۱- قطع وابستگی فرهنگی
راهبرد فرهنگی، مسأله بسیار مهم و حیاتی در بقا و قوام یک جامعه است؛ بهویژه اگر آن جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی شکل گرفته باشد. از این جهت امام راحل(ره)، حفظ اصول و ارزشهای اسلامی را تنها با سیاست فرهنگی مستقل امکانپذیر دانسته، تضمین استقلال در سایر جهات را با وجود وابستگی فرهنگی، نوعی سادهاندیشی دانستهاند:
سادهاندیشیاست که گمان شودبا وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر با یکی از آنهاامکانپذیر است.
۲- دفاع همهجانبه از ارزشهای دینی
از راههای مهم دستیابی به اهداف فرهنگی، پایبندی و دفاع همهجانبهآحاد ملت از ارزشهای الهی و اسلامی است. تعهد و احساس مسؤولیت در این امر، مجال سوء استفاده و توطئهچینی را ازدشمنان سلب مینماید.
عامل اصلی که دشمنان اسلام و ارزشهایدینی را به جسارت و خیانت دلیر میکند، بیتوجهی مسلمانان به قدرت بالقوه خود وعدم مقابله جدی آنان با دشمنان کمین نشسته اسلام است.
از اینرو امام راحل(ره) میفرماید:
«مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم، به مقابله جدی در دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و به این بیخبران و دلمردگان و پیروان شیاطین، بیش از این مجال حمله رابه صفوف عقیده و عزت مسلمانان ندهند.»
۳- تحول فرهنگی
در اندیشه امام راحل(ره) هویت و موجودیت واقعی یک جامعه را فرهنگ آن جامعه تشکیل میدهد و انحراف آن،جامعه را اگر چه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و صنعتی و نظامی قدرتمند باشد، پوچ ومیانتهی میسازد.
از این جهت، امام راحل(ره) عزت و قدرت یک ملت را، تنها در سایه تحول فرهنگی آن ملّت میدانستند:
«بزرگترین تحولی که باید بشود، در فرهنگ باید بشود، برای اینکه بزرگترین مؤسسهای است که ملت را یا به تباهی میکشد یا به اوج عظمت و قدرت میکشد.»
۴- حضور مؤثرحوزه علمیه و روحانیت
معمولاً آثار بارز وابستگی فرهنگی در هر کشوری، با مرعوب شدن قشر روشنفکر در برابر تهاجم فرهنگ غرب همراه بوده است که گاه با تمارض یا با اظهار نظرهای غرب پسندانه با مهاجمین نیز همنوایی میکردند.
ما درانقلاب اسلامی نیز شاهد امواج
اندیشه های چپ و راست، اعم از مارکسیسم ولیبرالیسم، بودهایم؛ لکن قشری
که همواره خطر تهاجم غرب را جدی گرفته است و بهجای همزبانی، به مقابله
با آن پرداخته، قشر متعهد روحانیت بوده است.
از این جهت، امام راحل(ره) برای استحکام مبانی فرهنگی و تربیتی در جامعه،
حضور فعال روحانیت و بهرهمندی بهینه از علوم حوزوی راضروری دانسته،
میفرمودند:
«اسلام عمیقتر از همه جا واز همه مکتبها، راجعبه امور انسانی و راجعبه امور تربیتی مطلب دارد، که دررأس مسائل است… متخصص لازم است و در این امر باید از حوزههای علمیه متخصص بیاورند.»
۵- توجه به مراکز آموزشی و تبلیغی
اهتمام به برنامه ریزی صحیح و هدف دار
در نظام آموزشی و تبلیغی کشور، نقش اصلی را در تحقق اهداف فرهنگی جامعه
ایفا میکند. دشمنان نیز برای نفوذ در این مراکز، بیش تر از جاهای دیگر،
تلاش میکنند.از این جهت امام راحل(ره) فرمودند:
«و اما در دانشگاه، نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای
خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولت مردان را از بین
اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند و بهدست آنها هر چه
میخواهند،انجام دهند.»
بنابراین با ایجاد زمینههای مناسب سیاسی و اجتماعی هر چه بیش تر برای دانشجویان عزیز، باید درک و شناخت آنان را نسبت به شگردهای دشمنان انقلاب اسلامی ارتقاء داد، تا با عناصر فاسد ومروّجین فرهنگ بیگانه در محیط دانشگاه مبارزه کنند.
امام راحل(ره) ریشه توطئه ونقشه دشمنان را از دبستان تا دانشگاه دانسته و هدف عمده آنان را، ایجاد بدبینی نسبت به اسلام و روحانیت ترسیم فرمودند:
«در گذشته از یک طرف از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلّمان و دبیران و رؤسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند ومتعهد مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را که در آتیه حکومت را بهدست میگیرند،از کودکی تا نوجوانی و جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً و اسلام به خصوص و از وابستگان به ادیان، خصوصاً روحانیون و مبلّغان متنفر باشند».
بر این اساس، تبلیغ و تعلیم برای جوانان و
تلاش برای سلامت محیط های آموزشی و فرهنگی،هویتی ملی و شرعی پیدا
میکند. چنانچه امام راحل(ره)فرمودند:
«الآن حجت بر ما بیشتر است و اهمیت تبلیغات هم زیادتر. نتیجه اینکه تبلیغ
یک حرفه نیست؛ منبع درآمد نیست.مراسمهای بیروح و بیمحتوا نیست؛ یک
وظیفه الهی است.»
همچنین امام راحل (ره) برای وسایل ارتباط جمعی، به ویژه رادیو و تلویزیون نقش تبلیغی مؤثری قائل بودند:
«میتواند این دستگاه بااندک انحرافی، میلیونها مردم را منحرف کند و با اندک اشتباهی، مردم را به اشتباه بیندازد… دستگاهی است که با صحت آن، بسیاری از مردم در داخل و خارج صحیح میشوند و با فساد آن، فاسد میشوند.»
۶- توجه به جوانان و مشکلات آنان
توجه مستمر به نیازهای جوانان و فراهمکردن زمنیه های لازم برای رشد و تعالی آنان، همواره مورد توجه امام راحل (ره) بوده است. امام راحل(ره) بین مشکلات اقتصادی جوانان و حفظ دین، رابطه مستقیم برقرار مینمایند:
«این جوان… فردا که فارغالتحصیل میشود، سرگردان است. اگر معاشش فراهم نشود، نمیتواند دین خود را حفظ کند.»
بدینترتیب، بهترین راه برای حفظ جوانان و
هدایت استعدادها و توانمندیهای آنان در مسیر اعتلای اهداف فرهنگی و سیاسی
جامعه، درک درست و منطقی جوان، آشنایی کامل به نیازهای او و سپس برنامه
ریزی بر اساس این دو عنصر است که میتواند جوانان ما را از مضرات وتأثیرات
تهاجم فرهنگی حفظ کند و نیروی خلاق و کارآمد آنها را به استخدام جامعه
واهداف ملی و دینی آن درآورد.
آنچه به عنوان فرهنگ بسیجی امروز در جامعه ما موضوعیت پیدا کرده، بهترین
راه نجات و هدایت جوانان است که باید با همت و پشتکار مسؤولان و دولت
مردان به اجرا درآید.
۷- مبارزه با رفاه طلبی
مأموریت فرهنگ هر جامعه، تقویت عوامل مؤثر در دفاع همهجانبه است و آن چه آفت بزرگ عوامل دفاع در همه زمینهها به حساب میآید، گرایش جامعه به رفاه طلبی و دنیاگرایی است.
از این جهت، فرهنگ یک جامعه در تقابل دائمی با این رویکرد خطرناک است.
امام راحل(ره) با عنایت به اینمطلب، مبارزه را با رفاهطلبی قابل جمع
نمی داند و گسترش چنین اندیشهای را مغایراستقلال، آزادی و اهداف الهی
حکومت اسلامی میداند:
«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین
ارزشهای اسلامی هستند، بهخوبی دریافته اند که مبارزه با رفاهطلبی
سازگار نیست و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی
مستضعفین ومحرومان جهان، با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد، با
الفبای مبارزه بیگانهاند و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و
مرفهان بیدرد، با نصیحت و پند واندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه
آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند، آبدر هاون میکوبند.
بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی وآخرتجویی، دو
مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند و تنها آنهایی تا آخر با ما
هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.
فقرا و متدینین بیبضاعت،گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند.»
تحلیل محتوای این فراز از بیانات گهربار
امام راحل (ره)، به قدری عمیق و پرجاذبه است که از جهتی میتوان آن را
عصاره راهبرد و مخلّص سیاست دفاعی معظم له و منشور حفظارزشها و
دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس بهشمار آورد که بیشک عدول از این شیوه
پیامدهای مرگباری را به دنبال خواهد داشت. اگر به جای تقویت انگیزههای
دفاعی جامعه، به رفاه و دنیا خواهی رو آوریم یا به جای حمایت از محرومین،
ناخواسته سرمایه دارا ن را تقویت کنیم، آن روز نه تنها از خط مبارزه
عدول کردهایم، بلکه باید شاهد مرگ تدریجی ارزشهای انقلاب اسلامی و دفاع
مقدس نیز باشیم؛ چنانچه امام راحل (ره)فرمودند:
«خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما، پشتکردن به
دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و
ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند.»
مروری کوتاه در تاریخ صدر اسلام و بررسی سیر حوادث، پس از عروج ملکوتی رسول اکرم(ص)،گواه این واقعیت است که آفت بزرگ اسلام و جامعه اسلامی، توسعه فرهنگ رفاه طلبی وتکاثر بوده است.
بسیاری از بزرگان قوم با سوء استفاده از موقعیتها، کاسب مَنِشی وحرامخواری، به زراندوزان و ملاّکان بزرگ مبدّل گشتند و آنچنان فرهنگ جامعه راتحت تأثیر قرار دادند که ملاک ارزش در همه جا دینار و زر سرخ بوده است؛ بهگونهای که حتی فریاد مظلومانه مولای متقیان علی(ع) و دفاع وی از عدالت و زهد اسلامی نیزنتوانست مانع تهاجم فرهنگ تکاثر و ثروتاندوزی شود.
امام راحل(ره) باعنایت به این پیشینه تاریخی و با صراحت تمام، رفاه طلبی رابسان عدول از خط حمایت ازمحرومان و تبدیل جامعه به میدان عیش و نوش ثروتاندوزان و نشانه شکاف عمیق در خط مبارزه و دفاع از ارزشهای اسلامی معرفی میکرد.
راهکارهای مقابله با جنگ نرم از دیدگاه مقام معظم رهبری
۱-تشکیل اتاق های فکر برای اتخاذ بهترین راه مقابله
شما افسران جوان مقابله با جنگ نرمید.اینکه چه کار باید بکنید،چه جوری باید عمل بکنید،چه جوری باید تبیین کنید،این ها چیزهایی نیست که من بیایم فهرست کنم… خود شماها باید در مجامع اصلی تان،فکری تان،در اتاق های فکرتان بیندیشید و راه کارها را پیدا کنید.
۲- امید دادن به نسل جوان
به این ها و جوانان قدرت تحلیل بدهید به این ها توان کار و نشاط کار بدهید.چه جور؟با امید دادن،امید بخشیدن به فضای کلاس عزیزان من شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه جنگ نرم یکی اش نگاه خوش بینانه و امیدوارانه است… اگر نگاه نومیدانه شد،نگاه چه فایده ای شد… و مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت،همانی است که دشمن می خواهد.
۳-تبیین حقایق به عموم مردم توسط نخبگان
یکی از کارهای نخبگان و خواص،تبیین است.حقایق را بدون تعصب روشن کنند جناح و این ها را باید کنار گذاشت باید حقیقت را فهمید.در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب«عمار یاسر»تبیین حقیقت بود.
۴-پر کردن سنگرهای فرهنگی
زمانی امام خمینی فرمود:مساجد سنگر است…. متاسفانه وزیران نظام به این امر توجه کافی ننمودند.امروز نیز مقام معظم رهبری فرموده اند در هر انجمن اسلامی یک سنگر فرهنگی است.
لازم است در میان ادبا و روشنفکران و نویسندگان و شعرا و هنرمندان و سینماگران و دانشمندان و اساتید، یک بسیج عمومی برای مقابله با جریان تهاجم فرهنگی که دشمن هدایت می کند انجام گیرد.
در این جنگ نرم وظیفه مجموعه ی فرهنگی این است که هنر را تمام عیار با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثر گذار شود.
۵-ایجاد احاطه ذهنی و تسلط بر کارزار نبرد
الان یک کارزار فکری و فرهنگی و سیاسی در جریان است. هر کس بتواند بر این صحنه کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها را بفهمد، احاطه ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلم خواهد شد که الان دشمن از طریق فرهنگی، بیشترین فشار خود را وارد میآورد.
دشمن را نباید کوچکتر از آنی که هست گمان کرد، چون انسان آن وقت ضربه خواهد خورد. اما نباید دشمن را بزرگتر از آن که هست جلوه داد. یعنی همان کاری که امروز دستگاه تبلیغاتی صهیونیستها و مستکبرین، خودشان انجام میدهند: از امریکا و از قدرتها غولی درست کردهاند که اگر کسی تجربه نداشته باشد، خیال میکند به یک اشاره این ها، همه جا دود خواهد شد و از بین خواهد رفت.
۶- شناخت و آگاهی ملت ایران به ویژه عناصر فرهنگی
ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روشهای خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیدهتر میکند، باید بر هوشیاری و آگاهی خود بیفرایند و با آمادگی معنوی، فکری و سیاسی و حفظ وحدت و اتصال و ارتباط با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند.
امروز آرایش تهاجمی فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح مشاهده میشود، زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است. از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و برای مقابله با آن باید با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم.
۷- بهرهگیری از روش و ابزارهای فرهنگی – هنری
نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل میشود پاسخ داد. کار فرهنگی و هجوم فرهنگی را با تفنگ نمیشود جواب داد. تفنگ او، قلم است.
دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدفگیری کردهاند و این کار را بسیار دقیق انجام میدهند و اکنون فرهنگ اسلام ناب که انقلاب اسلامی بر اساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان اسلام قرار دارد؛ بنابراین برای مقابله اصولی و برنامهریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایتکنندهای در امور فرهنگی به وجود آید و با توسل به ابزار و نیروی فرهنگی، تهاجم دشمن را علاج و تأثیر آن را خنثی کنند.
جایگزین کردن فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ عمومی مردم و نیز حمله به ارزشهای نظام جمهوری اسلامی و باورها و اعتقادات ملت مسلمان ایران دو محور اساسی و مهم در تهاجم فرهنگی دشمن محسوب میشود و برای مقابله با آن ایجاد سنگرهای فرهنگی و نیز بهره گرفتن از توان تمامی افراد مستعد این کشور اقدامی ضروری است.
۸-منفعل نشدن در مقابل دشمن
این خیلی مهم است که انسان در مقابل دشمن، دچار انفعال نشود. تمام سعی امروز دنیای مادی مستکبر-یعنی همین دولتهای استکباری که زمام مسائل اقتصاد و تسلیحات و حتی در موارد بسیاری، فرهنگ خیلی از کشورها را هم در دست دارند- این است که هر جا مقاومتی هست، آن را از طریق منفعل کردن خُرد کنند. انفعال در مقابل دشمن، غلطترین کار و بزرگترین اشتباه است.
۹-تأکید بر نقش زبدگان و نخبگان
جنگ فرهنگی کار آسانی نیست؛ کار زبدگان است. لذا زبدگان مینشینند فکر میکنند و نسخه مینویسند و متأسفانه عدهای هم در داخل همانها را رله میکنند؛ آنها حرفهایی را میزنند، عدهای هم فارسی آن را میگویند و شکل بومی به آن حرفها میدهند! باید مراقب اینها بود.
۱۰-بهرهگیری از سرمایههای اجتماعی
دشمنان ما بیش از آن که به منابع طبیعی ما چشم طمع داشته باشند، به منابع انسانی- که منابع قدرت ما هستند- چشم طمع دارند. آن ها میدانند اگر این سرمایههای اجتماعی از دست یک ملت گرفته شود، اگر یک ملت غیرت ملی و وحدت و همبستگی خود را از دست بدهد، اگر نشاط کار و ابتکار را از دست بدهد، اگر حرکت علمی رو به پیشرفت خود را از دست بدهد، کاملاً در دسترس دشمنان قرار خواهد گرفت؛ میتوانند راحت به او زور بگویند، میتوانند بر او سلطه پیدا کنند، میتوانند منابع طبیعی و مادی او را هم غارت کنند.
۱۱-رشد اعتماد به نفس ملی در کشور
دشمن در پی ناکامیهای گسترده خود در مقابل ملت ایران، به دنبال شیوهها و حیلههای جدید است و مردم و به ویژه نخبگان باید با هوشیاری کامل، این عوامل تضعیف کننده را نفی و روند رشد اعتماد به نفس ملی را دنبال کنند.
امروز یکی از شگردهای مهم دشمن، تزریق و القاء احساس عقبماندگی و ناتوانی است… ما به هیچ وجه نباید این احساس را داشته باشیم، و جوان ما نباید احساس کند که عقبمانده است؛ باید احساس کند که دارد حرکت میکند، میتازد و جلو میرود؛ عملاً به این کار، به این پیشرفت، به این تازش و به این رو به جلو حرکت کردن تشویق شود.
۱۲-ایجاد امید به آینده و روشنبینی نزد ملت
عزیزان من! شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه جنگ نرم، یکیاش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد. ببینید، من در مورد بعضیتان به جای پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آینده، خوشبینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما جوانید- مرکز خوشبینی- مواظب باشید نگاهتان به آینده نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد، نگاه «چه فایده ای دارد» شد، به دنبالش بیعملی، به دنبالش بیتحرکی، به دنبالش انزواء است؛ مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همانی است که دشمن میخواهد.
۱۳-بصیرت؛ قطبنمای جنگ نرم
ملتی که بصیرت دارد، مجموعه جوانان یک کشور وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند، همه تیغهای دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتی بود، غبارآلود فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند. آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم میگذارد. شما در جبهه جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشهخوانی بلد نباشید، اگر قطبنما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید میبینید در محاصره دشمن قرار گرفتهاید؛ راه را عوضی آمدهاید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطبنما همان بصیرت است.
۱۴-دقت و گزینش در پذیرش کالاها و امواج فرهنگی دشمن
نمیشود بی قید و شرط، هر چه را که از آن سوی مرزها میفرستند، پذیرفت- اعم از کالا، کالای فرهنگی و همچنین امواج تبلیغی و فرهنگی. دشمن در کمین است. به خصوص در کمین جوانها. شما در این تبلیغاتی که میکنند، نگاه کنید یک کلمه در جهت رشد و ترقی اندیشه مردم اقدامی و حرفی زده نمیشود. تبلیغات دشمن درجهت ویرانگری و فاسد کردن است. در جهت معطّل کردن نیروی کار و فکر و جسم جوانان است. باید با احتیاط با آن برخورد کرد.
۱۵-احیاء امر به معروف و نهی از منکر در جامعه
امر به معروف و نهی از منکر که یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن برپاداشتن همه فرایض اسلامی است، باید در جامعه ما احیا شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و برچیده شدن زشتی و گمراهی و فساد، مسئول احساس کند.