دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

سبک‌شناسی تحلیلی «نفوذ»

سبک‌شناسی تحلیلی «نفوذ»

رهبر انقلاب اسلامی در دو موضع از بیانات خود در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج، چنین فرمودند: نفوذ خیلی مساله مهمّی است. نفوذ که ما می‌گوییم، حالا بعضی‌ها واکنش نشان می‌دهند؛ آقا! مساله نفوذ جناحی شد، استفاده‌ جناحی کردند؛ من به این حرف‌ها کاری ندارم. خب، استفاده جناحی نکنند، بحث بیهوده درباره نفوذ نکنند، اسم نفوذ را بدون محتوای لازم مطرح نکنند." و "از [نفوذ موردی] خطرناک‌تر، نفوذ جریانی است. (4/9/1394).

آن‌چه ایشان در بیانات خود در جلسه مذکور و همچنین گفتارهای دیگر در ارتباط با نفوذ مطرح کرده‌اند، برجسته‌سازی و اعلان اهمیت نفوذ و همچنین اشاره‌هایی پراکنده به چیستی نفوذ و مصداق‌یابی برخی موارد آن است. از سوی دیگر، مخاطبان را به تحلیل دقیق معنای نفوذ و همچنین مؤلفه‌های مرتبط با آن دعوت می‌کنند. در این جستار، تنها به یک مؤلفۀ فرعی در تحلیل نفوذ که دو مصداق از آن(نفوذ موردی، نفوذ جریانی) نیز در بیانات مذکور، مورد اشاره رهبری قرار گرفته است، پرداخته می‌شود: «سبک‌شناسی نفوذ».

مقصود از سبک‌شناسی نفوذ، برشماری گونه‌های مختلف نفوذ بر اساس چگونگی تاثیر عامل نفوذی بر فرد یا افراد پذیرای نفوذ است. از این رو، بایستی «سبک‌شناسی» نفوذ را از دو حیطۀ «روش‌شناسی» و «شناخت نفوذ از حیث ابعاد مختلف» تفکیک کرد. «روش‌شناسی» نفوذ، ناظر به شناخت شیوه‌ها و چگونگی پیشبرد نفوذ در اعماق هدف است؛ مانند تطمیع (پول، قدرت، جاذبه‌های جنسی)، تخویف، رسانه‌های جمعی، جاسوسی و ... . «شناخت ابعاد مختلف نفوذ» نیز، به حیطه‌شناسی نفوذ (شناخت نفوذ از حیث حیطه‌های اجرای نفوذ) مانند نفوذ سیاسی، نفوذ فرهنگی، نفوذ اجتماعی و ... می‌پردازد. در بحث مورد نظر این نوشتار، تنها به سبک‌شناسی نفوذ پرداخته شده، در دو حیطۀ روش‌شناسی و شناخت ابعاد مختلف نفوذ، وارد نخواهیم شد.

بررسی دقیق سبک‌‌(گونه)های نفوذ، خود نیازمند تفکیک بین پذیرای مختار و غیرمختار است. مقصود از پذیرای مختار، فرد یا افراد پذیرای نفوذ است که دارای توانایی گزینش و انتخاب پویا هستند، به گونه‌ای که در شرایط مختلف، گزینش‌های مختلف داشته باشد. مقصود از پذیرای غیرمختار، سازمان یا سیستمی است که دارای توانایی گزینش و انتخابگری فعال نیست. سبک‌های نفوذ در دو حیطۀ متفاوت مذکور، دارای مؤلفه‌های بسیار متفاوتی است. در این جستار، تنها گونه‌های مختلفی که در حیطه پذیرای مختار قابل تصویر است، مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد. (در ادامه نوشتار، به جای عبارت فرد یا افراد پذیرای نفوذ، از واژۀ پذیرا استفاده می‌شود).

سبک‌های مختلف نفوذ را می‌توان چنین برشمرد:

1. نفوذ فردی/ شبکه ای/ جریانی

2. نفوذ ایجابی/ سلبی

3. نفوذ پویا و خود‌ترمیم‌گر/ نفوذ ایستا

4. نفوذ سطحی و مقطعی/ نفوذ عمیق و پایدار

5. نفوذ بومی/  نفوذ بیرونی

6. نفوذ چندلایه‌ای و پیچیده / نفوذ تک‌لایه‌ای و بسیط

گونه‌های مذکور از سبک‌های نفوذ، می‌توانند متداخل بوده و در هم تنیده شوند. از این رو، نفوذ به سبکی خاص، به معنای امکان‌نداشتن تطبیق آن بر دیگر سبک‌های نفوذی نیست. در ادامه به تحلیل اولین نوع از سبک‌های نفوذ، یعنی نفوذ فردی/شبکه‌ای/ جریانی، پرداخته می‌شود.

1. نفوذ فردی(موردی)

در نفوذ فردی، پذیرا یک فرد انسانی است. مقصود از یک فرد انسانی، انحصار گونه «نفوذ فردی» در نفوذ به "یک" شخص نیست؛ زیرا ممکن است در گونۀ نفوذ فردی، تعداد بسیاری از افراد آن مجموعه، مورد هجوم خاموش قرار گیرند. از این رو، مقصود از یک فرد انسانی، آن است که هدف اصلی در طرح‌ریزی برای نفوذ، فرد واحد یا تک‌تک افراد باشد، به‌گونه‌ای که ارتباط آن‌ها با یکدیگر یا با یک شبکه یا جریان خاصّ، لحاظ نگردد. مانند نفوذ بر اندیشه‌های یک فرد، یا افراد یک جامعه، به وسیلۀ القای شبهات دینی یا ... .

نفوذ فردی، خود دارای دو گونه است:

1-1-) نفوذ در فرد، از آن‌جهت که فردی منحصر به‌فرد بوده و قصد دشمن، شخص وی است. مانند نفوذ بر افکار یک مدیر، یا یک متفکّر و رهبر بزرگ و یا تک‌تک افراد یک جامعه.

1-2-) نفوذ در فرد، از آن‌جهت که وی عضوی از یک سازمان یا مجموعه است. در این حالت، نفوذ به فرد و تسلّط بر وی، به خودی خود، موضوع نفوذ نیست؛ بلکه موضوع اصلی نفوذ، سازمان یا مجموعه است. اما از آن‌جهت که سازمان یا مجموعۀ فرضی، متقوّم به افراد است، ممکن است نفوذ به گونۀ «نفوذ فردی» طراحی شود؛ مانند نفوذ در مجلس یک کشور یا گروهی خاص، به وسیلۀ نفوذ بر اعضای مجلس آن کشور یا اعضای گروه مفروض.

نفوذ فردی در دو گونۀ خود، دارای ویژگی‌های خاصّی است:

نفوذ فردی نسبت به نفوذ شبکه‌ای و جریانی، نیازمند طراحی و برنامه‌نویسی ساده‌تری است.

نفوذ فردی، (در اغلب موارد) برای اجرا و رسیدن به مقصود، نیازمند مدت‌زمان کوتاه‌تری است.

نفوذ فردی، قابلیت رصد و کشف بالاتری نسبت به نفوذ شبکه‌ای و جریانی دارد.

در نفوذ فردی، طراحی نفوذ و کیفیّت آن برای هر شخص، متفاوت از طراحی نفوذ برای شخص دیگر است؛ زیرا تفکّر، امیال و ویژگی‌های هر شخص با دیگری تفاوت دارد و از این رو، نیازمند شیوه‌ها و طراحی‌های متفاوتی برای نفوذ بر هر فرد است. بنابر این، شیوۀ نفوذ فردی بر یک فرد باتجربه و خردمند(برای مثال)، متفاوت از نفوذ بر یک فرد جوان و دارای امیال فراوان جنسی و ... است؛ چنان‌که نفوذ بر یک فرد متدیّن و فرد بی‌دین، و همچنین نفوذ بر افراد جامعۀ ایرانی با جامعۀ غربی، نیازمند اتخاذ دو روش بسیار متفاوت است.

2. نفوذ شبکه‌ای

نفوذی که در آن، فعلیّت و اثربخشی نفوذ، معلول پیوستگی و هماهنگی مجموعه‌ای از «افراد» یا «ساختارها و عوامل» نفوذی است. از این رو، نفوذ شبکه‌ای دارای دو گونه است:

1-1. شبکه تیمی [شبکۀ افرادی]:

نفوذی را که در آن، مجموعه‌ای از افراد حقیقی به طور هماهنگ و پیوسته درصدد اجرای طرح نفوذی باشند، «نفوذ شبکه‌ای تیمی» می‌نامیم. مانند شبکۀ اعضای تولید و پخش محصولات رسانه‌ای ضد ارزشی.

آگاهی افراد از نفوذی‌بودن اعضای دیگر، شرط الزامی در نفوذهای شبکه‌ای نیست. در برخی موارد، هر فرد با رئیس شبکه در ارتباط بوده و از نفوذی‌بودن اعضا و افراد هم‌عرض خود بی‌خبر است. اما در مواردی نیز، افراد شبکه، دارای آگاهی نسبت به نفوذی‌بودن یاران دیگر خود در شبکه هستند. تحلیل و خاستگاه هر یک از دو گونۀ مذکور، خارج از حیطۀ این جستار است.

تفاوت نفوذ شبکۀ تیمی (افرادی) با موادی که در افراد "متعدّد" یک جامعه هجوم نفوذِ فردی (موردی) قرار می‌گیرند را می‌توان در موارد ذیل مشاهده کرد:

1-1-1. در نفوذ شبکه‌ای تیمی، نفوذ بر پذیرا، محصول هماهنگی افراد و ارتباط منسجم آن‌ها با یکدیگر است؛ در حالی که در نفوذ موردی بر افراد متعدد، هر فرد به تنهایی هدف نفوذ بوده و اثربخش‌نبودن نفوذ بر یک فرد، بر افراد دیگر تاثیری ندارد. (به دیگر بیان، شمول در نفوذ شبکه‌ای به صورت عامّ مجموعی و در نفوذ افرادی به صورت عام استغراقی است).

1-1-2. بر خلاف نفوذ موردی، در شبکۀ نفوذ افرادی[تیمی] با حذف یا انحلال یکی از اجزای شبکه، نتیجۀ مطلوب نفوذ شبکه‌ای نیز منتفی شده یا با اثربخشی کم‌تری روبه‌رو می‌شود. برای نمونه، در نفوذ به عقاید دینی یک جامعه، هم می‌‌توان به صورت شبکۀ تیمی عمل کرد و هم با روش نفوذ فردی بر افراد. برای نفوذ به صورت شبکۀ تیمی، می‌توان مجموعه‌ای از اساتید دانشگاه، همراه با عده‌ای روزنامه‌نگار و ناشران کتاب را در نظر گرفت که در شبکه‌ای به هم پیوسته و با تولید فکر و نشر آن، اقدام به نفوذ در عقاید دینی مردم می‌کنند. در این شبکه، با اختلال در کار ناشران خاص(به عنوان مثال)، طرح نفوذی اساتید دانشگاه، با کندی یا توقف روبه‌رو خواهد شد؛ درصورتی‌که در روش نفوذ فردی و موردی، یک استاد دانشگاه یا مبلّغ دینیِ نفوذی، می‌تواند در کلاس‌های درسی خود، به عقاید و اندیشه‌های دینی تک‌تک شاگردان و مستمعان خویش نفوذ کند. در این روش، توقّف اساتید نفوذی دیگر یا ...، خللی در نفوذ به افراد پدید نمی‌آورد.

1-2. شبکۀ ساختاری: نفوذی را که در آن، مجموعه‌ای قوانین یا مجموعه‌ای از ساختارهای جزئی و متعدد، به صورت هماهنگ و پیوسته درصدد اجرای طرح نفوذی باشند، «شبکۀ نفوذی ساختاری» می‌نامیم. نفوذ شبکه‌ای ساختاری، متقوّم به افراد نیست بلکه دارای طرّاحی و قالبی منسجم است که هر فرد با ورود به داخل آن، ناخودآگاه، فعالیت‌های خواسته‌شدۀ دشمن در قالب شبکه نفوذ را اجرا می‌کند. از این رو می‌توان به موارد ذیل به عنوان تفاوت شبکه افرادی(تیمی) با شبکه ساختاری اشاره ‌کرد:

1-2-1. نفوذ در قالب شبکۀ تیمی، متقوّم به افراد شبکه است؛ به‌گونه‌ای که با تغییر در آن‌ها و یا توقّفشان، فعالیت شبکه مختل یا کند می‌شود؛ در حالی‌که نفوذ به صورت شبکه‌ای ساختاری، متقوّم به مسؤولیت‌ها، قوانین و طرح‌های پیشین است. از این رو افراد، مهره‌های این شبکه بوده و با تغییر یکی از آن‌ها یا کنارکشیدن او، جایگاه وی در شبکه به وسیلۀ فرد دیگری پرمی‌شود.

 برای نمونه، مقابله با شرکت‌های تجاری هرمی به وسیلۀ انهدام افراد و عوامل فیزیکی آن‌ها، مرهمی کوتاه‌مدت است که با یارگیری و جایگزینی مهره‌های جدید، دوباره جوانه خواهد زد؛ در حالی‌که شرکت‌های تجاری هرمی که به عنوان یک عامل نفوذی اقتصادی به شمار می‌آید، دارای دو بعد شبکۀ ساختاری و شبکۀ افرادی است. مقصود از شبکۀ ساختاری در این‌جا، مجموعه ساختار و قوانینی است که به سبب رخنه‌های موجود در نظام اقتصادی ایران و همچنین ضعف در نظارت، امکان تشکیل و پیشبرد اهداف این شرکت‌ها را تامین می‌کند. در چنین حالتی، اساس مقابله با نفوذ اقتصادی این شرکت‌ها، مقابله با زمینه‌هایی است که سبب‌ساز تولد شبکه ساختاری شرکت‌های هرمی شده و انهدام شبکه افرادی این شرکت‌ها، تاثیر کامل را ندارد.

1-2-2. برای مقابله با شبکۀ نفوذ تیمی، می‌توان با آگاه‌سازی افراد شبکه و یا حذف آن‌ها، شبکه نفوذ را منحلّ کرد؛ در حالی که شبکۀ نفوذ ساختاری، جز با اصلاح ساختار ها یا قوانینی که تسهیل‌گر نفوذ هستند، بهبود نمی‌یابد. برای مثال، بروکراسی پیچیده و سرعت‌گیر، یک شبکه نفوذی ساختاری است که می‌توان با اجرای آن در بسیاری از سازمان‌ها، از مدیریت‌های جهادی و سرعت در نیل به اهداف انقلاب جلوگیری کرد. در این روش نفوذی، حتی اگر افراد متعهد و متخصص نیز در سازمان قرار گیرند، به سبب وجود قوانین نامناسب، قدرت مقابله با عوامل کندکنندۀ سرعت پیشرفت را نخواهند داشت.

1-2-3. «فاعلان اصلی» در نفوذهایی با قالب نفوذ شبکه‌ای ساختاری را بایستی در زمان‌های گذشته دنبال و شناسایی کرد؛ افرادی که ساختارها را ایجاد و زمینه را برای نفوذ فراهم کرده‌‌اند؛ در حالی که فاعلان یا عاملان نفوذ در شبکۀ تیمی، افرادی هستند که در زمان حاضر در حال فعالیت هستند. برای نمونه، نفوذ احتمالی فرهنگی در دانشگاه‌ها به صورت شبکه ساختاری را باید، نه در زمان مسؤولیت مسؤولان حاضر، بلکه در زمان حکومت پهلوی و همچنین نهادهای مرتبط با این امر، پس از انقلاب اسلامی تا زمان حاضر بجوییم.

1-2-4. شناسایی و انهدام شبکه نفوذ ساختاری، دشوارتر از شناسایی افراد شبکه افرادی(تیمی) و انهدام آن‌هاست؛ زیرا شناسایی عوامل ساختاری، زبان گویا نداشته و خود را نمایان نمی‌سازند و از این رو، نیازمند زمان زیادتری در مقایسه با شناسایی افراد انسانی است که در شبکه تیمی با یکدیگر همکاری و ارتباط دارند.

1-2-5. انهدام شبکه نفوذ ساختاری، نیازمند بهره‌گیری از روش‌های «میان‌رشته‌ای» همراه با «آینده‌پژوهی» است؛ زیرا وضع قانون و ساختار در زمان حال، بدون بررسی تاثیر آن بر ساختارهای موازی یا غیرموازی و همچنین آسیب‌شناسی ناظر به آیندۀ قانون، احتمال بسترسازی نفوذهای شبکه‌ای ساختاری را فراهم می‌سازد. بنابراین در وضع ساختارها و قوانین، باید علاوه بر متخصصان مربوطه، با 1) متخصصان رشته‌های مرتبط 2) آینده‌پژوهان و 3) مشاوران اخلاق حرفه‌ای مشورت شود.

3. نفوذ جریانی

مقصود از نفوذ جریانی، "نفوذ سیّال و مستمرّی است که با تسلّط بر اندیشۀ افراد پذیرای نفوذ، خط سیر فکری مشخصی را در مجموعه افراد پذیرا، تعریف و مستقرّ می‌کند". واژۀ «جریان نفوذ» با «نفوذ جریانی» تنها در لفظ مشترک بوده، قابل تاویل به یکدیگر نیستند. «جریان نفوذ» به معنای به‌کارگرفته‌شدن نفوذ در حیطه‌ای خاص بوده، با «نفوذ جریانی» که سبکی خاص از نفوذ است، تفاوت دارد.

نفوذ جریانی در بسترها و ابعاد مختلف قابل رصد و شناسایی است، مانند جریان‌های: سکولاریزم در حوزه، تقابل‌انگاری هویت ایرانی و اسلامی، براندازی نظام سیاسی ایران اسلامی و... . نفوذ جریانی دارای ویژگی‌های خاصی است که سبب تفکیک بین آن با «نفوذ شبکه‌ای» و «نفوذ فردی» می‌شود:

3-1. اگر چه مطلق نفوذ، امری تدریجی است، اما نفوذ جریانی نیازمند زمان بییش‌تری برای اجرا و پیاده‌سازی در پذیرا است.

3-2. نفوذ جریانی، نفوذی پویا، خودارتقاء‌ده و ترمیم‌گر است، در حالی‌که نفوذ فردی و شبکه‌ای، دارای نظامی ایستار و ثابت است. پویایی نفوذ جریانی، مسبب از دو علت است:

3-2-1. نفوذ جریانی، منحصر در فرد یا ساختاری خاص نیست بلکه با القای خط فکری خاصی در جامعۀ پذیرای نفوذ، قابلیّت عضو پذیری افراد زیادی را فراهم می‌کند.

3-2-2. ورود و خروج افراد مختلف به جریان نفوذی، زمینه‌ساز پویایی و تطوّر جریان نفوذی است؛ زیرا با ورود هر عضو تازه به جرگۀ خط فکری نفوذ، خط فکری مفروض با چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی روبرو می‌شود که بر اساس آن و با مدیریت صحیح، می‌تواند اسباب پویایی جریان و خودترمیم‌گری آن را فراهم آورد.

3-3. طراحی و ایجاد نفوذهای جریانی، از یک‌سو نیازمند متخصّصان اندیشه‌ساز و از سوی دیگر، نیازمند مبلّغان موجّه آن‌ها در سطح جامعۀ هدف است که دارای مقبولیّت و مرجعیّت علمی کافی باشند.

3-4. سیال بودن نفوذ جریانی، مزیّت انطباق‌پذیری آن را در شرایط مختلف فراهم می‌سازد. جریان نفوذیِ "تعامل با ظالم و استکبار"، می‌تواند خود را با جریان‌های مختلف دینی یا غیردینی منطبق سازد و در هر حیطه، به شکلی خاصّ اهداف خود را دنبال کند. دنبال‌سازی جریان نفوذی در حیطه‌های مختلف، به وسیلۀ اعضای متفاوتی که در حیطه‌های گوناگون مشغول به فعالیت هستند، پیگیری می‌شود.

3-5. نفوذ جریانی، به سبب کثرت اعضا و استقرار در مبانی فکری جامعه پذیرای نفوذ، دارای قدرت تاثیر بالایی است، به‌گونه‌ای که می‌تواند خود، حلقۀ واسطی در ساخت و ترویج سبک‌های دیگری از نفوذ در حیطه‌های مختلف باشد. سکولاریزم در حوزه، اگر از سطح یک نظریه به جریان سیال تبدیل شود، می‌توانند سبب‌ساز نفوذ‌های گستردۀ دیگری(مانند ترویج اخباری‌گری افراطی، ترویج انجمن حجتیه و ...) در حوزه‌های علمیه، و با واسطۀ آن‌ها سبب‌ساز نفوذهای دیگر در جامعه همچون سکولاریزم در جامعه شود.

3-6. مقابله با نفوذ جریانی به سبب حیطه شمول بالا و استقرار مبانی، نیازمند هزینه فکری و عملیاتی بیش‌تری است.

3-7. در مقابله با نفوذهای جریانی، باید از هر دو شیوۀ مبارزۀ ایجابی و سلبی در «سطح جریانی» بهره جست. مقصود ازمبارزه سلبی، تبیین نقاظ ضعف و فساد نفوذ جریانی و مقصود از مبارزه ایجابی، ایجاد و تقویت جریانی خاصّ در مقابل نفوذ جریانی است؛ زیرا مقابلۀ فردی و موردی با افرادی که تحت تاثیر نفوذ جریانی قرار گرفته‌اند، مقابله‌ای بی‌ثمر یا کم‌ثمر خواهد بود.

در این‌جا سه سبک نفوذ فردی(موردی)، شبکه‌ای و جریانی در حدّ موجز ترسیم شد، اما باید بدانیم که نفوذ در حیطه‌های متفاوت(فرهنگی، سیاسی، امنیتی و ..) و با هر روشی که انجام پذیرد(تطمیع، تخویف، تبلیغ و ...)، قابلیت طرح‌ریزی هم‌زمان در سه سبک مذکور را دارد و می‌تواند هم‌زمان پیش رود. برای نمونه، نفوذ جریانی در رسانه‌ها(به عنوان مثال: سینما)، می‌تواند در سه سبک طراحی شود:

1. نفوذ در بازیگران یا کارگردانان یا نویسندگانی خاص، برای تولید اثر مطلوب دشمن، به وسیلۀ برخی اساتید، رسانه‌های جمعی و ... : نفوذ موردی (فردی)

2. ایجاد شبکه‌ای خاص از نویسندگان با کارگردانان که هر یک، دیگری را در اتمام اثر یاری رساند. در این شبکه، می توان توزیع‌کنندگان فیلم‌ها و برخی سینماهای خصوصی را نیز افزود: نفوذ شبکه‌ای افرادی

3. ایجاد قوانینی در ساختارهای مرتبط با رسانه در کشور، که یا دارای خلل‌های اجرایی یا ارزیابی بوده و یا تولید فیلم‌های فاخر و اسلامی را با کندی روبرو کرده و از سوی دیگر، تسهیل‌گر تولید فیلم‌های ضدارزشی باشد: نفوذ شبکه‌ای ساختاری

4. طراحی و ایجاد جریانی خاص در سینما که ضدّ ارزشی بوده و تفکّرات ناسیونالیسم یا سکولاریسم یا ... را در میان اصحاب رسانه ترویج و مستقر سازد: نفوذ جریانی

 

محمدحسین  وفائیان

فصلنامه فرهنگ پویا شماره 31.

 

فرقه نیوز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد