت: دارالأضواء، ج 2، ص 133، باب فصل فی مناقب خدیجة

27 کتاب برای شناخت‌بیشتر ولیعصر(عج)

پایگاه اینترنتی کتابستان در ادامه معرفی سیر مطالعاتی خود در حوزه‌‌های مختلف، این بار در ایام ولادت حضرت مهدی (عج) اقدام به عرضه سیر مطالعاتی جامع امام مهدی کرده‌ است.

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق، پایگاه اینترنتی کتابستان در ادامه معرفی سیر مطالعاتی خود در حوزه‌های مختلف، این بار در ایام ولادت حضرت مهدی (عج) اقدام به عرضه سیر مطالعاتی جامع امام مهدی(عمومی) کرده‌ است.

 

* آشنایی با عصر غیبت صغری

1-گامی در جهت شناخت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف و نواب اربعه)/  نویسنده: حمیدرضا کفاش/ ناشر: عابد

این کتاب به معرفی شخصیت امام مهدی (عج) و نایبان خاص او پرداخته است. نویسنده ضمن معرفی اجمالی زندگی امام مهدی (عج) به تببین جایگاه و شخصیت او در قرآن و روایات شیعه و اهل سنت می پردازد و در خصوص فلسفه غیبت صغرا و کبرا، طول عمر و انتظار، مطالب کوتاهی بیان می کند. وی علت غیبت امام رامصلحت الهی می داند و با یادآوری غیبت افرادی چون اصحاب کهف، حضرت خضر (علیه السلام) و حضرت عیسی (علیه السلام) طولانی شدن عمر وی را امر طبیعی برمی شمارد. انتظار، وظیفه منتظران و شرح زندگی نایبان چهارگانه از دیگر مطالب این کتاب است.



2-تاریخ عصر غیبت/ نویسنده: سید مجید پورطباطبایی/ ناشر: دفتر تدوین کتب درسی مرکز جهانی علوم اسلامی

کتاب حاضر نگاهی از منظر تاریخی به بررسی تاریخ غیبت صغری و کبری امام دوازدهم پرداخته است. در بررسی غیبت صغری ابتدا به منابع تاریخی مروری خواهیم داشت آنگاه تاریخ زندگی امام دوازدهم را بیان خواهیم کرد و سپس به ترتیب، مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:

وضعیت سیاسی، اجتماعی و فکری عصر عباسیان در آستانه غیبت صغری

وضعیت سیاسی، اجتماعی و فکری شیعه در آستانه عصر غیبت

زمینه سازی برای ورود شیعه به عصر غیبت

تاریخ عصر غیبت صغری

عصر غیبت کبری با توجه به تاریخ شیعه، نهضتها و دولتهای آن به همراه حرکتهای علمی و مبارزات علما و دوران های مرجعیت فقها و مدارس آنان.

برای معرفی تاریخ زندگی امام دوازدهم (عج) و نواب اربعه و آشنایی با غیبت و تاریخ حوزه های شیعه و ... در سال تحصیلی 76-77 کتابی جامع ذیل عنوان «تاریخ عصر غیبت» به اهتمام چهار تن از استادان مرکز جهانی علوم اسلامی نوشته شد که حجم آن در حدود پانصد صفحه و در بردارنده نه فصل بود. نظر به تفصیل این کتاب که برای دو واحد درسی لحاظ شده بود، تدریس همه آن میسور نبود و چکیده سازی ان لازم می نمود بدین رو کتاب یاد شده چکیده کتاب است.

 

3-سفیران امام/ نویسنده: عباس راسخی نجفی/ ناشر: محب، مشهد

به معرفی نایبان چهارگانه حضرت حجه بن الحسن (عج) و بررسی مقام ایشان پرداخته است. نویسنده با استناد به روایات و به شیوه تاریخی - گزارشی نخست هر یک از سفیران امام را به اجمال معرفی می‏کند و وظایف آنان را شرح می‏دهد؛ سپس به طور تفصیلی به شرح حال نایبان چهارگانه می‏پردازد و توقیعات صادر شده از جانب امام زمان را در دوره نیابت هر یک از نواب نقل می‏کند. در بخشی از کتاب، مباحثی درباره ویژگی‏های خاص امام و عرضه شدن اعمال مردم بر ایشان مطرح شده است.



* آشنایی با عصر غیبت کبری در موضوع امام شناسی

4-نگین آفرینش/ نویسنده: محمد بالا دستیان،محمد مهدی حایری پور،مهدی یوسفیان/ ناشر: مرکز تخصصی مهدویت، قم

این کتاب که هم اینک به عنوان متن درسی برای دوره مقدماتی معارف مهدویت استفاده می شود ابتدا توسط برخی پژوهشگران مرکز تخصصی مهدویت استفاده عمومی نگارش یافت که پس از تغییراتی به صورت درسنامه ارائه شده است. مؤلفان کتاب را در پانزده درس به مباحث مهم و اساسی مهدویت پرداخته و به عنوان مقدمه ای برای ورود به بحث های اساسی تر زمینه های خوبی را در مهدی آموزان فراهم می کند که با متن درس بعدی با عنوان درسنامه مهدویت تکمیل می گردد. از ویژگی های مهم کتاب قابل فهم بودن آن برای عموم علاقه مندان است. دیگر آن که این کتاب به خاطر استقبال شایان علاقه مندان بارها تجدید چاپ شده است. این کتاب در 6 فصل برای مهدی پژوهان تالیف شده است. فصل اول : امامت، فصل دوم : مهدی شناسی، فصل سوم :در انتظار امام غائب، فصل چهارم : دوران ظهور، فصل پنجم : حکومت امام مهدی علیه السلام، فصل ششم : آسیب شناسی مهدویت

 

5-امامت، غیبت، ظهور/ نویسنده: مسجد مقدس جمکران/ ناشر: مسجد مقدس جمکران

این پژوهش درباره احوال و فضایل امام مهدی (عج) و مسائل مربوط به غیبت و ظهور اوست. این اثر، بهترین راه شناخت امام (عج) را آیات و روایات دانسته و با استناد به آنها امام مهدی (عج) را هم پای قرآن و مصداق تعداد زیادی از آیات معرفی کرده است. در پایان، مباحث مختصر و سودمندی درباره غیبت، علل و انواع آن و وظایف منتظران بیان شده است.

 

6-جوان ! امام زمانت را بشناس/ نویسنده: زیر نظر حجت سلیمانی شاهرودی/ ناشر: عالمه

در این کتاب، شخصیت و زندگی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طور خلاصه برای نسل جوان معرفی شده است. نویسنده با زبانی ساده و روان، نخست، نسب، تولد و غیبت را شرح داده و سپس مطالبی را در خصوص طول عمر از دیدگاه آیات، روایات و سازگاری آن با علم و فلسفه خلقت آورده است. آن گاه ده آیه از قرآن کریم، با استناد به روایات بیان کرده و در پایان به پرسشی درباره وجود و احاطه و نظارت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به همه مکان ها با ذکر نمونه هایی تاریخی پاسخ گفته است.

 

7-سیمای امام مهدی (عج)/ نویسنده: سید محمدرضا طباطبایی نسب/ ناشر: تهران دبیرخانه دایمی اجلاس دوسالانه بررسی ابعاد وجود حضرت مهدی (عج)

این کتاب پژوهشی درباره اثبات مهدویت، حیات ظاهری، غیبت و ظهور امام زمان (عج) است. نویسنده برای اثبات اصل مهدویت به شمه‌ای از زندگانی امام، نظرات اهل تسنن و شیعیان درباره امام مهدی (عج) و کتاب هایی که پیش از تولد امام تألیف شده، اشاره کرده است. غیبت، علل و فواید آن، نواب، وظایف منتظران، مدعیان مهدویت، انتظار فرج و ثمرات آن، علائم ظهور، ظهور، حکومت و صفات یاران از دیگر مباحث این کتاب است.

 

8-پیدای پنهان؛ نگاهی کوتاه به حیات، سیرت و آثار حضرت مهدی (عج)/ نویسنده: سید مسعود پورسید آقایی/ نشر: حضور

این کتاب شامل مباحث مختصری از زندگانی امام مهدی (عج) شرح نام و نسب، ولادت، غیبت، سیره امام، توقیعات، دعا و نمازها است. جلوه بارز این نوشتار، سیره امام (عج) در امور مختلفی مانند سیره تربیتی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و مدیریتی است.

 

9-ناپیدا ولی با ما/ نویسنده: واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران/ ناشر: مسجد مقدس جمکران

این کتاب پژوهشی درباره شخصیت، غیبت و آثار ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. نویسنده با استناد به آیات و روایات، به اختصار مباحثی مانند : غیبت صغرا، نایبان خاص، غیبت کبرا، طول عمر و صفات منتظران را مطرح می کند. در پایان، نمونه هایی از آثار ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز با توجه به روایات بیان شده است.

 

* در موضوع طول عمر امام مهدی

10-راز طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان/ نویسنده: علی اکبر مهدی‌پور/ ناشر: موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع)

این اثر، پژوهشی است در مسئله طول عمر امام زمان (عج)، که به شیوه گزارشی و تحلیلی نگارش یافته است. مولف، نخست با بررسی مسئله طول عمر در گیاهان، حیوانات و انسان و تلاش‏های علمی صورت گرفته برای افزایش طول عمر انسان، عوامل طول عمر را از دیدگاه علم بر می‏شمارد. وی با مرتبط و عجین دانستن طول عمر با جوانی پایدار، و ذکر نمونه‏هایی از این مسئله، و نیز بیان استثناهای جهان نباتات، جانداران و انسان‏ها، از نظر طول عمر، و با اشاره به مسئله زمستان خوابی در حیوانات و رازهای نهفته در آن، عمر طولانی را از نظر علمی امری ممکن معرفی می‏کند و با بررسی مسئله طول عمر از طریق اعجاز، دیدگاه ادیان آسمانی را در مورد آن بیان می‏دارد و نمونه‏های عمر طولانی را در کتب آسمانی و احادیث شیعه و سنی نقل می‏کند. مولف در این کتاب کوشیده است با استفاده از منابع علمی و روایی و با اثبات امکان طولانی بودن عمر، به برخی شبه‌ه‏ا درباره عمر حضرت مهدی (ع) پاسخ دهد.

 

11-امام زمان و امکان طول عمر تا بی نهایت برگرفته از قرآن و حدیث/ نویسنده: محمد مظاهری/ ناشر: ابتکار دانش

غیبت و طول عمر حضرت ولی‌عصر (عج)  که از اعتقادات عمیق شیعیان دوازده امامی است، در بسیاری از مجامع علمی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نتایج مطلوبی نیز داشته است. مؤلف در این کتاب موضوع «طول عمر» را مورد بحث و بررسی قرار داده است و در حقیقت می‌خواهد اثبات کند که امام زمان علیه‌السلام که فردی از افراد همین بشر است چگونه ممکن است سالیان بسیار طولانی که خارج از تصور انسان است، زنده بماند؟

در مقدمه‌ی کتاب مطالبی از قرآن و حدیث راجع به سیر تکاملی انسان، اجل‌محتوم و معلق، همچنین مواردی از نظر دانشمندان در این‌باره، آزمایشات پزشکی و تحیّر و انحراف برخی دانشمندان در غیبت امام زمان علیه‌السلام آمده و سپس در پنج فصل به بیان این موضوعات پرداخته است:

فصل اول با عنوان برخی امور خارق‌العاده در قرآن، بعضی از امور خارق‌العاده‌ای که در آیات قرآن وجود داشته و بیانگر قدرت نامتناهی آفریدگار جهان را بررسی نموده و ارتباط آن با مسأله‌ی عمر را بیان نموده است.

«مُعَمَّرین تا هفتصد سال سن» عنوان فصل دوم می‌باشد که به معرفی برخی معمرینی پرداخته است که به عینه دیده شده‌اند و یا در تاریخ نام آنها ثبت شده و بسیاری از بزرگان علمی و دینی بر آن صحت گذاشته و آن را تأیید کرده‌اند.

سومین فصل با عنوان «عمر انسان‌های اولیه» نگاهی داشته است به عمر انسانهای اولیه‌ای چون حضرت آدم ابوالبشر (ع) و بسیاری از فرزندان او که در بدو خلقت زندگی می‌کرده و از عمر بسیار طولانی برخوردار بوده‌اند.

فصل چهارم برخی از آیات قرآن که بیانگر طول عمر می‌باشد را بیان نموده تا بدانیم آن خدایی که می‌تواند این اعجازهای گوگناگون را به وجود بیاورد قادر است به انسانی که مورد نظر اوست عمر بسیار طولانی عطا فرماید. و در فصل پایانی به بررسی آیات و احادیثی پرداخته است، که حکایت از امکان طول عمر انسان تا بی‌نهایت را به خواست و اراده‌ی خدای متعال دارند.

 

12-زنده ی روزگاران؛ جستاری در دیرزیستی امام عصر (ع)/ نویسنده: دکتر حسین فریدونی/ ناشر: آفاق

در کتاب حاضر با توجه به عمر طولانی حضرت ولی عصر (عج) موضوع "زیست طولانی" در دو بخش بحث و بررسی شده است. در بخش نخست، پس از تعریف حیات و ویژگی‌های آن به پاره‌ای از شگفتی‌های آفرینش اشاره شده سپس با استناد به مقالات و یافته‌های علمی در نشریات مختلف درباره عواملی توضیح داده می‌شود که در طولانی کردن عمر موثر هستند .در این بخش همچنین از تلاش‌هایی که در زمینه طولانی کردن عمر انجام پذیرفته سخن به میان آمده است .در بخش دوم موضوع "زیست طولانی "از منظر کتاب‌های آسمانی و ادیان و مذاهب مختلف بررسی می‌شود.

 

* در موضوع ملاقات و تشرفات

13-جلوه های پنهانی امام عصر علیه السلام/ نویسنده: حسین علی پور/ ناشر: مسجد مقدس جمکران

آشنایى با ابعاد مختلف شخصیت و معارف حضرت بقیة اللّه(علیه السلام) نه تنها به لحاظ اجتماعى و فرهنگى یک امر ضرورى محسوب مى شود، بلکه از جهت اعتقادى نیز یکى از تکالیف مهم تک تک افراد است. هر فردى با توجه به توان فکرى و علمى خود، وظیفه دارد که در راه شناخت امام خویش بکوشد و در انجام وظایفى که نسبت به آن حضرت دارد، کوتاهى نکند. زیرا در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه و اله وسلم) وارد شده است که هر کس بدون شناخت امام زمان خود از دنیا برود، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.

به منظور کمک به آشنایى هرچه بیش تر مردم با مسأله ولایت و امام زمان(علیه السلام)محققان و اندیشمندان متعهد و دلسوز در طول تاریخ با تحمل سختى ها، کتاب هاى ارزشمند و آثار گرانبهایى را از خود به یادگار گذاشته اند و در هر یک از این آثار، بخشى از معارف اهل بیت(علیه السلام) را مورد بحث و بررسى قرار داده اند.

یکى از این آثار، کتاب جلوه هاى پنهانى حضرت ولى عصر(علیه السلام) است. در این اثر، مؤلف محترم با استفاده از روایات اهل بیت، مطالبى را در زمینه غیبت امام زمان و علل آن، فایده امام غایب، بررسى امکان تشرف از دیدگاه عقل و نقل و . . . به نگارش در آورده است.

 

14-برکات حضرت ولی عصر (عج)/ نویسنده: سید جواد معلم/ ناشر: برکات اهل بیت

کتاب «برکات حضرت ولی (علیه السلام) به ذکر تشرفات، مکاشفات و توسلات به حضرت مهدی (علیه السلام) پرداخته که توسط مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر نهاوندی تألیف شده است. ایشان در مورد ضرورت نگارش  کتاب هایی از این دست چنین می گویند: «در خصوص اعتقاد به امام عصر (ارواحنافداه) نقل این قضایا موجب تقویت اعتقاد و ایمان شیعیان و حتی غیر شیعیان و غیر مسلمانان می شود. از طرفی پشتوانه بسیار محکمی برای مردم خواهد بود که در شدائد و فشارهای زندگی به آن منبعِ قدرت الهی و حلاّل مشکلات و امامِ مهربانِ امّت، متوسّل شوند و لااقلّ در زیر بار این فشارها، ایمان خود را از دست ندهند و بتوانند با آرامش و سلامت از مشکلات خارج شوند. ضمن این که نقل قضایای تاریخی که واقعیّت هم داشته باشند، روح انسان را می سازد؛ همان طوری که مولی امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام)، امام حسن (علیه السلام) را به خواندن تاریخ توصیه می فرمایند. و بلکه خدای تعالی در قرآن کریم می فرماید: فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرُون. * (حکایت گذشتگان را برای مردم نقل کن تا به فکر ترقّی و رشد خود بیفتند).

این کتاب طی پنج بخش تنظیم شده است.

بخش اول: تشرفات، بخش دوم: مشاهدات و مکاشفات، بخش سوم: رویاهای صادقه، بخش چهارم: تجلیات (قضایایی که در آن ها، اشخاص متوجه نور یا صدا یا عطرِ مبارک حضرت ولی عصر (علیه السلام) شده اند). بخش پنجم: توسّلات

 

15-عبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان (عج)/ نویسنده: شیخ علی اکبر نهاوندی/ ناشر: مسجد مقدس جمکران

کتاب «العبقری الحسان»، تالیف حاج شیخ علی اکبر نهاوندی، از مشهورترین کتاب های نوشته شده درباره افرادی است که به محضر حضرت ولی عصر(عج) مشرف شده اند.

کتاب عبقری الحِسان از مشهورترین کتابهای نوشته شده حول مشرف شدگان به محضر امام زمان علیه السلام است. با اینکه نام کامل این کتاب"العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان " است ولی متن و مضمون آن چندان با این نامگذاری سازگار نیست. چرا که رکن اصلی این کتاب حول مشرف شدگان به محضر کثیر الانوار حضرت حجت- علیه و علی آبائه السلام- است و به جز مطالب پراکنده ای که پیرامون وجود نازنین امام زمان در این کتاب میتوان یافت چندان به احوال حضرت خاتم الاوصیاء – صلی الله علیه و آبائه الاتقیاء- مربوط نمی شود. بنده اگر به جای مولف علامه ی این کتاب بودم نام این کتاب تحسین برانگیز خود را " عبقری الحِسان فی مَن لقی صاحبَ الزمان" می گذاشتم. چه اینکه ملاقات اعم از برخورد در خواب و در بیداری و در عالم کشف و شهود نسبت به شخص ملاقات شونده است.

مرحوم نهاوندی در دو بخش اول این کتاب که مختص تشرفات به حضور حضرت ولی عصر است ۲۰۵ حکایت زیبا را از گذشتگان و معاصرین نقل کرده است.در بخش سوم ۱۷ مورد مشاهده ی حضرت صاحب الامر امده است. بخش سوم مختص مکاشفات و مشاهدات است.بخش چهارم به رویاهای صادقه و راستین اختصاص یافته است و در اینجا هم ۳۰ حکایت جذاب نقل شده . بخش پنجم کتاب مربوط به تجلیات حضرت ولی عصر-عجل الله فرجه- می باشد.در این قسمت ۵۵ حکایت نقل شده و در بخش پس از ان که "توسلات" نام دارد ۲۰ مورد قضیه ی مرتبط با بحث ذکر گردیده است.بخش پایانی کتاب مخصوص " ملازمان رکاب و سفیران" حضرت حجت علیه السلام است و در این قسمت هم ۴۸ داستان و حکایت توسط مولف بزرگوار کتاب نقل شده است.

اثر حاضر در 60 سال پیش به صورت سنگی به چاپ رسیده بود که از سوی انتشارات مسجد مقدس جمکران احیا شد.

دو گروه پژوهشگر برای احیا این کتاب ارزشمند در مدت سه سال و نیم اقدام به انجام کارهای پژوهشی کرده‌اند و این کتاب پس از آماده سازی 3 مرتبه ویراستاری و 4 مرتبه مقابله و غلط گیری شده است و اکنون در 9 جلد و در 4 هزار و 150 صفحه به چاپ رسیده است.



* در موضوع پرسش و پاسخ درباره مهدویت

16-یاد محبوب/ نویسنده: سید حسین حسینی/ ناشر: آفاق

بعضی وقت ها که می خواهیم درباره موضوعی اطلاع کسب کنیم، سراغ استاد و معلم، پدر و مادر یا کسانی می رویم که با آن موضوع بیشتر و بهتر آشنایی و آگاهی دارند و می توانند به ما اطلاعات صحیح و درست بدهند . اگر اهل مطالعه و تحقیق هم باشیم و حوصله و زمانی را برای رفتن به کتابخانه یا خریدن کتاب تخصیص بدهیم، سراغ کتاب هایی می رویم که پاسخ سؤالات ما را بخوبی داده باشند . درباره موضوع مهدویت و وجود مقدس حضرت مهدی، علیه السلام، نیز کتاب های زیادی در قالب شعر، داستان، مقاله و ... نوشته شده که می تواند ما را در جهت آشنایی هر چه بیشتر با آن حضرت راهنمایی کند. بعضی از نویسنده ها هم برای سهولت دسترسی مخاطبان و علاقه مندان به این موضوع، به تالیف کتاب یا گردآوری مطالبی پرداخته اند که در قالب پرسش و پاسخ نوشته شده است.

«یاد محبوب » یکی از نمونه های چنین کتاب هایی است . در این کتاب، ابتدا سؤالی درباره امام عصر، علیه السلام، مطرح شده، سپس با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار پاسخ آن شرح داده شده است . در پایان هر پاسخ نیز منابعی برای آگاهی و مطالعه بیشتر - البته با ذکر شماره فصل و صفحاتی از کتاب که اختصاص به موضوع سؤال دارد - آورده شده است.

 

17-ده انتقاد و پاسخ پیرامون غیبت امام مهدى (عج)/ نویسنده: شیخ مفید / مترجم محمد باقر خالصى/ ناشر: جامعه مدرسین قم

موضوع اصلى کتاب جواب به مهم‏ترین شبهه‏هایى است که درباره وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف در دوران شیخ مفید مطرح بوده است شیخ مفید در این کتاب با بیانى زیبا و استدلالى محکم و استوار به پاسخ گویى شبهات مخالفین مى‏ پردازد.

از این کتاب با نام‏هاى دیگرى نیز تعبیر شده است مانند:دالمسائل العشرة فى الغیبة، الاجوبة عن المسائل العشر، الفصول العشرة فى الغیبة و نام‌های دیگر

 

شیخ مفید به درخواست یکى از علما و دانشمندان زمان خود به نام رئیس ابو العلاء ابن تاج الملک این کتاب را به نگارش درآورده است. ابو العلاء با ارسال ده شبهه از شبهات مخالفین براى شیخ مفید از ایشان درخواست کرده تا کتابى در پاسخ به این شبهات بنویسد؛ شیخ مفید نیز پذیرفته و با نگارش این کتاب به پاسخ گویى آن شبهات پرداخته است.

این کتاب براى شناخت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف و ویژگى‏هاى آن حضرت مانند ولادت و علت غیبت و کیفیت آن و پاسخ گویى به بسیارى از شبهات در این باره، کتابى بس ارزشمند و قابل توجه است. شیخ مفید در این کتاب با استناد به بسیارى از وقایع تاریخى مسلّم و مورد قبول فرقه‏هاى مختلف و بیان استدلال‏هاى عقلى، با روشى برهانى به طرح عقاید شیعه درباره امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف پرداخته است.

او در این کتاب به ده فصل، که هر یک در جواب شبهه‏اى از شبهات مخالفین مى‏باشد، اشاره دارد مانند:

1- چرا تولد امام زمان مخفى بود. 2- انکار جعفر برادر امام حسن عسکرى، ‏3 - وصیت امام حسن عسکرى به مادر بزرگوارش، ‏4 - فرق میان دوران حضرت مهدى (عج) با دیگر ائمه علیهم السلام، ‏5 - انگیزه غیبت آن حضرت، ‏6 - طول عمر آن حضرت، ‏7 - فایده وجود امام عصر (عج)، 8 - فرق شیعه امامیه با دیگر فرقه‏هاى شیعه، ‏9 - چگونه مردم از آن حضرت بهره مى‏برند،10 - علامات ظهور

کتاب حاضر به وسیله شیخ سعادت حسین افتخار العلماء لکهنوى‏ به اردو، و به وسیله شیخ محمد باقر خالصى‏ به فارسى ترجمه شده است.

 

18-آفتاب مهر؛ پرسش ها و پاسخ های مهدوی (2 جلد)/ نویسنده: جمعی از محققین مرکز تخصصی مهدویت/ ناشر: بنیاد فرهنگی مهدی موعود (عج)

در مقدمه کتاب می‌خوانیم: ‌اسلام‌گرایی و گسترش اندیشه دینی در دهه‌های اخیر و رشد روزافزون تشنگان مباحث اسلامی به‌خصوص معارف مهدویت در میان جوامع اسلامی، ‌دشمنان را بر آن داشته که در مقابل این سیل خروشان، ‌سدی ایجاد کنند تا شاید از امواج آن بکاهند. دراین راستا دشمن برای مبارزه با اسلام‌گرایی راه‌های مختلفی را در پیش گرفته است از جمله تهیه انواع فیلم‌های سینمایی، کارتونی، ‌بازی‌های رایانه‌ای، تبلیغات گسترده علیه اسلام و. . . دراین میان شاید بتوان ادعا کرد که از میان آموزه‌های دینی اسلامی، مهدویت از مهم‌ترین و اثرگذارترین آموزه‌هاست. درحقیقت حیات جوامع اسلامی و امید به آینده روشن در اعتقاد به این آموزه‌ و ایمان به آن نهفته است. دشمن به این مسئله پی‌برده و با تمام توان شروع به فعالیت علیه این آموزه حیاتی کرده است، انکار این آموزه، ‌سعی در ایجاد تحریف در آن، ‌تحمیل مدل‌ها و نمونه‌های ساخته شده خود به عنوان مدل مهدوی به جوامع انسانی و اسلامی، حمایت از مدعیان و القای سؤالات و شبهات از جمله تلاش‌های آنان است.

بی‌شک هرکدام از ما سؤالات زیادی درمورد امام زمان(عج)‌، غیبت ایشان و همچنین چگونگی ظهورشان در ذهن داریم. کتاب «آفتاب مهر» کتابی است که توانسته تا اندازه‌ای به اختصار این سؤالات را پاسخ دهد. «آفتاب مهر» شامل ۱۱۰ پرسش و پاسخ‌ پیرامون مبحث مهدویت است که جمعی از محققان و کارشناسان مباحث مهدوی از مرکز تخصصی مهدویت آن را گردآوری و تنظیم کرده‌اند که به همت انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) به چاپ رسیده است.

کتاب حاضر به دلیل نوع‌پردازشی که دارد قابلیت برگزاری مسابقه در پایگاه‌ها و مراکز فرهنگی، ادارات و سازمان‌ها را هم داراست و حتی می‌توان از آن به‌ عنوان کتابی آموزشی استفاده کرد. از آنجا که پرسش و پاسخ‌های آورده شده در کتاب «آفتاب مهر» به ‌صورت کوتاه، مجمل و همچنین با رویکردی ساده و همه فهم طراحی شده‌اند، تقریباً برای همه مقاطع سنی و در همه سطوح تحصیلی قابلیت بهره‌برداری را دارد.


19-مهدویت؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها/ نویسنده: معاونت پژوهش موسسه آینده روشن/ ناشر: موسسه آینده روشن

کتاب «مهدویت؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در بیست و چهار بخش تدوین یافته است. بخش اول که «کلیات» نام گرفته است، به سئوالاتی در باب تعریف مهدویت، تاثیر و بازتاب مهدویت، دلیل گسترش بحث مهدویت و ترویج فرهنگ مهدویت پاسخ گفته است.

یکی از موضوعاتی است که در بخش «انتظار و منتظران» مورد سئوال قرار گرفته است. در پاسخ به یکی از سئوالات این بخش آمده است: شناخت امام زمان‌(عج)، محبت نسبت به آن حضرت و اظهار آن، خودسازی، رابطه معنوی با امام عصر‌(عج) و زمینه‌سازی ظهور از مهم‌ترین وظایفی است که در دوران غیبت بر عهده هر شیعه منتظری است.

برخی از عناوین ارائه شده در بخش‌های کتاب شامل «ادیان و منجی»، «ادیان ایران»، «ادیان و علائم ظهور»، «علت شناخت»، «چگونگی شناخت»، «معجزات امام»، «خانواده امام»، «طولانی شدن غیبت»، «ارتباط نایبان»، «مفهوم انتظار و اهمیت و آثار آن»، «دعا برای امام»، «سرداب مقدس در سامرا»، «احادیث دیدار»،‌ «ظهور و قیامت»، «رابطه ظلم و ظهور»، «صحت نشانه‌های ظهور»، «مدت برقراری عدالت»،‌ «مشخصات یاران»،‌ «ویژگی‌های حکومت»، «برخورد با کارگزاران»، «ظهور و رجعت امام حسین‌(ع)»، «معرفی کتاب‌های مهدوی»، «پایگاه‌ها و مراکز فعال مهدویت در اینترنت»‌ است. 


* درباره وظایف منتظران

20-شمیم آشنایی/ نویسنده: سید محمد هادی صدرالحفاظی/ ناشر: حق یاوران – موعود کعبه

معرفت امام عصر دری است که به سوی شناخت آن محبوب دیر آشنا گشوده می شود. کتاب «معرفت امام عصر» نگاشته دکتر سید محمد بنی هاشمی است که طی مباحثی عمیق با استفاده از آیات و روایات اهل بیت(ع) مسئله شناخت امام زمان مورد بحث و کاوش قرار می‌گیرد. جایگاه معرفت امام و اهمیت آن شناسانده می شود و آنگاه تبیین می‌گردد که شناخت امام به چه معنا است و چه لوازم و آثاری دارد.

نگارنده در مقدمه آورده که این کتاب با تفصیل و عمقی که دارد دریغمان آمد کسانی که طالب اختصارند از فوائد این کتاب بی نصیب بمانند. از این رو بر آن شدیم که تلخیص م گزیده ای از مطالب آن تهیه کنیم و تقدیم دوستداران حضرتش نماییم. ضمنا در نوشته حاضر، خلاصه‌‎ای از پیوست چاپ جدید کتاب -که شامل بحث تبری از دشمنان اهل بیت(ع) است – نیز تهیه کرده و به عنوان فصل سوم از بخش اول کتاب حاضر آوردیم. همچنین در پایان هر فصل، سوالاتی تنظیم شده که در برگیرنده اهم مطالب آن فصل است و پاسخ دادن به آن پرسش‌ها به فهم عمیق‌تر مطالب کمک خواهد کرد.

 

21-مهر محبوب؛ بررسی و تحقیق در آثار و خواص محبت امام عصر (عج)/ نویسنده: سید حسین حسینی/ ناشر: آفاق

نویسنده با بهره‏گیری از آیات و روایات شیعه، به بررسی و تحقیق درباره آثار و خواص محبت امام مهدی (عج) پرداخته و مستند مطالب خود را بیان کرده است. وی نتیجه می‏گیرد که محبوب واقعی خداوند است که تمامی صفات محبوب را بدون مرز داراست؛ سپس پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) هستند که از جمله آنها امام زمان است. و احادیث متعددی در فضیلت محبت آن امام بیان می‏کند. مطالب کتاب در 4 بخش تدوین گردید که برخی از عناوین آن عبارتند از: خواص و آثار محبت، صفات محبوب، محبت در جهان، انسان و قرآن و روایات، موجبات محبت، احسان یکی از عوامل محبت. وی وفای به عهد و گذشت و چشم‏پوشی را از صفات محبوب می‏شمارد.

 

22-مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (عج)/ نویسنده: آیه الله سیدمحمد تقی موسوی اصفهانی / مترجم: سید مهدی حائری قزوینی/ ناشر: اصفهان: مهرقائم

مؤلف کتاب مشهور به فقیه احمدآبادی فرزند سید عبدالرزاق از علمای بزرگ اصفهان است. وی سال ١٣٠١ ق در اصفهان به دنیا آمد. مقدمات علوم اسلامی را نخست نزد پدر و پسر عمه‌اش سید میرزا اسدالله و سید محمود حسینی گلشادی اصفهانی آموخت. سطوح عالی را نیز از محضر سید ابوالقاسم دهکردی و شیخ عبدالکریم گزی و حاج آقا منیرالدین بروجردى، حاج میرزا بدیع درب امامی و آقا محمد کاشانی استفاده کرد و از بعضی از آنها اجازه اجتهاد و روایت دریافت کرد.

از مقدمه‌ای که مرحوم سید محمد تقی بر مکیال نوشته، چنین برمی‌آید که از شدت عشق و علاقه‌ای که به حضرت حجت (عج) داشته، شبی آن حضرت را در خواب می‌بیند. امام(ع) تألیف این کتاب را به وی توصیه و تأکید می‌فرماید و حتی نام آن را نیز «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» تعیین می‌کند. سید از خواب بیدار می‌شود، ولی توفیقی برای تألیف آن برایش حاصل نمی‌شود. تا اینکه در سال ١٣٣٠ق عازم سفر حج شد. در این سفر بسیاری از حاجیان گرفتار مرض وبا شدند و از دنیا رفتند. سید محمد تقی با خدای خویش عهد بست اگر از این سفر سالم برگردد، کتابی را درباره حضرت ولی عصر(عج) به رشته تألیف درآورد. چون از سفر برگشت، به عهد خود وفا کرد و کتاب مکیال المکارم را که حاوی موضوعات مهم در شناخت امام زمان و وظایف شیعیان در قبال آن حضرت است، به رشته تحریر درآورد.

این کتاب نخستین بار سال ١٣۶٩ق در یک مجلد چاپ شد. این کتاب در اصل به زبان عربی نگارش شده است و اخیراً محقق محترم آقای سید مهدی حائری قزوینی آن را به فارسی ترجمه کرد. این کتاب ارزشمند دارای هشت بخش مهم است که در آن مؤلف ژرف‌اندیش با استناد به آیات و روایات متعدد، موضوعات بسیار اساسی و سرنوشت‌سازی را که اغلب جنبه کاربردی است و مورد ابتلای شیعیان و مسلمانان می‌باشد، مورد کاوش و دقت نظر و تأکید قرار داده است. این کتاب گران‌سنگ در نوع خود کم نظیر است و از ابتکار عمل و نوآوری مؤلف حکایت دارد و به همین سبب مورد استقبال رجال علمى، پژوهشگران و عموم مردم قرار گرفته است.


* درباره عصر ظهور

23-مهدی موعود (عج) یارانی این گونه دارد/ نویسنده: سید مصطفی مهری/ ناشر: علامه بحرانی

این اثر با استناد به روایات، به بیان مطالبی درباره ولادت، غیبت، انتظار، ظهور و حکومت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداخته است. نویسنده نخست گزارشی از ولادت امام و چگونگی غیبت، ارائه داده و بعد بشارت های قرآن و روایات را ذکر کرده است. در ادامه برای انتظار ظهور امام، ثمرات آثاری شمرده است. در ادامه، صفات و ویژگی یاران امام را ذکر کرده است. وی ضمن برشمردن نشانه های ظهور، چگونگی پیروزی امام با استفاده از سلاح ترس، یاری فرشتگان و نیروی طبیعت را بررسی کرده است.

24-دوران با شکوه ظهور/ نویسنده: علامه میرزا محمد باقر فقیه ایمانی/ ناشر: عطر عترت

در میان امامان بزرگوار شیعه امام دوازدهم علیه‌السلام از ویژگی‌های خاصی برخوردار است. او آخرین حجت الهی و ذخیره‌ی پروردگار است که به دست با کفایتش حکومت واحد جهانی برقرار خواهد شد. حکومتی که در طول تاریخ بشریت بی‌سابقه و بی‌نظیر است. آن حکومت با حکومت الهی خود تحولی عجیب در همه‌ی عالم و در تمام زمینه‌ها ایجاد خواهد کرد. نظام فکری، سیاسی و اقتصادی جامعه را دگرگون خواهد ساخت. حیاتی نوین به ارزش‌ها و فضیلت‌ها خواهد بخشید و حکومتی براساس توحید و یکتاپرستی بنا خواهد کرد. او پرچم توحید را در اقصی‌نقاط عالم برافراشته خواهد کرد. از بارزترین ویژگی‌های حکومتش، گسترش عدالت در پهنه‌ی گیتی و از بین رفتن ظلم و ستم است...

اکنون جای این پرسش است که چگونه امام عصر علیه‌السلام همه‌ی این قله‌ها را فتح خواهد کرد و چگونه این پیروزی‌های بزرگ را به دست خواهد آورد و از چه راهی به اهداف عالی خود خواهد رسید؟

این کتاب پاسخگوی این پرسش می‌باشد و شما را با گوشه‌ای از سیره و روش آن حضرت در دوران ظهور آشنا خواهد ساخت. مؤلف محترم علامه میرزا محمد باقر فقیه ایمانی با تتبع و احاطه و آگاهی وسیعی که در احادیث ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام داشته این موضوع را با دقت بررسی نموده و جواب‌های شایسته و مناسبی به این مسأله مهم مرقوم نموده است. همچنین در لابه‌لای این کتاب هر کجا فرصت مناسب یافته با دلسوزی کامل مردم را با وظایفی که نسبت به آن امام غریب و مظلوم دارند آشنا نموده و تذکرات لازم را داده است و دوای تمامی دردها را ذکر و یاد امام عصر علیه‌السلام و منشأ بدبختی‌ها و تیره‌روزی‌ها را غفلت از آن حضرت می‌دانسته است.

این کتاب در هفت بخش با این عناوین نگاشته شده است:

1- آیات داله بر ظهور، حکومت و رجعت 2- در بیان کیفیت سلوک امام عصر علیه‌السلام از قیام تا خروج 3- سیره  و سلوک امام عصر علیه‌السلام از خروج تا برقراری حکومت 4- در سیره و سلوک امام عصر علیه‌السلام در هنگام حکومت 5- در بیان عنایت‌های الهی مختص دوران ظهور 6- نزول برکات خداوند از آسمان و زمین بر بشر 7- سیر و سلوک امام عصر علیه‌السلام در دوران حکومتش و در خاتمه پیرامون امر رجعت و بیان کیفیت آن مطالبی بیان شده است.

 

25-جهانی شدن فرهنگ مهدوی/ نویسنده: زینب متقی زاده/ ناشر: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج)

 

جهانی شدن و فرهنگ مهدوی اثر سرکار خانم زینب متقی زاده تلاشی است در بیان ارتباط میان دو مقوله بسیار مهم و حساس، فرهنگ مهدوی و جهانی شدن؛ بی گمان امروزه تبیین زوایای حکومت جهانی حضرت می تواند جذابیت های خاص خود را برای علاقه مندان به مباحث نو داشته باشد. این اثر با عناوینی چون کلیات و چارچوب نظری فرهنگ مهدوی و چشم انداز آینده بشر، جهانی شدن، ویژگی ها، ابعاد و پیامدها، چالش ها و فرصت های فرهنگ مهدوی در عصر جهانی شدن در چهار فصل سامان یافته است.این اثر به ویژه برای طلاب و دانشجویان قابل استفاده است.

 

26-کمال هستی در عصر ظهور/ نویسنده: محمد باقر علم الهدی / ترجمه: دکترجلال برنجیان/ ناشر: پیام طوس

 

نویسنده این کتاب با اعتقاد به این که ظهور و انقلاب امام زمان در جهت روند رشد و کمال هستی است و عصر ظهور، دوران کمال یافته هستی است ، رویش گیاهان و نزول باران بر زمین و هموار شدن برای استفاده انسانها، ظاهر شدن معادن و گنج های زمین، تقسیم اموال عمومی به تساوی، وسعت بلاد و نورانی شدن زمین، جوانی اصحاب امام و طولانی شدن عمر افراد و ازدیاد نسل که در روایات به عنوان شرایط بعد از ظهور آمده از جمله حرکتهای هستی به سوی کمال دانسته و با بهره گیری از آیات و روایات، مباحثی را در خصوص آنها ارائه داده است.

زوال فقر و امراض بدنی از جامعه، توانا شدن روحها و بدنها، تکامل اخلاق و عقول انسانها، گسترش علم و در نهایت، نابودی دشمنان خدا، رواج عبودیت خدا، استقرار عدالت و امنیت، نابودی شیطان و ارتباط امام عصر با غیبت و حکم به واقع نمودن از عناوین دیگر مورد بحث در این اثرند.

 

27-تعلیم و تربیت در عصر ظهور/ نویسنده: رحیم کارگر/ انتشارات: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی (عج)

 

یکی از پرسش های اساسی در مورد« عصر ظهور »،  امکان اصلاح اخلاقی و تغییر و تحولات روحی و معنوی در انسان ها و دوری آنان از معصیت، فسادگری، جنایت و بیداد است. یعنی آیا انسان ها واقعاً خوب و صالح می شوند؟

بحث تعلیم و تربیت، منحصر در فعالیت های رسمی آموزش و پرورش  آن هم در سطح گروه سنی کودک و نوجوان  نیست؛ بلکه انسان در هر حال نیاز به تعلیم و تربیت دارد و این رسالت عظیم پیامبران و امامان بوده است. لذا اصلاح کامل و همه جانبه رفتار، اخلاق، پندار و گفتار انسان ها به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در پرتو دولت اخلاقی مهدوی صورت می گیرد.

اثر حاضر گامی آغازین، برای درک و فهم تحولات و دگرگونی های گسترده و فراگیر در آن عصر و شناخت ماهیت و ساز و کار اصلاح و متعالی شدن انسان و در نتیجه تشکیل جامعه سالم و پاک است که در دو فصل تنظیم شده است؛ فصل اول تعلیم و تربیت قدسی است و موضوعاتی از  قبیل رشد فکری و اخلاقی، پیوند بین تعلیم و تربیت، فقر فرهنگی، جهالت، حب دنیا و غیره مطرح نموده است. فصل دوم به ساز و کارهای تعلیم و تربیت پرداخته است و موضوعاتی از قبیل شکوفایی عقل فردی و جمعی، درمان بیماری‌های روحی، بازسازی هویت و منزلت اصیل، وحدت معقول انسانی، شرور زدایی از جامعه، اجرای قوانین الهی و موارد دیگر متذکر شده است.

نظر علمای اهل سنت درباره ولادت امام زمان(عج)

علیرغم ادعای وهابیان وجود و صحت روایات مهدی(عج) از منظر اهل سنت امر قابل انکاری نیست، چرا که راویان احادیث مهدی(عج) از اهل‌سنت بسیارند. همچنین بسیاری از بزرگان‌شان بر تواتر و صحت این روایات تصریح کرده‌اند.

به گزارش مشرق، اعتقاد به ظهور منجی در آخر زمان، به شیعیان اختصاصی ندارد. همه‌ ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی در عین اختلافاتی که در چگونگی این مسأله دارند، در یک نکته مشترکند و آن اینکه در آخر زمان مردی از جانب خداوند خواهد آمد و جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد. همه مسلمانان باور دارند که مهدی از نسل پیامبر و از فرزندان حسین علیهماالسلام است، جز اینکه بسیاری از اهل‌سنت تولد او را در آخر زمان انتظار می‌کشند. شیعیان با تکیه بر دلایل گوناگون عقلی و نقلی معتقدند که امام مهدی فرزند امام حسن عسکری(ع) است و در سال 250 هجری قمری به دنیا آمده و با اذن و اراده‌ مطلق خداوند تاکنون زنده است و در میان مردم زندگی می‌کند؛ همچنان که خضر(ع) و مسیح(ع) به نص قرآن کریم زنده‌اند و در هنگام ظهور، او را یاری خواهند کرد. عمر طولانی او نه تنها با عقل و علم ناسازگار نیست؛ بلکه دلایل قرآنی و روایی مؤید وقوع آن فراوان است.

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علیمه قم در یادداشتی به یکی از شبهاتی که پیرامون تولد و حیات امام مهدی از سوی برخی از اهل‌سنت مطرح شده است، اشاره کرده و پس از بررسی به نقد آن پرداخته است:

*چکیده شبهه

شیعیان از پیامبر اکرم(ص) چنین روایت کرده‌اند حضرت نام امامان شیعه را یک به یک از اولین تا دوازدهمین صریحا ذکر کرده است. همچنین روایاتی را نقل می‌کنند که پیامبر، نام، کنیه، خصوصیات ظاهری و شخصیتی، غیبت، ظهور و خصوصیات زمان حکومت امام دوازدهم‌شان را به تفصیل بیان کرده‌ است. اما این روایات، همگی جعلی و ساختگی است. نه در قرآن و نه در سخنان پیامبر(ص) چنین چیزی یافت نمی‌شود و اهل‌سنت به هیچکدام از این‌ها اعتقاد ندارند!

*چکیده نقد

وجود روایات فراوان درباره‌ حضرت مهدی(عج) در مجامع و منابع معتبر حدیثی و روایی اهل‌سنت نشان از اهمیت بالای این روایات در نزد عالمان اهل‌سنت دارد. از یک سو روایات مهدی متواتر است و از دیگر سو بسیاری از عالمان سنی‌مذهب، صحت آن روایات را تأیید کرده‌اند. این دو امر نشانگر این است که روایات مهدی از منظر اهل‌سنت پذیرفته شده و ادعای جعلی بودن آن از سوی وهابیان، ادعایی ناموجه و فاقد مقبولیت است.

*مقدمه

روایات فراوانی درباره حضرت مهدی(عج) در مجامع حدیثی و روایی شیعه و اهل سنت وجود دارد که در آن‌ها علاوه بر نام و مشخصات این منجی بزرگ برخی از ویژگی‌های دیگر ایشان نیز بیان شده است. همانگونه که گفته شد این روایات اختصاص به شیعه یا مذهب خاصی از مسلمانان ندارد و در زمره اخبار مشترک همه فرق اسلامی محسوب می‌شود و راویان، بی‌شک بسیاری از این اخبار در کمال صحت و اطمینان قرار دارند که در ادامه درباره صحت این روایات و معیارهای که در این زمینه وجود دارد، بحث خواهیم کرد.

*راویان احادیث مهدی(ع)

بسیارى از صحابه و تابعان، روایات مربوط به امام مهدی(عج) را نقل کرده‏‌اند. شیخ عبدالمحسن العباد از نویسندگان معاصر اهل‌سنت و استاد دانشگاه مدینه منوره در ضمن مقاله‏‌اى مفصل با عنوان «عقیدة اهل السنة و الاثر فى المهدى المنتظر» اسامى 26 نفر از صحابه نقل‌کننده احادیث امام مهدى(عج) را جمع‏‌آورى کرده است: على بن ابیطالب، عثمان بن عفان، طلحه بن عبیدالله، عبدالرحمن بن عوف، حسن بن على، ام‌سلمه، ام‌حبیبه، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو عاص، ابو سعید الخدرى، جابر بن عبدالله از صحابه و از تابعین محمد بن حنفیّه، قتاده، مکحول، سعید بن جبیر ... .(1)

یکی دیگر از محققان، شمار روایانی از صحابه که روایات مهدی را نقل کرده‌اند 33 نفر ذکر کرده است. وی علاوه بر افرادی که در بالا از ان‌ها نام بردیم به افرادی چون طلحه بن عبدالله، عبدالله بن عباس، عماربن یاسر، ثوبان، قرة بن ایاس مزنی، عبدالله بن حارث، ابوهریره، حذیفه بن یمان، ابو امامه، جابر بن ماجه، انس بن مالک، عمران بن حصین اشاره کرده است.(2)

بنابراین مسأله مهدویت به طور عموم در میان مسلمانان پذیرفته شده است. علاوه بر کتاب‌ها و منابع شیعه که این مطلب در آن‌ها به نحو مسلم، مورد مقبول افتاده، دانشمندان بزرگ اهل‌سنت نیز به صحت آن اعتراف کرده‌اند. در این میان ‌می‌توانیم به افرادی چون ابوداود، احمدبن حنبل، ترمذی، ابن ماجه، حاکم، نسائی، طبرانی، رویانی، ابونعیم اصفهانی، دیلمی، بیهقی، ثعلبی، حموینی، مناوی، ابن مغازلی، محمدالصبان، ماوردی، گنجی شافعی، سمعانی، خوارزمی، شعرانی، دارقطنی، ابن صباغ مالکی، شبلنجی، محب الدین طبری، ابن حجر هیتمی، شیخ منصور علی ناصف، محمدبن طلحه، جلال‌الدین سیوطی، شیخ سلیمان حنفی، قرطبی، بغوی، ... اشاره کنیم که اخبار مهدی را با تفصیل در کتاب‌های خود ثبت کرده‌اند.(3)

پاره‌ای از این روایات درباره نَسَب آن حضرت، برخی در مورد شیوه حکومت‌دارى و عدالت‏‌گسترى و برخی دیگر در مورد علائم و حوادث قبل از ظهور و غیراین‌ها از مسائل مربوط به آن حضرت است.

یکی از محققان می‌نویسد: «این سخن گزافه‌ای نیست که ادعا کنیم هیچ محدثی از محدثان مسلمان نیست مگر آنکه بعضی از احادیث نوید دهنده‌ای ظهور امام مهدی(عج) در آخرالزمان را روایت کرده است».(4)

همین نویسنده فهرست کامل و چندصفحه‌ای از علماء و محدثان اهل‌سنت ارائه کرده است که احادیث و روایات حضرت مهدی(عج) را در کتب خود نقل کرده‌اند.(5)

*بزرگان اهل‌سنت و تأیید روایات مهدی(عج)

صحت احادیث مهدی(عج) توسط بیش‌تر بزرگان اهل‌سنت مورد تأیید قرار گرفته است. بر اساس تحقیق مفصل آقای العمیدی شمار علمانی به صحت احادیث مهدی(عج) تصریح کرده‌اند بالغ بر 60 نفر است. ما در اینجا تنها به ذکر نام برخی از آن‌ها اکتفاء می‌کنیم:

1. امام ترمذی(م 279 ق)؛ روایات مهدی را حسن و صحیح دانسته است.‌ 2. حافظ ابوجعفر عقیلی(م 322 ق)؛ 3. حاکم نیشابوری(م 405 ق)؛ 4. امام بیهقی(م 458 ق)؛ 5. امام بغوی(م 510 ق)؛ 6. قرطبی مالکی(م 671 ق)؛ 7. ابن تیمیة(م 728 ق)؛ وی می‌نویسد: احادیثی که وی - یعنی علامه حلی(ره) - برای اثبات قیام مهدی به آن‌ها استناد می‌کند، احادیث صحیحی هستند. 8. حافظ ذهبی(م 748 ق)؛ 9. حافظ ابن قیم(م 751 ق)؛ 10. تفتازانی(م 793 ق)؛ 11. نورالدین هیثمی(م 807 ق)؛ 12. سیوطی(م 911 ق) و 13. شوکانی(م 1250 ق).(6)

جالب‌تر اینکه عالمان بزرگ و معاصر فعلی اهل‌سنت مانند شیخ عبدالعزیز بن باز هم صحت روایات مهدی را پذیرفته‌اند؛ آن چنانکه استاد خسروشاهی نقل کرده است که شیخ بن باز در سخنرانی‌ای درباره «مهدى» می‌گوید: «من بر بسیارى از این احادیث آگاهى دارم و در میان آن‌ها همچنان که الشوکانى و ابن القیم و دیگران گفته‌اند، صحیح و حسن (نیکو) و ضعیف منجبر و اخبار جعلى یافته‌ام، اما از این میان آنچه سند آن محکم است، ما را بس! حال چه خود «صحیح» باشد یا براى اسناد حدیث دیگرى صحّت مى‌یابد و چه خود حسن باشد، یا براى اسناد حدیث دیگرى حُسن مى‌یابد. به همین ترتیب احادیث ضعیف اگر منجبر شود و یکدیگر را استحکام بخشد، نزد اهل علم حجت است. بنابراین تواتر آن از جهت گوناگونى الفاظ، معانى، کثرت طرق و تعدد مخارج مقبول مى‌‌شود و اهل علم مورد اعتماد، بر ثبوت و تواتر آن، نظر داده‌اند و ما دیده‌ایم که اهل علم، چیزهاى فراوانى را با کمتر از این ثابت کرده‌اند و حق این است که جمهور اهل علم بر سر ثبوت مسأله مهدى اتفاق نظر دارند و اینکه او حق است و در آخرالزمان ظهور خواهد نمود. از اهل علم اگر کسى نظرى خلاف این گفته باشد سخن او مورد اعتنا نیست».(7)

شیخ عبدالمحسن العباد از عالمان معاصر سعودی که تحقیق مفصلی در زمینه مهدی(عج) انجام داده، در این باره و انگیزه کار خود می‌گوید: «من براى نمایاندن اوهام و اشتباهات وى (یکی از علمای قطر) در آن رساله، به نوشتن این سطور مبادرت ورزیده‌ام تا روشن شود که احادیث صحیح بسیارى، بر ظهور مهدى در آخرالزمان دلالت دارد و علماى پیشین و معاصر اهل‌سنت در این مورد اتفاق نظر دارند؛ مگر آن‌هایى که از راه حق دور شده و به شذوذ پیوسته‌اند».(8)

این عالم سنی تحقیق مفصلی درباره مهدی منتظر(عج) انجام داده و به اثبات صحت روایات مهدی و ظهور او پرداخته است. استاد خسروشاهی آن را با عنوان «مصلح جهانى و مهدى موعود از دیدگاه شیعه و اهل‌سنت» به فارسی منتشر کرده است. بنابر این روایات مربوط به مهدی(عج) در منابع مهم و کتاب‌های معتبر اهل‌سنت ثبت شده و صحت آن‌ها نیز مورد تأیید قرار گرفته است.

 *اهل‌سنت و تواتر احادیث مهدی(ع)

با مراجعه به کتاب‌های محدثان بزرگ اهل‌سنت می‌بینیم که آ‌ن‌ها در کتاب‌هاى خود به طور فراوان روایات مربوط به حضرت مهدى(عج) را از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده‌‏اند.(9) در حقیقت عالمان حدیث اهل‌سنت از ابتدا تاکنون، نسبت به احادیث مربوط به‏ امام مهدی(عج) بسیار توجه نشان داده و آن‌ها را در ضمن دیگر احادیث یا جداگانه جمع‏‌آورى کرده‏اند. از جمله محدثان مشهور اهل‌سنت که نسبت به نقل احادیث مهدى(عچ) کوشیده‏‌اند مى‏‌توان به : ابوداود، ترمذى، ابن ماجه و نسایى در کتاب‏هاى «سنن» خودشان، احمد بن حنبل در «مسند» و حاکم نیشابورى در کتاب «المستدرک على الصحیحین» اشاره کنیم. برخى دیگر از محدثان و عالمان اهل‌سنت از جمله سیوطى، ابن کثیر، ابن حجر و صاحب کنزالعمال نیز آثار خاص و جداگانه‏‌اى درباره امام مهدی(عج) به رشته تحریر درآورده‌اند.(10)

تعداد 17 نفر از دانشمندان بزرگ اهل‌سنت، به متواتربودن احادیث مهدی در کتاب‌های خود، تصریح کرده‌اند.(11) العمیدی از محققانی است که در این زمینه کارهای زیادی کرده است، می‌نویسد: «علمای علم درایه و عده‌ای از کسانی که در امر تدریس یا تحقیق علوم حدیث از تخصص برخوردارند، به متواتر بودن احادیث مهدی در کتب اهل‌سنت، مانند صحاح و مسانید، تصریح کرده‌اند»(12)، سپس به صورت تفصیلی به ذکر نام و تصریحات آن‌ها می‌پردازد. در میان آن‌ها اسامی بزرگانی چون بر بهاری حنبلی (م329ق)، محمد بن حسین ابری شافعی (م363ق)، قرطبی مالکی (م761ق)، حافظ جمال الدین المزی (م742ق)، ابن قیم جوزی (م751ق)، شمس الدین سخاوی (م902ق)، سیوطی (م911ق)، ابن حجر هیتمی (م974ق)، و متقی هندی (م975ق) و ... دیده می‌شود.(13)

لازم به ذکر است که احادیث متواتر به احادیثی گفته می‌شود که کثرت راویان آن در هر طبقه به حدی است که عادتاً تبانی آن‌ها بر کذب محال است، چنین اخباری عادتا علم‌آور است. در مقابل، خبر واحد است که تنها مفید ظن خواهد بود.(14)

*نمونه‌هایی از تصریح عالمان سنی‌مذهب بر تواتر اخبار مهدی

حافظ ابو بدالله گنجی شافعی(متوفای 658ق) در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان» می‌نویسد: «احادیث پیامبر اکرم(ص) درباره مهدی، به دلیل راویان بسیاری که دارد، به حد تواتر رسیده است».(15)

حافظ مشهور، ابن حجر عسقلانی شافعی(متوفای 852 ق) در کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری می‌نویسد: «احادیث متواتری وجود دارد، حاکی از اینکه مهدی(عج) از این امت است و عیسی(ع) از آسمان فرود آمده و پشت سر وی نماز خواهد گزارد».(16)

شیخ منصور علی ناصف از علمای بزرگ و معاصر الازهر و مؤلف کتاب «التاج الجامع للاصول» می‌نویسد: «در میان دانشمندان گذشته و امروز مشهور است که در آخر الزمان به حتم و یقین مردی از اهل‌ بیت پیامبر(ص) که نام او مهدی است، ظهور خواهد کرد. او بر همه کشورهای اسلامی تسلط خواهد یافت. مسلمانان همه پیرو او خواهند شد، او در میان آنان به عدالت رفتار می‌کند و دین را قوت می‌بخشد. آنگاه دجال پیدا می‌شود و عیسای مسیح، از آسمان فرود می‌آید و دجال را می‌کشد، یا با مهدی در کشتن دجال همکاری می‌کند. سخنان و احادیث پیامبر درباره مهدی را جماعتی از نیکان اصحاب پیامبر روایت کرده‌اند، محدثان بزرگی مانند ابوداود، ترمذی، ابن ماجه، طبرانی، ابویعلی، بزاز، امام احمد بن حنبل و حاکم نیشابوری آن احادیث را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند».(17)

*نمونه‌هایی از روایات مهدی(عج) در منابع اهل‌سنت

از ام سلمه نقل شده است: «از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: مهدی موعود از عترت من و اولاد فاطمه (س) است».(18)

امام علی بن ابیطالب(ع) از پیامبر(ص) روایت کرده‌اند که فرمود: «اگر از عالم جز روزی باقی نمانده باشد، خدا مردی از اهل‌بیت مرا بر‌ می‌انگیزد تا دنیا را پر از عدل و داد کند؛ چنانکه از ستم پر شده است».(19)

ابوسعید خدری می‌گوید: «پیامبر (ص) فرمود: مهدی ما بلندپیشانی و باریک‌بینی است. زمین را پراز عدل و داد می‌کند؛ چنانکه از ظلم و ستم پر شده است. مدت هفت سال حکومت می‌کند».(20)

*نام دوازده امام در روایات اهل‌سنت

علاوه بر این تعدادی از علمای بزرگ اهل‌سنت، احادیث نام‌های دوازده امام را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند. ما در اینجا به چند مورد از این احادیث اشاره می‌کنیم:

1. ابوالفتح محمد بن الفوارس در کتاب «اربعین» از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است: «وقتی که خدای تعالی حضرت ابراهیم(ع) را آفرید پرده را از جلوی چشم او کنار زد. در این هنگام او نگریست و نوری را دید. از خدای تعالی پرسید که این نور چیست؟‌ خدای تعالی فرمود: این نور محمد(ص) برگزیده‌ام است. باز پرسید، در کنار آن، نور دیگری می‌بینم؟ فرمود: ای ابراهیم! این نور علی(ع) یاور دینم است. باز پرسید: در کنار آن دو، نور دیگر می‌بینم؟ فرمود: این نور فاطمه (س) است که بعد از پدر و شوهرش است. به سبب او دوستدارانش (از آتش) آزاد شده‌اند. باز ابراهیم پرسید: دو نور دیگر در کنار نورهای سه‌گانه می‌بینم؟ فرمود: ای ابراهیم! این دو حسن و حسین‌اند که بعد از نور پدر، مادر و جدشان قرار دارند. ابراهیم عرض کرد: بار خدایا 9 نور دیگر می‌بینم که نورهای پنجگانه را احاط کرده‌اند. فرمود: ای ابراهیم! اینان امامان از فرزندان آن‌ها هستند. پرسید: چگونه شناخته می‌شوند؟ فرمود: ای ابراهیم! اولشان علی بن الحسین، پس از او محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن عسکری و مهدی محمد بن الحسن صاحب الزمان».(21)

2. ابن عباس از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند: «مردی یهودی که به او نعثل می‌گفتند، خدمت پیامبر رسید و گفت مسائلی در سینه‌ام خلجان می‌کند که می‌خواهم بپرسم. در ضمن گفتگو از پیامبر پرسید وصی تو کیست؟ حضرت فرمود: وصی من علی بن ابیطالب است. بعد از او دو سبطم حسن(ع) و حسین(ع) هستند و بعد از آن‌ها نه امام از صلب حسین(ع). یهودی گفت:‌ ای محمد! آن‌ها را برایم نام ببر. حضرت فرمود: بعد از حسین پسرش علی، بعد از علی پسرش محمد، بعد از محمد پسرش جعفر، بعد از جعفر پسرش موسی، بعد از موسی پسرش علی، بعد از علی پسرش محمد، بعد از محمد پسرش علی، بعد از علی پسرش حسن بعد از حسن پسرش حجت محمد مهدی است این‌ها دوازده نفرند».(22)

3. ابن عباس نقل کرده که پیامبر(ص) فرمود: «من، علی، حسن، حسین و نه تن از فرزندان حسین پاک و معصوم هستیم. عبایه بن ربعی به طور مرفوع از پیامبر نقل کرده، که پیامبر فرمود: من سید پیامبران و علی سید اوصیا است. اوصیای بعد از من دوازده نفرند. اولشان علی و آخرشان قائم مهدی است».(23)

*نتیجه‌ سخن

علیرغم ادعای وهابیان وجود و صحت روایات مهدی(عج) از منظر اهل سنت امر قابل انکاری نیست. چرا که راویان احادیث مهدی(عج) از اهل‌سنت بسیارند. روایات مهدی نه تنها در کتاب‌های مهم اهل‌سنت ثبت شده است، بلکه بسیاری از بزرگان‌شان بر تواتر و صحت این روایات تصریح کرده‌اند.

 

*پی‌نوشت‌ها:

(1).على‌رضا على نورى، شناخت حضرت مهدى(عج)، قم، زمزم هدایت، چ سوم، 1385ش، ص 28.‏

(2).غلامحسن محرمی، نگرشی تاریخی به حیات امام زمان(عج)، قم، پرتو ولایت، چ دوم، 1392ش، ص42.

(3).ر.ک: آیةالله صافی گلپایگانی، نوید امن و امان، تهران،‌ دارالکتب الاسلامیه، ص91-92.

(4).سید ثامر هاشم العمیدی، در انتظار ققنوس، ترجمه مهدی علیزاده، قم، موسسه امام خمینی، چ اول، 1379ش، ص66.

(5).ر.ک: العمیدی، ص66-68.

(6).العمیدی، پیشین، ص72-76.

(7).سیدهادى خسروشاهى، مصلح جهانى و مهدى موعود، تهران، انتشارات اطلاعات، چ دوم، 1374ش، ص 106.

(8).همان، ص 113.

(9).ر.ک: العمیدی، پیشین، ص 69.

(10).علی نوری، پیشین، ص28.

(11).ر. ک: مهدی پیشوائی، سیره پیشوایان، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، چ هشتم،  1378ش، ص 698.

(12).العمیدی، پیشین، ص76.

(13).همان، ص 76-80.

(14).شیخ عبدالله مامقانی، مقیاس الهدایه فی علم الدرایه، قم، موسسه آل بیت لاحیاء التراث، چ اول، 1411ق، ج1، ص 108-112.

(15).البیان فی اخبار صاحب الزمان، قم مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، چ ششم، 1417ق، ص124.

(16).فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت، دار المعرفه، ج6، ص493 -494.

(17).التاج الجامع للاصول، قاهره، داراحیاء الکتب العربیه، چ دوم، ج5، ص310.

(18).ابی داود، سنن، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چ اول، 1410ق، ج2، ص 310.

(19). همان.

(20).همان، ص208

(21).ابوالفتح، محمد بن ابی الفوارس، الاربعون، خطی، ص38؛ به نقل از محرمی، پیشین، ص94.

(22).ابراهیم بن سعدالدین شافعی، ‏فرائد السمطین، بیروت، مؤسسة المحمود، چ اول، 1400ق، ج2، ص 132؛  قندوزی، ینابیع الموده لذوی القربی، قم، اسوه، چ دوم، 1422ق، ج3، ص281.

(23).شافعی، پیشین، ج2، ص 133؛ قندوزی، پیشین، ح3، ص391.

منبع: فارس


کتابی از عالِم اهل سنت درباره مهدویت

کتاب عرف الوردی

مترجم و محقق این اثر علاوه بر ترجمه احادیث، به توضیح و تببین بعضی از عبارت‌ها و کلمات نیز پرداخته است. و هرجا که احادیث روایت شده در منابع حدیثی شیعه وجوده داشته، نشانی آن‌ها را ارائه کرده است.

به گزارش مشرق، برای آنهایی که سیوطی را نمی‌شناسند باید گفت این دانشمند مصری قرن نهم اینقدر کتاب نوشته و معروف است که به او لقب «ابن کتب» داده‌اند یعنی فرزند کتاب‌ها. این دانشمند سنی مذهب بیش از پانصد جلد کتاب قلم زده که البته خیلی از آن‌ها به دست ما نرسیده است.

بیشتر بخوانیم:

طلبه‌ها از سیاره دیگری می‌آیند!

نگاهی داستانی به خلق‌وخوی یک مرجع تقلید

سرک کشیدن نویسندگان به محافل سری

کتاب‌های او بیشتر در موضوعات حدیث و علوم قرآنی است و تفسیر معروف درالمنثور به قلم اوست. سیوطی در خیلی از زمینه‌های دیگر از جمله طب، تفسیر، تاریخ و ادبیات هم قلم‌فرسایی کرده و نمی‌شود تعصب او را در مذهبش نادیده گرفت. با این تعصب مذهبی سیوطی اتفاق جالب توجه این است که وی کتابی درباره‌ی امام زمان (عج) تدوین کرده است. این کتاب شامل احادیثی است که سیوطی از منابع اهل تسنن گردآوردی کرده است. «ألعُرْفُ الوَرْدی فی أخْبار المَهْدی» گردآوری دویست و بیست و پنج حدیث است که از طریق علمای اهل سنت درباره‌ی امام زمان (عج) روایت شده است. این کتاب پیش از این به فارسی ترجمه نشده بود.

علمای اهل سنت در کتاب‌های حدیثی خود به فتنه‌ها و اخبار آخرالزمان پرداخته‌اند و از سخنان پیامبر آنچه درباره امام زمان و موعود آخرالزمان و ویژگی‌های او و پدرانش و اوضاع و احوال روزگار پسین بیان شده را ذکر کرده‌اند و سیوطی از دل همین احادیث عرف الوردی فی اخبار مهدی را تدوین کرده است. سیوطی با ذکر منابع، احادیث را در موضوعات امام مهدی، ظهور ایشان و احوال آخرالزمان آورده است و به خوبی نشان داده که اندیشه مهدویت از نقاط مشترک اعتقادی شیعیان و اهل تسنن است.

دکتر محمود مطهری‌نیا مترجم و محقق این اثر علاوه بر ترجمه احادیث، به توضیح و تببین بعضی از عبارت‌ها و کلمات نیز پرداخته است. و هرجا که احادیث روایت شده در منابع حدیثی شیعه وجوده داشته، نشانی آن‌ها را ارائه کرده است. تعارضات جدی روایت‌های این کتاب با روایت‌های شیعه نیز از چشمان مطهری‌نیا دور نمانده و آن موارد را نیز توضیح داده است.

ویژگی مهم این اثر مقدمه‌های مفصل و محققانه‌ای است که به آن اضافه شده‌اند. این مقدمه‌ها به جز گذری بر زندگی سیوطی عبارت‌اند از:

- مقاله موعود از نگاه اهل سنت، در ۵۰ صفحه، نوشته شیخ عبدالمحسن العباد از علمای اهل سنت. اهمیت این مقاله در تائیدیه‌ای است که عبدالعزیزبن باز، مفتی مشهور سلفی و سعودی بر آن زده و به عنوان یک سند، کار را برای خناسانی دشوار کرده که می‌خواهند آموزه‌ی مهدویت را جعل شیعه معرفی کنند؛

- مقاله «مقایسه تصویر مهدویت و نشانه‌های ظهور در روایات شیعه و اهل سنت» و مقاله «نگاهی گذرا به مقوله رجعت» نوشته مترجم اثر.

- ضمیمه‌ای نیز با عنوان «حوادث و مقاطع از ظهور تا قیامت بر اساس روایات شیعی» در انتهای کتاب آورده است که به غنای کتاب افزوده است.

همه‌ی این ضمائم بر غنای کتاب افزوده‌اند و آن را کتابی مفیدتر و کاربردی‌تری برای علاقمندان و پژوهشگران حوزه مهدویت ساخته است.

کتاب جمکران «العرف الوردی» را با زیرعنوان «شکوه مهدویت در روایات اهل سنت»، در قطع وزیری و جلد گالینگور در ۳۰۱ صفحه و با قیمت ۳۰ هزار تومان عرضه کرده است.



علت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)/ سبک زندگی صدیقه کبری (س) چگونه بود؟ +عکس

حضرت زهرا

از ویژگی های مهم حضرت فاطمه (س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش امام علی (ع) در اجرای فرامین الهی بود.

به گزارش مشرق، در عظمت و بزرگی حضرت فاطمه زهرا (س) همین اندازه بس که دوست و دشمن درباره بزرگواری آن بانو سخن می‌گویند و درباره بزرگی ایشان به سخنان پیامبر (ص) استناد می‌کنند.

علت شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س)

چگونگی شهادت حضرت فاطمه و ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی (ع) از سوالات بسیار مهمی است که در اذهان بسیاری از افراد نقش بسته است، آیا چنان که شیعیان می‌گویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا (س) نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟

نحوه شهادت حضرت فاطمه الزهرا از دیدگاه اهل سنت

برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده‌اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‌گوید: «جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (س) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»

البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده‌اند؛

رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و دوری از پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (س) را دشوارتر می‌کرد، اما حضرت فاطمه (س) با اینکه روز به روز پیکرش آب می‌شد، هیچ شِکوه ای از بیماری نداشت.

در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانه‌اش، حضرت زهرا (س) به گونه‌ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه‌های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه‌های بیشماری بر جان و روح او نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.

حضرت امام حسن مجتبی (ع) در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: «انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول‏اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها…؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد…»

حضرت امام صادق (ع) با تصریح بیشتر در مورد علت بیماری و شهادت فاطمه (س) می‌فرمایند: «و کان سبب وفات‌ها ان قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیداً؛ سبب شهادت فاطمه (س) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیماری افتاد.»

حضرت فاطمه (س)، به ام ‏سلمه فرمود: برایم آبی آماده کن تا بدان غسل کنم، ام ‏ سلمه آب را آورد و او غسل کرد و جامه پاکی پوشید، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند، به طرف راستش رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورتش گذاشت.

همچنین در روایت دیگری آمده که: حضرت به اسماً فرمودند: آبی برایم آماده کن، بعد با آن غسل کرده و سپس فرمودند: جامه‌های جدیدم را به من بده، آنها را پوشیده و فرمودند: بقیه حنوط پدرم را از فلان جا برایم بیاور و زیر سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اینجا بیرون برو، می‌خواهم با پروردگارم مناجات کنم.

اسماً می‌گوید: از اتفاق بیرون شدم و صدای مناجات آن حضرت را می‌شنیدم، آهسته به طوری که مرا نبیند وارد شدم دیدم دست به سوی آسمان دراز کرده و می‌گوید: پروردگارا به حق محمد مصطفی و اشتیاقی که به دیدار من داشت، و به شوهرم علی مرتضی و اندوهش بر من و به حسن مجتبی و گریه اش بر من و به حسین شهید و پژمردگی و حسرتش بر من و به دخترانم که پاره تن فاطمه می‌باشند و غم و اندوهی که بر من دارند، از می‌خواهم که بر گناهکاران امت محمد ترحم فرمائی و آنان را بیامرزی و به بهشت وارد کنی که تو بزرگوارترین سوال شوندگان و مهربان‌ترین مهربانانی.

حضرت (س) ادامه داد و گفت: قدری مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم که بسیار خوب و اگر جوابی ندادم بدان که من به سوی پدر خود، (یا پروردگارم) رفتم.

اسماً لحظه ه‌ای حضرت (س) را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابی نشنید، صدا زد ای دختر محمد مصطفی، ای دختر گرامی‌ترین کسی که زنان حمل او را عهده ‏دار شدند، ای دختر بهترین کسی که بر ریگ‌های زمین پای گذارده، ای دختر کسی که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد، اما جوابی نیامد چون جامه را از روی صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است، خود را به روی حضرت انداخت و در حالی که ایشان را می‌بوسید، گفت: فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتی سلام اسماً بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند: اسماً مادر ما کجا است؟ وی ساکت شد و جوابی نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیه‌السلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود: ای برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد.

امام حسن مجتبی (ع) خود را روی مادر انداخته و گاهی می‌بوسید و می‌گفت: ای مادر با من سخن بگو پیش از آنکه روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهای حضرت را می‌بوسید و می‌گفت: ای مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن.

اسماً به آنها گفت: ای فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان علی علیه‌السلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا می‌زدند: یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و علی علیه‌السلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر شهادت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت: ای دختر حضرت محمد به چه کسی تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلداری داده می‌شدم، بعد از تو چه کسی موجب دلداری و تسلیت من خواهد شد.

چگونگی شهادت حضرت فاطمه به نقل از خلیفه دوم

خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‌نویسد:

«…وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‌های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند… افتادم، آتش غضبم افروخته‌تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد. «فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً… فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ…»؛ «در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند.» سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‌خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد…»

حضرت فاطمه (س) نخستین شهید راه ولایت است

فاطمه (س) با اینکه زن است، مظهر ولایتمداری و ایثارگری است

* اشاره داشتید که برگزاری مراسم ایام فاطمیه و روزهایی که مردم در شهادت دردانه پیامبر اعظم (ص) به سوگ می‌نشینند، شاید سری از اسرار باشد تا یاد و نام بی بی دو عالم علیها السلام همواره زنده نگه داشته شود. چرا علما همواره در تکریم و بزرگداشت سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) تاکید دارند و آن را جزو شعائر اسلامی می‌دانند؟

- حضرت زهرا سلام الله علیها مقامی آنچنان رفیع دارد، به طوری که تنها کسی است که رسول خدا (ص) و سرآمد خلقت، در عمر مبارک شأن دست ایشان را بوسیده و آن حضرت (س) را می بوئیدند و می‌فرمود: «من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم»، همین طور پیغمبر (ص) در برابر او به قامت بر می‌خواست و به استقبال او جلو می‌رفت و صبر نمی‌کرد که حضرت زهرا (س) به او برسد، خود به سوی او می‌رفت، این حرکت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم راجع به هیچ کس نداریم، نه از باب اینکه ایشان فرزند پیغمبر (ص) بود و یا یک عاطفه پدری به فرزند داشته باشد، خیر! پیغمبر فرزندان دیگری هم داشت، راجع به هیچ کدام از آنها چنین نکرده بود، این به سبب مقام عظیم حضرت صدیقه کبری (س) است.

حتی علمای شیعه اختلاف دارند که مقام آن حضرت (س) برتر است یا مقام امیر المومنین (ع) و برخی معتقدند که فقط بعد «ولایت» امیر المومنان علیه السلام از ایشان برتری دارد؛ یعنی چون امیر المومنین (ع) ولی خدا، پس از پیغمبر (ص) بر خلایق است، از این جهت به حضرت زهرا (ع) ولایت دارد و فقط برتری از این باب است، لذا شخصیت بسیار بزرگواری است که از همه ائمه مقامش بالاتر و ام الائمه و اولین شهید راه ولایت است، باید گفت در حضرت زهرا (س) یک ویژگی خاص وجود دارد که آن حضرت را به تمام معصومین و تمام شخصیت‌های عظیم الشأن بی نظیر کرده است و آن با وجود اینکه آن حضرت (س)، زن هست و از زنان تکالیفی همچون مردان خاسته نشده است، اما مظهر ایثار و ولایت مداری.

از دیدگاه حضرت زهرا (س) بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم آنها را نبینند و او نیز مردان نامحرم را نبیند -که این دیدگاه پیغمبر هم هست- یک چنین جایگاهی یک زن مسلمان دارد که برترین آنها خود حضرت فاطمه سلام الله علیهاست، اما در آنجایی که پای دفاع از ولایت به پیش می‌آید، در جمع نامحرمان نامرد که با بی تفاوتی نظاره گر غصب خلافت و کنار زدن ولی خدا بودند، آن چنان خطابه‌ای را در دفاع از ولایت بیان می‌کند که تاریخ را متحیر کرده است، لذا از این جهت آن بزرگوار مظهر ولایتمداری و ایثارگری است و آن هم به عنوان نخستین کس در این عرصه وارد شد و از جان مبارک خود هم مایه گذاشت، یک ویژگی استثنایی دارد که باید شهامت آن حضرت و علل شهادت آن حضرت به خوبی دریابیم و بزرگ بداریم و با الگوگیری از الگوی بی نظیر بشریت، بتوانیم به سیره آن حضرت (س) عمل کنیم.


حضرت زهرا (س) در یک نگاه
 


پوشش حضرت زهرا (س) چگونه بود؟

در روایت‌ها نوشته شده که زنان انصار در زمان حیات پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله عبا یا کسای مشکی بر سر خود می‌انداختند. در قرآن کریم و روایات امامان معصوم علیهم‌السلام نیز به طور ضمنی به موضوع لزوم استفاده از چادر برای خانم‌ها اشاره شده است.

«شکل حجاب حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها و شباهت حجاب آن حضرت به چادر امروزی، در روایتی که به ماجرای فدک مربوط است، مشخص می‌شود.

شیخ طبرسی در جلد اول کتاب احتجاج، نحوه حجاب و پوشش آن حضرت در زمان خروج از منزل در قضیه فدک را این طور توصیف کرده است: حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها در زمان بیرون آمدن از منزل، مقنعه خود را به طور محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به تن کردند، آن چادر به شکلی بود که تمام بدن آن حضرت را به طور کامل می‌پوشاند و گوشه‌های آن به زمین می‌رسید. گروهی از نزدیکان و زنان قوم، آن حضرت را تا مسجد همراهی می‌کردند. از این روایت مشخص می‌شود که پوشش و حجاب حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها در بیرون از منزل و در مواجهه با افراد نامحرم دقیقاً همان دو پوشش معروف زنان در قرآن یعنی خمار (مقنعه) و جلباب (چادر) بوده است.»

*در قرآن کریم چه آیاتی به لزوم استفاده از چادر و پوشش کامل اشاره کرده است؟
مهم‌ترین آیه قرآن در زمینه حجاب آیه ۵۹ سوره مبارکه احزاب است که می‌فرماید: «یا ای‌ها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفوراً رحیماً؛ ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو جلباب‌هایشان را بر خود بیفکنند، این عمل مناسب‌تر است، تا (به عفت و پاکدامنی) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و خداوند آمرزنده مهربان است».

در دوران زندگی پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله، زن‌ها هم به مسجد می‌رفتند و پشت سر آن حضرت نماز می‌خواندند. موقع غروب که می‌خواستند برای نماز به مسجد بروند، بعضی از جوان‌های اوباش سر راه آن‌ها را می‌گرفتند و با شوخی و حرف‌های ناروا برای آن‌ها مزاحمت ایجاد می‌کردند، تا این آیه نازل شد و به آن زنان دستور داد که حجاب خود را به‌طور کامل رعایت کنند تا کسی بهانه مزاحمت پیدا نکند.

کلمه «جلابیب» در این آیه، جمع کلمه «جلباب» است. جلباب در لغت یعنی ملحفه و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه‌ها را می‌پوشاند. البته روسری و پیراهن گشاد هم از دیگر معانی این کلمه است.

نکته دیگر این است که در این آیه تأکید شده است که زنان، این پوشش را به بدن خود نزدیک کنند تا به‌درستی آن‌ها را محفوظ نگه دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند که مدام کناری برود و بدن آشکار شود. مشخص است که این مفهوم به معنی چادری که این روزها مورد استفاده قرار می‌گیرد، بسیار نزدیک است.

* طبیعتاً این آیه توسط پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله ابلاغ شد. آن حضرت چقدر بر لزوم استفاده از پوشش کامل تأکید داشته‌اند؟

در تفسیر مجمع البیان، روایتی به نقل از پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله نوشته شده است، مبنی بر اینکه آن حضرت درباره پوشش زنان فرموده است: «سر و گردن را می‌توان در مقابل پسر و برادر آشکار کرد. اما لازم است که زنان در مقابل نامحرم از چهار پوشش استفاده کنند: پیراهن و یا قمیص، روسری یا مقنعه، چادر و پوششی وسیع‌تر از روسری که به‌روی سینه می‌افتد و شلوار».

از این روایت مشخص می‌شود که چادر یکی از پوشش‌هایی است که پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله به زنان درباره آن سفارش فرموده است. این چادر شامل ملحفه و یا پارچه‌ای است که از سر تا پایین پای زن را می‌پوشاند و مانع از این می‌شود که نامحرم بدن او را ببیند، درواقع چادر بهترین و کامل‌ترین پوشش برای زنان است که او را در مقابل نگاه و آزار نامحرمان محافظت می‌کند.

البته پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله علاوه بر چادر، سه پوشش دیگر شامل روسری یا مقنعه، لباس و شلوار را هم توصیه فرموده که هر کدام باید در جای خود مورد استفاده قرار گیرد و استفاده از آنها، مانع از سر کردن چادر نمی‌شود.

* در روایت‌ها به چادر خاکی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها هم اشاره شده است. آن حضرت هم چادر سر می‌کردند؟

بله. علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار، روایتی را نوشته است که به چادر حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها اشاره می‌کند. نقل شده است که وقتی آیات ۴۳ و ۴۴ سوره حجر بر پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله نازل شد که درباره درهای جهنم و عذاب اهل جهنم بود، آن حضرت به‌شدت به گریه افتاد و هیچ کدام از یاران آن حضرت نمی‌دانست که چطور ایشان را آرام کند. سلمان فارسی برای آرام کردن پیغمبر صلی‌الله علیه و آله، به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها آمد تا شاید حضرت با دیدن دخترش آرام شود. وقتی خبر گریه کردن پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را به حضرت داد، آن حضرت بلند شد و با چادر کهنه‌ای که داشت خودش را پوشاند، چادری که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده بود. وقتی بیرون رفت، سلمان فارسی که چشمش به چادر حضرت افتاد، به گریه افتاد و گفت: «وامصیبتا! دخترهای قیصر و کسری سندس و حریر به تن می‌کنند و دختر محمد صلی‌الله علیه و آله چادر کهنه‌ای دارد که دوازده جای آن وصله شده است».

این روایت که علاوه بر بحارالانوار، از سیدبن طاووس در کتاب الدروع الواقیه هم روایت شده، نشان می‌دهد که حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها هم چادر به‌سر می‌کرد و از آن برای پوشاندن خود در برابر نامحرمان استفاده می‌کرد.

*همین چادر بوده که یهودیان را مسلمان کرد؟
در کتاب مناقب ابن‌شهرآشوب، روایت دیگری نوشته شده که نشان می‌دهد که حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها چادر یا چیزی شبیه به چادرهای امروزی سر می‌کرده است. در این روایت نوشته شده یک روز امام علی علیه‌السلام به مبلغی پول احتیاج پیدا کرده بود، به‌ناچار چادر حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها را که از جنس پشم بود، پیش مردی یهودی به‌نام زید رهن گذاشت و مقداری جو قرض گرفت.

مرد یهودی چادر حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها را به خانه‌اش برد و در یکی از اتاق‌ها گذاشت. همسرش که وارد اتاق شد، متوجه نوری شد که تمام فضا را روشن کرده بود. از شوهرش جریان را پرسید. مرد که نمی‌دانست چادر چه‌کسی را به‌رهن نگه داشته، داخل اتاق جست‌وجو کرد و متوجه شد که نور از سمت چادر پخش می‌شود. آن زن و مرد یهودی حدود هشتاد نفر از اقوام و دوستان خود را به خانه آوردند تا نور آن چادر را ببینند و وقتی متوجه شدند که چادر دختر پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله چنین نورانی و روشن است، همگی اسلام آوردند.

*چادر حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها چقدر به چادرهای امروزی خانم‌ها شباهت داشت؟ می‌خواهیم بدانیم آیا چادری که امروز استفاده می‌شود همان چادر حضرت زهرا سلام‌الله علیها است یا با آن تفاوت دارد؟
شکل حجاب حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها و شباهت حجاب آن حضرت به چادر امروزی، در روایتی که به ماجرای فدک مربوط است، مشخص می‌شود. شیخ طبرسی در جلد اول کتاب احتجاج، نحوه حجاب و پوشش آن حضرت در زمان خروج از منزل در قضیه فدک را این طور توصیف کرده است: «حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها در زمان بیرون آمدن از منزل، مقنعه خود را به طور محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به تن کردند، آن چادر به شکلی بود که تمام بدن آن حضرت را به طور کامل می‌پوشاند و گوشه‌های آن به زمین می‌رسید. گروهی از نزدیکان و زنان قوم، آن حضرت را تا مسجد همراهی می‌کردند».

از این روایت مشخص می‌شود که پوشش و حجاب حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها در بیرون از منزل و در مواجهه با افراد نامحرم دقیقاً همان دو پوشش معروف زنان در قرآن یعنی خمار (مقنعه) و جلباب (چادر) بوده است.

*آن چادر چه رنگی داشت؟ آیا رنگ مشکی چادرهای امروزی زنان ایرانی بود؟
در کتاب درّ المنثور روایتی به‌نقل از ام‌سلمه نوشته شده است مبنی بر اینکه زمانی که آیه ۵۹ سوره احزاب درباره جلباب و پوشش زنان نازل شد، زنان انصار در حالی که کسا یا عبای سیاه‌رنگ خود را بر سر انداخته بودند، از خانه بیرون می‌آمدند. در این شرایط، پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله درباره پوشش این زنان سکوت کرد و سکوت آن حضرت درباره این حکم مهم و همگانی در جامعه، دلیل بر درستی عمل آن‌ها است.

از طرف دیگر حدیث‌هایی مانند حدیث نبوی صلی‌الله علیه و آله وجود دارد که مشخص می‌کند آن حضرت برای زنان در برابر مردهای نامحرم از چهار پوشش نام برده و خمار (مقنعه) و جلباب (چادر) را به‌طور کامل از هم جدا کرده است.

*این روایت که نقل شده حضرت زهرا سلام الله علیها در مقابل نامحرمی که نابینا بود چادر سر می‌کردند، صحت دارد؟

بله. امام موسی‌بن جعفر علیه‌السلام از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام روایت کرده که فرمود: روزی مرد نابینایی اجازه خواست تا وارد خانه آن حضرت شود. حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها فوراً برخاست و چادر به سر کرد. پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله که در خانه آن‌ها بود، به دخترش فرمود: «چرا از او رو می‌گیری؟ او که تو را نمی‌بیند!»، حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها پاسخ داد: «او من را نمی‌بیند، من که او را می‌بینم؛ و او هرچند که من را نمی‌بیند، اما بوی من را که حس می‌کند، برای همین است که در مقابل او چادر سر می‌کنم». پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمود: «شهادت می‌دهم که تو پاره تن من هستی».

*در ماجرای قیام عاشورا هم بارها خوانده‌ایم که زنان چادر بر سر داشتند. اهمیت پوشش برای زنان تا چه‌اندازه است که زنان اهل‌بیت علیهم‌السلام در آن شرایط دشوار هم مراقب حجاب خود بودند؟

در ماجرای قیام عاشورا هم به استفاده زنان بنی‌هاشم و همسران شهدای کربلا از چادر و یا پوششی شبیه به آن اشاره شده است. سیدبن طاووس در کتاب لهوف، به این نکته اشاره کرده است که حضرت زینب کبری سلام‌الله علی‌ها و دیگر زنان در طول مدت جنگ، به هیچ وجه در مقابل مصیبت‌های جانگداز، اختیار خود را از دست نداده و چادر خود را رها نکردند، حتی در زمانی که امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسید و لشکر غارتگر ابن‌سعد به‌قصد تاراج به‌سمت خیمه‌های بنی‌هاشم هجوم آورد، زنان هرگز از حریم عفاف خارج نشدند.

ماجرایی که ابن‌طاووس نوشته است، به‌صراحت نشان می‌دهد که زنان بنی‌هاشم از پوشش چادر استفاده می‌کردند، آنجا که می‌نویسد: «تسابق القوم علی نهب بیوت آل الرسول و قرة عین البتول حتی جعلوا ینتزعون ملحفة المرئة علی ظهرها و خرج بنات آل رسول الله و حریمه یتساعدون علی البکاء؛ مردم برای غارت خانه‌های اولاد پیامبر صلی‌الله علیه و آله و نور چشم فاطمه علیهاالسلام حمله بردند، حتی چادری که زن به کمرش بسته بود می‌کشیدند و می‌بردند و دختران و زنان خاندان پیامبر صلی‌الله علیه و آله از خیمه‌ها بیرون ریختند و دسته‌جمعی گریه می‌کردند».

*گویا پوشش حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله علیها در عاشورا نیز چادر بوده است؟
همین طور است. عمرو پسر منذر ماجرایی را تعریف کرده و در آن به چادر و پوشش حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله علی‌ها اشاره کرده است. این ماجرا را علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار هم نوشته است، به این صورت که: حضرت ام‌کلثوم سلام‌الله علی‌ها را دیدم در حالی که به‌نظرم می‌رسید که حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علی‌ها را می‌بینم، چادر کهنه‌ای بر سر گرفته و رویبندی بر صورتش بسته بود. من نزدیک رفتم و بر امام زین‌العابدین و اهل‌بیت علیهم‌السلام سلام و درود فرستادم. آن حضرت در حالی که چادرش را به روی صورت گرفته بود، به من فرمود: «ای مؤمن! اگر می‌توانی چیزی به این شخص بده که سر امام حسین علیه‌السلام را در دست دارد تا جلو ببرد که ما از نگاه نامحرمان در عذاب هستیم». من هم صد درهم به آن شخص لعین دادم تا سر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را جلوتر ببرد و از خانواده آن حضرت دور شود، درواقع آن بانوی بزرگوار برای در امان ماندن از نگاه‌های نامحرم چنین درخواستی کرد که نشان‌دهنده حیا و عفت آن حضرت است.

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) چگونه بود؟

زندگی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مساله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث شیعه گی و پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان در آمده است.

در زیارت مقدسه جامعه کبیره که از امام هادی (ع) نقل شده است می‌خوانیم: اَلسَّلامُ عَلی مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ (سلام بر جایگاه‌های شناسایی خدا)؛ آنچه از این فراز بر می‌آید این است که بهترین راه و جایگاه برای شناخت خدا و راه رسیدن به خدا بررسی زندگی ائمه و معصومین (ع) است.

همینطور در فرازی دیگر از این زیارت امده است: مَنْ اَتیکُمْ نَجی وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک (هرکس به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد).

و ثمره وصال انسان به آن بزرگواران را طیباً لِخَلْقِنا وَطَهارَةً لاِنْفُسِنا وَتَزْکِیَةً لَنا وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا (موجب پاکی اخلاق ما و پاک شدن خود ما و تزکیه ما و کفاره گناهان ما) بیان می‌کند.

در زیارت عاشورا که به اعتقاد شیعه از احادیث قدسی است می‌خوانیم: اللهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتی مَماتَ مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد. که همان اشاره به خواست خداوند و دعای شیعه برای قرار گرفتن در مسیر سبک زندگی اهل بیت (ع) است.

از میان معصومین (ع) آنکه زندگی پر برکتش بخصوص برای زنان مسلمان همچون خورشیدی نورافشانی می‌کند، وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا (س) است که آشنایی با سبک زندگی آن حضرت بسیار برای ما راهگشا خواهد بود.

در جامعه امروز که نظام سرمایه داری غرب با تهاجم فرهنگی خود سعی دارد الگویی مبتذل و غیرانسانی برای زنان و دختران مسلمان ارائه کند مسلماً پرداخت به ابعاد گوناگون شخصیتی آن حضرت می‌تواند الگوی عملی مناسبی برای جامعه شیعی باشد.

در ذیل به بررسی برخی از گوشه‌های عبرت آموز زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) می‌پردازیم:

ولادت

نحوه ولادت حضرت فاطمه (س) بسیار جالب توجه است. آنچه که برای شیعیان آن حضرت باید مورد توجه قرار گیرد اهمیت مراقبت‌های لازم قبل از تولد فرزند است. لزوم طهارت روحی و جسمی برای تشکیل نطفه یک فرزند صالح از خصوصیات آشکاربه وجود آمدن یک انسان پاک سرشت والهی است.
آمده است برای تولد ایشان جبرئیل به پیامبر (ص) عرض کرد: ای محمد! خداوند علی اعلی به تو سلام می‌رساند و امر می‌نماید که چهل روز از خدیجه دوری کنی!

و آن حضرت ۴۰ روز به خانه خدیجه نرفت.پیامبر (ص) روزها را روزه گرفت و شب‌ها را به عبادت حق تعالی مشغول بود و در این مدت، در خانه فاطمه بنت اسد به سر می‌برد و هر شب، هنگام افطار، به علی (ع) امر می‌فرمود در خانه را باز کنند تا هر که می‌خواهد داخل شود و از غذای حضرت تناول کند.

پس از چهل روز، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند علی اعلی سلام می‌رساند و می‌فرماید: برای تحفه و کرامت من آماده باش! آنگاه میکائیل طبقی از میوه‌های بهشتی را فرود آورد.
در آن شب، پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود تا در منزل را ببندند؛ زیرا خوردن این غذا بر غیر نبی خاتم (ص) روا نبود. آنگاه پیامبر (ص) از آن غذا و آب تناول فرمودند و در آن شب، نطفه بهترین زنان جهان منعقد شد.



نحوه رفتار با والدین و احترام به پدر

فاطمه هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود. در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد و زمانی که مشرکان پیامبر (ص) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می‌کردند، پیامبر (ص) را دلداری می‌داد و زخم‌هایش را مداوا می‌کرد؛ این گونه بود که پیامبر (ص) ایشان را «ام ابیها» (مادر پدرش) نامید.
فاطمه زهرا (س) در همه حال به یاد پدر گرامی خویش بود و از هیچ نعمت و کمکی برای یاری به پدر دریغ نمی‌کرد. در روایت است که: سه روز بود که پیامبر (ص) غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت می‌گذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی‌شد. نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام؟ عرض کرد: نه بخدا سوگند! وقتی پیامبر (ص) بیرون رفت، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد. ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه (س) آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی‌داریم. درحالیکه همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت. حسن و حسین علیها السلام را خدمت پیامبر (ص) فرستاد، تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر (ص) تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت. سوال کرد این غذا از کجاست؟ فاطمه (س) جواب داد: از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد. پیامبر (ص) و همه اعضای خانواده علی (ع) و همسران پیامبر (ص) از آن غذا خوردند و برای همسایه‌ها هم فرستادند.

زهرا (س) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. گرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر (ص) نمی‌شد. نقل است از حضرت فاطمه (س) که فرمود: وقتی بر پیامبر (ص) آیه نازل شد (که پیامبر (ص) را با نامش خطاب نکنید)، هیبت پیامبر (ص) مرا گرفت، بطوری که نتوانستم به او "یا ابة" بگویم و یا رسول الله به او می‌گفتم. حضرت از من روی گرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است. تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می‌ورزند نازل شده است. تو "یا ابة" بگو. چون برای قلب من محبوب‌تر و برای پروردگار رضایت‌بخش‌تر است.

ازدواج

ازجمله نکات مهم زندگی حضرت فاطمه (س) ازدواج آن حضرت بود. ایشان خواستگارانی بسیار در میان صحابه داشت که از نظر مالی در رتبه‌های بالایی قرار داشتند اما رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می‌نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و گفت: ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است.

و فاطمه (س) و پیامبر (ص) و اگر بهتر بگوییم خداوند تبارک و تعالی، علی (ع) را که جوانی سرشار از ایمان و تعهد بود انتخاب کردند.

مسأله، مسأله زندگی، مهر و عطوفت، آرامش و تربیت، ایمان و تقوا بود. مسأله، مسأله حفظ دین و سلامت فکر و روح بود. قرار بود از محفل ساده و بی تکلف و بی ریای علی (ع) و فاطمه (س) هر لحظه نوری به عرش بلند شود و عرش را نورانی کند که خدا خود خواسته بود و اذن داده بود. آری! «فی بیوت اذن الله ان یرفع و یذکر فیها اسمه». قرار بود ماحصل این ازدواج حسن (ع) و حسین (ع) و زینب (س) وام کلثوم (س) باشند که هرکدام چون نوری در آسمان ولایت بدرخشند و راه زندگی ارادتمندانشان را به سوی خداوند روشن کنند.

فایده‌ای که آن ازدواج داشت چیزی نبود که با زر و سیم بتوان آن را قیمت گذاشت که هرچه فایده کمتر است معنویت بیشتر به ثمن بخث فروخته می‌شود و هرچه تجلی معنویت بیشتر باشد مال کم ارزش تر خواهد بود. قرار بود ازدواج علی (ع) و فاطمه (س) الگویی شود برای شیعیانشان تا ابد.

در روایات متعددی نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. از اینجا مشخص می‌شود منظور پیامبر (ص) در کفویت زوجین، ایمان دوطرف است.

درآن زمان دارایی علی (ع) منحصر به شمشیر و زرهی بود برای جهاد در راه خدا و شتری برای کار در باغستانهای مدینه. او به دستور پیامبر (ص) زره را کابین فاطمه (س) قرار داد که به حدود ۴۰۰ درهم به فروش رسید و پول آن صرف فراهم آوردن مقدمات زندگیش شد.

پیامبر (ص) مقدار اندکی از پول را به بلال داد تا با آن عطر بخرد و بقیه پول را به چند تن از صحابه داد تا جهیزیه را از بازار فراهم کنند.

جهیزیه ساده و اندکی فراهم و نزد پیامبر (ص) آوردند. ساده و بی تکلف می‌نمود. پیامبر (ص) چون سادگی بیش از حد اشیاء را نگریست دست به دعا بلند کرده و فرمود: خدا به اهل بیت برکت دهد. و البته خدانیز چنین کرد چرا که «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» در حق هیچ کسی به جز این خاندان نازل نشد! آری خدا خواست که اهل بیت پاک و مطهر قرار گیرند، به دور از هرگونه رجس و نازیبایی و ناپاکی. و خدا خواست که تا روزگار هست و هست، هرجا کرامتی دیده شود دوستدارانش به یاد حسن (ع) بیفتند و هر جا قیامی در راه خدا بر علیه ظلم ستم کیشی روی دهد با پرچم حسین (ع) افراشته شود و الگوی هر زن مسلمانی زینب (س) باشد.

همسرداری

همسرداری حضرت فاطمه (س) نیز بهترین الگو برای زنان مسلمان است. شیوه رفتار با همسر برای یک زن آن قدر مهم است که حضرت علی (ع) می‌فرماید: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.
فاطمه (س) با آن همه فضیلت، همسری نیکو و مطیع برای امیر مؤمنان علی (ع) بود. روایت است هنگامی که علی (ع) به فاطمه (س) می‌نگریست، غم و اندوهش برطرف می‌شد.

رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا (س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (ع) انجام دهد.

پس از آن بود که حضرت زهرا (س) فرمود: جز خدا کسی نمی‌داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.

فاطمه (س) هیچ گاه حتی اموری را که احتمال می‌داد علی (ع) قادر به تدارک آنها نباشد، از او طلب نمی‌نمود؛ تا آنجا که از علی (ع) در رابطه با فاطمه (س) نقل شده است: بخدا سوگند که او را به خشم نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم نکرد.

از ویژگی‌های مهم حضرت فاطمه (س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی (ع) در اجرای فرامین ا لهی بود. پیامبر (ص) از علی (ع) سوال کرد: همسرت را چگونه یافتی؟ و علی (ع) پاسخ گفت: نِعْمَ الْعَوْنُ علی‏ طاعَةِ اللَّهِ (بهترین یار و یاور برای اطاعت و بندگی خدا).

آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد می‌کرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» می‌خواند و گاهی با یاد قرابت نسبی (یا ابن عم) وی را ندا می‌داد. در حدیث شریف کساء آمده است که حضرت فاطمه (س) می‌فرماید: ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام ای ابا الحسن و ای امیر مؤ منان. این گونه نقل نام و خطاب احترام آمیز یکی از نکات اصلی رابطه زوجین نسبت به یکدیگر است.

از دیگر نکات متابعت ایشان از شوهر بود. نقل است هنگامی که مصدوم کردن حضرت زهرا (س) از امیرمومنان درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی (ع) تقاضای آن دو را به فاطمه (س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند: البیت بیتک و الحره امتک (خانه متعلق به شماست و من هم به منزله کنیز و خدمتگزار در خانه شماهستم).

رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است. آمده است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا (س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.

تربیت و رفتار با فرزندان

سیره رفتار فاطمه (س) با فرزندان خود نیز سرمشقی مناسب برای تربیت صحیح فرزندان است. ایشان به فرزندان احترام می‌گذاشتند و آنها را با احترام خطاب می‌کردند و همیشه سعی در آموزش و تربیت دینی و اخلاقی آنها داشتند.

در حدیث شریف کساء حضرت فاطمه (س) در پاسخ سلام فرزند خود امام حسن (ع) می‌فرماید: سلام برتو ای نور دیده‌ام و میوه دلم. و در پاسخ سلام امام حسین (ع) می‌فرماید: سلام بر تو ای فرزند من و ای نور دیده‌ام و میوه دلم.

حضرت زهرا (س) فرزندان خود را همیشه برای یادگیری و تعلیم و تزکیه آماده می‌کرد؛ به عنوان مثال به فرزندش حسن (ع) می‌فرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن».

و در عین حال شادی و خوشحالی را در بیت خود تسری می‌داد و این تا حدی بود که از بازی با کودکان که نقش بسزایی در تربیت آنها دارد اجتناب نمی‌نمود. نقل شده است که فاطمه (س) فرزندش حسن (ع) را روی دست می‌گرفت و بالا می‌انداخت و حرکت می‌داد و می‌فرمود: اشبه أباک یاحسن، واخلع عن الحق الرّسن، واعبد الهاً ذامنن، ولاتوال ذا الاحسن. (ای حسن، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور کن، و خداوندی را که صاحب نعمت هاست پرستش کن و با افراد تیره دل دوست مباش).

ایشان همیشه رسیدگی به فرزندان را در اولویت قرار می‌داد. سلمان می‌گوید: روزی فاطمه زهرا (س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام فرزندش حسین گریه می‌کرد. عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.

همچنین از نکات بارز حضرت زهرا (س) در تربیت فرزندان سبک عملی تشویق به عبادت برای آنها بود. مسلماً وقتی والدین الگوی عملی کودکان برای عبادت پروردگار باشند، در آینده و بزرگسالی آنها نیز به تعصی از والدین این راه را پیش خواهند برد.

در همین زمینه امام حسن (ع) می‌فرماید: مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.

آن حضرت در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا می‌خواند. حضرت در روز بچه‌ها را می‌خواباند تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می‌داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زنده داری داشته باشند. ایشان نمی‌گذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و می‌فرمود: محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.

از نکات دیگر تربیتی ایشان عدالت در توجه به کودکان بود. آمده است روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر (ص) آمد و اظهار تشنگی کرد. رسول خدا (ص) برخاست، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امام حسن (ع) داد. فاطمه زهرا (س)، به پیامبر (ص) گفت: گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است. پیامبر (ص) فرمود: نه. هردو برایم عزیز و محبوبند ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم.

همچنین روزی حسنین (ع) در حضور پیامبر (ص) کشتی گرفتند. در این میان فاطمه (س) شنید که پدر بزرگوارش، امام حسن را به پیروزی بر امام حسین ترغیب می‌کند. حضرت زهرا (س) از این نوع رفتار پیامبر (ص) اظهار تعجب کرد. پیامبر فرمود: دوستم جبرئیل، حسین را تشویق می‌کند و من حسن را تشویق می‌نمایم.

تعلیم مسائل دینی

حضرت فاطمه زهرا (س) در آموختن مسائل دین به دیگران از اشتیاق زایدالوصفی بهره مند بود. روزی زنی نزد او آمد وگفت: مادری پیر دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرد و مرا فرستاده تا از شما مسئله‌ای را بپرسم. حضرت زهرا (س) سؤال او را پاسخ فرمود؛ زن برای بار دوم وسوم مسئله‌ای پرسید و پاسخ شنید. این کار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار، سؤال وی راپاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پی در پی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمی‌اندازم. فاطمه (س) فرمود: باز هم بیا و سوال‌هایت را بپرس، تو هر قدر سؤال کنی من ناراحت نمی‌شوم. زیرا از پدرم رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور می‌شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت‌های گرانبها عطا می‌گردد و اندازه پاداش به نسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نموده‌اند.

ساده زیستی و پرهیز از تجمل

ساده زیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) است. مهریه کم، جهیزیه مختصر، اکتفا به غذای اندک و معاش کم، استفاده از حداقل امکانات برای زندگی و… همانگونه که در فوق شرح داده شد از خصوصیات آشکار سیده زنان عالم است.

عبادت

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: در دنیا کسی عابدتر از مادرم فاطمه (س) نبود؛ آن قدر به عبادت می‌ایستاد تا پاهایش ورم می‌کرد.

همینطور ابن عمره از پدرش نقل می‌کند که گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: چرا فاطمه (س) زهرا نامیده شد؟

فرمود: برای آنکه وقتی فاطمه زهرا (س) در محراب عبادت می‌ایستاد، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید، همان طوری که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد.

پیامبر (ص) درباره حضرت فاطمه (س) می‌فرمود: ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهراء چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه چیز فارغ می‌سازد. فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریه ای است به صورت انسان. آنگاه که در محراب عبادت می‌ایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب می‌کند: بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش را خوف می لرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.

در حدیث دیگری به سلمان می‌فرماید: ای سلمان! خدای تعالی چنان دل و جان و تمام اعضاء و جوارح دخترم فاطمه را به ایمان پر کرده که یک سره برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی خود را از همه چیز فارغ ساخته است.

حجاب و عفاف

حضرت زهرا (س) الگوی یک بانوی اسلامی است. او حتی خود را بر نامحرم نابینا می‌پوشاند.
علی (ع) می‌فرماید: نزد پیامبر بودیم و او در منبر بود ٬پرسید: به من خبر دهید و بگوئید چه چیز برای زن از همه چیز بهتر است؟ هر کس سخنی گفت و به نتیجه‌ای منجر نشد. مردم درمانده و متفرق شدند. من به نزد فاطمه آمدم و سؤال پیامبر را تکرار کردم. فاطمه فرمود: بهترین چیز برای زن این است که او مردی را نبینند و مردی هم او را نبیند.

مشارکت در مسائل سیاسی و اجتماعی

حضرت فاطمه (س) حتی الامکان از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب می‌کرد اما این بدان معنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجام وظیفه خود شانه خالی کند.

ابن ابی الحدید از واقدی نقل می‌کند که پس از جنگ احد فاطمه (س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را دید او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم نمود و خون‌های چهره رسول خدا را شست و شمشیر او را پاک کرد.

همچنین می‌نویسد: زنانی که از مدینه آمده بودند چهارده نفر بودند که زهرا (س) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری می‌کردند.

همچنین علی (ع) نقل می‌کند: ما بهمراه پیامبر (ص) در جریان حفر خندق بودیم که فاطمه (س) با تکه نانی نزد پیامبر (ص) آمد و آن را به خدمت او برد. پیامبر (ص) فرمود: این چیست فاطمه عرض کرد: از نانی است که برای دو فرزندم پختم، این تکه آن را برای شما آوردم. پیامبر (ص) فرمود: دخترم! این اولین غذایی است که بعد از سه روز وارد دهان پدرت می‌شود.

دفاع از حریم ولایت

از مهمترین و بارزترین قله‌های زندگی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) دفاع ایشان از حریم ولایت امیرمومنان علی (ع) و خطبه فدکیه آن حضرت است. که سرانجام آن حضرت در راه دفاع از ولایت مجروح شده، نوزادش محسن (ع) را سقط کرده و به شهادت رسید.
 

کلید اولیه سئوالات سنجش پیشرفت تحصیلی دوره اول متوسطه و متوسطه نظری در سال 98-97 اعلام شد.

کلید اولیه سئوالات سنجش پیشرفت تحصیلی دوره اول متوسطه و متوسطه نظری در سال 98-97 اعلام شد.

دفترچه سئوالات پایه هفتم نوبت صبح..........................

دفترچه سئوالات پایه هشتم نوبت صبح.........................

دفترچه سئوالات پایه نهم نوبت صبح............................

دفترچه سئوالات پایه هفتم نوبت عصر ........................

دفترچه سئوالات پایه هشتم نوبت عصر......................

دفترچه سئوالات پایه نهم نوبت عصر..........................

کلید کلیه سئوالات متوسطه اول را از اینجا دریافت نمایید.

 

 

دفترچه سئوالات دهم انسانی...................................

دفترچه سئوالات دهم تجربی...................................

دفترچه سئوالات دهم ریاضی...................................

دفترچه سئوالات یازدهم انسانی.................................

دفترچه سئوالات یازدهم تجربی..................................

دفترچه سئوالات یازدهم ریاضی..................................

دفترچه سئوالات دوازدهم انسانی..................................

دفترچه سئوالات دوازدهم تجربی..................................

دفترچه سئوالات دوازدهم ریاضی................................

کلید کلیه سئوالات متوسطه دوم از اینجا قابل دریافت می باشد.