دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

ناتوی فرهنگی چیست؟

ناتوی فرهنگی چیست؟ (1)

جنگ سرد فرهنگی

 بعد از پایان جنگ سرد و حذف تهدید نظامی شوروی که هدف اصلی شکل گیری ناتو بود ، بسیاری از آگاهان استمرار حیات ناتو را غیرضروری دانستند . اما از آن جایی که سیاست خارجی ایالات متحد آمریکا بر اساس یک دشمن و تهدید خارجی استوار است با تئوریزه کردن فضای بعد از جنگ سرد بر مبنای " جنگ تمدن ها " نه تنها استمرار حیات ناتو با ماهیت نظامی را ضروری دانستند بلکه با توجه به چالش جدید غرب در مقابل بیداری جهان اسلام ، شاهدیم که دنیای غرب باز هم همچون گذشته با سردمداری آمریکا به صورت غیررسمی ، سازمانی را در حوزه فرهنگ ایجاد کرده که به تعبیر مقام معظم رهبری می توان آن را " ناتوی فرهنگی " نام گذاشت.

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان سمنان در مورد ناتوی فرهنگی فرمودند :

من پریروز در روزنامه – البته سه ، چهار ماه قبل از این ، من مقاله اش را دیده بودم – گزارشی از تشکیل " ناتوی فرهنگی " را خواندم . یعنی در مقابل پیمان ناتو که آمریکاییها در اروپا به عنوان مقابله  با شوروی سابق یک مجموعه  مقتدر نظامی به وجود آوردند ؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده می کردند ، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آْورده اند . این ، بسیار چیز خطرناکی است . البته حالا هم نیست ؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است .

مجموعه ی زنجیره ی به هم پیوسته  رسانه های گوناگون – که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها – در جهت مشخصی حرکت می کنند تا سررشته ی تحولات جوامع را به عهده بگیرند ؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و رو راست شده است .

در گرجستان که یک تحول سیاسی اتفاق افتاد و جابجایی قدرت انجام گرفت ، یک سرمایه دار آمریکایی و صهیونیست یهودی – البته اسمش معروف است ، من نمی خواهم اسمش را بیاورم – اعلام کرد که من ده میلیون دلار در کشور گرجستان خرج کردم و تحول سیاسی ایجاد کردم ؛ خیلی راحت . ده میلیون دلار خرج می کنند ، یک حکومت را کنار می گذارند ، یک حکومت دیگر را سر کار می آورند ! اینها باید روی مردم اثر بگذارند ؛ باید اجتماعات درست کنند . در اوکراین هم همین کار را کردند ؛ در جاهای دیگر هم همین کار را کردند . گاهی اوقات تأثیراتشان به شکل دیگری است و تعیین کننده است ؛ شاید این را در یک جمع دانشجویی دیگر گفته باشم که ماهاتیر محمد ، نخست وزیر سابق مالزی – که بسیار هم آدم پرکار و دقیق و جدی و پایبندی بود – به تهران آمد ، به دیدن من هم آمد ؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود ؛ در مالزی ، اندونزی و تایلند ، و زلزله ی اقتصادی به وجود آمده بود . همین سرمایه دار صهیونیستی و بعد سرمایه دارهای دیگر ، با بازیهای بانکی و پولی توانستند چند تا کشور را به ورشکستگی بکشانند. در آن وقت ماهاتیر محمد به من گفت : من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک شبه گدا شدیم ! البته وقتی کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کرد و خواست نسخه های اقتصادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را عمل بکند ، همین طور هم خواهد شد .

 

بخش اول ، تبیین ابعاد و پیشینه

در دهه 1920 و 1930 میلادی سه ایدئولوژی مختلف از متن فرهنگ و تمدن غربی سر بر آورد ، چالش های متقابل این سه ایدئولوژی و توسعه طلبی هر یک در نهایت منجر به جنگ جهانی دوم در سال 1939 گردید . لیبرال دموکراسی غرب به سردمداری آمریکا و کمونیسم شرق به رهبری اتحاد جماهیری شوروی در مقابل دشمن مشترک یعنی آلمان نازی به یک اتحاد موقت دست یافتند و در خلال جنگ سعی نمودند با تشکیل کنفرانس های گوناگون مثل یالتا ، تهران و سانفرانسیسکو نقشه سیاسی – ایدئولوژی دنیای بعد از جنگ را مهندسی کنند .

اما علی رغم موفقیت نسبی این دو قدرت در تعیین حوزه نفوذ و تقسیم جهان ، با پایان جنگ و نابودی دشمن مشترک اختلاف دو ابرقدرت پیروز در جنگ به زودی نمایان و جبهه بندی جدید و بلوک بندی قدرت با محوریت آمریکا و شوروی شکل گرفت و هر یک تهدید جدی علیه دیگری قلمداد می شد . از این روی هر یک از دو بلوک قدرت سر بر آورده از جنگ جهانی دوم درصدد تمهیدات لازم جهت مقابله با رقیب تدارک برآمدند. در همین راستا در سال 1949 یعنی حدود 4 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو ) با رهبری آمریکا و با حضور و عضویت کشورهای اروپای غربی با هدف مقابله با تهدیدات قدرت نظامی اتحاد جماهیری شوروی و تسلط بر منافع ملت ها شکل گرفت .

سازمان ناتو گرچه به بحث و بررسی مسایل سیاسی ، اقتصادی و حتی مسایل و مشکلات ناشی از جنگ اعضای خود هم می پرداخت ، اما جهت گیری و رویکرد اصلی آن نظامی بود . این سازمان در سال 1950 با لشکرکشی به کره جنوبی دامنه نفوذ خود را تا جنوب شرق آسیا گسترش داد و با عضویت یونان و ترکیه در سال 1952 حوزه مدیترانه را نیز ضمیمه حضور نظامی خود کرد . بعد از مدتی با شکل گیری سازمان " سنتو " بین ترکیه ، ایران و پاکستان  و اعمال سیاست سد نفوذ ( Containments) یک کمربند امنیتی از اروپا تا منتهی الیه آسیا در مقابل تهدید و نفوذ شوروی ایجاد کردند .

ناتو با ایجاد تأسیسات پایه ای مشترک در زمینه هایی مانند دفاع هوایی و سیستم مخابراتی واحد ، توسعه و استاندارد سازی جنگ افزارهای خود نه تنها در کشورهای عضو قدرت خود را نهادینه کرد بلکه اعضای این پیمان حضور نظامی خود را جهت تسلط بر منابع دیگر کشورها به حوزه خارج از ناتو هم گسترش دادند .

بعد از پایان جنگ سرد و حذف تهدید نظامی شوروی که هدف اصلی شکل گیری ناتو بود ، بسیاری از آگاهان استمرار حیات ناتو را غیرضروری دانستند . اما از آن جایی که سیاست خارجی ایالات متحد آمریکا بر اساس یک دشمن و تهدید خارجی استوار است با تئوریزه کردن فضای بعد از جنگ سرد بر مبنای " جنگ تمدن ها " نه تنها استمرار حیات ناتو با ماهیت نظامی را ضروری دانستند بلکه با توجه به چالش جدید غرب در مقابل بیداری جهان اسلام ، شاهدیم که دنیای غرب باز هم همچون گذشته با سردمداری امریکا به صورت غیررسمی ، سازمانی را در حوزه فرهنگ ایجاد کرده که به تعبیر مقام معظم رهبری می توان آن را " ناتوی فرهنگی " نام گذاشت .

 

چیستی ناتوی فرهنگی

ماهیت فرهنگی ناتو بر خلاف آنچه تصور می شود جدا و متفاوت از ناتو با رویکرد نظامی نیست . امروز ماهیت فرهنگی ناتو صورتی تکامل یافته و رشد داده شده و در حقیقت یک مرحله بلوغ از همان ناتوی سابق است که البته این بار جنبه میلیتاریستی ، جزء کوچکی و در حقیقت بخش خردی از حرکت کلان نظام سلطه برای تضمین " آینده برای خود " است.

ارگان نظامی ناتو ، با ابزار ناتوی فرهنگی ، مثل رسانه ، به عنوان یک سرباز نگاه می کند و مدیریت ناتوی فرهنگی در سطح کلان به کل ارگان نظامی به عنوان یک لشگر از نیروی نبرد خود می نگرد.

در حقیقت میدان نبرد امپریالیسم بر علیه نیروی مقاوم در مقابل سلطه نظام استعمار جهانی ، آن چنان گسترده شده که جنبه نظامی در آن به این سو و آن سو می غلتد ، و گه گاه در گوشه و کنار آتش جنگ بپا می کند ، اما در این میدان نبرد سربازان متعدد فرهنگی با پشتیبانی مسایل اقتصادی در کنار سربازان نظامی به نبرد با اندیشه مقاوم در مقابل نظام سلطه مشغولند .

بدین ترتیب می توان ماهیت نظام سلطه را در میدان نبرد برای تضمین " آینده برای خود " متشکل از اجزائی به شرح زیر دانست :

الف : وجه غالب ، که ماهیتی ضد فرهنگی دارد و اساس آن بر تخریب پایه ها و بنیان فرهنگی و ایدئولوژی کشورهای مقاوم در مقابل نظام سلطه بنا شد . این بخش به کمک ابزار متعددی محقق می شود که مهمترین آنها تخریب روند بیداری جهان اسلام ، دامن زدن به اختلاف شیعه و سنی ، ترویج فساد و ابتذال اخلاقی ، تبلیغ و ترویج عرفانهای انحرافی و مسلکهای منحط و استعمار ساخته و تخریب باورهای مبلی و دینی می باشد .

ب : وجه مقوم ، که ماهیتی اقتصادی دارد . نظام امپریالیستی از دیرباز با تأکید بر جنبه های اقتصادی سعی در تثبیت سلطه خود داشته ، این جنبه از میدان نبرد غالبا به دو گونه عمل می شده ، گونه اول نفس چپاول و غارت ثروت ملل است و گونه دوم نوعی وابستگی و تضعیف و مانع شدن از رشد اقتصادی کشورهای تحت سلطه است ، اما امروز در میدان نبرد ناتوی فرهنگی مسائل اقتصادی همچون تحریم ها حکم مقوم و کاتالیزور برای تسهیل هجمه های فرهنگی و تخریب ایدئولوژیها را دارد می باشد .

نظام سلطه به خوبی می داند که ملتی که در بحران اقتصادی و فقر مادی دچار است زودتر به مهلکه فقر فرهنگی وارد می شود و تنها در این شرایط است که ارزشهای غربی و فرهنگ لیبرالی جواب می دهد و الا جایی که فرهنگ ناب اسلامی رواج دارد ارزشهای لیبرالی ، ضد ارزش محسوب می گردد .

ج : وجه زمینه ساز ، که ماهیتی نظامی و میلیتاریستی دارد و به عنوان آماده سازی جنبه های دیگر در میدان نبرد ناتوی فرهنگی عمل می کند . نظام سلطه جهانی جنگ نظامی به راه می اندازد تا بتواند برنامه اصلی خود که تخریب فرهنگ به کمک مقوم های اقتصادی است را عملی کند ، که نمونه های آن در جنگ 33 روزه و نیز عراق و افغانستان عملیاتی شده است .

د: وجه مکمل ، که ماهیت جنگ روانی دارد و به عنوان تسریع کننده برنامه های فرهنگی و اقتصادی و بعضاً نظامی عمل می کند ، جنگ روانی غالبا در حوزه موضوعی خاص عملیاتی می شود مثلا در ماههای گذشته مقوله انرژی هسته ای در جمهوری اسلامی ایران و دسترسی بومی به این فناوری در چارچوب عملیات روانی بازتاب داده شده و ایران به عنوان کشوری که قصد تولید بمب اتم و نابودی جهان را دارد معرفی شد .

البته در گذشته هر یک از کشورهای غربی بنا به منافع ملی خود بر ما تهاجم فرهنگی داشته اند . اما در چند سال اخیر و پس از ناکامی آن ها در اقدامات سیاسی ، تبلیغی و نظامی علیه کشورهای اسلامی از جمله علیه جمهوری اسلامی ایران ، غرب به دنبال تشکیل مجموعه فکری منسجم برآمد و آمریکا سعی می کند یکپارچه غرب را در مقابل جهان اسلام قرار دهد ، به عنوان مثال در ترسیم کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اعظم (ص) شاهد بودیم که غرب به سمت یک برنامه ریزی همه جانبه حرکت می کند .

رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی ، جنگ نرم و هدف اصلی آن نابودی فرهنگ و هویت ملی جوامع به ویژه مقابله با ایمان انسان هایی است که مصرند از هویت ملی و دینی خود شرافت مندانه دفاع کنند .

اعضای ناتوی فرهنگی با بهره گیری از 57 سال تجربه کار مشترک در مقابله با رقیب ، تأسیسات پایه ای هماهنگی را در حوزه های مختلف به ویژه در حوزه رسانه ای شکل داده اند تا تحولات اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ملت ها را در مسیر خواست و منافع خود هدایت کنند .

امروز خبرگزاری های مسلط بین المللی همچون " بی ، بی ، سی " ، " سی ، ان ، ان " تأسیسات ماهواره ای که ارسال امواج صدها شبکه ماهواره ای را بر عهده دارند صدها روزنامه و هزاران پایگاه خبری و تبلیغاتی از جمله این تأسیسات هستند که همگی ارزش های مشترک غربی را منتشر و تلاش می کنند به طور منظم و هماهنگ ارزش های مقاوم در برابر خود را در هم بکوبند .

در سال 1999 یکی از متخصصان جنگ جهانی دوم به نام خانم " فرانسیس استیونر ساندرز " کتابی با عنوان " جنگ سرد فرهنگی " منتشر کرد که زلزله ای در محافل فرهنگی و روشنفکری غرب بر پا کرد . چاپ های بعدی این کتاب با عنوان " جنگ سرد فرهنگی ؛ سیا و جهان هنر و ادب " در 509 صفحه منتشر گردید .

به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران ، کتاب خانم ساندرز یکی از حیرت آورترین و افشاگرانه ترین کتاب هایی است که تاکنون درباره سرویس اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا منتشر شده است . خانم ساندرز نشان می دهد که " کورد مه یر " رئیس بخش عملیات بین المللی سیا و همکار وی " آرتور شلزینگر " طبق طرحی که " ملوین لاسکی " ارائه داد ، حرکتی را آغاز کردند که به ایجاد شبکه فرهنگی غول آسایی در سراسر جهان انجامید . ساندرز این شبکه را " ناتوی فرهنگی " می نامد. بودجه این عملیات در سال 1950 یعنی در زمان دولت ترومن ، 34 میلیون دلار در سال بود .

سیا در چارچوب عملیات جنگ سرد فرهنگی ، شبکه مطبوعاتی جهان شمولی ایجاد کرد که از ایالات متحده تا لندن و اوگاندا و خاورمیانه و آمریکای لاتین گسترش داشت و در تمام این دوران ، مطبوعات روشنفکری متنفذی مانند پارتیزان ریویو ، کنیان ریوریو ، نیولیدر ، انکاونتر ، درمونات ، پرووه ، تمپوپرزننه ، کوادرانت و ... از سیا کمک های مالی مستقیم و غیرمستقیم دریافت می کردند. به تعبیر خانم ساندرز ، سازمان سیا در مقام " وزارت فرهنگ بلوک غرب " عمل می کرد . به عنوان مثال این سازمان به شدت از " جکسون پولاک " و " نقاشی آبستره " به شدت حمایت می کرد تا در عرصه هنر ، سبک رو به رواج " رئالیسم سوسیالیستی " را شکست دهد . در هالیوود ، مأموران سیا کارگردانان را ترغیب می کردند که در فیلم های خود سیاهپوستان را هر چه بیشتر نمایش دهند ، آنان را آراسته و خوش لباس به تصویر کشند و از این طریق ایالات متحده را جامعه آزاد و دمکرات بنمایانند . فیلم مزرعه حیوانات " جرج اورول " با سرمایه سیا تهیه شد و فیلم 1984 اورول نیز با بودجه سیا ساخته شد .

بسیاری از کتب کمپانی معروف " پراگر " با بودجه مستقیم سیا چاپ می شد و کتاب " طبقه جدید " میلوان جیلاس با پشتیبانی سیا ، در تیراژهای وسیع در سطح دنیا ترجمه و توزیع گردید . همچنین میلیون ها نسخه از کتاب های " ایروینگ کریستول " به صورت مجانی در سراسر جهان توزیع گردید . سیا در سال 1950 ، با اختصاص 10 میلیون دلار ، رادیوی اروپای آزاد را نیز تأسیس کرد . طبق تخمین خانم ساندرز ، سازمان سیا در دوران جنگ سرد فقط یک هزار عنوان کتاب را تحت عنوان نام بنگاههای فرهنگی و انتشاراتی ، فقط در ایالات متحده منتشر کرده است .

ادامه دارد...

 

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 

راهبردهای جهاد فرهنگی در تقابل با ناتوی فرهنگی

اشاره
در سال 1999 م. خانم فرانسیس استیوتر‌ساندرس از متخصصان جنگ جهانی دوم با نوشتن کتاب«جنگ سرد فرهنگی» به افشای ماهیت ناتوی فرهنگی و نقش آن در فرو‌پاشی شوروی سابق پرداخت، و این اعلان خطری برای همه کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی ایران بود. این نوشتار ضمن اشاره به خطر وویژگی‌ها و اهداف ناتوی فرهنگی و اخطار مقام معظم رهبری نسبت به خطر بزرگ ناتوی فرهنگی، درصدد تبیین این مطالب است: تأکید آموزه‌های دینی ب جهاد فرهنگی، الزامات و ضروریات و چالش‌های جهاد فرهنگی، و تبیین راهبردها و راهکارهای جهاد فرهنگی در تقابل با ناتوی فرهنگی. 

کلیدواژه‌ها: ناتوی فرهنگی، جهاد فرهنگی، راهبردها و راهکارها. 

ناتوی فرهنگی چیست؟
در سال 1999م (هشت سال پیش) خانم «فرانسیس استیونر‌ساندرس» از متخصصان جنگ جهانی دوم کتابی با عنوان«جنگ سرد فرهنگی» منتشر کرد و به نقش سازمان سیا در استفاده از روش‌های نرم فرهنگی در ابعاد مختلف آن پرداخت، و ناتوی فرهنگی را استراتژی فرهنگی سازمان سیا نامید. از نظر خانم«ساندرس» سازمان سیا در مقام «وزارت فرهنگ بلوک غرب» عمل می‌کرد و توانست کنگرۀ آزادی فرهنگی را ژوئن 1950 م با حضور یکصد نویسنده از سراسر جهان در برلین تأسیس کند، از مهم‌ترین اقدامات این کنگره، آزادی فرهنگی و ایجاد نشریات علیه مخالفان بود، که تونست در فروپاشی شوروی موفق شود. نیکسون، رئیس جمهور اسبق آمریکا گفته بود:«ما در رقابت با شوروی باید در دو جبهه پیروز شویم: اقتصاد و ایدئولوژی.» بر این اساس برخی بر این عقیدة‌اند که عامل اصلی فروپاشی شوروی جنگ فرهنگی بود که مهارت کامل و با صرف هزینه‌های گسترده، بر دانش، بینش و رفتار مردم، نخبگان، مدیران و دولتمردان شوروی و بلوک شرق تأثیر گذاشت و سرانجام بلوک قدرتمند شوروی را از هم متلاشی کرد.

ویژگی‌های ناتوی فرهنگی
ناتوی فرهنگی به دلیل ویژگی‌های خود از پیچیدگی خاصی برخوردار است و خطرش افزون‌تر از ناتوی نظامی است و قهرا مقابله با آن نیز با مشکلات بیشتری مواجه خواهد بود. این ویژگی‌ها عبارتند از: 

1 . نامحسوس و نامرئی بودن اقدامات، فعالیت‌ها و تجهیزات مخصوص به خود.

2 . به ظاهر رسمی و قانونی بودن؛ مانند تولید و نمایش فیلم، انتشار کتاب و مجله و روزنامه، سخنرانی، مباحثه، شعر، رمان، عکس و... در قالب ترویج فرهنگ و هنر و تبادل اندیشه و تضارب آراء .

3 . دراز‌مدت و دیر پابودن و ماندگار در روح و فکر و تخریب اندیشه‌ها.

4 . هدف گرفتن فرهنگ به عنوان سنگ زیرین و پایۀ اصلی جامعه و نسخ هویت اسلامی و ملی و بیگانه کردن انسانها از خود.

5 . استفاده از تمامی حربه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، روانی، تبلیغاتی و...

6 . با برنامه عمل کردن و داشتن طرح و برنامه در فواصل کوتاه‌مدت، میان مدت و دراز‌مدت؛ برنامه‌هایی با عناون: ایران‌شناسی، اسلام‌شناسی، شیعه‌شناسی، عاشورا‌شناسی و فرهنگ انتظار.

7 . استفاده از ابزارها و امکانات تکنولوژی گسترده و متنوع با تخصیص بودجه‌های کلان.

8 . استفاده از ادبیات و الفاظ مردم‌پسند، مانند: آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، امنیت، پیشرفت، تمدن، توسعه و تبادل فرهنگی و...

9. بهره‌گیری گسترده از مواد‌مخدر، سایـ‌های مستهجن و فساد و فحشاء.

10. سود جستن از شیوه‌های نوین و متنوع، مثلا امروز نمی‌گویند:«دین افیون جامعه است» بلکه می‌گویند:«دین باید خصوصی شود و به درون خانه‌ها برود و از صحنه اجتماع و سیاست خارج گردد»، به همین جهت در فرانسه و ترکیه منع حجاب می‌شود و برخی کشورها درب مساجد را می‌بندند.

11. حرمت‌شکنی و توهین به مقدسات، مانند: توهین به ساحت قدس پیامبر اعظم(ص) با نوشتن کتاب توسط سلمان رشدی مرتد و انتشار کاریکاتور در کشور دنمارک، و توهین به قرآن و... 

 هدف‌های ناتوی فرهنگی
دشمن، عقبه جمهوری اسلامی یعنی اخلاق اسلامی، ایمان و توکل به خدا، ارزش‌های الهی و علاقه به اسلام را هدف قرار داده و با شعار دهکده جهانی، جهانی‌سازی و... به صدور آزادانه فرهنگ مصرفی، گسترش ضد ارزش‌ها، تحمیل سبک زندگی غربی و نابودی سنت‌های اصیل فرهنگی در زیر چرخ مدرنیته و دیجیتالی شدن زندگی روی آورده است. فریاد بلند اتوی فرهنگی عاری از ساختن جهان اسلام از هویت انسانی ـ اسلامی و نیز براندازی نظام جمهوری اسلامی است، دشمن این هدف استراتژیک را به صراحت بیان کرده است. «دیدید‌کیو» مأمور سازمان سیا می‌گوید: «مهم‌ترین حرکت در براندازی جمهوری اسلامی ایران، تغییر فرهنگ فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.» شجاع‌الدین شفا، ضد انقلاب مقیم خارج می‌نویسد: «اصولا استراتژی جدید ما مبارزۀ فرهنگی است. ما باید بینش مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود.»
 
شیوه‌ها و ابزارها
هدف ناتوی فرهنگی روشن است. او برای رسیدن به این هدف، شیوه‌ها و ابزارهای گوناگون و متنوعی به کار گرفته است؛ شیوه‌هایی مانند:

1 . تربیت دست‌اموزه‌ها و مهره‌هایی چون: سیاستمداران، اساتید دانشگاهها، دانشجویان فارغ‌التحصیل غرب، تاجران، صاحبان قلم، هنرمندان و شاعران.

2. ارائه الگوها و نمونه‌ها و ترویج فرهنگ غربی مبنی بر برهنگی و بی‌حجابی.

3. تبلیغ فراماسونری، بهائیت، ترویج سکولاریسم و پشتیبانی احزاب و گروههای همسو.

4. تشکیل مسابقات بین‌المللی ادبی، هنری، علمی، ورزشی و... منطبق بر ارزش‌های غربی.

5. اعزام مستشاران خارجی و شرکت‌های چند ملیتی.

6. طرح و تفسیر دموکراسی به شیوه‌ غربی و ترویج فرهنگ تسامح و تساهل و بی‌تفاوتی و از بین بردن غیرت دینی و ملی.

7. تقدس‌زدایی و حمله به ارزش‌ها؛ اهانت به خدا، پیامبران، قرآن، دین، ائم‌اطهار(علیهم‌السلام) ولایت فقیه، روحانیت و مقدسات.

8. امام‌زدایی و ولایت ستیزی و تهاجم به اصل ولایت فقیه.

9. شایعه‌پراکنی و ایجاد جنگ روانی.

10. ایجاد بحرانهای اخلاقی و معنوی توسط شبکه‌های فساد و فحشاء.

11. ایجاد روحیه یأس و ناامیدی.

12. بدبین کردن مردم نسبت به مسئولان نظام و روحانیت.

13. تیره و مبهم نشان دادن آینده انقلاب اسلامی و ناکارآمدی دین در اداره جامعه. و ابزارهایی چون خبرگزاری‌ها، مطبوعات، رسانه های خبری(رادیو، تلویزیون) سینما و تأتر، مواد‌مخدر، کالاهای صادراتی، اینترنت، سایت‌های مستهجن، cdهای فاسد و ... را به کار گرفته است.

اخطار و هشدار
مقام معظم رهبری در دهه دوم انقلاب اسلامی هشدارهای لازم را داده‌اند. ایشان از ابتدا بحث تهاجم فرهنگی، سپس شبیخون فرهنگی، و در پایان دهۀ 1370 بحث فروپاشی شوروی را مطرح کردند و در 18/8/85 نسبت به خطر ناتوی فرهنگی هشدارهای لازم را بیان داشتند و فرمودند: هدف قدرتهای استکباری از تهاجم فرهنگی علیه انقلاب اسلامی، بی‌اعتقادی کردن نسل نو به دین، اصول انقلابی و تفکر فعالی است که دشمنان اسلام را به هراس انداخته (است). هدف این است که... به اصل انقلاب ضربه بزنند. من به شما عرض کنم تسلط فرهنگی از تسلط‌ اقتصادی و از تسلط سیاسی هم خطرناک‌تر است. امام خمینی(ره) فرمود: «ما از حصر اقتصادی نمی‌ترسیم، ما از دخالت‌ نظامی نمی‌ترسیم؛ آن چیزی که ما را می‌ترساند وابستگی فرهنگی است، استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال آن نشأت می‌گیرد و ساده‌اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان‌پذیر است.»
 
جهاد فرهنگی
برای مقابله با «جبهه ناتوی فرهنگی» جز اقدام به جهاد فرهنگی گسترده راهی باقی نمانده است. یک بسیج همگانی لازم است. خواص، نخبگان و فرهیختگان رسالتی سنگین بر دوش دارند. امیر‌مؤمنان(ع) در موارد گوناگون در نهج‌البلاغه به این مسءله اشاره دارد و می‌فرماید: الله ‌الله! فی ‌الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم فی سبیل‌الله. خدا را! خدا را! درباره جهاد با اموال و جانها و زبان‌های خویش در راه خدا.  الگوی جهاد فرهنگی پیامبر اعظم(ص) و اهل‌بیت او هستند. از ویژگی‌های پیامبر خدا(ص) خستگی‌ناپذیری او در این راه بود. آن حضرت با وجود همه تهمت‌ها، تکذیب‌ها و تهدیدها از جانب مشرکان و دشمنان کینه‌توز سیزده سال در مکه و ده سال در مدینه به نشر اسلام پرداخت و بر راه سخن خود پایداری کرد تا سرانجام پیروز شد. امام علی(ع) در مورد این حرکت فرهنگی رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: «ارسله داعیا الی‌الخلق، فبلغ رسالات ربه غیر و ان و لا مقصر، و جاهد فی الله اعداءۀ غیر واهن و لا معذر.» خداوند پیامبر(ص) را فرستاد تا دعوت‌کنندۀ به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پیامبر(ص) بدون سستی و کوتاهی، رسالات پروردگارش را رسانید، و در راه خدا با دشمنان بدون عذر‌تراشی جهاد کرد.

الزامها و ضرورت‌های جهاد فرهنگی
جهاد فرهنگی با مشکلات و سختی‌های فراوانی روبه‌رو است و با جهاد نظامی تفاوت بسیار دارد، به همین دلیل«جهاد اکبر» نامیده شده است. این سختی‌ها عبارت است از: شنیدن تهدید و تکذیب و تهمت که شخص باید از آبرو گرو بگذارد؛ روبه‌رو شدن با قوم جاهل و نادان که از منطبق بی‌بهره‌اند؛ نتیجۀ جهاد فرهنگی تدریجی است نه آنی، باید صبر کرد تا به ثمر بنشیند، گاه همانند نوح پیامبر 950 سال تلاش و تبلیغ می‌کند، اما نتیجه‌اش ایمان آوردن گروه اندکی به تعداد سرنشینان کشتی هستند؛ برخلاف پیروزی نظامی که تشویق‌ها و تقدیرها در‌پی دارد، و به جز خدا کسی مجاهد فرهنگی را تشویق نمی‌کند. بر‌خلاف جهاد نظامی که غنایمی دارد، در جهاد فرهنگی غنیمت، مادی و دستمزدی در کار نیست. از این‌رو برای اثر‌بخشی و کار‌آیی جهاد فرهنگی در عرصه عمل باید الزامهای آن را پذیرفت. مانند:

1. در جهاد فرهنگی باید توهین‌ها، قداست‌شکنی‌ها، استهزاء‌ها را تحمل کرد و با شکیبایی به کار خود ادامه خواهد داد.

2. جهاد فرهنگی باید تداوم یابد، چون نتیجه و ثمرۀ آن آنی نیست، علاوه که شبیخون فرهنگی دشمن نیز مقطعی نیست، تا وقتی دشمن در میدان است، ما نیز باید در میدان مبارزه حضور داشته باشیم، حتی اگر دشمنان نیز از تبلیغ و اهداف خود دست بردارند، ما نباید نسبت به تبلیغ دین سست شویم و کنار بکشیم. ابو‌عبدالله جعفی می‌گوید: امام باقر(ع) به من فرمود: نزد شما بک مسلمان تا چند وقت مرزبان می‌باشد؟ گفتم: چهل شبانه‌روز. فرمود: ولی با مرز‌بانی ما تا پایان روزگار است. پیام این روایت آن است که مرز‌بانی از اسلام ناب و حق و حقیقت همیشه و تا پایان روزگار ادامه خواهد داشت و تعطیلی‌بردار نیست.

3. صبر و پایداری. صبر و پایداری در مقابل ناتوی فرهنگی پیروزی را نوید می‌دهد و دشمن را در رسیدن به اهدافش ناکام می‌گذارد. دشمن گاه با حجم سنگین تبلیغات، افتراء و تهمت، بی‌آبرویی و.... می‌کوشد رقیب را از ادامه کار خسته کند، ولی قرآن می‌فرماید صبر و شکیبایی را پیشۀ خود سازید: یا ایها‌الذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون(آل‌عمران200)  ای مؤمنن، صبر کنید و ایستادگی ورزید و مرزها را نگهبانی کنید و تقوا پیشه سازید امید است که رستگار شوید.

4. دغدغه دین داشتن: در جهاد فرهنگی باید دغدغه دین داشت و از بی‌تفاوتی بیرون آمد.
امام علی(ع) ضمن مقایسه نیروهای عصر خود با نیروهای عصر پیامبر(ص) در پیشبرد اسلام و دغدغه دین داشتن، با سرزنش یارانش فرمود: و لعمری لو کنا ناتی ما اتیتم، ما قال للذین عمود، و لا اخضر للایمان عود.
به جانم سوگند! اگر ما در مبارزه مثل شما بودیم هرگز پایة‌ای برای دین استوار نمی‌ماند، و شاخه‌ای از درخت ایمان سبز نمی‌گردید.

5. صدق و راستی: مجاهدان عرصه فرهنگ باید بر سر عهدی ک با خدا بستند، صادقانه بایستند.«من‌المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه لهم من ق ضی نحبه و منهم من ینتظر.» (احزاب 23) زدودن پیرایه‌ها و ریا‌کاری‌ها و آراسته شدن به صداقت و راستی، نصرت الهی را به ارمغان می‌آورد و ابزار و شیوه‌های فرهنگی را کارآمد می‌سازد. امام علی(ع) فرمود:  «فلما رأی الله صدقنا انزل بعدونا‌الکبت و انزل علینا النصر.» «آنگاه که خداوند صدق و راستی ما را دید شکست را بر دشمنانمان فرود آورد و بر ما یاری فرستاد.»

6. توکل: در عرصه جهاد فرهنگی ضمن فراهم ساختن مقدمات و بسترهای فرهنگی، باید به خدا توکل کرد و از هیاهو و ارعاب و تهدید دشمن نهراسید. قل لن یصیبنا إلا ماکتب الله لنا هو مولانا و علی‌الله فلیتوکل الؤمنین.(توبه 51)  بگو:«هیچ حادثه‌ای برای ما رخ نمی‌دهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرر داشته است؛ او مولا(و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند!»
است؛ او مولا(و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند!» هر چند که جهاد فرهنگی مشکلاتی افزون بر جهاد نظامی دارد، لیکن پاداش آن برتر و چون سنتی حسنه همیشه جاری و ساری است. امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند: هر کس روش نیکی پدید آورد و آن را رواج دهد ثواب آن را می‌برد و تا روز قیامت برابر پاداشی که به عاملان آن سنت خوب می‌دهند، به او نیز داده می‌شود بدون آن‌که از پاداش دیگران چیزی کاسته شود. و اینکه در روایات مداد علماء از خون شهیدان برتر شمرده شده و برای مجاهدان فرهنگی، درجات، مغفرت و رحمت الهی نوشته شده و در همین راستا تفسیر می‌شود، چرا که با جهاد فرهنگی، دین الهی حفظ و پیرایه‌ها و حملات به دین دفع و ارزش‌های الهی پایدار می‌مانند.

راهبردها و راهکارهای جهاد فرهنگی
راهبرد (استراتژی): به معنای روش و یا سیاست کلی برای نیل به هدف‌های معین را راهبرد گویند. راهکار: تربیت، ترکیب و ساختارهایی است که انجام و تکمیل، یا شیوه اجرای اهداف، وظایف، نیازها یا فرایندهای معین را آسان یا ممکن می‌سازد. در این بخش از مقاله به راهبرد جهاد فرهنگی  در تقابل با ناتوی فرهنگی می‌پردازیم:

1. شناخت هدف، ابزار، شیوه و راهکارهای دشمن: نخستین گام ضروری در جهاد فرهنگی است. مجاهدی که دشمن را نمی‌شناسد، نمی‌تواند راهکارهای مناسب مبارزه با او را طراحی کند. مقام معظم رهبری فرمود: «هجوم فرهنگی را با تفنگ نمی‌شود جواب داد، تفنگ او قلم اوست... چشمها را باید باز کرد؛ صحنه را شناخت؛ مثل جنگ نظامی که بدون شناسایی و بدون دیده‌بان و بدون داشتن و بدون داشتن وضعیت دشمن، چشمش را بیندازد پایین، برود جلو، شکست خواهد خورد؛ در جنگ فرهنگی هم همینطور است.» امیر مؤمنان (ع) به کمیل فرمود: «یا کمیل ما من حرکه الا و انت محتاج الی معرفت.» «ای کمیل! هیچ حرکتی نیست مگر آن‌که تو در آن به شناخت و آگاهی نیازمندی.» این وظیفه سنگین بر دوش مسئولان، اندیشمندان، فرهیختگان و خواص است که دشمن را خوب بشناسند و مردم را نیز بدان آگاه کنند. شناخت و آگاهی از برنامه‌های دشمن، به مثابه چراغی است که با کاویدن تاریکی‌ها و چالش‌ها، به برنامه‌ریزی و طراحی درست کمک شایانی می‌کند.

2. برنامه‌ریزی فرهنگی: پس از شناخت دشمن، برنامه‌ریزی لازم است؛ لذا مسئولان ارگنها، وزارتخانه‌ها، دفاتر فرنگی و... می‌بایست با هماهنگی، یک برنامه جامع و کامل را طراحی کنند. این برنامه‌ریزی می‌بایست از این ویژگی‌ها برخوردار باشد:
1ـ2 کلان‌نگر و جامع. هر چند هدف‌های جزیی نیز نباید فراموش شود، لیکن پرداختن به آنها نباید مسئولان عرصه فرهنگی را از پرداختن به اهداف کلان و اساسی غافل کند. از این رو مراکز تصمیم‌گیری، نقاط حساس و طرحهای کلان و ریشه‌ای دشمن باید در برنامه، هدف قرار گیرند.

2ـ2 . آینده‌نگری و پیش‌بینی توطئه‌های دشمن.

3ـ2 تنوع‌پذیری و پرهیز از یکسان روی و تکراری شدن.

4ـ2 مصون‌سازی نه محدودیت‌نگری، یعنی به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که افراد به ویژه جوانان با آگاهی و یا اختیار نه به اجبار و اکراه از آلودگی پرهیز کنند.

5ـ2 تقویت روحیه دشمن‌ستیزی و ایجاد تنفر قلبی نسبت به دشمن.

6ـ2 شور‌آفرینی و نشاط‌انگیزی و ایجاد رغبت و ذوق برای مقابله دشمن.

7ـ2 هماهنگ‌سازی بین ارگانهای فرهنگی مانند: سازمان صدا و سیما، وزارت ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، ستادهای نماز جمعه، دفاتر فرهنگی و...

8ـ2.با توجه به اولویت پیشگیری بر درمان؛ همانند بهداشت که با شعار«پیشگیری بهتر از درمان است» عمل می‌کند.

 9ـ2با توجه به الویت پیشگیری از نفوذ دشمن در جامعه و مراکز فرهنگی، مانند: نفوذ در مطبوعات، رسانه‌ها، سینماها، دانشگاهها، اینترنت و سایت‌ها و... و در صورت نفوذ پاکسازی مراکز یاد شده.

10ـ2 تکیه بر هویت دینی و ملی و دفاع از آنها. هویت دینی ما اسلام ناب محمدی(ص) و هویت ملی ما انقلاب اسلامی و فرهنگ و شاخصه‌های ملی کشور ایران است، به این فرهنگ غنی ببالیم و خود را همرنگ دشمنان در‌نیاوریم.  امام صادق(ع) فرمود:«خداوند به پیامبری از پیامبرانش دستور داد به مؤمنان بگوید: لباس دشمنان را نپوشید، غذای دشمنان را نخورید، به شیوه‌ دشمنان من رفتار نکنید که در این صورت شما نیز همانند آنان و جزو دشمنان من خواهید شد.»
 
3. مبارزه جدی با فساد و فحشاء: مهم‌ترین شیوه دشمنان دین به عنوان یک استراتژی، نشر فساد و فحشاء در جوامع اسلامی و دینی است. قرآن کریم یکی از حیله‌های شیطان را فراخواندن به فساد و فحشاء می‌داند و می‌فرماید: الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء(بقره 268) شیطان به شما وعده فقر می‌دهد و شما را به فحشاء دعوت می‌کند. و در آیه 21 سوره نور می‌فرماید:
فانه یامر بالفحشا و المنکر. او(شیطان) به فحشاء و زشتی فرمان می‌دهد. در این دو آیه به سه مسألۀ مهم:«فقر»،«فحشاء» و«منکر» اشاره شده است که هر کدام می‌تواند جامعه‌ای را به سقوط بکشاند. وقتی فقر و فساد و فحشاء پدید آید، روح ایمان و جوانمردی و غیرت دینی و ملی از بین می‌رود و اندلسی دیگر پدید می‌آید. مقام معظم رهبری می‌فرماید:«قدرت‌های سلطه‌گر، بزرگ‌ترین عامل توجیه و نشر فسادند، فساد اخلاقی، فساد جنسی و فساد اعتقادی.» دشمنان مصداق این آیه شریفه‌اند:«یحبون ان تشیع الفاحشه فی‌الذین امنوا؛(نور : 19) دوست دارند که فساد و فحشاء در میان مؤمنان رواج یابد.» لذا در طول تاریخ به ویژه در فتح اندلس، بهره‌های لازم را از این راهکار برده‌اند. شهید مطهری در تبیین فتح اندلس به دست مسیحی‌ها می‌نویسد:«نقشه‌ای که مسیحیان برای تصرف اندلس و بیرون کشیدن آن از دست مسلمانان کشیدند این بود که به صورت دوستی و خدمت، وسایل عیاشی برای آنها فراهم کردند؛ باغها و بوستانها، وقف ساختن شراب شد. دختران زیبا و بی‌حجاب در خیابان‌ها به عشق و عاشق‌سازی پرداختند. سرگرمی‌های شهوانی از هر جهت فراهم شد و روح ایمان و جوانمردی مرد. پس از این جریان بود که توانستند مسلمانان را بی‌درنگ از دم تیغ بگذرانند.

دشمن اگر دیروز با ابزار غیر مدرن و فقط در کاباره‌ها و خیابانها توانسته بود جوانها را فاسد کند، امروز با cdفاسد) به درون خانه‌ها نفوذ کرده و قهرا خطرش بیش از گذشته است. لذا مقابله با او یک مبارزه جدی می‌طلبد و باید اخطارهای مقام معظم رهبری را جدی بگیریم که می‌فرماید: «(دشمن) از طریق باندهای فساد در تلاش است تا جوانان ما را به سوی تباهی سوق دهد، ولی ما با این مفسدان در هر کجا باشند، با شدت برخورد می‌کنیم، زیرا آنها را تباه‌کننده کشور می‌دانیم.» در قرآن کریم برای مبارزه و ریشه‌کنی فساد و فحشاء سخت تأکید شده است. در یکجا مردم را از نزدیک شدن به فحشاء پرهیز می‌دهد:«و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن؛(انعام 151)  به فواحش، آشکار یا پنهان نزدیک نشوید.» فواحش جمع فاحشه به معنای گناهانی است که فوق‌العاده زشت و تنفر‌آمیز و وسوسه‌انگیز است، مانند زنا و فحشاء. و در جایی دیگر به جمع‌آوری و زندانی کردن زنان خیابانی و فاحشه دستور می‌دهد. «فامسکو هن فی‌البیوت حق یوفاهن؛(نساء:15) آنان را در خانه‌ها زندانی کنید تا مرگشان فرا رسد.» و در ایۀ دیگر رواج‌دهندگان فحشاء و فساد را به عذاب دردناک در دنیا و آخرت است. این احکام شدید به خاطر آن است که فساد و فحشاء چون میکروبهای سریع‌التکثیر، جامعه دینی را آلوده می‌کند. و جامعۀ آلوده به فساد، جامعه‌ای است بی‌رمق و مرده که نه تنها قدرت دفاع از میکروبهای مهاجم را ندارد بلکه هویت خود را نیز از دست داده و به شی‌ء بی‌خاصیت تبدیل می‌شود. شما از یک عضو فاسد بدن و یا غذای فاسد چه انتظاری دارید؟! به همین جهت مهاجمان فرهنگی، فساد و فحشا‌ء را از قبیل: روابط نامشروع، بی‌بندوباری، عریان‌گرایی، دامن زدن به گناهان، شراب‌خواری و قمار را به صورت برنامه‌های سازمان‌یافته سر لوحه فعالیت‌های خود قرار دادند. بنابراین تنها با وجین علف‌های هرز جامعه است که گلهای باغستان جامعه دینی به گل می‌نشیند.

4. گسترش امر به معروف و نهی از منکر:  مسأله امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است.«کلکم مسؤول عن رعیته.» پیامبر اعظم(ص) فرمود: « همه شما مسئولید و نسبت به زیردستان خود وظیفه دارید!» امر به معروف و نهی از منکر اساس همه اصلاحات و ضامن بقای دین. به گفتۀ شهید مطهری:«امر به معروف و نهی از منکر، یگانه اصلی است که ضامن بقای اسلام و به اصطلاح علت مبقیه است. اصلا اگر این اصل نباشد اسلامی نیست، رسیدگی کردن دائم به وضع مسلمانان است. آیا یک کارخانه بدون بازرسی و رسیدگی دائم مهندسان متخصص قابل بقاست؟! اصلا آیا ممکن است یک سازمانی همین‌طور به حال خود باشد، هیچ درباره‌اش فکر نکنیم و در همین حال به کار خود ادامه دهد! ابدا. جامعه نیز چنین است؛ یک جامعه اسلامی اینطور است، بلکه صددرصد برتر و بالاتر.»

همه نیکی‌ها و حتی جهاد با آن عظمتش در مقابل این فریضه الهی، چون یک قطره در مقابل دریاست. امام علی(ع) فرمود: و ما اعمال البر کلها و الجهاد فی سبیل‌الله عندالامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی. تمام کارهای نیک(حتی) جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، چون قطره‌ای(آب دهانی)، در برابر دریایی پهناور است. امام باقر(ع) علت این عظمت و جایگاه رفیع امر به معروف را چنین بیان می‌فرماید: «... چون در پرتو امر به معروف و نهی از منکر، فرائض بر پا، راهها امن، کسب‌ها حلال، مظالم به صاحبانش بازگردانده، زمین‌آباد، حق از دشمنان گرفته می‌شود و امر(حکومت) تحکیم می‌یابد.» امروز یکی از راهکارهای دشمن خصوصی‌سازی دین و جدا کردن دین از سیاست و جامعه و محصور کردن آن به درون خانه‌هاست. و این یعنی مبارزه علنی با امر به معروف و نهی از منکر. بدین معنی که شما به عنوان یک مسلمان حق نداری دیگران را از فساد و فحشاء و منکر نهی کنی و با میکروبها و منکرات و گناهان جامعه مبارزه نمایی، چون به حریم خصوصی آنان گام نهاده‌ای؟ وقتی چنین شد و امر به معروف جای خود را به امر به منکر و زشتی‌ها داد، گناهان عادی و حتی قانونی می‌شوند، قبحشان از میان می‌رود و جامعه گناه‌آلود به آبشخور شیطان تبدیل می‌گردد.

بنابراین امر به معروف و نهی از منکر که دشمن به سوی آن نشانه رفته، یعنی مراقبت دائم از مؤمنان، جامعه دین‌مداری و ارزش‌های معنوی، اخلاقی و استواری انقلاب اسلامی و حفظ بسترهای سعادت‌خیز و تضعیف جبهۀ کفر و نفاق. احیای این اصل به عنوان یک راهکار مهم در تقابل با ناتوی فرهنگی، فقط وظیفه دولت و حکومت نیست، یک وظیفه و فریضه همگانی است که باید برای سالم‌سازی محیط زیست خود و ریشه‌کن کردن منکران و فساد میکروبهای مسری گناه، بسیج شوند، وگرنه همه ضرر آن را خواهند دید. شما اگر در کشتی نشسته باشید، و فردی بخواهد کشتی را سوراخ کند، آیا به او اجازه می‌دهید؟! هرگز! چون می‌دانید سوراخ شدن کشتی، غرق شدن تمامی سرنشینان کشتی را در‌پی دارد.

5. احیای فرهنگ ناب محمدی(ص):  اسلام ناب، دین جهانشمول است.«ان الذین عندالله الاسلام.»(آل‌عمران: 19) و با فطرت انسانها هم‌آوا و هم‌سو است. اگر به درستی از آن تبلیغ شود و شهد شیرین آن به کام انسانهای تشنه برسد، قلب‌ها و دلها را به خود جذب می‌کند و فطرتهای الهی را شیفته خود می‌سازد. رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به اساتید فرمود:« باید بکوشید روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنید.»؛«ما چرا باید از صادر کردن توحید، از صادر کردن اخلاق انبیاء، از صادر کردن روح فداکاری و اخلاص، از صادر کردن تزکیه اخلاقی به کشورهای دیگر خجالت بکشیم؟ ما این انقلاب را صادر می‌کنیم. ما اگر بتوانیم توحید و ترویج از مکتب انبیاء و ارائه روش‌های انسانی، پاکیزه، طیب، طاهر، صبر، استقامت و ایثار را به کشورهای دیگر صادر کنیم هیچ ابایی نداریم.» دشمن از خوبی‌ها، ارزش‌ها و اخلاق پیامبران می‌ترسد، چرا که حیات و زندگی خود را تنها در جامع لاکیک و ضد خدایی جست‌وجو می‌کند، پس چرا از همین نقطه ضعف دشمن وارد نشویم و فرهنگ اسلام ناب را تبلیغ کنیم!

6. به شیوه تهاجمی عمل کردن: دشمنان اسلام ضعیف‌تر از آنند که موفق شوند نور خدا را که در نظام جمهوری اسلامی ایران تجلی یافته، خاموش کنند. یریدون لیطفئوا نوالله بافواههم و الله متم نوره ولو کره الکافرون(صف:8)  می‌خواهند نور خدا را با دهان(تبلیغاتشان) خاموش کنند. ولی خدا نور خود را تمام می‌کند گرچه مشرکان را خوش نیاید.  لیکن واقعیتی را نمی‌شود انکار کرد و آن اینکه دشمنان با شیوه تهاجمی به میدان آمده و جوامع اسلامی را مرعوب و تحت سیطره تبلیغات گسترده خود درآورده‌اند. و شما می‌دانید در یک نبرد تنگاتنگ، پیوسته ابتکار عمل به دست کسی است که حالت تهاجم به خود گرفته و با حالت دفاعی قرار دادن رقیب، قدرت تفکر و اندیشه و برنامه‌ریزی درست را از او بازستانده باشد. امام علی(ع) فرمود: اغزوهم قبل ان یعزوکم، فوالله ما غزی قوم قط فی عقر دارهم، الا ذلوا. پیش از آنکه آنان با شما بجنگند، با آنان نبرد کنید، به خدا سوگند، هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد. امام خمینی(ره) آن رهبر فرزانه، بصیر و هوشیار می‌فرمود:«همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظه‌ای آرامتان نمی‌گذارند.» سه نکته در این سخن نغز وجود دارد که خود تأکیدی بر توجه به راهکار تهاجم است.

الف. با بصیرت و چشمانی باز به دشمن خیره شوید. خیره شدن به دشمن نشان از توجه و مراقبت کامل دارد، حتی یک لحظه هم نباید از دشمنان غافل شد.

ب. آرام نگذاشتن دشمن. یعنی پیوسته به دشمن حمله کنید، زندگی و آرامش را از او بگیرد و نگذارید با آرامش به سازماندهی و برنامه‌ریزی علیه شما بپردازد.

ج. چنین نیست که اگر شما به دشمن کاری نداشته باشید، او هم کاری به شما نداشته باشد، دشمنی و شر‌آفرینی و دردسر‌سازی دشمنان همیشگی است و پایانی ندارد.

7. برپایی نماز، دعا و احیای مساجد: اقامه نماز و دعا و قرآن و احیای مساجد به عنوان سنگر فرهنگی یکی از راهبردهای مؤثر در تقابل با ناتوی فرهنگی است. قرآن کریم به صراحت می‌فرماید: ان الصلاه تنهی عن‌الفحشاء و المنکر.(عنکبوت:45) نماز از فحشاء و بدی‌ها بازمی‌دارد. آری نماز چنین است! اگر به درستی ادا شود چون هاله‌ای از نور قلب انسان را تسخیر می‌کند و جایی برای آلودگی آن باقی نمی‌گذارد. در روایات، نماز به پنج‌بار شست‌وشوی بدن تشبیه شده است. اگر کسی در 24 ساعت پنج‌بار حمام کند، آیا در بدن او آلودگی دیه می‌شود؟! وقتی دلی به راستی از طریق نماز، دعا و قرآن به سوی خدا رفت، قهرا از رفتن به سوی شیطانباز می‌ماند، و به سوی گناه و فساد و فحشاء نمی‌رود. به این روایت توجه کنید: جوانی از انصار پشت سر پیامبر(ص) نماز می‌خواند، در عین حال آلوده به گناه زشتی بود. ماجرا را به پیامبر(ص) گفتند: فرمود:«ان صلاته تنها یوما» سرانجام روزی نمازش او را از این گناه بازمی‌دارد. دعا، سلاح مؤمن است، و چه سلاحی مؤثرتر و برنده‌تر از دعا در مقابل فرهنگ مبتذل دشمنان وجود دارد؟! مانند دعای کمیل، مناجات شعبانیه، دعای عهد که از سفارش‌های امام راحل می‌باشند. قرآن عروه الوثقای زمینیان در حرکت به آسمان و ملکوت است، نور و هدایت و شفای دل‌ها می‌باشد. امام راحل(ره) حداقل هر ده روز یک‌بار قرآن را ختم می‌کرد. مساجد، سنگرهای مبارزه با دشمنان، پیوسته مورد حملات دشمنان بوده است، و احیای آنها دشمنان را در رسیدن به اهدافشان ناکام می‌گذارد. کشاندن پای جوانها به مساجد و نماز، جاذبه‌دار کردن دعاها، مساجد، جلسات قرآن و سرمایه‌گذاری روی آنها بهترین راهکار مقابله با دشمنان فرهنگی است.

8. عمق بخشیدن به بصیرت دینی، سیاسی و فرهنگی جامعه به ویژه جوانان: تقویت بینش سیاسی و باورهای دینی چون عقبه‌ای مستحکم، جامعه به ویژه جوانان را در برابر بمباران فرهنگی ناتو محافظت می‌کند و او را در مقابل موجهای سنگین تبلیغاتی مقاوم می‌سازد. چراغ معنویات و ایمان آنگاه پر‌فروغ است که پشتوانه‌ای از بصیرت داشته باشد وگرنه فرد به خاطر ضعف ایمان و فقدان بصیرت دینی ـ سیاسی مجذوب تبلیغات پر زرق و برق و پر فریب دشمنان می‌شود. همچنان که قرآن می‌فرماید: ولتصغی الیه أفئده الذین لا یؤمنون بالاخره و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون(انعام:113)  نتیجه(وسوس‌های شیطان و تبلیغات شیطان‌صفتان) این خواهد شد که دل‌های منکران قیامت، به آنها متمایل گردد؛ و به آن راضی شوند؛ و هر گناهی که بخواهند، انجام دهند! مقام معظم رهبری در تبیین این راهکار چنین می‌فرماید:«در خودتان بصیرت ایجاد کنید؛ قدرت تحلیل در خودتان ایجاد کنید؛ قدرتی که بتواند از واقعیت‌های جامعه، یک جمع‌بندی ذهنی برای خودتان به وجود بیاورد و چیزی را بشناسید. این قدرت تحلیل خیلی مهم است. هر ضربه‌ای که در طول تاریخ ما مسلمانان خوردیم از ضعف قدرت تحلیل بود. در صدر اسلام هم ضرباتی که خوردیم همین‌طور بوده... نگذارید که دشمن از بی‌بصیرتی و ناآگاهی ما استفاده بکند و واقعیتی را واژگون چلوه دهد.»
«تمام مشکلاتی که برای افراد یا اجتماعات بشر پیش می‌آید، بر اثر یکی از این دو است؛ یا عدم بصیرت، یا عدم صبر. یا دچار غفلت می‌شوند و واقعیت‌ها را تشخیص نمی‌دهند؛ حقایق را نمی‌فهمند؛ یا با وجود فهمیدن واقعیات از ایستادگی خسته می‌شوند.»
 
9. افشاگری و تبیین مواضع و اهداف دشمن: دشمن‌شناسی جزو اصول و اساس دین ماست. چنانچه دشمن را نشناسیم، نمی‌توانیم از او تبری داشته باشیم. تولی و تبری بر شناخت دوست و دشمن استوار است. از این‌رو از وظایف دست‌اندرکاران است که ماهیت و اهداف دشمن را برای جامعه نمایان کنند و او را خوب بشناسانند. وقتی بچه‌ای از مار کشنده فرار می‌کند که ماهیت کشندۀ آن را درک کند وگرنه فریفته ظاهر خوش خط و خال آن می‌گردد.
نکته قابل توجه در افشاگری و شناساندن دشمن این است که به شیوه منطقی و استدلالی و بیان واقعیات استوار باشد نه ناسزا‌گویی و پرداختن به سخنان ناهنجار که از فرهنگ اسلام ناب فاصله دارد. امیر‌مؤمنان(ع) در گفتاری اصحابش را از شیوهۀ بدگویی و ناسزا‌گویی نهی کرده و راه افشاگری را توصیه نمود:
انی اکراه لکم ان تکونوا سبابین، و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصواب فی‌القول و ابلغ فی‌العذر.
من خوش ندارم که شما دشنام‌دهنده باشید، اما اگر کردارشان را تعریف و حالات آنان را بازگو می‌کردید به سخن راست نزدیک‌تر، و عذر‌پذیرتر بود.

10. تداوم و ایستادگی: یکی از مشکلات گریبانگیر مجاهدان فرهنگی ابتر گذاشتن برنامه‌ها، رها کردن کار در وسط راه و نایستادن تا پایان عمل است. مقام معظم رهبری می‌فرماید:«تمام مشکلاتی که برای افراد یا اجتماعات بشر پیش می‌آید، بر اثر یکی از این دو است:«یا عدم بصیرت» و یا«عدم صبر». صبر و ایستادگی در پای عمل از عوامل مهم پیروزی است؛ و دشمن با اهرم‌های فشار روانی، ارعاب، ارهاب و حتی کشتن می‌کوشد تا مجاهدان کم‌طاقت را از میدان مبارزه بیرون راند. جهاد فرهنگی استقامت و پایداری و حتی شهادت می‌طلبد تا به پیروزی نهایی برسد. امام خمینی(ره) می‌فرماید: این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی‌شهادت میسر نیست، من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی می‌خواهم ک از هیچ کس و هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایه‌داری غرب و پوچی کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدم‌های اول مبارزه جهانی خود علیه غرب و شرقیم.

نتیجه‌گیری
بی‌تردید«ناتوی فرهنگی» برای رسیدن به اهداف خود از همه توانایی‌ها و شیوه‌ها و راهکارها استفاده می‌کند و هدف او انهدام عقبه نظام اسلامی و دین و اخلاق مردم جهت براندازی یا بی‌محتوا کردن جمهوری اسلامی می‌باشد. دشمن در عرصه فرهنگی در‌پی اندلسی دیگر است تا به آسانی سنگرهای از پیش تعیین شده را فتح کند. آنچه در این نبرد کار‌ساز است، جهاد فرهنگی و بسیج عمومی مسئولان و دست‌اندرکاران فرهنگی را می‌طلبد تا با به کارگیری راهبردها و راهکارهای طراحی شده در تقابل با ناتوی فرهنگی پیروزی را نصیب خود سازند. مانند: شناخت راهکارهای دشمن، برنامه‌ریزی فرهنگی، مبارزه جدی با فساد و فحشاء، گسترش امر به معروف و نهی از منکر، احیای فرهنگ اسلام ناب، تهاجمی عمل کردن، احیای نماز و دعا و مساجد، عمق بخشیدن به بصیرت دینی، سیاسی و فرهنگی جامعه، افشاگری مواضع دشمن و تداوم و ایستادگی جهت نیل به پیروزی کامل در تقابل با ناتوی فرهنگی.



پی‌نوشتها:
1. فرانسیس استونر ساندرس، جنگ سرد فرهنگی، بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب‌شناسی، ص2.
2. بهشتی‌نژاد، مهدی، ناتوی فرهنگی در تقابل با هویت اسلامی و ملی، هفته‌نامه پرتو، شماره 371، اسفند 85، ص4.
3. پیشین.
4. خرم، مسعود، هویت، ص18 .
5. ر.ک . نفوذ و استحاله، معاونت سیاسی نمایندگی ولی‌فقیه در قرارگاه ثارالله، ص17.
6. نسل کوثر، ص 191.
7. همان.
 8. سخنرانی در دیدار با مردم اراک.
9. صحیفه نور، ج 12، ص54، سخنرانی1/2/59 .
10. نهج‌البلاغه، نامه 47، بند 6، ترجمه محمد دشتی، ص559. همچنین یه حکمت 373،ص718 و 374،ص718 و 375، ص720 مراجعه شود.
11. نهج‌البلاغه، خطبه 116 ، ترجمه محمد دشتی، ص225. ر.ک احقاف، آیه 21.
12. ر.ک. احقاف: آیة 23.
13. ر.ک احقاف: آیه 23.
14. لکن رباطنا‌الدهر(وسائل‌الشیعه، ج15، ص139، ح20164، آل‌لبیت).
15. نهج‌البلاغه، خطبه 56، ص106.
16. پیشین.
17. وسائل الشیعه، ج15، ص24، ح19937.
18. همان، ص12، ح19908.
19. فرهنگ علوم سیاسی، علی آقا‌بخشی و مینو افشاری‌زاده، نشر چاپار، ص660.
20. همان.
21. روزنامه رسالت، 13/3/69.
22. حسن ابن‌شعبه حرانی، تحف‌العقول، ترجمه احمد جنتی، ص171.
23. وسائل الشیعه، ج3، ص259.
24. نسل کوثر، ص191، به نقل از: پیام انقلاب(سخنرانی مقام معظم رهبری، در دوران ریاست جمهوری در مقر سازمان ملل).
25. امدادهای غیبی، ص42، صدرا.
26. روزنامه جمهوری اسلامی، 16/11/71 .
27. تفسیر نمونه، ج6، ص34.
28. سیوطی، جامع‌الصغیر.
29. مجموعه آثار، ج17، ص235.
30. نهج‌البلاغه، حکمت 374، ترجمه محمد دشتی، ص720.
31. فروع کافی، ج5،ص56.
32. 25/9/71، دیدار گروهی زنان، به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) و روز زن.
33. ر.ک. حدیث ولایت، ج1، ص 246، سخنرانی19/4/68.
34. نهج‌البلاغه، خطبه 27، ترجمه محمد دشتی، ص74.
35. پیام نوروزی، 2 فروردین 1368.
36. تفسیر نمونه، ج16، ص287.
37. ر.ک. حدیث ولایت، ص288، پا به آفتاب، ج 1، ص 183.
38. هفته‌نامه زن‌ روز، شماره 774.
39. سخنرانی،20/11/77.
40.  همان.
41.  نهج‌البلاغه، خطبه 206، ص 428.
42. سخنرانی، 20/11/72.
43. پیام نوروزی، 2 فروردین 1368.

دانلود اپلیکیشن استاد پناهیان (همراه با اساتید)

تعاریف و مراحل دفاع سایبری ،انواع حملات و سلاح های سایبری و معرفی سایتهای مفید

تعاریف

تعاریف:

دفاع غیرعامل: مجموعه تمهیدات، اقدامات و طرحهایی است که با استفاده از ابزار، شرایط و حتی­المقدور بدون نیاز به نیروی انسانی به صورت خود اتکا صورت گیرد چنین اقداماتی از یک سو توان دفاعی مجموعه را در زمان بحران افزایش داده و از سوی دیگر پیامدهای بحران را کاهش و امکان بازسازی مناطق آسیب دیده را با کمترین هزینه فراهم می سازد.

 

تعریف پدافند غیرعامل: پدافند غیرعامل شامل کلیه اقدامات به منظور حفظ امنیت، ایمنی و پایداری شبکه و تجهیزات وابسته به شبکه می باشد.

 

جنگ سایبر: استفاده از کامپیوترها به عنوان یک اسلحه یا به عنوان ابزاری برای انجام کارهای خشونت بار جهت ترساندن و یا تغییر عقیده یک گروه یا کشور است . جنگ سایبر به قصد کارهای سیاسی و یا آرمانی انجام می گیرد و مکان ها و تأسیسات حیاتی مانند انرژی، حمل ونقل، ارتباطات، سرویس های ضروری (مانند پلیس و خدمات پزشکی)  را هدف قرار می دهد و از شبکه های کامپیوتری به عنوان بسترهایی جهت انجام این اعمال خرابکارانه استفاده می کند.

جرائم سایبر:  هرگونه دخل و تصرف غیرمجاز از طریق ورود یا خروج، ضبط و ذخیره، پردازش و کنترل داده ها و نرم افزارهای رایانه ای و ایجاد یا وارد کردن انواع ویروسهای رایانه ای و امثال آن جرم محسوب می شود.

 

مراکز تحت پوشش :

مراکز حیاتی

مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها، موجب بروز بحران، آسیب و صدمات قابل توجه در نظام سیاسی، هدایت، کنترل و فرماندهی، تولیدی و اقتصادی، پشتیبانی، ارتباطی و مواصلاتی، اجتماعی، دفاعی با سطح تأثیرگذاری در سراسر کشور گردد.

مراکز حساس

مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها، موجب بروز بحران، آسیب و صدمات قابل توجهی در نظام سیاسی، هدایت، کنترل و فرماندهی تولیدی و اقتصادی، پشتیبانی، ارتباطی و مواصلاتی، اجتماعی، دفاعی با سطح تأثیر گذاری منطق های در بخشی از کشور گردد.

مراکز مهم

مراکزی هستند که در صورت انهدام کل یا قسمتی از آنها، آسیب و صدمات محدودی در نظام سیاسی، اجتماعی، دفاعی با سطح تأثیرگذاری محلی در کشور وارد می گردد.

 

اهداف کلان

  1. تأمین امنیت و حصول اطمینان از عدم دسترسی های غیر مجاز به اسرار و اطلاعات کشور (ملی و بخشی) ایمن سازی و حصول اطمینان از پایداری و خلل ناپذیری در فعالیت شبکه های الکترونیکی مدیریت و کنترل کشور (ملی و بخشی)
  2. حفظ و تأمین آرامش اجتماعی و عمومی از طریق توسعه اطمینان و اعتماد آحاد جامعه نسبت به صحت و تداوم کارکرد شبکه و سامانه های الکترونیکی سرویس و خدمات عمومی
  3. توسعه ظرفیت دفاع الکترونیکی در برابر تهاجم فرهنگی و نرم از طریق شبکه های بین المللی و ملی اینترنت
  4. تقویت ضریب امنیت و پایداری در حوزه زیر ساختهای ملی وحیاتی

نقش پدافندغیرعامل در تامین امنیت فضای تبادل اطلاعات

به هرگونه اقدام با هدف ایجاد اختلال، ناکارآمدی یا محروم سازی از منابع موجود در فضای تبادل اطلاعات، جنگ سایبر اطلاق می گردد.

چنین عملیاتی بطور مشخص با اهداف تهدید امنیت و یا حفظ امنیت در ابعاد ملی انجام می پذیرد. جنگ سایبر دارای اهمیت روزافزون برای بخشهای دفاعی و امنیتی، اقتصادی و تجاری، سیاسی، فرهنگی و … است.

لازمه یک دفاع موفق در جنگ سایبر همانا بالا بردن سطح امنیتی عناصر درگیر است و این مهم جز با افزایش دانش در حوزه سایبر میسر نخواهد بود. بر اساس استانداردهای امنیتی قابل قبول، بطور خلاصه هر یک از عناصر درگیر در فضای سایبر، باید به اندازه ارزش خود حفاظت گردند. در غیر این صورت، انتخاب مکانیسمهای دفاعی چندان بهینه نخواهد بود و بدون شک دارای هزینه های غیر ضرور است.

باید ابتدا دارائیها و عناصراصلی و اساسی اطلاعاتی اشیاء مهم در فضای سایبری را تعریف و تعیین نموده و براساس سیاستهای کلان و با در نظر گرفتن تمامی تهدیدات، باید همه تمهیدات دفاعی را پی ریزی نمائیم.

 

 

انواع نفوذ گران در جنگ سایبر

  • White hat hackers: (گروه نفوذگران کلاه سفید) هر کسی که بتواند از سد موانع امنیتی یک شبکه بگذرد اما اقدام خرابکارانه‌ای انجام ندهد را یک هکر کلاه سفید می‌خوانند. هکرهای کلاه سفید متخصصین شبکه‌ای هستند که چاله‌های امنیتی شبکه را پیدا می کنند و به مسوولان گزارش می‌دهند.
  • Black hat hacker: (گروه نفوذگران کلاه سیاه) اشخاصی هستند که وارد کامپیوتر قربانی خود شده و به دستبرد اطلاعات و یا جاسوسی کردن و یا پخش کردن ویروس و غیره ی‌پردازند.
  • Gray hat hackers: (گروه نفوذگران کلاه خاکستری) اشخاصی هستند که حد وسط دو تعریف بالا می‌شوند.
  • Pink hat hackers: (گروه نفوذگران کلاه صورتی) این افراد آدم‌های کم سوادی هستند که با چند نرم‌افزار خرابکارانه به آزار و اذیت بقیه اقدام می‌کنند.

 

انواع حملات نفوذگران

 

  • شنود یا interception: در این روش نفوذ گر می‌تواند به شکل مخفیانه از اطلاعات نسخه برداری کند.
  • تغییر اطلاعات یا modification: در این روش نفوذگر به دستکاری و تغییر اطلاعات می‌پردازد.
  • افزودن اطلاعات یا fabrication: در این روش نفوذگر اطلاعات اضافی بر اصل اطلاعات اضافه می‌کند.
  • وقفه interruption: در این روش نوع نفوذگر باعث اختلال در شبکه و تبادل اطلاعات می‌شود.

 

انواع حملات

حملات خاموش

این حملات شامل فعالیت هایی می شوند که در آنها بدون انجام هرگونه فعالیت ظاهری یا ایجاد تغییرات در سیستم های آسیب پذیر، به آنها نفوذ شده و منجر به سوء استفاده از منابع سیستم می گردد.

حملات فعال

این حملات، حملاتی هستند که به سیستم های کامپیوتری زیرساختهای حیاتی نفوذ می کنند و می توانند اطلاعات حساس را دستکاری کنند و باعث بروز حوادث و فجایع ملی و جبران ناپذیر می گردند. از اهداف آنها می توان، از کار انداختن شبکه های خدماتی عمومی مثل شبکه برق، گاز و … و همچنین ایجاد وحشت و ترس در جامعه و کاهش میزان اعتماد به دولت و نظام را برشمرد.

 

آناتومی و مراحل یک حمله

۱-       ابتدا یک هدف مشخص تعیین می شود که می تواند قسمتی از یک زیرساخت حیاتی مانند شبکه راه آهن، شبکه برق، شبکۀ ATM و یا وب سایت های دولتی باشد.

۲-      مهاجم ها شروع به جمع آوری اطلاعات می کنند.

  • از طریق شبکه اینترنت/ مقالات/ مطالعات و …
  • از طریق وب سایت های هدف.
  • انجام آزمایش های تست نفوذ  بر روی وب.
  • شناسایی مؤلفه های تکنیکی هدف مانند سیستم عامل و …
  • جمع آوری اطلاعات از طریق مهندسی اجتماعی (توسط کارکنانی که در آن ساختار کار میکنند)

۳-       حملۀ سایبر اتفاق میافتد.

  • بعد از اینکه دسترسی حاصل شد، ممکن است که حمله تا مدتی نگهداشته شود.
  • ممکن است که حمله موفقیت آمیز بوده و یا شکست بخورد.
  • اگر حمله موفقیت آمیز باشد، هکر آن را از طریق مالتی مدیا منتشر و یا ردپا و اثر خود را مخفی می کند.

۴-       تحقیق و بررسی جهت حملات دیگر انجام می گیرد.

 

 مراحل دفاع

همواره اشکال متفاوتی در برخورد با فعالیت های مجرمانه در یک فضای سایبر وجود دارد. در اینجا لازم است که دو مرحله از مراحل دفاع بررسی شود.

  1. ۱٫       جلوگیری

عبارت است از شناسایی راه های نفوذ وحمله و مقابله با آنها جهت افزایش ضریب امنیت، ایمنی و پایداری .از جمله روشهای جلوگیری می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

  • طراحی امن و ایمن و پایدار سیستم ها:  در صورتیکه امنیت جزو معیارها و اصول طراحی سیستم ها، قرار بگیرد، سیستم ها بسیار امن تر و ایمن تر و پایدارتر از قبل خواهند بود.
  • متوقف نمودن حملات: از دیگر راه های جلوگیری از حملات، متوقف نمودن آنها می باشد این روش از طریق استفاده از تجهیزات پیشرفته امنیتی و وضع قوانین لازم، میسر است.

  1. ۲٫      مدیریت حادثه ، محدود کردن خرابی ها

روش های مدیریت حوادث و محدود نمودن اثرات زیانبار حوادث، راه هایی هستند که با استفاده از آنها می توانیم اثر حملات صورت گرفته را در کمترین زمان کاهش دهیم.

  • تعیین آثار، نشانه ها و هشدارها: بدین معنی که وقتی حمله ای اتفاق می افتد، ابتدا در گام اول باید آثار و خطراتی که این حمله میتواند داشته باشد را شناسایی کنیم، زیرا با شناسایی آثار یک حمله می توانیم ازپیامدهای حملات دیگر و خطراتی که ممکن است ایجاد شوند، جلوگیری کنیم.
  • امن، ایمن و پایدار کردن سیستم ها: جهت جلوگیری از نفوذهای بیرونی، ضروری است تا موانعی ایجاد کنیم. از قدیمی ترین موانع نفوذ ، استفاده از کلمه عبور است که البته روش های جدیدتر، استفاده از تکنیک هایی مانند دیوار آتش و یا پروکسی سرور ها  است. البته همان طورکه شیوه های رمزنگاری شکست خوردند، شیوه های جدید نیز می­تواند منجر به شکست شوند. در مورد حملات فیزیکی نیز لازم است که ابتدا تمام حملات و نفوذهایی که می تواند انجام شود را، شناسایی کنیم. مثلاً در مورد یک شبکه اطلاعاتی، باید استراتژی های فیزیکی مناسب جهت امن، ایمن و پایدار نمودن مراکز داده آن اتخاذ نمود.
  • خاموشی و تخصیص مجدد: یک راه حل دیگر این است که سیستم به طور کامل یا به طورجزئی خاموش شود و دوباره تخصیص مجدد شود. سیستمی که متوجه شود تحت یک حمله قرار دارد، باید موانع و دفاعهایی از خود را بنا نهد که شاید در مواقع عادی از آنها استفاده نمی کند و سعی کند قسمتهایی از سیستم را که مواجه با حمله شده اند، ایزوله کند. البته مراحل خاموش کردن و تخصیص دهی مجدد باید به صورت بلادرنگ  و به سرعت انجام گیرد.
  • پشتیبانی : نکتۀ قابل توجه این است که باید همواره از اطلاعات جمع آوری شده، قبل از هر حمله ای پشتیبانی کنیم. این تاکتیک از طریق تهیه نسخه پشتیبان اطلاعاتی که ذخیره شده اند، به دست می آید. بسیاری از روش های دفاع، نیاز به این دارند که حالت صحیح سیستم قبل از حمله را، جهت تسهیل در بازیابی و تجدید مجدد بدانند. این روش برای مواقعی است که حملات براساس نقطۀ شروع دقیق و مشخصی انجام می شود و پشتیبانها به طور منظم گرفته می شوند. بسیاری از حملات موذیانه به کندی و بطور محرمانه، مشکلات زیادی را نسبت به زمانی که اطلاعات سالم بودند، ایجاد می کنند (یعنی در اینگونه از حملات ما زمان دقیق سالم بودن اطلاعات را نداریم و تاثیر حملات هنوز ایجاد نشده است). در این حالت، جهت ایجاد فضای سالم، سیستم های سازمان باید خودشان برنامه هایی برای تهیه نسخه پشتیبان داشته باشند.

 

سلاح جنگ سایبر

سلاح جنگ سایبر، مخلوطی از دانش و تجهیزات است. ما بر این باور هستیم که دانش تخصصی بالاترین اثر را دارد ولی بدون شک ابزار نیز ملزوم است. با حضور در بزرگراه اطلاعاتی نظیر شبکه اینترنت، بسیاری از ابزارها، بدون صرف وقت زیادی در دسترس هستند.

دسته بندی سلاح های سایبری به شرح ذیل می باشد:

۱-  ابزارهای شناسائی: عموم سلاح‌های شناسائی در خود فضای سایبر یا اینترنت وجود دارند. نمونه‌های کلی این ابزارها شامل موارد زیر می باشد:

  •  موتورهای جستجوی دامنه‌ها
  •  ثبات دامنه اینترنتی
  •  ثبات آدرس اینترنتی
  •  تکنیک‌های ردیابی
  •  ابزارهای شناسائی DNS
  •  ابزارهای شناسائی شبکه و همبندی آن
  •  ابزارهای متفرقه

۲-  ابزارهای وارسی: با سلاح‌های وارسی می توان سیستم‌های زنده و فعال و آنهایی را که از طریق اینترنت قابل دسترسی هستند را مشخص نمود. نمونه‌های کلی این ابزارهای شامل موارد زیر می باشد:

  •  انواع جاروب کننده‌ها
  •  انواع وارسی کننده‌های پورت‌های TCP و UDP

۳-  ابزارهای کنکاش: سلاح‌های کنکاشگر عموما درون سیستم‌های عامل حضور دارند. این ابزارها مبادرت به بیرون کشیدن اطلاعات خاص سیستم عاملها و شبکه‌ها، نظیر عناصر کاربری و تولیدات نرم‌افزاری می‌نمایند.

۴-  ابزارهای نفوذ:

  • ابزارهای صرفا سایبری
  • سلاح‌های فیزیکی/سایبری. مانند امواج کوتاه و بلند دستکاری شده که موسوم به بمب الکترونیکی می‌باشند.

۵-  ابزارهای ارتقاء مزایا

  • روش‌ها و ابزارهای تزریق
  • متدهای فریبکارانه
  • استراق سمع

۶-  سلاح‌های پنهان

  •  انواع اسب‌های تروآ
  •  انواع ویروس‌ها و کرم‌ها
  •  نقاط پنهان در سیستم‌های عامل

۷-  جنگ افزارهای حملات DOS: شاید سرباز سایبری که نتواند نهایتا به عنصر سایبری نفوذ نماید، مبادرت به تهدید جنبه در دسترس بودن آن هدف نماید. بنابراین استفاده از متدها و ابزارهای حملات DOS محتمل است.

 

 جمع بندی:

۱٫  تهدید و جنگ سایبری را باید به اندازه جنگ فیزیکی مهم پنداشت.

۲٫  فضای سایبری را می بایست جامع و شامل کلیه عناصر فیزیکی و غیر فیزیکی، نیروی انسانی و … تصور نمود.

۳٫  علیرغم خالص دانستن فضای سایبری، بر نقش فاکتور انسانی تاکید ویژه شود.

۴٫  مسلماً کشورهائی آسیب پذیرتر هستند که به شبکه های فناوری اطلاعات نا امن اتکای بیشتری دارند.

۵٫  با توجه به گسترش روز افزون کاربری و کاربران فضای سایبری در ایران، نیاز به افزایش توانمندیهای امنیتی بومی کشورمان بسیار محسوس است.

۶٫  می بایست به شاخصه امنیت (امنیت، ایمنی و پایداری) همپای شاخصه توسعه توجه شود.

۷٫  با توجه به عقب ماندن شاخصه امنیت نسبت به توسعه در کشور می بایست در حداقل زمان ممکن اقدامات مقتضی صورت پذیرد.

 

 

برخی سایتهای مفید:

 

مرکز پدافندی سایبری کشور

http://www.irancdc.ir/

سازمان پدافند غیرعامل

http://91.225.52.75/

اخبار فناوری اطلاعات

http://itanalyze.com/

پایگاه اطلاع رسانی حوزه امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات

http://www.aftana.ir/

پلیس فتا

http://www.cyberpolice.ir/

پایگاه اطلاع رسانی پایداری ملی

http://paydarymelli.ir

استانداردهای امنیت فناوری اطلاعات

http://www.nist800.ir/

 

و مراحل دفاع سایبری ،انواع حملات و سلاح های سایبری و معرفی سایتهای مفید

ماهیت و انواع جنگ

ماهیت و انواع جنگ
روشـن اسـت کـه هـر گـونه تحرک نظامى با هدف تصرف سرزمین ها، غارت منابع و ثروتها، قـتـل و کـشـتـار انـسـان هـا، تخریب و تجاوز به حریم ها از نظر اسلام مردود است ولى جهاد به عـنـوان دفـاع و مبارزه با تجاوز و نیز براى بسط ارزش هاى انسانى مورد تمجید و ترغیب مکتب آزادیـبـخـش اسلام مى باشد. جنگ هایى که سرداران اسلام در آنها درخشیدند، به دو دسته تقسیم مى شوند : خارجى وداخلى .
اسـوه هـاى نـظـامـى در جنگ هاى خارجى با مشرکان ، یهودیان و نصارى حماسه آفریدند و موجب عـزّت و سـربـلنـدى اسـلام شـدنـد و نـیـز در جـنگ هاى داخلى با عواملى جنگیدند که به ظاهر از عناصر جامعه مسلمانان بودند ولى در حقیقت همدستان دشمنان بودند.
ایـنـان بـا هـدف بـرانـدازى نـظـام نـوپاى اسلامى ، ایجاد تفرقه و انحراف در مسیر سیاسى ، فـرهـنـگـى ، اعـتـقـادى و اخـلاقـى مـسـلمـانـان ، بـطـور آشـکـار و پـنـهان فعالیت مى کردند. این عوامل را مى توان در چهره هاى : منافقان ، فتنه جویان ، متجاوزان ، مجرمان و مفسدان مشاهده کرد.
جایگاه جهاد در اسلام
جـهـاد از دسـتـوراتِ حیاتبخش اسلام است و در تعالیم دین ، داراى جایگاه بسیار بلند و ویژه اى اسـت . جـهاد از عبادات است و مجاهد بایستى با قصد قربت به آن بپردازد. رهایى از علاقه ها و وابـسـتـگـى هـاى مادى ، پذیرش سختى هاى جانى و مالى وسرانجام عرضه (جان ) در راه خدا، تـنـهـا از انـسـان هاى پاکباخته و برجسته اى بر مى آید که در مکتب نبوت و امامت تربیت شوند؛ زیـرا : (جـهـاد، درى از درهـاى بـهـشت است که خداوند آن را به روى دوستان خاصش گشوده است .(1)) (جهاد ، ستون دین و شیوه سعادتمندان است .)(2)
نتایج مهم و پربار جهاد نیز نصیب این بندگان خاص مى شود : (زمانى که مجاهد از میدان جهاد بازمى گردد، مورد عفو خداوند قرار مى گیرد و دعایش مستجاب مى شود.)(3)
و (آنـگـاه کـه در راه خـدا بـه شـهـادت مـى رسـد، بـه بـالاتـریـن مـراتـب نـیـکـویـى دسـت مـى یابد.)(4)
و (بزرگ ترین درجه را نزد خداوند کسب مى کند و به نعمت هاى الهى مى رسد.)(5)
در مـقـابـل ، کـسـانـى کـه جـهـاد را ترک مى کنند، سرزنش شده گرفتار پیامدهاى زیانبارى مى شوند : (آنکه با بى اعتنایى جهاد را ترک کند، خداوند جامه ذلت و رداى گرفتارى بر او مى پـوشاند و در نتیجه زبون و بیچاره مى شود.) و (بر قلب او نشان بى خردى زده مى شود و با ضایع کردن جهاد، حق از دستش ‍ مى رود.)(6)
اهداف جهاد در قرآن
جـهـاد در قـرآن ، بـراى اهـداف و انگیزه هاى مختلفى تشریع شده است و الگوهاى نظامى عصر نبوت و امامت ، در تحقق آنها جدیت بسیار کردند. مهمترین اهداف جهاد عبارتند از:
1 ـ دفاع در برابر ظالمان
(اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتِلوُنَ بِاَنَّهُمْ ظَلِمُوا وَ اِنَّ اللّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ)(7)
به جنگجویان اسلام ، اجازه (نبرد) داده شد. زیرا آنان از دشمن ستم کشیدند و خدا بر یارى آنان قادر است .
2 ـ رفع فتنه
(وَ قاتِلوُهُمْ حَتّى لا تَکوُنَ فِتْنَةٌ)(8)
و با آنان (کافران ) نبرد کنید تا آنگاه که فتنه اى نماند.
3 ـ مقابله با فساد
(وَ لَوْلا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الاَْ رْضُ...)(9)
اگـر خـداونـد عـده اى از مـردم (مفسدان ) را به دست عدّه دیگرى (مجاهدان )، دفع نمى کرد، فساد جهان را فرا مى گرفت .
4 ـ حفظ پایگاه هاى توحید:
(وَلَوْلا دَفـْعُ اللّهِ النـّاسَ بـَعـْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ کَثیراً)(10)
اگـر خـداونـد عـده اى از مـردم (مـشرک ) را به دست عده دیگرى (از مجاهدان ) دفع نمى کرد، حتماً صومعه ها و کنیسه ها و کلیساها و مساجدى که در آن یاد خدا بسیار مى شود، ویران مى گردید.
5 ـ دفاع از مستضعفان :
(وَ مـا لَکـُمْ لا تـُقـاتـِلوُنَ فـىَسـبـیـلِ اللّهِ وَ الْمـُسـْتـَضـْعـَفـیـنَ مـِنَ الرِّجـالِ وَ النـِسـاءِ وَ الْوِلْدانِ...)(11)
و شما را چه مى شود که در راه خدا و در راه (نجات ) مستضعفان از مردان و زنان و کودکان ، جهاد نمى کنید؟
قرآن و تربیت جامعه
قـرآن مـجـید در تربیت مسلمانان ، شیوه اى را ارائه داد که آنان ، در زندگى فردى و اجتماعى ، انـسـانـى پـاک و والا و آزاده گـشـتـند و به اصل انسانیّت خود رجوع کردند. آنان در صحنه هاى عـبـادى ، عـابـدتـریـن مـردم شـدنـد و در خـانـه و اجـتـمـاع ، انسان هایى با اخلاق اسلامى و مسؤ ول . هـمـچنین تربیت ها و تعالیم الهى موجب شد تا آنان ، به هنگام نیاز، شجاعانه در میدان هاى نـبـرد حـضـور یـابـنـد و تـحت فرماندهى پیامبر و امام معصوم تا پاى جان بایستند و شهادت را فوزى عظیم بدانند.
قـرآن کـریـم ، بـا بـشـارت بـه مـجـاهـدان و بـیـان ارزش جـهـاد در راه خـدا، کـه عـمـل بـه تـکـلیف الهى است ، مسلمانان را به حضور در جبهه فرا خواند و از آنان ، رزمندگانى ساخت که در صحنه ها بسیار خوش درخشیدند و الگوهاى جهاد و مبارزه گشتند.
در اینجا به بعضى از تعالیم قرآنى در زمینه مذکور اشاره مى کنیم :
1 ـ بشارت مجاهدان به رحمت و رضوان و بهشت ابدى
(اَلَّذیـنَ آمـَنـُوا وَ هـاجـَروُا وَ جـاهـَدوُا فـى سـَبـیلِ اللّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجةً عِنْدَ اللّهِ وَ اوُلئِکَ هـُمُ الْفائِزوُنََ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُم فیها نَعیمٌ مُقیمٌَ خالِدینَ فیها اَبَداً اِنَّ اللّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ.)(12)
آنـان کـه ایـمـان آوردنـد و از وطـن هـجـرت کـردنـد و در راه خـدا بـا مـال و جـانـشـان جـهـاد کـردنـد ، آنان را ... نزد خداوند مقام بلندى است و همانان رستگاران هستند. پروردگارشان آنان را به رحمت بى انتهاى خود بشارت دهد و به مقام رضا و خشنودى خویش و بـه بـهـشـت هـایـى کـه در آنـجـا آنان را نعمت جاودانى است . در آن بهشت ابدى متنعم خواهند بود. بدرستى که (طاعت را) نزد خداوند پاداش بزرگى است .
2 ـ جهاد، معامله با خدا و تضمین بهشت ابدى
(یـا اَیُّهـَا الَّذیـنَ آمـَنوُا هَلْ اَدُلُّکُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذابٍ اَلیمٍَ تُؤْمِنوُنَ بِاللّهِ وَ رَسوُلِهِ وَ تـُجـاهـِدوُنَ فى سَبیلِ اللّهِ بِاَمْوالِکُم وَ اَنْفُسِکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌلَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَموُنََ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنوُبَکُمْ وَ یُدْخِلْکُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فى جَنّاتِ عَدْنٍ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ)(13)
اى اهل ایمان ! آیا شما را به تجارتى سودمند، که از عذاب دردناک نجات بخشد،
راهـنـمـایـى کـنـم ؟ بـه خـدا و رسـول او ایـمـان آوریـد و بـه مال و جان خود در راه خدا جهاد کنید. اگر بدانید، این کار براى شما بهتر است . خدا گناهان شما را مـى بـخـشـایـد و در بـهـشـتـى کـه زیـر درخـتـانـش نـهـرهـا جـارى اسـت ، داخـل گـردانـد و در بـهـشـت هـاى عـدن جـاودانى ، قصرهاى نیکو عطا فرماید. این همان رستگارى بزرگ بندگان است .
3 ـ رزمندگان راه خدا ، چون عمل به تکلیف کرده اند، در پیروزى و شکست
ظاهرى رستگارند
( قُلْ هَلْ تَرَبَّصوُنَ بِنا اِلاّ اِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ)(14)
بگو: جز یکى از دو نیکویى (بهشت یا فتح )، چیزى مى توانید بر ما انتظار برید؟
4 ـ کشته راه خدا، شهید و در نزد خدا متنعم است
(وَ لا تَقُولُُا لِمَنْ یُقْتَلُ فى سَبیلِ اللّهِ اَمواتٌ بَلْ اَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُروُنَ)(15)
به کشته هاى راه خدا مرده نگویید، بلکه زندگانند و لکن شما نمى فهمید.
5 ـ وعده خوارى و عذابِ کافران به دست مجاهدان
(قـاتـِلوُهـُمْ یـُعـَذِّبـْهـُمُ اللّهُ بـِاَیْدیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدوُرَ قَوْمٍ مُؤْمِنین )(16)
شما به قتال و کارزار برخیزید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و آنان را خوار گرداند و شما را بر آنان منصور و غالب نماید و دلهاى مؤ منان را شفا بخشد.
6 ـ آرامش روحى و روانى مؤ منان
(ثـُمَّ اَنـْزَلَ اللّهُ سـَکـیـنـَتـَهُ عَلى رَسوُلِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ وَ اَنْزَلَ جُنوُداً لِمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَالَّذینَ کَفَروُا وَ ذالِکَ جَزاءُ الْکافِرینَ)(17)
آنـگـاه خـداونـد وقـار و آرامـش خـود را بـر پـیـامـبـر و مـؤ مـنـان نازل فرمود و سپاهیانى از فرشتگان ، که شما نمى دیدید، به یارى شما فرستاد و کافران را به عذاب و ذلت افکند و این است کیفر کافران .
7 ـ ایجاد ترس و وحشت در دل کافران
(سـَنـُلْقـى فـى قـُلوُبِ الَّذیـنَ کـَفـَرُوا الرُّعـْبَ بـِمـا اَشْرَکوُا بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزَّلْ بِهِ سُلْطانًا وَمَاءْویهُمُ النّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظّالِمینَ)(18)
بـه زودى در دلهـاى کـسـانى که کفر ورزیدند، بیم خواهیم افکند. زیرا چیزى را با خدا شریک کـردنـد کـه بـر (حـقـانیت ) آن [خداوند] دلیلى نازل نکرده است و جایگاه آنان آتش است و جایگاه ستمگران چه بد است .
8 ـ وعده کمک رسانى خداوند به مؤ منان مجاهد
(یـا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوُا اذْکُروُا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَاَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحًا وَ جُنوُداً لَمْ تَرَوْها وَ کانَ اللّهُ بِما تَعْمَلوُنَ بَصیراً.)(19)
اى اهـل ایـمـان ، بـه یـاد آوریـد نـعـمتى را که خداوند به شما عطا فرمود آنگاه که انبوه لشکر کـافـران عـلیـه شـما جمع شدند. پس ما بادى تند و سپاهى بسیار، که به چشم دیده نمى شد، به یارى شما فرستادیم و خداوند به آنچه مى کنید، آگاه است .
9 ـ کمک خواهى رزمندگان و یارى فرشتگان
(اِذْ تَسْتَغیثوُنَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ اَنّى مُمِدَّکُمْ بِاَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفینَ)(20)
بـه یـاد آریـد هـنـگـامـى کـه اسـتغاثه و زارى به پروردگار خود مى کردید. پس دعاى شما را اجابت کرد که : من هزار فرشته به یارى شما مى فرستم .)
خلاصه درس
صـحـنـه جهاد در راه خدا، شخصیت برتر انسان را شکوفا مى سازد و او را در دفاع و مبارزه با تـجـاوز و بـسـط ارزشـهـاى انـسانى ، به قله هاى رفیع نیکویى مى رساند. هر گونه تحرک نظامى بجز در راستاى اهداف مذکور، در پیشگاه اسلام مطرود است . اسوه هاى نظامى صدر اسلام ، در مکتب نبوت و امامت ، جنگهاى خارجى و داخلى را فرماندهى مى کردند و در راه تحقق اهداف جهاد، پـرشـورتـرین صحنه هاى حماسى را در رکاب رهبرى آفریدند و حتى در سخت ترین شرایط، کـمـترین تردیدى در حقانیت آن به دل راه ندادند آنان با الهام از رهنمودهاى پیامبر اکرم (ص ) و امـامان :، در مکتب قرآن تربیت شدند و آگاهانه و آزادانه ، براى جلب رضاى حضرت حق ، هستى خویش ‍ را ایثار کردند و جاودانه شدند. برخى ازشیوه هایى که براى تربیت مجاهدان در قرآن آمده است ، عبارتند از : بشارت مجاهدان به رحمت و رضوان و بهشت ابدى ، معامله با خدا و تضمین بهشت ابدى ، شهید بودن و متنعّم بودن ، کشته راه خدا ، خوارى و عذاب کافران به دست مجاهدان و....
پرسش
1 ـ نقش جهاد در شکوفایى شخصیت حقیقى و الهى انسان را توضیح دهید.
2 ـ ماهیت و انواع جنگ را توضیح دهید.
3 ـ جایگاه جهاد در اسلام را بنویسید.
4 ـ اهداف جهاد در قرآن را توضیح دهید.

5 ـ شیوه هاى تربیتى مجاهدان در مکتب قرآن را بیان کنید.

تعریف عملیات‌روانی: عملیات‌روانی عبارت است از استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و سایر امکانات به منظور تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، تمایلات و رفتار گروههای دوست، دشمن و بیطرف، برای دستیابی به اهداف ملی?

عملیات‌روانی دارای دوبعد است:

۱- ماهیت و منطق درونی که عبارت است از تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، تمایلات و نهایتاً رفتار، با استفاده از ارتباط اقناعی.

۲- منظور و کاربرد این تأثیرگذاری و تغییر رفتار با توجه به هر دسته از مخاطبان(دوست، دشمن و بی‌طرف) است.

اهداف مورد نظر در عملیات‌روانی عبارتند از:

۱- اهداف سیاسی، نظیر تبلیغات فارسی رادیوهای غربی با هدف ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی ایران

۲- اهداف نظامی، نظیر تبلیغات دستگاه جنگ روانی یک واحد نظامی براس سست کردن انگیزه نبرد در نفرات نیروی مقابل

۳- اهداف سیاسی- نظامی، که منظور از آن، اهدافی است که جنبه‌های سیاسی و نظامی در هم آمیخته و نمی‌توان آن را در یکی از دو نوع جای داد، نظیر تبلیغات زمان جنگ یک کشور برای کشور دیگر با هدف اعمال فشار بر تصمیمات دفاعی رهبران آن.

تقسیم بندی عملیات‌روانی: ۱- عملیات‌روانی استراتژیک ۲- عملیات‌روانی تاکتیکی

غیر از تقسیم بندی فوق‌الذکر که بر مبنای نوع هدف عمومی مورد تعقیب صورت گرفت، تقسیم‌بندیهای دیگری نیز از عملیات‌روانی بعمل آورده‌اند. معمول‌ترین آنها، تقسیم عملیات‌روانی به عملیات‌روانی استراتژیک و عملیات‌روانی تاکتیکی است

الف) عملیات‌روانی استراتژیک

این عملیات، عموماً برای پیشبرد اهداف گسترده یا درازمدت و در هماهنگی با طرح‌ریزی استراتژیک کلی طراحی شده و معمولاً دارای تأثیراتی درآینده دور است. مخاطبان این عملیات‌را شهروندان و نظامیان دشمن که خارج از منطقه جنگی بسر می‌برند و همچنین کل جمعیت کشورهای دوست، بی‌طرف، یا دوست دشمن ما (متعهدان دشمن) تشکیل می‌دهد، نمونه‌ای از این عملیات، فعالیتهای تبلیغاتی یک کشور برای پایین آوردن تولید صنعتی کشور حریف است.

مقاصد عملیات‌روانی استراتژیک عبارتند از:

۱- تشریح خط مشی‌ها، اهداف و مقاصد سیاسی کشور خودی برای مخاطبین و ارائه استدلالهای پشتیبانی از آن خط‌مشی‌ها و غیره.

۲- ارتباط دادن و پیوند برقرار کردن بین آن سیاستها و اهداف از یک طرف، و آرزوها و آرمانهای مخاطبان هدف از طرف دیگر.

۳- برانگیختن افکار عمومی با فشارهای سیاسی به طرفداری یا علیه یک عملیات نظامی.

۴- تأثیرگذاری بر روند تعیین تاکتیکها و استراتژیهای دشمن.

۵- پشتیبانی از تحریمهای اقتصادی و دیگر اشکال غیرقهرآمیز اعمال فشار علیه دشمن.

۶- برانگیختن اختلاف بین مقامات نظامی و سیاسی دشمن.

۷- تضعیف اعتماد به نفس در رهبران دشمن و ایجاد تردید آنها نسبت به اهداف جنگی.

۸- کاهش روحیه و کارآیی سربازان و غیرنظامیان دشمن از طریق نمایان کردن ضعفهایی که در روحیه و کارآیی نظامیان وجود دارد.

۹- تقویت نارضایتی‌هایی که ملت دشمن به دلیل مسائل مذهبی، قومی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره نسبت به دولت یا دیگران احساس می‌کنند.

۱۰- مختلل کردن سیستمهای کنترلی یا ارتباطی کشور.

۱۱- کسب پشتیبانی فکری یا عملی کشورهای بیطرف

۱۲- رهبران خودی را قوی‌تر، و رهبران دشمن را ضعیف‌تر نشان دادن.

۱۳- ایجاد امید در عناصر مقاومت فعال در سرزمین دشمن و پشتیبانی روحی از آنها.

۱۴- کمک به ایجاد نخبگان مخالف حکومت.

۱۵- کسب پشتیبانی در میان مردم مناطق تازه آزاد شده.

۱۶- تقویت یا تکمیل عملیات تبلیغاتی تاکتیکی.

ب) عملیات‌روانی تاکتیکی

این عملیات در منطقه جلویی نبرد و در پشتیبانی از عملیات نظامی تاکتیکی، طراحی و اجرا می‌گردد. مقاصد آن عبارتند از:

۱- کاهش روحیه و کارآیی رزمی دشمن.

۲- افزایش تأثیر سلاحهای سنگین از جمله بمبها.

۳- آشفته کردن و سردرگم کردن دشمن.

۴- تسهیل اشغال شهرهای دشمن، با ارسال اولتیماتوم و اعلامیه‌های دعوت به تسلیم.

۵- پشتیبانی از عملیات‌روانی استراتژیک، با فراهم کردن شناخت به موقع و تفصیلی در مورد آسیب‌پذیریهای محلی که احتمالاً قابلیت بکارگیری در الگوی استراتژیک را دارد.

۶- دادن اطلاعات و راهنمائیهای لازم به عناصر دوست که در منطقه رزمی دشمن عمل می‌کنند.

۷- پشتیبانی خاص و مستقیم از فرماندهان تاکتیکی با دادن یادداشتهای کوتاه.

۸- ایجاد تصویری مطلوب از سربازان و فرماندهان خودی در ذهن مخاطبان.

نوع دیگری از تقسیم‌بندی عملیات‌روانی عبارتند از ۱- عملیات‌روانی پنهان ۲- عملیات‌روانی آشکار

الف) عملیات‌روانی آشکار

عملیات‌روانی آشکار معمولاً با استفاه از تبلیغات سفید(تبلیغاتی که هویت منبع آن معلوم است) انجام می‌شود. اغلب موارد عملیات‌روانی که با عناوین رسمی(مانند رادیو آمریکا) به اجرا در می‌آیند، از مصادیق این نوع عملیات‌ هستند.

ب) عملیات‌روانی پنهان

عملیات روانی پنهان عملیاتی است که منبع انتشار آن فاش نمی‌شود. این عملیات به گونه‌ای طراحی و اجرا می‌شود که دولت مسئول آن معلوم نباشد و یا اگر هم کشف شد، آن دولت بتواند هرگونه دخالتی را انکار کند. عملیات‌روانی پنهان، معمولاً به وسیله تبلیغات سیاه و خاکستری به اجرا درمی‌آید.

● تبلیغات سیاه: تبلیغاتی است که به منبع غیرواقعی نسبت داده می‌شود. این تبلیغات وانمود می‌کند که از داخل سرزمین دشمن( یا سرزمین تحت اشغال دشمن) و یا نزدیکیهای آن پخش می‌شود و البته گاهی نیز واقعاً همنیطور است. هنگامی که به ظاهر از سرزمین دشمن پخش می‌شود، هدایت عملیات‌های زیرزمینی( که توسط عناصر برانداز موجود در صفوف دشمن انجام می‌شود) را امکان پذیر می‌سازد. از نظر دشمن، این تبلیغات، اقداماتی غیرقانونی و مستوجب عقوبت است. این نوع عملیات، مستلزم مهارت بسار، مخزنی بزرگ از اطلاعات، و توانایی کارکردن با اسم جعلی است. تبلیغات سیاه، به شدت بر اطلاعات متکی است. از این تبلیغات به بهترین وجهی می‌توان در عملیات استراتژیک استفاده کرد. معذالک، هر چند مقاصد مورد پیگیری در این نوع تبلیغات معمولاً فراتر از سطوح وضعیتهای تاکتیکی است، با این حال، در عملیات‌روانی تاکتیکی نیز استفاده می‌شود چون فرض بر این است که تبلیغات سیاه، در این گونه عملیات، آنقدر ارزش حیاتی دارد که به کارگیری آن به ریسک نهفته در آن می‌ارزد. به منظور دستیابی به حداکثر تأثیر و اجتناب از خطر از بین رفتن انسجام در تلاشهای آشکار، باید عملیات روانی پنهان را از عملیات‌روانی آشکار جدا نگهداشت و پرسنل درگیر در یک نوع عملیات را در عملیات نوع دیگر وارد نکرد.

● مزایا و قابلیتهای تبلیغات سیاه عبارتند از:

۱- تبلیغات سیاه، با عمل کردن تحت پوشش، می‌توان از داخل سرزمین دشمن منتشر شده و پیامهای تبلیغاتی خودی را که برای مخاطبان خاص به دقت تنظیم شده است، ارسال نماید.

۲- از آنجا که این تبلیغات، از منبع ناشناس منتشر می‌شود، می‌توان با القای این نکته به دشمن که عناصر مخالف و غیر وفادار در میان صفوفش وجود دارد، روحیه را تضعیف کند.

۳- با بکارگیری ماهرانه اصطلاحات، عبارات و تمهای رسانه‌ای مناسب، این تبلیغات می‌تواند وانمود کند که جزئی از تبلیغات خود دشمن است و بدین ترتیب می‌تواند در تبلیغات دشمن، تناقض ایجاد کند، نتیجه این خواهد شد که تبلیغات سفید دشمن، تا اندازه زیادی تأثیر خود را از دست می‌دهد.

۴- از آنجا که این تبلیغات، ماهیتی پنهان دارد و تشخیص آن مشکل است، ضد تبلیغ دشمن نمی‌تواند اقدام مؤثری علیه آن انجام دهد.

برگرفته از کتاب اصول و مبانی عملیات‌روانی

نوشته: دکتر حسین حسینی

تدوین و تنظیم: arnet.ir



انواع وهابیت و جنگ فتاوای مقدس
وهابیت چهار نوع است از جمله وهابیت دینی که ماقبل و ما بعد خود را انکار و نفی می‌کند و هر کس را که بر خلاف خود فکر کند، دشمن دانسته و تکفیر می‌کند و قتل پیروان تمام ادیان، طوایف ، مذاهب و عقاید دیگری را که بر خلاف وهابیت هستند،‌مجاز می‌داند.

به گزارشپایگاه تحلیلی خبری البرزبان، در سومین بخش مربوط به عملکرد رژیم حاکم بر عربستان در منطقه و جهان به نقش مفتیان و مبلغان وهابی و فتاوای آنها در کشتار و ویرانگری در کشورهای منطقه و جهان و ادامه موج خشونت و بی‌ثباتی و ناآرامی می‌پردازیم.

جنگ فتاوای مقدس!

محور ضد سوری در آنچه به زعم خود جهاد سوری خوانده است، از فتاوای مفتیان و مبلغان تکفیری و در راس آنها ابن تیمیه(۶۶۷-۷۲۸هـ)* استفاده کرده است که مهمترین فتوایی که مستمسک تروریست‌های تکفیری برای کشتار انسان‌های بیگناه در سوریه و مناطق دیگر قرار گرفته است، به این شرح است :

ابن تیمیه می‌گوید:«این مردم که به نصیریه(علوی‌ها) موسوم هستند و دیگر قشرهای مشابه آنها کافرتر از یهود و نصاری(مسیحیان) و حتی کافرتر از بسیاری از مشرکین هستند و ضرر آنها برای امت محمد(ص) بیشتر از ضرر کفار محارب مانند کفار مغول و فرنگ(غربی‌ها) و غیره است. این‌ها(علوی و شیعیان) بنا بر توافق مسلمانان، همگی کافر هستند که خوردن غذاها و ازدواج با آنها حلال نیست، آنها مرتد هستند، نه مسلمان هستند و نه نصاری، هیچ شکی نیست که جهاد با این افراد و اعمال حدود بر آنها از بزرگترین عبادت‌ها و برترین واجبات و برتر از جهاد با مشرکین و اهل کتاب است،‌جهاد با این افراد(علوی‌ها) از نوع جهاد با مرتدین است و صدیق(منظور ابن تیمیه از صدیق، ابوبکر است) و دیگر صحابه پیش از جهاد با کفار اهل کتاب با مرتدین جهاد کردند…»

………………………………………………….

* ابن تیمیه حرانی :

تقی الدین احمد بن شهاب الدین عبدالحلیم بن مجدالدین معروف به ابن تیمه را باید منشاء‌ پلیدی‌ها و خباثت‌های وهابیت و دشمن سرسخت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و محبان و پیروان آنها دانست. وی در قتل عام شیعیان کسروان در راستای راندن آنها از مصر و شام و سپس مدینه و لبنان نقشی مهم داشت.

آرا و دیدگاه‌های وی از جمله درباره زیارت قبور و تبرک و توسل و شفاعت و تکفیر محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ، مبنای نگرش وهابیون در اداره امور حرمین شریفین قرار گرفته است. تخریب آثار و اماکن اسلامی و مراقد مقدسه، منفجر کردن قبور صحابه، تشویق به قتل عام شیعیان با تکیه بر عقاید انحرافی و ضد اسلامی ابن تیمه به صورت هدفمند و برنامه‌ریزی شده از سوی وهابیون صورت گرفته است.

آرا و عقاید خشک و خشن و انحرافی ابن تیمیه به عنوان اصول و ساختار فرقه وهابیت از سوی محمد بن عبدالوهاب قرار گرفته که استعمارگران انگلیسی از وی و مذهب جعلی و ساختگی‌اش برای شعله‌ور کردن آتش فتنه‌های مذهبی و خونریزی و ویرانگری در جهان اسلام سوء‌استفاده کرده‌‌اند.

…………………………………………….

احمد جرادات نویسنده و پژوهشگر اردنی می‌گوید : تمام فتاوای صادر شده که هیچ وجاهت و سندیت ندارد، صرفا به همین فتوای ابن تیمیه که ذکر شد، استناد پیدا کرده است و گروه‌های سلفی مسلح در بخشی وسیع در زمینه جذب(تروریست) و تحریک و تشویق به «جهاد سوری» از آن استفاده می‌کنند.

فتواهای نفرت‌انگیز  وهابیون: “جهاد لواط” و “جهاد نکاح النفس” در کنار “جهاد نکاح”

مفتیان وهابی فتاوای نفرت‌انگیز و ضد اسلامی و غیر انسانی را در توجیه فساد و فحشا برای حمایت از تروریست‌های تکفیری در سوریه و مناطق دیگر صادر کرده‌‌اند، جهاد موسوم به جهاد نکاح، جهاد لواط و جهاد نکاح النفس از این جمله است. مفتیان وهابی، این اقدامات شرم‌آور را فریضه دینی و مذهبی توصیف کرده‌اند.

ناصر العمر از جمله این شیوخ وهابی و محمد العریفی از عمل ناشایست و فحشایی به نام جهاد نکاح برای تروریست‌های تکفیری در سوریه حمایت کرده‌اند.

ناصر العمر گفته بود «مجاهدین(تروریست‌های تکفیری) در سوریه می‎توانند در غیاب زنان مجاهد نامحرم با محارم خود ازدواج کنند و اگر دسترسی به نامحرم آسان نباشد، مجاهدین می توانند با محارم و خواهران خود “عقد نکاح” داشته باشند».این فتاوای ضد اسلامی و ضد انسانی با استقبال گسترده تروریست‌های تکفیری روبرو شده به طوری که جبهه تروریستی النصره اعلام کرده بود به این فتاوای مفتی سلفی ایمان داشته و آن را اجرا خواهند کرد، و خداوند به خاطر حلال بودن آن توسط شیخشان، گناهی برای آنها و نزدیکانشان ثبت نخواهد کرد.

فتاوای عجیب و نفرت‌آور وهابیون تنها محدود به ازدواج جهادی و ازدواج با محارم نمی‌شود و این افراد با استناد به رای و حکم شیوخ سلفی با اصطلاحات ساختگی نظیر “جهاد لواط” و “جهاد نکاح النفس” فحشا را در سوریه و دیگر مناطق جهان اسلام گسترش می‌دهند.

شیخ صالح المغامسی» چهره سرشناس وهابیت و امام و خطیب مسجد قباء در مدینه منوره، فتوای موسوم به «نوشیدن ادرارمجاهدین» در فرقه ضاله وهابیت را برای تروریست‌های جبهه النصره و الجیش الحر سوریه جایز دانسته و مدعی شده بود نوشیدن ادرار مجاهدین باعث پاک شدن گناهان مبارزان ارتش آزاد و جبهه النصره می شود.

وی در حمایت از فتوای شرم‌آور جهاد نکاح گفته بود بسیاری از این فتوا انتقاد کرده اند اما این فتوا بدون مشکل است و از نوعی عقیده ایمانی سرچشمه می‌گیرد و من این فتوا را تایید می‌کنم.

ناصر العمر مفتی کینه‌توز وهابی پیشتر فتوایی را علیه محبان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) صادر کرده و با تشویق تکفیری‌ها به قتل عام شیعیان با ادعای این‌که خطر شیعیان برای اسلام بیشتر از یهودیان و مسیحیان است، گفته بود «شیعیان جز با یک حکومت اسلامی جهادی ریشه کن نمی‌شوند، شیعیان بعد از برپایی حکومت اسلامی مذکور دو راه دارند: یا اینکه اسلام را بپذیرند! یا اینکه سر بریده شوند.»

وی مشاهده صحنه‌های سربریده شدن محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را دلنواز و جذاب خوانده و خواستار اسیر کردن زنان‌ شیعی و  توزیع آنها در میان تکفیری‌ها شده بود.

فتوای تخریب و هتک حرمت مراقد مقدسه و اماکنی که مورد  احترام همه مسلمانان قرار دارد، از دیگر فتاوای ضد اسلامی مفتیان وهابی است.

انواع وهابیت

وهابیت دینی، ماقبل و ما بعد خود را انکار و نفی می‌کند و هر کس را که بر خلاف خود فکر کند، دشمن دانسته و تکفیر می‌کند و قتل پیروان تمام ادیان و طوایف و مذاهب و عقاید دیگری را که بر خلاف وهابیت هستند،‌مجاز می‌داند.

وهابیت سیاسی یک جریان خشونت‌طلب است، سردمدار گروه‌ها و جماعت‌های سلفی معاصر است.

وهابیت جنگجو یک نیروی نظامی متجاوز سیار در جهان است که بانیان و دست‌اندرکاران آن، مزدوران وهابی را به هر نقطه‌ای در جهان که می‌خواهند، اعزام می‌کنند و با این مضمون و محتوا می‌توان آنها(مزدوران وهابی) رابلک واتر* اسلامی توصیف کرد.

وهابیت اجتماعی، عبارت است از فاشیسم دینی جاهلانه جهانی شده که دست‌پخت محلی فاشیسمی بوده که ناشی از بحران سرمایه‌داری ساختاری است، ولی خشن‌تر و سرسخت‌تر از فاشیسم معروف است،‌زیرا وهابیت اجتماعی، لباس مقدس به تن می‌کند و یک ضد انقلاب است که برای از بین بردن انقلاب واقعی یا مقابله با آن و نیز علیه جنبش‌های آزادیبخشی ملی و استقلال به کار می‌رود.

همپیمانی میان نئولیبرال‌ها و نئووهابیون شکلی علنی و آشکار و در سطح بالایی به خود گرفته است و نکته عجیب و شگفت‌آور این است که در ارتش این ائتلاف گردانی از روشنفکران و نویسندگان ملی‌گرا و چپ‌گرایان سابق تحت فرمان وهابیون می‌جنگند.

امکان شکست وهابیت در نبردهای نظامی یا  امنیتی در هر نقطه‌ا وجود دارد،‌ولی شکست نهایی آن تنها از طریق هدف قرار دادن منشاء اصلی فکر تکفیری واپس‌گرای عقب مانده از طریق سلاح اندیشه رهایی‌بخشی و حاکمیت عقل و منطق در سطح امت اسلام در یک جنگ فکر فرهنگی فراگیر با آن امکان دارد.

……………………………………………

*بلک واتر :

در پی حادثه یازدهم سپتامبر و آغاز دخالت‌های نظامی گسترده آمریکا در منطقه غرب آسیا به این بهانه، شرکت‌های خصوصی امنیتی و نظامی هم به صورت چشمگیری افزایش یافتند و به نوعی می‌‌توان گفت فرایند واگذاری وظایف نظامی و امنیتی به چنین شرکت‌هایی، به روندی روزافزون در جنگ‌ها و ماجراجویی‌های آمریکا تبدیل شده است.

بلک واتر یک شرکت امنیتی آمریکایی است که پس از رسوایی‌های فراوانی که به بار آورد، نام خود را به آکادمی تغییر داد، این شرکت غربی، دست‌‌کم ۲۰۰ عملیات تروریستی انجام داد و مزدورانش صدها نفر از شهروندان عراقی را به قتل رسانده‌‌اند.

 

این شرکت در مناطق مختلف، اقدامات خشونت‌آمیز خود را دنبال می‌کند که آخرین مورد آن به یمن برمی‌گردد که رژیم عربستان و  امارات پس از زمینگیر شدن نظامیان و مزدورانشان در برابر ارتش و کمیته‌های مردمی یمن، به مزدوران بلک‌واتر متوسل شدند،‌اما آنها نیز نتوانستند در برابر اراده مرد یمن کاری از پیش ببرند و در تحقق اهداف متجاوزان سعودی ناکام ماندند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه‌ای در یکی از سخنرانی‌هایشان به این شرکت خطرناک آمریکایی و جنایاتش علیه انسان‌های بیگناه در مناطق مختلف به ویژه در عراق اشاره کرده بودند، ایشان فرموده بودند:«شما نگاه کنید در دنیا، ببینید آمریکا چه‌کار کرده؟ جنگهایى که آمریکا به راه انداخته است، انسانهاى بى‌گناه و غیرنظامى‌اى که در این جنگها و در غیر این جنگها به خاک و خون کشانده است؛ دیکتاتورهایى که در شرق و غرب دنیا مورد حمایت آمریکا قرار گرفته‌اند – یکى از آنها محمّدرضاى پهلوىِ ایران بود و ده‌ها نفر از قبیل او در کشورهاى آسیایى، در کشورهاى آفریقایى، در کشورهاى آمریکاى لاتین، از نظامى و غیرنظامى – و سالهاى متمادى به مردم خودشان ظلم کردند، خون مردم را به شیشه کردند، ثروتهاى مردم را غارت کردند، پدر مردم را درآوردند. حمایت از اینها در کارنامه‌ عمل آمریکا وجود دارد… در افغانستان یک جور دیگر، شرکتهاى آدم‌کشى و ترور را – که من یکى [از آنها] را یک وقتى در یک سخنرانى، اسم آوردم: شرکت معروف «بِلَک واتِر» آمریکایى که کار آن آدم‌کشى است، ترور است – انداختند به جان مردم” (۱۳۹۲/۱۱/۲۸ )*******

……………………………………………

اطلاعات جالب توجه غربی‌ها درباره تاریخ وهابیت

بیست و هفتم نوامبر ۲۰۱۴، مقاله‌ای در سایت هافینگتون پست با عنوان «بدون آگاهی و شناخت از تاریخ وهابیت در عربستان سعودی، نمی‌توانید داعش را بشناسید» منتشر شد که مطالب این مقاله در این رسانه غربی از این نظر که بخشی از حقایق و واقعیت‌های تاریخی منطقه ملتهب غرب آسیا را نشان می‌دهد، در خور اهمیت است.نویسنده این مقاله از عوامل اسبق سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا، MI6، است که در فاصله سال‌های ۲۰۰۳ ـ ۱۹۹۷ مشاور خاویر سولانا مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا در امور خاورمیانه و در سال ۲۰۰۰، عضو کمیته میچل برای تحقیق درباره انتفاضه دوم بوده است. از وی کتابی هم با عنوان «مقاومت: اساس انقلاب اسلامی» منتشر شده است.در این مقاله به جنگ‌طلبی وهابیون و کینه‌توزی و خصومت‌ورزی آنها از پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و فتاوای تکفیری آنها اشاره شده است.

بخش‌هایی از این مقاله به این شرح است:

– ابن‌تیمیه که در قرن ۱۴ میلادی می‌زیست ضمن اعلان جنگ علیه تشیع، زائران مرقد پیامبر(ص) و برگزاری جشن میلادشان را تقبیح می‌کرد.

– محمدبن عبدالوهاب، پیرو ابن‌تیمیه گزینه گرویدن به وهابیت یا مرگ را در مقابل مسلمانان قرار داد. چنین عقایدی به اخراج وی از شهرش منجر شد تا این‌که در سال ۱۷۴۱ میلادی، پس از مدتی سرگردانی در حمایت «ابن‌ سعود» و قبیله‌اش که قبیله‌ای در بیابان نجد بود قرار بگیرد.

– ابن سعود، عقاید محمدبن عبدالوهاب را برای کسب قدرت مفید تشخیص داد. حمله به مناطق روستایی همسایه و غارت اموال آنها را می‌توانست در پوشش اعتقادات مذهبی محمدبن عبدالوهاب، توجیه کند. غارت و کسب قدرت را که یک سنت عربی بود، تحت لوای جهاد ـ عقیده دینی ـ انجام دهد. ابن سعود و محمدبن عبدالوهاب به معرفی و تبلیغ مجدد شهادت برای ورود به بهشت پرداختند.

– (وهابیون)شماری از قبایل محلی را شکست دادند و قوانین خود را بر آنها تحمیل کردند. این اتحاد تا حدود سال ۱۷۹۰، بیشتر مناطق عربی را در اختیار گرفتند و بارها به مدینه، سوریه و عراق یورش می‌بردند. در سال ۱۸۰۱ میلادی، شهر کربلا را هدف حملات خود قرار دادند و با قتل عام هزاران نفر از شیعیان از جمله زنان و کودکان، مراقد امامان شیعه را هم ویران کردند. عثمان بن بشیر نجدی، مورخ اولین حکومت سعودی با افتخار نوشت که: «ما کربلا را تسخیر و سلاخی کردیم و مردمش را به بردگی گرفتیم. الحمدلله رب العالمین ما برای این موضوع عذرخواهی نمی‌کنیم و به کفار می‌گوییم سرنوشتی مشابه در انتظار آنهاست».

-عبدالعزیز سعود، در سال ۱۸۰۳ به شهر مکه که تحت‌تأثیر ترور و هراس تسلیم شده بود وارد شد. مدینه نیز دچار سرنوشت مشابهی شد.

– پیروان محمدبن عبدالوهاب بناهای تاریخی و همه مقبره‌ها و مراقد را در سر راه خود ویران کردند. آنها معماری اسلامی در جوار مسجدالحرام را که میراث چندین قرن بود، از بین بردند.

– یکی از شیعیان در نوامبر ۱۸۰۳ میلادی،ملک عبدالعزیز را به قتل رساند. فرزندش سعود بن عبدالعزیز، جانشین پدر شد و به تسخیر سرزمین‌های عربی ادامه داد. حاکمان عثمانی دیگر نمی‌توانستند شاهد متلاشی شدن امپراتوری خود باشند. ارتش عثمانی متشکل از مصریان در سال ۱۸۱۲، وهابیون را از مدینه، جده و مکه بیرون راندند.

– در سال ۱۸۱۴، سعود بن عبدالعزیز بر اثر تب شدید مُرد و فرزندش عبدالله بن سعود به استانبول منتقل و پس از تحقیر به شکل فجیعی اعدام شد. در سال ۱۸۱۵، نیروهای وهابی توسط مصریها در هم کوبیده شدند. عثمانی‌ها در سال ۱۸۱۸، درعیه (Dariyeh) پایتخت وهابیون را اشغال و تخریب کردند. بقیه وهابیون با فرار به سمت بیابان، بیشتر قرن ۱۹ را به سکوت گذراندند.

– آل‌سعود، پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی، توسط یک زیرک سیاس و کم‌حرف به نام عبدالعزیز در اتحاد با قبایل بدوی جنگجو، به همان شکل اولیه پیروان محمدبن عبدالوهاب و ابن سعود، «اخوان» سعودی را پایه‌گذاری کرد.

-اخوان به همان شکل اسلاف خود، بین سال‌های ۱۹۱۴ و ۱۹۲۶ میلادی در تسخیر دوباره مکه، مدینه و جده موفق بود. عبدالعزیز احساس کرد منافعش به‌عنوان پادشاه توسط انقلابیون اخوان تهدید می‌شود. بنابراین به سرکوب اخوان پرداخت. اخوان دست به شورش زد که به جنگ داخلی انجامید و تا دهه ۱۹۳۰ به طول انجامید. پادشاه، اعضای اخوان را تیرباران کرد.

– تحول مهمی رخ داد، نفت در منطقه در حال اکتشاف بود. بریتانیا و آمریکا درصدد جذب عبدالعزیز بودند، اما هنوز متمایل به حمایت از شریف مکه (شریف حسین) به‌عنوان تنها حاکم مشروع منطقه عربی بودند. از این‌رو وهابیت به مصلحت و ناگزیر از یک جنبش جهادی انقلابی و مذهبی تکفیری، به یک دعوت مذهبی، سیاسی و اجتماعی محافظه‌کار و حامی وفاداری به خاندان سلطنتی سعودی و قدرت مطلقه پادشاه تغییر جهت داد.

جهاد وهابیت بر ضد مسلمانان و خدمت به استعمار

عبدالله حلمی پژوهشگر مصری در مقاله‌ای که درباره وهابیت به رشته تحریر درآورده است، می‌گوید: وهابیت پرچم کشتار و حلال دانستن ریختن خون مسلمانان و هتک نوامیس و غارت اموال آنها را در هر زمان و در هر مکان را به دست گرفته است.

جهاد ادعایی محمد بن عبدالوهاب و کشتار مسلمانان و آتش زدن آنها و غارت اموال و هتک حرمت نوامیس آنها بهترین دلیل بر جهاد سلفی وهابی است.

حتی منطقی نیست که جهاد فردی به نام جهیمان العتیبی* و اقدام وی در اشغال حرم شریف(مسجدالحرام) را فراموش کنیم، وی از شاگردان شیخ بن باز(مفتی اسبق دربار سعودی) و دوست مقبل الوادعی بود که همگی از شیوخ سلفی قلمداد می‌شدند.

………………………………………………..

*جهیمان العتیبی:

جهیمان العتیبی که بود:  جهیمان بن محمد بن سیف الضان العتیبی متولد ۱۶ سپتامبر ۱۹۳۶ بود، وی به مدت هجده سال در گارد سلطنتی سعودی خدمت کرد، تا سال چهارم مرحله  ابتدایی درس خواند و آنگاه به دانشگاه اسلامی مدینه منوره رفت.

جهیمان پس از آشنایی با محمد بن عبدالله القحطانی از شاگردان عبدالعزیز بن باز با خواهر وی ازدواج کرد و پس از این اقدام بود که حداثه مشهور حرم شریف مکی در محرم‌‌الحرام ۱۴۰۰ هجری رخ داد.

جهیمان و القحطانی هر دو وهابی مذهب بودند و گروه مسلحی را که برخی از آنها دانشجویان علوم دینی و از ملیت‌های غیر سعودی هم در آن حضور داشتند، تشکیل دادند، بامداد بیستم نوامبر ۱۹۷۹ میلادی بود که وی با ۲۰۰ تا ۳۰۰ فرد مسلح پس از اقامه نماز صبح، به مسجدالحرام یورش بردند و آن را به اشغال خود درآوردند که این تحرکات سبب شهرت جهانی آنها شد.

به گزارش تسنیم، نکته جالب این‌که، این دو شخصیت وهابی که اساسا منکر ائمه اطهار(ع) از جمله امام مهدی(عج) هستند، مدعی ظهور مهدی موعود شدند و محمد بن عبدالله القحطانی خود را مهدی موعود خواند،حکومت سعودی که اساس و پایه آن بر اساس مذهب جعلی وهابیت است، اعلام کرده بود که نیروهای امنیتی سعودی در درگیری با این گروه مسلح، ۱۲۷ کشته و ۴۶۱ مجروح داشته‌اند و ۱۲۷ نفر از افراد مسلح وابسته به العتیبی کشته و بقیه بازداشت شدند.پس از محاکمه سریع و سری العتیبی و افراد مسلح دستگیر شده همراه وی، همگی در روز نوزدهم صفر ۱۴۰۰ قمری در میادین شهرهای مختلف عربستان گردن زده شدند.

……………………………………………..

*عبدالعزیز بن باز:

عبدالعزیز بن عبدالله بن باز(۲۲ نوامبر ۱۹۱۰ – ۱۳ می ۱۹۹۹)، مفتی کل دربار سعودی از سال ۱۹۹۲ تا هنگام مرگ(۱۹۹۹) و رئیس شورای موسوم به علمای ارشد سعودی و رئیس اداره موسوم به پژوهش‌های علمی و فتوا بود. وی در سال ۱۹۳۶ بینایی خود را از دست داد. وی از جمله وهابیونی بود که در احیای تفکرات و باورهای ابن تیمیه و شاگرد وی یعنی ابن قیم جوزیه و محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار وهابیت نقش مهمی ایفا کرده بود، وهابیون او را مفتی اعظم خطاب می‌کردند.

وی از مشهورترین مبلغان و مفتیان وهابی و به خصومت‌ورزی و کینه‌توزی نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و پیروان آنها مشهور بود، برخی شیوخ سلفی ادعا کرده اند که شیخ بن باز امام اهل سنت در زمان خود بوده است. وهابیون از وی به عالم جلیل‌القدر، شیخ الاسلام و المسلمین، مفتی اول داخل و خارج کشور، علامه و محدث فقیه یاد کرده‌اند.

………………………………………………

فراموش کردن جهاد ادعایی شیخ جابر السلفی در منطقه امبایه مصر و اقدام وی در کشتار مسلمانان و جایز دانستن غارت اموال آنها قابل تصور نیست، وی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه التوحید السلفی در منطقه رمسیس و مسجد سنت محمدیه در منطقه الزیتون به شمار می‌رفت.

همچنین باید به جهاد ادعایی سلفی‌ها در الجزایر و اقدام آنها در ریختن خون مسلمانان و غارت اموال و هتک حرمت نوامیسشان در این کشور اشاره کرد، مردمی که پیشتر طعم تلخ مصایب زیادی را به خاطر اشغالگران فرانسوی چشیده بودند.

جهاد ادعایی طالبان و القاعده مغرب و اقدامات آنها علیه تمام مسلمانانی که اعتقادات انحرافی و جاهلانه آنها را نمی‌پذیرفتند و جایز دانستن ریختن خون مردم در کشورهای غربی و نیز دست زدن آنها به انفجارها و ویرانگری را فراموش کرد.

و موارد بسیار دیگری از جهاد ادعایی و موهوم وهابیون وجود دارد که اشاره و تشریح آنها در این مقال نمی‌گنجد و کافی است به سایت‌ها یا کتاب‌ها و مقالات فراوانی که در این باره نگاشته شده، مراجعه کرد.

چگونه می‌توان همه این مسائل را انکار کرد، کافی است نگاه کوتاهی به چگونگی شکل‌گیری مذهب ساختگی وهابیت توسط محمد بن عبدالوهاب و تعریف و ویژگی‌های جهاد از نظر وی و دیگر شیوخ وهابیت نگاه کنیم.

هنگامی که محمد بن عبدالوهاب دین جعلی خود را تبلیغ کرد که اساسا بر تکفیر مسلمانان و حلال دانستن ریختن خون آنها به جای مبارزه با دشمنان معروف و شناخته شده مسلمانان مبتنی بود و بهانه‌اش پاک کردن اسلام از شرک و بدعت بود، انگلیسی‌ها که آن زمان ادعا می‌کردند خورشید در امپراتوری‌شان غروب نمی‌کند، اهتمام زیادی به وی نشان دادند و برای اجرای طرح خود علیه جهان اسلام با محمد عبدالوهاب ائتلاف کردند تا بر جهاد فی سبیل الله غلبه کنند و این طور شد که جهاد در عقیده وهابیت به جنگ تمام عیار میان مسلمانان با تکیه بر ادعای بدعت و شرک تبدیل شد تا انگلیسی‌ها از کشف این مهره برای رسیدن به اهداف و مقاصد شومشان علیه جهان اسلام سر از پای نشناسند. هر کس جنگ‌های وهابیت را در سرزمین جزیره العرب و اطراف آن ملاحظه کند، این حقیقت را به وضوح درک می‌کند.

تاریخ وهابیت حتی یک نبرد و جنگ با یهودیان و مسیحیان را ثبت نکرده است، بلکه این تاریخ مالامال از کشتار مسلمانان در مکه مکرمه، طایف، مدینه منوره، قطر، بصره، کربلای معلی، نجف اشرف، اردن، سرزمین شام و دیگر مناطق است و آنها به این تاریخ خونین در تالیفات و نوشته‌های خود افتخار می‌کنند، جهاد با استعمار هیچ جایی در قاموس وهابیون ندارد.

به گزارش تسنیم، وهابیون در توصیف جنگ‌های خونین خود برای اشغال کامل شبه جزیره عربستان از جمله حجاز، مردم این مناطق را که حاضر نبودند از توهمات و باورهای انحرافی و جاهلانه آنها تبعیت کنند، غیر مسلمان می‌خواندند. به عنوان مثال عثمان بن بشر از مورخان وهابی در توصیف جنگ وهابیون برای اشغال منطقه القصیم عربستان، وهابیون را مسلمان توصیف کرده و مدعی شده است هر یک از مسلمانان(یعنی وهابیون از نگاه بن بشر)، بیست نفر از ساکنان القصیم را به قتل رساند. نگاهی به نوشته‌ها و تالیفات وهابیون درباره چگونگی اشغال سرزمین عربستان از جمله حجاز توسط آل سعود وهابی نشان می‌دهد که فقط آنها مسلمان هستند و امت اسلام همگی در مسیر کفر مورد نظر آنها هستند.

عثمان بن بشر با توصیف نحوه حملات نیروهای آل سعود به ناحیه الاحساء عربستان به توجیه جنایات هولناک متجاوزان پرداخته و ریختن خون و هتک نوامیس مسلمانان را حلال می‌داند.

عبدالرحمن الجبرتی از مورخان مشهور مصری کتاب «تاریخ عجائب الآثار فی التراجم والأخبار می‌نویسد: آنها(وهابیون) با طایف و مردم آن به مدت سه روز جنگیدند تا این‌که این شهرک را به زور تصرف کرده و مردان را به قتل رساندند و زنان و کودکان را به اسارت گرفتند، دیدگاه آنها(وهابیون) درباره کسانی که با آنها می‌جنگند، اینگونه است.

عثمان بن بشر النجدی مورخ وهابی و مولف کتاب موسوم به عنوان المجد فی تاریخ نجد به تجاوز وهابیون به کربلای معلی و حوادث خونینی که در سال ۱۸۰۱ میلادی در نتیجه این جنگ رخ داد، اشاره کرده و در تایید این جنایات پس از تکفیر مسلمانان پیرو اهل بیت عصمت و طهارت(ع) چنین نوشته است:«ما کربلا را گرفتیم و مردم آن را سربریدیم و جمعی را هم به اسارت گرفتیم، الحمدلله رب العالمین، ما هرگز از این اقدامات عذرخواهی نمی‌کنیم و به کفار می‌گوییم سرنوشتی مشابه در انتظار آنهاست»

پژوهشگرانی که در تاریخ وهابیت تحقیق کرده‌اند، اثبات کرده‌اند که تحرکات محمد عبدالوهاب برای تبلیغ مذهب ساختگی وهابیت به دستور مستقیم وزارت امور مستعمرات استعمارگران انگلیسی آغاز شده بود. برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توان به کتاب‌های موسوم  به «أعمده الاستعمار» نوشته خیری حماد،«تاریخ نجد» نوشته سنت جان فیلبی و خاطرات حاییم وایزمن اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و کتاب نقل و تحلیل وهابیت نوشته دکتر همتی مراجعه کرد.

 

منبع:سراج۲۴


زمینه‌ها و اهداف جنگ نرم غرب علیه جمهوری اسلامی ایران

زمینه‌ها و اهداف جنگ نرم غرب علیه جمهوری اسلامی ایران

به دلیل اینکه انقلاب اسلامی براساس تعالیم اسلام بوده و اسلام هیچ زمانی دنبال جنگ نبوده و آیات قرآن کریم نیزگویای این است که اسلام ملت ها را به صلح و دوستی و زندگی بدون جنگ و درگیری دعوت کرده و رسول اکرم (ص)را خداوند متعال در سوره انبیا به عنوان رحمت برای جهانیان ذکر کردند:« ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» و اگر جنگی هم وارد شده دفاع بوده، دفاع از عقاید و توحید و انسانیت انسان و بازگرداندن حقوق ستمدیدگان و انقلاب اسلامی هم در طول سی سال گذشته ثابت کرده دنبال جنگ نبوده و اگر هم وارد شده، جنگ را تحمیل کردند و نظام از هویت و موجودیت خود و ملت دفاع نموده و امروز هم اگر جنگ نرم مطرح است، جنگ نرم را بر ما تحمیل کردند خوب حال که جنگ نرم بر ما تحمیل شده نیاز به واکاوی دارد تا به درستی تصمیم گرفته شود.جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هر گونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای است که جامعه هدف یا گروه های هدف را نشان می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وا می دارد.

جوزف نای در کتاب قدرت نرم می گوید: قدرت نرم عبارت است از توانایی کسب «مطلوب» از طریق جاذبه، نه از طریق اجبار و یا تطمیع ( ص 24) و می گوید: وقتی بتوانی دیگران را وادار کنی ایده آل هایت را بپذیرند آنچه را بخواهند که تو می خواهی، در این صورت مجبور نخواهی بود برای هم جهت کردن آنها با خود پول زیادی صرف اجرای سیاست هویج و چماق کنید. اغوا همیشه موثر از اکراه است.

در حمله آمریکا به افغانستان، ریچارد لیبی در تاریخ 10 دسامبر در واشنگتن پست آماری جدید را اعلام کرد: در افغانستان برای جمعیت 26 میلیون نفری حدود 18 میلیون اعلامیه پخش شده، این کار از طریق بمب های فایبرگلاس بود که در وسط آسمان منفجر می شد. بیشترین تلاش آمریکا در طول جنگ افغانستان متوجه نبرد تبلیغاتی بود. در این نبرد از تاکتیک های رسانه ای گوناگونی استفاده شد. برای نمونه شایعات مبنی بر تسلیم شدن بسیاری از اعضای طالبان و القاعده، کشته شدن ملاعمر یا بن لادن.(فصلنامه علمی تخصصی عملیات روانی شماره 157:21)

اشکال جنگ نرم

جنگ نرم با اشکال گوناگونی همچون: جنگ روانی، جنگ رایانه ای، جنگ اینترنتی و راه اندازی شبکه های رادیویی و تلویزیونی اجرا می شود. از این رو جنگ نرم مترادف جنگ روانی و یا جنگ اینترنتی نیست بلکه جنگی با ابعاد گسترده تر از آنها است.

تاریخچه جنگ نرم

در سال های پایانی جنگ سرد اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری لخ والستا در جنبش کارگری این کشور تحقق یافت و با فروپاشی شوروی، یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی، براندازی نرم به پارادایم جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد، چرا که آنچه که قدرت حفاظتی یا تهدیدزدایی برای امنیت ملی کشورها محسوب می شود بیشتر از مفهوم قدرت سخت و سازوکارهای آن مانند قدرت نظامی، قدرت تهاجمی، قدرت تخریبی و کیفیت جنگ افزارهای نظامی، نوع جنگ افزارها، قدرت برد و ... ناشی می گردید و این تحولات پایانی جنگ سرد نشان داد که قدرت تنها از مولفه های سخت ناشی نشده و آنچه که موجب سرنگونی این دولت ها شد بعد دیگری از قدرت یعنی نرم بود.

امروز هم مراکزی در آمریکا به ویژه در خصوص ایران تأسیس کرده اند مانند «موسسه آلبرت انشتین» با مدیریت «جین شارپ» و «معاونت رابر هلوی مرکز بین المللی مبارزات نرم» و «بنیاد بین المللی جورج سوروس» که در جهت شیوه های نرم برای رسیدن به اهداف خود در ایران می باشند.

چرا غرب جنگ نرم را به جای سخت انتخاب کرد؟

الف) براساس دیدگاه بسیاری از مراکز مطالعاتی و استراتژیک آمریکا جنگ سخت درخصوص ایران کارآیی نداشته و چه بسا آمریکا در جنگ سخت با ایران دچار جنگی فرسایشی درازمدت شود که پایان موفقیت آمیز برای آن نخواهد بود.

مارک بالمر، یکی از استراتژیست های معروف آمریکایی است که از او به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجه ایالت متحده آمریکا نام می برند. نویسنده« گزارش ایران- آمریکا: رهیافت جدید» در استدلال خود صراحتاً با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نموده ایران به لحاظ: وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بین المللی بلعیدن ایران به نظر آسان اما هضم آن به یقین دشوار است. وی می گوید ایران به قدرتی کم نظیر تبدیل شده که دیگر نمی توان با یورش نظامی و جنگ سخت آن را سرنگون کرد بلکه تنها راه سرنگون سازی نظام جمهوری اسلامی پیگیری مکانیسم های جنگ نرم و استفاده از تکنیک های عملیات روانی تبلیغاتی با استفاده از: دکترین، مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی است.

ب) کلید خوردن جنگ نرم علیه ایران در مقطع فعلی را باید ناشی از گسترش حس تنفر از آمریکا در جهان دانست که به نظر سران کاخ سفید، ایران مرکز اصلی ایجاد تنفر و گسترش آن است. در آمریکا برای مقابله با این موج نیروی واکنش سریع تشکیل شده تا اولاً به خنثی سازی نفوذ معنوی ایران در کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه بپردازد و ثانیاً با القای خطرناک بودن ایران برای امنیت همسایگان اذهان عمومی از اقدامات نقشه ایالت متحده منحرف شود.

آمریکا با 444 میلیارد دلار سرمایه گذاری، در رتبه نخست فناوری اطلاعات قرار دارد، بنابراین از بستر لازم برای راه اندازی جنگ مجازی (سایبر) علیه هر کشوری که در مغایرت با سیاست ها و منافع آن باشد برخوردار است. به این ترتیب وزیر خارجه آمریکا برای جلوگیری از حس تنفر جهانی از آمریکا نیروی واکنش سریع تشکیل می دهد و او مرکز اصلی این تنفر را جمهوری اسلامی ایران بیان می کند. بر همین اساس برنامه های نرم علیه جمهوری اسلامی ایران متمرکز کرده است.

ج) آمریکا در عراق و منطقه دچار تنگناهای شدیدی است و برای خارج شدن از این بن بستی که گرفتار آن شده دست به عملیات روانی و تبلیغات وسیع علیه ایران زده است. عملیات روانی آمریکا سه مسئله را محور برنامه های تبلیغاتی خود قرار داده است: مردمی نبودن حکومت، بی کفایتی مسئولان و جنگ قدرت بین مسئولان نظام.

زمینه‌های اقدام دشمن برای عملیات نرم

اقدام غرب برای عملیات نرم علیه ایران نیازمند بسترهایی بوده که برخی از آنها عبارتند از:

الف) اقداماتی که بر مذاق آنها بوده و فکر می کردند اینگونه حرکات نشانه پذیرش روش های جنگ روانی است و این طمع را در اغتشاشات بعد از انتخابات دروه دهم ریاست جمهوری شاهد بودیم.

ب) استحاله بعضی از جریان ها و اشخاص و کنار کشیدن از اصول و آرمان های انقلاب.

ج) تجربه ای که در سایر نقاط دنیا از این روش گرفتند و به نتایج و آثار خوبی دست پیدا کردند. مقام معظم رهبری در تبیین خطوط اصلی طراحی دشمن در جنگ با نظام اسلامی فرمودند: مخدوش کردن نشانه های امید و تبدیل آنها به نشانه های یأس و تردید و القای بن بست و سیاه نمایی و در نهایت گرفتن پویایی جامعه یکی از خطوط مخالفان است.

آثار جنگ نرم

جنگ نرم می تواند آثار ویرانگری داشته باشد از جمله:

الف: اطمینان مردم نسبت به صحت اخبار در جامعه دچار شک و تردید قرار می گیرد؛

ب: ناامیدی به آینده کشور؛

ج: تخریب چهره ها در رسانه ها؛

د: عقب ماندگی کشور در ابعاد گوناگون؛

ه: احساس حقارت در مقابل دنیای استکبار؛

و: واگذاری تمام ارزش ها برای رسیدن به دنیای پست مدرن امروزی.

اهداف استکبار در جنگ نرم

الف) رسیدن به مطلوب با کمترین هزینه ( منابع مادی، اقتصادی، سلطه به شریان های حیاتی کشور): همانطوری که جوزف نای قدرت نرم را وسیله ای می داند برای حصول به نتایج مطلوب (کتاب قدرت نرم: 226) ب) همسو کردن حکومت های مخالف: جوزف نای می گوید: ما جنگ سرد را علیه اتحاد شوروی به پایان رساندیم. این پیروزی از طریق یک راهبرد خویشتنداری که علاوه بر قدرت سخت از قدرت نرم نیز استفاده کرد، به دست آمد. (همان)

ج) تحمیل خواسته ها، افکار، فرهنگ و آداب غرب: امام خمینی می فرمایند: امروز بیگانگان بسان گذشته با لشکرکشی و ادوات نظامی به سرزمین ها هجوم نمی برند، بلکه به واسطه ابزارهای پیشرفته به راحتی تا عمق خانواده ها نفوذ می کنند و فرهنگ دینی و ملی ملت را سخت تحت تأثیر قرار می دهند.

و جوزف نای می گوید:

در قدرت نرم دیگران را ترغیب می کنیم که همان چیزهایی را بخواهند که ما می خواهیم.( همان: 43)

د) مسخ هویت ملت ها:جوزف نای می گوید مبادلات علمی و دانشگاهی نیز نقش مهمی را در افزایش قدرت نرم آمریکا ایفا می کنند. حتی برخی از منتقدین آمریکایی در آن زمان با گفتن جملاتی نظیر این که در صورتی که دانشمندان شوروی را ملاقات کنیم، مأموران کا.گ.ب ما را چشم بسته می ربایند، سعی داشتند تا دیگران را از این ملاقات برحذر دارند.

آنها به این نکته توجه نکرده بودند که ملاقات کنندگان به همراه اسرار علمی، نظرات سیاسی را نیز انتقال خواهند داد. بسیاری از همین دانشمندان که در مبادلات شرکت داشتند از هدایت کنندگان جریان حقوق بشر و آزادیخواهی در اتحاد جماهیر شوروی شدند.( همان: 102)

ه) هجمه بر نقاط حساس و استراتژیک:جوزف نای می گوید:

قدرت نرم سیستم شوروی را از داخل دچار فرسایش کرد.( همان: 110)

مقام معظم رهبری نیز در جمع خبرگان رهبری نیز می فرمایند: مخالفان نظام در جنگ با استفاده از ابزارهای فراوان تبلیغاتی و ارتباطاتی ایمان ها، معرفت ها، عزم ها و پایه ها و ارکان یک نظام و کشور را مورد تهاجم قرار می دهند.

تفاوت جنگ سخت و نرم

الف- در جنگ سخت مرز بین خودی و دشمن

مشخص است، اما در جنگ نرم هیچ استحکامات مادی و عینی وجود ندارد و همه جا محل حضور دشمن است.

ب- در جنگ سخت میدان نبرد معلوم و مشخص است اما در جنگ نرم همه جا عرصه جنگ نابرابر است.

ج- در جنگ سخت ابزار، ادوات جنگی است اما در جنگ نرم، ابزار رسانه و امواج منتشر شده در هوا و قلم است.

د- جنگ سخت وحدت بخش است و مردم با انگیزه برای دفاع برمی آیند اما در جنگ نرم دشمن سنگرها را یکی پس از دیگری فتح می کند و کسی متوجه نمی شود.

ه- در جنگ سخت کشته ها شهدا هستند اما در جنگ نرم کشته ها منفورترینند، کسانی هستند که تسلیم ایادی دشمن می شوند.

ابزار پیروزی ما در جنگ نرم

همان عواملی که ما را در «جنگ سخت» هشت ساله به پیروزی رساند می تواند ما را در «جنگ همه جانبه نرم» دشمن به پیروزی برساند. این عوامل عبارتند از:

الف: ایمان به قدرت خداوند متعال؛

ب: شناخت حق از باطل؛

ج: تبعیت از فرامین و دستور ولی فقیه؛

د: وحدت و همدلی و عدم تفرقه؛

ه- تمکین در برابر قوانین الهی؛

و: عدم غفلت از حیله های شیطان؛

ت: غرق نشدن در دام ظواهر دنیوی؛

ث: پشتکار و استقامت و پایداری.

رهبر فرزانه انقلاب در دیدار خبرگان رهبری فرمودند: وقتی دشمن آشکارا و بدون پرده‌پوشی در بلواهای بعد از انتخابات حضور داشت چگونه می توان این حضور واضح را انکار کرد بنابراین بصیرت بسیار مهم است زیرا وجود آن در افراد باعث تغییر خیلی از رفتارها خواهد شد.

ایشان همچنین فرمودند: نخبگان و خواص باید در فتنه با بصیرت به روشنگری جامعه بپردازند و بسیار مراقب باشند زیرا برخی اوقات سکوت و کنار کشیدن آنان کمک به فتنه است.


جنگ نرم

 آمریکا پس از ناکامی در براندازی جمهوری اسلامی ایران از راههای نظامی ، با تغییر فاز عملیات ،  ضمن در نظر داشتن فاز نظامی  ،چند سالی است که  تمرکز خود را  درتعقیب هدف ،  روی جنگ نرم متمرکز کرده است . در این فاز عملیاتی ، رسانه‏ها  به معنای عام آن و بخصوص شبکه‏های رادیویی و تلویزیونی دولتی آمریکا مانند VOA، رادیو فردا ، رادیو اروپای آزاد (آزادی ) و نیز  رادیوها و تلویزیون های ضد انقلابی و تجزیه‏طلب، مطبوعات فعال در راستای اهداف جریان تجزیه‌ قومی و جاسوسی جایگاه ویژه ای دارند. محیط عملیات نرم ،"رسانه " است و دراین حوزه حداکثر استفاده از ظرفیت رسانه ها به عمل  می آید ،  و در همین حوزه است که مفاهیمی مانند "‌جنگ رسانه ای "،" فضا سازی رسانه ای " و " جنگ روانی " شکل می گیرد. در منابع دانشگاهی و مرجع ، جنگ رسانه ای " استفاده از رسانه ها برای تضعیف افکار عمومی کشور هدف (‌و جوامع هدف تکمیلی ) و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها به منظور دفاع از منافع ملی" به عنوان یک تعریف بنیادی ارایه شده که از جنگ های جدید و اصطلاحاً نرم (soft war) به شمار می رود.
" مارشال مک لوهان " صاحب نظر کانادایی علم ارتباطات دهها سال پیش در توصیف وضعیت امروز گفته بود :"جنگ هایی که در آینده رخ خواهند داد ، به وسیله تسلیحات جنگی و در میدان های نبرد نخواهند بود، بلکه این جنگ ها به دلیل تصوراتی رخ خواهد داد که رسانه های جمعی به مردم القاء می کنند. " ً استفاده از عوامل مؤثر بر افکار عمومی اگر چه از دیر باز ملازمت قطعی با جنگها و لشکرکشی ها داشته و مدافعان نیز از آن بهره جسته اند،اماامروزه گسترة وسیع منازعات روانی، این عرصه را تبدیل به یک میدان و جبهه ای از جنگ ! ساخته است .  این بحث را می شود اینگونه خلاصه و برای ورود به بحث اصلی ، نتیجه گیری کرد:رسانه ها به شیوه های گوناگون می کوشند فضای ذهنی گروههای هدف را در جهت اهداف وخواسته های طراحان عملیات روانی شکل دهند . مخاطب اینگونه  برنامه ریزیها الزاما مردم کشورهای بیگانه یا نیروهای دشمن نیست ومردم کشور خودی نیز بعنوان هدف این فعالیتها قرار داده می شوند که از جمله نمونه های برجسته آن نقش رسانه های آمریکایی در مثلت افکار سازی این کشور موسوم به "مثلث کثیف "  شامل رسانه ها،  موسسات نظر سنجی بخصوص گالوپ ، و وزارت امورخارجه آمریکا در جریان جنگ ویتنام ، ماجرای خلیج خوکها ، جنگ 1991 با عراق ، جنگ دوم خلیج فارس و سقوط صدام حسین ، لشگر کشی آمریکا به افغانستان ، سوء استفاده این کشور از ماجرای 11سپتامبر و...  می باشد  .
درجنگ روانی و در بحث ابزار ، هر وسیله ای که هدف را توجیه کند ، مشروع شمرده می شود ! و اما شیوه ها بقدری پیچیده و گسترده است ، که قابل فهرست کردن نیست و بسته به موضوع ، شیوه و یا شیوه های مناسب آن و نیز ابزار و یا ابزارها انتخاب می شود. هدف جنگ روانی آنگونه که اشاره رفت در نهایت تغییر رفتار مخاطب است که با دستکاری باورهای او صورت می گیرد و این کار بقدری ظریف و دقیق انجام می شود که حتی مخاطبان فعال را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد.
  دولت واشنگتن برای براندازی جمهوری اسلامی ایران از طریق نرم ،سرمایه گذاریهای زیادی را صورت داده است و عملیات دراین بخش در دفتر مرکزی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در واشنگتن طراحی و هدایت می شود. اجرای این عملیات به اعتراف "آدام آرلی " از مقامات کاخ سفید که در تاریخ 9آذر سال 1385 صورت گرفت ، به عهده چند دفترویژه ای  گذاشته شده است که سیا تحت پوشش هایی در شهرهای ایرانی نشین پیرامونی ایران از جمله در دوبی ، باکو و استانبول دایر کرده است.سخن ارلی ، این بود که آمریکا در شهرهای کشورهای گوناگون، که ایرانیان زیادی در آنها زندگی می‏کنند، دفترهای ویژه‏ای ایجاد کرده و به وسیله این دفترها با ایرانیان ساکن در آن شهرها ارتباط برقرار خواهد ساخت و همچنین از ایرانیان ساکن در کشورهای دیگر، که رفت‌وآمد آنها به داخل کشور آزاد است، همچون اهرمی برای دخالت در امور داخلی ایران استفاده خواهد کرد و برای این منظور بودجه قابل ملاحظه ای هم اختصاص داده که یک رقم 75 میلیون دلاری که در بودجه دولت آمریکا در سال 2006 رسما برای کمک به براندازی نرم نظام اسلامی ایران اختصاص یافت و اعلام شد ، بخشی از آن است.
«روزنامه نیویورک تایمز»، درتاریخ 29آبان سال 1385 ، اطلاعات دقیق‏تری درباره طرح ویژه آمریکا در شهرهای ایرانی‏نشین پیرامون کشور برای براندازی نظام اسلامی ایران  منتشر کرد .اطلاعات منتشر شده در نیویورک تایمز برای تحلیلگران سیاسی به ویژه پژوهشگران مسائل ایران، به دو دلیل ، اطلاعات مهمی به شمار نمی‏رفت.دلیل اول : طبیعی است که با گذشت مدت‌ها از فعالیت برخی دفترهای ویژه ضد ایرانی آمریکا، اطلاعات پیرامون آنها، رفته‌ رفته منتشر می‏شد و دلیل دوم  این نکته که : آمریکا خود از آغاز، قصد پنهان کردن فعالیت این دفترها را نداشت که خود یکی از شیوه های جنگ روانی است .
  با این حال، مقاله نیویورک تایمز نکاتی دارد که آگاهی از آنها مفید است. این روزنامه درباره فعالیت‏های ضد ایرانی دفتر ویژه آمریکا در دوبی می‏نویسد:«مشکل این است که شما (آمریکایی ها) در داخل این کشور (ایران) نمی‏توانید فعالیت کنید؛ بنابراین، به فعالیت در کشورهای اطراف روی می‏آورید."
 نقشی که دفاتر سیا در مناطق پیرامونی ایران ایفا می کنند و "برنز" به آن در آذر ماه سال 1385 و در گفت و گو با رسانه های آمریکایی از جمله نیویورک تایمز اعتراف کرد ، مشابه رلی است که ایستگاه "ریگا" ی سیا در لیتوانی در زمان قطع روابط سیاسی بین مسکو و امریکا به عنوان مهمترین مرکز جمع آوری اطلاعات درباره اتحاد جماهیر شوروی ایفا کرد.
 ارایه آموزش به افراد مساله دار و یا فریب خورده و یا مستعد آن برای ایجاد شورش و ناامنی و تفرقه افکنی میان اقوام و قومیت ها ، مانند بمب گذاری  اخیر در حسینه ای در شیراز ، از دیگر تاکیتک های دفاتر سیا در پیرامون ایران برای ضربه زدن به نظام اسلامی است.
  نیویورک تایمز در 29آبان 1385دراین باره نوشت :" یکی از «NGO»های فعال در دوبی، ایرانیان (ساکن در دوبی) را به کارگاه‌هایی دعوت می‏کند که در آنها، ایجاد شورش‌های صلح‌آمیز!مانند  گرجستان، فیلیپین و دیگر نقاط به آنها آموزش داده می‏شود. ""مرکز درگیری‌های غیر خشن بین‌المللی آمریکا "" نیز در برگزاری جلسات به آنها کمک می‏کند. جدای از این‌گونه فعالیت‏های آمریکا، دولت بوش از کنگره چندین میلیون دلار بودجه تقاضا کرده تا بتواند برنامه‏های خود را به خوبی اجرا کند. از جمله‌ آنها بودجه‏ای 75 میلیون دلاری است که به گفته برنز، هم‌اکنون در اختیار آنان است».
تأمل در سخنان معاون وزیر امور خارجه آمریکا، از جمله روی عبارت  «فعالیت در کشورهای اطراف ایران» و «ایستگاه ریگا به عنوان مهم‏ترین مرکز جمع‏آوری و به دست آوردن اطلاعات در مورد اتحاد اتحاد شوروی»، به روشنی حاکی از آن است که دفترهای ویژه ضد ایرانی آمریکا، تنها منحصر به دوبی نبوده و کشورهای «اطراف ایران» ‌را در بر می‏گیرد و دیگر آن که این دفترها مراکز جمع‏آوری و به دست آوردن اطلاعات و به عبارت روشن‌‏تر، مراکز جاسوسی و براندازی آمریکا علیه ایران است.
  درحوزه جنگ نرم اطلاعات تازه نشان می دهد که آمریکا جبهه خود را علیه ایران بسرعت گسترده تر می کند . شبکه تلویزیونی ای بی سی آمریکا روز شنبه 10 خرداد 1387 فاش کرد که بوش به "‌بوریس رایدال " یک مقام ارشد سیا که اخیرا بازنشسته شد ، دستور داده است تا عملیات مخفی را علیه ایران سازمان دهد و او طرحی را آماده کرده که اساس آن بی اعتبار کردن پول رسمی کشور و ایجاد مشکل برای نقل و انتقالات بین المللی مالی ایران  وارایه اطلاعات غلط  از جمله روی برنامه هسته ای ایران می باشد که "عبدالقدیر خان "‌پدر بمب اتمی پاکستان این هفته و در مصاحبه با "لوموند" فاش کرد برای اظهاراتی دراین خصوص که بتوان از آن علیه ایران استفاده کرد ، تحت فشار بوده است.
 به اعتقاد استراتژیست ها ، حضور نظامی آمریکا در اطراف ایران، نتیجه‏ای جز نظامی شدن منطقه و گسترش تروریسم و تهدید ثبات و امنیت آن در بر نداشته است و گشایش دفترهای ویژه برای آموزش شورش به افراد و اعزام آنان به داخل ایران و جمع‏آوری اطلاعات و جاسوسی درباره این کشور، نشان می‏دهد که آمریکایی‏ها به رویکرد نظامی درباره‌ ایران امید زیادی نبسته‏اند.
  تحرکات آمریکا پیرامون ایران آنگونه که اطلاعات رسانه ای در تهران نشان می دهد ، پیوسته توسط نهادهای مسوول رصد و تحت کنترل است. از نگاه رهبران جمهوری اسلامی ایران  قطعا هرتهدیدی علیه امنیت ملی کشور بدون پاسخ مناسب نخواهد ماند . ایران انتظار دارد همسایه های آن ، بخصوص آنهایی که استقلال سیاسی لازم را ندارند ، به اصول همسایگی و حسن همجواری واقف و به آن پای بند باشند .این انتظار را می توان "هشدار " نیز تلقی کرد و انتظار داشت که به حدکافی درک شود که تهران ، ایستگاههایی چون ریگا را در پیرامون خود تحمل نخواهد کرد.



رابطه جنگ نرم با رسانه

بسیاری از کارشناسان معتقدند که با توجه به گستردگی دنیای ارتباطات، امروزه با جنگ رسانه ای نیز روبرو هستیم به شکلی که گفته می شود، هر رسانه ای که قوی تر است می تواند در جهت دهی به افکار عمومی مردم مؤثر عمل کند. در جنگ نرم «رسانه ها» ابزار بسیار قوی و کارآمدی محسوب می شوند که با اذعان تاسف باید گفت:در جنگ نرم رسانه ها اغلب در اختیار مراکز ثروت و قدرت هستند و هر آنچه که اربابان خود دیکته می کنند همان را منعکس می نمایند. خوب، برای تقویت زیرساخت های فرهنگی و رسانه ها و مقابله با جنگ رسانه ای دنیای غرب، بایستی به نقش رسانه به عنوان یک ابزار مهم و جریان ساز بیش از پیش اهمیت بدهیم و از طرفی دیگر افراد رسانه ای، نیز نسبت به مباحث موجود حساسیت نشان دهند. یکی از شیوه های جنگ نرم،توسعه بخش عملیاتی آفندی جنگ رسانه ای و گسترش هدفمند شبکه های ماهواره ای است. بدون شک در جنگ نرم دشمن، نخبگان کشورمان وظایف خطیری برعهده دارند؛ از جمله آنها مشخص نمودن مرز خودی و غیرخودی، اطاعت محض از مقام عظمای ولایت،به عنوان دیده بانی امین و هوشمند و نهادینه نمودن فرهنگ واقع بینی و سطحی و هیجانی برخورد نکردن با مسائل جاری کشور است. نگاه مدیریتی بحران در رسانه ها ، نگاهی مربوط به شرایط بحرانی موجود بوده و مطمئنا تصمیمات اتخاذ شده توسط آن مدیریت تحت تاثیر شرایط و مصلحت موجود عمل خواهد کرد . بدیهی است که در کوران تصمیم گیری در زمینه بحرانهای وارده بر یک ایدئولوژی ، عواملی مورد توجه و دقت نظر کارشناسان قرار دارد که تصمیمات نهایی در راستای این عوامل گرفته شده و واکنش مورد نظر صورت می پذیرد . نحوه نمایش سانه ای و وقوع آن، نوع مخاطب، تاثیرات زود هنگام یا فرسایشی طولانی مدت، وسعت بحران وارده بر مدیریت رسانه است. تهاجم رسانه ای در زمان ثبات سیاسی ، اقتصادی و نظامی یک ایدئولوژی صورت گرفته یا در شرایط بحرانی آن و بررسی تقویم تاریخی، سیاسی،زمان و شرایط بحرانی به وجود آمده در مدیریت رسانه است. و بالاخره نوع تصمیم گیری نهایی و واکنش منطقی در مقابل بحران نرم،از عوامل شکل گرفته شده در مدیریت بحران رسانه می باشند. خوب،با این تفاسیر ،باید نقش رسانه در جنگ نرم مورد بررسی قرار گیرد. دنیای امروز عرصه جنگ بین رسانه هاست؛ رسانه کارکردی دوسویه دارد، ولی عملا رسانه های امروزی در خدمت نظام سلطه است . رسانه در حوزه های مختلف ، کارکرد متفاوت دارد؛چرا که با استفاده از رسانه ها می توان در جامعه انگیزه و حرکت ایجاد کرد و یا فرهنگ عمومی را پایه ریزی و گسترش داد و همینطور افکار عمومی را در رابطه با موضوع خاصی تبیین کرد . رسانه می تواند ارتباط دوسویه را بین افراد یک جامعه و حتی جامعه جهانی برقرار کند؛ گرچه قدرتهای استکباری از رسانه برای گسترش نفوذ خود در جامعه جهانی استفاده می کنند . متاسفانه امروز اکثر رسانه های مطرح و قدرتمند دنیا در اختیار نظام سلطه و در راستای اهداف غیرانسانی آنان قرار دارد؛ ولی رسانه همانند شمشیر دولبه است و کشورهای هدف هم می توانند از آن برای مقابله با توطئه های نظام سلطه بهره ببرند. گرچه رسانه های نظام سلطه به پیشرفته ترین ابزار روز جهان مجهز هستند، ولی در دهه های اخیر کشورها و ملتهای دیگر هم توانستند با استفاده از رسانه های خود در برابر رسانه های نظام سلطه عرض اندام کنند . افزون بر بهره‌گیری که نظام سلطه از رسانه‌های دیداری، شنیداری و نوشتاری پیشین داشته است،اکنون نیز با توجه به تحولی عظیم در بهره‌گیری از ماهواره‌ها ، اینترنت و فرستنده‌های پرتابل و ده‌ها فناوری برتر رسانه‌ای با تجهیزات و ابزار‌ها که در دست سردمداران نظام سلطه است، در جهت تحمیل اراده خود بر ملت‌ها مورد استفاده قرار می‌دهد. آنچه مسلم است جنگ رسانه‌ای از برجسته‌ترین مولفه‌های جنگ نرم و جنگ‌های مدرن در جهان کنونی محسوب می‌شود. جنگ نرم به مثابه راهبرد و استراتژی انتخابی نظام سلطه برای تسلط بر افکار و اراده ملت‌ها تدوین و طراحی شده است. اما بیشترین کاربرد جنگ رسانه‌ها در هنگامه نبرد‌های نظامی‌شدت یافته و می‌یابد، البته ‌این به آن معنا نیست که ‌این کاربرد از اهمیت رسانه‌ها در دیگر زمان‌ها می‌کاهد، بلکه می‌توان گفت آن جنگی است که در شرایط صلح و نه صلح و جنگ نیز بین قدرت‌ها و دولت‌ها به صورت غیررسمی ‌مورد استفاده قرار می‌گیرد. آنجا که قدرت‌ها توان به میدان آوردن نیروی نظامی ‌را ندارند و یا جامعه آنان قادر به تحمل تلفات انسانی نیست ، به جنگ رسانه‌ای روی می‌آوردند و از این ابزار بهره‌برداری می‌کنند. جنگ رسانه‌ای از جمله جنگ‌های بدون خون‌ریزی و جنگ آرام محسوب می‌شود . با توجه به اینکه در جنگ رسانه ای خشونتی اعمال نمی شود؛ وقوع آن برای مردم نامحسوس است از طرفی بسیج عمومی هم در آن کاربرد ندارد و به اصطلاح جنگ رسانه جنگ بین نخبگان است. پس میزان تخریب زیاد است تا حدی که شهروندان عادی کشور‌ هدف، متوجه حجم سنگین این جنگ بر فضای روحی و روانی خود و اطرفیان‌شان نمی‌شوند. قدرت نفوذ سردمداران این جنگ و قدرت تاثیرگذاری و نفوذ آن به گونه‌ای است که در سطوح جامعه اعم از شهر و روستا گسترش می‌یابد. در این جنگ ، ملت‌ها و مردم با خواست و اراده خود و قبول هزینه در معرض حمله قرار می‌گیرند . در این جنگ طرف متخاصم کنترل افکار عمومی را در اختیار می گیرد . وظیفه اصحاب رسانه در این جنگ نرم چیست؟! آری، اصحاب رسانه با هوشمندی مثال‌زدنی خود، که موجب شکست دشمن در 30 سال گذشته شد، در جنگ نرم نیز حفظ منافع ملی، تصویرسازی درست توام با امیدآفرینی ، کمک به تقویت وحدت و انسجام ملی و ایجاد تحرک و نشاط در جامعه و تولیدات موثر رسانه‌ای در دستور کار خود قرار دهند . تردیدی نیست که رسانه‌ها تاثیرگذاری عمیق و سریعی در شکل‌گیری نگرش‌ها و باورها نسبت به مسایل داخلی و بین‌المللی دارند و این مهم با حضور مثبت و فعال در عرصه‌های جهانی با درک موقعیت منطقه‌ای و جهانی ایران اسلامی و روی آوری رسانه‌ها به برخورد حرفه‌ای و رویکرد تولیدی بدون تاثیرپذیری از تبلیغات هدفدار خارجی بهتر و همگون‌تر با منافع محقق خواهد شد. در این جا قابل تامل است که سیاستگذاران شرایط کار حرفه‌ای رسانه را درک نمایند و به تبع آن نگاهی بازتر در عرصه رسانه‌ها داشته باشند، ارتباط و تعامل بین مدیران و رسانه‌ها تقویت شود، مراکز علمی به رشد دانش و تربیت نیروی انسانی ماهر در عرصه رسانه توجه نمایند، از توسعه زیرساخت‌هایی که موجب تقویت رسانه‌ها می‌شود، حمایت کنند و زمینه‌های توسعه شبکه‌های درون‌مرزی و برون‌مرزی را فراهم نماید و مطالبات دیگر که باید به آن‌ها توجه شود


جنگ رسانه‌ای، از برجسته‌ترین مولفه‌های جنگ نرم و جنگ‌های مدرن

اما بیشترین کاربرد جنگ رسانه‌ها در هنگامه نبرد‌های نظامی‌شدت می‌یابد، البته‌این به آن معنا نیست که‌این کاربرد از اهمیت رسانه‌ها در دیگر زمان‌ها می‌کاهد، بلکه می‌توان گفت جنگ رسانه در شرایط صلح نیز بین قدرت‌ها و دولت‌ها به صورت غیررسمی ‌مورد استفاده قرار می‌گیرد. آنجا که قدرت‌ها توان به میدان آوردن نیروی نظامی ‌را ندارند و یا جامعه آنان قادر به تحمل تلفات انسانی نیست. به جنگ رسانه‌ای روی می‌آوردند و از این ابزار به بهره‌برداری می‌کنند. جنگ رسانه‌ای از جمله جنگ‌های بدون خون‌ریزی و آرام محسوب می‌شود.

یکی از راههای دشمن برای براندازی نرم و مقابله با کشور های و حکومت ها، بهره گیری از ظرفیت رسانه در راستای منافع خود است.

تعریف جنگ رسانه‌ای
به گزارش خبرنگار بولتن، استفاده از رسانه‌ها برای تضعیف کشور هدف و بهره‌گیری از توان و ظرفیت رسانه‌ها اعم از رسانه‌های نوشتاری، دیداری شنیداری و به کارگیری اصول تبلیغات و عملیات روانی، به منظور کسب منافع، را جنگ رسانه‌ای می گویند.
آنچه مسلم است جنگ رسانه‌ای از برجسته‌ترین مولفه‌های جنگ نرم و جنگ‌های مدرن در جهان کنونی محسوب می‌شود. جنگ نرم به مثابه راهبرد و استراتژی انتخابی نظام سلطه برای تسلط بر افکار و اراده ملت‌ها تدوین و طراحی شده است.

اما بیشترین کاربرد جنگ رسانه‌ها در هنگامه نبرد‌های نظامی‌شدت می‌یابد، البته‌این به آن معنا نیست که‌این کاربرد از اهمیت رسانه‌ها در دیگر زمان‌ها می‌کاهد، بلکه می‌توان گفت جنگ رسانه در شرایط صلح نیز بین قدرت‌ها و دولت‌ها به صورت غیررسمی ‌مورد استفاده قرار می‌گیرد. آنجا که قدرت‌ها توان به میدان آوردن نیروی نظامی ‌را ندارند و یا جامعه آنان قادر به تحمل تلفات انسانی نیست. به جنگ رسانه‌ای روی می‌آوردند و از این ابزار به بهره‌برداری می‌کنند. جنگ رسانه‌ای از جمله جنگ‌های بدون خون‌ریزی و آرام محسوب می‌شود.
با توجه به آرام بودن جنگ رسانه‌ای، میزان تخریب آن آنقدر زیاد است که حتی شهروندان کشور‌های هدف، متوجه حجم سنگین این جنگ بر فضای روحی و روانی خود و اطرفیان‌شان نمی‌شوند.

اهداف جنگ رسانه‌ای
هدف این جنگ تغییر کارکرد و عملکرد دولت‌ها و ملت‌ها در پشتیبانی از دیگر دولت‌ها، و به ویژه کنترل افکار و اذ‌هان عمومی مردم است.

کارکرد‌های جنگ رسانه‌ای
این جنگ برخلاف جنگ‌های نظامی‌که بین دو کشور یا چند ائتلاف و اتحاد با یک کشور صورت می‌گیرد، ممکن است بین یک گروه از کشور‌ها صورت پذیرد، همچون جنگ رسانه‌ای غرب با جهان اسلام یا نظام سلطه علیه انقلاب اسلامی‌.
رسانه‌ها در تمامی‌جنگ‌های قرن بیستم به مثابه ابزاری برای جنگ روانی و تبلیغات جنگی از سوی بسیاری از کشور‌ها مورد استفاده قرار گرفتند در جنگ جهانی دوم در حالی که نیروهای آلمان نازی در فوریه 1943 شکست سختی خورده بودند، رادیو‌ آلمان به دروغ‌پردازی مبنی بر مقاومت سربازان آلمانی در برابر سربازان روس مشغول بود. اما واقعیت این بود که نیرو‌های آلمانی در برابر رزم نیرو‌های روسی تسلیم شده بودند.

انواع شگردهای جنگ روانی:

تکنیک تصویرسازی یا انگاره سازی
انگاره سازی یکی از شیوه های عملیات روانی است که در نبرد رسانه ای از آن استفاده می شود. در این روش، نیروهای مهاجم سعی می کنند با ایجاد تصویری مطلوب از خود، تصویری مخدوش و ناموجه از نیروهای مدافع در اذهان مخاطبان ایجاد کنند.
کارل هوسمن در مورد انگاره سازی رسانه ها می گوید: رسانه ها، فضایی ساختگی ارائه می دهند، برداشتی ذهنی از جهان که ضرورتاً با جهان واقعی منطبق نیست. در رسانه ها، خبر، الزاماً همان چیزی نیست که اتفاق می افتد بلکه چیزی است که منبع خبری آن را ارایه می دهد.
برای هدایت افکار عمومی از واقعیات، انگاره هایی خلق می شود که تنها در راستای اهداف کارگزاران ارتباطی است. مانند ایجاد انگاره ای از ایران در رسانه های آمریکایی و غربی که درصدد است ایران را کشوری خشونت طلب جلوه دهد. این انگاره باعث می شود که در صورت تجاوز کشوری به ایران، افکار عمومی همسو با آن عمل کرده و به اعمال خلاف دیگران مشروعیت داده شود.
در تصویری که رسانه های غرب از اسلام ارایه می دهند، مسلمانان را افرادی بی رحم و با عقاید افراطی معرفی می کنند.
در رسانه های جهان شاهد انتشار گزارش جنایتی جدید بودیم و آن، سربریدن گروگانهایی با ملیت های مختلف به بهانه حضور هم میهنان آنها در عراق بود که به ویژه انتشار تصاویر این جنایات از برخی شبکه های تلویزیونی، بخش عظیمی از مردم دنیا را تحت تأثیر قرار داد. جالب آنکه در این تصاویر، مردان نقابدار سیاهپوشی که سر می برند، در پشت خود پرچم «لااله الاا...» و «محمد رسول ا...» نصب کرده و پیش از کشتن گروگانها، فریاد «ا... اکبر» سر می دادند و روشن است که این تصاویر چه تأثیر قابل توجهی در ایجاد نفرت از دین اسلام دارد.
کافی است، تصور کنید، وقتی یک شهروند فیلیپینی یا آمریکایی و اروپایی، تنها شناختش از اسلام را با چنین فیلم هایی که از تلویزیون مشاهده می کند، دریافت کند، چه دیدی از اسلام و مسلمانان در ذهن خود پیدا می کند؟

تکنیک دروغ
دروغ، بخشی از تاکتیکهای جنگ روانی محسوب می‌شود. در فریب با استراتژی دروغ بزرگ، کوشش می‌شود تا مخاطب مورد نظر، به سمت یک فضای روانی متفاوت با واقعیت سوق داده شود. این فضای درونی باید به گونه‌ای ساخته و پرداخته شود که گروه هدف بدون ابزار مقاومت، در آن فضا قرار گیرد و مفاهیم و علائم انتقالی، مورد قبول و پذیرش او باشد.
از دیدگاه روان‌شناسی، فردی که در حال منازعه با دشمن است، همواره می‌کوشد تا خود را در موضع هوشیارانه و غالب نسبت به او قرار دهد؛ زیرا، احساس می‌کند که هر لحظه از ناحیه دشمن در معرض خطر قرار دارد و طبیعی است که در برابر هر حرکت و رفتار او نیز حساس باشد و در نتیجه، در مقابل آنها مقاومت کند؛ بنابراین، هنر تاکتیک فریب، شکستن این مقاومت در حریف یا دشمن است و البته، تردیدی نیست که این عمل با ظرافت و با دقت خاصی انجام می‌شود و بیشتر به تجربه و شناخت مجری طرح از گروه هدف بستگی دارد
به منظور روشن شدن بحث و برای نمونه، چند دروغ بزرگ، که در راستای منحرف کردن ذهن گروه‌های هدف و دیگر دولتها آمده است، ارایه می‌شود.
دروغ القاعده
ریچارد پل، مشاور پنتاگون، مدعی بود که احمدالعانی یکی از اعضای برجسته القاعده در ماه آوریل سال 2001، در پراگ با محمد عطا از هواپیماربایان انتحاری عملیات 11 سپتامبر ملاقات کرده است. در حالی که اکنون ثابت شده که بین صدام و القاعده هیچ‌گونه همکاری وجود نداشته است. در پاییز 2002 دولت آمریکا مطلع شد که چنین ملاقاتی بین محمدعطا و العانی نیز وجود خارجی نداشته است. العانی در دوم ماه جولای سال 2003 در عراق دستگیر و منکر چنین ملاقاتی شده است.
دولت‌های بزرگ برای تهییج افکار عمومی و همسو کردن دیگر کشورها برای حمله به کشور هدف رسماً دروغ می‌گویند. تاریخ معاصر جهان موارد فراوانی از این گونه دروغ‌پردازی‌ها را به یاد دارد. به نظر می‌رسد توسل به این شیوه برای آغاز یا مدیریت جنگ به سنت دیپلماسی قدرت‌های بزرگ تبدیل شده است.جنگ به سنت دیپلماسی قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.

تکنیک فریب
فریب عبارت است از ارائه وارونه واقعیت برای دستیابی به برخی برتریها. فریب سیاسی از طریق داشتن روابط دیپلماتیک یا بین‌المللی و فریب نظامی از طریق عملکرد نیروهای نظامی حاصل می‌شود. اگر یکی از طرفین موقعیت تهاجمی بیشتری داشته باشد می‌تواند در عملیات فریب نیز موفق‌تر باشد. طرف آغازگر عملیات فریب می‌تواند در ماهیت مقابله نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء کند و به این ترتیب میزان کنترل او بر عملیات بیشتر خواهد بود. مزیت عمده برای طرف آغازگر، بهره‌برداری مناسب‌تر از زمان است. هرچند ممکن است مخاطب موردنظر بر پایه عناوین عملیات فریب طرف آغازگر، اقدامی به عمل نیاورد، اما باید زمانی را برای ارزیابی سناریوهای فریب و یا کسب اطلاعات دیگر، صرف کند که این امر به نفع طرف آغازگر است.

فریب (نظامی یا سیاسی) عبارت از دستکاری، تحریف، کتمان، تزویر یا شواهد موجود که در دسترس طرف مقابل است. تاریخ نشان داده است که با تقویت دریافتها و باورهای کنونی دشمن، بهتر می‌توان عملیات فریب را اجرا کرد تا با متقاعد کردن او به تغییر افکارش. کارکنان عملیات روانی باید به دشمن تلقین کنند که راهی را که انتخاب کرده، بهترین گزینه ممکن است تا بدین ترتیب او را از اندیشیدن به طرحها و راههای جایگزین دیگر، باز دارند. اگر مردم دو گزینه پیش رو داشته باشند، گزینه‌ای را انتخاب می‌کنند که با دیدگاه کنونی آنها مطابقت دارد. اغلب مردم آنچه را که به آن می‌اندیشند، باور دارند. از دیدگاه روان‌شناسی، مردم شواهدی را می‌پذیرند که تصورات و عقاید از قبل شکل گرفته آنها را تأیید کنند. مردم عموماً به شواهد مطابق با دیدگاههایشان، بیش از حد لازم اهمیت می‌دهند و شواهد مغایر با این دیدگاهها را رد می‌کنند. کارکنان عملیات روانی باید تا حد امکان از تلقین برخی چیزها که مخاطبان آمادگی و استعداد باور آن ‌را ندارند، اجتناب کنند. در جنگ جهانی دوم هیتلر بر این باور بود که متفقین به دلیل مشکلات پوشش هوایی و لزوم وجود یک فرودگاه بزرگ، هرگز از سمت بندر کلایزدر دریای شمال حمله نخواهند کرد. اما متفقین نیز از این باور وی بهره‌برداری ‌کردند.


تکنیک نامگذاری معکوس

این شیوه تبلیغاتی از روشهای بسیار رایج تبلیغات غرب است. در این روش تلاش می شود به تناسب هدفهای تبلیغاتی برای مفاهیم نامگذاری شود. به عنوان مثال، «استعمار» در لغت به معنی طلب آبادی و عمران است؛ اما غرب این کلمه را در مورد تسخیر و اشغال کشورها به کار گرفته و امروز حتی در اثر تکرار این کاربرد معکوس، مفهوم واقعی کلمه عوض شده است. چنین است کلماتی که در فرهنگ تبلیغات با مقاصد ویژه به کار گرفته می شود.

تکنیک فرافکنی
فرافکنی که در انگلیسی «PROJECTION» خوانده می شود، واژه ای است که از دنیای روانشناسی به حوزه ارتباطات راه یافته است.
نسبت دادن ناآگاهانه اعمال عیبها و عادتهای ناپسند خود به دیگران که سازوکاری دفاعی است ، نمادی از فرافکنی در حوزه روانشناسی است.
فرافکنی در حوزه سیاست و رسانه اما ناآگاهانه نیست بلکه طبق یک سناریوی خبری هوشمندانه صورت می گیرد. تصمیم سازان رسانه بیشتر برای تبرئه کردن یک طرف و انداختن گناه به گردن طرف دیگر مناقشه از این روش استفاده می کنند. فرافکنی در صورتی که در رسانه بخوبی مدیریت شود ، می تواند با برانگیختن واکنش های هیجانی افکار عمومی جامعه هدف را به سمت دلخواه سوق دهد.

تکنیک برجسته نمایی
رد پای تکنیک برجسته نمایی را می توان به راحتی در بیشتر طرحهای عملیات روانی آمریکا علیه ایران یافت. امروزه، کمتر خبر، پیام، گزارش یا تحلیلی در رادیوهای ضد ایرانی پخش می شود که در آن، یک یا چند نارسایی اقتصادی، اجتماعی، اداری و امنیتی در ایران برجسته نشده باشد. برای مثال آنان حادثه ای مانند وقوع یک تصادف خونین در جاده های ایران را به بهانه ای برای پخش ساعتها برنامه در خصوص ناکارآمدی و بی توجهی دولت اسلامی در حفظ جان شهروندانش تبدیل می کنند.

تکنیک برجسته سازی
برجسته سازی، شایع ترین روش مورد استفاده رسانه ها است.آنان در خصوص استفاده رسانه ها از این روش به نقل از کورت لنگ و گلاریز، از پیشگامان فرضیه برجسته سازی رسانه ای می نویسند: رسانه های جمعی توجه را به موضوعات خاص سوق می دهند. آنها از چهره های سیاسی تصاویر عمومی می سازند.
آنها همواره موضوعاتی را مطرح می کنند که افکار عمومی ناگزیر باید درباره آنها فکر کند. براون مدعی شده است که «عملیات روانی یعنی گزینش برخی اخبار، اطلاعات و تصاویر و برجسته سازی و تکرار آنها».

تکنیک شایعه
یکی از آسیبهایی که اخیراً شاهد آن هستیم رواج شایعات است. البته شایعات به مقتضیات زمان و در برهه‌هایی خاص، ماهیتی متفاوت داشته و بنا به نیازها و فراخور حال منابع به وجود آورنده آن، گاهی کمرنگ و در زمانی پر‌رنگ می‌شود.
شایعات با توجه به ماهیت و قدرت تأثیرگذاری آن می‌توانند اضطراب اجتماعی را افزایش داده و میزان بهره‌وری و تولید را کاهش دهند و چرخه اقتصاد را فلج کرده و اعتبار اجتماعی افراد، مؤسسات و کشورها را خدشه‌دار کنند. بعضاً ممکن است شایعه‌ای به طور فوق‌العاده‌ای قوت یابد و آنچنان در اذهان آحاد مردم رسوخ کند که اطلاعیه‌ها و توضیحات منابع رسمی دولتی هم به سهولت نتواند آن را تکذیب و از افکار مردم خارج کند.
شایعه در همه جا و در تمامی طبقات اجتماعی وجود دارد و قدیمی‌ترین رسانه گروهی است. پیش از آنکه نوشتار به وجود آید، گفتار، تنها شیوه ارتباط بود و شایعه خبرها را منتقل می‌کرد، کسانی را خوشنام و برخی را بدنام می‌ساخت و جار و جنجال و حتی جنگ به راه می‌انداخت. امروز نیز، به رغم ظهور روزنامه، رادیو و تحول عظیم رسانه‌های دیداری شنیداری، شایعات خاموش نشده‌اند و عموم مردم کماکان برخی خبرها را دهان به دهان منتقل می‌کنند. پیدایش رسانه‌ها نه تنها نتوانسته است مانع از پخش شایعه شود، بلکه آن را به گونه‌ای تخصصی ساخته است، به طوری که امروزه هر شیوه ارتباطی، محدوده خاصی دارد» (موقر 1380).
وسیله انتقال شایعه، عموماً کلام است. البته گاهی نیز شایعات در روزنامه‌ها به چاپ می‌رسند یا از رادیو پخش می‌شوند. در عین حال، ناشران و مسئولان پخش رادیو، که احساس مسئولیت می‌کنند، در حال آموختن چگونگی حفاظت از رسانه‌های گروهی خود در قبال انتشار شایعات‌اند. از سوی دیگر، اعلامیه‌های بدنام‌کننده و پخش بی‌‌مسئولانه در مطبوعات، مبدل به محملهای متداول انتقال و انتشار شایعات زیان‌آور شده‌اند

وظیفه دستگاه‌های مسئول جمهوری اسلامی‌در اجرا و مقابله با جنگ رسانه‌ای

- برنامه‌ریزی میان‌مدت و بلندمدت درخصوص مقابله با جنگ رسانه‌ای نظام سلطه و اجرای طرحهای اطلاع رسانی بین المللی.

- توسعه کمی‌و کیفی دستگاه‌های مرتبط و امکانات و تجهیزات مورد نیاز.

- شناسایی عوامل و امکانات داخلی، و منطقه‌ای مرتبط و امکانات و تجهیزات مورد نیاز.

- شناسایی عوامل و امکانات داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای این جنگ.

- آموزش، توجیه و تربیت متخصصین مورد نیاز این نبرد.

- برگزاری همایش، نشست‌های تخصصی و هم‌اندیشی، ارتقاء سطح فعالیت‌های رسانه‌ای.

- بهره‌گیری از فناوری برتر رسانه‌ای و امکانات نوین ارتباطی در جهت مقابله با هجوم رسانه‌ای.


ابعاد جنگ نرم از منظر قرآن

یکی از شیوه های جنگی، جنگ نرم است که جنگ روانی شاخه ای از آن به شمار می آید. در جنگ نرم، به جای ابزارهای جنگی متعارف چون توپ و تانک، از ابزارهای فرهنگی تاثیرگذار بر فکر واندیشه و عواطف و احساسات انسانی بهره گرفته می شود.

با نگاهی به جریان شناسی جنگ نرم می توان گفت که این شیوه جنگی، از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوی انسان ها در جنگ ها به عنوان یک ساز و کار موثر مورد توجه بوده است. تنها تفاوتی که می توان در میان جنگ های نرم در دوران گذشته و عصر معاصر یافت، تفاوت در ابزارها و روشهای آن است و اصولا بهره گیری از هر نوع ابزاری در جنگ نرم بر این پایه و محور قرار می گیرد که بر اندیشه و احساسات مخاطب تاثیرگذاشته و او را مرعوب خود سازد و بی آن که واکنشی از خود نشان دهد، تسلیم دشمن شده و یا در مسیر خواسته های او گام بردارد.

براساس این فرضیه می توان به سراغ آموزه های قرآنی رفت و تحلیل قرآن را از جنگ نرم و مسایل و مباحث مربوط به آن را استخراج کرد. نویسنده در این مطلب با توجه به چنین پیش فرضی به سراغ آیات قرآنی رفته تا نگرش قرآن را در این موضوع ارائه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

جنگ نرم و حدود و مرزهای آن

دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه ها، میان آحادمردم تردید، بدبینی، و اختلاف ایجاد کند. (رهبر معظم انقلاب)

آموزه های قرآنی به جنگ نرم در حوزه دشمن شناسی و مقابله با دشمن، توجه داشته است. آیات بسیاری به این مسئله از دو زاویه دید مختلف نگریسته است. به این معنا که اگر دشمن برخی از سازوکارهای جنگ روانی را در جنگ نرم به کار می گیرد، جامعه اسلامی نیز در دفاع و مقابله با دشمن می بایست از همه امکانات بهره گیرد و در جنگ نرم، به حکم مقابله به مثل «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم و اتقواالله و اعلموا ان الله مع المتقین» عمل نماید. (بقره، آیه 194)

البته در این آیه و آیات دیگر بر این مهم توجه و تاکید شده است که مومنان به حکم تقوای الهی، از هرگونه رفتارهای ضد اخلاقی و عقلانی که هنجارها و ارزش های اساسی بشریت را تضعیف می کند و یا از میان برمی دارد باید پرهیز کنند. بنابراین خطوط قرمزها و محدودیت هایی را برای این مقابله به مثل در همه حوزه ها از جمله جنگ نرم معین کرده است که مومنان نمی توانند از آن مرزها گذر کنند و همانند دشمنان خدا و دین، عمل نمایند؛ به عنوان نمونه قتل و غارت بی گناهان و زنان و کودکان در فرهنگ ضدبشری دشمنان اسلام صورت می گیرد ولی مومنان مجاز نیستند این گونه رفتار کنند. در جنگ نرم نیز دشمنان به شیوه های زشت و ناپاکی رو می آورند که حریم های انسانی و نیز قداست و کرامت بشری را می شکند و به تهمت و افتراهای ناموسی و همانند آن رو می آورند، در حالی که مومنان براساس آموزه های اسلامی و محوریت تقوای عقلانی و عقلایی و شرعی نمی تواند در جنگ نرم از آن ها بهره گیرند.

روش شناسی و رفتارشناسی دشمنان

خداوند در تحلیل روش شناسی و رفتارشناسی دشمنان اسلام و توحید، به این نکته توجه می دهد که دشمنان اسلام، به سبب همدلی و مشابهت و همانندی در فکر و اندیشه، یکسان و همانند هم عمل می کنند (بقره آیه 118) از این رو بخش زیادی از آیات قرآنی به گزارش های تاریخی از رفتارهای دشمنان و تحلیل علل، عوامل، اهداف و مانند آن اختصاص یافته است؛ زیرا با تحلیل آن امور به آسانی می توان رفتارهای دشمنان عصر حاضر را تحلیل و ارزیابی کرد و توصیه های مناسب برای مقابله و مواجهه با آن ارائه داد.

دشمنان اسلام و توحید هرچند که از نظر ظاهری و نژادی و قومیت ها متفاوت هستند، ولی همگی آنان از عنصر مشترک انسانیت سود می برند که می تواند رفتارها و شیوه های آنان را یکسان نماید. همین تشابه قلوب که در آیه مطرح شده است، به ما این امکان را می دهد تا بتوانیم از پیش، رفتارهای آنان را پیش بینی کنیم و براساس آن، سازوکارهای مقابله را فراهم آوریم و اجازه ندهیم تا دشمن به اهداف پست و پلید خود دست یابد.

ابزارهای جنگ نرم

تنها اختلافی که میان جنگ های نرم در گذشته و حال می توان یافت، تفاوت در ابزارهای و روشهایی است که از سوی دشمنان مورد بهره برداری قرار می گیرد؛ زیرا انسان ها هر روزی به ابزارهای جدیدی دست می یابند که در گذشته غیرقابل دسترسی بود. فرهنگ و تمدن بشری همان گونه که به سوی کمال پیش می رود در ابزارها نیز کمال می یابد و نواقص و کمبودهای آن جبران می شود. دشمنان توحید و عدالت و اسلام نیز در مقابل، هر روز بیش از گذشته تلاش می کنند تا با استفاده از ابزارهای نوین، سد راه اهداف کمالی و عدالت خواهانه توده های مردم به ویژه مسلمانان و مومنان شوند.

در گذشته ابزارهای جنگ نرم در داستان سرایی و شعر و مانند آن خلاصه می شد. اشعار هجوآمیز به ویژه در میدان های جنگی به عنوان رجز خوانده می شد تا روحیه مخاطبان را تضعیف کرده و شرایط روحی مبارزان را تغییر دهد. رجز و شعر دو کارکرد متضاد نسبت به دوست و دشمن داشت. اشعار به دوستان انگیزه مبارزه می بخشید و روحیه دشمنان را تضعیف می کرد.

داستان سرایی و افسانه سازی از شخصیت های پهلوانی از دیگر ابزارهایی بود که در جنگ نرم میان تمدن ها و اقوام و ملل بسیار مورد بهره برداری بوده است. اقوام از طریق افسانه ها و اسطوره سازی، نه تنها موقعیت خویش را فراتر از اقوام موجود تثبیت می کردند و به مردم و ملت خویش انگیزه می بخشیدند، بلکه اقوام و ملل دیگر را تحقیر کرده و به سخریه می گرفتند تا جایی که شخص از انتساب به قوم و قبیله ای شرم می داشت.

یکی از مهم ترین اتهاماتی که همواره به پیامبران از سوی دشمنان ایشان زده می شد، عنوان شاعری بود. این اتهام از آن رو زده می شد که آموزه های آنان را در حد سخنانی برای تحریک عواطف و احساسات پایین آورند و به مردم بقبولانند که آموزه های آنان بیرون از دایره عقلانیت می باشد و نمی تواند عامل خوشبختی و سعادت ایشان و دستور درست زندگانی بشر باشد.

دشمنان برای تحقیر و تمسخر پیامبران، خود از ابزار شعر بهره می بردند و این اشعار را به گونه ای می سرودندکه مخاطبان از انتساب خود به پیامبران و عنوان پیرو بودن شرم کنند (صافات آیه 36، طور آیه 30، انبیاء آیه 5 و حاقه آیه 41)

افسانه سرایی از دیگر روش هایی بود که دشمنان برای مقابله با پیامبران در جنگ نرم از آن استفاده بسیار می کردند که آیاتی چون آیه 25 سوره انعام و 31 سوره انفال و آیه 24 سوره نحل و 83 سوره مأمنون و 5 سوره فرقان و آیاتی دیگر بر آن دلالت می کند.

در جهان امروز، ابزارهایی که برای جنگ نرم مورد استفاده قرار می گیرد از تنوع و تعدد بسیاری برخوردار است. روزنامه ها، تلفن های همراه، ماهواره ها، رسانه های همگانی و اینترنت و شبکه جهانی آن، در کنار ابزارهای دیگر، مهم ترین ابزارهای جنگ نرم است که در بسیاری از کشورها و ملت ها تأثیرات مخرب خود را گذاشته و زمینه را برای تسلط جهانخواران و دشمنان مردم فراهم آورده است.

روش های جنگ نرم

در جنگ نرم در طول تاریخ از روش های همانندی استفاده شده است. از این رو می توان گفت بیشتر روش هایی که در گذشته مورد استفاده بوده، هنوز به همان قوت و شدت مورد استفاده دشمنان قرار می گیرد. در تمامی این روش ها تلاش بر آن است تا با بهره گیری از روان شناسی، عواطف و احساسات مخاطب تحت تأثیر قرار گیرد و با تغییر در آن ها، اندیشه ها و افکار شخص را نیز تغییر داده و بر وی چیره شوند.

می دانیم که انسان مجموعه ای از بینش ها و نگرش هاست. نگرش ها، ارتباط تنگاتنگی با سه مألفه شناخت، عواطف و احساسات و رفتار دارد. از آن جایی که نمی توان در انسان میان این سه مألفه جدایی مطلق افکند، تغییر و دگرگونی در هر یک از آن ها می تواند در دو چیز دیگر نیز تغییر ایجاد کند. بسیار دیده شده است که شخص از نظر شناخت نسبت به موضوعی در مقام اطمینان و علم عرفی است و یا حتی در مقام قطعیت نشسته است ولی از آن جایی که عواطف و احساسات وی تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر یافته، برخلاف شناخت قطعی و یا علم عادی خود عمل می کند. این که در برخی از روایات درباره جوانان به عنوان جاهلان در مقابل عاقلان سخن به میان آمده و ایشان را عاقل نمی شمارد و یا همین نسبت را درباره زنان نیز اطلاق می کند، از آن روست که اصولاً جوانان و زنان بیش از آن که از شناخت عقلانی و داده های آن متأثر باشند، متأثر از عواطف و احساسات هستند و آن چه رفتار و کردار آنان را مدیریت و کنترل می کند، عواطف و احساسات ایشان است.

البته این مسأله خاص این دو گروه نیست بلکه همه انسان ها در چنین شرایطی قرار می گیرند. حتی در گزارش های قرآنی این معنا مورد توجه و اهتمام قرار گرفته است که برخی از خواص نیز که در مقام بصیرت نشسته اند، ممکن است تحت تأثیر عواطف و احساسات خود عمل کنند و آن چه از حقایق را که به دانش خدادادی و نوری کسب کرده اند، نادیده بگیرند و برخلاف آن رفتار نمایند. در قرآن این تغییرپذیری و متأثر شدن، درباره بلعم باعورا و سامری گزارش شده است.

مهم ترین روش هایی که در طول تاریخ جنگ نرم و جنگ روانی گزارش شده است، مجموعه ای از روش ها چون روش افک و افتراء، روش شخصیت سازی، روش تخریب شخصیت، روش شایعه سازی، روش افتراء، روش تهدید، روش تحریم و مانند آن است.

در روش افک و افتراء، دشمنان تلاش می کنند تا جایگاه رهبران و مسئولان هر جامعه و نظامی را از مقام کاریزماتیک، شخصیت های کامل و سالم و الگوهای مهم دیگران پایین آورده و تنزل دهند. آنان می کوشند با افک و افترا، هاله نورانیتی که از شخصیت سالم و کامل ایشان در نزد پیروان و ملت پدید آمده، از میان بردارند و آنان را حتی از سطح شخصیتی توده مردم نیز فروتر و پایین تر بکشند. از اینرو ترور شخصیت به عنوان مهم ترین روش در جنگ نرم مورد توجه و تأکید قرار می گیرد.

در این روش، تلاش می شود تا نخست خود شخص، ترور شخصیت شود و از جایگاه و مقام و منزلت خویش به زیر کشیده شود. هر آن چه که برای ملت و پیروان آن شخص، به عنوان ارزش و الگوی برای دیگران تلقی می شود، با انواع تهمت و بهتان تخریب می شود.

در طول تاریخ این گونه رفتارها از سوی دشمنان درباره پیامبران بسیار به کار رفته گزارش شده است. اتهام دزدی و بهره گیری از قدرت و ثروت برای مقاصد شخصی، بهره کشی از دیگران برای مقاصد پست دنیوی و هواهای نفسانی از جمله این امور است که همواره از سوی دشمنان استفاده شده است.

در مرحله دوم، اگر ترور شخصیت رهبران، شدنی نشد به سراغ خانواده و بستگان نزدیک وی می روند که ازجمله معروف ترین این وقایع می توان به ترور شخصیت پیامبر گرامی (ص) از طریق افک و بهتان به همسر وی اشاره کرد که در آیه 11 سوره نور گزارشی از آن آمده است. در داستان عیسی (ع) دشمنان یهودی آن حضرت (ع) چون نتوانستند آن حضرت را بی شخصیت کنند، با بهره گیری از افک و بهتان، کوشیدند تا دامن پاک دوشیزه ای چون حضرت مریم (س) را بیالایند و شخصیت کاریز ماتیک آن بزرگوار را هدف گیرند. (مریم آیه 82)

شخصیت سازی

از دیگر روش های جنگ نرم می توان به شخصیت سازی اشاره کرد. دشمنان می کوشند تا رقیبانی از درون همان جامعه برای شخصیت های اصلی و رهبران جامعه ایجاد کنند. در این کار با گزینش کسانی که قابلیت هایی را در اختیار دارند، با روش جایگزین سازی می کوشند تا جا به جایی در سطوح رهبری را فراهم آورند و با کم ترین هزینه، بیش ترین سود را ببرند. در داستان حضرت موسی (ع) فرعون کوشید تا نخست با ساحران (اعراف آیات 511 تا 711 و نیز شعراء آیات 34 تا 54 و آیات دیگر) و سپس با بلعم باعورا (اعراف آیه 671) به اهداف خود برسد و جایگزینی برای آن حضرت (ع) بسازد که از نظر او همتراز شخصیتی موسی (ع) بودند. در زمان پیامبر (ص) نیز با معرفی دو نفر به عنوان همتراز ایشان تلاش شد با شخصیت سازی دیگران، جایگزینی برای آن حضرت معرفی کنند و قدرت را با انتقال به آنان مدیریت و مهار کنند. (زخرف آیه 13)

در جهان معاصر نیز با اهدای جوایز بین المللی چون صلح نوبل و حقوق بشر و شخصیت سازی از طریق رسانه ها، همانند سازی و شخصیت سازی برای رهبران صورت می گیرد.

روش ارتداد

از روش های جنگ روانی، بازی با ارزش های جامعه با ایمان و ارتداد نسبت به آن است. برخی از دشمنان از کافران و منافقان، با بهره گیری از این شیوه می کوشند تا تردید و دودلی را در جامعه بیفکنند. از این رو گاه با ابزار ایمان و همدلی و همراهی ظاهری با مسئولان و مردم، و سپس اظهار کفر وبی ایمانی نسبت به آن می کوشند تا مردم را دچار تردید نسبت به آموزه ها و ارزش ها و باورهای خود کنند. همراهی با شخصیت های اجتماعی و رهبران و تایید مواضع آنان و سپس مخالفت با آنان، بسیاری از سست ایمان ها و بیماردلان را به تردید می افکند و زمینه اختلاف و تفرقه را فراهم می آورد. قرآن گزارش می کند که در دوره پیامبر (ص) دشمنان از این روش بسیار سود می بردند. (نساء آیات 731 و 831)

بازی با ایمان از طریق ارتداد از مهم ترین روش هایی است که دشمنان برای تخریب روحیه مومنان از آن بهره می گیرند. درجهان امروز نیز این شیوه بارها از طریق دشمنان مورد استفاده قرار گرفته است. دشمنان حتی کوشیدند تا برای تاثیرگذاری بیش تر، مدت زمانی را در ظاهر ایمانی به سر برند و سپس با نفوذ در لایه های اجتماعی و وجیه المله شدن، توانستند با بازگشت و ارتداد خود ضربه های استواری به ایمان اشخاص سست ایمان بزنند.

شایعه سازی

روش شایعه سازی و شایعه پراکنی از دیگر روش هایی است که در جنگ نرم به شدت مورد توجه و کاربرد است. این روش حتی در میدان جنگ برای کاهش روحیه سربازان به کار می رود. در جنگ احد دشمنان با شایعه کشته شدن پیامبر (ص) تلاش کردند تا موجب اختلاف و فرار و از هم پاشیدگی ارتش اسلام شوند.

در قرآن گزارش های بسیاری درباره شایعه و نقش آن در تضعیف روحیه و حتی شکست ارتش ها بیان شده که می توان به آیه 38 سوره نساء 06 سوره احزاب و 471 و 571 سوره آل عمران اشاره کرد. در این آیات از نقش تخریبی شایعه و آثار آن در شکست ارتش ها سخن گفته شده و از مومنان خواسته شده تا در دام شایعه سازی دشمن قرار نگرفته و به عنوان عامل دشمن به شایعه پراکنی اقدام نکنند و در حقیقت آب به آسیاب دشمن نریزند.

روش تهدید و تحریم از دیگر روش هایی است که در جنگ نرم بسیار مورد توجه است. یکی از روش هایی که قرآن به مومنان پیشنهاد می دهد، بهره گیری از روش تهدید از طریق ترساندن و ارعاب است. فراهم آوری تمام قدرت های نظامی و غیرنظامی از نظر عده و عده می تواند موجب ترس وهراس دشمن شود و امکان هرگونه واکنش و عکس العمل درستی را از آنان سلب کنند. (انفال آیه 06)

مخاطبان جنگ نرم

مخاطبان جنگ های نرم گروه های مختلف جامعه هستند ولی بیش ترین تاثیر را در میان افراد و اقشار جامعه، گروه هایی چون سست ایمان ها، دو چهرگان، خواص مغرور، بیماردلان و مانند ایشان می پذیرند. از این رو خداوند از مومنان می خواهد تا با تقویت توحید خویش، ربوبیت خداوندی را در همه چیز احساس کنند و دلگرم به حضور و قدرت الهی در هر کاری باشند.

هدف از جنگ نرم

تردید در شیوه زندگی و نظام سیاسی، ایجاد بدبینی نسبت به مسئولان، ایجاد اختلاف و تفرقه برای تسلط بر جامعه و منابع آن از جمله اهداف جنگ نرم می باشد. در این روش دشمن به سادگی و آسانی بی آن که حتی هزینه های سنگین نظامی و جانی و مالی را تحمل کند، با بهره گیری از احساسات و عواطف جامعه می کوشد تا مقاصد شوم خود را تحقق بخشد.

قرآن و ضرورت آمادگی دائمی برای جنگ نرم و سخت

حفاظت از منافع مادی و معنوی فرد و اجتماع در آموزه های دستوری قرآن مورد توجه بوده و بر آن تاکید شده است. از آن میان می توان به آموزه های دستوری قرآن به جنگ های روانی و ترساندن دشمن از هرگونه تحرکات مخرب و ایجاد تنش در جامعه اشاره کرد. بسیاری از آیات قرآن که به شکل انذار وارد شده است نوعی جنگ روانی را مدنظر دارد.

چنان که گفته شد در آیه 06 سوره انفال، قرآن به مسئله جنگ روانی اشاره داشته و می فرماید: ترهبون به عدوالله و عدوکم؛ تا دشمنان خدا و خودتان را بترسانید.

در حقیقت قرآن آمادگی نظامی را که به دو شکل شمار کمی نظامیان آموزش دیده و آماده و تهیه تجهیزات نظامی پیشرفته صورت می گیرد، به عنوان عوامل موثر در حوزه جنگ روانی مورد ارزیابی و تحلیل قرار می دهد و به نقش بازدارنده آن اشاره می کند. روشن است که آمادگی در همه جهات می تواند دشمنان را از تجاوز به مرزهای جغرافیایی و معنوی مسلمانان باز دارد. در آیات قرآن با تاکید بر جنگ روانی این مسئله نمایانده می شود که انسان ها به طور طبیعی گرایش به روحیه تجاوزگری دارند و برای خاموش کردن و از میان بردن بسترهای مناسب آن باید همه امکانات پیشرفته و سلاح های بازدارنده فراهم آید. هدف از تهیه نفرات و تجهیزات آن است که به دشمن هشدار داده شود که هرگونه جنگ و دامن زدن به آن نه تنها برای او منافع اقتصادی و یا معنوی نخواهد داشت بلکه منافع مهم تری از دست خواهد داد.

در حقیقت قرآن بیان می کند که آمادگی نظامی مسلمانان نه برای تهاجم و تجاوز بلکه برای دفاع از منافع امت است به گونه ای که رویارو نشدن دشمنان با چنین مسلمانان آماده ای به نفع دشمنان خواهد بود.

آمادگی نظامی به گونه ای باید باشد که هم دشمنان ظاهر و آشکار از هرگونه تجاوز و جنگی پرهیز کنند و هم دشمنان پنهان و منافقان، هوس حمله و تجاوز به حقوق مسلمانان واقعی و همکاری با دشمنان را نکنند؛زیرا منافقان هرگاه مسلمانان را از نظر دفاعی و آمادگی، ناتوان ببینند هوس همکاری با دشمنان را در سر می پرورانند، ولی آمادگی مسلمانان، منافقان را وا می دارد تا برای منافع زودگذر خود هم شده از همکاری با دشمنان پرهیز کنند.

بنابراین هدف از آمادگی همیشگی، جلوگیری از تجاوز و حمله دشمنان شناخته شده و ناشناخته به حریم امت و جامعه اسلامی است.

ابعاد آمادگی نظامی و جنگ روانی

یکی از مهم ترین ابزارهای بازدارنده از هرگونه تجاوز دشمنان، جنگ روانی است که با کم ترین هزینه بیشترین بهره و منافع به دست می آید. آیات قرآنی در همه مواردی که با دشمنان مشرک و منافق و کافر سخن می گوید از حربه جنگ روانی بهره می برد. در آخر این آیات ما با کلمات تند و انذار و هشدارهای سختی مواجه می شویم که روحیه دشمن را خرد می کند. خداوند پس از بیان هر مطلبی که درباره دشمنان اسلام است آنان را به عذاب سخت، بدبختی، بدفرجامی و آتش دوزخ و مانند آن مژده می دهد و بیان می کند که رفتار دشمنان نه تنها برای آنان نفعی نخواهد داشت بلکه موجبات بدبختی آنان را فراهم می آورد. تخطئه و درهم شکستن روحیه آنان، از اهداف این جنگ روانی است.

دشمن پیش از آن که واقعا با عذاب آخرتی مواجه شود، از هجوم بی وقفه آیات کوبنده، نابود و سست می گردد و روحیه تهاجمی و هدفمند خود را از دست می دهد. دشمن در می یابد که به جای آن که منفعتی از حمله به دست آورد، همه چیزش را از دست داده است. توهم و تخیل از دست دادن، وی را به کنجی می کشد و توان حرکت و تهاجم را از او سلب می کند. خرد کردن روحیه دشمن و ایجاد جنگ روانی، اصل راهبردی بسیاری از آیات قرآن است.

اصل هراس انگیزی و بازدارندگی

برای رسیدن به این هدف، قرآن به مسلمانان شیوه های دیگری می آموزد تا به کمک آن جنگ روانی را تشدید کنند و با متزلزل کردن روحیه دشمن، هرگونه تحرک تنش آفرین و خشونت باری را از آنان سلب نماید.

از آن میان می توان به ساخت هرگونه ابزار و ادوات جنگی و غیرجنگی که نقش دفاعی و بازدارندگی را دارند، اشاره کرد. در آیات قرآن به ویژه در آیه 06 سوره انفال به اصول کلی توجه شده و تنها برای بیان نمونه عصری، از برخی از مصادیق نام برده شده است. اصل کلی که قرآن به صورت آموزه ای دستوری به مسلمانان آموزش می دهد، فراهم آوری توان و نیرو است. توان شامل هرگونه ابزار و آلات بازدارنده و یا هجومی و یا دفاعی است. ازاین رو تنها به سلاح اشاره نشده است. تهیه هر چیزی که قدرت امت و دولت اسلامی را افزایش می دهد امری لازم و ضروری است و باتوجه به شرایط مکانی و زمانی تغییر می کند. ممکن است چیزی در زمانی ابزار جنگی مناسبی باشد ولی در عصر دیگری نه تنها مفید نباشد بلکه زیانبار به قدرت اسلام و مومنان باشد. در زمانه ما رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای جنگی قوی مطرح هستند، بنابراین بر امت است که از این توان نیز برخوردار گردند. چنان که فراهم آوری نفرات و نیروی انسانی زبده و کارآمد امری است که هرگز نباید آن را دست کم گرفت. در زمانی نیروی زبده کسی است که سوار بر اسب، تیراندازی می کند و در زمانی دیگر کسی است که در پس شبکه جهانی اینترنت و یا حوزه خبری و رسانه ها به جنگ روانی می پردازد. فراهم آوری و آموزش نیروی زبده به معنای آن است که در همه زمینه ها (توان و نیرو) از آمادگی لازم و بازدارنده برخوردار باشیم. در همه این ابزارها و نیروها آن چه مهم و اساسی است اصل هراس انگیزی و ایجاد بازدارندگی است. (نگاه کنید: مجمع البیان، ج 3 ص 211 و نیز جامع البیان مجلد 4 جلد 4 ص 722)

آگاهی از نقاط ضعف و قوت دشمن یا امور دفاعی، جزیی از این آمادگی است که مفسران در بیان این آیه آورده اند. آیات دیگری از قرآن بر این جنبه از آمادگی دفاعی تاکید دارند که از آن میان می توان به آیه49 سوره نساء اشاره کرد؛ زیرا از لوازم مصونیت یافتن از دشمن، شناخت دقیق موقعیت جغرافیایی و توان و قوت و قدرت دشمن است. چنانکه شناخت نقاط ضعف و اختلاف فکری و یا روشی نیزاز ابزارهای مهم است که در ایجاد قوه بازدارندگی نقش مهمی را ایفا می کند.

رزمایش های مختلف در حوزه های موثر و کاربردی، از دیگر ابزارهای جنگ روانی است. افزون بر این که در این رزمایش ها، نیروهای نظامی با توان و امکانات خود به صورت علمی آشنا می شوند و مهارت آنان افزایش می یابد، تاثیر مهمی در روحیه دشمن نیز به جا می گذارد. نمایش قدرت و توان نظامی به معنای ایجاد رعب و هراس در دل دشمن است تا فکر تجاوز را به ذهن خود راه ندهد. برخی از مفسران در بیان شدت عملی که در آیه 321 سوره توبه آمده است گفته اند: مراد از آن ضرورت نمایش قدرت و روحیه جنگاوری سپاهیان اسلام است. (تفسیر نمونه ج 8 ص 791)

بنابراین بر دولت و امت اسلامی است که به روش های جنگ نرم و جنگ روانی آشنا شوند و با به کارگیری شیوه های نوین، هر گونه تحرک را از دشمن سلب کنند. تحقق این هدف جز با آشنایی با ابزارهای عصری ممکن نیست. از این رو گفته شده است که باید فرزند زمان خویش بود و کسی که به زمانه خود آگاه است و ابزارهای آن را می شناسد هرگز دچار تردید نمی شود، در عمل درمانده نخواهد شد.