دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

مفهوم جنگ نرم-جنگ نرم علیه ایران -مقابله با جنگ نرم

مفهوم جنگ نرم-جنگ نرم علیه ایران -مقابله با جنگ نرم

برنامه های مهم فرهنگی که می توان برای مقابله با جنگ نرم در دانشگاهها تدوین نمود چیستند؟ به اعتقاد اینجانب منابع قدرت نرم در ایران ولایت فقیه اعتقاد به اسلام ناب محمدی و مکتب عاشورایی است دیگر منابع معنوی قدرت نرم در ایران چیستند؟سایت و یا منابع قوی معرفی فرمایید و یا راهکارهایی که در منابع دیگر موجودند معرفی فرمایید. التماس دعاء

در بررسی این موضوع به نظر می رسد ذکر مسائلی مرتبط با این موضوع که موجبات تبیین منطقی آن را فراهم خواهد نمود ضروری باشد.
مقدمه
جنگ نرم که در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف می باشد تا حلقه‌های فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی اجتماعی حاکم تزلزل و بی‌ثباتی تزریق کند از جمله مباحثی است که از دیر زمان،در دنیا شکل گرفته است. این موضوع ،علیه ایران از گستره و عملکرد وسیعی برخوردار می باشد چرا که دشمنان قسم خورده این آب وخاک که دست پلیدشان از منابع این مملکت بریده شده است می خواهند جامعه ما را به بن بست کشیده تا از این رهگذر به اهداف شوم خود دست یابند.
از آنجا که ایران امروزه به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و نظام بین‌الملل به قدرتی کم‌نظیر تبدیل شده است لذا از دید کارشناسان سیاسی کشورهای غربی،دیگر نمی‌توان با یورش نظامی و جنگ سخت آن را سرنگون کرد بلکه تنها راه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی پیگیری مکانیسم‌های جنگ نرم و به کارگیری تکنیک‌های عملیات روانی با استفاده از سه راهبرد دکترین مهار، نبرد رسانه‌ای و سامان‌دهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی است.
راه‌اندازی پروژه جنگ نرم علیه ایران در مقطع کنونی را باید ناشی از گسترش حس تنفر از امریکا در جهان دانست که به نظر سران کاخ سفید،ایران مرکز اصلی ایجاد این تنفر و گسترش آن است. در امریکا برای مقابله با این موج، نیروی واکنش سریع تشکیل شد تا:
اولاً: در قالب پروژه دموکراتیزه کردن کشورها به خنثی‌سازی نفوذ معنوی ایران در کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه بپردازد.
و ثانیاً: با القای خطرناک بودن ایران برای امنیت همسایگان اذهان عمومی از اقدامات و نقشه‌های ایالات متحده منحرف شود.
تعریف جنگ نرم
جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه‌ای که جامعه،گروه و یا گروههای هدف را نشانه می‌گیرد و بدون جنگ و درگیری نظامی و گشوده شدن آتش،رقیب را به انفعال یا شکست وامی‌دارد. جنگ رایانه‌ای، اینترنتی، براندازی نرم، راه‌اندازی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی و شبکه‌سازی از مصادیق جنگ نرم هستند. (به نقل از سایت تبیان )
رهبر فرزانه انقلاب مفهومی به نام جنگ نرم را مورد توجه قرار دادند و از ضرورت نقش آفرینی دانشجویان به عنوان افسران و اساتید به عنوان فرماندهان مقابله با جنگ نرم سخن گفتند.
جنگ نرم؛ استراتژی مقابله با جمهوری اسلامی ایران
پدیده جنگ نرم که هم‌اکنون به عنوان پروژه‌ای عظیم علیه جمهوری اسلامی ایران در حال تدوین است در شاخص‌هایی ماننده ایجاد نابسامانی اقتصادی، شکل دادن به نارضایتی در جامعه، تأسیس سازمان‌های غیردولتی در حجم گسترده، جنگ رسانه‌ای، عملیات روانی برای ناکارامد جلوه دادن دستگاه اداری و اجرایی دولت، تضعیف حاکمیت ایران از طریق روش‌های مدنی و ایجاد ناتوی فرهنگی متبلور می‌شود.
در برایند جنگ نرم، عوامل براندازی یا از زمینه‌های موجود در جامعه برای پیشبرد اهداف خود بهره می‌برند یا به طور مجازی سعی در ایجاد نارضایتی در نزد افکارعمومی و سپس بهره‌برداری از آن دارند.
استفاده از مشکلات اقتصادی، تنوع کثرت قومی ایران، ایجاد و دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل‌های دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی، تلاش در نزدیکی به مردم تحت پوشش حمایت از حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد شبکه‌های متعدد رادیو تلویزیونی فارسی زبان حمایت از اپوزیسیون (سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد با امریکا به ایران تحت عناوین جهانگرد که در صورت نیاز، به جنبش‌های مدنی و نافرمانی‌ها بپیوندند)، تسهیل فعالیت ان.جی.اُ امریکایی در ایران، دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک (این افراد باید از سوی مقامات امریکایی انتخاب شوند نه نهادهای ایرانی)، استفاده از سفارتخانه‌های کشورهای دیگر و به طور کلی تضعیف ستون‌های حمایتی حکومت ایران از جمله راهکارهای اجرای این استراتژی به شمار می‌آیند.
شاخصه های ناتوی فرهنگی از نظرگاه رهبری انقلاب
رهبر انقلاب در سفر به استان سمنان در تحلیلی جامع، شاخصه های ناتوی فرهنگی را به صورت ذیل بیان فرمودند:
1: ایجاد اختلاف وتفرقه در میان ملت ایران وجهان اسلام
2: جلوگیری از الگو شدن ایران در جهان اسلام ومنطقه
3: مرعوب ومنکوب کردن مسئولین ومقامات تصمیم گیرنده
4: دامن زدن به مسائل وحساسیت های قومی ومذهبی
5: القاء ناکارآمدی نظام
ایشان در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای این استان در این رابطه فرموده­اند : در مقابل پیمان ناتو که آمریکاییها در اروپا به عنوان مقابله با شوروی سابق یک مجموعه مقتدر نظامی به وجود آوردند ( اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده می کردند) حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آْورده اند . این ، بسیار چیز خطرناکی است . البته حالا هم نیست ؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است .
راههای تحقق بخشی جنگ نرم
امریکا و جریان صهیونیسم بین‌الملل برای عملیاتی ساختن جنگ نرم در قالب ناتوی فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های گذشته و همچنین برای سال‌های آینده راهبردها و شیوه‌های زیر را طراحی کرده‌اند:
1: پیگیری پرونده هسته‌ای ایران و القای غیرصلح‌آمیز بودن این فناوری وتبلیغ اینکه ایرانی‌ها تلاش دارند بمب اتم بسازند که نه تنها برای امنیت و ثبات منطقه و جهان خطرناک است بلکه موجب تقویت جبهه تروریست‌ها و جریان بنیادگرایی افراطی در جهان خواهد شد.
2: سرمایه‌گذاری در رسانه‌های دیداری و شنیداری، سازمان‌های تبلیغاتی و خبری و کمپانی‌های فیلم‌سازی برای ارائه تصویری سیاه و خطرناک از جمهوری اسلامی ایران برای افکارعمومی جهان که آخرین نمونه آن ساخت و پخش فیلم ضدایرانی 300 بوده است.
3: ایجاد فضای رسانه‌ای درباره دخالت ایران در عراق، لبنان و … در نقش بزرگ‌ترین مدافع تروریسم که به عوامل ناامنی در این کشورها تسلیحات می‌رساند و آنها را آموزش نظامی می‌دهد.
4: تقویت و ایده جنبش دمکراسی به سبک امریکایی و مستمسک قراردادن مقوله حقوق بشر، حقوق زنان و دامن‌زدن به مطالبات صنفی و اجتماعی و همچنین سازمان‌دهی نارضایتی‌ها و نافرمانی به اصطلاح مدنی به وسیله مطبوعات خاکستری، احزاب و …
5: راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی و ارائه نرم‌افزارهای جاسوسی به عوامل خود در داخل کشور تا ابعاد مختلف جنگ رسانه‌ای به شکل اثربخش‌تر طراحی و اجرا شود.
6: تلاش برای تحلیل مغرضانه از اوضاع داخلی و ایجاد فضای وحشت‌زا و موهوم از احتمال بروز جنگ.
7: سوءاستفاده تبلیغاتی از اجرای طرح‌هایی چون طرح امنیت اجتماعی به عنوان محدودکننده آزادی و حقوق زنان و نقش‌ آزادی‌های مدنی و اجتماعی.
8: ایجاد تقابل‌های سیاسی بین سران ارشد نظام اسلامی و القای اینکه جنگ قدرت در جمهوری اسلامی بین چند طیف در جریان است و در نهایت فلان طیف یا فلان گروه پیروز و یا شکست می‌خورد.(به نقل از سایت عملیات روانی )
مقابله با جنگ نرم
یقینا نیل به اهدافی که می توان به تعبیر رهبری عزیز انقلاب، برای افسران جوان (دانشجویان) این میدان در نظر گرفت، بدون برنامه ریزی دقیق و مدبرانه ممکن نیست که در اینجا به برخی اشاره می شود و به نظر می رسد که دانشگاه ها نیز در این عرصه باید مرتبا در حال رصد کردن اوضاع فرهنگی بوده و در راستای بهبود برخی شاخص های این مقوله حساس،گام های بلندی بردارند.
1: تشکیل اتاق فکر
رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان طراحی نوع مبارزه را به خود دانشجویان واگذار کردند. ایشان فرمودند:« اینى که چه کار باید بکنید، چه جورى باید عمل کنید، چه جورى باید تبیین کنید، اینها چیزهائى نیست که من بیایم فهرست کنم، بگویم آقا این عمل را انجام بدهید، این عمل را انجام ندهید؛ اینها کارهائى است که خود شماها باید در مجامع اصلى‏تان، فکرى‏تان، در اتاقهاى فکرتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید»
لذاست که بررسی نوع مواجهه مطلوب با توجه به شرایط خاص هر دانشگاه می بایست از جانب فعالین آن دانشگاه هر چه سریع تر صورت پذیرد.
2: پرهیز از بسته شدن فضا
رهبر انقلاب در عین اینکه بر ضرورت مقابله با جنگ نرم تاکید دارند،درباره بحث کرسی های آزاد اندیشی
فرموده ان« د:نباید از اظهار نظر هیچ گاه بیمناک بود.این کرسی های آزاد اندیشی که ما گفتیم،در دانشگاه ها باید تحقق پیدا کند و باید تشکیل بشود»
به نظر می بایست از فضای تقابلی احراز کرد و محیط آکادمیک دانشگاه را حتی الامکان به دور از جنجال و هیجانات کاذب وارد موضوع بررسی مسائل روز کشور کرد.
3:کلان نگری در طراحی راهکارها
باید در نظر گرفت که تفوق مقطعی صرف، مد نظر نیست. می بایست اهداف مواجهه، هم ارز همدیگر و با نگاهی کلان نگر دیده شود. مثلا اگر صرفا مغلوب کردن حریف هدف قرار بگیرد و حفظ آرامش محیط دانشگاه لحاظ نشود، باید پذیرفت که راه به بیراهه سپره شده است.
4: ضرورت مخاطب شناسی
به نظر، مخاطب اصلی طرح ریزی های افسران مقابله با جنگ نرم، نه سردمداران جریان مقابل که افکار عمومی دانشجویی است. افکار عمومی ای که تحت القائات غلط ممکن است قضاوت های نادرستی در خصوص مسائل کشور داشته باشد و این قضاوت با تبیین درست مسائل به راحتی قابل تغییر است. نباید در برنامه ریزی مخاطب را به اشتباه چند فرد خاص یا یک تشکل خاص قرار داد.
آسیب های مقابله با جنگ نرم
طبیعتا می تواند آسیب هایی نیز متوجه طرح ریزی های جریانات دانشجویی برای مقابله با جنگ نرم باشد. که به برخی از این آسیب ها در سخنان رهبر انقلاب اشاره می کنیم.
1: احساسی عمل کردن
اولین آسیبی که رهبر انقلاب برشمردند، برخورد احساسی با موضوع است.ایشان فرمودند:« وقتى هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد کرد. بارها گفته‏ام، باز هم تکرار مى‏کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستى در همه میدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط.
2: برخورد سخت به جای برخورد نرم
در مقابله با جنگ نرم بیش از هر چیز باید قواعد مقابله را شناخت. قواعد مقابله نرم با قواعد مقابله سخت تفاوت دارد. مختصات مبارزه هم تفاوت دارد. در مواجهه نرم لزوما دشمن در طرف مقابل دشمن نایستاده است. ممکن است یک عنصر فریب خورده در طرف مقابل باشد. بین یک عنصر فریب خورده و دشمن تفاوت وجود دارد. از حیث نوع مقابله نیز باید راهکارهای نرم را مورد توجه قرار داد.
3: تندروی و تشدید فضای هیجانی و جنجالی
رهبر انقلاب در عین تاکید بر ضرورت برنامه ریزی و مقابله با جنگ نرم به یک مسئله مهم اشاره کردند و آن پرهیز از تندروی است. ایشان فرمودند:« شرط دیگر این است که در قضایا افراط وجود نداشته باشد»
د) ناامیدی و نگاه بدبینانه
مقام معظم رهبری به ضرورت پرهیز از یأس و ناامیدی هم اشاره کردند و اصالت نگاه خوشبینانه را نه از روی توهم که از روی بصیرت دانستند. ایشان فرمودند:« شرط اصلى فعالیت درست شما در این جبهه‏ى جنگ نرم، یکى‏اش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد»
اهداف مقابله با جنگ نرم
شاید در نگاه اول، سخن گفتن از اهداف بیهوده به نظر برسد، اما وقتی تبلور غفلت از این مقوله در عمل مشاهده شود،آنگاه است که اهمیت موضوع رخ نمایی می کند.حال در اینجا بر حسب مجال به برخی از این اهداف اشاره می شود.
الف:کاهش خسارات احتمالی
رهبر انقلاب در دیداری که با دانشجویان داشتند، فرجام طرح ریزی های دشمنان را شکست تلقی کردند و نقش نخبگان در این میدان را مورد توجه قرار دادند. ایشان فرمودند:« من الان به شما عرض میکنم، اینها در نهایت شکست می خورند؛ اما درجه‏ى بیدارى و هوشیارى من و شما میتواند در میزان خسارت و ضررى که وارد میکنند، تأثیر بگذارد. اگر هوشیار باشیم، نمی توانند صدمه و ضررى بزنند. اگر غفلت کنیم، احساساتى بشویم، بى‏تدبیر عمل کنیم، یا خواب بمانیم و این جور عوارض به سراغمان بیاید، ضرر و زیان و هزینه بالا خواهد بود؛ ولو در نهایت موفق نخواهند شد»
در واقع شاید نتوان صد در صد بر طرح ریزی ها فائق آمد، اما هر میزان تلاش در مواجهه با این طرح ریزی ها ضروری است و در کاهش تبعات احتمالی موثر خواهد بود؛ لذاست که نباید از کوچکترین تلاشی مضایقه کرد.
ب: جلوگیری از متزلزل شدن کار علمی در دانشگاه ها
طبیعتا درگیر و دار دعواهای سیاسی در دانشگاه ها آنچه بیش ار همه آسیب جدی می بیند، برگزاری کلاس ها و برنامه های علمی دانشگاه است. افسران جوان باید مانع این آسیب شوند. این موضوعی است که رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار دادند:« همین جا به شما بگویم، مواظب باشید توى این قضایاى سیاسى کوچک و حقیر نبادا دانشگاه تحت تأثیر قرار بگیرد؛ نبادا کار علمى دانشگاه متزلزل شود؛ نبادا آزمایشگاه‏هاى ما، کلاسهاى ما، مراکز تحقیقاتى ما دچار آسیب بشوند؛ حواستان باشد. یعنى یکى از مسائل مهم در پیش روى شما، حفظ حرکت علمى در دانشگاه‏هاست. دشمنها خیلى دوست میدارند که دانشگاه ما یک مدتى لااقل دچار تعطیلى و تشنج و اختلالهاى گوناگونى باشد؛ این برایشان یک نقطه‏ى مطلوب است؛ هم از لحاظ سیاسى برایشان مطلوب است، هم از لحاظ بلندمدت؛ چون علم شما از لحاظ بلندمدت به ضرر آنهاست؛ لذا مطلوب این است که دنبال علم نباشید»
به این ترتیب هر گونه نقش آفرینی افسران مقابله با جنگ نرم که به ایجاد تزلزل در حرکت علمی دانشگاه بیانجامد، نقض غرض محسوب خواهد شد و این نکته مهمی است که می بایست مدنظر قرار گیرد.
ج: آرام و منطقی نگه داشتن فضای دانشگاه
ایجاد بلوا و ناآرامی در دانشگاه از اهدافی است که بانیان طراحی جنگ نرم قطعا به دنبال آن هستند. جریانات دانشجویی می بایست مراقب باشند پازل جنگ نرم را تکمیل نکنند. تمام تلاش طراحان جنگ نرم این است که به گونه ای عمل کنند تا شرایط دانشگاه های کشور از کنترل خارج شود.
بنابراین هر نوع نقش آفرینی افسران مقابله با جنگ نرم که فضای دانشگاه را به سمت ناآرامی سوق دهد، قطعا و یقینا نوعی تکمیل پازل جبهه مقابل به شمار خواهد آمد به به اصطلاح،آب به آسیاب دشمن خواهد ریخت.
برنامه های مراکز فرهنگی در این موضوع
بدون شک جنگ نرم از ابعادگوناگون و در قالب های مختلفی بر ما تحمیل می شود که ضرورت همکاری و برنامه ریزی تمام مراکز فرهنگی و علمی کشور بویژه حوزه های علمیه و دانشگاه ها را موجب شده است.
با توجه به آنچه مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاهها فرمودند، وزارت علوم در این راستا مسولیتی بس بزرگ داشته و می بایست مرتبا در حال برنامه ریزی در جهت مقابله با این جنگ ناپیدا بوده تا جامعه شاهد ثمرات پیروزی در این عرصه باشد.
توضیحات بیشتر پیرامون جنگ نرم:
براندازی نرم مقدمه سـخن از براندازى نرم سخنى تازه هست و نیست ! از روزگاران دور، هرگاه قدرتى قصد داشت حکومتى را براندازد، چنانچه توان نظامى این کار را نداشت و یا هزینه آن را سنگین مـى دیـد، سـعـى مـى کـرد تـا بـا روش هـاى مـخـتـلفـى غیر از حمله نظامى به هدف خویش نـائل آیـد. گـاه از روش هـاى امـنـیـتـى ، و گـاه از روش هـاى فـرهـنـگـى و تـبلیغى در عین حـال ، امـروزه بـه دلیـل پـیـشـرفـت هـاى شـگـرف بـشـرى در دانـش هـاى مختلف و پیدایش نـسـل جـدیـدى از رسـانه ها و نیز گسترش جوامع آزاد و مردم سالار، همچنین افزایش قدرت دولت هـا در مـقـابـله بـا تـهـدیـدات نـظـامـى و امـنـیـتـى ، رویکرد حکومت هاى استکبارى به براندازى نرم بیش از سابق شده است . استفاده از شیوه هاى نو در این خصوص نیز کار را چـنـان جـلوه مـى دهـد که گویى براندازى نرم ، روشى نو براى ساقط ساختن حکومت هاى مخالف قدرت هاى استکبارى است . در اهـمـیـت ایـن مطلب ، همین قدر باید گفت که امروزه خواسته مهم و راهبردى دشمنان انقلاب اسـلامـى ، تـحقق این نوع از براندازى در میهن عزیز ماست . براندازى نرم مانند موریانه هوشیارانه عمل مى کند، عجله نشان نمى دهد و از درون مى پوکاند. ملت ما که براى موفقیت انـقـلاب اسـلامـى فداکارى هاى بسیار کرده است ، نمى تواند نظاره گر فعالیت دشمنان دیـن در تـخریب ارزش هایى باشد که براى اعتلاى آنها صدها هزار شهید و جانباز تقدیم کرده است .
همه ما وظیفه شرعى و قانونى داریم تا با این پدیده مخرب برخورد کند و مـى دانـیم که شرط اول قدم این است که چنین پدیده اى را بشناسیم و بعد راه هاى مقابله بـا آن را دریـابـیـم . تـعـریـف مـفـاهـیـم ، تـاریـخـچـه ، راهـکـارهـاى بـرانـدازى نـرم ، مـراحـل ، ضـرورتها و خصوصیات براندازى نرم و چگونگى مقابله با آن مباحثى است که با تاءکید در خصوص حرکات دشمن ضد ایران اسلامى ، در این مقاله مطرح مى شوند. تعریف مفاهیم جنگ نرم اصطلاح جنگ نرم Soft Warfare که در مقابل جنگ سخت Hard Warfare مورد استفاده واقع می شود یکی از مفاهیم متداول در مکاتبات و مذاکرات استراتژیست ها، نظریه پردازان و کارشناسان علوم اجتماعی-سیاسی است. اما با وجود آنکه از این واژه در سطح گسترده و مقیاس وسیعی بهره برداری می شود، اتفاق نظری پیرامون آن وجود ندارد تا حدی که تلقی افراد، گروهها و دولت های مختلف از مفهوم جنگ روانی بسیار متفاوت است. ارتش آمریکا در مارس1955 در آیین نامه رزمی خود تعریف ویژه ای از جنگ نرم در عرصه بین المللی ارائه کرد. جنگ نرم در آیین نامه یاد شده این گونه تعریف شده است: استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیر گذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، (گروه بی طرف و یا گروه دوست) است به نحوی که پشتیبانی برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی باشد. به اعتقاد ویلیام داوتی جنگ نرم عبارت است از مجموع اقداماتی که از طرف یک کشور به منظور اثر گذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دولتها و ملتهای دیگر در جهت مطلوب و با ابزارهایی غیر از ابزار نظامی سیاسی و اقتصادی انجام می شود. اما به طور کلی می توان گفت جنگ نرم عبارت است از طراحی و بهره گیری هدفمند از تبلیغات و سایر اقدامات که هدف اصلی طراحانآن تاثیر گذاری و نفوذ در باورها، اعتقادات، عواطف و احساسات، تمایلات و رفتار ملتها و دولتهای متخاصم، بی طرف و همپیمان به منظور دستیابی به اهداف ایدئولوژیک و ملی می باشد. عملیات روانی دارای دو بعد می باشد: اول، ماهیت و منطق درونی که عبارت است از تلاش برای تاثیرگذاری بر افکار، احساسات تمایلات و نهایتا رفتار با استفاده از ارتباط اقناعی. دوم: منظور و کاربرد این تاثیر گذاری و تغییر رفتار با توجه به هر دسته از مخاطبان می باشد. با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی در حوزه «قدرت نرم» نسبت می دهند.وی در سال 1990 میلادی در مجله «سیاست خارجی» شماره 80 ، قدرت نرم را «توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران» تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی پروفسور حمید مولانا در سال 1986 در کتاب «اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل» به آن اشاره کرده بود. با این وجود مهمترین کتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال 2004، تحت عنوان «قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی» منتشر نمود. براندازی: بـراندازى (subversion) در اصل یک اصطلاح نظامى است که در فرهنگ واژه هاى نظامى ، چنین تعریف شده است : کـلیـه اعـمـال و فـعـالیت هاى غیر قانونى که بر ضد مصالح یک کشور انجام مى شود و هدف نهایى از آن واژگون کردن حکومت وقت مى باشد. به عبارت دیگر، عملیاتى است که بـه مـنـظـور کـاهـش مـى شـود تـا بـه تـدریـج یک رژیم براى سرنگون شدن آماده شود. براندازى یکى از شاخه هاى جنگ هاى نامنظم است . تـعـریـف اصطلاحى دیگرى از براندازى عبارت است از تغییر سیستم سیاسى یک کشور و یـا ایـجـاد تـغـیـیـر و تـحول اساسى در ارزش هاى اساسى یک نظام . این تغییر گاهى از طـریـق رفـتـارهـاى خـشـونـت آمـیـز مـثـل کـودتـا، تـرور، تـحـمـیـل جـنـگ و ... صورت مى گیرد و گاهى از طریق مسالمت آمیز و با اجراى برنامه اى حـسـاب شـده و دراز مـدت بـراى نـفـوذ در ارکـان سـیـاسـى یـک نـظـام قـابـل اجـراسـت . نـتـیـجـه هـر دو اقـدام منجر به تغییر سیستم و در نهایت براندازى خواهد شد. جـسـت و جـو در منابع مختلف ، تعریفى از براندازى نرم به دست نداد. این مفهوم را با وام گیرى از تعریف بالا مى توان چنین تعریف کرد: بـرانـدازى نـرم در اصـطـلاح به معناى اجراى برنامه اى حساب شده ، مسالمت آمیز و دراز مـدت بـراى نـفوذ در ارکان سیاسى یک نظام به منظور تغییر سیستم سیاسى یک کشور و یا ایجاد تغییر و تحول اساسى درباورهاى اصلى آن مى باشد. امـروزه از بـرانـدازى نـرم ، تـعـابـیـر مـخـتـلفـى بـه عـمـل مـى آیـد کـه هـر چـند ممکن است تفاوت هاى ظریفى داشته باشند اما باید دانست که در نـهـایت ، ماهیت و محتوا یکى است . این موارد عبارت اند از: براندازى در سکوت ، براندازى خـامـوش ، بـرانـدازى قـانـونـى ، فـروپـاشـى از درون ، انـقـلاب نـارنـجـى ، انـقـلاب گل سرخ، انقلاب رنگى ، انقلاب مخملى ، و... . هدف مشترک همه اینها، تغییر ارزش ها و در صـورت لزوم افـراد نـظـام حـاکـم با روش هاى بیش تر مسالمت آمیز و با بهره گیرى از ظرفیت هاى قانونى موجود در قوانین نظام حاکم است . . مفهوم NONVIOLENT ACTION یا اقدام بدون خشونت، مبارزه بدون خشونت، توسعه دموکراسی، براندازی دیکتاتوری، مفاهیم مردم پسند و نوسازی شده جنگ نرم و براندازی محسوب می گردد. تاریخچه جنگ روانی در اسلام با ظهور اسلام در مکه که مرکز جاهلیت عرب محسوب می‌شد، تقابلی نو در تاریخ شکل گرفت. تا زمانی که دعوت پیامبر(ص) علنی انجام نگرفته بود، جبهه کفر و شرک چندان توجهی به برنامه‌های ایشان نداشتند؛ ولی پس از دعوت آشکار، جنگ روانی نظام زر و زور نیز آغاز شد. جبهه شرک و کفر از همه ابزارها و شیوه‌های ممکن استفاده کرد تا شاید بتواند مانع پیشرفت اسلام شود. در این نوشتار، به اختصار برخی از شیوه‌های جنگ روانی در صدر اسلام را بیان می‌کنیم. 1- سحر بودن مشرکان برای بازداشتن مردم از روی آوردن به کتاب خدا، آیات قرآن را سحر می‌نامیدند. 1 2- افسانه دانستن قرآن یکی دیگر از شیوه‌های جنگ روانی جبهه‌ کفر در مبارزه با جبهه حق، افسانه دانستن قرآن است. 2 دیگر شیوه‌های جنگ روانی دشمنان اسلام عبارتند از: سخن بشر دانستن قرآن، طرح جایگزینی برای قرآن، تلاش برای انزوای پیامبر(ص)، استهزای ایشان(ص)، آزار و اذیت پیامبر(ص)، تهدید کردن یاران رسول خدا(ص) ایجاد محیط رعب و وحشت، فحاشی و هتک حرمت، تطمیع پیامبر(ص)، محاصره و تحریم اقتصادی و اجتماعی. در مقابل، پیامبر گرامی(ص) نیز به بهره‌گیری از ابزار و شیوه‌های جنگ روانی با هدف هدایت انسان‌ها به سوی سعادت پرداخت که به چند مورد اشاره می‌شود: استفاده از صدای دل‌نشین و صوت زیبای قرآن، به کار بردن اخلاق نیکو در برابر نامهربانی‌های مشرکان و کفار، بشارت‌های قرآنی برای مومنان و زندگی سعادتمند آخرت، تحریک و تشجیح مومنان، تظاهر به قدرت سپاه اسلام به وسیله آتش روشن کردن در فتح مکه، تقویت روحیه مومنان با سخنرانی، تضعیف روحیه دشمنان، دعوت به مباهله، پست خواندن اقدامات دشمنان، کوچک شمردن بت‌ها، تحقیر دشمنان پیش‌گویی‌های قرآن، وعده عذاب برای دشمن، رجزخوانی در جنگ، استفاده از اشعار حماسی، به کارگیری پرچم، تشکیل یگان‌های نظامی، رنگ کردن ریش مومنان فریب دشمن، اختلاف انداختن در صف دشمنان، فرستادن نامه به سران قبیله‌ها و کشورها، اعزام مبلغ و قاری و... . پیدایش جنگ نرم به نظر می رسد جنگ نرم و مفاهیم همسان از قبیل عملیات روانی، جنگ روانی، قدرت نرم، جنگ سفید و... قدمتی به اندازه حیات بشری دارد. نوع نگاه، زوایه دید، ارتباطات چهره به چهره و غیر کلامی ساده ترین والبته قدیمی ترین روش های عملیات روانی و جنگ نرم است. برخی، قدیمی ترین روایت پیرامون جنگ نرم را به نبرد کیدئون با ماد نسبت می دهند که در این جنگ، کیدئون برخلاف رسوم نظامی زمان خود که هر دسته ۱۰۰ نفره یک مشعل داشتند، به هر یک از سپاهیان مشعلی داد و این توهم و ترس را در ذهن دشمن ایجاد کرد که شمار افرادش، ۱۰۰ برابر میزان واقعی است، در نتیجه توانست با فریب دادن آنها بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یابد. کمیته خطر جاری عنوان کمیته ای است که در دهه 1970 و در اوج جنگ سرد، توسط گروهی از سناتورهای مسولان ارشد وزارت خارجه، اساتید برجسته علوم سیاسی، موسسه مطالعاتی «امریکن اینترپرایز» و گروهی از مدیران باسابقه سیا و پنتاگون تاسیس شد. هدف از تاسیس این کمیته، خروج از بن بستی بود که در دوران جنگ سرد میان دو ابرقدرت آن زمان یعنی ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در توازن هسته ای به وجود آمده بود. به گونه ای که کارشناسان ارشد نظامی به صراحت اعلام کرده بودند، در صورت وقوع جنگ هسته ای میان دو ابرقدرت، هر دو طرف جنگ بازنده نهایی خواهند بود، چرا که تسلیحات اتمی در اختیار دو قطب بلوک شرق و غرب برای نابودی کامل موجودات زنده کره زمین برای 250 بار کفایت می کند. در میان اعضای این کمیته در دهه 70 میلادی، اسامی افرادی چون «نییوت گینگریچ» رییس سابق مجلس نمایندگان « جورج شولتز» وزیر خارجه دولت ریگان «جان لیبرمن» سناتور دموکرات «جان کیل» سناتور جمهوریخواه «جوزف شولتز» از سناتورهای برجسته آمریکایی «جیمز وولوسی» رییس اسبق سازمان جاسوسی آمریکا «جرج تنت» از مدیران برجسته سازمان سیا و مسؤول بخش خاورمیانه «جوزف بایدن» و «مایکل لدین» از عناصر افراطی یهودیان آمریکا «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه آمریکا «کنت پولاک» مدیر تحقیقات مرکز سیاست خاورمیانه ای سابان در موسسه «بروکینگز» و همچنین مدیر موسسه مطالعه خاور نزدیک وابسته به یهودیان هوادار اسراییل «مارک پالمر» از استراتژیست های آمریکایی که در کاخ سفید از وی به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجی آمریکا نام می برند و «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه کنونی آمریکا که در آن زمان قائم مقام پنتاگون در حوزه آسیای قفقاز و اتحاد جماهیر شوروی بود، دیده می شود. اعضای این کمیته با منتفی دانستن «جنگ سخت» بین دو ابرقدرت، تنها راه به زانو درآوردن رقیب را در «جنگ نرم» و «فروپاشی از درون» طراحی و به مرحله اجرا درآوردند. براساس این طرح «جنگ نرم» با اتخاذ راه کارهای «دکترین مهار»، «نبرد رسانه ای» و «ساماندهی نافرمانی مدنی» همراه گردید که این استراتژی زودتر از آنچه که تصور می شد، به ثمر نشست. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، فعالیت این کمیته برای یک دهه به حالت تعلیق درآمد و پس از وقایع 11 سپتامبر بار دیگر عناصری چون مارک پالمر، کنت پولاکف، مارتین ایندیک، ریچارد پرل، داگلاس فیث، کاندولیزا رایس و مارگ گرچت در این کمیته گرد هم آمدند تا به تجزیه و تحلیل فرصت ها و تهدیدهای فراروی دولت ایالات متحده آمریکا بپردازند.مارک پالمر از استراتژیست های معروف آمریکایی است که در دستگاه دیپلماسی آمریکا از وی به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجی ایالات متحده نام می برند. پالمر که امروزه رسانه ها از وی به عنوان چهره خبرساز یاد می کنند، در دولت نیکسون، فورد، کارتر، ریگان و بوش پدر در وزارت خارجه مشغول بکار بود و در دولت کلینتون و دوره اول بوش پدر در خارج از مجموعه دولت به طراحی ابتکارات جدید سیاست خارجی مشغول بود. وی 11 سال در شوروی، یوگسلاوی و مجارستان به عنوان دانشجو و دیپلمات زندگی کرده و در زمره متخصصین ایران و آسیای قفقاز محسوب می گردید. پالمر سالها برای رؤسای جمهور و وزرای خارجه آمریکا نطق نوشته که معروفترین آنها نطق های «هنری کسینجر» می باشد. مدیریت موسسه تحقیقاتی مرکز سیاست خاورمیانه سابان در موسسه بروکینگز و نگارش دهها مقاله و همچنین کتاب پیرامون وضعیت خاورمیانه از جمله نگارش کتاب طوفان تهدیدزا که تاثیر انکار ناپذیری در جلب حمایت عده قابل توجهی از سیاست گذاران دموکرات آمریکا در تهاجم نظامی به عراق، ایفا نمود، از دیگر بخشهای عملکرد وی در دستگاه سیاست خارجی آمریکاست. مبانی نظری انقلاب رنگی انتشار مقاله مشهورجوزف نای نظریه پرداز آمریکایی تحت عنوان قدرت نرم power Soft درفصلنامه آمریکایی foreign policy درسال 1990 دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که بر اساس آن ایالات متحده به جای آن‌که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می‌نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تاثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می‌کند. براین اساس آمریکا می‌توانست بجای سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می‌شد، به سرمایه‌گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصنامه فارن پالسی در سال 2004 منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال‌های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود. درمقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل‌تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکار گیری قدرت هوشمند Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می‌کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر جین شارپ تهیه شد، در سطح رسانه‌های گروهی به مفهوم انقلاب نرم معروف شد. در واژه پردازی‌های ژورنالیستی معمول در جهان حتی حرکتهایی نظیر آنچه درمیان بودایان تبتی یا برمه‌ای انجام گرفت نیز انقلاب رنگی خوانده شد. چراکه آنها هم از نمادهای رنگی در مبارزاتشان سود جستند اگر چه به جایی نرسیدند. مصادیق در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری لخ والسا در جنبش کارگری این کشور تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی، براندازی نرم به پارادایم جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد. در این سال ها، مفاهیمی در گفتمان امنیت ملی کشورها وارد گردید که تفاوت ماهوی و شکلی عمیقی با گفتمان های پیشین داشت. زیرا آنچه که قدرت حفاظتی یا تهدیدزدایی برای امنیت ملی کشورها محسوب می شد، بیشتر از مفهوم قدرت سخت و ساز و کارهای آن مانند، قدرت نظامی، قدرت تهاجمی، قدرت تخریبی، و کیفیت جنگ افزارهای نظامی، نوع جنگ افزارها، قدرت برد و... ناشی می گردید. اما تحولات صدرالذکر نشان داد که قدرت تنها از مؤلفه های سخت ناشی نشده است و آنچه که موجب سرنگونی این دولت ها شد بعد دیگری از قدرت یعنی قدرت نرم بود. پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان بزرگترین و مهمترین انقلاب نرم و براندازی نرم، آمریکا را بر آن داشت تا با مطالعه و شاخص سازی از انقلاب اسلامی، مدل ضد آن را طراحی نماید. به همین دلیل با وجود لفاظی ها و اقدامات تخریبی سخت و خشن علیه جمهوری اسلامی ایران، مطالعه جنگ نرم را با شدت ادامه دادند و مؤسسات تخصصی تأسیس نمودند. از معتبرترین مؤسسات تخصصی در موضوع براندازی نرم، می توان از مؤسسه آلبرت انیشتین با مدیریت دکتر جین شارپ و معاونت رابرت هلوی و مرکز بین المللی مبارزات نرم و بنیاد بین المللی جورج سوروس نام برد. با وجود این، دشمن در نظریه پردازی ها و مکتوبات خود سعی در انکار و پنهان سازی این انقلاب بزرگ را دارد و بیشترین منابع و مصداق های جنگ نرم و براندازی نرم را به موارد زیر محدود می نماید: ۱) جنگ های نرم گاندی در هند ۲) جنگ های اندونزی، شیلی، فیلیپین ۳) نبردهای جنبش کارگری لهستان (۱۹۸۴) و از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی (عنوان جذاب براندازی نرم) یاد می نماید. این مفهوم از جنگ نرم در سه دهه گذشته با گردآوری تجارب گوناگون و انجام مطالعات بین رشته ای توسط دهها موسسه دولتی، حزبی و دانشگاهی در آمریکا تئوریزه شده و پس از عملیاتی شدن در کشورهای مختلف، بازخور آن را وارد پروژه نموده و اصلاحات جدید را اعمال می کنند انقلاب مشروطه در تـاریـخ مـعـاصـر جـهـان ، نـمونه هاى مختلفى از براندازى نرم رخ داده است . تلاش ‍ انگلیس و عوامل وابسته آن براى ایجاد انحراف در نهضت مشروطیت ایران از جمله این نمونه هـاسـت . در جـریـان ایـن نـهـضت تلاش شد تا به کمک فعالیت هایى مانند نفوذ در سطوح بالاى نهضت ، ایجاد بدبینى و دو دستگى ، تحریک مشروطیت از مسیر واقعى خود که ایجاد عـدالت بـراى مـردم بود، دور افتد و در مسیرى قرار گیرد که بر اثر شدت گرانى ها، قـحـطـى هـا و هـرج و مـرج ، زمـیـنـه بـراى کـودتـاى دیکتاتورى به نام رضا خان فراهم گردد.172 در نـهـضـت مـلى شـدن صـنـعـت نـفت نیز شاهدیم که برخى سازمان هاى جاسوسى غربى ، مستقیم یا غیر مستقیم با برخى روزنامه ها تماس برقرار مى کنند و آن ها را در مسیر اهداف بـرانـدازانـه خـود ضـد دولت مـصـدق هـدایـت مـى کـنـنـد وسـرانـجام با کودتایى مشابه براندازى نرم آن را ساقط مى کنند. در این باره ، مقام معظم رهبرى چنین مى فرماید: اخـیـرا سـازمـان سـیـا، اسـنـاد خـود را دربـاره نـقـش سـیـا در مـطـبـوعـات ایـران ، قـبـل از کـودتـاى 28 مـرداد، مـنـتـشـر کـرده است که این نشان مى دهد برخى روزنامه ها با پول ، هدایت و تغذیه سیا زمینه ساز کودتاى 28 مرداد [1332] بوده اند. (9 / 12 / 79) یـادآور مـى شـود کـودتـاى فـوق از نوع کودتاهاى رایج جهان نبود که توسط عده اى از نـظـامـیـان انـجـام مـى شـود. بلکه نمونه بارزى از براندازى نرم بود که با تظاهرات افرادى انجام شدکه عده اى از آنان ، از اشرار و اوباش به حساب مى آمدند. نمونه تازه ترى از براندازى نرم را در اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى سابق مى توان دید. دشمن این براندازى را با موفقیت انجام داد و به همین علّت ، هیچ دلیلى ندارد آن شـگـردهـا را در باره ما تکرار نکند. در این باره ، گفتنى است دولت آمریکا در دهه 1970 بـراى مـقـابـله بـا خـطـر شـوروى ((کـمـیـتـه خـطـر جـارى )) را تاءسیس کرد. گروهى از سـنـاتـورهـاى آمـریکایى ، مسئولان ارشد وزارت خارجه ، اساتید برجسته علوم سیاسى ، موسسه مطالعاتى ((امریکن اینترپرایز)) و گروهى از مدیران باسابقه سیا و پنتاگون اعضاى این کمیته را تشکیل مى دهند. کـمـیـته خطر جارى براى مقابله با شوروى سابق ، طرح براندازى نرم و فروپاشى از درون را پیشنهاد دادند که به دلیل فقدان معنویت و غفلت از خداى بزرگ در شوروى سابق نـتـیـجـه داد و مـنـجر به فروپاشى این ابرقدرت شد. طرح اینان سه راهکار عمده داشت : ((دکـتـرین مهار))، ((نبرد رسانه اى )) و ((ساماندهى نافرمانى)) مقام معظم رهبرى با ارائه یـک تـحـلیـل جـامـع و عـلمى از روند حوادثى که منجر به فروپاشى شوروى سابق شد،شگردهاى آمریکا و غرب را چنین برشمردند: ـ تـعـریـف فـراوان از گـوربـاچـف کـه نـداى اصـلاحـات را سـر داده بـود بـراى جـذب و اغفال او که مؤ ثر واقع شد و او فریب خورد؛ -حمایت غرب از دگر اندیشان و منتقدان به وضع موجود؛ ـ ورود تدریجى نمادهاى فرهنگ غرب مانند ساندویچ مک دونالد؛ ـ ورود یـک عـنـصر تندرو به نام یلتسین که مرتب مى گفت سرعت اصلاحات را باید بالا برد و حمایت شدید غربى ها از او؛ ـ موافقت گورباچف با برگزارى انتخابات در روسیه و برنده شدن یلتسین ؛ ـ شـروع بـه کـار یـلتـسـیـن در 24 / 3 / 1370 و فـروپـاشـى اتـحـاد شـوروى در اوایل دیماه همان سال ؛ ـ ترتیب یک کودتاى مشکوک که طى آن یلتسین با شجاعت نمایشى در برابر دوربین هاى تلویزیونى ، این کودتا راخنثى کرد؛ ـ درخـواسـت اسـتـقلال پیاپى جمهورى هاى اتحاد شوروى که با موافقت یلتسین و مخالفت گورباچف رو به رو مى شداما در نهایت ، یلتسین حرف خود را به کرسى مى نشاند؛ ـ زمـزمه تدریجى کناره گیرى گورباچف ، انحلال حزب کمونیست و اعلام شکست مارکسیسم (3) مقام معظم رهبرى در ادامه تحلیل خود، چنین نتیجه مى گیرند: ایـن طـرح مـوفـق امـریـکـا در شـوروى بـود، یـعـنـى یـک ابـرقـدرت را بـا یـک طرح کاملا هـوشـمـندانه ، با صرف مقدارى پول ، با خریدن برخى اشخاص و با به کار گرفتن رسانه هاى تبلیغى ، توانستند طى یک طراحى سه ، چهار ساله و یک نتیجه گیرى شش ، هفت ماهه بکلى منهدم کنند و از بین ببرند! (19 / 4 / 1379) جنگ روانی امریکا بر ضد ایران در دوران جنگ تحمیلی وقوع انقلاب اسلامی ایران در فوریه 1979 مبانی فلسفی و بنیادین جدیدی را در فضایی که منبعث از تعارضات ایدئولوژیک و متصلب دو ارودگاه سوسیالیزم و کاپیتالیسم بود، پدید آورد. در واقع آنچه که موجب نگرانی عمیق قدرت های برتر جهان می شد، تسری الگوی الهام بخش انقلاب ایران در سپهر همگانی (خصوصاً کشورهای منطقه خاورمیانه) بود. منطقه خاورمیانه در حقیقت آوردگاه اصلی شرق و غرب جهت سیطره بلا منازع بر آن بود و ظهور انقلاب ایران تهدیدی جدی برای مشروعیت حضور آنان محسوب می شد تا جایی که دیوید اوئن وزیر خارجه اسبق انگلیس در همین راستا می گوید: «ما امیدواریم با وارد کردن ایران در جنگی فرسایشی و تبلیغاتی پردامنه بر ضد آن، انرژی ساطع شده از انقلاب ایران مصرف، و از بین برود.» بدین سان انقلاب نوپای ایران با تحمیل جنگی وسیع و پر دامنه از سوی قدرت های بزرگ وارد مرحله ای جدید شد. آنچه که این جنگ را از سایر جنگ های قرن بیستم متمایز می کرد همکاری راهبردی قدرت های متخاصم شرق و غرب در مهار و کنترل انقلاب ایران بود. از این منظر نوع و میزان همکاری ایالات متحده امریکا و شوروی سابق با دولت متجاوز عراق از دو بعد سخت افزاری (حمایت همه جانبه تسلیحاتی و لجستیک اعطای وام های بلا عوض و کم بهره) و نرم افزاری (تبلیغات وسیع و پردامنه در قالب جنگ روانی بر ضد جمهوری اسلامی ایران) قابل بررسی و تجزیه و تحلیل است. جنگ روانی برخلاف جنگ های دیگر که از قدرت نظامی استفاده می کند از قدرت شرطی امتناع کننده یا نامرئی برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان استفاده می کند. در این جنگ ابزارهای نظامی بیشتر جنبه صوری و ظاهری را در تکمیل جنگ روانی دارند و قدرت اصلی در فعالیت های تبلیغاتی نهفته است. «تدی روزولت» سیاستمدار کهنه کار امریکا می گوید: «رهبران امریکا همیشه باید با لبخند سخن بگویند ولی یک چماق بزرگ هم به همراه داشته باشند» با این بسترسازی مفهومی اولین موضع گیری ها و تبلیغات روانی بر ضد جمهوری اسلامی ایران از فردای شکل گیری انقلاب آغاز شد. «هنری کسینجر، نظریه پرداز معروف امریکایی در همان اوایل انقلاب و با هدف ترساندن کشورهای عرب منطقه از بازتاب های انقلاب ایران می گوید: «کشورهای عرب منطقه به خوبی به یاد داشته باشند که خطر انقلاب اسلامی ایران به مراتب جدی تر و مهم تر از تهدید شوروی است. بنابراین رهبران عرب نباید از رساندن هر گونه کمکی به صدام دریغ کنند.» در همین راستا تشکیل شورای همکاری خلیج فارس موسوم به G.C.C در سال 1981 با هدف حمایت همه جانبه از عراق در جنگ تحمیلی به خوبی قابل تبیین و بررسی است.از سوی دیگر تأثیر فشارهای روانی امریکا و متحدانش بر سازمان ها و نهادهای بین المللی است. ایالات متحده به رغم گذشت 22 ماه از تجاوز عراق به خاک ایران با انواع کارشکنی ها، از صدور هر گونه قطعنامه ای در شورای امنیت بر ضد عراق خودداری کرد این وضعیت با آشکار شدن علائم پیروزی ایران و شکست احتمالی عراق پس از عملیات های فتح المبین و فتح خرمشهر تغییر کرد، و این بار با فشار امریکا قطعنامه هایی برای توقف جنگ و آتش بس میان ایران و عراق صادر گردید. «مارتین ایندیک» سفیر سابق امریکا در اسراییل درباره سیاست های کشورش در حمایت از صدام می گوید: «زمانی که ایرانی ها به او حمله ور شدند، دچار نگرانی شدیم، بنابراین ضمن کمک به صدام با فشار بر شورای امنیت قطعنامه هایی را برای توقف جنگ و بازسازی ارتش عراق صادر کردیم.» دیوید نیوتن سفیر سابق امریکا در عراق نیز می گوید: «امریکا بسیار مشتاق بود که صدام در جنگ با ایران شکست نخورد ما بیشترین تلاش را کردیم تا از سقوط نیروهای عراق جلوگیری کنیم بزرگترین کمک ما به بغداد، فشار سیاسی و تبلیغاتی بر ایران بود تا این کشور را مجبور کنیم که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را برای پایان دادن به جنگ بپذیرد.» در واقع ایالات متحده پس از شکست های پی در پی عراق در جنگ و عقب نشینی نیروهای این کشور از خاک ایران سعی کرد چهره متجاوز صدام را به صلح طلب تغییر دهد و از این رهگذر علت اصلی ادامه جنگ در منطقه را مواضع ایران معرفی کند. نکته ظریفی را که می توان در مقایسه تطبیقی تجاوز عراق به ایران و نیز عراق به کویت مورد توجه قرار داد این مسئله است که تجاوز عراق به ایران پس از گذشت10 سال از جنگ یعنی در سال 1370 توسط دبیرکل سازمان ملل اعلام شد در حالی که در همان روز اول حمله عراق به کویت، شورای امنیت با صدور قطعنامه ای عراق را متجاوز دانست و جالب این که درست 40 روز بعد طی قطعنامه ای مجوز حمله نظامی به نیروهای اشغالگر عراق را صادر کرد. «مایکل گنون» حقوقدان برجسته در جمله ای تأمل برانگیز می گوید: «در جنگ عراق بر ضد ایران کلکسیونی از نقض ماهوی قواعد آمره حقوق بین الملل که تخطی از آنها اجتناب ناپذیر است رخ داد.» در یک جمع بندی از مباحث فوق می توان نتیجه گرفت که: در خلال 25 سال گذشته ایالات متحده با انواع ترفندها و راهبردهای مختلف سعی داشته است تا چهره انقلاب ایران را مخدوش جلوه دهد ولی نکته جالب توجه این است که از سال 1979 تاکنون هر 5 رییس جمهور امریکا از کارتر گرفته تا جرج دبلیو بوش، مهم ترین اولویت سیاست خارجی خود را مهار و کنترل انقلاب اسلامی و الگوی الهام بخشی آن قرار دادند لیکن تاکنون هر 5 رییس جمهور که داعیه قدرت مسلط و هژمونیک بر جهان دارند در برخورد با ایران شکست خورده اند. در واقع پیش از آن که جنگ روانی بر ضد ایران منجر به اضمحلال و فروپاشی جمهوری اسلامی شود منجر به آشفتگی روانی و راهبردی دولت مردان امریکایی شده است. به تعبیری پاشنه آشیل هر 5 رییس جمهور، چگونگی برخورد با ایران بوده است. رؤسای جمهور امریکا یکی پس از دیگری با این ادعا که دولت قبلی در مهار ایران ناتوان است به قدرت رسیده اند، اما این دور باطل همچنان ادامه دارد و ملت ایران با تجربیاتی ارزنده از نحوه دفع ترفندها و شیوه های تبلیغاتی، همواره عرصه را به تصمیم گیران کاخ سفید تنگ کرده است. برخی از نمونه های جنگ روانی علیه ایران در طول سال 1385، برخی از مهمترین سناریوهایی که به طور همزمان و به منظور اعمال جنگ روانی علیه ایران صورت گرفت عبارت بودند از: • سناریوی تهدید آمیزبودن ایران برای ملل جهان و این که دستیابی ایران به انرژی هسته ای تهدیدی برای همه کشورهای جهان است. • سناریوی ارعاب و تهدید ایران با انتشار محتوای بالای رسانه ای در خصوص امکان حمله آمریکا و یا اسرائیل به ایران • سناریوی تشویق ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا • سناریوی دشمن سازی از ایران برای اعراب و ترغیب ملل عرب و مسلمانان برای مقابله با ایران • محک زدن ایران به شیوه های مختلف، به منظور دریافت این نکته که آیا ایران به خواست 5+1 درمورد برنامه هسته ای اش تن می دهد یا خیر؟ • سناریوی هالوکاست و پیگیری سناریوی تهدید آمیزبودن اندیشه دولت ایران برای ملل جهان حتی فارغ از دستیابی این کشور به انرژی هسته ای • سناریو اتصال برنامه هسته ای ایران به کره شمالی و بهره گیری ایران از عملکرد هسته ای کره شمالی به نفع پرونده هسته ای خود • سناریوی هلال شیعی • سناریوی تهدید سنی ها با گسترش تعداد و نفوذ شیعیان در منطقه تحت حمایت ایران - مرور برخی سناریوهای جنگ لبنان: • انتخاب تیتر واحد « بحران خاورمیانه » به « جای بحران لبنان »، به عنوان تیتر کلی و هدایت گر مجموعه گزارشها، اخبار و تحلیلهای مرتبط با جنگ در لبنان و اسرائیل و تکرار آن به صورت زیرنویس هنگامی که خبر مرتبط با آن منتشر می شد، خود نشانی از طراحی و ساخت سناریویی با عنوان مورد نظر و گسترش بحران به کل منطقه را داشت. • سناریوی دیگری که آمریکاییها در راستای طرح خاورمیانه بزرگ با بهره گیری از بحران لبنان توسط رسانه های خود دنبال کردند، این بود که غرب از حفظ خاورمیانه به عنوان جایگاهی برای اعراب و نه یک امپراطوری مذهبی برای ایران حمایت می کند. زمینه سازی برای این سناریو نیز با طرح تیترهای عمده و بزرگ در رسانه های مطرح با عنوان ایران به دنبال کسب قدرت برتر در خاورمیانه دنبال می شود. • ایجاد ارتباط مستقیم بین پرونده هسته ای ایران و بحران لبنان؛ اغلب تحلیلهای رسانه ای آمریکا و اسرائیل حول این مطلب ارائه می شدند که جمهوری اسلامی ایران برای منحرف کردن توجه سران هشت کشور صنعتی جهان از برنامه هسته‌ای خود، حزب‌الله لبنان را برای آغاز جنگ با اسراییل تحریک کرده است. • رسانه های آمریکا و اسرائیل، حزب الله لبنان را به عنوان نمونه کوچکی از تهدید ایران برای صلح جهانی ترسیم می کردند و چنین تحلیل می کردند که در صورت مجهز شدن ایران به بمب هسته ای، حمایت هسته ای این کشور از تروریسم جهانی چه فجایعی که به بار نخواهد آورد.تـازه تـر از ایـن مـوارد، انقلاب هاى رنگینى بود که توسط آمریکا و اغلب با پشتیبانى بنیاد جامعه باز جرج سوروس ثروتمند مشهور و صهیونیست آمریکایى انجام شد.او روى کـانـدیـداى خـاصـى بـراى انـتـخـابـات ریـاسـت جمهورى سرمایه گذارى عده اى از مـتـخصصان تبلیغات انتخاباتى از غرب هم اجیر مى شدند تا به کاندیداى مورد نظر او کـمـک کـنـنـد. کـانـدیـداهـاى رقـیـبـى کـه مـمـکـن بـود بـا حـرف یـا پـول کـنـار رونـد، کـنـار گـذاشـتـه مى شدند و براى تحمیق مردم آن کشور، از کاندیداى مـطـلوب غـرب مـى خـواسـتـنـد در صورت لزوم ضد آمریکا هم حرف بزند و با تمام وجود کارى کند تا راءى بیاورد. از سوى دیگر، عده اى از جوانان محلى را سازماندهى مى کردند و بـه واسـطـه اروپـایـى هـا بـرایـشـان آمـوزش و حـقـوق هـم قرار مى دادند تا بر صحت انتخاباتنظارت کنند. به این ترتیب کاندیداى مورد نظر با سرمایه هاى کلان غرب و با تبلیغات فراوان در برخى کشورها موفق مى شد راءى بیاورد و اگر نظام حاکم نتیجه انـتـخـابـات را زیـر سؤ ال مى برد با یک تظاهرات گسترده مردمى ! و حمایت رسانه اى غـرب قـدرت را در دسـت مـى گـرفـت بعد از دوم خرداد 1376 و حاکمیت تدریجی اصلاح طلبان بر بخش های اعظیم دستگاه های اجرایی و تقنینی، پروژه نرم افزاری همان گونه که توصیه شده بود، مورد توجه عناصر ضد انقلاب و اصلاح طلبان افراطی قرار گرفت و در حد امکان تلاش شده بود که با توجه به شرایط و موقعیت های خاص ملی، سیاسی و ایدئولوژیکی ملت ما، همان گونه که مورد تأکید و توصیه «شارپ» در جای جای این کتاب بود، این روش ها گزینش شده و به مرحله اجرادرآید. شارپ در یکی از مصاحبه های خود ضمن تاکید بر این که، دولت ایالات متحده آمریکا بایستی بودجه ای را برای حمایت از چنین اقداماتی در ایران اختصاص دهد، در خصوص میزان تأثیرگذاری این کتاب در فرآیند تحولات سال های اخیر می گوید: «کار ما اثر بسیار مهمی در ایران داشته است. البته متاسفانه هنوز حرکتی کاملاً موفقیت آمیز نداشته است. . . این کار خطرناکی است. ولی مردم به اندازه کافی شجاع بودند که این امور را انجام دهند. »دولت مردان و سیاستمداران آمریکا نیز در راستای این سیاست، حمایت مالی از عاملین این نوع اقدامات را اجتناب ناپذیر می دانستند. «جوزف بایدن»، سناتور و رییس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا، در یکی از سخنرانی های خود می گوید: «دولت بوش باید به تمامی سازمان های غیر دولتی آمریکایی اجازه بدهد که به گروه های ایرانی مرتبط با جامعه مدنی، حقوق بشر، فرهنگی و خواهان دموکراسی کمک مالی کنند» متعاقب این اظهارات، در بیست و پنجم دی ماه 1381 (15 ژانویه 2003) کمیسیون بودجه سنای آمریکا مبلغ 10 میلیون دلار را به این امر اختصاص می دهد.در سخنان «میچ مک کانال» سناتور جمهوری خواه آمریکا نیز، دکترین «جنگ نرم و مبارزه بدون خشونت»، یکی از دلایل اختصاص این بودجه ذکر می شود. وی در یکی از سخنان خود خطاب به رییس مجلس سنا می گوید: «آقای رییس، هم اکنون زمینه های تغییر سیاسی و اقتصادی در ایران وجود دارد. وظیفه ما این است که بفهمیم چگونه از این موقعیت استفاده کنیم. به نظر من حمایت مالی از فعالیت های مفید زیر بجاست. حمایت مالی از برنامه های رادیو تلویزیونی ایرانی، حمایت مالی از چاپ نشریات سیاسی ایرانی، حمایت مالی از ایجاد سایت های اینترنتی، حمایت مالی ازاشاعه اطلاعاتی درباره دمکراسی، روش های مبارزه بدون خشونت و سکولاریزم» پروژه دلتا سیاست جنگ نرم، هر روز که می گذرد، در آمریکا طرفداران بیشتری پیدا می کند. سیاستمداران و دولت مردان آمریکا نیز در جدیدترین بررسی ها و مطالعات خود، رویکرد جدی به جنگ نرم را در مواجهه با نظام جمهوری اسلامی مورد توجه قرار داده اند. «کمیته خطر جاری» The committee on the present danger که اعضای آن را برجسته ترین عناصر سیاسی و نظامی آمریکا تشکیل می دهند، در جدیدترین تصمیم خود در مهرماه 1384 با توجه به استحکام نظام جمهوری اسلامی و شکست دهها استراتژی در مقابل ملت ایران در طول سال های گذشته، جنگ سخت را بی فایده دانسته و خواستار توجه بیشتر دولت ایالات متحده به پروژه نرم افزاری «براندازی از درون» شدند. «مارک پالمر»، از اعضای برجسته این کمیته و چهره بانفوذ دستگاه سیاست خارجی آمریکا، اخیراً در گفتگویی با «دبوراه سولومود»، خبرنگار روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز، صراحتاً با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نموده است: «ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیّت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بین الملل به قدرتی کم بدیل تبدیل گردیده که دیگر نمی توان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد»در گزارش کمیته خطر جاری که توسط مارک پالمر جمع بندی و تدوین شد، براندازی نظام جمهوری اسلامی با تمرکز فعالیت ها بر روی سه محور دکترین مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی نافرمانی مدنی، مورد تاکید و توصیه قرار گرفت. کارشناسان مسائل سیاسی با توجه به تجارب تدوین کنندگان این گزارش و تاثیر تصمیمات این کمیته بر سیاست های دولت آمریکا معتقدند که این گزارش حتی اگر به دستورالعمل اجرایی تبدیل نشود، یقیناً سیاست خارجی آمریکا در آینده از روح کلی آن، الهام خواهدگرفت. گزارش کمیته خطر جاری این گزارش که با عنوان «ایران و آمریکا، رهیافت جدید» تنظیم شده است، دارای پانزده محور کلی به ترتیب زیر است: 1. این کشور علاوه بر برنامه هسته ای اش، با حمایت گروه هایی چون حزب الله، حماس و جهاد اسلامی و گروه هایی در عراق، مانع تحقق منافع آمریکا در منطقه می شود. از سویی دیگر ثروت رو به رشد نفت ایران، توانایی و ظرفیت آن را در داخل کشور و منطقه افزایش می دهد. فرصتی که در این میان وجود دارد، استفاده از ضعف سیاست های اقتصادی و اختلافات درونی ایران است. 2. ایران باید در صدر برنامه سیاست خارجی آمریکا در چهار سال آینده برود. واشنگتن اکنون به رویکرد جدیدی نیاز دارد. باید همه نیروها برای این استراتژی بسیج شوند. باید درس های گذشته مورد بازبینی قرار گیرد، درس هایی که از فروپاشی بلوک شرق به یادگار مانده است و همچنین درس هایی که در تغییر حکومت ها در کشورهایی مثل شیلی یا اندونزی گرفته شد. 3. دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل های دانشجویی و نهادهای غیر دولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است. 4. باید برای بازگشایی سفارت ایالات متحده در تهران ابراز تمایل کنیم. همزمان باید یکی از بلند پایه ترین مقامات خود را به عنوان فرد شماره یک، در این سیاست جدید در مقابل ایران انتخاب و معرفی کنیم. این فرد می تواند یکی ازکنسول های وزارت خارجه باشد و باید به طور مرتب حمایت خود را از حقوق بشر و دموکراسی در ایران مورد تاکید قرار داد. از این طریق می توانیم ارتباط خود را با مردم ایران تقویت کنیم. 5. باید شبکه های متعدد رادیو تلویزیونی را برای ایرانیان تدارک دید و پیام های خود را با پیشرفته ترین تکنولوژی های روز، به دست مردم ایران برسانیم. 6 . اگر قرار است گفتگو و تعامل با ایران صورت گیرد، باید با مقامات با نفوذ ایرانی و آنها که قدرت واقعی و کافی برای تصمیم گیری ها دارند، انجام شود، همچون مقامات مورد وثوق و تایید رهبری ایران. باید دانست در این باره دیگران در ایران چنین قدرتی ندارند. 7. درباره فعالیت هسته ای ایران، باید با احتیاط و دور اندیشی و چند جانبه عمل کرد. باید فشارها را بر ایران بیشتر کرد و در صورت استنکاف ایران، پرونده این کشور را به شورای امنیت فرستاد. اگر چه اولویت اول، اعمال فشار دیپلماسی از طریق متحدان به گونه ای است که ایران داوطلبانه از فعالیت ها و برنامه هسته ای خود چشم پوشی کند. 8. حمایت از اپوزیسیون هم می تواند از عوامل موثر بر تغییر رژیم ایران باشد. سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد ایالات متحده به ایران، راه دیگری در این رویکرد است. این افراد می توانند به عنوان جهانگرد وارد ایران شوند و در صورت نیاز به جنبش های مدنی و نافرمانی ها بپیوندند. 9. باید فعالیت NGOهای آمریکایی را در ایران تسهیل کنیم و به صدور ویزا همت گماریم. دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج، برای شرکت در سمینارهای کوچک هم، اقدام مهمی است. این کار در صربستان، فیلیپین، اندونزی و شیلی و کشورهای دیگر جواب داده است. این افراد باید از سوی مقامات آمریکایی انتخاب شوند، نه نهادهای ایرانی. 10. سفارتخانه های کشورهای دیگر هم می توانند در تهران برای ما موثر باشند. حضور در جلسات محاکمه، درخواست مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی، کمک مالی به خانواده های زندانیان و گروه های مخالف حکومت و حتی نظارت یا مشارکت در اعتراض ها، از جمله این راه های تاثیرگذار است. کنگره باید تصویب قانونی به نام «آزادی ایران» را بررسی کند تا از طریق آن حمایت کافی از آن را به عمل آورد. 11. تضعیف ستون های حمایتی حکومت ایران که همانا سرویس های امنیتی و نظامی این کشور می باشند، باید در دستور کار قرار گیرند. 12. سرویس های امنیتی و قضایی آمریکا و متحدانش باید در همکاری با سازمان های حقوق بشر به جمع آوری مدارک و شواهدی در متهم کردن مسئولین ایرانی به موارد شبیه میکونوس اقدام کنند. 13.گفتگو با دولت ایران هم باید در دستور کار باشد. ما باید تعامل خود را برای دیدار با مقامات ایرانی و بحث و گفتگو درباره موضوعات مورد علاقه و نگرانی دو طرف نشان دهیم. 14. باید رهبران روحانی ایران را که در راس قدرت هستند، وادار کرد از قدرت سیاسی به صورت مسالمت آمیز کناره بگیرند. 15. باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی و یا بطور کلی آن را حذف کرد. تاکتیک های جنگ روانی - اهداف جنگ روانی در تدوین یک جریان خبری با استفاده از اصول جنگ روانی آنچه لازم است در ابتدا مورد توجه قرار گیرد اهداف جنگ روانی است. که عبارتند از : • از بین بردن امید نزد مخاطبان، کشور و یا جناح مقابل • بی اعتمادی نسبت به رهبران کشور یا جناح مقابل • شکاف در بین جامعه مخاطب این نوع جنگ، در واقع جنگ علیه عقل دشمن اعلام می‌شود و نه به منظور دربندکشیدن بدن او . - مهترین ابزارهای جنگ روانی تلویزیونها: • تلویزیونهای عادی • تلویزیونهای خبری • تلویزیونهای ویژه – منطقه ای رادیوها: • رادیوهای عادی • رادیوهای ویژه خبرگزاریها: • استفاده مستقیم • استفاده غیر مستقیم مطبوعات: • مطبوعات ملی • مطبوعات فراملی سایتهای خبری: • سایتهای ویژه • پست الکترونیک -مهمترین مخاطبان جنگ روانی نیز عبارتند از: • مردم • احزاب • سیاستمداران • گروهها، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی • دولتها • سازمانهای بین المللی. - راهبردهای اساسی جنگ روانی طراحان جنگ روانی ، نبرد خود را بر تبلیغات استوار کرده‌اند . هدف آنها تاثیرگذاری بر عقاید افراد و یا جامعه موردنظر می‌باشد . امروزه در ادبیات جنگ روانی واژه تبلیغات معادل واژه پروپاگاندا قرار گرفته است. جنگ روانی از همه تاکتیکهایی که یک عامل تبلیغاتی و یا یک پروپاگاندا اجنت انجام می‌دهد، بهره می برد . این عوامل سعی می‌کنند افکار عمومی طرف مقابل را به تسخیر کشانده و از شیوه‌های زیر حداکثر استفاده را بنمایند . مدیران و طراحان خبری پیش از هر چیز ، باید مخاطب خود را به خوبی مورد شناسایی قرار داده و از طریق روشهای روانشناسی اجتماعی ، میزان تاثیری را که هر یک از تاکتیکهای جنگ روانی می توانند ایفا کنند را پیدا نمایند . تاکتیکهای جنگ روانی بسیارند و متناسب با شرایط روز، در حال گسترش و رشد روز افزون هستند. - برخی از مهمترین تاکتیکهای جنگ روانی سانسور Censorship سانسور عبارت است از حذف عمدی موادی از جریان عبور آگاهیها ، به منظور شکل دادن عقاید و اعمال دیگران است . این حذف عمدی می‌تواند به دو شکل صورت پذیرد . سانسور در ساده‌ترین معنی‌اش ، رسیدگی و آزمایش پیامهای کثیرالانتشار توسط اولیای امور به جهت بازداشت موادی است که از نظر آنان نامطلوب است . این شکل سانسور ، همان ایجاد مانع قبلی یا عملی جهت جلوگیری از انتشار مواد نامطلوب است که مثلا می‌تواند شامل حذف واژه‌ها ،عبارات یا جملاتی خاص ، توسط سانسورگر باشد . اما سانسور در شکل گسترده‌ترش ، می‌تواند دربرگیرنده هر نوع تلاشی جهت تضعیف یا جلوگیری از انتشار مواد نامطلوب از نظر برخی از اولیای امور باشد . بدین‌ترتیب ، ممکن است دولتی جلوی انتشار اطلاعات یا اخباری را که می‌تواند بازتابی مخالف یا ناموافق بر مقامات آن دولت داشته باشد ، بگیرد یا ممکن است دولت مذکور اقدام به صدور مجوزهایی کند که از این راه انتشار مواد نامطلوب را دچار مشکل یا فترت سازد . از طرف دیگر ، ممکن است اولیای امور اقدامی تنبیهی نیز بر علیه خاطیان درپیش گیرند . بدین‌منظور که مطمئن شوند خاطیان ، دیگر دست به خلاف نخواهند زد و نیز دیگران را از انتشار مواد دارای ایراد ، برحذر دارند .به این ترتیب می‌شود برخی از روزنامه‌ها یا مجلات را از امکانات چاپی محروم کرد ، مالیاتهای سنگین یا موانع اقتصادی دیگر را اعمال کرد ، سردبیران را به زندان انداخت یا جواز کار فعالیتهای رادیو – تلویزیونی را لغو کرد . دولتهای مستبد و خودکامه از سانسور برای ابقاء قدرت خویش بهره‌برداری می‌کنند . اما دولتهای آزادمنش به علت سنتهای موجود حاکی از انزجار نسبت به سانسور باید به روشهای دیگری جهت ابقاء خود متوسل شوند ( روشهایی مانند تلاش برای جلب حمایت صادقانه رسانه‌های متنفذ ، یا ارجاع مستقیم مشکل خود به مردم ) . سانسور در ایالات متحده بیشتر در سطح محلی مشاهده شده است . در این سطح،تا به حال اقدامات بسیاری به منظور جلوگیری از اهانت و قبیح‌پردازی ( به ادعای سانسورگران ) در مواد و موضوعات چاپی و فیلمهای سینمایی صورت گرفته است . اخبار کنترل شده : شکل خفیفی از سانسور نیز که اخبار کنترل شده نام گرفته ، وجود دارد . در اخبار کنترل‌شده ، توزیع اطلاعات به طریقی است که حافظ حداکثر منافع توزیع‌کننده باشد . دولتها ، اصناف و دیگر دیوان‌سالاریها ، غالب اوقات در کنترل اخبار مقصر قلمداد می‌شوند .سانسور برون‌قانونی : سانسور برون‌قانونی سانسوری است که خارج از کنترل قانون یا قدرت قانونی باشد. چنین سانسوری می‌تواند داوطلبانه باشد . مثل وقتی که سردبیری ، عبارت یا واژه‌ای را از دست‌نوشته خود حذف می‌کند چرا که احساس می‌کند از ذوق سلیم به دور است یا کتابداری که کتابی را از دور خارج می‌کند ، بدین علت که به نظر او قبیح و اهانت‌آمیز است و وی مطالب قبیح و اهانت‌آمیز را دوست ندارد . از یک لحاظ سانسور برون قانونی می‌تواند غیر داوطلبانه باشد مانند وقتی که سانسور خود پاسخی به فشارهای اقتصادی ، سیاسی یا فشارهای دیگری از این قبیل است . مثلا یک ایستگاه رادیو – تلویزیونی ممکن است انتقاد از مقامات دولتی را به علت تهدیدهای واقعی یا احتمالی ، از جانب آن مقامات درخصوص تمدید مجوز مسکوت گذارد . تحریف Disortion یکی از رایجترین شیوه‌های پوشش‌ خبری و مطبوعاتی ، تغییر متن پیام به شیوه‌های مختلف از طریق دستکاری خبر است . در مسئله تحریف سه پدیده به چشم می‌خورد که عبارتند از : تعدیل ، شاخ و برگ دادن و جذب . یک خبر در حین انتقال از شخصی به شخص دیگر به تدریج کوچکتر از گذشته ، قابل فهم‌تر و از نظر بازگو کردن ، ساده‌تر می‌شود . در حین فرایند انتقال متوالی بسیاری از جزییات اصلی خبر کم‌کم تعدیل می‌شوند ، تجربه‌هایی که در مورد تحریف انجام شده است ، نشان می‌دهد که بسیاری از جزییات موجود در ابتدای زنجیره انتقال به‌شدت حذف می‌شوند . هر بار که خبر تحریف‌شده نقل می‌شود ، میزان جزییات ، هرچند با کندی ، کاهش می‌یابد .در همان زمانی که فرایند تعدیل انجام می‌گیرد ، شاخ و برگهای دیگری به خبر اضافه می‌گردد . فرایند شاخ و برگ دادن به خبر ، به ادراک انتخابی و حفظ انتخابی موضوع در ذهن و نقل جزئیات کمی از موضوع اصلی مبتنی است . با اینکه فرایند شاخ و برگ دادن مانند فرایند تعدیل در هر بار که خبر نقل می‌شود ، انجام می‌گیرد ولی عناصری که در این فرایند بر آنها تکیه می‌شود و در هر نوبت تکرار شمی‌آیند ، یکی نیستند . این ویژگی بیشتر به ترکیب جامعه ای که خبر در آن منتقل می‌شود، وابسته است . عناصری در این فرایند شاخ و برگ پیدا می‌کنند که از نظر نقل کننده خبر با اهمیت هستند .چه چیزی سبب حذف برخی جزییات و بیان برخی دیگر می‌شود ؟ چگونه می‌توانیم این امر را که برخی اجزا جای اجزای دیگر را می‌گیرند و موجب تغییر یک حقیقت می‌شوند ، بیان نماییم ؟ پاسخ به این پرسشها در فرایند جذب یافت می‌شود که نتیجه نیروی جاذبه عادات ، تمایلات و احساسات موجود شنونده است . برای مثال هنگام نقل یک خبر و سپس بازگو کردن مجدد آن ، فرایند جذب موضوع اصلی روی می‌دهد ، آنگاه عناصر خبر منطبق شده یا سازمان داده می‌شوند تا با انگیزه اصلی خبر هماهنگ شوند و این هماهنگی به گونه‌ای صورت می‌گیرد که خبر را در نهایت امر منسجم‌تر ، منطقی‌تر و دارای ظاهر بهتری سازد . غالبا فرایند جذب با هدف مورد انتظار فرد هماهنگی دارد و درک و یادآوری امور طبق معمول صورت می‌گیرد . از همه اینها مهمتر اینکه فرایند جذب به خودی خود بیانگر تغییرات و تحریفاتی است که منعکس‌کننده احساسات ریشه‌دار در شخص می‌باشد و همچنین وضعیت و جهت‌گیری او را منعکس می‌کند .با اینکه در امر تجزیه و تحلیل ، فرایندهای تعدیل ، شاخ و برگ دادن و جذب از یکدیگر تفکیک می‌شوند ، ولی این فرایندها در عمل از یکدیگر مستقل نیستند . آنها به طور هماهنگ و در آن واحد عمل می‌کنند .این عمل هماهنگ ، منعکس‌کننده یک فرایند منحصر به فرد است که دارای ویژگی فردی است و به تحریفی که مشخصه آن است ، منجر می‌شود . این شیوه بیشتر در مصاحبه‌ها و گفتگوهای سیاسی بکار می‌رود . زیرا در مصاحبه مستندسازی کار دشواری است ومی‌توان مفاهیم موردنظر را تغییر داد . درشرایطی که مخاطبان دسترسی لازم به منبع موثق پیام را نداشته باشند ، این شیوه بیشترین کاربرد را دارد ، مثلا اخباری که از طریق خبرگزاری‌های دنیا و روزنامه‌های پرتیراژ منتشر می‌شوند ، در نقاط مختلف دنیا منتشر شده و قابل دریافت مستندات لازم از سوی مخاطبان نمی‌باشند . ساختن یک یا چند دشمن فرضی To Make A Supposed Enemy این یکی از شیوه‌های قدیمی سیاسیون کهنه‌کار است که قدرت را دراختیار دارند و برای بقا و ماندگاری در حکومت از آن استفاده می‌کنند . این شیوه به مطبوعات نیز رخنه کرده است . در این شیوه سعی می‌شود تا سایر رسانه‌ها و مطبوعات یا سایر سیاستمداران و یا سایر احزاب را در چشم مخاطبان خود ، به شکل یک دشمن نشان دهند . همیشه داشتن یک دشمن فرضی می‌تواند اقدامات طرف مقابل را محق و معتبر جلوه دهد و زمینه را برای هر نوع اقدامی فراهم آورد . استفاده از این شیوه خود می‌تواند برای متحد کردن افراد داخل یک کشور نیز مفید واقع شود . در هنگام بحرانهای اقتصادی و سیاسی و یا همچنین خطرات سیاسی که از درون یک کشور را تهدید می‌کند ، وجود یک دشمن فرضی خارجی می‌تواند سرپوشی بر بحرانها و اتحاد داخل کشور علیه آن بحرانها باشد . پاره ‌حقیقت‌گویی To release a part of truth گاهی حادثه ، خبر یا سخنی مطرح میشود که از نظر منبع ، محتوای پیام ، مجموعه‌ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود ، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد . این از رویه‌های رایج مطبوعات است که معمولا متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند،بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی‌کنند . این شیوه به‌خصوص در انتشار نظرات رهبران سیاسی متداول است . استفاده از تیترهای اصلی روزنامه‌ها ، مطابق با میل و سلیقه آن روزنامه از نمونه‌های بارز پاره‌حقیقت‌گویی است به طور کلی از دید روزنامه‌نگاران یک خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن به‌شکل کلی مطرح شوند . اما چنانچه یکی از عناصر خبری - چگونه ؟ کجا ؟ کی ؟ چه کسی ؟ چه چیزی ؟ چرا؟ - در خبر بیان نگردد ، خبر ناقص است . که در این تاکتیک حذف یکی از این عناصر به عمد صورت می‌گیرد . در نشریات برای جلب نمودن نظر خواننده به تیتر خبر ، از این تاکتیک استفاده می‌نمایند . در واقعه 11 سپتامبر ، در اخباری که از سوی رسانه‌های امریکا و رسانه‌های همسو با آنها انتشار می‌یافت، به دلایل و انگیزه‌های تروریستها پرداخته نمی‌شد . به عبارتی عنصر « چرا » به صورت انتخابی از اخبار حذف می‌شد . حذف عنصر « چرا » به امریکاییها این اجازه را می‌داد که بتوانند کشورها ، افراد مختلف و سیاستهایی را که نمی‌پذیرند و با مواضع آنها مخالفت دارند را محکوم نمایند و بتوانند با استفاده از باز بودن فضا و شرایط توجیه و با استفاده از عبارت « حذف تروریستها از صحنه جهان » هم‌چنان به سیاستهای مدنظرامریکا جامه عمل بپوشانند . محک‌زدن To Test for Confirm برای ارزیابی اوضاع جامعه و طرز تفکر مردم جامعه درباره موضوعی خاص که نسبت به آن حساسیت وجود دارد و یا دریافت بازخورد نظر حاکمان و یا گروهی خاص یا صنفی از اصناف جامعه ، خبری منتشر می‌شود که عکس‌العمل به آن، زمینه طرح سوژه‌های بعدی قرار می‌گیرد عوامل تبلیغاتی سعی می کنند برای دریافت بازخورد نظر گروهی خاص و یا حتی افراد جامعه ، با انتشار یک موضوع عکس‌العمل آنها را مورد ارزیابی قرار دهند و سیاست‌های آینده خود را نسبت به آن طراحی کنند تاکتیک محک‌زدن به نوعی تاکتیک بازگشتی هم هست و به افراد خاص برمی‌گردد و جامعه محدودتری را درنظر می‌گیرد. اما بازخوردبیشتر به جامعه و عوام برمی‌گردد.مثلا برای ارزیابی نظر مردم ایران راجع به رابطه با امریکا ، خبری منتشر می‌شود تا پس از محک‌زدن آن، موضوعات جدی‌تری را دراین باره منتشر سازند . به عنوان مثال میزان حساسیت‌های مذهبی جامعه و یا پایبندی ‌آنها به اصول مورد اتفاق جامعه ، یا شخصیت‌های مورد احترام ووثوق مردم ، یا کشف دید‌گاه‌ها و برنامه‌های جریان حاکم و یا جبهه مخالف نسبت به موضوعی خاص را محک می‌زنند .این شیوه یکی از شیوه‌های جنگ روانی است . اما امروزه در بازیهای تبلیغاتی و انتخاباتی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد . در سیستم‌های نظرسنجی نیز استفاده از افکارعمومی ، نوعی محک‌زدن است .طرح موضوع استفاده نظامی ایران از تکنولوژی غنی‌سازی اورانیوم توسط آمریکاییها ، بازخورد واکنش دائمی ایرانیها را در تاکید بر استفاده غیر نظامی از این تکنولوژیها را به‌دنبال دارد . آمریکا با این کار از یک سو قصد محک‌زدن ایران در این باره را داشته و از سوی دیگر از طرح آن برای اعزام بازرسین مربوطه برای کنترل این پروسه بهره می‌گیرد . ادعا به جای واقعیت Pretention instead of truth رسانه‌های خبری برای دستیابی به اهداف موردنظر خود گاهی ادعاهایی علیه افراد ، گروههای مختلف و رسانه‌های رقیب مطرح می‌کنند و آنان را مجبور به پاسخگویی می نمایند . درواقع در این روش اخبار مخابره‌شده و یا به‌چاپ رسیده نوعی ادعا به جای واقعیت را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند و با استفاده از کلماتی نظیر « ادعا » منبع خبر سعی می‌کند اولا خبر را ازدست ندهد ، درثانی صحت و سقم خبر را به گردن منبع مدعی آن انداخته ، ثالثا چنانچه خبر مورد تایید قرار گرفت ، اعتبار پخش آن را نصیب خود کند و در نهایت پیامی را که مدنظرش می‌باشد به همراه خبر القا نماید . در شایعه منبع خبر را نمی‌گوییم اما در این نوع خبر عمدا منبع خبر را ذکر می کنیم ، ولی منبعی که بی‌اعتبار است و بارها مورد تکذیب قرار گرفته ‌است .این شیوه از جمله شیوه‌های جنگ روانی است که درآن نوعی ادعا در اخبار منتشر می‌شود . و سپس این ادعا تایید یا تکذیب می‌شود . این شیوه در حقیقت مانند یک برگ دوطرف برنده است . استفاده‌کنندگان از آن ، چه ادعا را رد و چه آن را تایید نمایند ، در هر دو صورت منبع جواب خود را گرفته است در جریان حمله امریکا به افغانستان ، پس از هر بمباران شدید مقرهای طالبان ، ادعاهایی دال بر کشته‌شدن بن‌لادن از سوی رسانه‌های امریکایی و رسانه‌های همسو با آنها مطرح می‌شد . زمانی که طالبان خبر را تکذیب می‌کردند ، امریکاییها می‌فهمیدند که تلاش آنها در انهدام مواضع طالبان و کشتار آنها چندان موثر نبوده است . اگر طالبان سکوت می کردند ، این سکوت صحت ادعای امریکاییها را اثبات می‌کرد و نیروهای طالبان را نیز از نظر روحی تضعیف می‌نمود. رامسفلد وزیر دفاع آمریکا در ادعایی دیگر در تاریخ 7/1/82 نیز اعلام نمود که نیروهای سوری با دادن « دوربین‌های کار در شب » به عراقیها آنان را در کشتن نیروهای آمریکایی یاری داده‌اند و این مطلب توسط منابع سوری تکذیب شد . اغراق عوامل تبلیغاتی با بهره‌گیری از این شیوه دست به پخش مطالب مبالغه‌آمیز می‌زنند . آنها سعی می‌کنند مطالب کوچک را بسیار بزرگتر از آنچه وجود دارد جلوه دهند و همچنین قادرند از مطالب بزرگ به شکلی ضعیف و در زمان ، مکان و جایگاهی که به چشم نمی‌آید ، بهره‌برداری کند . تفرقه شاید بتوان تفرقه را یکی از مؤلفه‌های عوامل قبلی دانست که با استفاده از آنها عامل تبلیغاتی سعی می‌کند بین جامعه مخاطبان خود با مرزبندی و جناح‌بندی‌هایی که در اکثریت موارد کاذب هم می‌باشد ، مطالبی را پخش کند تا پتانسیل‌ها و توان آنها را کاهش دهد . ترور شخصیت در شیوه‌های جدید ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است . در زمان‌هایی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند ، سعی می‌کنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط ‌جمعی ، شخصیت‌های مطرح و مؤثر در جناح مقابل را به زیر ذره‌بین کشیده و با بزرگ‌نمایی نقاط ضعف آنان را ترور شخصیت نماید . اصطلاحی که امروز برای ترورکردن از طریق وسایل ارتباط جمعی یسیار مورد استفاده قرار می گیرد ، Terrorovision است که هدف آن ترور شخصیت های سیاسی و مهم از طریق به تصویر کشیدن نقاط ضعف و حرکات نادرست آنهاست . این عوامل باعث می شود رهبران ذی‌نفوذ نزد مخاطبان دچار بی منزلتی وتخریب چهره شوند . شایعه Rumour زمانی که جریان این خبر از بین افرادی شروع می‌شود که از حقیقت موضوع دورند ، شایعه آغاز می‌گردد و تکرار آن بدون ارائه برهان و دلیل ادامه می‌یابد تا تقریبا بسیاری از مردم آن را باور می‌کنند و درنهایت شیوه معینی برای ترویج آن پیش گرفته می‌شود ، مانند « آنها می‌گویند ... » یا « از یک منبع مسئول شنیده‌ام که ... » یا « اخبار دقیقی دارم مبنی بر اینکه ... » و مانند آنها .در اینجا یک شرط اساسی برای کامل شدن شایعه وجود دارد . این شرط عبارت است از اهمیت پیشامد یا شخصی که در شایعه مطرح شده و همچنین ضرورت وجود ابهامی که شایعه را فرا گرفته باشد . به‌علاوه انگیزه‌های روانی که سبب پیدایش شایعه و رواج آن گردد .شایعات زمانی رواج می‌یابند که حوادث مربوط به آن در زندگی افراد از اهمیتی برخوردار باشند یا در مورد آنها خبرهای صریح پخش نشود و یا اینکه خبرهای مربوط به آنها مبهم باشند . این ابهام زمانی به وجود می‌آید که خبر به صورت تحریف شده دریافت شود ، یا به فرد خبرهای متضادی برسد یا فرو از فهم این گونه خبرها عاجز باشد به هرحال شایعه همیشه دروغ نیست و همیشه داستان بدخواهانه‌ای را شامل نمی‌شود . ممکن است شایعه سبب درز کردن اطلاعات گردد ، به ویژه در زمان جنگ ، یعنی زمانی که کنترل اطلاعات نظامی از جهت امنیت ملی کشور ، ضروری است .می‌توانیم بگوییم شایعه برای به انجام رساندن دو وظیفه توام انتشار می‌یابد : اولین وظیفه بیان وتفسیر تنش احساسی است که افراد حس می‌کنند و وظیفه دوم تسکین این تنش است .در شرایط عادی اخبار از طریق منابع قابل اطمینان و رادیو و تلویزیون پخش می‌شود و شایعه کمتر به‌حال ظهور و بروز می‌یابد ، اما وقتی فشار روحی و سردرگمی به‌وجود می‌آید شایعه نیز گسترش می‌یابد . در چنین شرایطی اگر چه شایعات از پشتوانه و شواهد محکمی برخوردار نیستند اما به‌دلیل خودداری منابع رسمی از انتشار اطلاعات واخبار کافی و شواهد که گاهی به‌خاطر دسترسی نداشتن به آن و گاه به لحاظ اعمال سانسور است به‌سرعت و از طریق تکرار در میان مردم در سطح وسیعی گسترش می‌یابد و این تکرار از آن جهت است که نیازهای هیجانی مردم را برآورده می‌کند تاکتیک شایعه Rumour شایعه در جایی ایجاد می‌شود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد . از جمله اولین عناصری که در بحث شایعه مطرح می‌باشند ، موضوع ، مکان و زمان شایعه است . یک شایعه‌ساز ماهر به‌خوبی می‌داند که شایعه وی باید موضوعی باشد که حساسیت بالای جامعه را در زمان و مکان مناسب به خود اختصاص دهد . رابطه بین موضوع ، زمان و مکان می‌باید در پخش یک شایعه به‌خوبی درک و احساس گردد .در خصوص بحث زمان اعتقاد براینست که یا به‌موقع بودن پخش شایعه بیشترین تاثیر را دارد و همچنین بالاترین تاثیر شایعه در لحظه اوج احساسات مردم است . چنانچه شایعه قبل یا بعد از زمان تاثیر‌گذار مطرح شود ، به همان اندازه نفوذ خود را از دست می‌دهد . مکان پخش یک شایعه نیز می‌باید کاملا دارای مجاورتهای معنوی و جغرافیایی باشد .شایعه ضریب خود را مدیون دو نکته می‌باشد . اول ابهام در موضوع و دوم اهمیت موضوع . هر چه ضریب اهمیت یک شایعه بالا باشد ، ضریب نفوذ آن نیز به همان میزان بالا می‌رود . در ضمن به همان میزان که ابهام در قضیه افزایش می‌یابد ، ضریب نفوذ شایعه نیز بالا می‌رود . چنانچه یکی از این پارامترها ی ابهام یا اهمیت صفر شود ، ضریب نفوذ شایعه نیز صفر خواهد شد .عوامل دیگری نیز در پخش ، پذیرش و نفوذ شایعه مؤثرند اما از درجه دوم اهمیت برخوردار می‌باشند . یکی از این عوامل عناصر پخش شایعه هستند . به‌طور نمونه پخش شایعه از زبان یک وزیر ، یک استاد دانشگاه و یا هر منبع معتبر دیگر ضریب نفوذ آن را بیشتر از پخش شایعه از زبان راننده تاکسی می‌کند. هرشایعه دربرگیرنده بخش قابل ملاحظه‌ای از واقعیت می‌تواند باشد ، اما ضریب نفوذ آن نیز تحت تاثیر سه عامل دیگر می‌تواند افزایش بالایی پیدا کند ،که این عوامل عبارتند از : • تسطیح • همانند‌سازی • برجسته‌سازی تسطیح در تسطیح شایعه‌ساز سعی می‌کند عوامل حاشیه‌ای و جنبی یک موضوع را از بین ببرد و موضوع شاخص را نمایانتر کند . حذف مطالب حاشیه‌ای شایعه و حذف مطالب کم‌اهمیت‌تر عامل تسطیح را شکل می‌دهد. دراین جا موضوع شایعه نماد وسیع‌تر و بزرگ‌تری پیدا می‌کند و یا به تعبیر دیگر تنها موضوع شاخص جامعه می‌شود . همانندسازی در همانندسازی نوعی فرافکنی صورت می‌گیرد . موضوعی در ذهن مخاطب عینیت پیدا کرده و مخاطب نسبت به آن آگاهی دارد . در این نوع شایعه ، استفاده از تاکتیک بک گراند می‌تواند عنصر شایعه را تقویت کند . به عنوان مثال در حوادث بعد از 11 سپتامبر ، استفاده از شایعه پخش سلاح‌های میکروبی و شیمیایی را همانندسازی می کنیم با سلاحهای به‌کار برده شده در جنگ خلیج فارس . برای اینکه ثابت نماییم تولید این نوع سلاح‌ها توسط آمریکایی‌ها صورت گرفته و امروز در خود آمریکا موجب سیاه‌زخم می‌شود . برجسته‌سازی ، بزرگ‌نمایی نمودار شدن عنصر اصلی شایعه همان برجسته‌سازی و واضح‌کردن موضوع اصلی است . برجسته‌سازی زمانی اتفاق می‌افتد که شما بتوانید با تسطیح عناصر حاشیه‌ای خبر را حذف و با مبالغه‌ای که در خبر انجام می‌دهید ، آن را درحد معقول بزرگ جلوه ‌دهید . شایعات در زمان جنگ‌های نظامی سه دسته هستند و دارای سه کاربرد می‌باشند : - شایعات تفرقه‌افکن در این نوع شایعه سعی می‌شود در موانع دشمن ایجاد شکاف نمایند و با بیان تشنجات بین افراد دشمن آنها را ضعیف نمایند . این نوع شایعه در بازی‌های سیاسی کاربرد وسیعی دارد . - شایعات هراس‌آور در این نوع شایعه با اعلام کشته‌های وسیع و پخش آن در بین نیروهای دشمن می‌توان ناامیدی را در بین آنها افزایش داده و آنها را ضعیف نمود . - شایعات امیدبخش این نوع شایعات باعث ایجاد روحیه و انسجام در بین نیروهای خودی شده و کاربردی وسیع دارد نیل پستمن در کتاب خود تحت نام « زندگی در عیش ، مردن در خوشی » شایعات را به سه دسته تقسیم می‌کند : - شایعات آتشین شایعه‌ایست که یکباره شکل می‌گیرد ، همه جامعه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و اثری کوتاه‌مدت دارد . کاربرد این نوع شایعه بیشتر در زمان جنگ نظامی است . استفاده از آمار و ارقام و بزرگ‌نشان دادن آنها ، مسیر شایعات آتشین است . به معنای دیگر شایعات آتشین با ارقامی بسیار بزرگ ولی فقط در یک مقطع وارد می‌شوند ، تاثیر آنها عظیم است ولی مقطعی است . نیل پستمن می‌گوید : این شایعه هنگامی است که جنگ یا رخدادهای ناگهانی در جامعه اتفاق می‌افتد و این نوع شایعات غالبا با ارقام بزرگ و ارقام سر و کار دارند . تلفات ناشی از جنگ و تلفات ناشی از سیل و زلزله از جمله این موارد می‌باشند . به عنوان نمونه اعلام کشته‌ها با ارقام بزرگ در یک جنگ - شایعات خزنده شایعاتی هستند که همراه با تاکتیکهای قطره‌چکانی ، مرحله به مرحله می‌تواند مسیر یک شایعه را در ذهن افراد یک جامعه طراحی کند . این شایعات درازمدت‌تر از شایعات آتشین هستند و پیچیدگیهای بیشتری نیز دارند . سوءاستفاده‌های مالی و فساد در دستگاههای اداری و رسوائیهای مالی از جمله این نوع شایعات هستند . پخش قطره‌چکانی و مرحله به مرحله حادثه 11 سپتامبر زمینه‌ساز این نوع شایعه بود . - شایعات دلفینی آن نوع از شایعات هستند که به تناسب زمان آشکار می‌گردند و بلافاصله پس از تاثیرگذاری برای مدتی پنهان می شوند و دوباره با ایجاد زمینه و انگیزه خود را آشکار می‌کنند . به گفته پستمن این شایعات ، شایعات غواصی می‌باشند . در این نوع شایعه از آنچه که در گذشته اتفاق افتاده در زمان‌هایی که کاربرد آن اقتضاء می‌کند ، استفاده می‌کنند . گاهی مطالبی را آشکار و گاهی مطالبی را پنهان می‌نمایند . به تعبیر لئوپستمن مثل نمکی هستند که بر روی زخم پاشیده می‌گردد و در طول تاریخ همیشه زنده و دارای کاربرد هستند . شایعات دلفینی شایعاتی هستند که زمان مشخصی ندارند و هر گاه زمینه آن فراهم شود ، قابل خود نمایی هستند . مانند اخبار مربوط به قتلهای زنجیره‌ای تاکتیک ماساژ پیام Spinning The Message انواع بیشماری از فریب و خود فریبی در انبوه داده‌ها و اطلاعات و دانشی که هر روز از کارخانه کار فکری دولت به بیرون جریان می‌یابد ، دیده شده است که به ماساژ پیام معروف است . تاکتیک حذف ، تاکتیک کلی‌بافی ، تاکتیک زمان‌بندی ، تاکتیک قطره‌چکانی ، تاکتیک موجی ، تاکتیک تبخیر و تاکتیک تبخیر از جمله تاکتیکهای ماساژ پیام به شمار می‌آیند که در کتاب‌های نوشته شده توسط الوین تافلر به طور کامل در مورد آنها توضیح داده شده است . تاکتیک کلی‌بافی Generality Tactic تاکتیک کلی‌بافی تاکتیکی است که در آن جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزد را با لعابی از مطالب غیرواقعی می‌پوشانند . در پخش این تاکتیک سعی می‌شود بدون توجه به مسایل اصلی و عمیق در خبر و بدون ریشه‌یابی به موضوعی که منعکس می شود به حواشی آن پرداخته شده ، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه کنند و خواننده را در سطح نگه ‌دارد . و توجه وی را کمتر معطوف به عمق مطالب نمایند . این تاکتیک بیشتر در پخش بیانیه‌های وزارت امور خارجه و یا دستگاه دیپلماسی خارجی کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد ، که در آنها از شیوه بی‌حس‌سازی مغزی استفاده شده است . در جنگ « نبرد برای کنترل » امریکاییها تا هفته‌های اول به جز مطالب کلی جنگ ، هیچ جزئیاتی را درخصوص اهداف خود و نحوه اداره شهرهای آزادشده و مسیر حرکت ارائه نکردند . تاکتیک زمان‌بندی Timing Tactic مرسوم‌ترین مصداقی را که می‌توان برای تاکتیک زمان‌بندی مثال زد ، تاخیر در پخش خبر می‌باشد ، به نحوی که دیگر پیامگیر نتواند کاری بکند . این شیوه در بسیاری از موارد التهاب و اشتیاق مخاطبین را برای شنیدن خبر از منابع موثق مهیا نموده و در بخشی دیگر با زمینه پخش شایعات را نیز فراهم می‌کند. تافلر میگوید پیچیدگی افکار عمومی به گونه‌ای است که استفاده از یک تاکتیک به شکل مجزا و مجرد نمی‌تواند کاربرد لازم را داشته باشد . بنابراین در بخشی از موارد مجبور به استفاده از تاکتیکهای ترکیبی هستیم . در تاکتیک زمانبندی می‌توان اطلاعات را با توجه به زمان پخش آن و مهیا نمودن بستر لازم برای پخش خبر مورد استفاده قرار داد .پخش اهداف مرحله به مرحله جنگ « نبرد برای کنترل » از سوی مقامات پنتاگون و وزارت دفاع امریکا از همین نوع تاکتیک است . تاکتیک حذف Omission Tactic براساس این تاکتیک قسمتهای مهمی از خبر به دلایلی که از پیش طراحی شده و به شکلی که هدفمند صورت گرفته است ، حذف می‌گردد تا زمینه را برای پخش تاکتیک شایعه مهیا نماید. در این تاکتیک پخش‌کننده خبر(رسانه می‌داند که با پخش قسمت ناقصی از خبر سؤالاتی در ذهن مخاطبان ایجاد می‌شودکه این سؤالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمینه پخش شایعات را فراهم می‌کند . دروسایل ارتباط جمعی معروف است که شایعه جایی پخش می‌شود که خبر نباشد . عدم پخش هیچ مطلبی در خصوص سازمان مجاهدین خلق ( منافقین ) پس از شروع عملیات « نبرد برای کنترل ) زمینه پخش شایعات متعدد را در ایران درخصوص نحوه برخورد امریکا با با این گروه را ایجاد کرد . چون سیاست به شدت ستیزآمیز است ، پیامهای سیاسی بیش از پیامهای دیگر آگاهانه انتخاب می‌شوند . این پیامها به‌طور معمول حوزه‌های رو به گسترش دارند که در اثر استفاده از تاکتیک حذف و خارج ساختن واقعیتهای مربوط یا تعادل‌بخش به‌وجود آمده‌اند . تاکتیک قطره‌چکانی Dribble Tactic داده‌ها ، اطلاعات و دانش به جای آنکه در سندی واحد نوشته شود در این تاکتیک دسته بندی شده و در زمانهای گوناگون و به مقدار بسیار کم ارائه می‌گردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پیدا کند و هم نسبت به آن اعتیاد پیدا کند و منتظر پخش اخبار از مجرای موردنظر گردد . در این شیوه الگوی رخدادها تجزیه می‌شود و از دید گیرنده مخفی می‌ماند . تاکتیک دروغ بزرگ یا استفاده از دروغ محض Big – Lie Tactic این تاکتیک قدیمی و سنتی می‌باشد ، اما هنوز هم مورد استفاده فراوانی در رسانه‌ها دارد و عمدتا برا ی مرعوب کردن حریف و یا حتی برای مرعوب کردن افکار عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد . بدین‌معنی که پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد را بیان می‌کنند . معروفترین مورد استفاده‌ای که از این تاکتیک شده ، در زمان هیتلر و توسط گوبلز بوده است . گوبلز می‌گوید : دروغ هر قدر بزرگتر باشد ، باور آن برای توده‌های مردم راحت‌تر است . وی می‌گوید این تاکتیک هم برای مرعوب کردن دشمن و هم تهییج افکار عمومی ، تشویش نیروها و مرعوب ساختن دشمن در مورد نیروی دفاعی و دروغ‌هایی که در خصوص توان نظامی و تکنیکی به کار گرفته می‌شود که در زمینه استفاده از آن دچار بیماری خودباوری و خودبینی نیز می‌گردد . گوبلز می‌گوید دروغ را به حدی بزرگ بگویید که هیچ‌کس جرات و فکر تکذیب آن را نکند . او می‌گفت : بعضی مواقع دروغ‌هایی می‌گفتم که خودم از آنها می‌ترسیدم . تسخیر یک‌هفته‌ای بغداد توسط نیروهای ائتلاف و استفاده از جنگ الکترونیک در بغداد از جمله همین تاکتیک دروغ محض بود . فوریت‌بخشیدن ساختگی به خبر To Create High Priority For A News تاکید بر انتقال سریع و لحظه به لحظه پیام و افزایش کمیت آن یکی دیگر از شیوه‌های مطبوعاتی است . هدف از این شیوه ایجاد نوعی طوفان مغزی برای مخاطب نسبت به سوژه موردنظر و ایجاد نوعی ایزوله‌کردن خبری مخاطب نسبت به دیگر منابع خبری از طریق ایجاد این اطمینان در مخاطب است و این مطلب را می‌خواهد القا کندکه این مطبوعه در سریعترین حالت ممکن ، قادر است اطلاعات را به مخاطب برساند . این تاکتیک برای کمتر تعمق کردن مخاطب بر اخبار نیز به کار گرفته می‌شود . از طرفی نیز ، رسانه‌های خبری با شتاب‌بخشیدن به گزارش حوادث و رویدادها سعی می‌کنند از فرصت ایجادشده برای دستیابی به بسیاری از اهداف خود ( که تاکنون مهیا نبوده ) استفاده کنند . این روش کاربرد تبلیغاتی نیز دارد . هم‌چنین در زمان جنگ و بحران‌های سیاسی کاربرد بسیار دارد . پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت To Tangle a Canard امروزه شیوه پنهان کردن حقیقت ، محرمانه نگهداشتن آن نیست زیرا که ذات خبر فرار است و به محض یافتن مجرایی ، به داخل جامعه نفوذ پیدا می‌کند . اعتقاد بر اینست که زمانی که یک رسانه قصد دارد یک خبر را پنهان کند لازمست با دادن اطلاعات متنوع وزیاد ، حقیقت و موضوع را به‌گونه‌ای پیچیده ‌کند که مخاطب از پیگیری آن خبر صرف‌نظر کند. برای پنهان ماندن حقیقت ، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقیض ، پیچیده و مغلق بیان می‌شود که مخاطب نتواند از لابلای مطالب به حقیقت دست یابد . نمونه بارز این اتفاق در موضوع پرتاب موشک از سوی نیروی دریایی آمریکایی به سوی هواپیمای مسافرتی ایرباس ایرانی بود.امروزه جهت سرکوب بسیاری از جنبش‌های مردمی و نتایج اسف‌بار اقدامات سیاسی و اقتصادی قدرت های بزرگ در کشورهای ضعیف جهان این حقایق از طریق مخدوش ساختن خبر این وقایع ، پنهان می‌مانند . افزایش قابلیت تصدیق خبر از طریق چیدن خبر ساختگی و نادرست درمیان چند خبر درست To Take The News Out of Its Proper Context این از خصوصیات مستمر چند موج رادیویی مانند بی.بی.سی است که همواره از این شگرد استفاده کرده‌اند . در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری کاملا صحیح جلب می‌شود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع ، یک خبر نادرست اعلام و القاء می‌شود .یک تحلیل‌گر حرفه‌ای می‌تواند اخباری که برای مخالفان خود دارای هویت درست و مشخص‌شده است ، به گونه‌ای با اخبار نادرست آمیخته کند که نهایتا نظر خود را در قالب تحلیل و تفسیر مورد نظر خود القا نماید . این شیوه شیوه‌ایست که عمدتا تحلیلگران و یا نظریه‌پردازان سیاسی از آن بهره می‌گیرند . نمونه آن را می‌توان در سایت علیرضا نوری‌زاده پیدا کرد . در این شیوه تحلیلگر سعی می‌کند اخبار موثق و درست قابل استناد برای مخاطبین را همراه با چند خبر نادرست درهم آمیخته و با شیوه‌ای کاملا حرفه‌ای نتیجه‌ مطلوب خود را کسب کند . در این شیوه باید سعی شود که از اخبار صحیحی که مورد تصدیق و اطمینان خواننده می‌باشد بهره‌برداری شود . پس شناخت مخاطبین مورد نظر، لازمه استفاده از این تاکتیک می‌باشد .در جریان قتل‌های زنجیره‌ای ، علیرضا نوری‌زاده با در اختیار داشتن بخشی از مطالب صحیح قادر بود که مطالب نادرست خود را تحت پوشش منابع اطلاعاتی موثق منتشر کند . استفاده از دوخبر واقعی برای طرح یک‌خبرساختگی To use Two Factual News Items In Order To Legitimize A False News ارتباط بخشیدن بین دو واقعه ، نتیجه‌گیری غلط و غیرواقعی از آن ، از شیوه‌های دیگر در مطبوعات و خبرگزاری‌ها و رادیوها به شمار می‌رود . مثلا رادیو بی.بی.سی اعلام می‌کند که دو هیات سیاسی از آمریکا و ایران همزمان در سوریه با مقامات سوری دیدار و گفت‌وگو کردند . در این پیام هدف اصلی، القاء خبر ارتباط بین این دو هیات سیاسی در سوریه و تضعیف دولت جمهوری اسلامی است استفاده از عاطفه گیرندگان پیام To Play On The Emotions Of The Audience در این روش تلاش می‌شود تعابیری در خبر مورد استفاده قرار گیرد که به کارگیری آنان احساس عاطفی مخاطبان را به طور ساختگی تحریف و تهییج کند . کلماتی نظیر تبعیض ، ظلم به زنان ، فشار برکودکان ، شکنجه ،بازجویی ، توطئه ، خفقان ، نسل‌سوزی ، دولت‌ستیزی ، قانون‌ستیزی ، فجایع بشری و مانند آن می‌تواند احساسات یک مخاطب را برانگیخته نماید . موضع زنان و کودکان همیشه می‌تواند در این روش کارآمد باشد . پخش برنامه‌های تلویزیون و استفاده از عکس‌هایی که کودکان را در وضعیتی بسیار بد نشان می‌دهد ، همچنین استفاده از زنان به عنوان عناصر زجرکشیده در اخبار می‌تواند در مسیر ایجاد هیجان بسیار مؤثر و پرنفوذ باشد .از سوی دیگر خبرگزاریها از عاطفه غریزی گیرندگان پیام استفاده می‌کنند . گیرندگان پیام درمقابل یک‌سری مسائل مشترک با هم دارای همبستگی‌های عاطفی هستند . مباحث مشترکی نظیر دین ، نژاد ، سرزمین ، ملیت ، جنسیت ، محیط اجتماعی ، رنگ پوست ، مباحث مشترک قاره‌ای و مباحث انسان دوستی از جمله این مباحث است که در خیلی از خبرها هدف قرار می‌گیرند و سعی می شود به نوعی در خبرها روی یکی از این همبستگی‌ها تاکید شود . مخصوصا روی مسائل ناسیونالیستی بسیار تاکید می‌شود ، مثلا کردها در ترکیه ، عراق ، ایران ، سوریه و .. سعی می‌کنند از رابطه عاطفی کردها استفاده کنند ، به نوعی که تحریک‌‌‌کننده باشد . کردها یک نوع رابطه معنوی ، جدا از همبستگی‌های منطقه‌ای با هم دارند و فشار به هر گروه در هر منطقه بر بقیه تاثیر می‌گذارد . استفاده از خبر برای تبلیغات Promoting Special Interests Through News وقتی خبری از رسانه‌ها منتشر می‌شود ، نیازی به اثبات آن وجود ندارد . چرا که اولین اصل برای دهنده پیام اینست که ادعایی که کرده ، اصل می‌باشد . منبع خبر زمانی‌که خبری را می‌دهد ، هیچگونه تلاشی برای اثبات آن نمی‌کند و مدنظر او اطلاع‌رسانی صرف است .در مورد خبر اگر کسی فکر کند یا ادعا کند که خبر درست نیست ،لازمست برای رد آن مدرکی ارائه دهد . انواع عملکردهای رسانه ای در راه اندازی جنگ روانی 1ـ در کشورهایی که حکومت آنها صبغه‌ای نژادی و قومی دارد، رسانه‌ها تحت کنترل شدید دولت، تبدیل به بلندگو و انعکاس‌دهنده گرایش‌های نژادی ـ قومی -نظامی حاکم می‌شوند و به عنوان یکی از ابزارهای «دگرسازی» یا به اصطلاح قرار دادن «ما در برابر آنها» Us Versus Them، بستر مناسبی برای ایجاد تنش، خشونت و حتی جنگ داخلی فراهم می‌کنند، نوع و شیوه رفتاری رسانه‌ها در بحران رواندا و صربستان نمونه‌های خوبی در این زمینه به شمار می‌روند. 2ـ در برخی موارد، رسانه‌های داخلی یا خود زمینه‌ساز بحران و جنگ هستند و یا به دلیل آن که نمی‌توانند به بیان حقایق بپردازند به ترویج خشونت کمک می‌کنند. در این شرایط، این رسانه‌های بین‌المللی هستند که باید انجام این وظیفه را عهده‌دار شوند. غفلت عمدی یا سهوی رسانه‌های بین‌المللی در پرداختن به موضوع، منجر به بروز و یا ادامه جنگ و خشونت می‌شود. سکوت عمدی رسانه‌های غربی در برابر نسل‌کشی صرب‌ها و جنایات صدام علیه اکراد، از مصادیق بارز در این زمینه هستند.در این باره مارک دافیلد (Mark Duffield) ضمن بررسی گزارش‌های تایمز و نیویورک تایمز که منجر به عدم مداخله جامعه بین‌المللی در جریان نسل‌کشی در کشور رواندا شده است، چنین رسانه‌هایی را در خدمت آنچه بربریت‌گرایی جدید (New Barbarism) غرب نامیده می‌شود، قلمداد می‌کند. 3ـ تلاش رسانه‌های کشور ثالث برای ایجاد اختلاف بین دو کشور و یا تحریک به اقدام برای جدایی‌طلبی، شیوه دیگری است که می‌توان به آن اشاره کرد. 4ـ ترغیب سیاستمداران به آغاز جنگ با مطرح کردن این ایده که سایر روش‌های تغییر رفتار کشور هدف نتیجه‌بخش نخواهد بود، از دیگر شیوه‌هایی است که رسانه‌ها به آن متوسل می‌شوند. 5- اگر در زمان جنگ، رسانه‌ها تلاشی برای خاتمه آن انجام ندهند، در حقیقت تداوم خونریزی و خشونت را موجب شده‌اند. در عصری که بیش از 17000 ماهواره، امکانات فوق‌العاده‌ای را به وجود آورده‌اند، تا حدی که می‌توان از دیپلماسی مجازی (Virtual diplomacy) بحث کرد، رسانه‌ها می‌توانند تلاش فراوانی برای ترغیب طرف‌های درگیر به گفت‌وگو و حتی مذاکرات بین‌المللی چند جانبه به عمل آورند. روش ها و فعالیت ها در براندازى نرم: چـگـونـه یـک نـظـام در بـرابـر مخالفان خود از پاى در مى آید و شکست مى خورد؟ اصولا عـوامـل شـکـسـت خـوردن چـیـسـت ؟ بـه نـظـر مـى رسـد دشـمـن بـا تـقـویـت عوامل شکست در طرفداران نظام و تضعیف آن در مخالفان نظام سعى دارد تا شاهد پیروزى را در آغوش ‍ کشد. بر این اساس ، تاکتیکهای براندازى نرم را برمى شماریم : 1. تاکتیکهای سیاسى آمـریـکا و دنیاى استکبارى براى براندازى نظام اسلامى از راهکارهاى گوناگونى بهره مى برد که برخى از آنها به شرح زیر هستند: ـ مـهـار: بـراسـاس ایـن راهـکـار، بـرنـامـه هـسـته اى ایران ، و نفوذ ایران در جوامعى مانند افغانستان ، عراق و لبنان باید مهار گردد. ـ اسـب تـروا: تـلاش بـراى بـازگـشـایـى سـفـارت آمـریکا در تهران ، تقویت NGOهاى طرفدار آمریکا در ایران و حمایت مستقیم از جنبش طرفدار دموکراسى ـ جنگ روانى : افزایش مراودات رسمى مقامات دولت آمریکا با ضد انقلاب داخلى ، گسترش ‍ برنامه هاى رادیو و تـلویـزیـونـى رادیـوفـردا و صـداى آمریکا، افزایش آستانه جنگ در اذهان مردم ایران با تـبـلیـغـات انـجـام عـمـلیـات نـظـامى و بالاخره تمرکز روى نقض حقوق بشر در ایران از محورهاى اصلى این راهکار است .(7) ـ بـى اعـتـبـار کـردن رهـبـران دیـنـى و انـقلابى : بویژه مغزهاى اصلى تصمیم گیرى در کشور؛ ـ ایجاد و گسترش اختلاف بین جناح هاى مختلف حاکمیت با هم و با مردم ؛ - مـشـغـول سـاخـتـن ذهـن مـدیـران نظام به مسائل داخلى و منصرف ساختن آنان از تعقیب اهداف جهانى انقلاب اسلامى ؛ ـ نفوذ در مجامع روشنفکرى و تصمیم سازى نظام ، مانند دانشگاه ها، مطبوعات ، مراکز نشر کتاب و فیلم ؛ ـ انحراف افکار عمومى کشور به نفع آمریکا.( 8) ـ کوشش براى متهم کردن مسئولین ایرانى به موارد شبیه میکونوس . ـ تلاش براى حذف مسالمت آمیز رهبران روحانى ایران .(9) ـ ایجاد شکاف بین دولت و ملت : خانم هاله اسفندیارى در اعترافات تلویزیونى خود چنین مى گوید: ((هـدف دراز مـدت بـنـیـاد سـوروس بـراى پیاده کردن فلسفه جامعه باز و حرکت کردن آن جامعه و هر جامعه اى به سمت جامعه باز این است که میان حاکمیت و ملت شکاف ایجاد شود و از طـریـق ایـن شـکـاف آن قـسـمـتـهـایـى از جـامـعـه مـدنـى کـه بـرمبناى فلسفه جامعه باز شکل گرفته و توانمند شده روى آن حاکمیت فشار بیاورد براى تغییر رفتار. ایـن شـایـد شـتـاب زده شـود وقـتـى که حالت گرجستان باشد یا به تدریج به تغییر رفتار از طریق انتخابات و از طریق تغییر رفتارهاى نرم و تدریجى باشد. بـراى ایـجـاد ایـن شـکـاف یـا حاکمیت و دولت مرکزى باید تضعیف شود و یا بخش ‍ جامعه مدنى یا عمومى که همراه حاکمیت نیست باید توانمند شود. (10) ـ نفوذ: تلاش مى شود هواداران غرب در پست هاى کلیدى نظام رسوخ کنند. آنـان مـى شـود، اما در کل سعى بر این است که با برخورد قاطعانه با اینان و تلاش در اخراج و انزواى طرفداران واقعى نظام ، زمینه براى قدرت یابى نفوذى ها مساعد شود. ـ سـرنـوشـت حـتـمـى : وانـمـود مى شود که دمکراسى آن هم از نوع غربى آن ، نوعى وحى منزل است که باید لزوما و به دقت اجرا شود و این سرنوشت حتمى هر اجتماعى است .(11) ـ سـاخـت حـزب : تـلاش بـر ایـن اسـت کـه بـا تـاءسـیس یک حزب مخالف دولت که در عین حـال خـود را مـعـتـدل و مـسـئول نـیـز جلوه مى دهد چنان شود که همه مخالفان نظام ، بویژه کـسـانـى کـه خـود زمانى از طرفداران نظام بوده اند اما به هر دلیلى از آن زده شده اند، جذب و سازماندهى گردند. ـ جـذب نـظـامـیان : سعى مى شود فرماندهان نظامى توسط مخالفان نظام جذب گردند و سربازان براى دفاع از نظام بى انگیزه شوند. ـ صـلح طـلبـى : تـلاش مـى شـود مـخـالفـان نظام در افکار عمومى طرفدار صلح و صفا مـعـرفـى شـونـد و طـرفـداران نـظـام اهـل خـشـونـت و جـنـگ طـلبـى ! امـا در هـمـان حال در پشت پرده این مخالفان نظام هستند که دست به خشونت مى زنند. ـ انـتـخابات فعال : تلاش مخالفان نظام در براندازى نرم ، بر این است در انتخابات و تمامى جاهایى که بتوان خود را مطرح کرد، حضور فعالى داشت . ـ حـمـایت هاى جهانى : تلاش مى شود تا با رسانه هاى گروهى غرب ، سازمان هاى حقوق بـشـرى ، تـشـکـل هـاى بـیـن المـللى و نیز با نمایندگان کنگره آمریکا ارتباطات وسیعى برقرار گردد و حمایت هاى مختلف سیاسى و مادى براى مخالفان نظام جذب گردد. ـ اتـحـاد مخالفان نظام : سعى مى شود بین مخالفان نظام ، بویژه بین جنبش هاى معلمین ، کـارگـران و دانـشـجـویـان نوعى هماهنگى برقرار گردد و همه نیروها براى مخالفت با نظام موجود در مسیرى واحد قرار گیرند. آمـادگـى : در بـرانـدازى نـرم ، تلاش بر این است مخالفان نظام از آمادگى لازم براى جـایـگـزیـنـى بـرخـودار بـاشـنـد تـا در صـورت بـروز مـشـکـل بـراى نظام حاکم به سرعت ـ تضعیف رهبرى : رهبرى محور اصلى وحدت در جامعه و مقابله با دشمنان دین خداست . از این رو، دشمن تلاش دارد تا با ترویج شایعات مختلف ، از مـیـزان عـلاقـه ، اعـتـمـاد و اطاعت پذیرى مردم در برابر رهبرى بکاهد که چنین چیزى مى تواند براى انقلاب اسلامى بسى خطرساز باشد. دشـمنان جمهورى اسلامى بویژه دولت آمریکا به خوبى دریافته اند تا زمانى که مردم به ولایت فقیه وفادارند و به آن به عنوان یک نظام قانونى ، مشروع و مقدس مى نگرند، نـمـى تـوانـنـد سـلطـه خـود را بـر آنـان تـحـمـیـل سـازنـد. ایـن واقـعـیـت بـه شـکـل کـامـلا روشـن و عـریان در سخنان استانلى روم ، معاون رییس سازمان امنیت ملى آمریکا خودنمایى مى کند. او صریحا اعلام کرده بود: ((آنـچـه تـاکـنـون هـمـه تـحریکات ما را براى براندازى نظام جمهورى اسلامى ایران با ناکامى مواجه ساخته است ، اعتقاد مردم ایران به ولایت فقیه است .)(12) در واقـع از دیـدگـاه سـیا که توسط ادوارد شرلى از کارشناسان برجسته آن بیان شده اسـت تـنـهـا سـرنـگـونـى ولایـت فـقیه به منزله تغییر ماهیت رژیم ایران است . او در تیر 1377 در فـصـلنـامـه آمـریـکایى خاورمیانه در جریان یک میزگرد چهارنفره تصریح مى کند: اگـر نـظـام ولایـت فـقـیـه در ایـران از هـم بـپـاشد آن وقت مى توان پذیرفت که جمهورى اسلامى تغییر ماهیت داده و برقرارى روابط ممکن خواهد شد.(13) ـ انتخابات هدایت شده : از جمله روش هاى براندازى نرم در کشورهایى که دمکراتیک هستند، فـعـال سـازى عـوامـل همفکر غرب در صحنه انتخابات مختلف بویژه ریاست جمهورى است . عـوامـلى کـه مـمـکـن اسـت در ظـاهـر عـلیـه غـرب حـرف هـم بـزنـنـد امـا در عـمـل بـا انـدیـشـه هـاى غـرب هـمـسـویـى دارنـد. در چـنـیـن مـواردى غـرب بـا اسـتـفـاده از پـول هاى عظیمى که صرف تبلیغات کاندیداى مطلوب خود مى کند و از طریق اعزام جمعى از مـتـخـصـصان تبلیغاتى براى کمک به کاندیداى مورد نظر و ایجاد اتحاد نظر در بین مخالفان براى حمایت از یک کاندیداى مطلوب غرب ، دوستان خود را به قدرت مى رساند. در این باره ، شرحى از آنچه آمریکا در برخى کشورهاى بلوک شرق سابق انجام داده بود در پـایـان بـحـث تـاریخچه همین نوشتار در این باره ، گفتنى است ، آمریکا براى این که دخـالت هـایـش عـلنـى نـشـود، انجام قسمت هاى مهمى از این ماءموریت را به سازمان هاى به ظـاهـر غـیـر دولتـى سـپـرده اسـت کـه نمونه برجسته آن بنیاد جامعه باز متعلق به جرج سوروس است . این بنیاد، علاوه بر آنچه در مبحث تاریخچه گذشت ، بر اساس ‍ راهکارهاى کمیته خطر جارى ، تلاش دارد تا با جذب نخبگان فکرى و سیاسى کشورهاى هدف ، دعوت از آنـان بـراى شـرکـت در بـرخـى هـمـایـش هـاى به ظاهر علمى در ایالات متحده ، شبکه اى عـنـکـبـوتـى در آن جـامـعـه ایـجـاد کـنـد و بـا ایـجـاد اتـحـاد بـیـن ایـن شـبـکـه هـا، کـنـتـرل و هدایت مخالفان دولت را در دست گیرد و با روش هاى به ظاهر دمکراتیک ، مانند شـرکـت در انتخابات هدایت شده ، قدرت سیاسى را قبضه نماید. خانم هاله اسفندیارى از سـرپـل هـاى ایـرانـى ـ آمـریـکـایـى این بنیاد بود که در هیجدهم اردیبهشت 1386، توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد. در این باره ، بیانیه وزارت یاد شده چنین توضیح داد: ((... در خـصـوص خانم ((هاله اسفندیارى )) نیز به آگاهى مى رساند، وى مدیر و موسس ‍ برنامه خاورمیانه مرکز ((ویلسون )) در آمریکا مى باشد که بودجه این موسسه از طریق کـنـگـره آمـریـکـا تـامـیـن مـى گـردد؛ ایـن مـرکـز حـلقـه اتـصـال ارتـبـاط ایـرانـیـان بـا سـازمـان هـا و نـهـادهـاى آمـریـکـایـى بـوده کـه بـا هـدف تـوانـمـنـدسـازى عـرصـه هـاى مـوثـر جـامـعـه در راسـتـاى اهـداف بـیـگـانـگـان دنبال مى شده است . به عنوان مثال ، رامین جهانبگلو یکى از مدعوین جذب و با همکارى سایر سـازمـان هـا ایـن مـرکـز بـوده کـه از طـریـق بـنـیـاد NED و نـهـادهـاى آمـریـکـایـى ، مـدل فـروپـاشـى اروپـاى شـرقـى و نـقـش روشـنـفـکران در آنجا و تطبیق آن با ایران را تئوریزه کرده و به عنوان یک پروژه دنبال مى نموده است . در تـحـقـیـقـات بـه عـمل آمده ، خانم اسفندیارى اظهار مى دارد که فعالیت ها و برنامه هاى مـربـوط بـه ایـران در بـرنـامـه خـاورمـیـانـه این مرکز، از طریق بنیاد معروف آمریکایى ((سـوروس )) حـمـایـت و پـشـتـیبانى مالى شده است . (این بنیاد آمریکایى متعلق به جورج سـوروس بـوده کـه نـقـش کـلیـدى در انـقـلابـات رنـگـارنـگ سـال هـاى اخـیـر در چـنـد کـشور داشته است .) با همکارى خانم اسفندیارى ، مدیر و نماینده تحقیقات تکمیلى در این خصوص ‍ ادامه دارد. وى در بازجویى هاى اولیه اظهار مى دارد که بـنـیاد سوروس در ایران با ایجاد یک شبکه ارتباط غیر رسمى و تلاش براى توسعه و گسترش آن ، اهداف براندازانه خود را دنبال مى نموده است .))(14) 2. تاکتیکهای اقتصادى ـ بـهـره بـردارى از ضـعـف سـیـاسـت هـاى اقـتـصـادى نـظـام حاکم نهایت بهره بردارى به عمل مى آید و طرفداران رژیم متهم به فساد و رشوه خوارى مى گردند؛ ـ کـمـک مـالى به خانواده هاى زندانیان و گروه هاى مخالف حکومت و حتى نظارت یا مشارکت در اعتراض ها؛ ـ تشویق اعتصابات و شورش هاى کارگرى .(15) 3. تاکتیکهای فرهنگى ـ ایـجـاد تـردیـد در مـقـدسـات دیـنى : اصل اسلام نیز در معرض تهاجم دشمنان قرار دارد. سـامـوئل هـانـتـیـنـگـتـون کـه کـتـاب جـنـجـالى او ((بـرخـورد تـمـدن هـا)) تـبـدیـل بـه بـیانیه اعلام جنگ محافظه کاران جدید شده بود، در این کتاب مى نویسد که دشمن ، طیف راست اسلامى نیست ، بلکه دین خود قرآن است : ((مساله اساسى غرب ، اسلام بنیادگرا نیست ، بلکه خود اسلام به مثابه تمدنى متفاوت اسـت کـه پـیـروانـش مـتـقـاعد شده اند فرهنگ شان برترین است و با پستى و فرومایگى قـدرت شـان بـاعـث آزار و اذیـت مى شوند. مساله اسلام ، سى آى ا، یا وزارت دفاع ایالات متحده نیست . مشکل اسلام ، غرب به مثابه تمدنى دیگر است که مردمش جهانى بودن فرهنگ شـان را بـاور دارنـد و بـرآنـنـد کـه اگـر قـدرت در حال زوالى بخواهد به آنان تحمیل شود، فرهنگ عالى و برتر آنان وظیفه دارد آن فرهنگ را در سراسر جهان بگسترد.(16) ـ حمایت مکرر و مؤ کد از حقوق بشر و دموکراسى در ایران ؛ ـ تـدارک شـبـکـه هـاى مـتـعـدد رادیو تلویزیونى براى ایرانیان با استفاده از جدیدترین فنآورى هاى روز؛(17) [امـام ] خـمـیـنـى در اولیـن سـال انقلاب که جمهورى اسلامى ایران را به رفراندوم ((اقدام گذاشت اقدامى هوشمندانه بود و تدوین قانون اساسى ایران دومین گام هوشمندانه او با این دو اقدام خود ساختار اسلامى حکومت را شکل داد. توصیه کرده ایم که براى مـتـزلزل کردن رژیم اسلامى باید [امام ] دوستان خود روى دو نقطه بیشتر متمرکز شوند. اول اسـلامـیـت رژیـم و دوم بى نقص بودن قانون اساسى این حرکت نباید در میان توده هاى مردم که به، خمینى حساسیت دارند باشد زیرا مردم عادى نسبت به اسلام وامام حساسیت خاصی دارند. اما در دانشگاهها و در مـحـافـل روشـنـفـکرى به عنوان بحث و تریبون آزاد مى توان اسلامى بودن رژیم را نـشـانـه تـبـعـیـض در مـیـان مـلت مـعـرفـى کـرد و حـذف قید اسلامى را به عنوان یک حرکت دموکراتیک دنبال کرد. مخالفت مستقیم با قانون اساسى رژیم نیز حساسیت برانگیز است ، این حرکت را مى توان با ایجاد تردید درباره قانون اساسى آغاز کرد...!))(18) ـ بى اعتبار جلوه دادن منابع خبرى نظام بویژه صدا و سیما؛ ـ ایجاد تحیر و سرگردانى ذهنى در بین مردم : سعى مى شود با طرح حجم عظیمى از سؤ ال ، مـخـاطـب را در بـاورهـاى خـود بـه تـردیـد انـدازد. در مـثـل بـایـد گـفـت بـه یـک بـاره ، حـجـم عـظـیـمـى از سـؤ ال در خصوص ولایت فقیه و یا دفاع مقدس براى جوانان کشور طرح مى کنند و آنان را به شـک و شـبـهـه مـى انـدازنـد. البـتـه طرح سئوالات واقعى براى رفع شبهات حقیقى امرى پـسـندیده است اما در این باب ، هدف طرح سئوال و فهم واقعیت نیست ، هدف ایجاد شبهه در اذهان مردم است ؛ ـ ایجاد تصویرى دلفریب از آمریکا در اذهان مردم ؛ - نابود ساختن انگیزه دفاع از کشور و ناموس در صورت حمله احتمالى آمریکا؛(19) ـ نـبـرد رسـانـه اى : رسـانـه هـاى اسـتـکـبـارى بـه صورت نسبتا یکدست در کنار برخى روزنـامـه نـگـاران مـزدور و یـا فـریب خورده داخلى تلاش مى کنند تا زمینه را براى نفوذ دشمن مهیا سازند. دارنـد. احـسـاس نـاتـوانـى ، بـدبـیـنـى بـه آیـنـده ، تـنـبـلى ، هـوسـرانـى و امـثـال آن از جمله میکرب هاى روحى هستند که در هواى نفس آدمى لانه کرده اند. در براندازى نـرم ، بـه بـهـانـه کـار فـرهـنـگـى تـلاش مى شود تا این نفس چون اژدها تحریک شده ، فعال گردد. دشمن اسم این کار را اسلحه فرهنگى مى گذارد. فایده این کار براى دشمن ایـن اسـت کـه مـا را از فـرهـنگ اسلامى و معنوى دور مى کنند و اگر هیچ دستاورد دیگرى هم بـرایـشـان نـداشـتـه باشد همین کافى است . ((صدرالدین الهى )) عضو رسانه اى شبکه برانداز در خارج از کشور، در کنفرانسى که با همکارى آمریکا و آلمان و کارگردانى کنت تیمرمن در سال 1368 در هامبورگ تشکیل شده بود، چنین گفت : ((چـون نـظـام به اسلام وحمایت مردم تاءکید دارد، وقتى سخن ازبراندازى به میان مى آید مـردم مـوضـع مـى گـیـرنـد؛ امـا یک راه وجوددارد. حکومت تهران را فقط باسلاح فرهنگ مى توان خلع سلاح کرد و دست بسته تحویل مردان سیاست داد.))(20) اینان به نام فرهنگ ، برخى ویروسهاى مخرب را به جامعه تزریق مى کنند. این ویروس هـا، انـدیـشـه هـاى مـردم را بیمار مى سازند، آینده را در نظر آنان تاریک جلوه مى دهند تا روح امـیـد و نشاط را از مردم بگیرند و به این ترتیب ، نظام را از سرمایه اصلى اش که مـردم بـاشـد خـلع سـلاح کـنـنـد و مـحیط سیاسى کشور را براى بروز فجایع مختلف آماده سازند. در این باره ، مقام معظم رهبرى مى فرماید: هـمـیـشـه دشـمـنـان بـیـرونـى مـلت ایـران سعى کرده اند این میکروبها را در درون جامعه ى ایـرانـى رسـوخ دهند: ((شما نمى توانید))، ((شما قادر نیستید))، ((آینده تان تاریک است ))، ((افـقـتـان تـیـره است ))، ((بیچاره شدید))، ((پدرتان درآمد)). سعى این بوده است که مـلت مـا را نـا امـید، کسل ، بى اعتماد به نفس ، تنبل و چشم به دست بیگانه بار بیاورند؛ اینها دشمنان درونى است .(21) 4. تاکتیکهای اجتماعى ـ گسترش فساد و اعتیاد در جوانان کشور؛(22) ـ تـضـعـیـف روحـانیت متعهد: روحانیت متعهد پاسدار اصلى اعتقادات دینى مردم است . کاستن از نفوذ روحانیت ، به مفهوم هموار ساختن راه براى نفوذ فرهنگ سیا، مى گوید: کلید اصلى براى ایجاد یک تغییر بنیادین در سیاستهاى ایران از بین بردن خصوصیات انـقلابى رژیم ایران است و این فقط با تحریم اقتصادى به دست نمى آید. بلکه باید نفوذ روحانیت را از بین برد و عقاید انقلابى از درون تهى شود.(23) 5. تاکتیکهای امنیتى ـ تلاش براى دامن زدن به گرایش هاى تجزیه طلبانه در نقاط مختلف کشور؛194 انسان هـا تـا دسـت هـمـکـارى و وحـدت بـه یـکـدیـگـر نـدهـنـد، از پـس بـسـیـارى از کـارهاى مهم ، مثل حفاظت از یک نظام اسلامى بر نخواهند آمد. دشمن تلاش دارد تا عنصر نزاع و تفرقه را در جامعه اسلامى وارد سازد و در مقابل به طرفداران خود انسجام بخشد. در همین راستا به خـبـر زیـر تـوجـه فـرمـایـیـد، خـبـرى کـه ((بـاشـگـاه خـبـرنـگـاران )) آن را از فایننشال تایمز نقل کرده است : ((ایـالات مـتـحـده هـمـزمـان بـا مـذاکـره بـا تـهـران در حال قاچاق سلاح و پول به گروه هاى اقلیت قومى ایرانى است .))(24) ـ دامن زدن به نافرمانى مدنى در تشکل هاى دانشجویى و نهادهاى غیر دولتى و صنفى ؛ ـ حمایت از مخالفان حکومت ایران : سفر فعالان جوان خارجى از کشورهاى متحد ایالات متحده به ایران ، و حمایت آنان از جنبش هاى مدنى و نافرمانى ها؛ ـ دعـوت فـعـالان جـوان ایـرانـى به خارج ، براى شرکت در سمینارهاى کوچک . این کار در صربستان ، فیلیپین ، اندونزى و شیلى و کشورهاى دیگر جواب داده است . این افراد باید از سوى مقامات آمریکایى انتخاب شوند، نه نهادهاى ایرانى ؛ ـ اسـتـفـاده از سـفـارتـخـانـه هـاى کـشورهاى دیگر در تهران : حضور در جلسات محاکمه و درخواست مشترک براى آزادى زندانیان سیاسى ؛ ـ تـضـعـیـف سرویس هاى امنیتى و نظامى حکومت ایران : باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسى پدید آورد و یا آن را حذف کرد.(26) بـه مـنـظـور ارائه تـصـویـرى روشـن تـر از چـگـونـگـى انـجـام بـرانـدازى نـرم ، مراحل انجام آن به صورت زیر ترسیم مى گردد: 1. ایـجـاد اتحاد بین مخالفان نظام : در این مرحله تلاش مى شود تا همه مخالفان نظام و سرخوردگان از آن از همه اقشار حتى نظامى و روحانى جذب ، انسجام و سازمان پیدا کنند. 2. از کـار انـداخـتـن مـراکـز کـلیـدى نـظـام : در این مرحله به کمک رسانه هاى غربى و یا رسـانـه هـاى وابـسـتـه بـه غـرب تـلاش مـى شود چهره ها و مغزهاى اصلى نظام ، بویژه شـخـص ‍ رهـبـرى و یـا نـزدیـکـان اصـلى او مـورد ترور شخصیت قرار گیرند و با القاء شـبـهـات ، سـؤ الات و پخش شایعات مختلف قدرت رهبرى و سایر مراکز اثر گذار نظام تضعیف گردد. حمله به قانون اساسى را نیز مى توان در این مرحله تصور کرد. 3. نـفـوذ در مـراکـز قـدرت نـظـام : بـاید با تضعیف مراکز نظارتى نظام ، مانند شوراى نگهبان و هسته هاى گزینش چنان کرد که زمینه نفوذ براى هواداران غرب مهیا تر شود. 4. بـى اعـتبار سازى رسانه ملى : رسانه ملى باید به شیوه هاى مختلف به تصرف در آیـد. حـال اگـر نـشـد باید آن را از اعتبار انداخت و متهمش کرد که دروغ مى گوید و جناحى عـمـل مـى کـند. سپس رسانه هاى جایگزین مطرح مى شود که امروزه در سایه پیشرفت هاى فن آورى دستیابى به آن کار سختى نیست . 5 . از کـار انـداخـتـن نـیـروهـاى ضـد براندازى : نیروهاى امنیتى و نظامى بویژه سپاه مهم تـریـن نـیـروهـایـى هستند که باید در برابر براندازان بایستند. توپخانه رسانه اى دشـمـن تـلاش مـى کـنـد تـا ایـن نـیـروهـا را بـى انـگـیـزه کـنـد و بـا طـرح مـبـاحـثى نظیر قتل هاى زنجیره اى و امثال آن دستگاه امنیتى یک کشور را تضعیف کند. 6 . بـیـرون رانـدن مـخـالفـان : با نفوذ تدریجى و قدرت یابى هواداران غرب در مراکز حساس ، کار تصفیه تدریجى این مراکز از طرفداران واقعى نظام ، در صورتى که دست از عقاید ارزشى خود بر ندارند آغاز مى شود و به این ترتیب یک براندازى نرم صورت گرفته است .(27) الزامات و خصوصیات براندازى نرم مـطـابـق آنـچه تاکنون بیان شد مى توان گفت براندازى نرم به لحاظ ماهوى ، کار روى فـکـر افـراد اسـت و در کـل ، عـمـلى فـرهـنگى ـ تبلیغى محسوب مى شود. به سخن دیگر، نـوعى جنگ فرهنگى و عملیات روانى است . بر این اساس ، برخى الزامات و خصوصیات آن مثل هر جنگ فرهنگى دیگر عبارت است از: 1. آزادى بـالا: پـیـش نـیـاز بـرانـدازى نـرم ، وجـود جامعه اى آزاد و مردم سالار، مسئولانى غـافـل از حـرکـات دشمن و مردمى با سطح آگاهى پایین نگه داشته شده است . براندازى نـرم در جـوامـعـى که سطح آگاهى مردم بالا بوده و یا توان اطلاعاتى نظام در تشخیص ‍ حرکات دشمن بالا باشد، مؤ ثر نیست . 2. هـوشـمـنـدى : در عـمـلیات فرهنگى نیاز به سطح بالایى از تخصص هاى گوناگون وجـود دارد. از ایـن رو، افـراد درگـیـر در آن ، اغـلب از کـسانى هستند که تحصیلات بالاى دانشگاهى دارند. مقابله با آن هم نیاز به هوشمندى و تحصیلات بالا دارد. 3. پرستیژ: براندازى نرم عملى شیک و داراى پرستیژ تلقى مى شود. تهاجم نظامى در عـرف جـامـعـه بـین المللى عملى مطلوب تلقى نمى شود، و مخالفت هاى بسیارى را برمى انـگـیـزد، در حـالى کـه عـمـلیـات فرهنگى را مى توان با پوشش هاى زیبا مانند دفاع از دمکراسى ، آزادى و حقوق بشر انجام داد. 4. درازمدت بودن : عملیات فرهنگى زمان بر است و در کوتاه مدت جواب نمى دهد. 5 . فقدان تلفات ظاهرى : در جنگ فرهنگى انسان ها در ظاهر کشته نمى شوند، اما وجدان و معنویت آنها قربانى مى گردد. 6 . تـنـوع ابـزارهـا: ابزارهاى سیاسى ، اقتصادى ، دیپلماتیک ، و حتى نمایش هاى نظامى مـورد اسـتـفـاده قـرار مـى گـیـرنـد. در ایـن بـیـن ، رسـانـه هـا نـقـش اول را ایفا مى کنند. 7. هزینه پایین : هزینه هاى نبرد فرهنگى در مقایسه با نبرد نظامى بسیار ناچیز است . راهکارهاى مقابله با براندازى نرم لحـاظ روحـى ، از خـودگـذشـتـگـى فـراوانـى را مـى طـلبـد. دشـمـنان ما حماقت کرده اند و چـگـونـگـى عـمـلکـرد خـود را افـشـا کـرده انـد. راه مـقـابله از طریق اجراى ضد پیشنهادهاى براندازى عملى است . در این باره ، گفتنى است : نـظـام اسـلامـى نباید اجازه دهد مخالفان نظام با یکدیگر متحد شوند، باید تفرقه را در مـیـان آنـهـا بـه شـیـوه هـاى گـونـاگون مانند خرید برخى از آنان و یا نفوذ دادن برخى عـوامـل بـه درون آنـهـا، دامن زد و اتحاد در بین خودى هاى نظام اسلامى را هر چند با هزینه معنوى بالا حفظ کرد. نـظـام اسـلامـى نـبـایـد اجازه دهد عوامل نا اهل و نا محرم در پست هاى کلیدى نظام رخنه کنند. بـایـد نـظـارت اسـتـصـوابـى شـوراى نـگـهـبـان را بر انتخابات مختلف جدى گرفت تا وابـسـتـگـان دشـمـن امـکـان نفوذ نیابند. تاءیید صلاحیت ، حفاظت اطلاعات و حراست ها باید تقویت شوند. نظام اسلامى باید براى تقویت بصیرت نظامیان تلاش بیش ترى کند تا مـبـادا دشـمـنـان ، افـکـار نـظـامـیان را که نگهبانان این سرزمین هستند معطوف خود سازند و دوباره سلطه غارتگرانه خود را بر این سرزمین مقدس برقرار نمایند. از ارتباطات مشکوک بین مخالفان نظام و بیگانگان باید جلوگیرى کرد. حتى در خصوص بـرخـى مـقـامـات مـتـوسط نظام نیز باید نظارت داشت تا مبادا دشمن آنان را فریب دهد. در بـرخـورد بـا عـوامـل دشـمن باید با قاطعیت عمل کرد و از جوسازى هاى رسانه هاى غربى بیمى به خود راه نداد. رسـانـه هـاى مـتـعـهد به نظام اسلامى باید خشونت گرى مخالفان نظام را افشا کنند تا نـتوانند مردم را فریب دهند و خود را اشخاصى محترم جا بزنند. باید آگاهى هاى سیاسى اقـتـصـادى مردم را درباره مسائل اساسى کشور افزایش داد و شایعه پردازى هاى رسانه هاى دشمن را با بیان به موقع و مکرر واقعیت ها خنثى ساخت . رسانه هاى متعهد و آرمانگرا، بـایـد روحیه امید و مقاومت را در مردم تقویت کنند و اعتماد آنان به مسئولان عالیرتبه نظام اسلامى را افزایش دهند. اطاعت از رهبرى و همراهى با روحانیت متعهد در خط رهبرى را باید جدى از همه ، باید معنویت و انگیزه الهى را تقویت کرد. قدرت طلبى و هواپرستى از مهم ترین لغزشگاه هایى است کـه آدمـى را در دامـن دشـمـنـان دیـن مـى انـدازد. بـه هـمـیـن دلیل درس ‍ هاى اخلاق را باید جدى گرفت و از اساتید خودساخته بهره مند گردید. با کسانى که به هر دلیل از نظام اسلامى کدورتى پیدا مى کنند نباید چنان رفتار کرد که در دام دشمنان گرفتار شوند. باید با مهر و محبت براى جذب دوباره اینان کوشید و تلاش ‍ دشمن را ناکام گذاشت . هـمـچـنـین باید با عواملى که موجبات نارضایتى مردم از اقتصاد مملکت را فراهم مى سازد، مـبـارزه اى جـدى داشـت ، عـوامـلى مـانـنـد تـورم ، بـیـکـارى ، فـسـاد ادارى و امثال آن . برخى از راهکارهاى مقابله با شایعه‏هاى برانداز عبارتند از: - نادیده انگاشتن شایعات ضعیف و پاسخ غیرمستقیم به آن مانند نشان دادن تصاویر فردى که شایعه فوت و یا قتل وى منتشر شده و یا انعکاس حضور گسترده مردم در راهپیمایى‏هاى سالروز پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى و یا مشارکت گسترده در انتخابات براى مقابله با شایعه وجود شکاف میان جامعه و حاکمیت؛ - پاسخ شایعه با شایعه که در عملیات روانى متقابل کاربرد دارد. اجتناب از ارسال اطلاعات طبقه بندى شده در محیط‏هاى سایبر با توجه به اینکه سرورهاى پست‏هاى الکترونیکى مانند جى میل در کشور ایالات متحده قرار داشته و احتمال ارتباط آنها با شبکه‏هاى جاسوسى رژیم صهیونیستى و امریکا، شایسته است کاربرانى که به نحوى با مطالب محرمانه مرتبط هستند از ارسال آنها به سایر افراد به صورت ایمیل بصورت جدى خوددارى نمایند زیرا ضریب اعتماد به حفاظت از اطلاعات طبقه بندى شده در محیط‏هاى مجازى بسیار پایین است؛ همچنین شایسته است از فایل‏هاى محرمانه و طبقه بندى شده در بلوتوث‏هاى تلفن همراه خوددارى شود زیرا در صورت سرقت و گم شدن تلفن همراه و یا فراموشى کاربر به غیر فعال کردن بلوتوث؛ این سناریو محتمل است که افراد سودجو و یا جاسوس با شناسایى هدفمند افراد مشخص با بکارگیرى نرم افزارهایى خاص در جهت حذف و یا دستیابى به اطلاعات طبقه بندى شده اقدام نمایند. تقویت قدرت نرم نیروهاى مسلح - حمایت‏هاى تقنینى ـ اجرایى از توسعه قدرت نرم سازمان مقاومت بسیج؛ - مشارکت افزایى ساختارهاى نیروهاى مسلح در طرح‏هاى عمرانى و جهادسازندگى مانند کارویژه‏هاى قرارگاه سازندگى خاتم الانبیاء؛ - تأکید بر آینده پژوهى، مدیریت دانش دفاعى و افزایش تعامل میان مخازن تولید فکر با متولیان نظامى، انتظامى، امنیتى و اطلاعاتى با هدف تقویت جنبش نرم افزارى تولید علم در راستاى منویات رهبر فرزانه انقلاب؛ - ایجاد و تقویت سازمان آینده پژوهى و فناورى‏هاى نوین در ساختار نیروهاى مسلح؛ - دانش افزایى و توسعه فنى ـ حرفه‏اى نخبگان نیروهاى مسلح در چارچوب اصل تحقیق و توسعه؛ - تحکیم بنیان‏هاى فرهنگى و عقیدتى ـ سیاسى نیروى انسانى. آسیب شناسى بحران اقتصاد جهانى از رویکرد امنیت ملى با توجه به اینکه پیش بینى مى‏شود بحران اقتصاد جهانى در کوتاه مدت حل نشود، شایسته است کارگزاران نظام نسبت به آسیب شناسى پیامدهاى این بحران مانند کاهش قیمت جهانى نفت و تأثیر آن بر عملیاتى شدن منابع مالى ردیف‏هاى بودجه‏اى مصوب، از رویکرد امنیت ملى برخورد کنند بویژه اینکه بخش مهم منابع مالى بودجه پیشنهادى به مجلس شوراى اسلامى از درآمدهاى صادراتى نفت، گاز و محصول پتروشیمى به دست مى‏آید و تداوم کاهش قیمت انرژى مى‏تواند بستر کسرى بودجه کاهش صادرات، افزایش واردات و تهدید ثبات امنیتى سرمایه گذارى در بورس منجر شود. آسیب شناسى ماهیت تهدیدهاى فراروى نظام جمهورى اسلامى ایران در علم «مدیریت استراتژیک»(12) امنیت به معناى فقدان تهدید در عمق استراتژیک داخلى و خارجى است و متولیان نهادهاى نظامى، انتظامى، امنیتى و اطلاعاتى شایسته است در گام اول با رویکرد «معرفت شناسى و ماهیت شناسى»(13) نسبت به شاخص گذارى، توصیف و طبقه بندى تهدیدهاى فراروى نظام اقدام نمایند تا حداکثر بهره ورى از پتانسیل‏هاى بالقوه و بالفعل منابع قدرت حاصل شود. مهم‏ترین تهدیدهایى که مى‏تواند ثبات امنیتى یک نظام سیاسى رابا چالش مواجه کند طبق جدول زیر قابل تفکیک است: آسیب شناسى دورنماى مطالعات ادعایى امریکا و تأثیر آن بر ثبات امنیت اطلاعاتى، اجتماعى و اقتصادى کشور یکى از ابزارهاى جنگ نرم ایالات متحده براى دستیابى به اطلاعات و اسناد طبقه بندى شده نظامى و هسته‏اى، استفاده ابزارى از معاونت پادمان آژانس اتمى است. به عبارتى بررسى متن گزارش‏هاى مدیرکل آژانس به صورتى‏است که به جاى اینکه محمد البرادعى نقش متولى یک سازمان بى طرف را ایفا نماید، به وکیل مدافع مطالعات ادعایى امریکا در آژانس تبدیل شده است. به عنوان مثال به تاریخ 19 نوامبر 08 (29 آبان 1387) وى چهاردهمین گزارش دو پهلوى خود پیرامون فعالیت‏هاى هسته‏اى ایران به شوراى حکام را ارائه کرد که برخى‏نکات قابل تأمل آن عبارتند از: ـ بند 15 گزارش طورى تنظیم شده که مى‏تواند تداعى کننده شائبه وجود فعالیت‏هاى هسته‏اى نظامى در ایران باشد و در آن مدیرکل آژانس اعلام کرده «هنوز برخى موضوع‏هاى مهم باقى مانده که در گزارش‏هاى قبلى به آنها اشاره شده و براى اثبات عدم وجود اهداف نظامى لازم مى‏باشد، شفاف سازى نشده است.» ـ بندهاى 16 ، 17 و 19 گزارش طورى تنظیم شده که همکارى ایران در مورد مطالعات ادعایى غیرقانونى و غیرمستند امریکا را به عنوان یکى از پیش شرط‏هاى تأیید راستى آزمایى فعالیت‏هاى هسته‏اى ایران معرفى کرده است. همچنین در بند 19 مدیرکل آژانس خواستار تصویب پروتکل الحاقى شده است که مى‏تواند عمق و دامنه بازرسى‏ها را به طور قابل توجهى افزایش دهد. ـ در بند به صورت غیرمستقیم در مورد ماهیت فعالیت نیروگاه 40 مگاواتى آب سنگین اراک ابهام زایى شده است. ـ در بند 21 مدیرکل آژانس به صراحت همکارى‏هاى فراپادمانى ایران را براى اعتمادسازى کافى نمى داند. نتیجه گیرى: یکى از سناریوهاى چالش زاى دورنماى عمق استراتژیک امنیت داخلى و خارجى نظام مقدس جمهورى اسلامى‏ایران، احتمال بالاى گسترش کاربست دکترین براندازى نرم در سیاست خارجى امریکا علیه ایران بویژه در دوره ریاست جمهورى «باراک اوباما» ست. به عنوان مثال با توجه به تأثیر بالاى «لابى گرى» در فرایند قانونگذارى و اجرایى ایالات متحده، شواهد بیانگر گسترش فعالیت خصمانه لابى‏هاى ضد انقلاب است که با محوریت حقوق بشر فعالیت مى‏کنند بویژه اینکه در انتخابات چهارم نوامبر 08 (14 آبان 1387)، سناریوهاى دموکرات توانستند اکثریت کرسى‏هاى مجلس سنا را نیز به دست آورند و بصورت سنتى اکثریت غالب رجال سیاسى این حزب همواره تحت فشار لابى‏هاى صهیونیسم و ضد انقلاب از قانونمند شدن و عملیاتى کردن دکترین مهار ج.ا.ایران با استفاده از گفتمان‏هاى نرم افزار گرایانه مانند جنگ اقتصادى، جنگ روانى ـ رسانه‏اى، جنگ اطلاعاتى و بى ثبات سازى امنیت اجتماعى حمایت کرده‏اند و شایسته است متولیان امر دورنما و شیوه‏هاى خصمانه تئوریسن‏ها و پیروان دکترین براندازى نرم را از رویکرد امنیت ملى رصد کرده و نسبت به مهار و خنثى سازى سناریوهاى تهدیدزا به ویژه در زمان ریاست جمهورى «باراک اوباما» اقدام‏هاى احتیاطى مناسب را در دستور کار قرار دهند. در چارچوب مطالعات دفاعى مى‏توان اهداف راهبردى جنگ نرم ایالات متحده را در هفت حوزه تنش زاى زیر طبقه بندى و مورد آسیب شناسى قرار داد: - تنش روانى ـ رسانه‏اى ایران هراسى از طریق انعکاس تصاویر مجازى از توسعه بومى صنعت هسته‏اى و قابلیت‏هاى آفندى و پدافندى‏موشکى جمهورى اسلامى ایران و هدفمند شدن جنگ تبلیغاتى با هدف گسترش تنش‏هاى قومى، فرقه‏اى، صنفى، دانشجویى و اجتماعى. - تنش اقتصادى گسترش هدفمند عمق و دامنه دیپلماسى تحریم در چارچوب شوراى امنیت (قطعنامه‏هاى 1737، 1747، 1803 و 1835)، تحریم‏هاى ائتلافى هوشمند و یا فشار سیاسى بر متحدان خود براى اجتناب از انعقاد توافق نامه‏هاى اقتصادى و انرژى با هدف انزواى ایران در معادلات اقتصادى منطقه‏اى. - تنش نظامى گسترش عمق و دامنه مطالعات ادعایى و گنجاندن آنها در گزارش‏هاى مدیرکل آژانس اتمى با هدف تداعى شائبه وجود ارتباط میان فعالیت‏هاى صلح آمیز هسته‏اى ایران و اهداف نظامى و بالتبع توجیه گسترش تحریم‏هاى غیر قانونى علیه نهادها، شرکت‏ها و افراد وابسته به وزارت دفاع و سپاه پاسداران با هدف تضعیف بازدارندگى بومى‏کلاسیک و نامتقارن، احتمال بازرسى ناوگان‏هاى نظامى امریکا و ناتو از کشتى‏هاى تجارى جمهورى اسلامى‏ایران با هدف نظارت بر حسن اجراى قطعنامه‏هاى شوراى امنیت، برگزارى رزمایش‏هاى نظامى میان ناتو و برخى کشورهاى منطقه و انعقاد توافق‏هاى امنیتى دوجانبه با کشورهاى همسایه ایران مانند عراق، افغانستان، پاکستان و کشورهاى شوراى همکارى خلیج فارس. - تنش امنیتى جلوگیرى از عملیاتى شدن امنیت بومى و پایدار، حمایت مالى ـ رسانه‏اى از گسترش ناامنى‏هاى مدنى با بهانه گسترش حقوق بشر و دموکراسى، حمایت از گروهک‏هاى تروریستى مانند پژاک، منافقین و جندالله با هدف ناامن سازى استان‏هاى مرزى. - تنش اطلاعاتى تلاش براى نصب سامانه‏هاى جاسوسى در مرزهاى ایران و عراق، رخنه در شبکه‏هاى استراتژیک نظام توسط نیروهاى پوششى، شنود تلفن همراه و یا رخنه در شبکه اینترنتى برخى نهادهاى راهبردى. - تنش سیاسى مخدوش جلوه دادن نتایج آراء انتخاباتى، تأخیر در صدور روادید مسافرتى توسط برخى متحدان امریکا، ایجاد شکاف میان جامعه و حاکمیت، تشویق به حضور حداقلى مردم در رقابت‏هاى انتخاباتى. - تنش فرهنگى ناتوى فرهنگى با هدف نهادینه کردن فرهنگ لیبرال دموکراسى و تضعیف هویت ایرانى ـ اسلامى مانند تغییر نام خلیج فارس و یا ترسیم تصویر خشنى از دین مبین اسلام راهکارهای مقابله با جنگ نرم راهکارهای جمهورى اسلامى ایران براى مهار دکترین براندازى نرم آسیب شناسى افزایش توزیع و مصرف مواد مخدر در ایران از رویکرد امنیت ملى با توجه به افزایش تنوع تولید و تغییر الگوى مصرف مواد مخدر، آسیب‏هاى جدى آن بر امنیت اجتماعى و تسهیل براندازى در سکوت نظام مقدس ج.ا.ایران، توصیه مى‏شود مجلس شوراى اسلامى در تعامل و هم اندیشى با نمایندگان «ستاد مبارزه با مواد مخدر»(1)؛ از رویکرد امنیت ملى تصویب طرح جامع قانون مبارزه با مواد مخدر را در دستور کار قرار دهند. مجلس شوراى اسلامى مى‏تواند بخشى از ابزارهاى مقابله با مواد مخدر را در چارچوب قانونمند کردن طرح نظام جامع امنیت اجتماعى پى‏گیرى نماید. از طرفى افزایش رایزنى میان معاونت امنیتى ـ انتظامى وزارت کشور و یا فعال سازى دیپلماسى پارلمانى از طریق تعامل سازنده کمیته‏هاى امنیتى پارلمانى سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان، مى‏تواند زمینه‏هاى انعقاد تفاهم نامه هاى دفاعى پارلمانى سه جانبه با محوریت مبارزه با مواد مخدر را عملیاتى نماید. حمایت تقنینى ـ نظارتى و اجرایى از توسعه زیرساخت‏هاى جنگ رایانه‏اى یکى از تهدیدات راهبردى نرم افزارگرایانه، نفوذ هکرهاى مهاجم براى آسیب رسانى به شبکه‏هاى وب نهادهاى استراتژیک نظام با هدف «جاسوسى اینترنتى»(2) و یا رخنه اطلاعات گمراه کننده با هدف تخریب شبکه اطلاعات ملى است که عمق و دامنه کاربرى آن در سطوح منطقه‏اى و جهانى روز به روز در حال افزایش است. براى آگاهى متولیان امر نسبت به اهمیت روزافزون جنگ‏هاى رایانه‏اى، شایسته است به عنوان مثال اشاره شود کشورى مانند چین با هدف توازن راهبردى قدرت نرم سرمایه‏گذارى هنگفتى را براى توسعه جنگ‏هاى رایانه‏اى هزینه کرده است بطورى که موفق شده است به سیستم‏هاى کامپیوترى نهادهاى نظامى ـ امنیتى ایالات متحده نفوذ نماید. این کشور در سال 07 نزدیک به ده شرکت دفاعى امریکا مانند «ریتون»(3)، «مارتین لاکهید»(4)، «بوئینگ»(5)، «نورتروپ گرومن»(6)، «سیستم نرم افزارى برنامه‏ریزى جنگنده‏هاى نیروى هوایى»(7)، «سیستم برنامه ریزى مأموریت بالگردهاى ارتش»(8) و فایل‏هاى فضانوردان ناسا را مورد دستبرد اینترنتى قرار داد(9) و در بودجه دفاعى سالانه خود، ردیف‏هایى را براى تقویت هر چه بیشتر «قابلیت‏هاى جنگ رایانه‏اى»(10) اختصاص داده است. در این راستا شایسته است وزارتخانه‏هاى دفاع و اطلاعات و ستاد کل نیروهاى مسلح با تبیین آموزش‏هاى‏راهبردى ، بستر مقابله هدفمند با آسیب‏هاى جنگ رایانه‏اى و تقویت عمق استراتژیک نظام در محیط سایبر را فراهم کنند. آسیب شناسى پیامدهاى اجتماعى جنگ اقتصادى توصیه مى‏شود کارگزاران نظام براى مقابله با جنگ اقتصادى و گسترش تحریم‏هاى احتمالى؛ اقدام‏هاى زیر را مورد توجه قرار دهند: - کارگزاران نظام، دورنماى «بحران مالى جهانى»(11)، کاهش قیمت نفت و بالتبع احتمال بالاى عدم تحقق منابع مالى ردیف‏هاى بودجه را از رویکرد امنیت ملى بررسى کرده و در مصاحبه‏ها و یا تبلیغات انتخاباتى از وعده‏هایى که مى تواند سطح انتظارات جامعه را افزایش و حباب کاذب را تشکیل دهد، پرهیز نمایند زیرا مى‏تواند ضریب اعتماد جامعه به کارگزاران نظام را کاهش دهد؛ - ردیف‏هاى بودجه سالانه بصورت واقع گرایانه و متناسب با کف درآمدهاى واقعى تدوین و تصویب شود. قانونمند کردن مقابله با جرایم سایبر و تلفن همراه یکى از حوزه‏هایى که عمق و دامنه تهدیدات نرم را گسترش مى‏دهد، رشد فزاینده جرایمى است که در محیط‏هاى مجازى و سایبر به وقوع مى‏پیوندد و به صورت مستقیم امنیت اجتماعى را تهدید مى‏کند که شایسته است ظرفیت‏هاى تقنینى، نظارتى و اجرایى بازدارنده و مناسبى براى مهار آنها در دستور کار متولیان امر قرار گیرد: برخى مصادیق جرایم سایبر که در زیرمجموعه تهدیدات نرم افزارى قرار مى‏گیرد، عبارتند از: - افزایش نشر بلوتوث‏هاى شخصى و خانوادگى بویژه افراد مشهور در حوزه‏هاى ورزشى و هنرى؛ - افزایش انتشار بلوتوث‏هاى مستهجن و غیر اخلاقى؛ - گسترش شایعات براندازانه و یا تبلیغ علیه نظام توسط پیام‏هاى کوتاه تلفن همراه؛ - گسترش وبلاگ‏هاى براندازانه؛ یکى از شیوه‏هاى جنگ نرم در محیط‏هاى سایبر (اینترنت)، گسترش هدفمند و روزافزون وبلاگ نویسى توسط برخى افراد، گروه‏ها یا سازمان‏هاى مخالف نظام جمهورى اسلامى ایران است. وبلاگ‏هاى ساختارشکن و برانداز که معمولاً به سادگى ایجاد شده و نیاز به تخصص بالاى بلاگرها ندارد، به راحتى‏در محیط‏هاى مجازى به یک هویت مستقل تبدیل و بدون اینکه شناسایى شوند به ترویج عقاید براندازانه اقدام مى‏کنند. در این راستا افزایش تعامل و هم اندیشى میان کارشناسان وزارتخانه‏هاى اطلاعات، فناورى ارتباطات، قوه قضائیه، قوه مقننه و پلیس امنیت اجتماعى و اخلاقى ناجا و یا معاونت فرهنگى ـ اجتماعى ناجا مى‏تواند در ارتقاء اثربخشى راهکارهاى بازدارنده و یا اقدام‏هاى تنبیهى مفید واقع شود. حمایت تقنینى و مالى از تعمیق قدرت نرم نظام در محیط‏هاى مجازى یکى از شاخصه‏هاى دورنماى جنگ‏هاى پیش رو، سرمایه گذارى کشورها بر مقوله «جنگ اندیشه در محیط هاى‏مجازى » است و کشورى موفق خواهد بود که بتواند زمینه‏هاى حداکثر بهره ورى از محیط‏هاى وب با جدیدترین شیوه‏هاى دانش دیپلماسى عمومى را فراهم کند زیرا دانش افزایى و هوشمندسازى آنلاین جامعه در برابر تهدیدات نرم، آستانه مقاومت ملى و کارآمدى نظام در محیط‏هاى مجازى را ارتقاء مى‏دهد. توصیه مى‏شود برخى نهادهاى راهبردى نظام مانند وزارتخانه‏هاى اطلاعات، کشور، فرهنگ و ارشاد اسلامى، صدا و سیما، حوزه علمیه قم و سازمان تبلیغات اسلامى؛ بخشى از کارویژه‏هاى عملیاتى خود را به سمت روزآمد کردن شیوه‏هاى مقابله با تهدیدات نرم و جنگ روانى ـ رسانه‏اى متمرکز نمایند بویژه اینکه اکثریت غالب مخاطبان خبر رسانى آنلاین را اقشار فرهیخته، دانشجویان و دانش پژوهان تشکیل مى‏دهند که نقش مهمى را در نهضت نرم افزارى تولید علم و تحقق دانشگاه اسلامى بر عهده دارند. از طرفى انعکاس آنلاین مناسب تحولات خبرى و اقدام‏هاى مثبت مجلس شوراى اسلامى در محیط‏هاى وب به عنوان مهم‏ترین نهاد قانونگذارى کشور که از شاکله مردم سالارى برخوردار است، در تحکیم و انسجام بخشى به روابط جامعه با وکلاء ملت و بالتبع تقویت بنیان‏هاى مشروعیت نظام تأثیرگذار بوده و مى‏تواند گستره هم اندیشى مجازى مجلس با کانون‏هاى فکرى و شبکه نخبگان را افزایش دهد که این تعامل نرم افزارى مى‏تواند در بهینه سازى تصویب طرح و لوایح، مصوبات مجلس، بازتاب سنجى ضریب اقناع سازى مصوبات در میان نخبگان فکرى، کارآمدسازى کارویژه‏هاى تقنینى ـ نظارتى و در نهایت ارتقاء دیپلماسى پارلمانى مجلس هشتم مفید واقع شود. سازماندهى نصب دوربین‏هاى مدار بسته در نواحى جرم خیز یکى از اقدام‏هاى بازدارنده مناسب نهادهاى امنیتى ـ انتظامى؛ کنترل نامحسوس نواحى جرم خیز و یا مراکز پر تردد مانند مترو از طریق نصب سامانه‏هاى دوربین مدار بسته است که در صورت مدیریت کارآمد مى‏تواند در ثبات بخشى به امنیت اجتماعى مفید واقع شود. مقابله با ایجاد و گسترش فرقه‏هاى ساختگى یکى از توصیه‏هاى تئوریسین‏هاى دکترین براندازى نرم، فرقه سازى با هدف تضعیف وحدت ملى و انسجام اسلامى است، به طورى که هم اکنون شاهد گسترش افراد و گروه‏هایى هستیم که با عناوینى مانند ارتباط با امام زمان(عج) و یا پیامبران؛ بنیان‏هاى اعتقادى جامعه را هدف قرار داده‏اند. در این راستا وزارت اطلاعات و حوزه‏هاى علمیه به ویژه حوزه علمیه قم، نقش مهمى را در خنثى سازى تهدیدها و هوشیارى جامعه در برابر این نوع شیادان ایفا مى‏کنند. قانونمند کردن نظام جامع دیپلماسى فرهنگى جمهورى اسلامى ایران یکى از راهکارهاى تکلیف گرایى کارگزاران نظام به رهنمودهاى رهبر فرزانه انقلاب پیرامون هوشیارى مسئولین در برابر تهاجم نرم افزارى ناتوى فرهنگى؛ قانونمند کردن نظام جامع دیپلماسى فرهنگى با هم اندیشى وزارت امور خارجه، مجلس شوراى اسلامى و متولیان فرهنگى است که در صورت تحقق مى‏تواند حداکثر بهره‏ورى بهینه از ظرفیت‏ها و بالتبع عمق استراتژیک نرم افزارى نظام را توسعه دهد که برخى مصادیق آن عبارتند از: - نظام مند شدن کارویژه دیپلمات فرهنگى از رویکرد امنیت ملى وابسته‏هاى فرهنگى سفارتخانه‏ها و دفاتر فرهنگى ایران در کشورهاى خارجى؛ نقش مهمى را در عمق بخشى به اقتدار برون سیستمى و مهار تهدیدات نرم ایفا مى‏کنند. ـ هوشیارسازى متولیان فرهنگى نظام نسبت به ابزارها و شیوه‏هاى تهاجم نرم افزارى غرب؛ ـ انعکاس جنایات گروه‏هاى تروریستى بویژه سازمان منافقین در قالب عکس، تصویر، توزیع سى دى، بروشور و یا کتاب که در صورت سازماندهى مناسب مى‏تواند در تقویت تعامل میان گروه‏هاى دوستى پارلمانى ج.ا.ایران و کشورهاى میزبان براى افزایش فشار بر گروه‏هاى تروریستى مؤثر باشد؛ ـ تدوین سازوکارهاى تقنینى و اجرایى مناسب براى افزایش تعامل میان نهادهاى داخلى و شوراى ایرانیان خارج از کشور؛ ـ آشنا کردن ایرانیان و اتباع کشور میزبان با نقش مثبت و تأثیرگذار دولت و مجلس شوراى اسلامى در حوزه سازندگى و جنبش نرم افزارى تولید علم که در صورت بهره گیرى از شیوه‏هاى تبلیغاتى مناسب مى‏تواند تصاویر مناسبى را از اقتدار و رابطه سازنده دولت و مجلس در افکار اتباع کشور میزبان تداعى نماید و بخشى از سناریوى جنگ روانى ـ رسانه‏اى غرب براى ترسیم فضاى اختلاف در داخل را خنثى نماید. ـ توسعه صنعت توریسم و ترویج فرهنگ ایرانى ـ اسلامى رایزنى‏هاى فرهنگى با آشنا کردن اتباع خارجى با اماکن سیاحتى ـ زیارتى در قالب نمایش عکس، فیلم و یا توزیع بروشور، نقش مهمى را در علاقمندى جهانگردان براى سفر به جمهورى اسلامى ایران برعهده دارند که با مشاهده توسعه اقتصادى و سیاسى علیرغم تحریم‏هاى امریکا، مى‏توانند به صورت ناخود آگاه نقش سفیر جمهورى اسلامى‏ایران را در کشورشان بازى کرده و بالتبع بصورت غیر مستقیم بر تقویت قدرت نرم نظام در خارج از کشور کمک نمایند. مجلس شوراى اسلامى نیز با تصویب قوانین مناسب و هدفمند کردن برخى تسهیلات لازم، مى‏تواند قدرت مانور دیپلمات‏هاى فرهنگى براى جذب جهانگرد را افزایش دهد. مقابله با ایجاد و نشر شایعه‏هاى برانداز امروزه با گسترش فضاى رسانه‏اى، جایگاه محیط‏هاى مجازى در جنگ‏هاى روانى نامتقارن و یا شایعه پراکنى هاى‏براندازانه تقویت شده، بطورى که گسترش رسانه‏ها، وبلاگ‏ها، وب سایت‏ها، پست الکترونیکى ، پیامک‏هاى‏تلفن همراه و ... امکان ردیابى مرجع شایعه پراکنى را به کمترین میزان ممکن کاهش داده و امکان تبادل غیررسمى اخبار و اطلاعات نیز فراهم شده است. با توجه به آسیب پذیرى امنیت اجتماعى نسبت به رواج شایعات و تلاش دشمن براى ترویج شایعه‏هاى سیاسى، امنیتى، اقتصادى و اجتماعى با هدف شکاف سازى و بى اعتمادى میان جامعه و سطوح حاکمیت، شایسته است متولیان امر بویژه صدا و سیما و نهادهاى اطلاعاتى ـ امنیتى ضمن تجزیه و تحلیل شایعات برانداز و ریشه یابى آنها، نسبت به پیامدهاى ترویج آن، جامعه را آگاه نمایند. هر میزان اقدام‏هاى متقابل جمهورى اسلامى ایران ضعیف تر، ابزارها و شیوه‏هاى شایعه پراکنى دشمن قوى تر و منسجم تر و همچنین موضوع شایعه حساس برانگیزتر باشد، سرعت و ضریب تأثیر شایعه نیز افزایش مى‏یابد. آنچه مسلم است با نزدیک شدن به رقابت‏هاى انتخاباتى و یا در شرایط بحرانى، حجم و دامنه شایعه سازى‏هاى براندازانه با هدف مختل کردن ثبات نظام تصمیم گیرى و یا اختلاف افکنى میان کارگزاران نظام افزایش مى‏یابد. مقام معظم رهبری برخی ازراهکارهایی که دشمنان در جهت براندازی نظام به آن رو آورده اند، را اینگونه بر شمرده اند : 1. تضعیف و تخریب باورهای دینی. حـفـظ هـویـت فـرهـنـگـی و دیـنـی نـشـانـه ای از شـخـصـیـت و استقلال ملت‌هاو تضعیف آن نشانه وابستگی ملت‌ها است. اعتقاد به حفظ (هویت دینی ) و دفاع از آن تـا پـای جـان، نـظـام نـوپای جمهوری اسلامی را برپا کرد و آن را در برابر تهاجمات گـونـاگـون دشـمـن، مـقـاوم و پایدار نمود. اگر دشمن بتواند این اعتقاد را از ذهن مردم بزداید، مـقـاومـت‌ها و ایـثـارهـا و فداکاری‌ها هم به دنبال آن از بین خواهند رفت و کشور دوباره در سلطه اجانب قرار خواهد گرفت. آیت الله خامنه ای در این باره می‌فرماید:آنها حاضرنیستند ببینند درمقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند.13 و براین اساس تلاش دشمن این است که مردم را ازنظام اسلامی دلسرد و پایه‌های ایمان و عقیده وعمل دینی را درمردم سست کند.14 2. تضعیف ارکان نظام اسلامی بـعـد از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای خودجوش انقلابی،فعّالیت‌های خود را شروع کرده، و با الهام از رهنمودهای رهبری نظام به کار خود ادامه دادند. از جمله اهداف دشمن در جهت براندازی نظام اسلامی، تضعیف و تخریب این ارکان نظام می‌باشد که نقش مهمّی در تداوم پیروزی انقلاب ایفا می‌کردند. ازمهمترین اهداف دشمن در این زمینه تضعیف اصل ولایت فقیه بوده است. اصل ولایت فقیه به عنوان مهم ترین رکن نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌رود؛ اصلی که نظام اسلامی را یک نظام دینی قرار داده و سببِ امتیاز آن از نظام‌های مـوجـود دنـیـا شـده اسـت ؛ بـه همین دلیل این رکن مورد هجوم دشمن قرار گرفته،که گاه توسط عوامل داخلی دست به انجام آن‌ها می‌زند. رهبری دراین باره می‌فرماید. استکبار جهانی این بار تصور کرد که می‏تواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا می‏داند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئه‏های آنها نقش بر آب خواهد شد.15 ایشان درادامه می‌فرماید رهبری یعنی آن نقطه‏ای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل می‏شود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا می‏کند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا می‏کند و به مردم امید می‏دهد. در برابر توطئه سیاسی بین‏المللی می‏ایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئه‏گران قرار می‏دهد و دشمن را وادار به عقب نشینی می‏کند، رهبری در برابر اختلاف‏افکنیهای دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه می‏شود و دستها را در دست هم می‏گذارد.16 3. تضعیف روحانیت بـی‌تـردیـد حـضـور روحانیتِ آگاه و متعهد، در خیل عظیم نیروهای مردمی، نقش مهمی در پیروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـفا کرد. پیش قراولانی که در راه اعتلای کلمة اللّه و احیای اسلام ناب محمدی (ص ) از هـیـچ کـوشـشی دریغ نکرده و هم چون مراد و مقتدای خود، جان بر کف پذیرای هر گونه خـطر گردیدند. به همین دلیل هم آماج حملات دشمنان و وابستگان آن‌ها قرار گرفتند. ازاین رو رهبری می‌فرماید. دشمنان اسلام از مقابله با نظامی که منافع نامشروع استکبار را در منطقه برهم زده است، دست نخواهند کشید و با آن آشتی نخواهند کرد. تجربه‏های شکست‏خورده آنان سبب شده است که روشهای خود را در مقابله با ملت ایران پیچیده‏تر کنند و امروز به این نتیجه رسیده‏اند که برای زدن و کوبیدن انقلاب، باید به سراغ حوزه‏های علمیه و دانشگاهها و یا یک فرد معمم بروند، تا بلکه از طریق آنها به هدف خود برسند، اما توطئه‏گران از بیداری حوزه و دانشگاه و هوشیاری بزرگان این کشور غافل بودند.17 4. القای ناکارآمدی دین القای ناکارآمدی دین، از سوژه‌های مهمی بود که در جهت از بین بردن هویت دینی نظام اسلامی توسط بیگانگان در دستور کار قرار گرفت. طرح شبهاتی در خصوص محدودیت قلمرو احکام دیـنـی و نفی جاودانگی احکام اسلامی، نمونه ای از این حرکت دشمن در جهت القای ناکارآمدی دین محسوب می‌گردد که در ذیل به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود. اسلامِ هزار و چهارصد سال پیش در مورد مفاهیم اجتماعی امروز نظر ندارد و اگر هم مطلبی داشته باشد قرائت‌ها از آن متفاوت است و در تعارضِ با هم، همه ساقط می‌شوند. فـقـه قـابـلیـت اجـرا در هـمـه زمـان‌ها را نـدارد و حکومت دینی به معنی اجرای احکام شریعت نیست : استکبار در سی سال اخیر همه امکانات سیاسی ـ اقتصادی و نظامی خود را برای نابود کردن انقلاب اسلامی به کار گرفته است اما به این نتیجه رسیده که حمایت بی دریغ ملت و اتکای نظام اسلامی به ایمان عمیق مردم، از بین بردن جمهوری اسلامی را ناممکن کرده است و به همین علت با همه توان، خنثی کردن وجهه ضداستکباری و کاهش محتوای دینی و روح انقلابی نظام را دنبال می‌کند که این واقعیت هوشیاری کامل ملت و مسئولان را می‌طلبد18 5. تفکیک دین از سیاست پـیـروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـران توانست معادلات سیاسی جهان را برهم زده و با ارائه نوعی حـکـومـت دینی، دین را در تمام عرصه‌ها مطرح کند. ظهور این حکومت دینی که بیانگر جامعیت دین اسلام بود، بیگانگان را به فکر مقابله با این جریان دینی انداخت. دشمنان اسلام درطول یک قرن و نیم گذشته سعی کرده بودند اسلام رابه طورکلی ازعرصه زندگی جامعه بیرون رانده و باطرح نظریه جدایی دین ازسیاست، دینداری رافقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصی قلمداد کنند و با حذف اسلام ازصحنه سیاست جهان، کشورهای اسلامی راعرصه غارتگری‌ها و تاخت و تازهای سیاسی خود نمایند.19 6. شکست و نابودی اسلام و نظام اسلامی ایـمـان و بـاورهـای دیـنـی مـسـلمـانـان هـمـواره مـهم ترین نقش در پیروزی مسلمانان و حفظ روحیه ایستادگی و مقاومت ملت‌های مورد ستم بوده است. باید اذعان کرد پیروزی انقلاب اسلامی نوید حضور دوباره دین و نظام مبتنی بر احکام دینی را بشارت داد. تـاریـخ گـواه خـوبـی بـر این ادعا است که استکبار جهانی و وابستگانش نسبت به انقلاب‌ها و نـهـضـت‌هایـی کـه مـبـتنی بر مکتب بوده اند سخت دشمنی کرده، حیات این انقلاب‌ها را مساوی با زوال و نابودی خود می‌دانند. آنچه که بدخواهان ودشمنان این ملت درپی آن هستند، سلب این انگیزه وایمان ازمردم است20 برخی از شیوه‌های دشمن در مبارزه با نظام اسلامی در بیانات مقام معظم رهبری : در مـوضـوع دشمن شناسی، تـوجه به شیوه و روش دشمنان در جهت براندازی نظام اسلامی بسیار مهم است. ازمهمترین شیوه دشمن عبارتند از: 1. تحقیر فرهنگ اسلامی دشمن به خوبی درک کرده است که اگر ملتی از نظر فرهنگی، اتکاء به فرهنگ خود نداشته باشد زمینه فروپاشی استقلال فکری آن‌ها و در نتیجه پذیرفتن همه نوع زمینه‌های استعماری توسط آنان، فراهم خواهد بود. رهبر انقلاب، تهاجم و شبیخون فرهنگی را از جمله علائم تلاش جبهه استکبار برای بی محتوا کردن نظام اسلامی خوانده و تأکید کرد درک هوشمندانه این موضوع و دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی، وظیفه اینجانب و مردم است که به فضل الهی، مردم، امروز با هوشیاری، درک بالا و قدرت تحلیلِ تحسین برانگیز، در صحنه حاضرند21 2. استفاده از روش‌های گوناگون تبلیغی تـبـلیغات و جنگ روانی از کارآمدترین روش‌های دشمن برای دست یابی مجدد به منافع از دست رفته خود در ایران است. رهبری می‌فرماید. یکی ازتوطئه‌ها و تهدید‌های دشمن، ایجاد اختلاف بین و دردرون کشورهای اسلامی است. در واقع، بهترین ابزار و وسیله‌ای که دشمن دراختیاردارد، این است که بین مسلمین اختلاف ایجاد کند22 3. ترویج آزادی وارداتی از شیوه‌های دیگر دشمن در جهت رسیدن به مقاصد و نیات پلید خویش، ترویج آزادی وارداتی (اشـاعـه بـی بـنـد و بـاری و فـساد) می‌باشد. جریان تاریخی فروپاشی تمدن اسلامی در (اندلس ) سند گویایی است که پرده از حرکات پنهانی دشمن برمی دارد. مقام معظم رهبری معتقد است درتفکر اسلامی و مکاتب غربی تفاوتهای اصولی واساسی دربیان مرزهای آزادی و تعیین چارچوب ان وجود دارد. و اگر بخواهیم نسبتی بین تفاوت آزادی درغرب و اسلام ارائه دهیم این نسبت عموم و خصوصی من وجه خواهد بود. درتفکر اسلامی و مکاتب غربی تفاوت‌های اصولی و اساسی دربیان مرزهای آزادی و تعیین چارچوب آن وجود دارد.... اسلام در برخی از زمینه‌ها دایره را از این محدودتر می‌کند و در بعضی از زمینه‌ها آن را گسترش می‌دهد و به اصطلاح طلبگی‌، بین نظر اسلام و نظر رایج دردنیای غرب درباب، آزادی، عموم و خصوص من وجه است. دربرخی ازچیزها مانظر غرب رابسیار محدود، تنگ بینانه و دربعضی ازامور آن رابیش ازحد وسعت یافته و نزدیک به بی بند و باری می‌دانیم 23 ایشان می‌فرماید یک انسان برای اینکه آزاد باشد کافی نیست که زیرسلطه انسان دیگر یا حکومت جبارنباشد، بلکه لازم است که زیر سلطه قوه غضبیه و شهویه خودش هم نباشد انسانی که براثر ضعف،ترس، طمع، حرص و شهوات نفسانی مجبور می‌شود تحمیلات و محدودیتهایی را قبول کند آن انسان هم درحقیقت آزاد نیست24 4. تفرقه افکنی از قدیمی ترین و مؤ ثرترین شگردها و شیوه‌ها جهت مقابله با یک حکومت و در نهایت براندازی آن، ایجاد (تفرقه ) در بین اقشار گوناگون آن ملت می‌باشد. دشمنان جمهوری اسلامی، از همان آغاز، به این شیوه روی آوردند.رهبری می‌فرماید. استکبارتلاش می‌کند تک تک دولت‌ها و حکومت‌های اسلامی را با چیزهای جزیی و با وعده ای واهی ازبدنه دنیای اسلام جدا کند ووضع همین چیزی می‌شود که هم اینک درجهان اسلام وجود دارد25 5. ایجاد ناامنی و هرج و مرج از دیگر شیوه‌های دشمن جهت مقابله با نظام اسلامی، ایجاد ناامنی و هرج و مرج می‌باشد. ایجاد نـاامـنـی زمـیـنـه مـنـاسـبـی بـرای تـضـعـیـف روحـیـه مـقاومت و ایستادگی مردم خواهد بود و توجه کارگزاران نظام را از موضوعات کلیدی و اصلی به موضوعات فرعی و جنبی سوق می‌دهد. دلسـرد و ناامید کردن مردم، ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به مسؤ ولان نظام، اعلام وجود مشکلات، مـوانـع و تـنـگـناهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی و القای این که این مشکلات حـل نـشـدنی است، برخی از مواردی است که با پیروزی انقلاب اسلامی از طریق دشمن، در جهت ایـجاد ناامنی به کار گرفته شد. امروزاگر دردنیا ظلم وجود دارد، اگرسلطه وجود دارد، امروز اگرتمدن خشن غربی، دنیا را پرکرده است وغارت اموال ملتها به وسیله مراکز جهانی وجود دارد، اینها به خاطر وجود هرج ومرج وانزوای اخلاق انسانی است26 6. به کارگیری ابزاری روشنفکرنماها و احزاب بـرجـسـتـه تـریـن ویـژگـی انـقـلاب اسـلامـی ایران، احیای هویت دینی بود که با رهبری‌های خردمندانه امام به ثمر نشست. دشمن که برای نابودی این هویت دینی از همه ترفندها و حیله‌ها اسـتـفـاده کـرده بـود، ایـن بـار بـه فـکـر اسـتـخـدام تـعـلیـم یـافـتـگـانِ فـرهـنـگ غرب، یعنی روشـنـفـکـرنـمـاهـای وابـسـته افتاد. این افراد وابسته که توسط بیگانگان انتخاب می‌شوند، نسل جوان را آماج تیرهای زهرآگین استعمار قرار می‌دهند و ضمن دفاع از فرهنگ غربی و ره آورد آن، دیـن و فرهنگ دینی را زیر سؤ ال می‌برند. رهبری در مورد روشنفکر درایران می‌فرماید: من بارها گفته‏ام که روشنفکری در ایران، بیمار متولّد شد. مقوله روشنفکری، با خصوصیاتی که در عالم تحقّق و واقعیت دارد - که در آن، فکر علمی، نگاه به آینده، فرزانگی، هوشمندی، احساس درد در مسائل اجتماعی و بخصوص آنچه که مربوط به فرهنگ است، مستتر است - در کشور ما بیمار و ناسالم و معیوب متولّد شد. چرا؟ چون کسانی که روشنفکران اوّلِ تاریخ ما هستند، آدمهایی ناسالمند.27 برخی از راه حل‌های مبارزه با دشمن در بیانات مقام معظم رهبری : از مهمترین راه حل مبارزه با دشمن ازمنظر و نگاه رهبری، توجه به سه اصل اساسی است: 1. هوشیاری و درک موقعیت 2. جرأت اقدام و نترسیدن از سختی‌ها و خطرها 3. ایمان و امید به آینده ایشان نسبت به این سه اصل می‌فرماید هوشیاری و درک موقعیت ـ جرأت اقدام و نترسیدن از سختی‌ها و خطرها ـ و ایمان و امید به آینده سه درس مهم [هستند] این درسهای مهم، راهگشای امروز و آینده ملت و کشور است.28 ایشان از یک طرف از مردم می‌خواهد که هوشیار باشند زیرا دشمن گاهی با ده واسطه یک فرد ساده لوح و بیچاره‏ای را تحریک می‏کند که حرفی را بزند و یا موضعگیری غلط و ناشیانه‏ای را انجام دهد؛ و ممکن است چنین فردی، حتی خودش هم نداند که عامل دشمن است. بنا بر این باید هوشیار بود؛ و من امیدوارم که ملت ایران در شناخت دشمن اشتباه نکند. دشمن، استکبار جهانی است. دشمن، آمریکاست و دشمن، صهیونیستها هستند.29 و از طرف دیگرعلاوه برهوشیاری وآگاهی مردم، آمادگی لازم جهت مبارزه با دشمنان اسلام را داشته باشند. ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روشهای خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیده‏تر می‏کند، باید بر هوشیاری و آگاهی خود بیفزاید و با آمادگی معنوی، فکری، سیاسی و حفظ وحدت و اتصال و ارتباط با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند.30 نتیجه گیرى نـتـیـجـه آن که براندازى نرم ، براى نظام مقدس اسلامى و آزاد ما، خطرى جدى و اساسى است . باید آن را مهم شمرد و با دقت و ظرافت به خنثى سازى پرداخت . در این مسیر مقدس مـهـم تـریـن قـدم هـا عـبـارت انـد از: تـقویت اتحاد خودى ها و تضعیف اتحاد مخالفان نظام اسـلامـى ، جـدیـت در نـظـارت ، تاءیید صلاحیت ، حفاظت اطلاعات و حراست ها، تقویت دروس عـقـیـدتـى سـیـاسى (با تاءکید بر درس اخلاق )، زیر نظر گرفتن رفتارهاى مخالفان نظام و خنثى سازى سریع شایعات دشمن ، افزایش آگاهى هاى مردم و تقویت روحیه امید و پـایـدارى در بـین آنان ، اطاعت از رهبرى و همراهى با روحانیت متعهد در خط رهبرى ، تلاش بـراى جـذب مـجـدد کـسانى که از نظام اسلامى کدورت پیدا کرده اند و مبارزه با معضلات اقتصادى نظیر بیکارى ، تورم و فساد ادارى .

منابع:
1:« سایت تبیان »
2:«سایت عملیات روانی»
3. دانشگاه و رسالت افسران جنگ نرم ؛ http://www.rajanews.com/detail.asp?id=36901
4. جنگ نرم آمریکا علیه ایران؛ چیستی و چرایی..http://www.farhangnews.ir/Site/Default.aspx?tabid=2&CId=24&

جنگ نرم در یک نگاه

جنگ نرم در یک نگاه


● نویسنده: ذبیح الله - تجری غریب آبادی 

  مقدمه
بررسی تاریخی جنگ ها نشان می دهد که تا سال 1945 غالب جنگ ها جنگ سخت بود و پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب شاهد دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق هستیم که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ سرد مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم می باشد که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدید های سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می کردند.
با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.
جنگ نرم در قالب های مختلف مثل: انقلاب مخملی، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی، جنگ رسانه ای و... و با استفاده از ابزار رسانه ای (رادیو، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها مانند اوکراین، گرجستان، تغییر دهد.
با توجه به غالب بودئن جنگ نرم در عصر حاضر، اهمیت، پیچیدگی و صورت های مختلف آن که با استفاده از ابزارهای رسانه ای روز منجر به تغییرات تدریجی و گسترده در حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها می شود باید شناخت درستی از ویژگی ها، خصوصیات، اهداف، ابزارها، تاکتیک ها و راه های مقابله با آن داشته باشیم.
جنگ یکی از دیر پاترین پدیده های جامعه انسانی است و از دیر باز تاکنون جامعه ای را نمی توان یافت که به گونه ای درگیر جنگ نبوده باشد این پدیده برای بشریت دو رویه داشته است، تلخی ها و شیرینی ها، زهرها و پادزهرها، نیش ها و بدبختی هاو نیک بختی ها با این وجود در خصوص علل و انگیزه های آن دیدگاه های ونظریاتی بسیار متفاوت وجود دارد که منجر به تعاریف و تقسیم بندی های متفاوت از هم شده است.

تعریف جنگ
از جنگ، تعریف واحدی نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه علوم انسانی، مفهوم یکسانی وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشه‏ای جنگ را به گونه‏ای تعریف می‏کند که با تعریف دیگری ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقه‏بندی و انواع آن را نیز پدید می‏آورد.
به اعتقاد آلن بیرو: «واژه ی جنگ از ریشه ی آلمانی werra گرفته شده که به معنای آزمون نیرو با استفاده از اسلحه بین ملت ها(جنگ خارجی) یـا گروه های رقیب در داخل یک کشور (جنگ داخلی) صورت می گیرد.»
بنابراین
جنگ ستیزه ی خشن و منظمی است که بین دو یا چند اجتماع مستقل در می گیرد.
گاستون بوتول پس از برشمردن تعدادی از ویژگی های جنگ ها تعریفی از جنگ را ارایه می دهد:
جنگ مبارزه ی مسلحانه و خونین بین گروه های سازمان یافته است.

تقسیم بندی های جنگ
به عقیده پیترمی یر همراه با تکامل اجتماعی جوامع بشری و پا به پای تحولات سیاسی ٬ اقتصادی علل و انگیزه ها و اشکال و اهداف جنگها نیز تغییرمی کنند و دگرگون می شوند به عنوان مثال بر اساس هدف، جنگ به جنگهای عادلانه و غیرعادلانه؛(3) بر مبنای مقیاسهای جغرافیایی، به جنگهای محلّی، منطقه‏ای، فرامنطقه‏ای و جهانی (عمومی)؛ با توجه به انضباط و تاکتیک، به جنگهای منظم (کلاسیک) و نامنظم (چریکی)؛ بر اساس سطح جغرافیایی، به جنگهای دریایی، هوایی و زمینی؛ بر اساس قلمرو، به جنگهای داخلی و خارجی تقسیم می‏شوند.(4) همچنین جنگها بر مبنای نوع ابزار، به جنگهای هسته‏ای و غیر هسته‏ای قابل تقسیم است.
اما نوعی دیگری از تقسیم بندی از جنگ وجود دارد که به اندازه تاریخ بشر قدمت دارد و فقط ممکن است غلبه با یکی از آنها باشد و که عبارت است از
1- جنگ سخت
2- جنگ سرد
3- جنگ نرم
مثلا در دوره ای غلبه با جنگ سخت بوده اما در عین حال جنگ سرد یا جنگ سخت همزمان با آن وجود داشته است.
بررسی مقوله جنگ و منازعات میان کشورها نیز نشان می دهد که تا پایان جنگ جهانی دوم، غلبه با جنگ های سخت متکی بر قدرت سخت است، لکن از این تاریخ به بعد انواع جنگ های دیگر د رکنار جنگ سخت موضوعیت پیدا می کند. در یک بررسی اجمالی می توان می توان این جنگ ها را به صورت زیر دسته بندی کرد:

جنگ سختتا پایان جنگ جهانی دوم(1945م) غلبه با این نوع جنگها می باشد. جنگ سخت متکی بر قدرت سخت نظامی _ امنیتی است.

جنگ سرد(نیمه سخت)
در دوره نظام دو قطبی، از پایان جنگ جهانی دوم تا مقطع فروپاشی شوروی سابق(1991م) این جنگ شکل گرفته و متکی بر تهدیدات نیمه سخت بود. البته در این دوره جنگ های سختی همانند جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با حمایت قدرت های غربی شکل گرفت وبه مدت هشت سال به طول انجامید.

جنگ نرم
این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد، در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان، گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزاررسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت زدایی گردید و از طریق جنبش های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.
لیکن با توجه به غالب بودن جنگ نرم در عصر حاضر از یکسو، پیچدگی، تاثیرگذاری، ماهیت و عملکرد آن در سطح جامعه باید بدانیم که جنگ نرم چیست و دارای چه ماهیتی می باشد؟ اهداف در جنگ نرم کدامند و دشمنان با چه ابزار و ساز و کاری به دنبال دستیابی به این اهداف است؟ بازیگران جنگ نرم چه کسانی هستند و چگونه باید آنان را شناخت؟ جنگ نرم دارای چه ویژگی هایی هست و از چه مولفه هایی برخوردار است؟ و در نهایت چگونه باید با جنگ نرم مقابله کرد؟

تعریف جنگ نرم
مفهوم جنگ نرم Soft Warfare که در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) مورد استفاده واقع می شود دارای تعریفی واحد که مورد پذیرش همگان باشد نیست و تا حدی تلقی و برداشت افراد، جریان ها و دولت های گوناگون از جنگ نرم متفاوت است.
جان کالینز، تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند.
ارتش ایالات متحده در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی در حوزه “قدرت نرم” نسبت می دهند. وی در سال1990 میلادی در مجله “سیاست خارجی” شماره 80، قدرت نرم را “توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران” تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی پروفسور حمید مولانا در سال1986 در کتاب “اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل” به آن اشاره کرده بود. با این وجود مهمترین کتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال2004، تحت عنوان “قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی” منتشر نمود.
بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است.
به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است.
در یک تعریف کامل تر می توان گفت، جنگ نرم یک اقدام پیچیده و پنهان متشکل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در کشورهای هدف است
البته تعاریف دیگری نیز از جنگ نرم بعمل آمده که جهت مزید آگاهی ایفاد می گردد:
1- جنگ تغییر باورها، استحاله عقاید و جابجایی دیدگاهها با نگاههای رسانه های استکباریست!!
2- جنگ مغزهاست، نه مرزها! جنگ دیدگاههاست، نه قرارگاهها!
3- جنگ تقدس زدایی از ارزشها و شبهه افکنی در اذهان است!
4- جنگ تغییر گروههای مرجع و شکل دهی تضادهای جدید اجتماعی است!
5- جنگ تخریب اعتمادهای موجود به ارکان و مسئولان حاکمیت در ابعاد مشروعیت و کارآمدی!
6- جنگ تغییر و جابجایی مفاهیم زشت و زیبا در فرهنگ جامعه و آسان سازی ترویج انحرافات!
7- جنگ هنجارشکنانه، ترویج نافرمانیهای مدنی و تکمیل حلقه مقاومت جامعه در برابر حاکمیت!
8- جنگ تغییر ذائقه ها و شکاف بخشی کاذب فرهنگی بین نسلها!
9- جنگ توسعه مکاتب کاذب اجتماعی، عرفانی، اقتصادی و غیره!
10- جنگ ساماندهی جدید نیروهای اجتماعی در قالب N.G.O و بهره برداری سیاسی از آنها!

پیشینه تاریخی جنگ نرم
نگاهی به گذشته‌ی جنگ نرم نشان می‌دهد که در طول تاریخ بشر، از همان ابتدا که جنگ سخت آغاز شد، عملیات روانی یا جنگ نرم نیز صورت می‌گرفته تا از شورش‌هایی که در مناطق تسخیر شده به‌وجود می‌آمده، جلوگیری شود. زمانی که چنگیزخان قصد حمله به منطقه‌ای را داشت، موجی از هراس در آن کشور پخش می‌شد. تجّاری که از مناطق تحت کنترل چنگیزخان می‌آمدند، برای دیگران تعریف می‌کردند که او چگونه با مردم برخورد می‌کند و کشتارها به چه صورت است و اگر شخصی مقاومت کند، نابود می‌شود. بدین ترتیب پیش از ورود چنگیزخان به هر منطقه، روحیه‌ی مردم شکسته شده بود.
رومیان و یا اسکندر از مناطقی که در جنگ‌ها عبور می‌کردند، خودها و زره‌های بزرگی را که چند برابر انسان معمولی بود طراحی کرده و آن‌ها را عمداً در مسیر جا می‌گذاشتند تا لشکریان مقابل، تصور کنند سربازان آن‌ها غول پیکرند و عملاً روحیه‌ی مقامت طرف مقابل را تحت تأثیر قرار داده و وحشت را گسترش می‌دادند. بنابراین هر حرکتی که روحیه‌ی یک ملت را هدف گیرد، عملیات و جنگ نرم و نوعی اعمال قدرت نرم است.
. اولین کسی که روی این مسئله کا رکرده است، «سان تزو» است که در کتاب «هنر جنگ» نکته ای را مطرح می کند و می گوید: «می شود جنگید، اما مهم ترین کار این است که شما در یک نبرد بدون جنگ، پیروزی را به دست بیاورید!» چیزی که او مد نظر قرارداده، همان عملیات روانی و جنگ نرم است. باید به استراتژی های رقیب و روحیه او حمله کرد؛ به گونه ای که آنها بپذیرند که شکست خواهند خورد. اگر کسی در ذهنش بپذیرد که شکست می خورد، حتما در دنیای واقع نیز شکست خواهد خورد. زیرا آنچه فرد را به مقاومت تشویق می کند، روحیه است.
از سوی دیگر، هزینه‌ی جنگ نرم بسیار کم‌تر از جنگ سخت است. به معاویه می‌گفتند: چرا این‌همه پول برای خرید افراد و تبلیغات خرج می‌کنی؟ یکی از پاسخ‌های معاویه این بود که هزینه‌ی جنگ، بسیار بیشتر از این است. بنابراین معاویه نیز به گونه‌ای عملیات نرم انجام می‌داد اما امروزه به شکل علمی به این قضیه پرداخته می‌شود.

دلایل استفاده از جنگ نرم
انتشار مقاله مشهور جوزف نای نظریه پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policyدر سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.
براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.
در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.
هم اکنون کشورهای استکباری به این نتیجه رسیده اند که همان گونه که استعمار به شیوه های قدیم، دیگر جواب گوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمی توان موفقیت های موردنظر را کسب کرد. بنابراین سعی می کنند با تمرکز بر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و در واقع با گشودن جبهه جنگ نرم، به اهداف خود برسند.
بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد (و از سوی دیگر نشان دهنده، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.

تفاوت های جنگ نرم و جنگ سخت
1- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی که حوزه‌ تهدید سخت امنیتی و نظامی می‌باشد؛
2- تهدیدهای نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازه‌گیری آن مشکل است، در حالی که تهدیدهای سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و می‌توان آن را با ارائه برخی از معیارها اندازه‌گیری کرد؛
3- روش اعمال تهدیدهای سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی که در نرم، از روش القاء و اقناع بهره‌گیری می‌شود. و تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در تهدید نرم، هدف تاثیر‌گذاری بر انتخاب‌ها، فرآیند تصمیم‌گیری و الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویت‌های فرهنگی است؛
4- مفهوم امنیت در رویکردهای نرم شامل امنیت ارزش‌ها و هویت‌های اجتماعی می‌شود، در حالی که این مفهوم در رویکردهای سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی می‌گردد.
5- تهدیدهای سخت، محسوس و همراه با واکنش برانگیختن است، در حالی که تهدیدهای نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عکس‌العمل است.
6- مرجع امنیت در حوزه تهدیدهای سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالی که مرجع امنیت در تهدیدهای نرم محیط فروملی و فراملی (هویت‌های فروملی و جهانی) است؛
7- کاربرد تهدید سخت در رویکرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظام‌های سیاسی- امنیتی مخالف یا معارض است، در حالی که کاربرد تهدید نرم در رویکردهای امنیتی جدید علیه نظام‌های سیاسی مخالف یا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگوهای رفتاری نظام‌های لیبرال و دموکراسی تلقی می‌شود.
جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتا هدف غایی هر دو آنها تغییر کامل نظام سیاسی یک کشور است که البته با اهداف محدودتر هم انجام می گیرد. در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال می کنند و این وجه مشترک آنهاست، در هر صورت هدف اصلی این جنگ، اعمال فشار برای ایجاد تغییر در اصول و رفتار یک نظام و یا به طور خاص تغییر خود نظام است.

اهداف جنگ نرم
اهداف جنگ نرم می تواند به اهدافی که بانی راه اندازی جنگ نرم آن را دنبال می کند، نیز وابسته باشد. این اهداف را می توان به چند شیوه تقسیم بندی کرد. در یک شیوه می توان آن را به اهداف بلند مدت و اهداف میان مدت تقسیم بندی کرد.
از زاویه ای دیگر، می توان اهداف را به مقاصد استراتژیک و مقاصد تاکتیکی، تقسیم کرد که البته شرح هر کدام از آنها و یافتن مصادیق شان فرصت و مجال دیگری می طلبد و از حوصله بحث خارج است.
به هر روی، با توجه به ماهیت اصلی جنگ نرم می توان تا حدودی به نرخی از مهمترین اهداف آن اشاره کرد:
1- استحاله فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است.
2- استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.
3- ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی.
4- اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور.
5- ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور.
6- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.
7- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.
8- ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.
9- تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و...
10- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.
11- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز.
جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.


ابزارهای جنگ نرم
جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام می گیرد. بنابراین تمامی ابزارهای حامل قدرت نرم را باید به عنوان ابزارهای جنگ نرم مورد توجه و شناسایی قرار داد. این ابزارها انتقال دهنده پیام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاری برای انتقال پیام از یک نقطه به نقطه دیگر هستیم. رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبکه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می آیند.
با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده می شود می توان گفت که به همان نسبت نیز گروه های مختلفی را مورد هدف و مبارزه قرار می دهد.

چه افراد و تشکل هایی هدف جنگ نرم هستند؟
همه افراد جامعه می توانند بخش های مشخصی باشند که مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته این موضوع وابسته به هدفی است که بانی جنگ نرم آن را دنبال می کند. اقشار مورد نظر بانیان جنگ نرم بستگی به هدف آنها دارد که میان مدت است یا عمومی و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر می گیرند اما در حالت کلی می توان گفت که گروه های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده های مردم هستند. نخبگان نیروهای میانی را تشکیل می دهند و می توانند به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان یک حکومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگی ذهنی خود، می توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را درهم بشکنند.
در بعضی موارد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثیرگذار را مورد هدف قرار می دهند و از آن گروه یا فرد برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند. مانند استفاده از قومیت های مختلف یا خواص و نخبگان فرهنگی وعلمی.
با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزارهای رسانه ای، فرهنگی و علمی استفاده می شود پوشش آن برای طبقات مختلف بیشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه ای می تواند توده های مردم را تحت تأثیر قرار بدهد و به همین شکل در جنگ علمی نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ های نرم وابسته به هدف جنگ های نرم نیستند بلکه به دلیل اینکه در جنگ نرم ابزارهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد در نتیجه افراد بیشتری درگیر می شوند اما در جنگ سخت که تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامی است تنها گروه های نظامی (و در موارد معدودی غیر نظامیان) در طرف مقابله قرارمی گیرند.
در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.

تاکتیک های جنگ نرم

1- برچسب زدن
بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند

2- تلطیف و تنویر
از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.

3- انتقال
انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود.

4- تصدیق
تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.

5- شایعه
شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد.

6- کلی گویی
«محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است. اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می شوند»

7- دروغ بزرگ
این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می گیرد.

8- پاره حقیقت گویی
گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد.

9- انسانیت زدایی و اهریمن سازی
یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت زدایی» است. چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد.

10- ارائه پیشگویی های فاجعه آمیز
در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی گویی، پاره حقیقت گویی، اهریمن سازی و...) به ارائه پیشگویی های مصیبت بار می پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند.

11- قطره چکانی
در تاکتیک قطره چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.

12- حذف (سانسور
در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود.

13- جاذبه های جنسی
استفاده از نمادهای اروتیکال از تاکتیک های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می گیرند.

14- ماساژ پیام
در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند. در واقع در این متد، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.

15- ایجاد تفرقه و تضاد
ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.

16- ترور شخصیت
در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند.
دشمنان انقلاب و نظام اسلامی با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند.

17- تکرار
برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند

18- توسل به ترس و ایجاد رعب
در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند.

19- مبالغه
مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند.
غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.

20- مغالطه
مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه، شخص یا محصول ارائه داد.
متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند. این روش، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند

اصول و روش های مقابله با جنگ نرم
اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره گیری از سازو کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجمتاعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.
در این خصوص حمید رسایی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، می گوید: «برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افکار عمومی است.»
دکتر رضی قائم مقام اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی معتقد است
«برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغ‌پردازی رسانه‌های خارجی، آگاه کنیم.»
به گفته قائم مقام اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های اسلامی، این دو مهم فقط با تقویت رسانه‌های خودی و تلاش برای بین‌المللی کردن این رسانه‌ها، میسر است.»
او می‌افزاید: «دیپلماسی رسانه‌ای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق می‌یابد؛ یکی مدیریت رسانه‌ها توسط سازمان‌های دیپلماتیک رسمی کشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاست‌های کلان کشورها.»

١ - تبدیل جنگ نرم دشمن به فرصتی برای افزایش قدرت نرم
هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود.
به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسه آفرینی ها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حکومت» بدانیم که در راهپیمایی ده ها میلیونی در ٢٢ بهمن امسال در سراسر کشور، برای طراحان جنگ نرم
پیامی روشن داشت.
همچنین از منابع قدرت نرم ملت ایران می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- در اختیار داشتن افراد دانشمند، خلاق و باهوش؛
- داشتن تحصیل کردگان زیاد؛
- تراز بالای دانایی و نرخ سواد دانشگاهی؛
- اراده و عزم ملی برای پیشرفت و آبادانی کشور؛
- وجود اقشار مختلف با انگیزه و دارای شوق که از روحیه ملی و حماسی برخوردارند.

٢- خلع سلاح روانی اپوزیسیون
اپوزیسیون همواره در پی آن است تا با شعارهای جذاب و وعده بهبود شرایط زندگی، توده مردم را جذب کند.
چنان چه نظام حاکم چنین شرایطی را بر شهروندانش فراهم سازد، زمینه جذب مردم توسط اپوزیسیون را از میان برداشته و جنگ روانی دشمن
خنثی می شود.

٣- گسترش دامنه و شمول فعالیت های فرهنگی و افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان
نبرد فرهنگی را با نبرد فرهنگی می شود پاسخ داد.
از سوی دیگر، یکی از عرصه های جهاد که امروز همه نخبگان فکری، هنرمندان، روشنفکران و بسیجیان بایستی وارد آن شوند، عرصه جهاد و مقابله با افکار و فرهنگ غلط انحرافی است.

٤- استفاده از دیپلماسی عمومی
یکی از منابع قدرت نرم و نیرومند هر کشوری استفاده از دیپلماسی عمومی در صحنه بین المللی است. به همین سبب، اگر دولتی مقتدر از مؤلفه ها و عناصر دیپلماسی عمومی به درستی و به موقع توسط دیپلمات های زبده، آگاه به تغییر و تحولات جهانی استفاده کند، قدرت نرم را تقویت کرده و از سوی دیگر بر توانایی خود جهت مقابله با جنگ نرم می افزاید. برعکس، اگر در چندین کشور جهان فاقد سفیر باشد، از این ابزار قدرت نرم غفلت
ورزیده است.

٥- استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیت ها
اقلیت های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت ورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقه ای یکی از میدان های فعالیت خود را در کشورهایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار می دهند.
اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجه های لازم در قالب طرح های توسعه همه جانبه خصوصا طرح های اشتغال زا و به کارگیری مدیریت های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می توانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند.

٦- عملیات روانی متقابل
در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می کنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یکی از روش های مقابله باشد.

نتیجه گیری
1- از جنگ، تعریف واحدی نشده است. اصولاً از هیچ واژه مربوط به حوزه علوم انسانی، مفهوم یکسانی وجود ندارد؛ از این رو، هرکس و هر اندیشه‏ای جنگ را به گونه‏ای تعریف می‏کند که با تعریف دیگری ناسازگار است. تعدد در تعریف جنگ، تنوع در طبقه‏بندی و انواع آن را نیز پدید می‏آورد
2- اما نوعی دیگری از تقسیم بندی از جنگ وجود دارد که به اندازه تاریخ بشر قدمت دارد و فقط ممکن است غلبه با یکی از آنها باشد و که عبارت است از 1- جنگ سخت 2- جنگ سرد 3- جنگ نرم. بررسی مقوله جنگ و منازعات میان کشورها نیز نشان می دهد که تا پایان جنگ جهانی دوم، غلبه با جنگ های سخت متکی بر قدرت سخت است، لکن از این تاریخ به بعد انواع جنگ های دیگر د رکنار جنگ سخت موضوعیت پیدا می کند
3- جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است
4- نگاهی به گذشته‌ی جنگ نرم نشان می‌دهد که در طول تاریخ بشر، از همان ابتدا که جنگ سخت آغاز شد، عملیات روانی یا جنگ نرم نیز صورت می‌گرفته تا از شورش‌هایی که در مناطق تسخیر شده به‌وجود می‌آمده، جلوگیری شود
5- رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبکه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می آیند.
6- اهداف جنگ نرم می تواند به اهدافی که بانی راه اندازی جنگ نرم آن را دنبال می کند، نیز وابسته باشد. این اهداف را می توان به چند شیوه تقسیم بندی کرد. در یک شیوه می توان آن را به اهداف بلند مدت و اهداف میان مدت تقسیم بندی کرد.از زاویه ای دیگر، می توان اهداف را به مقاصد استراتژیک و مقاصد تاکتیکی، تقسیم کرد
7- رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبکه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می آیند.
8- تاکتیک های جنگ نرم شامل: برچسب زدن تلطیف و تنویر، انتقال، تصدیق، ، شایعه، کلی گویی، دروغ بزرگ، پاره حقیقت گویی، انسانیت زدایی و اهریمن سازی، ارائه پیشگویی های فاجعه آمیز، ، قطره چکانی، حذف (سانسور)، جاذبه های جنسی، ماساژ پیام، ایجاد تفرقه و تضاد و.............. می باشد.

منابع:
- جنگ در نظام حقوقی اسلام، www.yasinmedia.com
- . تعاریف جنگ، حسن بارونیان، www.news.navideshhad.com
- جنگ تحمیلی، منبع پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدسdsrc.ir، WWW.
- تعاریف جنگ، حسن بارونیان، news.navideshhad.com
- ادیبی سده ٬ مهدی ٬ جامعه شناسی جنگ و نیروهای نظامی، www.tahgig.com
- جنگ تحمیلی، منبع پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدسdsrc.i.
- امیر حسین حیدری، عملیات روانی: www.sad-khatere.persianblog.ir
- مفهوم‌شناسی و ماهیت جنگ نرم، هفته‌نامه صبح صادق - - 30/09/1388 - - شماره 425 - - صفحه 8
- تبیین مفهومی، پیشینه تاریخی و تاکتیکهای جنگ نرم نبردی به قدمت تاریخ بشر، محمد قربانی گلشن آبادی، روزنامه رسالت، 2/8/82.
- حسین صبا، جنگ نرم هنر پیرزی بدون جنگ، www.imamkhamenei.ning.com
- جنگ نرم حربه جدید استکبار جهانی، www.angizeh.blogfa.com
- امیر محبیان، کالبدشکافی روش‌ها؛ از فریب تا سبک زندگی، www.farsi.khamenei.ir
- حسین صبا، جنگ نرم هنر پیرزی بدون جنگ، www.irnon.com
- امیر محبیان، کالبدشکافی روش‌ها؛ از فریب تا سبک زندگی، www.farsi.khamenei.ir
- جنگ نرم چیست؟ جنگی کم هزینه اما خطرناک www.aftab.ir)
- انواع ابزار ها وروش های جنگ نرمhttp://mdovomgangnarm.blogfa.com/post- .
- حسین صبا، جنگ نرم هنر پیرزی بدون جنگ، www.irnon.com
- ابزارهای جنگ نرم، هفته‌نامه صبح صادق - - 14/10/1388 - - شماره 429 - - صفحه 8
- جنگ نرم هنر پیروزی بدون جنگ، حسین صبا، www.irnon.com
- محمد قربانی، جنگ نرم تبیین مفهومی، پیشینه تاریخی و تاکتیک ها، www.tebyan.net
- یدالله جوانی، راهکارهای سخت برای مقابله با جنگ نرم، روزنامه اطلاعات، شماره 24682
- اصول و روش های مقابله با جنگ نرم،

پوستر/تاکتیک های جنگ نرم

پوستر/تاکتیک های جنگ نرم
پوستر/تاکتیک های جنگ نرم
در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه ای، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوع و مختلفی استفاده می شود تا دشمن به اهداف از پیش تعیین شده اش برسد. برای خواندن بیشتر و دانلود پوستر با کیفیت عالی به ادامه مطلب مراجعه کنید

به گزارش باشگاه وبلاگ نویسان ایرانی حرف تو، وبلاگ" جنگ نرم" نوشت:

 

وبلاگ جنگ نرم :در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه ای، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوع و  مختلفی استفاده می شود تا دشمن به اهداف از پیش تعیین شده اش برسد. برای خواندن بیشتر و دانلود پوستر با کیفیت عالی به ادامه مطلب مراجعه کنید ...

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

برای دانلود پوستر با کیفیت عالی اینجا کلیک کنید (دانلود کنید)

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

                                                تاکتیک های جنگ نرم

- برچسب زدن: بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند

2- تلطیف و تنویر: از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.

3- انتقال: انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود.

4. تصدیق: تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.

5- شایعه: شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد.

6- کلی‏گویی: محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است. اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می‏شوند.

7- دروغ بزرگ: این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می‏گیرد.

8- پاره حقیقت‏گویی: گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد.

9- انسانیت‏زدایی و اهریمن‏سازی: یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت‏زدایی» است. چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد.

10- ارائه پیشگویی‏های فاجعه‏آمیز: در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی‏گویی، پاره حقیقت‏گویی، اهریمن‏سازی و ...) به ارائه پیشگویی‏های مصیبت‏بار می‏پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند.

11- قطره‏چکانی: در تاکتیک قطره‏چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.

12- حذف و سانسور: در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود.

13- جاذبه های جنسی: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهای اروتیکال از تاکتیک‏های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می‏گیرند.

14- ماساژ پیام: در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند. در واقع در این متد ، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.

15- ایجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.

16- ترور شخصیت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی‏توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت‏زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نیز با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند.

17- تکرار: برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند

18- توسل به ترس و ایجاد رعب: در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند.

19- مبالغه: مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند. غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.

20- مغالطه: مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد. متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند. این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند

                                     اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرم

اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره ‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.

برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افکار عمومی است.

برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغ‌پردازی رسانه‌های خارجی، آگاه کنیم.

این دو مهم فقط با تقویت رسانه‌های خودی و تلاش برای بین‌المللی کردن این رسانه‌ها، میسر است. دیپلماسی رسانه‌ای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق می‌یابد؛ یکی مدیریت رسانه‌ها توسط سازمان‌های دیپلماتیک رسمی کشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاست‌های کلان کشورها.

هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسه‏آفرینی‏ها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حکومت» برشمریم.

برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم

1. گسترش دامنه و شمول فعالیت‏های فرهنگی.

2. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان.

3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.

4. استفاده از دیپلماسی عمومی.

5. استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیت‏ها: اقلیت‏های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت‏ورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقه ای یکی از میدان های فعالیت خود را در کشورهایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار می دهند. اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجه های لازم در قالب طرح های توسعه همه جانبه خصوصا طرح های اشتغال زا و به کارگیری مدیریت های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می توانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند.

6. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می کنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یکی از روش‏های مقابله باشد.

7. آگاهی‏ بخشی عمومی.

ویژگیهای جنگ نرم در ایران کدامند؟

بعد از مطرح شدن جنگ نرم و ترفندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دینی و اقتصادی آن و در تداوم رهنمودهای مقام معظم رهبری از سال ۱۳۶۸ در بیان شبیخون فرهنگی و ضرورت مهندسی فرهنگی دو دیدگاه در میان صاحبنظران در جامعه به وجود آمد. دیدگاه اول جنگ نرم را یک واقعیت قطعی به خاطر مقابله با قدرت نرم موجود در انقلاب اسلامی ایران شناخته و به پژوهش در ابعاد مختلف آن و بیان چارچوب‌ها و ساختار آن پرداخته و می‌پردازند. گروه دوم این واقعیت واضح را ناشی از ضدیت با امپریالیزم قلمداد کرده و بعضا بیان می کنند که ما می‌خواهیم خرابی‌ها و نقاط ضعف را به گردن دیگران بیندازیم.

جنگ نرم، ایران

جنگ نرم، ایران

 در پاسخ به این گروه و در تایید نظریات گروه اول طی یک پژوهش در سه سال گذشته، محورهای زیر تدوین شده اند:

 

یک: جنگ نرم آرام، تدریجی و زیرسطحی است. این جنگ شتابان و پرتحرک در یک مقطع نیست. به صورت آرام شروع شده و به صورت تدریجی به سمت جلو حرکت میکند. آرام و تدریجی بودن این تهاجم به صورتی است که بسیاری آن را تشخیص نمی‌دهند و از آنجا که جنگ نرم غیر آشکار و زیر سطحی است نامحسوس است.

 

دو: پایدار و بادوام است. نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن پایدار و بادوام خواهد بود چرا که هدف اصلی در آن تغییر باورها و اعتقادات است. چنانچه این تغییر حاصل شود به راحتی تغییر مجدد و بازگشت به شرایط اولیه میسر نخواهد شد. در جنگ گرم و نظامی سرزمین‌های تصرف شده را میتوان با حمله متقابل ظرف چند ساعت دوباره پس گرفت اما در جنگ نرم اگر دشمنان موفق به تصرف افکار، باورها و دل‌های جامعه هدف شوند به راحتی نمی‌توان آنها را باز پس گرفت و تغییر مجدد در صورت امکان زمان‌بر و هزینه‌بر خواهد بود.

 

سه: جنگ نرم نمادساز است. بهره‌گیری از نمادهای تاریخی برای ارائه و نمایش تصویری مطلوب از خود یک ویژگی برجسته از جنگ نرم است. در این هجوم تلاش می‌شود تصویری شکست‌خورده، ناامید، مایوس و فقیر از جامعه هدف ارائه شود (همانند بعضی از فیلم‌ها که از جامعه ایران در بعضی از جشنواره‌های خارجی ارائه می‌شوند) اما در مقابل، مهاجم با تصویرسازی کاذب و نمادسازی خود را پیروز و موفق نشان می‌دهد. در این ویژگی عملیات روانی در درجه عالی انجام می‌شود.

 

چهار: جنگ نرم آسیب‌محور است. آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ابزار مانور جنگ نرم است. دشمن در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه هدف در حوزه‌های گفته شده فعالیت‌های خود را سامان داده و با خلق آسیب‌های جدید بر دامنه تحرکات خود می‌افزاید. عرضه مواد مخدر جدید، عرفان‌های نوظهور، فیلم‌های تحریک کننده جنسی و خشونت آفرین از این مقوله هستند. سیاه‌نمایی از آسیب‌های اجتماعی و بزرگ‌نمایی آن نیز مشمول همین محور است.

 

پنج: جنگ نرم چندوجهی است. پردامنه بودن و برخورداری از وجوه مختلف از دیگر ویژگی‌های جنگ نرم است. در این تهاجم از تمامی علوم، فنون، روش‌های شناخته شده و ارزش‌های موجود استفاده میشود.

 

شش: جنگ نرم از ابزار روز استفاده میکند. در جنگ نرم از پیشرفته‌ترین تکنیک‌های روز بهره گرفته میشود. فضای مجازی و سایبری محیط اصلی جنگ نرم است. در این فضا با ایجاد جاذبه‌های گوناگون و خلق بسترهای لازم برای سوار شدن بر امواج احساسات به خوبی فضا برای مهاجم فراهم میشود.

 

هفت: جنگ نرم تردیدآفرین است. در جنگ نرم ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل داخلی یک اصل و قاعده است. در این جنگ که با ایجاد ناامیدی و یاس شروع می‌شود، در باورها و اعتقادات اساسی جامعه هدف تردید ایجاد میشود و به مرور بر دامنه این تردیدها اضافه میشود تا در نهایت به تغییرات اساسی در باورها و ارزشها دست یابد. در جنگ نرم با ایجاد شایعه و ترویج دروغ و اتهام افکنی نسبت به مسوولین نظام و سلامت آنها تردیدآفرینی میشود. اعتمادسوزی و بی‌اعتمادسازی از ویژگیهای قابل توجه جنگ نرم است. ایجاد بدبینی بین مسوولان و مدیران ارشد جامعه از یک طرف و میان مردم و مسوولان از طرف دیگر از ویژگیهای جنگ نرم است. بی اعتمادیها و بدبینی ها در یک جامعه پایه های نظام سیاسی را متزلزل ساخته و پیوندهای قلبی مردم (سرمایه اصلی یک نظام) با دولتمردان از ارکان اهداف تهاجمی جنگ نرم است.

راهکارهای مقابله با جنگ نرم از دیدگاه امام خمینی


۴ ۰

۱- قطع وابستگی فرهنگی

راهبرد فرهنگی،‌ مسأله بسیار مهم و حیاتی در بقا و قوام یک جامعه است؛ به‌ویژه اگر آن جامعه مبتنی بر ارزش‌های دینی شکل گرفته باشد. از این جهت امام راحل(ره)‌، حفظ اصول و ارزش‌های اسلامی را تنها با سیاست فرهنگی مستقل امکان‌پذیر دانسته، تضمین استقلال در سایر جهات را با وجود وابستگی فرهنگی، نوعی ساده‌اندیشی دانسته‌اند:

ساده‌اندیشیاست که گمان شودبا وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر با یکی از آن‌هاامکان‌پذیر است.

 ۲- دفاع همه‌جانبه از ارزش‌های دینی 

از راه‌های مهم دست‌یابی به اهداف فرهنگی، پای‌بندی و دفاع همه‌جانبهآحاد ملت از ارزش‌های الهی و اسلامی است. تعهد و احساس مسؤولیت در این امر، مجال سوء استفاده و توطئه‌چینی را ازدشمنان سلب می‌نماید.

 عامل اصلی که دشمنان اسلام و ارزش‌هایدینی را به جسارت و خیانت دلیر می‌کند، بی‌توجهی مسلمانان به قدرت بالقوه خود وعدم مقابله جدی آنان با دشمنان کمین‌ نشسته اسلام است.

 از این‌رو امام راحل(ره) می‌فرماید:

«مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم، به مقابله جدی در دفاع از ارزش‌های الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و به این بی‌خبران و دل‌مردگان و پیروان شیاطین، بیش از این مجال حمله رابه صفوف عقیده و عزت مسلمانان ندهند.»

۳- تحول فرهنگی

در اندیشه امام راحل(ره) ‌هویت و موجودیت واقعی یک جامعه را فرهنگ آن جامعه تشکیل می‌دهد و انحراف آن،‌جامعه را اگر چه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و صنعتی و نظامی قدرت‌مند باشد، پوچ ومیان‌تهی می‌سازد.

از این جهت،‌ امام راحل(ره) عزت و قدرت یک ملت را، تنها در سایه تحول فرهنگی آن ملّت می‌دانستند:

«بزرگ‌ترین تحولی که باید بشود،‌ در فرهنگ باید بشود، برای این‌که بزرگ‌ترین مؤسسه‌ای است که ملت را یا به تباهی می‌کشد یا به اوج عظمت و قدرت می‌کشد.»

۴- حضور مؤثرحوزه علمیه و روحانیت

معمولاً آثار بارز وابستگی فرهنگی در هر کشوری،‌ با مرعوب‌ شدن قشر روشن‌فکر در برابر تهاجم فرهنگ غرب همراه  بوده است که گاه با تمارض یا با اظهار ‌نظرهای غرب‌ پسندانه با مهاجمین نیز هم‌نوایی می‌کردند.

ما درانقلاب اسلامی نیز شاهد امواج اندیشه‌ های چپ و راست،‌ اعم از مارکسیسم ولیبرالیسم،‌ بوده‌ایم؛ لکن قشری که همواره خطر تهاجم غرب را جدی گرفته است  و به‌جای هم‌زبانی،‌ به مقابله با آن پرداخته،‌ قشر متعهد روحانیت بوده است.
از این جهت،‌ امام راحل(ره) برای استحکام مبانی فرهنگی و تربیتی در جامعه، حضور فعال روحانیت و بهره‌مندی بهینه از علوم حوزوی راضروری دانسته،‌ می‌فرمودند:

«اسلام عمیق‌تر از همه جا واز همه‌ مکتب‌ها،‌ راجع‌به امور انسانی و راجع‌به امور تربیتی مطلب دارد،‌ که دررأس مسائل است… متخصص لازم است و در این امر باید از حوزه‌های علمیه متخصص بیاورند.»

 ۵- توجه به مراکز آموزشی و تبلیغی

اهتمام به برنامه‌ ریزی صحیح و هدف‌ دار در نظام آموزشی و تبلیغی کشور، نقش اصلی را در تحقق اهداف فرهنگی جامعه ایفا می‌کند. دشمنان نیز برای نفوذ در این مراکز،‌ بیش‌ تر از جاهای دیگر، تلاش می‌کنند.از این جهت امام راحل(ره) فرمودند:
«و اما در دانشگاه،‌ نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزش‌های خودی منحرف کنند و به‌ سوی شرق یا غرب بکشانند و دولت‌‌ مردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند و به‌دست آن‌ها هر چه می‌خواهند،‌انجام دهند.»

بنابراین با ایجاد زمینه‌های مناسب سیاسی و اجتماعی هر چه بیش‌ تر برای دانشجویان عزیز، باید درک و شناخت آنان را نسبت‌ به شگردهای دشمنان انقلاب اسلامی ارتقاء‌ داد،‌ تا با عناصر فاسد  ومروّجین فرهنگ بیگانه در محیط دانشگاه مبارزه کنند.

امام راحل(ره) ریشه‌ توطئه ونقشه دشمنان را از دبستان تا دانشگاه دانسته و هدف عمده آنان را، ایجاد بدبینی نسبت‌ به اسلام و روحانیت ترسیم فرمودند:

«در گذشته از یک طرف از دبستان‌ها تا دانشگاه‌‌ها کوشش شد که معلّمان و دبیران و رؤسای دانشگاه‌ها از بین غرب‌زدگان یا شرق‌زدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند ومتعهد مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را که در آتیه حکومت را به‌دست می‌گیرند،‌از کودکی تا نوجوانی و جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً و اسلام به‌ خصوص و از وابستگان به ادیان، خصوصاً روحانیون و مبلّغان متنفر باشند».

بر این اساس،‌ تبلیغ و تعلیم برای جوانان و تلاش برای سلامت محیط‌ های آموزشی و فرهنگی،‌هویتی ملی و شرعی پیدا می‌کند. چنان‌چه امام راحل(ره)فرمودند:
«الآن حجت بر ما بیش‌تر است و اهمیت تبلیغات هم زیادتر. نتیجه این‌که تبلیغ یک حرفه نیست؛ منبع درآمد نیست.مراسم‌‌های بی‌روح و بی‌محتوا نیست؛‌ یک وظیفه‌ الهی است.»

هم‌چنین امام راحل (ره) برای وسایل ارتباط‌ جمعی،‌ به‌‌ ویژه رادیو و تلویزیون نقش تبلیغی مؤثری قائل بودند:

«می‌تواند این دستگاه بااندک انحرافی،‌ میلیون‌ها مردم را منحرف کند و با اندک اشتباهی، مردم را به اشتباه بیندازد… دستگاهی است که با صحت آن،‌ بسیاری از مردم در داخل و خارج صحیح می‌شوند و با فساد آن،‌ فاسد می‌شوند.»

۶- توجه به جوانان و مشکلات آنان

توجه مستمر به نیازهای جوانان و فراهم‌کردن زمنیه‌ های لازم برای رشد و تعالی آنان، همواره مورد توجه امام راحل (ره) بوده است. امام راحل(ره) بین مشکلات اقتصادی جوانان و حفظ دین،‌ رابطه مستقیم برقرار می‌نمایند:

«این جوان… فردا که فارغ‌التحصیل می‌شود،‌ سرگردان است. اگر معاشش فراهم نشود،‌ نمی‌تواند دین خود را حفظ کند.»

بدین‌ترتیب،‌ بهترین راه برای حفظ جوانان و هدایت استعدادها و توانمندی‌های آنان در مسیر اعتلای اهداف فرهنگی و سیاسی جامعه، درک درست و منطقی جوان،‌ آشنایی کامل به نیازهای او و سپس برنامه‌ ریزی بر اساس این دو عنصر است که می‌تواند جوانان ما را از مضرات وتأثیرات تهاجم فرهنگی حفظ کند و نیروی خلاق و کارآمد آن‌ها را به استخدام جامعه واهداف ملی و دینی آن درآورد.
آن‌چه به عنوان فرهنگ بسیجی امروز در جامعه ما موضوعیت پیدا کرده، بهترین راه نجات و هدایت جوانان است که باید با همت و پشتکار مسؤولان و دولت‌ مردان به اجرا درآید.

۷- مبارزه با رفاه‌ طلبی

مأموریت فرهنگ هر جامعه،‌ تقویت عوامل مؤثر در دفاع همه‌جانبه است و آن‌ چه آفت بزرگ عوامل دفاع در همه‌ زمینه‌ها به‌ حساب می‌آید، گرایش جامعه به رفاه‌ طلبی و دنیاگرایی است.

از این جهت، فرهنگ یک جامعه در تقابل دائمی با این رویکرد خطرناک است.
امام راحل(ره)‌ با عنایت به اینمطلب،‌ مبارزه را با رفاه‌طلبی قابل جمع نمی‌ داند و گسترش چنین اندیشه‌ای را مغایراستقلال، آزادی و اهداف الهی حکومت اسلامی می‌داند:

«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش‌های اسلامی هستند،‌ به‌خوبی دریافته‌ اند که مبارزه با رفاه‌طلبی سازگار نیست و آن‌ها که تصور می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین ومحرومان جهان،‌ با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه‌اند و آن‌هایی هم که تصور می‌کنند سرمایه‌داران و مرفهان بی‌درد،‌ با نصیحت و پند واندرز  متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند،‌ آبدر هاون می‌کوبند.
بحث مبارزه و رفاه،‌ بحث قیام و راحت‌طلبی، بحث دنیاخواهی وآخرت‌جویی، دو مقوله‌ای است که هرگز با هم جمع نمی‌شوند و تنها آن‌هایی تا آخر با ما هستند که درد  فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.

 فقرا و متدینین بی‌بضاعت،‌گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند.»

تحلیل محتوای این فراز از بیانات گهربار امام راحل (ره)‌، به قدری عمیق و پرجاذبه است که از جهتی می‌توان آن را عصاره‌ راهبرد و مخلّص سیاست دفاعی معظم‌ له و منشور حفظارزش‌ها و دستاورد‌های هشت سال دفاع مقدس به‌شمار آورد که بی‌شک عدول از این شیوه پیامدهای مرگباری را به‌ دنبال خواهد داشت. اگر به جای تقویت انگیزه‌های دفاعی جامعه، به رفاه و دنیا خواهی رو آوریم یا به جای حمایت از محرومین، ناخواسته سرمایه‌ دارا ن را تقویت کنیم،‌ آن روز نه‌ تنها از خط مبارزه عدول کرده‌ایم،‌ بلکه باید شاهد مرگ تدریجی ارزش‌های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز باشیم؛ چنان‌چه امام راحل (ره)‌فرمودند:
«خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما، پشت‌کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه‌ دارها گردد  و اغنیا و ثروت‌مندان از اعتبار و عنایت بیش‌تری برخوردار شوند.»

مروری کوتاه در تاریخ صدر اسلام و بررسی سیر حوادث، پس از عروج ملکوتی رسول اکرم(ص)،‌گواه این واقعیت است که آفت بزرگ اسلام و جامعه‌ اسلامی، توسعه فرهنگ رفاه‌ طلبی وتکاثر بوده است.

بسیاری از بزرگان قوم با سوء استفاده از موقعیت‌ها، کاسب‌ مَنِشی وحرام‌خواری، به زراندوزان و ملاّکان بزرگ مبدّل گشتند و آن‌چنان فرهنگ جامعه راتحت تأثیر قرار دادند که ملاک ارزش در همه جا دینار و زر سرخ بوده است؛ به‌گونه‌ای که حتی فریاد مظلومانه مولای متقیان علی(ع) و دفاع وی از عدالت و زهد اسلامی نیزنتوانست مانع تهاجم فرهنگ تکاثر و ثروت‌اندوزی شود.

 امام راحل(ره) باعنایت به این پیشینه‌ تاریخی و با صراحت تمام،‌ رفاه‌ طلبی رابسان عدول از خط حمایت ازمحرومان و تبدیل جامعه به میدان عیش و نوش ثروت‌اندوزان و نشانه‌ شکاف عمیق در خط مبارزه و دفاع از ارزش‌های اسلامی معرفی می‌کرد.

راهکارهای مقابله با جنگ نرم از دیدگاه مقام معظم رهبری


۱-تشکیل اتاق های فکر برای اتخاذ بهترین راه مقابله

شما افسران جوان مقابله با جنگ نرمید.اینکه چه کار باید بکنید،چه جوری باید عمل بکنید،چه جوری باید تبیین کنید،این ها چیزهایی نیست که من بیایم فهرست کنم… خود شماها باید در مجامع اصلی تان،فکری تان،در اتاق های فکرتان بیندیشید و راه کارها را پیدا کنید.

۲- امید دادن به نسل جوان

به این ها و جوانان قدرت تحلیل بدهید به این ها توان کار و نشاط کار بدهید.چه جور؟با امید دادن،امید بخشیدن به فضای کلاس عزیزان من شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه جنگ نرم یکی اش نگاه خوش بینانه و امیدوارانه است… اگر نگاه نومیدانه شد،نگاه چه فایده ای شد… و مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت،همانی است که دشمن می خواهد.

۳-تبیین حقایق به عموم مردم توسط نخبگان

یکی از کارهای نخبگان و خواص،تبیین است.حقایق را بدون تعصب روشن کنند جناح و این ها را باید کنار گذاشت باید حقیقت را فهمید.در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب«عمار یاسر»تبیین حقیقت بود.

۴-پر کردن سنگرهای فرهنگی

زمانی امام خمینی فرمود:مساجد سنگر است…. متاسفانه وزیران نظام به این امر توجه کافی ننمودند.امروز نیز مقام معظم رهبری فرموده اند در هر انجمن اسلامی یک سنگر فرهنگی است.

لازم است در میان ادبا و روشنفکران و نویسندگان و شعرا و هنرمندان و سینماگران و دانشمندان و اساتید، یک بسیج عمومی برای مقابله با جریان تهاجم فرهنگی که دشمن هدایت می کند انجام گیرد.

در این جنگ نرم وظیفه مجموعه ی فرهنگی این است که هنر را تمام عیار با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثر گذار شود.

۵-ایجاد احاطه ذهنی و تسلط بر کارزار نبرد  

الان یک کارزار فکری و فرهنگی و سیاسی در جریان است. هر کس بتواند بر این صحنه کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها را بفهمد، احاطه ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلم خواهد شد که الان دشمن از طریق فرهنگی، بیشترین فشار خود را وارد می‌آورد.

دشمن را نباید کوچک‌تر از آنی که هست گمان کرد، چون انسان آن وقت ضربه خواهد خورد. اما نباید دشمن را بزرگ‌تر از آن که هست جلوه داد. یعنی همان کاری که امروز دستگاه تبلیغاتی صهیونیست‌ها و مستکبرین، خودشان انجام می‌دهند: از امریکا و از قدرت‌ها غولی درست کرده‌اند که اگر کسی تجربه نداشته باشد، خیال می‌کند به یک اشاره این ها، همه جا دود خواهد شد و از بین خواهد رفت.

۶- شناخت و آگاهی ملت ایران به ویژه عناصر فرهنگی

ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روش‌های خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیده‌تر می‌کند، باید بر هوشیاری و آگاهی خود بیفرایند و با آمادگی معنوی، فکری و سیاسی و حفظ وحدت و اتصال و ارتباط با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند.

امروز آرایش تهاجمی فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح مشاهده می‌شود، زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است. از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و برای مقابله با آن باید با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم.

۷- بهره‌گیری از روش و ابزارهای فرهنگی – هنری 

نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل می‌شود پاسخ داد. کار فرهنگی و هجوم فرهنگی را با تفنگ نمی‌شود جواب داد. تفنگ او، قلم است.

دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف‌گیری کرده‌اند و این کار را بسیار دقیق انجام می‌دهند و اکنون فرهنگ اسلام ناب که انقلاب اسلامی بر اساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان اسلام قرار دارد؛ بنابراین برای مقابله اصولی و برنامه‌ریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایت‌کننده‌ای در امور فرهنگی به وجود آید و با توسل به ابزار و نیروی فرهنگی، تهاجم دشمن را علاج و تأثیر آن را خنثی کنند.

جایگزین کردن فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ عمومی مردم و نیز حمله به ارزش‌های نظام جمهوری اسلامی و باورها و اعتقادات ملت مسلمان ایران دو محور اساسی و مهم در تهاجم فرهنگی دشمن محسوب می‌شود و برای مقابله با آن ایجاد سنگرهای فرهنگی و نیز بهره گرفتن از توان تمامی افراد مستعد این کشور اقدامی ضروری است.

۸-منفعل نشدن در مقابل دشمن

     این خیلی مهم است که انسان در مقابل دشمن، دچار انفعال نشود. تمام سعی امروز دنیای مادی مستکبر-یعنی همین دولت‌های استکباری که زمام مسائل اقتصاد و تسلیحات و حتی در موارد بسیاری، فرهنگ خیلی از کشورها را هم در دست دارند- این است که هر جا مقاومتی هست، آن را از طریق منفعل کردن خُرد کنند. انفعال در مقابل دشمن، غلط‌ترین کار و بزرگ‌ترین اشتباه است.

۹-تأکید بر نقش زبدگان و نخبگان

جنگ فرهنگی کار آسانی نیست؛ کار زبدگان است. لذا زبدگان می‌نشینند فکر می‌کنند و نسخه می‌نویسند و متأسفانه عده‌ای هم در داخل همان‌ها را رله می‌کنند؛ آنها حرف‌هایی را می‌زنند، عده‌ای هم فارسی آن را می‌گویند و شکل بومی به آن حرف‌ها می‌دهند! باید مراقب اینها بود.

۱۰-بهره‌گیری از سرمایه‌های اجتماعی

دشمنان ما بیش از آن که به منابع طبیعی ما چشم طمع داشته باشند، به منابع انسانی- که منابع قدرت ما هستند- چشم طمع دارند. آن ها می‌دانند اگر این سرمایه‌های اجتماعی از دست یک ملت گرفته شود، اگر یک ملت غیرت ملی و وحدت و همبستگی خود را از دست بدهد، اگر نشاط کار و ابتکار را از دست بدهد، اگر حرکت علمی رو به پیشرفت خود را از دست بدهد، کاملاً در دسترس دشمنان قرار خواهد گرفت؛ می‌توانند راحت به او زور بگویند، می‌توانند بر او سلطه پیدا کنند، می‌توانند منابع طبیعی و مادی او را هم غارت کنند.

۱۱-رشد اعتماد به نفس ملی در کشور

دشمن در پی ناکامی‌های گسترده خود در مقابل ملت ایران، به دنبال شیوه‌ها و حیله‌های جدید است و مردم و به ویژه نخبگان باید با هوشیاری کامل، این عوامل تضعیف کننده را نفی و روند رشد اعتماد به نفس ملی را دنبال کنند.

امروز یکی از شگردهای مهم دشمن، تزریق و القاء احساس عقب‌ماندگی و ناتوانی است… ما به هیچ وجه نباید این احساس را داشته باشیم، و جوان ما نباید احساس کند که عقب‌مانده است؛ باید احساس کند که دارد حرکت می‌کند، می‌تازد و جلو می‌رود؛ عملاً به این کار، به این پیشرفت، به این تازش و به این رو به جلو حرکت کردن تشویق شود.

۱۲-ایجاد امید به آینده و روشن‌بینی نزد ملت

عزیزان من! شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه جنگ نرم، یکی‌اش نگاه خوش‌بینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوش‌بینانه باشد. ببینید، من در مورد بعضی‌تان به جای پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آینده، خوشبینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما جوانید- مرکز خوشبینی- مواظب باشید نگاهتان به آینده نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد، نگاه «چه فایده ای دارد» شد، به دنبالش بی‌عملی، به دنبالش بی‌تحرکی، به دنبالش انزواء است؛ مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همانی است که دشمن می‌خواهد.

۱۳-بصیرت؛ قطب‌نمای جنگ نرم

ملتی که بصیرت دارد، مجموعه جوانان یک کشور وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می‌کنند و قدم برمی‌دارند، همه تیغ‌های دشمن در مقابل آنها کند می‌شود. بصیرت این است. بصیرت وقتی بود، غبارآلود فتنه نمی‌تواند آنها را گمراه کند. آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم می‌گذارد. شما در جبهه جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه‌خوانی بلد نباشید، اگر قطب‌نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه می‌کنید می‌بینید در محاصره دشمن قرار گرفته‌اید؛ راه را عوضی آمده‌اید، دشمن بر شما مسلط می‌شود. این قطب‌نما همان بصیرت است.

۱۴-دقت و گزینش در پذیرش کالاها و امواج فرهنگی دشمن

نمی‌شود بی قید و شرط، هر چه را که از آن سوی مرزها می‌فرستند، پذیرفت- اعم از کالا، کالای فرهنگی و همچنین امواج تبلیغی و فرهنگی. دشمن در کمین است. به خصوص در کمین جوان‌ها. شما در این تبلیغاتی که می‌کنند، نگاه کنید یک کلمه در جهت رشد و ترقی اندیشه مردم اقدامی و حرفی زده نمی‌شود. تبلیغات دشمن درجهت ویرانگری و فاسد کردن است. در جهت معطّل کردن نیروی کار و فکر و جسم جوانان است. باید با احتیاط با آن برخورد کرد.

۱۵-احیاء امر به معروف و نهی از منکر در جامعه

امر به معروف و نهی از منکر که یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن برپاداشتن همه فرایض اسلامی است، باید در جامعه ما احیا شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و برچیده شدن زشتی و گمراهی و فساد، مسئول احساس کند.


جنگ نرم چیست؟

جنگ نرم  چیست؟

جنگ نرم
جنگ نرم

جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح  استفاده می‌شود.

گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می‌ برد.

در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت.

مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است

جنگ روانی، جنگ نرم

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت.

 فولر، مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال 1920 به کار برد. در آن زمان استفاده  فولر از واژه جنگ روانی در محافل نظامی و علمی بریتانیا و آمریکا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در ژانویه 1940 با انتشار مقاله ای با عنوان "جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن" این اصطلاح برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. بر این اساس "جنگ روانی را باید استفاده از هر نوع وسیله ای به منظور تاثیر گذاری بر روحیه و رفتار یک گروه با هدف نظامی مشخص معنا کرد". در پایان جنگ جهانی دوم این اصطلاح به "فرهنگ لغت وبستر" وارد شد و بخشی از عبارت پردازی‌های سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.

 در سال 1950 یعنی تنها یک‌سال پس از پایان جنگ جهانی دوم "ترومن"، رئیس جمهور وقت آمریکا  به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ‌روانی در کره پروژه‌ای با عنوان "نبرد حقیقت" را با بودجه‌ای معادل 121میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا اداره و ریاست جنگ‌ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ‌روانی گسترده‌ای را با استفاده از تجربیات جنگ‌جهانی دوم تشکیل داد. از آن‌زمان تاکنون، سازمان‌ها و واحدهای روانی ـ تبلیغاتی آمریکا با توسعه‌ای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کرده‌اند.

براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین، انقلاب رنگین

در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری "لخ والسا" در جنبش کارگری این کشور در سال 1984 تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی براندازی نرم به مسئله جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد.

نرم افزار خواندن و شمردن

 استعمارگران از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی، به جای واژه خشن جنگ نرم یاد می نمایند.

 انقلاب های مخملی یا "انقلاب های رنگی" و "گلی" از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت به همراه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل می‌شود. انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی "والسلاوهادل" رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی شد. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیره‌ای در طی یک دوره شش هفته‌ای از 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیره‌ای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 ، گرجستان 2003 ، اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت.

به طور کلی اهداف آمریکا از سازماندهی انقلاب های رنگین در کشور‌های هدف را در چارچوب حوزه‌های زیر می‌توان بررسی کرد:

- تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی

- کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن

- حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام آمریکا

 - ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی

 - همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا

 - فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا

 - مهار بیداری اسلامی

جورج سوروس ، رئیس بنیاد سوروس سرمایه دار بزرگ آمریکایی یا به عبارتی میلیاردر یهودی آمریکایی یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین گرجستان در گفتگویی با روزنامه لس آنجلس تایمز اظهار داشت که : تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان تکرار شود.

شرکت‌کنندگان انقلاب‌های رنگین اغلب از مقاومت مسالمت‌آمیز با هدف اعتراض‌ علیه دولت‌های غیرهمسو با آمریکا و حمایت از دمکراسی، لیبرالیسم و استقلال ملی استفاده کرده‌اند و معمولاً یک رنگ یا گل خاصی را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزیده‌اند. اعتراض‌های صورت گرفته و نقش مهمی که سازمان‌های غیردولتی به ویژه سازمان‌های فعال دانشجویی در سازماندهی مقاومت مسالمت‌آمیز ایفا می‌کنند، این رویدادها را برجسته‌تر نشان می‌دهد.

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت

اهداف اجرایی از جنگ نرم

همان طور که اشاره شد، جنگ روانى جدید عملى سازمان یافته و برنامه ریزى شده پدیده اى همیشگى و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به این مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در یک تقسیم بندى به اهداف سیاسى و اهداف نظامى و در تقسیم بندى دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکى و مقاصد تاکتیکى تقسیم نمود

با توجه به این که ماهیت اصلى عملیات روانى به اعتراف خود آمریکایى ها عبارت است از تلاش براى تأثیرگذارى بر افکار، احساسات و تمایلات گروه هاى دوست، دشمن یا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترین اهداف جنگ روانى پى برد:

- تأثیرگذارى شدید بر افکار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش براى پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایى هم در این زمینه داشته است.

- ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجى سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن براى ایجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى.

جنگ نرم

- اختلاف افکنى در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام هاى نظامى و سیاسى کشور مورد نظر در راستاى تجزیه سیاسى کشور.

- اشاعه بذر یأس و نومیدى درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بى تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالى آتى.

- کاهش روحیه و کارآیى رزمى ( در زمان جنگ نظامى).

- ایجاد اختلال در سامانه هاى کنترلى و ارتباطى کشور هدف.

- تبلیغات سیاه (با هدف براندازى و آشوب) به وسیله شایعه پراکنى، پخش تصاویر مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و ...

- تقویت نارضایتى هاى ملت به دلیل مسائل مذهبى، قومى، سیاسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى که در مواقع حساس این نارضایتى ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

- تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل هاى نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبرى نیز در دیدار اخیر اعضاى مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصیف کردند.

با توجه به تمام مطالبى که گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شیوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر کسى پوشیده نمى ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهاى کشور براى پاسداشت تمامیت ارضى نیز مقدمه اى لازم براى خنثى کردن جنگ روانى دشمنان است.

قبس زعفرانی

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور

بررسی جنگ نرم در آیات قرآن - بخش اول

آتش افروزان جنگ نرم از نظر قرآن

خبرگزاری فارس: آتش افروزان جنگ نرم از نظر قرآن

طراحان جنگ نرم با سرمایه گذاری بر افکار و اندیشه ها، آسان تر و با شتاب بیشتر به اهداف و نتایج دست می یابند.

 

چکیده

جنگ نرم از جمله مباحثی است که قرآن کریم در آیات مختلف بدان پرداخته است. چنان که بخشی از آیات قرآن بیانگر آن است که دستگاه های ظالم و به ظاهر قدرتمندی چون نمرود و فرعون از این شیوه برای مقابله با پیامبران الهی حضرت ابراهیم(علیه السلام) و موسی(علیه السلام) استفاده می کردند. طراحان جنگ نرم با سرمایه گذاری بر افکار و اندیشه ها، آسان تر و با شتاب بیشتر به اهداف و نتایج دست می یابند. ضمن اینکه این روش، هزینه های جنگ سخت را ندارد و چهره خشن متجاوزان، در قالب دوستی و خیرخواهی، در پس پرده حجاب قرار می گیرد. قرآن کریم جلوه های گوناگون جنگ نرم را از طریق داستان های انبیا و رخدادهای عصر پیامبر اکرم| بیان نموده است. از جمله این روش ها می توان به استهزاء و تحقیر مظاهر دینی در قالب شوخی، تفرقه افکنی به نام استقلال طلبی، پخش شایعات به نام روشنگری و تضعیف رهبری با تهمت زدن و تحقیر نمودن اشاره نمود. تمسک به تعالیم دینی و اطاعت از رهبران آسمانی، بصیرت، صبر و تقوا، راهکارهای قرآنی مقابله با نبرد روانی دشمن است.

واژگان کلیدی

جنگ افروزی دشمنان، جنگ روانی، جنگ نرم، قدرت نرم، راهکارهای مقابله.

طرح مسئله

یکی از مسائل مهم دنیای اسلام، جنگ روانی دشمنان علیه دین است. شناخت دشمن و آگاهی از شگردهای گوناگون جنگ روانی آنان، نیاز اساسی جامعه است تا هر یک از آحاد و مسئولین جامعه اسلامی با شناخت دقیق مؤلفه ها و شگردهای این نبرد، بتوانند تاکتیک مناسب در برابر آن را به کار گیرند. قرآن کریم در عصر جاهلیت نازل شده و کفار و منافقان عصر نزول برای مقابله با اسلام از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند، از این رو قرآن کریم صحنه های جنگ روانی و نرم دشمنان اسلام را به خوبی ترسیم نموده است. از نگاه آیات قرآن شیوه های جنگ نرم دشمن چیست؟ راهکارهای مقابله با نقشه های آنان کدام است؟ با چه نیرویی می توان در برابر دشمنی مخالفان مقابله کرد؟

مقدمه

نگاهی به تاریخ، این حقیقت را به زیبایی نشان می دهد که همواره میان حق و باطل درگیری بوده است. این جنگ براساس موقعیت های زمانی و مکانی و شرایط فرهنگی و علمی تغییر شکل داده است. هر نظام سیاسی چه به حق باشد یا باطل، دارای اصول و مبانی است که اگر این اصول تغییر کند، آن نظام به نظام دیگری تبدیل می شود و دیگر عنوان اولیه بر آن صدق نخواهد کرد. ازجمله این اصول می توان به ایدئولوژی، فرهنگ، هویت ملی و ... اشاره نمود. سرنگونی نظام دارای باورهای دینی و فرهنگ غنی، جز با جنگ نرم میسر نمی باشد؛ زیرا اولاً: جنگ سخت با مقاومت همه جانبه توده های مردم مواجه می شود؛ اما در جنگ نرم به دلیل مخفیانه بودن و نیز استفاده از قالب های هنری و زیباشناختی چندان مقاومتی در مقابل مهاجمان صورت نمی گیرد. ثانیاً: میزان تأثیرگذاری در جنگ نرم در همه سطوح و لایه های اجتماعی است. از این رو به دلیل ناآگاهی و غیرمسلح بودن اکثر افراد جامعه، احتمال موفقیت دشمن در این عرصه نسبت به میدان جنگ سخت، بیشتر است.

قرآن کریم به دلیل اهمیت فراوان این موضوع، در آیات بسیاری بدان پرداخته است. البته در آیات قرآن واژه خاصی که به معنای دقیق جنگ نرم باشد، وجود ندارد؛ اما کلمه «فتنه» ناظر بر این نوع مبارزه است که اهمیت آن از جنگ  نظامی بیشتر است؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «و الْفِتْنَةُ أ شَدُّ مِنَ الْقَتْلَ؛ فتنه از قتل بدتر است.» (بقره / 191) تقابل «فتنه» و «قتل» در آیه شریفه، بیانگر خطرناک تر بودن تهاجم فرهنگی و جنگ نرم نسبت به جنگ های سخت است. به ویژه در فتنه های اعتقادی و دینی که باورهای مردم با ترفندهای گوناگون شیطانی تضعیف می شود.

مفهوم شناسی

جنگ سخت: نوعی اعمال قدرت سخت است و قدرت سخت عبارت است از فشارهای نظامی و اقتصادی ملموس برای وادار کردن دیگران به تغییر موضع. (اسکندری، 1389: 57)

جنگ نرم: در برابر جنگ سخت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای می شود که جامعه یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وامی دارد. (همان: 59)

قدرت نرم: مفهوم جدیدی است که در دهه اخیر به وجود آمده است. در این نوع قدرت، مخاطب نه از روی اکراه؛ بلکه با رضایتمندی، به خواسته قدرتمند، تن می دهد. در قدرت نرم، بر «ذهن ها» سرمایه گذاری می شود و با تغییر در «ذهنیت ها» نوعی «عینیت مجازی» تولید می شود؛ نوعی اثر روانی با تبلیغات متنوع رسانه ای که موجب حصول رعب ذهنی از امکانات دشمن یا ساختن تصویر اغراق آمیز از او می شود. (برزونی، 1387: 2 / 294) به نظر می رسد که بین قدرت نرم و جنگ نرم، عموم و خصوص مطلق جاری است؛ به گونه ای که هر قدرت نرمی لزوماً به جنگ نرم و یا سخت منتهی نمی شود و چه بسا در حالت بازدارندگی خود باقی بماند. آیه «وَ اعِدُّواْ لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ» (انفال / 60) بیانگر این نوع از مقابله است؛ ولی جنگ نرم هرچند به مقابله نظامی اطلاق نمی شود؛ ولی از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود، استفاده می کند.

آتش افروزان جنگ نرم از نظر قرآن

در نبرد ناپیدای جنگ نرم در یک سو، مؤمنان الهی و در سوی دیگر دشمنان دین خدا قرار دارند. عدم شناخت چهره دشمنان الهی توسط مسلمانان ممکن است آنان را در دام خود گرفتار کنند. شناخت دشمن در جنگ سخت، بسیار آسان است. او با صدای بلند و بدون واهمه خود را به عنوان دشمن معرفی می کند و با تمام قوا به جنگ آمده است و انسان می داند با چه کسی طرف است؛ اما در جنگ نرم، دشمن در قالب دوست و خیرخواه و با لطایف الحیل ظاهر می شود؛ چنان که قرآن در مورد شیطان می فرماید: «او قسم خورد که من برای شما دو نفر (آدم و حوا) از خیر خواهانم.» (اعراف / 21) ازاین رو شناسایی دشمن در جنگ نرم بسیار مهم است. قرآن، دشمنان مؤمنین را این گونه معرفی فرموده است:

1. شیطان

قرآن درباره شیطان می فرماید: «إ نَّ الشَّیْطَانَ لِلْانسَان  عَدُوٌّ مُّبین؛ همانا شیطان برای انسان دشمنی آشکار است.» (یوسف / 5) امام علی(علیه السلام) نیز می فرماید: «شیطان راه های خود را به شما آسان جلوه می دهد، تا گره های محکم دین شما را یکی پس از دیگری بگشاید.» (نهج البلاغه: خطبه 121) و باز شدن هر گره، به همان اندازه انسان را از دین خدا و فطرت الهی خویش جدا می گرداند تا جایی که رابطه وی با دین الهی قطع می شود؛ یعنی دیگر چیزی در درون او وجود ندارد تا قلباً به آن تمسک جوید. (طباطبایی، 1417: 2 / 101)

2. کافران

قرآن درباره کفار می فرماید: «مَن کَانَ عَدُوّاً للّهِ و َمَلآئِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جـِبْر یلَ وَمِیکَالَ فَإنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِلْکَافِرینَ» ؛(بقره / 98) خدا از آن جهت دشمن کافران است که آنها همواره با دین خدا دشمنی می کنند و در راه خدا ایجاد مانع می کنند (انفال / 36) و برای نابودی حق می کوشند (کهف / 56) و سعی می کنند اهل حق را از حق رویگردان کنند. (نساء / 89)

3. یهود و مشرکان

قرآن در آیه 82 سوره مائده درباره این دو گروه می فرماید: «لَتَجِدَنَّ أ شَدَّ النَّاس  عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أ شْرَ کُوا؛ مسلماً یهودیان و کسانی که شرک ورزیدند را دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت.» ادامه دشمنی آنان در قرون متمادی نسبت به مسلمانان و حتی مسیحیان، شاهد محکمی بر صدق این مدعاست. گرچه خطاب این آیه با پیامبر| است؛ اما پوشیده نیست که آیه در مقام بیان قانون و ضابطه ای کلی است. (طباطبایی، 1417: 6 / 80)

4. منافقان

منافقان خطرناک ترین دشمنان اسلام هستند. بسیاری از جلوه های جنگ نرم مثل تحقیر مؤمنان (هود / 27)، ایجاد جنگ روانی (احزاب / 13)، افساد در پوشش اصلاح (بقره / 11)، دروغ گویی (منافقون / 1)، وعده های دروغین (توبه / 77) و تضعیف باورهای دینی (احزاب / 12) توسط منافقین اجرا می شود. نفاق، در جایی است که مسلمانان دارای قدرت باشند و مخالف به خاطر ترس نتواند اظهار مخالفت کند. در این هنگام، مخالفان نفاق را در پیش می گیرند و خلاف آنچه را در دل دارند، اظهار می نمایند و چنین شرایطی برای مسلمانان در مدینه فراهم گردید. این افراد بدترین دشمن هستند که انسان او را دوست خود می پندارد. اما بیشترین عداوت را در حق انسان انجام می دهند. (طباطبایی، 1417: 11 / 280)

شیوه ها و ابزارهای جنگ نرم

عملیات روانی دشمن، با شیوه های گوناگون انجام می گیرد که آشنایی با آنها ما را در رویارویی با فتنه ها یاری می دهد. قرآن و معصومین(علیهم السلام)، این فتنه ها و راه های مقابله با آنها را معرفی کرده اند. در آیات بسیاری به دنبال بیان روش دشمن، بلافاصله راه مقابله با آن نیز بیان شده است که از آن جمله موارد ذیل است:

1. تمسخر و استهزا

تمسخر و استهزا از مهم ترین عملیات روانی دشمن است که از ابتدای مبارزه حق و باطل بوده است. تمسخر موجب تضعیف روحیه شخص یا گروه می شود و چنانچه افراد، ضعیف باشند آنان را از ادامه راه منحرف می کند. دشمنان نه تنها به تمسخر اصول اسلام می پردازند، بلکه جزئیات احکام را نیز مسخره می کنند؛ چنان که قرآن می فرماید:

وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فى  الْکِتَابِ أ نْ إ ذَا سمَِعْتُمْ آیَاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بـِهَا وَ یُسْتهَْزَأ  بهَِا فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتّى یَخُوضُواْ فى حَدِیثٍ غَیْرهِ إ نَّکمُ إ ذًا مِثْلُهُمْ إ نَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَ الْکَافِر ینَ فى  جَهَنَّمَ جَمِیعاً. (نساء / 140)

خدا در کتاب خود بر شما نازل کرد که چون شنیدید بر آیات خدا کفر ورزیده شده و استهزا شده، با آن گروه (منافق) مجالست نکنید تا در سخن دیگری وارد شوند وگرنه شما هم مانند آنان هستید. خدا منافقان و کافران را در جهنم جمع خواهد کرد.

این آیه بیانگر آن است که گروهی به جمع مسلمانان داخل شده و به تمسخر آیات و احکام دین می پردازند و می گویند: این فقط یک شوخی است! قرآن دراین باره می فرماید:

وَ لَئن  سَأ لْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إ نَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أ  باللَّهِ وَ آیَاتِهِ وَ رَسُولِهِ کُنتُمْ تَسْتَهْز ءُون. (توبه / 65)

و اگر از ایشان بپرسی چرا استهزا می کنید؟ پاسخ می دهند ما به مزاح و مطائبه سخن راندیم. (ای رسول) بگو آیا خدا و آیات او و رسول او را تمسخر می کنید؟

قرآن با ظرافت ویژه ای به بیان انواع استهزا به عنوان یک عملیات روانی طراحی شده می پردازد که گاهی به صورت تمسخر پیامبران یا سخنان آنان و یا تمسخر آیات الهی می باشد و گاهی به صورت تمسخر یاران پیامبران جهت پراکندن آنان از اطراف انبیا بوده است و در برخی مواقع بی شرمی را به نهایت می رسانند و خدا را نیز مورد تمسخر قرار می دهند.

2. تضعیف رهبری

با توجه به نقش رهبری در جامعه، دشمنان همواره رهبری جامعه اسلامی را مورد حمله قرار داده اند. نمونه رهبری حق، انبیا و بعد از ختم نبوت، ائمه(علیهم السلام) و در حال حاضر ولایت فقیه است. افزون بر کشتن پیامبران (آل عمران / 21) همواره نبرد نرم با انبیا و جانشینان آنان در طول تاریخ بوده است. اهمیت رهبری در جامعه تا آنجاست که قرآن، وقتی مردم را در مورد ترک نماز جمعه سرزنش می کند خطاب به آنان می فرماید: «تَرَکُوکَ قَائمًا»؛ (جمعه / 11) یعنی زشتی کار آنها در این است که رهبری جامعه را ترک کرده و به دنبال مسائل دیگر می روند؛ نمی گوید نماز جمعه را ترک می کنند و ثواب آن را از دست می دهند. رهبران حق و باطل نقش مهمی در هدایت طرفدارانشان دارند تا جایی که اگر کشته یا تخریب شخصیت شوند، جبهه حق یا باطل فرو می پاشد یا حداقل بخش مهمی از توان خود را از دست می دهد. این نکته به ظرافت در قرآن بیان شده است؛ آنجا که می فرماید: «فَقَاتِلُواْ أ ئمَّةَ الْکُفر» (توبه / 12) رهبری در حکم نخ تسبیح است که دانه ها را گرد می آورد؛ چنان که نخ پاره شود، دانه ها پراکنده می شوند. رهبری عامل وحدت و هوشیاری است که تضعیفش به روش های مختلفی انجام می پذیرد:

الف) تهمت زدن به رهبر

از شیوه های رایج دشمنان جهت تخریب رهبران آسمانی، تهمت زدن به آنان بوده است؛ چنان که قرآن در مورد تهمت زدن به حضرت نوح(علیه السلام) می فرماید:

فَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا الاَّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُر یدُ أ ن یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأ نزَلَ مَلائِکَةً ما سَمِعْنَا بـِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأ وَّلِینَ * إ نْ هُوَ إ لاَّ رَجُلٌ بـِهِ جـِنَّةٌ فَتَرَ بَّصُوا بـِهِ حَتَّى حِین . (مؤمنون / 25 ـ 24)

اشراف قوم نوح که کافر بودند، گفتند: این شخص جز بشری مانند شما نیست که می خواهد بر شما برتری یابد و اگر خدا می خواست [رسولی بفرستد] فرشتگانی می فرستاد. ما چنین چیزی هرگز از پدران پیشین خود نشنیده ایم. او مرد دیوانه ای بیش نیست ... .»

در این آیات افزون بر تهمت جنون، گروهی از کفار حضرت نوح(علیه السلام) را بشری مانند سایرین معرفی می کنند که می خواهد بر دیگران برتری جوید.

نسبت دیوانگی به پیامبران از تهمت های رایج بوده است چنان که قرآن می فرماید: «وَ قَالُواْ مجََْنُونٌ وَ ازْدُجر؛ (قمر / 9) و گفتند: مردی دیوانه است و باز داشته شده»؛ «ازْدُجر» یعنی او را با دشنام راندند. (سیوطی، 1416: 1 / 532) حضرت هود(علیه السلام) را سفیه و جزء دروغ گویان دانستند: «قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إ نَّا لَنَراکَ فی سَفَاهَةٍ وَ إ نَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبینَ». (اعراف / 66)

مستکبران تاریخ به انبیا تهمت فسادانگیزی می زدند؛ چنان که قرآن می فرماید: «فرعون گفت: بگذارید موسی را به قتل برسانم و او خدای خود را به یاری طلبد. می ترسم آیین شما را تغییر دهد و یا در این سرزمین فسادانگیزی کند.» (غافر / 26) اتهام آواره ساختن مردم از سرزمینشان به قصد حکومت بر آنها نیز از روش های جنگ نرم مستکبران علیه پیامبران بوده است؛ چنان که قرآن از زبان آنان می فرماید: «قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْم  فِرْعَوْنَ إ نَّ هَـذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ * یُر یدُ أ ن یُخْر جَکُم مِنْ أ رْضِکُمْ». (اعراف / 110 ـ 109)

تضیعف پیامبر اسلام| از طریق تهمت های ناروا مطلبی است که قرآن مکرر بدان اشاره کرده و می فرماید: «آنان گفتند: اصلاً آن را بر بافته است؛ نه بلکه او شاعر است» (انبیاء / 5) یا ایشان را کاهن و مجنون می خواندند که خدای متعال از ایشان رفع تهمت فرمود: «خلق را تذکر ده که تو به برکت نعمت پروردگار نه کاهن هستی و نه مجنون» (طور / 29) «کاهن» کسی است که از طریق به خدمت گرفتن جن از غیب آگاه می شود. (طوسی، بی تا: 9 / 412)

دشمنان برای تضعیف پیامبر اسلام| ایشان را فریبکار معرفی می کنند که وعده های باطل می دهد: «وَ إ ذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فى  قُلُوبهِِم مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ الاَّ غُرُوراً» (احزاب / 12) گفته شده منظور از این وعده هایی که منافقین آن را فریب می دانند، وعده الهی از پیروزی و اعتلای دین بوده است. (فیض کاشانی، 1415: 4 / 169)

ب) تلاش در تحقیر نمودن رهبر

دشمنان اسلام برای معرفی پیامبر| عبارت «وَ إ ذَا تُتْلَى عَلَیْهـِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إ لاَّ رَجُلٌ یُریدُ أ ن یَصُدَّکُمْ عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُکُمْ»؛ (سبأ / 43) را به کار می بردند تا نبوت ایشان را زیر سوال برده و قرآن را کلام یک فرد عادی قلمداد کنند. (ص / 8) در سوره هود، ضمن بیان برخورد مخالفان با شعیب(علیه السلام) به این نکته اشاره می فرماید تا پیروان رهبران آسمانی در طول تاریخ متوجه حرکت موذیانه دشمنان جهت تضعیف رهبران آسمانی باشند. در آیات 87 تا 93 سوره هود گفتگوی حضرت شعیب با مخالفان را می آورد که در آن، دشمنان از اهرم تمسخر و تحقیر جهت تضعیف آن حضرت استفاده می کردند. در آیه 87 آمده است:

قَالُواْ یَاشُعَیْبُ أ  صَلاتُکَ تَأ مُرُکَ أ ن نَتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أ وْ أ ن نَّفْعَلَ فی أ مْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إ نَّکَ لَأ نتَ الْحَلِیمُ الرَّشِید.

گفتند: ای شعیب! آیا نماز تو، تو را مامور می کند که آنچه را پدرانمان می پرستیدند ترک کنیم، یا در اموالمان به دلخواه خود تصرف نکنیم؟ البته تو مردی بردبار و فهمیده هستی.

طبرسی در تفسیر این آیه می نویسد:

این آیه به روش تهکم و استهزا است. گویا نماز، شعیب را به سمت از بین بردن قوم برده است. منظورشان اهانت به شعیب بود و می خواستند بگویند: تو کم خردی. (طبرسی، 1372: 5 / 286)

ج) تلاش برای گمراه نمودن رهبر

دشمنان همواره تلاش می کردند تا بر افکار پیامبران تأثیر گذارند و آنان را گمراه یا حداقل به سازش متمایل سازند. این روش نیز نوعی تضعیف رهبری بدون به کارگیری سلاح گرم می باشد که نتیجه آن، تسلیم رهبری و پیروان او بدون درگیری نظامی است. کافران در مسیر این هدف تا جایی پیش می روند که پیامبر را از آخرت غافل سازند و به تبعیت از هوای نفس وادارند (طه / 16)؛ ولی به فضل و رحمت الهی نقشه آنها بر باد رفت و نتوانستند هیچ ضرری به حضرت بزنند. (نساء / 113) این خطر چنان جدی است که خداوند به رهبری مانند پیامبر|، یادآوری می نماید که از خدا بترسد و از منافقان و کافران اطاعت ننماید. (احزاب / 1)

3. شایعه پراکنی

از مهم ترین حربه ها در جنگ نرم، شایعه سازی و شایعه پراکنی می باشد که همواره مورد توجه مخالفان بوده است. سطحی نگری و زودباوری عوام در انتشار سریع شایعات نقش بسیار مهمی دارد. عموم مردم خیلی زود آنچه را که می شنوند، باور می کنند و بدون بررسی به دیگران انتقال می دهند. دشمنان از این نقطه ضعف استفاده کرده و با شایعه سازی، سعی در تغییر افکار جامعه و بدبین نمودن آنها می کنند و گاهی چنان در این امر موفق می شوند که مسائل روشن را نیز با شایعه پراکنی بر مردم مشتبه می نمایند. معمولاً شایعه را دشمن سفارش و منافقین تولید می کنند و افراد ساده لوح آن را می پذیرند. نمونه ای از شایعات زمان پیامبر|، شایعه کشته شدن پیامبر در جنگ احد است. قرآن کریم برای خنثی کردن این شایعه می فرماید: «آیا اگر او نیز به مرگ یا شهادت درگذرد، به دین جاهلیت رجوع خواهید کرد؟» (آل عمران / 144)

پخش شایعه در زمان پیامبر| نیز چنان مطرح بود که خدا با نزول آیات60 و 61 سوره احزاب آنان را تهدید کرده و ملعون می شمارد تا جامعه با دید عمیق تری با این افراد مواجه گردند. در این سوره آمده است:

لَئِن لَمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فی قُلُوبهم مَّرَضٌ وَ الْمُرْجفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْر یَنَّکَ بهِمْ ثُمَّ لا یُجَاو رُونَکَ فِیهَا إلاَّ قَلِیلاً * مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلاً.

اگر منافقان و آنان که در دل هایشان مرضی است و آنان که در مدینه شایعه پخش می کنند، از کار خود دست نکشند، تو را بر آنان برمی انگیزیم و مسلط می گردانیم، سپس جز اندک زمانی با تو در این شهر زندگی نتوانند کنند و از همه جا طرد می شوند، هرجا یافته شوند، گرفتار خواهند شد، و به سختی به قتل می رسند.

«مُرْجِفُونَ» از ریشه «ارجاف» در اصل به مفهوم ایجاد تزلزل و اضطراب در دریا است؛ اما منظور در این آیه، پخش امواج باطل و شایعه است که افکار را پریشان و دل ها را نگران و مردم را مضطرب می سازد. (طبرسی، 1372: 8 / 578) اینان گروهی از منافقان بودند که در شکل دوست، به پخش شایعاتی درباره هجوم قریب الوقوع دشمن یا بزرگ نمودن قدرت پوشالی آن و یا امید کاذب دادن به اسیران کفر و شرک می پرداختند و به سود آنان تلاش احمقانه می کردند و بذر نگرانی را میان زنان و کودکان می انداختند. (همان)

4. تفرقه افکنی

از روش های معمول دشمنان، ایجاد فتنه با تفرقه افکنی در جامعه است. جنگ های داخلی، اختلاف های خطی، حزبی، طایفه ای، سیاسی، دینی و مذهبی، جامعه را در تنش قرار می دهد و فرصتی برای دشمنان به وجود می آورد تا سرمایه های دینی و ملی و اقتصادی ملت ها را به تاراج برند.

این امر آن قدر مهم است که گاهی «فتنه» را مترادف با «تفرقه افکنی» معنا می کنند؛ چنان که ابن منظور در بیان معنای فتنه ـ به مفهوم جنگ و درگیری ـ به حدیث پیامبر| استناد می کند که فرمود:

من فتنه ها را در میان خانه هایتان می بینم؛ این فتنه ها، کشتارها، درگیری ها و اختلافی خواهد بود که بین مسلمان ها پدید می آید؛ زمانی که گروه گروه شوند و هر کدام به دنبال حزب و جماعتی روند، زمانی است که مسلمانان با جلوه ها و کشش های دنیایی مورد آزمایش قرار می گیرند و از آخرت و عمل برای آن باز می مانند. (ابن منظور، 1414: 13 / 319)

از نمونه های بارز تفرقه افکنی در زمان پیامبر|، ساختن «مسجد ضرار» است. قرآن کریم، از مسجد ضرار که به زیان اسلام، به نفع کفر و به نیت تفرقه انداختن بین مسلمین ساخته شده بود، سخن می گوید. (توبه / 107) فرد مورد اشاره در آیه، «ابوعامر راهب» آن عنصر جاه طلب است. او به طرفداران خویش پیام داد که آماده پیکار با محمد| شوید و مسجدی به عنوان مرکز اجتماع خود بسازید که من نیز به سوی امپراطور روم رفته با سپاهی عظیم خواهم آمد تا محمد| را از مدینه بیرون کنیم. (طبرسی، 1372: 5 / 110)

ایجاد اختلاف های مذهبی، از اهداف تفرقه افکنان بوده که گاهی به اختلاف های مذهبی موجود در میان مؤمنان، دامن می زدند و آن را وسیله دور شدن افراد از یکدیگر قرار می دادند تا بتوانند در سایه این اختلاف ها و کشمکش ها، اصل دین آسمانی را نابود سازند. گاهی جامعه اسلامی بدون توجه به خواست دشمن، به خاطر هواپرستی عده ای، دچار فتنه تفرقه می گردد. در این موارد، دشمن از بیرون، فتنه را سازماندهی می کند. در قرآن کریم آمده است:

وَ اتَّقُواْ فِتْنَةً لا تُصِیبنَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُواْ أ نَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَاب. (انفال / 25)

بترسید از بلایی که (چون بیاید) تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد و بدانید که خدا سخت عقاب است.

قرآن کریم در این آیه جامعه اسلامی را پرهیز می دهد از فتنه هایی که بلای آن فقط دامن گروه خاصی را نمی گیرد؛ بلکه بر همگان فرود خواهد آمد؛ مانند فتنه های گروهی که با بهانه ها و انگیزه های متفاوت میان مردم اتفاق می افتد؛ از قبیل کشمکش های حزبی برای دستیابی به موقعیت های سیاسی و یا اختلاف ها و دسته بندی های فرقه ای و گروه بندی های جناحی و سیاسی و مانند اینها که باعث می شود بدعت ها رواج یابد و در امر مبارزه با دشمنان، سستی ایجاد شود، منکرات گسترش یابد و امر به معروف کم رنگ شود. (مراغی، بی تا: ٩ / ١٨٨)

5. تهدید و ارعاب

یکی از حربه های دشمنان اسلام تهدید است که امروزه نیز از آن برای به استضعاف کشاندن ملت ها استفاده می شود و از دیرباز در برابر انبیا و صالحان تاریخ به شیوه های گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است:

الف) تهدید به تبعید و آوارگی

قرآن کریم می فرماید:

و قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهمْ لَنُخْر جَنَّکُم مِنْ أ رْضِنَا أ وْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا. ( ابراهیم / 13)

کافران به رسولانشان گفتند: دست از این دعوی بردارید و گرنه شما را از شهر خود بیرون می کنیم، مگر اینکه به آیین ما برگردید.

نیز قرآن در آیه دیگری می فرماید: «می گویند: اگر به مدینه مراجعت کردیم باید [اربابان] عزت و ثروت، خوارشدگان را از شهر بیرون کنند». (منافقون / 8)

ب) تهدید به قتل و مثله شدن

فرعون ساحران را بعد از ایمان آوردنشان به حضرت موسی(علیه السلام) تهدید به قتل و مثله شدن نمود تا از طریق این تهدید آنان را مطیع خود سازد و از ایمانشان برگرداند؛ چنان که قرآن کریم از زبان او می فرماید:

لَأ قَطِّعَنَّ أ یْدِیَکُمْ وَ أ رْجُلَکُم مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأ صَلِّبَنَّکُمْ أ جْمَعِین. (اعراف / 124)

حتماً دست هایتان و پاهایتان را خلاف یکدیگر قطع خواهم کرد. سپس همه شما را به دار خواهم کشید.

در این آیه تهدید به قتل از سوی دشمنان به بدترین شکل ممکن؛ یعنی تکه تکه کردن و سپس کشتن آمده است. این جمله تنها خبر دادن از آینده نبود؛ بلکه عملیات جنگ روانی به واسطه تهدید به عذاب و مثله کردن بود تا برگردند و تسلیم شوند. (فضل الله، 1419: 10 / 211)

منابع و مآخذ

قرآن کریم.
نهج البلاغه، 1379، گردآوری سید رضی، ترجمه محمّد دشتی، قم، شاکر.
آلوسی، شهاب الدین سید محمود، 1415 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیة.
ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل، بی تا، السیرة النبویة، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ابن منظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر.
اسکندری، حمید، 1389، پدافند غیر عامل، تهران، معاونت تربیت و آموزش بسیج.
برزونی، عبدالله، 1387، قدرت نرم سرمایه اجتماعی بسیج، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
جوادی آملی، عبدالله، 1387، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء.
حائری، میر سید علی، 1377، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
ساجدی، ابوالفضل، 1383، زبان دین و قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
سروش، عبدالکریم، 1378، بسط تجربه نبوی، تهران، مؤسسة فرهنگی صراط.
سیوطی، جلال الدین و جلال الدین محلی، 1416، تفسیر جلالین، بیروت، مؤسسة النور.
شریفی، احمدحسین، 1388، موج فتنه، تهران، کانون اندیشه جوان.
ـــــــــــــــ ، 1389، جنگ نرم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1377، جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران.
طوسی، محمد بن حسن، بی تا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
عیسی زاده، عیسی، 1392، قرآن و راه های مقابله با جنگ نرم، قم، زمزم هدایت.
فضل الله، سید محمدحسین، 1419ق، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملا.
فیض کاشانی، ملامحسن، 1415 ق، تفسیر صافی، تهران، صدر.
متفکر، حسین، 1387، جنگ روانی، قم، زمزم هدایت.
مراغی، احمد مصطفی، بی تا، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
منقری، نصر بن مزاحم، 1386، وقعة صفین، ترجمه ترجمه پرویز اتابکی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی.

صمد عبداللهی عابد: دانشیار دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.

فاطمه وجدی: کارشناس ارشد دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.

فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 15

ادامه دارد...

بررسی جنگ نرم در آیات قرآن - بخش دوم و پایانی

راهکارهای مقابله با جنگ نرم

خبرگزاری فارس: راهکارهای مقابله با جنگ نرم

طراحان جنگ نرم با سرمایه گذاری بر افکار و اندیشه ها، آسان تر و با شتاب بیشتر به اهداف و نتایج دست می یابند.

 

ج) تهدید به زندان

فرعون که نمونه بارز مستکبران تاریخ است، حضرت موسی(علیه السلام) را تهدید به زندان نموده (شعراء / 29) آن هم زندان در آن زمان که وضعیت بسیار هولناکی داشت. عادت فرعونیان طوری بود که هرگاه می خواستند کسی را زندانی کنند او را به درون چاهی عمیق می انداختند. از این رو او در تنهایی می ماند؛ نه چیزی می شنید و نه چیزی می دید. (حائری، 1377: 8 / 44)

6 . به کارگیری مکر و نیرنگ

زیربنای فعالیت های روانی دشمن، مکر و حیله است. از همان ابتدای آفرینش، شیطان با مکر و حیله به سراغ حضرت آدم و حوا(صلی الله علیه و اله) رفت و با نقشه ای از پیش تعیین شده در فریب آنها کوشید. جبهه باطل، نه در منطق و استدلال و نه در سایر میدان ها، حرفی برای گفتن ندارد؛ از این رو می کوشد با مکر و حیله به اهداف خود برسد و مخاطب را در یک فضای روانی مخالف با آنچه واقعیت دارد، سوق دهد و این فضای روانی بایستی به گونه ای ساخته و پرداخته شود تا مفاهیم و علائم انتقالی با کمترین مقاومت مورد پذیرش واقع شود. از نظر روان شناسی، فردی که در حال مبارزه با حریف یا دشمن است، همواره رفتارهای او را رصد می کند؛ زیرا احساسش آن است که هر لحظه از سوی دشمن در معرض خطر است. تمام هنر تاکتیک فریب، شکستن این هوشیاری روانی در برابر حریف است. بدیهی است این عمل از ظرافت و دقت خاصی برخوردار است و بستگی زیادی به تجربه و شناخت فریب دهنده از گروه هدف دارد. (متفکر، 1387: 153)

یکی از حیله های نمرود ـ مخالف حضرت ابراهیم(علیه السلام) ـ آن بود که دستور داد کاخی بلند بنا کنند تا بر بالای آن رود و با آسمانیان پیکار نماید. پس از بنای کاخ، خداوند تندبادی فرستاد و بخش فوقانی کاخ به دریا افکنده شد و بقیه کاخ نیز بر سر تبهکاران ویران گشت. (طبرسی، 1372: 6 / 55)

در این نوع از جنگ نرم، هدف دشمن فریب توده های ناآگاه است؛ زیرا افراد آگاه و بابصیرت می دانند که هرگز نمی توان با ساختن کاخ و رفتن به آسمان، با اهل آسمان جنگید و این عمل تنها یک فریب است ولی مردم عوام که اطلاع کافی از مسائل ندارند، به راحتی فریفته می شوند. اگر قرآن مکر و حیله در برابر نوح(علیه السلام) را با تعبیر «و مکروا مکراً کبّاراً» (نوح / 22) به کار می برد، حیله های دشمنان اسلام به قدری زیاد بود که قرآن از آنها به «مکر شبانه روزی» تعبیر می نماید. (سبا / 33)

الف) فریب با نفرین

قرآن در سوره انفال می فرماید:

وَ إ ذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إ ن کانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِکَ فَأ مْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أ و  ائْتِنَا بعَذَاب  أ لِیم. (انفال / 32)

و چون گفتند: «خدایا! اگر این (قرآن به راستی) همان حق از جانب تو است، پس (در این حال) بر سرمان سنگ هایی از آسمان بباران یا ما را به عذابی دردناک گرفتار ساز.

در اینجا افراد لجوج در برابر هدایت گری پیامبر| و حقانیت قرآن و معارف آن برای عوام فریبی مردم نفرین می کنند، به زعم آنکه چنین نفرینی محقق نمی شود. و از خداوند عذابی را درخواست می کنند که شاید از نظر مردم بدترین نوع عذابی است که می تواند بدون  مقدمه بر کسی نازل شود و این عذاب در صورت تحقق، مسلماً دلیل بر حقانیت طرف مقابل اوست؛ چنان که علامه طباطبایی دراین باره می نویسد:

اگر در میان همه اقسام عذاب الیم، فقط سنگ باران را ذکر کردند برای این بود که در این عذاب جسم و روح با هم معذب می شوند و شخص ذلیل می گردد. (طباطبایی، 1417: 9 /67)

آوردن جمله «أو ائْتِنَا بعَذَابٍ أ لِیم» مکر دیگری است؛ یعنی هر عذابی که می خواهی بگو تا بر ما نازل شود و ما آن قدر به حقانیت خود اطمینان داریم که هر نوع عذابی را بر خود طلب می کنیم و خواهید دید که هیچ عذابی بر ما نازل نخواهد شد.

ب) فریب با تحریف کلمات

علی رغم اینکه علمای یهود در کتاب آسمانی خود، با ویژگی های پیامبر اسلام| آشنا شده بودند، با مکر و حیله به تحریف آن پرداختند، چنان که قرآن کریم می فرماید:

وَ إ نَّ مِنْهُمْ لَفَر یقًا یَلْوُونَ أ لْسِنَتَهُم بالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ مَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ مَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُون. (آل عمران / 78)

همانا برخی از اهل کتاب زبان خود را [به قرائت] کتاب تغییر و تبدیل می دهند تا آن را [که از پیش خود خوانده اند] از کتاب [خدا] محسوب دارید و هرگز آن از کتاب نخواهد بود و گویند: این [آیات] از جانب خدا نازل شده است؛ درصورتی که از جانب خدا نیست و به خدا دروغ می بندند با آنکه می دانند.

«یلْوُونَ» از ماده «لیّ» (بر وزن حیّ) به معنای پیچیدن و کج کردن است و در اینجا کنایه از تحریف سخنان الهی است. آنها به هنگام تلاوت تورات وقتی به صفات پیامبر اسلام| و بشارت به ظهور ایشان می رسیدند، چنان ماهرانه سخن را تغییر می دادند که شنونده گمان می کرد، آنچه را می شنود، متن آیات الهی است؛ بلکه به صراحت می گفتند: «هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ» درحالی که از سوی خدا نبود. (مکارم شیرازی، 1375: 2 / 630)

7. شبهه افکنی و ایجاد تردید

ایجاد تردید در قلوب مؤمنین و القاء شبهات اعتقادی یکی از روش های دشمنان در جنگ نرم است. آنچه مؤمن معتقد به حقیقت دین را به تلاش و مجاهدت در راه خدا وا می دارد، یقین به حقانیت راهی است که انتخاب نموده است؛ چنان که اگر انسان به درستی راهی که می رود و اندیشه ای که دارد، ایمان کامل داشته باشد، آن مسیر را با قدم های استوار طی می کند و از خطرها و موانع موجود بر سر راه نمی هراسد و تا پای جان برای رسیدن به هدف مقدس خود تلاش می کند؛ اما اندکی شک و تردید کافی است تا فرد را در این مسیر دچار تزلزل نماید.

الف) ایجاد تردید در نبوت

یکی از مهم ترین راه های ایجاد شک در نبوت، مقایسه پیامبر با دیگران در مسائل مادی و ظاهری است و هدف از این مقایسه، همان ایجاد شک در نبوت ایشان است. قرآن کریم می فرماید:

وَ قَالُوا لولا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُل  مِّنَ الْقَرْیَتَیْن  عَظِیم. (زخرف / 31)

و گفتند: چرا این قرآن بر مردمی بزرگ از دو شهر (مکه و طائف) نازل نشده است.

این افراد به جهت ایجاد شک و شبهه، خواستار معجزاتی از پیامبر بودند تا در صورت عدم امکان وقوع آنها، نبوت حضرت انکار شود. درحالی که اگر می خواستند ایمان بیاورند، بارها معجزاتی از حضرت صادر شده بود که برای تصدیق نبوت ایشان کافی بود. قرآن کریم دراین باره می فرماید:

وَ قَالُوا لَوْلا أ نز لَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِن ربّهِ قُلْ إ نَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَ إ نَّمَا أ نَا نَذِیرٌ مُّبینٌ * أ  وَ لَمْ یَکْفِهمْ أ نَّا أ نزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهـِمْ. (عنکبوت / 51 ـ 50)

و گفتند: چرا معجزاتی از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است، بگو: «معجزات نزد خداست» من فقط بیم دهنده ای آشکارم؛ آیا اینان را کفایت نمی کند که این کتاب را بر تو فرو فرستادیم که بر آنها تلاوت می شود؟

هدف از ایراد این گونه سخنان، ایجاد تردید در دل هاست. چنان که بارها گفته اند ما به او ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین، چشمه ای جوشان پدید آورد یا کوه صفا را به طلا تبدیل کند. او نیز باید مثل موسی که دریا را شکافت و عصا را به اژدها تبدیل ساخت، معجزه ای آشکار و به دلخواه ما بیاور. (طبرسی، 1372: 8 / 451)

ب) ایجاد تردید در وحیانی بودن قرآن

عبارتی که دشمنان در مورد نزول قرآن به کار می برند، حاکی از این شبهه افکنی هاست آنجا که قرآن کریم از زبان مخالفان می فرماید:

أ اُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أ شِرٌ * سَیَعْلَمُونَ غَداً مَن الْکَذَّابُ الْأ شِرُ. (قمر / 26 ـ 25)

(ای عجب) آیا از بین ما تنها بر او وحی رسید؟ نه! او مرد دروغگوی بی باکی است. زود باشد که فردا بدانند که دروغگوی بی باک کیست؟

در تفسیر آیه شریفه آمده است تعبیر به «ألقی الذکر» به جای «اُنزل الذکر علیه» و یا نظیر آن، برای این بوده که بفهماند چگونه یک مرتبه و به عجله چنین شد؟ (آلوسی، 1415: 14 / 88) با انتخاب کلمه «القی» به جای انزال از وحیانی نبودن قرآن سخن می گویند؛ نکته قابل توجه آن است که در تردیدافکنی نباید به طور مستقیم و صریح موضوع را انکار کرد؛ بلکه باید عبارت را طوری انتخاب نمود تا مخاطب به طور مستقیم دچار تردید نشود. کلمه «القی» این بار معنایی را به دوش می کشد و واژه «کذاب» تردید مخاطب را بیشتر می کند.

آنچه نویسنده کتاب آیات شیطانی در صدد اثبات آن است، ایجاد تردید و در ادامه تکذیب کامل وحی بودن قرآن کریم است. این اقدام به قدری خطرناک و فاجعه آمیز است که امام خمینی فتوای قتل نویسنده آن را صادر نمود. نگرش ناسوتی به وحی نیز که در ادامه همین مبارزه با کتاب مقدس قرآن قرار دارد، به طور موزیانه و با روندی نرم و آهسته به انکار وحی بودن قرآن می پردازد. عبدالکریم سروش در تعیین ماهیت وحی می نویسد: «پیامبری، نوعی تجربه و کشف بود ... هر جا سخن از تجربه می رود، سخن از تکامل تجربه هم درست است. شاعر، شاعرتر می شود، و سخنران با سخنرانی، سخنران تر، و این امر در هر تجربه ای جاری است ... پیامبر| نیز که همه سرمایه اش شخصیتش بود، محل و موجد و قابل و فاعل تجارب دینی و وحیی بود و بسطی که در شخصیت او می افتاد، به بسط تجربه و (بر عکس) منتهی می شد و لذا وحی، تابع او بود؛ نه او تابع وحی ... کامل تر شدن دین، خلاصه و عصاره تجربه های فردی و جمعی اوست. در غیبت پیامبر هم باید تجربه های درونی و برونی پیامبر بسط یابند و بر غنا و فربهی دین بیفزایند ... اگر «حسبنا کتاب الله» درست نیست، حسبناً معراج الهی و تجربه النبی هم درست نیست». (سروش، 1378: 13)

در نقد این دیدگاه باید گفت که اساساً وحی قرآنی با تجربه دینی تفاوت هایی دارد.

1. تجربه دینی را می توان اساسی دانست که با علم حضوری درک می شود همانند محبت کودک به مادر خود؛ اما وحی نوعی القای معنا به پیامبر است که با وسائط الهی و توبه او و توسط جبرئیل حاصل می شود.

2. تجربه دینی پیامبر| مخصوص زمان وحی نبود و همواره در این حالات معنوی وحی الهی را دریافت نمی کردند. پس وحی تابع پیامبر نبود؛ بلکه وابسته به شرایط و نیاز مسلمین به دریافت راهنمایی از طرف خدا بوده است.

3. تجربه دینی، ایجاد و احساس می شود؛ درحالی که وحی نازل و دریافت می گردد و تعابیر قرآنی درباره وحی، این مطلب را تأیید می کند.

4. در وحی، خداوند با پیامبر سخن می گوید (بقره / 253) درحالی که در تجربه دینی، این ارتباط وجود ندارد.

5. وحی ویژگی خاصی دارد که حتی به امامان معصوم هم «وحی» نمی شود و خاص پیامبران الهی است؛ درحالی که در تجربه دینی هر کسی می تواند این احساس را داشته باشد.

6 . اگر محتوای تجارب دینی به لفظ درآید، مطالب آن غالباً مبهم و قابل ارائه در چند گزاره محدود است مانند اینکه «من خدا را دوست دارم» یا «من به او وابسته ام» و ... ولی «وحی قرآنی» هزاران گزاره روشن در موضوعات مختلف اجتماعی، فردی، سیاسی، عبادی، اخلاقی، دنیوی و اخروی است. (ساجدی، 1383: 440)

8 . مذهب علیه مذهب

هر انسانی دارای ارزش ها و شاکله ذهنی است که روح و جان او با آن ارزش ها خو گرفته است. اگر مطالبی که دیگران می گویند یا فعالیتی که انجام می دهند، تفاوت زیادی با شاکله ذهن فرد داشته باشد، ناخودآگاه آن را رد می کند؛ اما چنان که میان آنها قرابت و همانندی باشد، ذهن آن را می پذیرد و گاهی بدون تفکر درباره تفاوت مطلب ارائه شده با شاکله ذهن، آن را قبول می کند در این گونه موارد فرد دچار «خود فریبی» می شود و نمی تواند میان مطلب بیان شده و ارزش واقعی، تفاوت قائل شود. از این رو یکی از مسائل مهم در نبرد روانی، ارائه مطالب ضدّ مذهب در شکل و قالب دین و مذهب است. استفاده از عناوین و کلمات مذهبی مانند راه راست و رشد، سوگند به مقدسات دینی، ساختن مسجد و ادعای بندگی خدا از شیوه های مخالفان برای عرضه مقصود خود و ضربه زدن به دین است؛ چنان که فرعون خود را منادی راه رشد و سعادت می خواند و می گفت: «و مَا أ هْدِیکمُ إ لاَّ سَبیلَ الرَّشَاد؛ (غافر / 29) و شما را جز به راه راست، راهبر نیستم.» منافقان با سوگندهای دروغین و با به میان آوردن ارزش ها و مقدّس شمردن آنها، سپری برای خود ایجاد می کنند و در پناه آن، بزرگ ترین ضربه را به اسلام وارد می سازند. چنان که قرآن کریم می فرماید:

اتَّخَذُوا أ یْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبـِیل  اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهینٌ. (مجادله / 16)

سوگندهای خود را [چون] سپری قرار داده بودند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و [در نتیجه] برای آنان عذابی خفت آور است.

همچنین برای خالی کردن پشت جهادگران، حفظ عفت و پاک دامنی زنان را که از اصول مسلم اسلام است، وسیله ای برای فرار از جبهه قرار دادند و با کاهش نیروهای رزمنده و تضعیف روحیه رزمندگان و تقویت روحیه سپاه دشمن، خواهان پیروزی سپاه کفر بر اسلام بودند. چنان که قرآن کریم دراین باره می فرماید:

یَقُولُونَ إ نَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِىَ بعَوْرَة. (احزاب / 13)

می گفتند: خانه های ما بی حفاظ است و[لی خانه هایشان] بی حفاظ نبود.

9. تضعیف روحیه

مخالفان انبیا از راه های مختلف در تضعیف روحیه طرف داران حق تلاش می نمودند. انبیا همواره کوشیده اند تا روحیه نیروهای مؤمن را بالا برند. پیامبر اسلام| در جنگ احزاب جهت تقویت روحیه لشکر اسلام به ایراد سخن پرداختند؛ ولی منافقان برای تضعیف روحیه مؤمنان، پیامبر| را به فریب دادن نیروها متهم کردند. قرآن کریم می فرماید:

اِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِِم مَّرَضٌ ما وَعَدَ نَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ الاَّ غُرُوراً. (احزاب / 12)

و هنگامی که منافقان و کسانی که در دل هایشان بیماری است می گفتند: خدا و فرستاده اش جز فریب وعده ای به ما نداده است.

پیامبر| هنگام حفر خندق، وعده پیروزی می داد در این هنگام منافقان نگاهی به هم کردند و گفتند: «ما داریم برای خودمان خندق می کنیم و او به ما وعده قصرهای فارس و روم را می دهد.» (ابن کثیر، بی تا: 3 / 194) از دیگر نمونه های تضعیف روحیه، دادن آمار مأیوس کننده از دشمنان دین است. قرآن کریم ضمن اشاره به این نکته راه خنثی نمودن آن را نشان داده است: «کسانی که [برخی از] مردم به ایشان گفتند: مردمان برای جنگ با شما گرد آمده اند؛ پس از آنان بترسید و[لی این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نیکو حمایتگری است». (آل عمران / 173)

راهکارهای مقابله با جنگ نرم

کنترل منابع قدرت نرم دشوار است؛ اما تاثیر آن تا حدود بسیار زیادی بستگی به پذیرش مخاطبان دارد. به همین دلیل توجه و ارتقاء قدرت نرم موجود در جامعه اسلامی، عمده راهکاری است که تلاش دشمنان را خنثی خواهد نمود. در برابر جنگ نرم دشمنان، دو راه وجود دارد: تسلیم یا مقابله.

اسلام راه اول را نمی پذیرد و کوچک ترین تسامح در امر دین که موجب تضعیف یا نابودی آن شود را مردود می شمارد؛ زیرا تسلیم از موضع ضعف صورت می گیرد و اسلام و مسلمین ـ چنان که تابع شرع مقدس باشند ـ در موضع قدرت قرار دارند. «وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا و أنتُمُ الأعلَونَ إن کُنتُم مؤمِنینَ (آل عمران / 139)؛ سستی نکنید و غمگین نشوید که شما برترید، اگر مؤمنید».

نه تنها توان مقابله در مؤمنین وجود دارد؛ بلکه اسلام به قدری قدرتمند است که اگر مسلمین نسبت به آن آگاهی داشته باشند و در عمل به آن ملتزم باشند، قادر خواهند بود اسلام را در سراسر جهان مستقر سازند؛ همان گونه که با ظهور حضرت ولی عصر# این اتّفاق خواهد افتاد؛ کتاب خدا و آثار دین زنده خواهد شد، بناهای شرک و نفاق ویران، شاخه های گمراهی و اختلاف بریده، اولیاء الهی عزیز و دشمنان ذلیل خواهند شد.

1. توجه به تعالیم دین و رهبران آسمانی

در قرآن، علوم گذشته و اخبار آینده آمده است، دوای دردها و نظم امور در قرآن است. (نهج البلاغه: خطبه 158) قرآن قدرتی است که یاورانش شکست ندارند و حقی است که مددکارانش خوار نمی شوند. (همان: خطبه 198) قرآن کریم ضمن بیان مشکلات فردی، اجتماعی، سیاسی و ... همواره راه حل مناسب معضل را به نیکوترین شکل بیان نموده است؛ اگر از تحقیر و استهزا، تضعیف رهبری، شایعه پراکنی، تفرقه افکنی و ... سخن می گوید، با بیان های گوناگون و شیوا، راه های مقابله با آنها را نیز مطرح می سازد؛ به گونه ای که مسلمین را از هر منبع اطلاعاتی دیگر غنی می گرداند. سخنان و رفتار پیامبر| و اهل بیت(علیهم السلام) نیز مبین قرآن کریم می باشد. ولایت فقیه ادامه ولایت پیامبر| و ائمه اطهار(علیهم السلام) در عصر غیبت است. بدون شک رهبری فقیه، قدرت عظیمی به مسلمانان می دهد. مقصود از ولایت و سرپرستی فقیه، ولایت هر عالم یا مجتهدی نیست؛ بلکه شرایط خاصی دارد. «فقیه» در بحث ولایت فقیه کسی است که دارای سه ویژگی مهم باشد: 1. صدر و ساقه اسلام را به طور عمیق و با استدلال و استنباط بشناسد؛ 2. همه حدود و ضوابط الهی را رعایت نماید؛ 3. استعداد و توانایی مدیریت کشور و لوازم این امر را داشته باشد. (جوادی آملی، 1387: 136)

به عنوان نمونه قرآن، راه شناخت شایعات را برگرداندن آنها به رسول و اولی الامر می داند و تبعیت کورکورانه و پخش شایعاتی که نظر رسول و اولی الامر در آن استنباط نشده است را تبعیت شیطانی می شمارد. (نساء / 83)

2. بصیرت

اهمیت بصیرت بدان پایه است که خداوند خطاب به پیامبر| در دوران دشوار مکه می فرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبیلى  أ دْعُواْ إ لىَ اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أ نَا وَ مَن  اتَّبَعَنى؛ (یوسف / 108) بگو: این است راه من، که من و هر کس مرا پیروی کرد، با بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم.» حتی خود پیامبر| با بصیرت حرکت می کند و یاران ایشان هم با بصیرت به دفاع از پیامبر| و تبلیغ دین می پرداختند. امیرمؤمنان(علیه السلام) در جنگ صفین مقابل کفّار قرار نداشت. نیروهای جبهه مقابل نماز می خواندند و ظواهر اسلام را رعایت می کردند. حقیقت بسیار مظلوم واقع شده بود؛ زیرا ظواهر شرعی جبهه کفر، مردم را متحیر کرده بود و عده ای در جبهه حق در تردید بودند که آیا می توان به روی برادران دینی خود در سپاه معاویه شمشیر کشید؟ هم علی(علیه السلام) و هم معاویه صحابه پیامبر| بودند. هر دو نماز می خواندند و هر دو ادّعای دفاع از اسلام را داشتند. (اتابکی، 1375: 440) و این بصیرت بود که نجات بخش یاوران علی(علیه السلام) گردید.

3. توجه به کارکرد خانواده

در جنگ نرم بیشترین استفاده از عواطف و احساسات برای نفوذ در افکار و اندیشه ها جهت تغییر باورها صورت می گیرد و ارکان اساسی و مسلم اعتقادهای دینی جامعه، به آرامی از سوی دشمنان مورد هجوم واقع می گردد تا به تدریج به تغییر اساسی در باورها و اعتقادها بینجامد؛ از این رو نقش خانواده به عنوان یکی از مراکز قدرت نرم بسیار مهم و اساسی است. وقتی مؤثرترین کانون مهر و محبت و سلامت جسمی و روحی جامعه؛ یعنی خانواده بتواند با بهره گیری از دستورهای قرآن کریم، فرزندانی مؤمن و سالم تحویل جامعه دهد، بی تردید آن جامعه در برابر هر تهاجمی اعم از جنگ سرد و جنگ نرم بیمه خواهد شد. قرآن کریم تاکید می کند که همگان باید مراقب خود و اعضای خانواده خود باشند و آنان را از هر آنچه موجب هلاکشان می  گردد حفظ و حراست نمایند؛ آنجا که می فرماید:

یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أ نفُسَکُمْ وَ أ هْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أ مَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ. (تحریم / 6)

ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خویشانتان را از آتشی که هیمه آن مردم و سنگ هاست نگه دارید، آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شد که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آنچه را فرمان داده شده اند (به طور کامل) اجرا می نمایند.

در این میان نقش مادر به عنوان کانون مهرورزی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

4. تقویت روحیه و افزایش نشاط

شرایط روحی آن قدر مهم است که عامل ایجاد برخی بیماری ها یا باعث بهبود بعضی از امراض می گردد. امروزه این روش در کنار تجویز دارو مورد استفاده قرار می گیرد. قرآن کریم به امت اسلامی روحیه می دهد و تاکید می کند که با ایمان قوی بیست نفر صابر بر دویست نفر و صد نفر بر هزار نفر غلبه می کند. (انفال / 65) قرآن کریم، مؤمنان را از سستی، حزن و اندوه که عامل تضعیف روحیه است برحذر می دارد و می فرماید:

وَ لاَ تَهـِنُوا وَ لاَ تَحْزَ نُوا وَ أ نتُمُ الأَعْلَوْنَ إن کُنتُم مُؤْمِنـِینَ. (آل عمران / 139)

اگر ایمان دارید هرگز (در کار دین) سستی نکنید و اندوهناک نباشید درحالی که شما برترید.

5. صبر و تقوی

از موارد قدرت نرم برای مقابله با جنگ نرم دشمن، صبر و تقوی است. صبر باعث می شود، در فضای غبارآلود فتنه، توان و فرصت تفکر و اتخاذ تصمیم حکیمانه به وجود آید و فرصت قانع ساختن افراد ناآگاه توسط اندیشمندان فراهم شود؛ زیرا در شرایط التهاب و اضطراب، امکان ارزیابی درست از اوضاع و تبیین مسائل وجود ندارد. (شریفی، 1388: 160) تصمیم گیری و عمل عجولانه و تسلیم در برابر دشمن، همان هدفی است که دشمن به دنبال آن است. آیه 186 آل عمران بهترین و استوارترین راه در امان ماندن از فتنه ها و مقابله با توطئه های دشمن را رعایت صبر و تقوی می داند و می فرماید:

وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أ وتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أ شْرَکُواْ أ ذًى کَثِیراً وَ إ ن تَصْبرُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْم الأُمُور .

قطعاً در مال ها و جان هایتان آزموده خواهید شد و از اهل کتاب و مشرکان آزار بسیاری خواهید شنید [ولی] اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید و این حاکی از عزم [استوار] شما در کارهاست.

رعایت تقوی؛ یعنی در فضای فتنه، تمام تصمیم ها براساس خداترسی باشد و از چارچوب قوانین الهی خارج نشود. با مسخره کنندگان دین و مؤمنین همراه نشود، از رهبری دینی حمایت کند، به شایعات دامن نزند، از جاده عفت خارج نشود، به سخنان گمراه کننده دشمن گوش فرا ندهد و بدون تحقیق به افراد تهمت نزند. برای رعایت تقوی، «صبر» لازم است؛ زیرا صبر بر گناه موجب تقوای الهی می شود. اگر انسان نتواند در برابر طعنه های دیگران صبر کند، هرگز نخواهد توانست تقوی را رعایت نماید. اگر انسان نتواند در برابر هوای نفس خود مقاومت کند، از جاده بندگی خدا خارج خواهد شد. از این رو، صبر و تقوی دو عامل قدرت بخش در برابر هجوم دشمن است که بنا به فرمایش امام علی(علیه السلام) «کسی که تقوا پیشه کند، خداوند راه خروج از فتنه ها و چراغ هدایتی در ظلمت ها را در اختیار او قرار می دهد». (نهج البلاغه: خطبه 183)

6 . تقویت دانش دشمن شناسی

دشمن ستیزی از مؤلفه های اصلی قدرت نرم است. قرآن کریم همواره به این نکته مهم تاکید می ورزد. چنان که در سوره فتح می فرماید: «محَُّمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أ شِدَّاءُ عَلىَ الْکُفَّار  رُحَمَاءُ بَیْنهَُمْ؛ (فتح / 29) محمد فرستاده خداست و یاران (و همراهانش) بر کافران بسیار سرسخت و با یکدیگر بسیار مهربانند.» زیر بنای دشمن ستیزی، تقویت دانش دشمن شناسی است. هر انسانی برای خوب زیستن، نیازمند دو نوع آگاهی است؛ آگاهی از خوبی ها و آگاهی از بدی ها. اگر کسی بخواهد در مسیر حق استوار بماند، نیازمند شناخت راه باطل و باطل گرایان است. (شریفی، 1389: 208) خدای متعال با تقویت دانش دشمن شناسی، راه حق را نشان می دهد:

فَقُلْنَا یَا آدَمُ إ نَّ هَذَا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجـِکَ فَلا یُخْر جَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ. (طه / 117)

پس گفتیم: اى آدم، همانا این (ابلیس) دشمن تو و همسر توست، پس مبادا شما را از این بهشت بیرون کند پس در رنج و زحمت (اداره زندگى) افتى.

7. احیای امر به معروف و نهی از منکر

یکی از اهداف مهم دشمن در جنگ نرم، ایجاد روحیه بی تفاوتی و تساهل در جامعه است که پیامدهایی چون گسترش فساد، حاکمیت مفسدان، نابودی عفت و حیا و دینداری به دنبال دارد. از راهکارهای اساسی مقابله با این توطئه دشمنان و تقویت روحیه نظارت همگانی و امر به معروف و نهی از منکر می باشد. (عیسی زاده، 1392: 60) بی جهت نیست که معیار برتری این امت بر دیگر امت ها، امر به معروف و نهی از منکر نمودن آنهاست. (آل عمران / 110) چنان که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود:

امربه معروف و نهی ازمنکر را ترک نکنید که اشرار بر شما مسلط می شوند و بعد از آن هرچه دعا کنید مستجاب نمی شود. (نهج البلاغه: نامه 47)

8 . توجه به عوامل وحدت بخش

از دیگر راهکارهای مقابله با جنگ نرم، توجه به اتحاد و همبستگی و پرهیز از هرگونه اختلاف و تفرقه در میان امت اسلام است. قرآن کریم می فرماید: «وَ لا تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ ر یحُکم؛ (انفال / 46) و با هم نزاع و ستیزه مکنید که سست مى گردید و تسلط و حکومتتان از میان مى رود.» مهم ترین عوامل موثر در ایجاد وحدت اسلامی عبارتند از:

یک. پرهیز از تکفیر صاحبان فرقه های اسلامی: قرآن کریم مؤمنان را از برخورد نامناسب با کسانی که اظهار ایمان می کنند، باز می دارد و می فرماید:

یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبـِیل اللّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَ لاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أ لْقَى إلَیْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِناً. (نساء / 94)

اى کسانى که ایمان آورده اید، هنگامى که در راه خدا (براى جهاد) سفر کردید خوب بررسى و تفحّص نمایید و نسبت به کسى که به شما سلام دهد و اظهار اسلام کند مگویید مؤمن نیستى.

دو. توجه به حقوق اجتماعی دیگران: از آنجا که ریشه برخی از منازعات اجتماعی و سیاسی احساس تبعیض و بی عدالتی می باشد، لازم است حقوق قانونی همه مردم، محترم شمرده شود. قرآن کریم زمینه جهاد و دفاع را به عنوان پیشگیری از انهدام صومعه ها، کلیساها، کنیسه ها و مساجد ذکر می کند و مدلول التزامی این سخن، احترام به مذاهب و آزادی انسان در مقام عبودیت و پرستش خداوند است. (فضل الله، 1419: 16 / 84)

سه. اطاعت از رهبری: یکی از عوامل بسیار مهم که در وحدت بخشی امت اسلامی نقش اساسی دارد، اطاعت از انبیای الهی و رهبران و حاکمان دینی است. این امر مورد تأکید قرآن کریم است؛ آنجا که می فرماید:

یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أ طِیعُواْ اللَّهَ وَ أ طِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أ وْلِى الْأ مْر  مِنکمُ فَإ ن تَنَازَعْتُمْ فى  شَىءٍ فَرُدُّوهُ إ لَى اللَّهِ وَ الرَّسُول  إ ن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ باللَّهِ وَ الْیَوْم  الآخِر  ذَلِکَ خَیْرٌ وَ أ حْسَنُ تَأ و یلا. (نساء / 59)

9. امید به آینده

ادامه هر راهی با امید میسر است. قرآن کریم همواره امت اسلامی را به امیدواری به وعده های الهی فرا می خواند تا جایی که وعده قطعی بر پیروزی و غلبه اسلام می دهد و می فرماید:

هُوَ الَّذِى أ رْسَلَ رَسُولَهُ بالْهُدَى وَ دِین  الْحَقّ لِیُظْهرَهُ عَلَى الدِّین  کُلِّهِ وَ لَوْ کَر هَ الْمُشْر کُون. (توبه / 33)

اوست کسی که رسول خود را به هدایت فرستاد تا بر همه ادیان عالم برتری دهد. هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.

10. تقویت بعد نظامی

از ویژگی های قدرت نرم، وابستگی آن به قدرت سخت است. اگر نسبت به ارتقاء سطح قدرت سخت بی توجهی شود، حفظ هویت دشوار خواهد بود. قرآن کریم می فرماید:

و أ عِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رَبَاطِ الْخَیْل  تُرْهِبُونَ بهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّ کُمْ. (انفال / 61)

در مقام مبارزه تا آن حد که بتوانید نیرو فراهم کنید. (از تسلیحات و) اسبان سواری، تا با آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید.

نتیجه

قرآن برای هدایت انسان فرستاده شده است و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در قرآن کریم آمده است. جنگ نرم دشمن را باید جدی گرفت؛ همچنان که قرآن کریم آن را مهم دانسته و به جزئیات آن پرداخته است. باید با اتکاء به منابع قدرت نرم، فراتر از ایستادگی در برابر دشمن، اسلام را در سراسر دنیا گسترش داد. به جای منفعل شدن و بر طبل سازش کوبیدن، باید نقش خود را به صورت فعال ایفا نمود. سرتاسر جهان اسلام باید تحت هدایت رهبری واحد قرار گیرد تا هم وحدت اسلامی تحقق یابد و هم از تحلیل قدرت عظیم مسلمین به واسطه انحراف و ضعف ایمان برخی سران و رهبران جلوگیری شود.

منابع و مآخذ

قرآن کریم.
نهج البلاغه، 1379، گردآوری سید رضی، ترجمه محمّد دشتی، قم، شاکر.
آلوسی، شهاب الدین سید محمود، 1415 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیة.
ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل، بی تا، السیرة النبویة، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ابن منظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر.
اسکندری، حمید، 1389، پدافند غیر عامل، تهران، معاونت تربیت و آموزش بسیج.
برزونی، عبدالله، 1387، قدرت نرم سرمایه اجتماعی بسیج، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
جوادی آملی، عبدالله، 1387، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء.
حائری، میر سید علی، 1377، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
ساجدی، ابوالفضل، 1383، زبان دین و قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
سروش، عبدالکریم، 1378، بسط تجربه نبوی، تهران، مؤسسة فرهنگی صراط.
سیوطی، جلال الدین و جلال الدین محلی، 1416، تفسیر جلالین، بیروت، مؤسسة النور.
شریفی، احمدحسین، 1388، موج فتنه، تهران، کانون اندیشه جوان.
ـــــــــــــــ ، 1389، جنگ نرم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1377، جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران.
طوسی، محمد بن حسن، بی تا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
عیسی زاده، عیسی، 1392، قرآن و راه های مقابله با جنگ نرم، قم، زمزم هدایت.
فضل الله، سید محمدحسین، 1419ق، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملا.
فیض کاشانی، ملامحسن، 1415 ق، تفسیر صافی، تهران، صدر.
متفکر، حسین، 1387، جنگ روانی، قم، زمزم هدایت.
مراغی، احمد مصطفی، بی تا، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
منقری، نصر بن مزاحم، 1386، وقعة صفین، ترجمه ترجمه پرویز اتابکی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی.

صمد عبداللهی عابد: دانشیار دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.

فاطمه وجدی: کارشناس ارشد دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.

فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 15

انتهای متن

راهبردهای امنیتی ایران در مقابله با جنگ نرم مخالفان

5

مقدمه

یکی از ابزارها و شیوه های ایالات متحده برای تغییر رفتار و یا تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران، تقویت آموزه های جنگ نرم در سیاست های عملیاتی و راهبردی است.

با توجه به پراکندگی نیروهای نظامی امریکا در منطقه و بالتبع افزایش آسیب پذیری آنها، مخالفت جامعه جهانی با تداوم سیاست یکجانبه گرایانه مبتنی بر نظام هژمونیک، پیروزی قاطع کاندیداهای حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری و یک سوم مجلس سنا به تاریخ چهارم نوامبر 2008 و بهره برداری ابزاری آنان از موءلفه های نرم افزارگرایانه، اقتدار یگان های نظامی جمهوری اسلامی ایران در حوزه «جنگ های نامتقارن علوی» و «بازدارندگی موشکی»، ابهام اطلاعاتی غرب پیرامون نوع و دامنه واکنش جمهوری اسلامی ایران در قبال سناریوی حمله نظامی ، تهدید ثبات امنیت عرضه انرژی، تکثر قومی ـ فرقه ای در ایران، عمق استراتژیک پایین فلسطین اشغالی و اقتدار روزافزون نظام در میان جنبش آزادیخواه از مهم ترین دلایل ایالات متحده برای بکارگیری «دکترین جنگ نرم» علیه جمهوری اسلامی ایران است؛ به همین دلیل تضمین امنیت ملی، ضرورت توسعه «عمق استراتژیک داخلی و خارجی» و تحقق اهداف عالیه سند چشم انداز(1) ایجاب می کند که متولیان امر با رویکرد کاربردی ـ راهبردی نسبت به آسیب شناسی پیامدهای جنگ نرم امریکا و اتخاذ پاداستراتژی کارآمد برای مهار و خنثی سازی آن اقدام کنند.

گفتار اول: واکاوی ابزارها و اهداف جنگ نرم مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران

مهم ترین شیوه های عملیاتی پیروان دکترین براندازی نرم برای تغییر رفتار و یا تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران عبارتند از:

توسعه بخشی به عملیات های آفندی جنگ رسانه ای

یکی از مهم ترین ابزارهای ناتوی فرهنگی برای بی ثبات سازی نظام امنیت اجتماعی؛ گسترش هدفمند شبکه های ماهواره ای است. به عنوان مثال هم اکنون 4/5 میلیون گیرنده ماهواره ای غیر مجاز در کشور فعال است و از 17 هزار و 666 شبکه ماهواره ای جهانی، نزدیک به سه هزار شبکه در داخل کشور قابل دریافت است. از این تعداد 380 شبکه به موسیقی، 74 شبکه به تبلیغات مد لباس و لوازم آرایش، 273 شبکه به تبلیغ ادیان ساختگی و 235 شبکه به برنامه های مبتذل اختصاص یافته اند.(2)

از طرفی مجلس نمایندگان ایالات متحده با تخصیص بودجه سالانه به توسعه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان ضد انقلاب، بصورت مستقیم در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران مداخله می کند زیرا این شبکه ها با بهره گیری از ترفندهای تبلیغاتی تلاش می کنند زمینه های ناامنی های مدنی در پنج سطح صنفی، دانشجویی، قومی، فرقه ای و اجتماعی را فراهم کنند.

گسترش عمق و دامنه جنگ های اطلاعاتی

تلاش «شبکه های جاسوسی»(3) امریکا و رژیم صهیونیستی برای نفوذ در نهادهای استراتژیک نظام با هدف بی ثبات سازی نظام امنیت اجتماعی، گسترش «نافرمانی مدنی»(4) و رفع خلأ اطلاعاتی در ردیف تهدیدات نرم نظام مقدس ج.ا.ایران تعریف می شود که برخی مصادیق آن عبارتند از:

- تحریک به ایجاد و گسترش برخی تنش های قومی در استان های شمال غربی کشور توسط عوامل جاسوسی رژیم صهیونیستی در کردستان عراق و جمهوری آذربایجان؛

- افزایش قابل توجه بودجه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده؛

«مدیر اطلاعات ملی»(5) ایالات متحده بودجه این سازمان برای سال 2008 را 47/5 میلیارد دلار اعلام کرد که به غیر از هزینه «برنامه های اطلاعاتی نظامی»(6) می باشد که حداقل شامل ده میلیارد دلار است.

افشای بودجه اداره اطلاعات ملی امریکا برای چهارمین بار است که بصورت رسمی اعلام می شود. بودجه این اداره در سال های 1997، 1998 و 2007 به ترتیب برابر 6/26، 7/26 و 5/43 میلیارد دلار بوده است(7) که بیانگر جهش قابل توجه بودجه شبکه های جاسوسی امریکا پس از یازده سپتامبر و با هدف رفع خلأ اطلاعاتی عملیات های مداخله جویانه ایالات متحده می باشد که بخش قابل توجهی از آن شامل تأمین مالی طرح های جاسوسی در خاورمیانه مانند جمهوری اسلامی ایران است.

- رفع خلأ اطلاعاتی پیرامون تأسیسات هسته ای و موشکی جمهوری اسلامی ایران.

ابهام اطلاعاتی در رابطه با قابلیت های آفندی و پدافندی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران می تواند نوعی بازدارندگی روانی نامتقارن را در برابر سناریوهای تهدیدزا دشمنان نظام ایجاد نماید به همین دلیل دستیابی به اطلاعات طبقه بندی شده نظامی همواره به عنوان یکی از کارویژه های شبکه های جاسوسی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده همواره مطرح بوده و از مصادیق آن می توان به شناسایی و دستگیری شبکه جاسوسی موساد از مراکز نظامی توسط سازمان حفاظت اطلاعات سپاه و یا اعدام جاسوس رژیم صهیونیستی (علی اشتری) توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) اشاره کرد که بیانگر دوره جدید جنگ اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس و جمهوری اسلامی ایران است.

- شستشوی مغزی پناهندگان ایرانی و کاربست هدفمند آنها در شبکه های جاسوسی.

یکی از شیوه های خصمانه جنگ اطلاعاتی امریکا علیه نظا مقدس جمهوری اسلامی ایران، تمرکز بر گروه ها و افرادی است که بصورت قانونی و یا غیرقانونی از کشور خارج شده و در اردوگاه های پناهندگی به ویژه در سوئد، فرانسه، هلند و آلمان مستقر شده اند زیرا وابستگی و علقه آنان به آب و خاک ایران کمرنگ است و بستر خیانت و جذب آنان در ساختار شبکه های اطلاعاتی مخالفان نظام فراهم می باشد.

این سناریو محتمل است که ایالات متحده بخشی از کارویژه شناسایی افراد خود فروخته را توسط گروهک تروریستی منافقین انجام دهد زیرا تمرکز آنان در اردوگاه های پناهندگی زیاد است و بخشی از عضوگیری را نیز به صورت مستقیم انجام دهد و با آموزش های لازم و بازگشت سازماندهی شده آنان به ایران، از آنها در اهداف جاسوسی و یا بی ثبات سازی استفاده نماید.

این سناریو محتمل است که برخی فعالیت های اطلاعاتی دشمنان نظام از طریق مجاری زیر پیگیری شود:

- در قالب تیم های تحقیقاتی - آموزشی

- در قالب تیم های دیپلماتیک سایر کشورها

- در قالب گروهک های تروریستی سازمان یافته مانند منافقین

- در قالب جهانگرد

- در قالب تیم های بازرسی معاونت پادمان آژانس اتمی

- گسترش نصب تجهیزات جاسوسی و ماهواره ای در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران

- تأسیس میز مخصوص مطالعات ایران در وزارت امور خارجه و پنتاگون و یا ایجاد دفاتر ویژه مربوط به ایران بویژه در شهرهایی مانند باکو، استانبول، دبی، نجف، کربلا و بصره که محل تردد تعداد زیادی از ایرانیان است که یکی از کارویژه های آنها جذب نخبگان علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و یا تبدیل آنان به عوامل نفوذی در نهادهای استراتژیک امنیتی ، نظامی و اقتصادی است.

ایجاد و توسعه هدفمند جنگ های فرقه ای در محیط امنیتی داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران

یکی از ابزارهای دکترین براندازی نرم با محوریت تضعیف اقتدار جهان اسلام، عملیاتی کردن تنش های عقیدتی ـ قومی با بهره گیری از ترفندهای عملیات روانی ـ رسانه ای است؛ به عبارتی متولیان ناتوی فرهنگی قواعد و محیط بازی ژئوپلتیک جهان اسلام را طوری مدیریت می کنند که دورنمای آن به سمت هدر رفتن بخشی از ظرفیت و منابع مادی و معنوی ملل اسلامی به سمت مهار تنش های فرقه ای متمرکز شود که در صورت عدم تبیین پاداستراتژی مناسب، می تواند عمق استراتژیک امنیت داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را با تهدیدهای ساختاری هویتی مواجه کند. برخی تهدیدهای نرم در این حوزه عبارتند از:

- تلاش وهابیون برای شبهه افکنی در فرایض حج

یکی از ابزارهای اختلاف افکنی وهابیون، شبهه افکنی در برابر تکلیف گرایی فرایض حج است که در این راستا معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبری با انتشار آثار پژوهشی ماندگار، اقدام های قابل توجهی را برای رفع این شبهات انجام داده است.

- افزایش تبلیغات گروه های ضاله در برخی نواحی استان های مرزی

گروه های ضاله مانند پیروان وهابیت و بهائیت با بهره گیری از برخی کاستی های نواحی کمتر توسعه یافته استان های مرزی مانند کرمان، تلاش می کنند به ترویج عقاید خود اقدام نمایند.(8)

توجیه «مداخلات بشردوستانه» با ابزار مانور تبلیغاتی و تغییر جهت دار بیانیه های سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی

یکی از ابزارهای ایالات متحده برای بهره برداری امنیتی - سیاسی و مشروعیت بخشی به «مداخلات بشر دوستانه»(9)، استناد به قطعنامه ها و یا بیانیه های غیر الزام آوری است که توسط برخی سازمان ها با موضوع «نقض حقوق بشر»(10) صادر می شود که برخی مصادیق آن عبارتند از:

- کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل

نفوذ نظام سلطه و حامیان آن در ساختارهای سازمان ملل مانند شورای امنیت و «شورای اقتصادی - اجتماعی»(11) به حدی است که همواره از آنها در جهت تخریب وجهه بازیگران مستقل استفاده کرده اند، به عنوان مثال «کمیته سوم مجمع عمومی»(12) در 21 نوامبر 2008 با تصویب قطعنامه غیر الزام آوری، مدعی نقض شدید حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران شده بود، در حالیکه این کمیته در برابر نقض شدید و عینی حقوق ملت فلسطین توسط رژیم صهیونیستی همواره سکوت کرده است.

طرح این «قطعنامه غیر الزام آور»(13) با 81 رأی موافق در برابر 71 رأی مخالف مورد موافقت قرار گرفت که در نهایت با 70 رأی موافق، 51 رأی مخالف و 60 رأی ممتنع به تصویب رسید.(14)

در این قطعنامه که با پیشنهاد کانادا و حمایت امریکا به تصویب رسید، با حمایت از تجمع های غیرقانونی و یا آزادی زندانیانی که جرایم مشهودی علیه امنیت اجتماعی شهروندان مرتکب شده اند، در راستای گسترش «نافرمانی های مدنی» و «بی ثبات سازی» ایران ارزیابی می شود.

- سازمان «دیده بان حقوق بشر»

بررسی متن تمام گزارش های مرتبط با ایران «دیده بان حقوق بشر»(15) مبین این است که تنظیم کنندگان آن با ترسیم یک فضای مجازی و غیر دولتی، تلاش نموده اند کد بین المللی اقتدار ایران در ساختار نرم افزاری جهانی را تنزل دهند تا قدرت های سلطه گر با تغییر جهت دار از گزارش های آنان در جهت مشروعیت بخشی برای مداخله در امور داخلی ایران استفاده کنند(16) و این سازمان نیز با تنظیم گزارش های جهت دار همواره در این مسیر حرکت کرده است.

- پارلمان اتحادیه اروپا

ایالات متحده در راستای گستره بخشی به مداخلات بشردوستانه؛ تلاش می کند از ظرفیت تقنینی نمایندگان «پارلمان اتحادیه اروپا» نیز برای افزایش عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده نماید. به عنوان مثال این پارلمان که مقر آن در «استراسبورگ» است، در ژوئن 2008 سومین قطعنامه غیر الزام آور خود را با محوریت نقض حقوق بشر در ایران صادر کرد.

حمایت غیرمستقیم از افزایش توزیع و مصرف مواد مخدر در ایران

یکی از شاخصه های سنجش قدرت نرم و ثبات امنیت اجتماعی، برخورداری جامعه از قشر جوان پویا و فعال در حوزه سازندگی است و کارگزاران نظام با مدیریت مناسب جمعیت جوان کشور می توانند از این ظرفیت برای تحقق اهداف عالیه انقلاب استفاده نمایند، به همین دلیل دشمنان نظام با تنوع سازی شیوه ها و ابزارهای جنگ نرم و براندازی در سکوت در جهت منفعل سازی جمعیت فعال کشور برنامه ریزی می کنند که از مهم ترین ابزارهای آنان می توان به حمایت غیرمستقیم امریکا و انگلستان از تولید مواد مخدر در شرق کشور و در نهایت کانالیزه کردن توزیع و مصرف آن در ایران اشاره کرد.

به عنوان مثال دکتر علی لاریجانی ریاست محترم مجلس هشتم در سومین روز از سفر خود به ژنو و در دیدار با دبیرکل اتحادیه بین المجالس اعلام کرد «تولید مواد مخدر در عرض هشت سال 40 برابر شده، حجم اصلی ترانزیت این مواد از سه فرودگاه تحت کنترل ناتو به سمت کشورهای غربی صورت گرفته و تجهیزات مربوط به 330 آزمایشگاه تولید مواد مخدر در افغانستان از سوی کشورهای غربی تأمین می شود».(17)

تهدید امنیتی رشد قاچاق و مصرف مواد مخدر در ایران به حدی است که بنا بر اعلام رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا «در هفت ماه اول سال 1387؛ 352 تن انواع مواد مخدر کشف شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل 30 درصد رشد را نشان می دهد. پیش سازهای تولید هروئین نیز از کشورهای غربی مانند آلمان، روسیه، چین، هلند و کره جنوبی بصورت غیرقانونی از راه امارات وارد افغانستان می شود».(18)

از طرفی در سال 1386؛ درصد مصرف تریاک، کراک و هروئین به ترتیب 8/32، 7/25 و 3/18؛ بوده است که بیانگر تغییر الگوی مصرف از مواد مخدر سنتی به مواد مخدر صنعتی و قرص های روانگردان می باشد.(19)

حمایت از ایجاد و گسترش شایعه های براندازانه

یکی از ابزارها و شیوه های دیپلماسی عمومی ایالات متحده برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران، گسترش هدفمند شایعه های بی اساس و غیر مستند با هدف شکاف سازی میان جامعه و حاکمیت است.

مهم ترین اهداف تئوریسین های دکترین براندازی نرم برای ترویج این گونه شایعات عبارتند از:

ـ انزوای سیاسی، امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران؛

ـ جلوگیری از الگو شدن ایران اسلامی برای سایر کشورهای منطقه و در حال توسعه با استفاده از راهبرد ایران هراسی و یا انعکاس تصاویر مجازی از بازدارندگی موشکی نامتقارن جمهوری اسلامی ایران و یا دورنمای ژئوپلتیک شیعه؛

ـ تضعیف بنیان های هویت ساز ایرانی ـ اسلامی مانند نمایش فیلم سیصد و یا نشر کتاب های غیر مستند در رابطه با شیوه زندگی پیامبر اکرم(ص)؛

ـ به چالش کشاندن ثبات امنیت اجتماعی در ایران مانند شایعه وجود ارتباط میان وقوع برخی زلزله ها در ایران با برخی آزمایش های هسته ای و یا توزیع وسیع فراورده های خونی آلوده؛

ـ تضعیف وحدت ملی مانند شایعه سازی در رابطه با برخوردهای دوگانه و تبعیض آمیز حاکمیت با اقلیت های قومی ـ فرقه ای؛

ـ به چالش کشاندن ثبات امنیت اقتصادی کشور مانند شایعه سازی درباره پیامدهای وسیع تحریم های اقتصادی، قریب الوقوع بودن حمله نظامی و یا گسترش بیماری های فراگیر در یک ناحیه خاص جغرافیایی؛

ـ بررسی بازخورد واکنش جامعه مانند شایعه بیماری رهبر فرزانه انقلاب توسط رسانه های بیگانه؛

ـ تداعی شائبه وجود اختلاف میان کارگزاران نظام در حوزه های استراتژیک مانند ترویج شایعه وجود اختلاف میان متولیان دیپلماسی هسته ای.

ادامه دارد...

پی نوشت ها:

1. در ابتدای سند چشم انداز، شاخصه افق ایران 1404 بدین صورت تعریف شده است: «ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل».

2. جواد آرین منش (نائب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی)، آخرین آمار دیش های ماهواره ای در ایران، چهارم آذر 1387. www.asriran.com

3. Spy Networks.

4. Civi Disobedience.

5. The Director of National Intelligence.

6. Military Intelligence Program.

7. Intel Budget Disclosure and the Myths of Secrecy, Federation of American Seientists, www.Fas.org.

8. جنوب کرمان جولانگاه فرقه های ضاله، www.tabnak.ir، سوم آذر 1387.

9. Humanitarian Intervention.

10. Human Right Violation.

11. Economic - Social Council.

12. Third Committee of the United Nations General Assembly.

13. Non-binding Resolution.

14. Canada Welcones Adoption of UN Human Rights on Iran, http://news.gc.ca, 21 November 2008.

15. Human Right Watch.

16. برای دیدن متن گزارش های دیده بان حقوق بشر در رابطه با جمهوری اسلامی ایران به نشانی اینترنتی زیر رجوع شود: http://www.hrw.otg/mideast/iran.phb

17. دکتر علی لاریجانی، افشای نقش فرودگاه های ناتو در انتقال مواد مخدر افغانستان به اروپا، http://www.farsnews.com، 24 مهر 1387.

18. سردار حسین آبادی (رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا)، کشف 352 تن مواد مخدر در هفت ماه اول 1387، پایگاه خبری نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، سوم آذر 1387.

19. دکتر حسین رفیعی (مجری طرح ارزیابی وضعیت اعتیاد در کشور) مصرف کراک از هروئین پیشی گرفت http://www.tabnak.ir پنجم آذر 1387.

جنگ نرم چیست ؟

جنگ نرم چیست ؟

 

امروزه جنگ ها شکل های مختلفی به خود گرفته اند از جمله جنگ نرم که شامل اقدامات روانی و تبلیغاتی می شود که هدف آن جامعه یا گروه خاصی است و عمده تفاوت آن با جنگ سخت عدم استفاده از سلاح های نظامی می باشد زیرا در جنگ نرم از سلاح های تبلیغاتی استفاده می شود. به تعبیر دیگر جنگ نرم استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن است، به منظور تاثیر گذاری بر عقاید ، فرهنگ ، سیاست ، احساسات ، تمایلات ، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود است.

 

جنگ ها تا سال ۱۹۴۵ میلادی غالبا جنگ سخت بود. بعد از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دوره ای جدید از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به جنگ سرد مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند.

 

با فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی و پایان یافتن جنگ سرد کارشناسان جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و… دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.

 

در واقع جنگ های نرم مسئله ی تازه ای نبوده و از سابقه ی تاریخی برخوردار است. به این صورت که در ابتدا چهره ی ساده ای داشته مثلا شایعه پراکنی و دروغ پردازی اما با گذشت زمان و تحولات و پیچیدگی های روز افزون اجتماعی، این رویکرد نیز پیشرفت نموده و از پیچیدگی های بیشتری برخوردار شده است.

 

 

تعریف جنگ نرم

 

تعریف جنگ نرم Soft Warfare در جبهه مقابل جنگ سخت Warfare Hard است و تعریف یکسانی که مورد پذیرش همگان باشد ندارد.

جان کالینز تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا جنگ نرم اینگونه تعریف کرده است : استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود.

 

تعریف جنگ نرم در آیین رزمی ارتش ایالات متحده آمریکا : جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد.

 

بنابراین جنگ نرم را می توان اینگونه تعریف کرد که اقدامات نرم روانی و تبلیغاتی رسانه ها که جامعه هدف را بدون درگیری و استفاده از زور به  شکست وا می دارد

 

به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر با استفاده از راه های غیر نظامی است.

 

جنگ نرم

 

 

 

دلیل های استفاده از جنگ نرم چیست ؟

 

جوزف نای نظریه‏ پرداز مشهور آمریکایی مقاله ای تحت عنوان قدرت نرم power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ انتشار داده که دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.

 

در این مقاله نویسنده دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرده. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری قدرت هوشمند Smart power به مورد اجرا گذارده شد. 

 

جنگ نرم امروزه یکی از کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین انواع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است چون می توان با کمترین هزینه به اهداف مورد نظر دست پیدا کرد.

 

بعضی از اهداف استفاده از جنگ نرم :

 

– تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی

– کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن

– حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام تحمیل کننده جنگ نرم

– ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در جامعه هدف

– همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های کشور تحمیل کننده جنگ نرم

– فرصت سازی اقتصادی برای کشور تحمیل کننده جنگ نرم

– مهار بیداری فکری جامعه هدف

 

 

مهم ترین اهداف جنگ نرم

 

۱- تضعیف فرهنگی یک جامعه در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده .

۲- تضعیف سیاسی کشور مورد نظر به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.

۳- ایجاد رعب و وحشت در مواردی همچون فقر جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر .

۴- اختلاف افکنی در میان مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور .

۵- ارائه روحیه یاس و ناامیدی در اجتماع به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور.

۶- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.

۷- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.

۸- ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.

۹- تبلیغات سیاه به وسیله شایعه پراکنی و جوسازی از راه پخش شب نامه ها و…

۱۰- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی .

۱۱- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز.

 

مقابله با جنگ نرم

در این میان چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره ‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم ؟

مقابله با جنگ نرم، نخست نیاز داریم تا ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امکانات است که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افکار عمومی است.

هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم ایدئولوژی اسلامی، قدرت نفوذ رهبری، حماسه‏ آفرینی‏ها و درجه بالای وفاداری ملت به حکومت برشمریم.

 

 

نتیجه گیری

 

باید بدانیم که قدرت نرم بنیاد و زیرساخت اصلی امنیت همه جانبه ی یک نظام سیاسی است و فرهنگی نمودن امنیت جهانی در این چارچوب به عنوان شکل و ماهیت جدید امنیتی قابل توجیه است. در این نگرش، راهبرد دستیابی به امنیت؛ قدرت نرم و تاثیر هنجاری بر دیگران است و جنگ نرم به عنوان منبع و کانون اصلی تهدید در محیط امنیتی جدید به شمار می آید. با نگاهی به نظریه های مختلف و بررسی چیستی، ویژگی و ابعاد گوناگون جنگ نرم می توان گفت که جنگ نرم پدیده ای است که جنبه های مختلف حیات انسان را در عصر حاضر تحت تاثیر قرار داده است.

جهانی شدن فرایندی طبیعی با هدف وحدت بخشیدن به جوامع انسانی است ولی با رویکرد جنگ نرم گروه دیگر این پدیده را فرایندی می دانند که در پی حاکم نمودن الگوهای رفتاری خاص ازسوی بازیگران و قدرت ها با اهداف مشخص مدیریت می شود.

جنگ نرم چیست ؟

   جنگ نرم مقابله و تلاشی است از طرف نیروهای شیطان و استبداد برای به نابودی و مذلت کشاندن و برگرداندن مسلمانان از راه نجات، چنان که شیطان وعده ی آن را داده است.
   این مقابله عموماً در عرصه‌های گوناگون فرهنگی اجتماعی سیاسی اتفاق می افتد و ابزار کاربردی آن ناتوی فرهنگی است که در قالب ابزارهای دیپلماسی عمومی و روانی و رسانه‌ای عمل می کند. هدف آن تضعیف ثبات و امنیت اجتماعی، فرهنگی بوده و دوره آن بلند مدت است؛ از این‌رو می‌توان تهدید یا براندازی نرم را تلاش دشمن جهت تسلط کامل در ابعاد گوناگون بر یک جامعه دانست که این تسلط با زدودن الگوهای رفتاری و هنجارهای ارزشی جامعه مورد تهاجم و جایگزینی الگوها و ارزشهای جامعه مهاجم محقق می‌گردد. در این نوع تهدید و جنگ، کشور مهاجم بدون خونریزی و با طی کردن پروسه زمانی آرام و بدون نیاز به نیروهای نظامی بلکه با استفاده از استحاله فکری و فرهنگی یک جامعه، سلطه همه جانبه خود را بر آن جامعه تحمیل کرده و با روش نرم افزاری حساب شده آنان را مطیع خود می گرداند، در یک کلام می‌توان جنگ نرم را اینگونه تعریف نمود: اجرای برنامه ای حساب شده، مسالمت آمیز و دراز مدت برای نفوذ در ارکان سیاسی/اجتماعی یک نظام به منظور تغییر سیستم سیاسی یک کشور با ایجاد تغییر و تحول اساسی در باورهای اساسی و اصلی آنها به نفع خود. امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با یک جنگ عظیمى مواجه است . در این جنگ نرم، جوانان دانشجو ، افسران جوان این جبه اند . بنابر این بیشتر سرمایه گذاری دشمنان برای انحراف ذهن جوانان و تلقین باور های غلط در وجود آنهاست . نمونه ای از این باور های غلط را ذکر می کنیم :

1    -   آزادی های شما توسط دین اسلام گرفته شده است

2    -  وضعیت اقتصادی و جایگاه سیاسی کشور متزلزل است

3    -   کشور در ناامنی به سر می برد

4    -   فرهنگ ایرانی بخاطر دین عقب مانده است

5    -   مد ، لباس و مدل های موی غربی را امتحان کنید

6    -   حکومت بی کفایت است و توانایی اداره ی کشور را ندارد

7    -   اروپایی ها و غربی ها از ما بهتر می فهمند ، از فرهنگ و آداب آنها پیروی کنید

8    -   تا کی باید در مقابل آمریکا ایستاد؟ تسلیم شویم تا خوشبخت شویم ( استقلال زیر سایه ی آمریکا)

 -   بازی های جدید را امتحان کنید ( سبب ایجاد حس خشونت،تحریک غریزه ی جنسی ، دوری از اسلام ، و... که به طور غیر مستقیم بر ضمیر ناخودآگاه فرد  اثر می گذارد )10

- سبک جدید موسیقی ها را گوش دهید و آرامش پیدا کنید  ( در صورتی که برای روح انسان گوش دادن به این نوع موسیقی ها خطرناک است)

  ...

ابزار و اهداف جنگ نرم

 

 

   با توجه به تعریفی که از جنگ نرم صورت پذیرفت می توان ابزارهای این جنگ را بسیار ساده و کم هزینه دانست که این سادگی در عین حال بسیار پیچیده و کاربردی تر از جنگ سخت است چرا که نیاز به لشگرکشی و مقاومت های فیزیکی ندارد، بلکه با تصرف فکر، اندیشه و اراده یک جامعه و نفوذ آرام در لایه های فکری آن جامعه صورت می‌پذیرد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی: «جنگ نرم یعنی جنگ بوسیله ابزارهای فرهنگی به وسیله نفوذ به وسیله دروغ به وسیله شایع پراکنی با ابزارهای پیشرفته ای که امروز وجود دارد ابزارهای ارتباطی که ۱۰ سال قبل و ۱۵سال قبل و ۳۰ سال قبل نبود امروز گشترش پیدا کرده جنگ نرم یعنی ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم»ابزارهای گوناگونی جهت اجرای این تهدید وجود دارد که شامل: ابزارهای تبلیغات، رسانه، احزاب، شبهه پراکنی، تریبون های آزاد، جوسازی روانی، شایعه سازی و. از جمله این ابزار است و هدف فتح سنگرهای فکری و عقیدتی یک جامعه است: «در جنگ نظامی دشمن به سراغ سنگرهای مرزی ما می‌آید مراکز مرزی ما را سعی می‌کند منهدم کند تا بتواند در مرز نفوذ کند در جنگ روانی و آنچه که امروز به آن جنگ نرم گفته می‌شود دشمن به سراغ سنگرهای معنوی می‌آید که آنها را منهدم کند« . در جنگ نظامی دشمن مشخص است و ما دشمن را می بینیم و ازآن نفرت داریم ، سعی می کنیم آن را از بین ببریم چون آن را مانع تجلی اهداف خود می دانیم و دوست نداریم کسی به ما زور گویی بگوید و بخواهد فرهنگ و دینمان را از ما بگیرد ولی در جنگ نرم ، دشمن مشخص نیست چون آنها خود را دوست ما و خواهان پیشرفت ما نشان می دهند در صورتی که هدفشان همان دوری از دین و فرهنگ ایرانی و رواج فرهنگ ضد اسلامی غربی است ولی ما که آن ها را دوست می بینیم سعی می کنیم به آرمان های آنان عمل کنیم و دین فرهنگ مان را فراموش کنیم .

   آن ها همان ممانعت در تشکیل اهدافمان را ایجاد و فرهنگ و دینمان را از ما می گیرند . در  صورتی که  در جنگ نظامی ما در مقابل این  دشمنی می ایستیم ولی در جنگ نرم چون دشمن و سلاح های او را نمی بینیم و نمی شناسیم نه تنها در مقابل او نمی ایستیم بلکه بی آن که بدانیم با آن همکاری می کنیم .   در این جا در می یابیم جنگ نرم به مراتب خطرناک تر و دامنه ی تاثیر گذاری آن به مراتب بیشتر از جنگ سخت (نظامی ) است . کمترین ضرر را به خودشان و بیشترین ضرر را به ما می رسانند .

   آنان در جنگ نظامی حریف وحدت و ایمان ما نشدند ولی حالا در جنگ نرم سعی دارند وحدت را از بین ببرند ، مشکلات را بزرگ جلوه دهند و قوانین اسلامی را مانع رشد کشور نشان دهند . آنان نمی توانستند از خارج به ما نفوذ کنند ولی با برنامه ریزی بسیار دقیق سعی دارند مردم را به جان هم بیندازند و از درون کشور را ویران کنند . رسانه ها بیش ترین تاثیر گذاری را در این تخریب ذهنی و انحراف فکری دارند . رسانه ها ، موسیقی های مبتذل ، فیلم ها و بازی های رایانه ای به طوری که اصلا به نظر نمی آید روی ضمیرناخودآگاه فرد تاثیر می گذارند و فرد بدون آن که احساس کند نتایج این تاثیر گذاری برنامه ریزی شده را بروز می دهد ، از دین دوری می کند ، منکر ولایت فقیه می شود ، خود را در وحدت کشور سهیم نمی داند و کاملا نامحسوس سبب ایجاد باور های غلط ، شایعه پراکنی  و ابلاغ دروغ رسانه ها می شود . مردم دیگر هم تاثیر می گیرند و این چرخه ادامه می یابد و باور غلط در میان مردم و توسط خود مردم شکل می گیرد که عواقب جبران ناپذیری دارد . مثلا شایعه ی حمله ی نظامی ، ضایع شدن مقامات سیاسی در جوامع بین المللی ، بی احترامی و بی اعتنایی دیگر کشور ها نسبت به ما ، ضعف قدرت نظامی ، نبود استقلال و وابستگی به دیگر کشور ها ، این که کمر ایران در برابر فشار های غرب خم شده است ، دولت نمی تواند کشور را اداره کند ، جوانان آزادی ندارند ، روحانیت مانع رشد اجتماعی می شود ، فلان کس فامیل فلان مقام سیاسی است ،پیشرفت های ایران خیلی کار مهمی نیست ، در این جا آزادی کامل و خوشبختی به معنای واقعی است و هزاران هزار دروغ و شایعه ی دیگر که همگی بی اساس است و توسط خود مردم در حال رواج است .

   اگر این دشمنی ها و کار شکنی ها توسط کارشناسان و متخصصان  به مردم نشان داده شود و ذهن مردم از این فتنه انگیزی ها روشن گردد ، دیگر جامعه در برابر این نوع از حمله ی روانی دشمن به خوبی واکسینه می شود .

    بسیاری از جوانان ما هستند که با فکر روشن به این وقایع نگاه می کنند و دشمنی های آنان را می بینند و با شرکت در کار های فرهنگی و مذهبی مثل شرکت در نماز جمعه ، عضویت در بسیج ، تشکیل کلاس های عقیدتی ، ایجاد پایگاه های فرهنگی و ... از ولایت پشتیبانی می کنند و دست به دست هم می دهند و منتظر ظهور آقا امام زمان که کلید  حل این مشکلات است ، می باشند .
 

  انواع جنگ

   در یک تقسیم کلی که با توجه به ابزار های به کار رفته و هدف اصلی انجام می شود می توان جنگ ها را به سه نوع سخت ، نیمه سخت و نرم تقسیم کرد . 

    منظور از جنگ سخت ، جنگ نظامی و فیزیکی میان سربازان و نظامیان مهاجم و جبهه ی مقابل است .

    هدف اصلی در جنگ نیمه سخت، تغییر حاکمان و مسئولان کشور است . در این نوع از جنگ که معمولا برای سرنگون کردن و تسخیر یک حکومت است ، سپاه دشمن علناً وارد جنگ نمی شود بلکه سعی می کند مهره های خود را توسط کودتای نظامی به قدرت برساند .

    در جنگ های نرم لااقل در مراحل اولیه جنگ هیچ منازعه ی فیزیکی و سختی صورت نمی گیرد.جنگ نرم از سنخ جنگ فرهنگی است . ابزار و ادوات آن از نوع ابزارهای فرهنگی،فکری،اندیشه ای و منشی اند و نه ابزارها و وسایل نظامی. دشمنان درجنگ نرم به دنبال تسخیر باورها و ارزش های یک ملت اند . تصرف قلب و مغز ها ، هدف اصلی جنگ نرم است و وقتی به این هدف نائل شوند در حقیقت جبهه ی مقابل را به جبهه ی خودی تبدیل کرده اند و در چنین صورتی اصولاً نیازی به تسخیر نظامی کشور و یا دخالت رسمی و مستقیم در تغییر نظام حاکم برآن نیست . بلکه این اهداف را خود آن ملت که همگی یا بخش عمده ای از آن ها در اثر جنگ نرم به جبهه ی دشمن پیوسته اند تامین می کنند . احیاناً اگر نیازی به جنگ سخت باشد با کمترین مقاومت با کشور هدف روبروخواهند شد و با هزینه ای بسیار اندک به هدف اصلی خود خواهند رسید .

    در جنگ نرم با استفاده از اقدامات روانی،رسانه ای،تبلیغاتی،اجتماعی و فرهنگی سعی می شود جامعه یا کشور هدف از بعد اندیشه ای و اعتقادی تسلیم مهجمان شود . به تعبیر دیگر در جنگ نرم دشمن سعی می کند با برنامه ریزی  کامل و دقیق و با استفاده از همه ی ابزار های ممکن بر باورها ، احساسات و رفتار های جامعه ی هدف ، تاثیر بگذارد .

    در جنگ نرم مهاجمان سعی می کنند از طریق استحاله فکری و فرهنگی ، مردمان جامعه ی هدف را ناخودآگاه به نیروی خودی تبدیل نمایند . هدف جنگ نرم این است که باور ها و ارزش های جامعه ی هدف را به گونه ای جهت دهند که همچون مهاجمان بیندیشیند . یهنی هر آنچه را آنان خوب می دانند خوب بدانند و هر آنچه را زشت معرفی می کنند زشت ببینند .

در قدرت سخت یا جنگ سخت مبنای کار اجبار است . اما در قدرت نرم یا جنگ نرم مبنای فعالیت اقناع است .

اهمیت جنگ نرم

    شدید تر و بزرگ تر دانستن فتنه از قتل در آیات 191 و 217 سوره ی بقره ، حاکی از خطرناک تر بودن تهاجم فرهنگی و جنگ نرم نسبت به جنگ های سخت می باشد . فتنه از شگرد ها و لوازم جنگ نرم است . چون در فتنه باور ها و ارزش های مردم مورد هجوم قرار می گیرد و با ترفند های مختلف آن باورها تضعیف و تحقیر می شوند .

    جنگ ها ی سخت و نیمه سخت کارایی چندانی ندارند چون تاثیر گذاری آنها کوتاه مدت و لغزنده می باشد و هزینه های فراوانی برای مهاجم در بر دارد . برای همین استعمار گران به این نتیجه رسیده اند که باید سیایت استعماری خودرا تغییر دهند . راه تثبیت سیطره بر یک کشور جنگ نرم است ، زیرا :

1) گستره ی تاثیر گذاری جنگ نرم غیرقابل مقایسه با جنگ های سخت و نیمه سخت است .

2) چون هدف نهایی جنگ سخت تصرف زمین و منطقه ی جغرافیایی است ، با مقاومت شدید مردم روبرو می شود و دوام چندانی ندارد . در حالی که جنگ نرم به دلیل مخفیانه و نامرئی بودن تحت مقاومت چندانی قرار نمی گیرد و در نتیجه تاثیر گذاری آن بسیار با دوام تر است .

3)در جنگ سخت تلفات مهاجمان سنگین است. اما جنگ نرم خیلی سریع تر و آسان تر و بدون تلفات خودی صورت می گیرد در صورتی که تلفات جبهه ی روبرو از نظر روانی بسیار زیاد است .

4) افرادی که در جنگ سخت کشته خواهند شد افرادی قهرمان و مقدس شناخته می شوند ولی در جنگ نرم چنین نیست .

5) چون قالب حکومت بر پایه ی فرهنگ و اعتقادات مردم است اگر باور ها و ارزش ها دستخوش تغییر شوند ساختار های سیاسی هم خود به خود سست خواهند شد . 

6) جنگ نرم تدریجی و پنهانی است و تشخیص آن نیاز به بصیرت و روشن بینی دارد ولی جنگ سخت آشکار و مشخص است .


جنگ نرم و اهداف آن چیست؟

مفهوم «جنگ نرم» که در برابر «جنگ سخت» {قدرت سخت چهره عریان و خشن قدرت است که تا دیگران را وادار نماید موضع خود را تغییر دهند و بیشتر در جنگ نظامی، کودتا، شورش و جنگ داخلی نمود می‌یابد.} به کار می‌رود، دارای تعریف واحدی نیست که مورد پذیرش همگان باشد، و تلقی و برداشت افراد، جریان‌ها و دولت‌های گوناگون از جنگ نرم تا حدی متفاوت است. همچنین در برخی تعاریف مرز بین جنگ نرم، عملیات روانی، قدرت نرم و تهدید نرم مشخص نیست.


سرویس سیاسی فردا-محمد عبداللهی:

۱-۱)     ماهیت و چیستی جنگ نرم 

مفهوم «جنگ نرم» که در برابر «جنگ سخت» {قدرت سخت چهره عریان و خشن قدرت است که تا دیگران را وادار نماید موضع خود را تغییر دهند و بیشتر در جنگ نظامی، کودتا، شورش و جنگ داخلی نمود می‌یابد.} به کار می‌رود، دارای تعریف واحدی نیست که مورد پذیرش همگان باشد، و تلقی و برداشت افراد، جریان‌ها و دولت‌های گوناگون از جنگ نرم تا حدی متفاوت است. همچنین در برخی تعاریف مرز بین جنگ نرم، عملیات روانی، قدرت نرم و تهدید نرم مشخص نیست. (نائینی ۱۳۸۹: ۵۹) 

معروف‌ترین تعریف را به ژوزف نای، پژوهشگر برجستة امریکایی در حوزة قدرت نرم نسبت می‌دهند وی در سال۱۹۹۰ میلادی در مجلة «سیاست خارجی» شمارة ۸۰ قدرت نرم را توانایی شکل‌دهی ترجیحات دیگران تعریف کرد. گروهی جنگ نرم را عبارت از استفادهٔ طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه‌هایی می‌دانند که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می‌شود. (کالینز ۱۳۷۰: ۴۸۷) برخی تلاش برنامه ریزی شده برای استفاده از ابزار‌ها و روش‌های تبلیغی، رسانه‌ای، سیاسی و روان‌شناختی، برای تاثیر نهادن بر حکومت‌ها، گروه‌ها و مردم کشورهای خارجی به منظور تغییر نگرش‌ها، ارزش‌ها و رفتارهای آنان را جنگ نرم می‌دانند. (fazio ۲۰۰۷: ۱۹) استفادهٔ یک کشور از قدرت نرم برای دستکاری افکار عمومی کشور آماج و تغییر ترجیحات، نگرش‌ها و رفتارهای سیاسی آنان را نیز جنگ نرم می‌دانند. (Nye ۲۰۰۴: ۳) با توجه به تعاریف دیگری که ساندرس (۱۳۸۲)، کرمی (۱۳۸۷)، الیاسی (۱۳۸۸) و خانم ماه پیشانیان (۱۳۸۷) ارائه کرده‌اند می‌توان جنگ نرم را مانند هر پدیدهٔ دیگری در سه بعد شناخت: اول، ماهیت و منطق درونی قدرت نرم که عبارت از تلاش برای تاثیرگذاری بر «باور‌ها و ارزش‌های بنیادین» مورد قبول کشور هدف است. دوم، منظور و کاربرد این تاثیرگذاری، «دگرگونی هویت فرهنگی» و «تخریب الگوی سیاسی» است. سوم، ابزار اعمال اراده و پیشبرد هدف در این جنگ، «قدرت نرم» کشور حریف و متخاصم است. (نائینی ۱۳۸۹: ۷)  

براین اساس، جنگ نرم را می‌توان تغییر در ادراک گروه‌های اجتماعی در راستای درونی‌های سیاسی و ساختاری دانست. جبهه استکبار با مطلوب پنداشتن ارزش‌ها و فرهنگ غرب در پی تجویز نظام ارزشی و حکومتی خود به عنوان نسخه توسعه کشورهای توسعه‌نیافته برآمده و در این راه چون فرهنگ کشورهای مزبور را مانع توسعه می‌پندارد، به تزریق فرهنگ غرب و ایجاد لایه-های اجتماعی حامی آن مبادرت ورزیده است. بدین ترتیب هدف نهایی جنگ نرم، تغییر ساختارهای حکومتی و سیاسی کشورهای هدف است. نظریه پردازان و محققان این فرایند را با عنوان‌های گوناگون «جنگ نرم»، «جهانی سازی فرهنگ»، «استعمار فرانو»، «استحاله و فروپاشی از درون» و... معرفی کرده‌اند. امروزه، جنگ نرم، موثر‌ترین، کارآمد‌ترین، کم هزینه‌ترین، خطرناک‌ترین و پیچیده‌ترین نوع تهدید علیه ارزش‌ها و امنیت ملی یک کشور است. موثر‌تر است؛ چون می‌توان با کمترین هزینه، با حذف لشکرکشی و از بین بردن مقاومت‌های فیزیکی به هدف‌ها رسید؛ و خطرناک‌تر است؛ زیرا با باور‌ها، ارزش‌ها، عواطف و احساسات یک ملت، ارتباط دارد. کاربرد قدرت نرم توسط کشور‌ها موجب می‌گردد تا نیاز کمتری به کاربرد چهره عریان و خشن قدرت باشد و دیگر سیاست چماق و هویج به تنهایی به کار نرود بلکه ملت‌های مقابل به عنوان سربازان جنگی دولت‌های مزبور عمل نمایند و از طریق جذب ملت‌ها به ارزش‌ها و فرهنگ خود، اهداف سیاسی کشور مهاجم تأمین شود. این امر باعث می‌شود تا تهدید نرم علیه کشورهای هدف شکل بگیرد. در این‌صورت فرآیند ایجاد این تهدید، «جنگ نرم» نام می‌گیرد. با تشدید روند جهانی‏شدن و رواج ارزش‌های غربی، این امر سرعت بیشتری به خود گرفته است.  


بنابراین، با دانستن این نکته که ایجاد دگرگونی در جوامع با تکیه بر تغییر دیدگاه‌ها و نگرش‌های حاکمان و مردم بحث اصلی جنگ نرم است؛ جنگ نرم، جنگ برای سلطه است و مدلی نوین از فعل و انفعال‌های دولت‌های سلطه گر برای سلطه، بر کشورهای مختلف را نمایش می‌دهد. با این تعاریف از قدرت است که قدرت نرم جایگاه ویژه‌ای در تئوری‌های سلطه می‌یابد. قدرتی که تمام توان و ظرفیت خود را متمرکز بر قانع کردن دیگران می‌سازد تا رفتار آن‌ها را به گونه مطلوب خود، تنظیم و هدایت نماید. 
 
۲-۱) غایات و اهداف جنگ نرم

جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتاً هدف نهایی هر دو تغییر کامل نظام سیاسی یک کشور است که البته با اهدافی محدود‌تر هم اجرا می‌شود. در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال می‌کنند و این وجه مشترک آن‌ها است. بنابراین، هدف نهایی در جنگ نرم‌‌ همان هدف جنگ سخت، یعنی مهار و فروپاشی یک نظام سیاسی است؛ با این تفاوت که ابزار و روش‌های این براندازی متمایز است. 

جنگ نرم، روشی برای تحمیل اراده و تامین منافع است که با غلبه بر طرف مقابل، بدون استفاده از قدرت نظامی و روش‌های خشونت آمیز اعمال می‌شود. ابزار اصلی این جنگ، قدرت نرم به ویژه، قدرت اقناع‌گری و همراه سازی است که اغلب با استفاده از ابزارهای ارتباطی و رسانه‌ها، و دانش روان‌شناختی تلاش می‌شود، در هویت‌های فکری و فرهنگی تردید ایجاد شود. حوزه عمل این جنگ، افکار، اعتقاد‌ها، باور‌ها، ارزش‌ها، علائق و گرایش‌های جامعه هدف است که مهاجم برای اشغال آن برنامه ریزی می‌کند. در ‌‌نهایت با تصرف ذهن و قلوب مردمان کشورهدف، تغییر در ساختار‌ها محقق می‌شود. به عبارتی جنگ نرم، جنگ تخریب الگو است. مهاجم در این جنگ با ایجاد تردید در مبانی و ارزش‌های اساسی نظام سیاسی، الگوی آن نظام را در عرصه‌های گوناگون اجتماعی ناکارآمد می‌سازد. (نائینی، ۱۳۸۹: ۲۴-۲۵) 

الیاسی (۱۳۸۸) با استفاده از بررسی نظرهای کرمی (۱۳۸۷)، ساندرس (۱۳۸۲) و می‌چل (۲۰۰۸) مهم‌ترین هدف‌های جنگ نرم آمریکا و دنیای غرب، در سایر کشور‌ها را تغییر ایدئولوژی حاکم، کاهش مشارکت سیاسی مردم، القای ناکارامدی حکومت، تغییر هویت دینی و ملی شهروندان با تخریب پیشینه تاریخی آنان، دستکاری افکار عمومی در جهت خواسته‌های خود و علیه نظام حاکم، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش انسجام در حاکمیت، تغییر ارزش‌های جامعه، ایجاد استحاله فرهنگی، تغییر الگوی سیاسی حاکم و تشدید و تقویت واگرایی قومی برشمرده است. (نائینی، ۱۳۸۹: ۲۵) 
شناسایی هدف‌های مرجع در بحث امنیت نرم دارای اهمیت است. ایدئولوژی دولت، مشارکت سیاسی، کارآمدی حکومت، هویت، انسجام اجتماعی و افکار عمومی برخی از مهم‌ترین هدف‌های مرجع در چارچوب امنیت نرم به شمار می‌آید. هشت هدف و محور اصلی به عنوان مهم‌ترین هدف‌ها و خطوط اصلی جنگ نرم، در نقشه و نمودار راهبردی جنگ نرم، از منظر مقام معظم رهبری مطرح شده است. این موارد عبارت از ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم، انهدام سنگرهای معنوی، تبدیل نقاط قوت ما به نقاط ضعف، تبدیل فرصت‌های ما به تهدید، تخریب پایه‌های نظام، بدبین کردن مردم به هم و ایجاد اختلاف در جامعه، خدشه در نشانه‌های امید، القای یاس به جامعه و انحراف ذهن مردم از دشمنی دشمن، می‌باشد. (دفتر نشر مقام معظم رهبری، ۱۳۸۹) 
سیاست‌گذاران جنگ نرم، با استفاده از ساز وکارهای گوناگون اهدافی متشابه را دنبال می‌نمایند که برخی از مهم‌ترین آن‌ها به این شرح است: 

-    تغییر ایدئولوژی حاکم. 
-    کاهش مشارکت سیاسی مردم با القای ناکارآمدی حکومت. 
-    تغییر هویت دینی و ملی شهروندان با تخریب پیشینه تاریخی آنان. 
-    دستکاری افکارعمومی در جهت خواسته‌های خود و علیه نظام حاکم. 
-    کاهش انسجام اجتماعی. 
-    تغییر انسجام سیاسی حاکم. 
-    تغییر ارزش‌های جامعه و ایجاد استحاله فرهنگی. 
-    ایجاد فرهنگ جدید. 
-    تغییر الگوی سیاسی حاکم. 

-    تشدید و تقویت واگرایی قومی.

جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نویسنده وبلاگ کربلایی110 در وبلاگ خود نوشته است:

تا سال 1945 میلادی غالب جنگ‏ها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به "جنگ سرد" مشهور شد.
جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند.

با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.

جنگ نرم

این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.
آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند.
انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است.
آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید.
در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت‏زدایی گردید و از طریق جنبش‏های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.

جنگ نرم در قالب‏های مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانه‏ای، با استفاده از ابزار رسانه‏ای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد.

تعریف جنگ نرم

مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد ندارد.

«جان کالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از "استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند.

ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: "جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی در حوزه "قدرت نرم” نسبت می دهند.
وی در سال1990 میلادی در مجله "سیاست خارجی” شماره 80 ، قدرت نرم را "توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران” تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی «پروفسور حمید مولانا» در سال1986 در کتاب "اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل” به آن اشاره کرده بود.
با این وجود مهمترین کتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال2004 ، تحت عنوان "قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی” منتشر نمود.

بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد.
جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است .

به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد.
در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.
در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است.

در یک تعریف کامل تر می توان گفت، جنگ نرم یک اقدام پیچیده و پنهان متشکل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در کشورهای هدف است

دلایل استفاده از جنگ نرم

انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریه‏پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.

براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند.
پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.

در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد.
بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد.
براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند.
این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.

بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.

جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد.
جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است.
بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند.
در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد ( و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.

تفاوت‏های جنگ نرم و جنگ سخت

1- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی که حوزه‌ تهدید سخت امنیتی و نظامی می‌باشد؛

2- تهدیدهای نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازه‌گیری آن مشکل است، در حالی که تهدیدهای سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و می‌توان آن را با ارائه برخی از معیارها اندازه‌گیری کرد؛

3- روش اعمال تهدیدهای سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی که در نرم ، از روش القاء و اقناع بهره‌گیری می‌شود.
و تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در تهدید نرم ، هدف تاثیر‌گذاری بر انتخاب‌ها، فرآیند تصمیم‌گیری و الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویت‌های فرهنگی است؛

4- مفهوم امنیت در رویکردهای نرم شامل امنیت ارزش‌ها و هویت‌های اجتماعی می‌شود، در حالی که این مفهوم در رویکردهای سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی می‌گردد.

5- تهدیدهای سخت، محسوس و همراه با واکنش برانگیختن است، در حالی که تهدیدهای نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عکس‌العمل است.

6-مرجع امنیت در حوزه تهدیدهای سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالی که مرجع امنیت در تهدیدهای نرم محیط فروملی و فراملی (هویت‌های فروملی و جهانی) است؛

7- کاربرد تهدید سخت در رویکرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظام‌های سیاسی- امنیتی مخالف یا معارض است، در حالی که کاربرد تهدید نرم در رویکردهای امنیتی جدید علیه نظام‌های سیاسی مخالف یا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگوهای رفتاری نظام‌های لیبرال و دموکراسی تلقی می‌شود.

جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتا هدف غایی هر دو آنها تغییر کامل نظام سیاسی یک کشور است که البته با اهداف محدودتر هم انجام می گیرد.
در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال می کنند و این وجه مشترک آنهاست، در هر صورت هدف اصلی این جنگ، اعمال فشار برای ایجاد تغییر در اصول و رفتار یک نظام و یا به طور خاص تغییر خود نظام است.

اهداف جنگ نرم

1- استحاله فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است.

2- استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.

3- ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی.

4- اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور.

5- ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور.

6- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.

7- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.

8- ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.

9- تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و...

10- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

11- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز.

جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

ابزارهای جنگ نرم

جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام می گیرد.
بنابراین تمامی ابزارهای حامل قدرت نرم را باید به عنوان ابزارهای جنگ نرم مورد توجه و شناسایی قرار داد. این ابزارها انتقال دهنده پیام ها با اهداف خاص هستند.
در عصر ارتباطات با تنوع ابزاری برای انتقال پیام از یک نقطه به نقطه دیگر هستیم.
رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبکه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می‏آیند.

با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده می شود می توان گفت که به همان نسبت نیز گروه های مختلفی را مورد هدف و مبارزه قرار می دهد.

چه افراد و تشکل‏هایی هدف جنگ نرم هستند؟

همه افراد جامعه می‏توانند بخش های مشخصی باشند که مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته این موضوع وابسته به هدفی است که بانی جنگ نرم آن را دنبال می کند.
اقشار مورد نظر بانیان جنگ نرم بستگی به هدف آنها دارد که میان مدت است یا عمومی و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر می گیرند اما در حالت کلی می توان گفت که گروه های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده های مردم هستند.
نخبگان نیروهای میانی را تشکیل می دهند و می توانند به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان یک حکومت مطرح باشند.
نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگی ذهنی خود، می توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را درهم بشکنند.

در بعضی موارد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثیرگذار را مورد هدف قرار می دهند و از آن گروه یا فرد برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند.
مانند استفاده از قومیت های مختلف یا خواص و نخبگان فرهنگی وعلمی.

با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزارهای رسانه ای، فرهنگی و علمی استفاده می شود پوشش آن برای طبقات مختلف بیشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه ای می تواند توده های مردم را تحت تأثیر قرار بدهد و به همین شکل در جنگ علمی نخبگان را مورد هدف قرار دهد.
افراد مورد نظر جنگ های نرم وابسته به هدف جنگ های نرم نیستند بلکه به دلیل اینکه در جنگ نرم ابزارهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد در نتیجه افراد بیشتری درگیر می شوند اما در جنگ سخت که تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامی است تنها گروه های نظامی (و در موارد معدودی غیر نظامیان) در طرف مقابله قرارمی گیرند.

در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.

تاکتیک‏های جنگ نرم

1- برچسب زدن: بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند

2- تلطیف و تنویر: از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.

3- انتقال: انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود.

4. تصدیق: تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است.
تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.

5- شایعه: شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد.

6- کلی‏گویی: محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است.
اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می‏شوند.

7- دروغ بزرگ: این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می‏گیرد.

8- پاره حقیقت‏گویی: گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد.

9- انسانیت‏زدایی و اهریمن‏سازی: یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت‏زدایی» است.
چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد.

10- ارائه پیشگویی‏های فاجعه‏آمیز: در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی‏گویی، پاره حقیقت‏گویی، اهریمن‏سازی و ...) به ارائه پیشگویی‏های مصیبت‏بار می‏پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند.

11- قطره‏چکانی: در تاکتیک قطره‏چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.

12- حذف و سانسور: در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد.
در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود.

13- جاذبه های جنسی: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهای اروتیکال از تاکتیک‏های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می‏گیرند.

14- ماساژ پیام: در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند.
در واقع در این متد ، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.

15- ایجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است.
ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.

16- ترور شخصیت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است.
در زمانی که نمی‏توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت‏زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نیز با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند.

17- تکرار: برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند.
در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند

18- توسل به ترس و ایجاد رعب: در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود.
متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند.

19- مبالغه: مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند.
غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.

20- مغالطه: مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد.
متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند.
این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند

اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرم

اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.

برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افکار عمومی است.

برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغ‌پردازی رسانه‌های خارجی، آگاه کنیم.

این دو مهم فقط با تقویت رسانه‌های خودی و تلاش برای بین‌المللی کردن این رسانه‌ها، میسر است. دیپلماسی رسانه‌ای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق می‌یابد؛ یکی مدیریت رسانه‌ها توسط سازمان‌های دیپلماتیک رسمی کشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاست‌های کلان کشورها.

هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود.
به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسه‏آفرینی‏ها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حکومت» برشمریم.

برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم

1. گسترش دامنه و شمول فعالیت‏های فرهنگی.

2. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان.

3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.

4. استفاده از دیپلماسی عمومی.

5. استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیت‏ها: اقلیت‏های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت‏ورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقه ای یکی از میدان های فعالیت خود را در کشورهایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار می دهند.
اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجه های لازم در قالب طرح های توسعه همه جانبه خصوصا طرح های اشتغال زا و به کارگیری مدیریت های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می توانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند.

6. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد.
عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می کنند.
انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یکی از روش‏های مقابله باشد.

30جمله کوتاه از سخنان رهبری درباره جنگ نرم

دبیر خانه دائمی مقابله با جنگ نرم: 30جمله کوتاه از سخنان مقام معظم رهبری در خصوص جنگ نرم: ۱-این جنگ نرم ، شما جوانهای دانشجو ، افسران جوان این جبهه اید.2-شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم ، یکی اش نگاه خوشبینانه وامیدوارانه است .۳-خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.۴-در میدان تنظیم شده ی از سوی دشمن بازی نکنید.... چون چه ببرید ، چه ببازید ، به نفع اوست.۵-امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است.۶-در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود .۷-جنگ نرم، صحنه رویارویی دروغ های بزرگ باواقعیت های تردیدناپذیراست .۸-دراین جنگ نرم،کافی است هواداران جبهه حق بیدارباشندو بیکار ننشینند چراکه زبان حق همیشه مؤثرتراز زبان باطل است.۹-فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد .۱۰- فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است .۱۱-جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دلها و ذهنهاى مردم .۱۲-یکى از ابزارها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند ۱۳-در جنگ روانى و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مى‌‌آید که آنها را منهدم کند؛۱۴-مؤثرترین سلاح بین‌‌المللى علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛۱۵-من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم اول: جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم: مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.۱۶-کسانی که نسبت به مسائل فرهنگی حساسیت داشته باشند، متوجه مسأله تهاجم فرهنگی خواهند شد.۱۷-کار فرهنگی در ایران اسلامی مسأله ای است که نمی توان لحظه ای از آن غفلت کرد.۱۸-مقابله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران، معنا پیدا می کند.۱۹-دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف گیری کرده اند.۲۰-اکنون فرهنگ اسلام ناب که انقلاب اسلامی براساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان اسلام قراردارد.۲۱-برای مقابله اصولی و برنامه ریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایت کننده ای در امور فرهنگی به وجود آید.۲۲-شیعه باید مدرن ترین شیوه های تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد.۲۳-هدف از عملیات روانی دشمن، تضعیف روحیه ملت ایران و نشانه ای از استیصال دولتمردان آمریکایی است.۲۴-شکی نیست که امروز امواج تبلیغاتی پیچیده و درهم تنیده ی عالم، علیه اسلام متمرکز شده است.۲۵-گستره تهاجم فرهنگیِ جبهه استکبار، همه کشورهای دنیا است اما در این تهاجم مهمترین هدف نظام جمهوری اسلامی است.۲۶-در تهاجم فرهنگی، هدف، ریشه کن کردن فرهنگ ملّی و ازبین بردن آن است .۲۷-تهاجم فرهنگی انجام می گیرد تا فرهنگ خودی را ریشه کن کند .۲۸-فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست .۲۹-فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند.۳۰-در تهاجم معنوی ، تهاجم فرهنگی ، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی بینید هوشیاری لازم است